3 حکایت خواندنی؛ 3 پند آموزنده
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۶۴۳۰۶
به گزارش افکار نیوز ، 3 حکایت خواندنی و 3 پند آموزنده از زبان حجه الاسلام والمسلمین علیرضا توحیدلو را در ادامه می خوانید.
(تکلیف یا تشریف)
فضایل برای جان آدمی تشریف است، نه تکلیف و اگر گفته میشود تکلیف است، برای این است که مردم متوسط یا ضعیف، به حس نزدیکترند و چون « حُفَّتِ النَّارُ بِالشَّهَوَاتِ» (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶)
و این شهوتها نیز، لذتهای زودگذر را به همراه دارد و برای ذائقه بشری آنان لذتهای زودگذر مناسب است، از این جهت، آنان تقوا و پرهیز از لذایذ را بر جان خود تحمیل میدانند در حالی که واقعا تشریف است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
(استقامت)
"إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ أُولئِک أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدینَ فیها جَزاءً بِما کانُوا یعْمَلُونَ"(سوره احقاف/۱۳ و ۱٤)
ترجمه: به یقین کسانی که گفتند: ”پروردگار ما تنها خدا است“ سپس استقامت داشتند، (در دنیاو آخرت) نه ترسی برآنهاست و نه اندوهی خواهند داشت. آنها یاران بهشتاند که در آن جاودانهاند، به پاداش آنچه(در دنیا) انجام میدادند.
بیشتر بخوانید :چه کار کنیم تا دعاهایمان مستجاب شود؟
(تو از مورى کمتر نیستى)
«امیر تیمور گورگان» در هر پیشامدى آن قدر ثبات قدم داشت که هیچ مشکلى سد راه وى نمىشد. علت را از او خواهان شدند، گفت: وقتى از دشمن فرار کرده بودم و به ویرانهاى پناه بردم، در عاقبت کار خویش فکر مىکردم ؛ ناگاه نظرم بر مورى ضعیف افتاد که دانه غلهاى از خود بزرگتر را برداشته و از دیوار بالا مىبرد.
چون دقیق نظر کردم و شمارش نمودم دیدم، آن دانه شصت و هفت مرتبه بر زمین افتاد، و مورچه عاقبت آن دانه را بر سر دیوار برد.
از دیدار این کردار مورچه چنان قدرتى در من پدیدار گشت که هیچگاه آن را فراموش نمىکنم.
با خود گفتم: اى تیمور تو از مورى کمترى نیستى، برخیز و درپى کار خود باش، سپس برخاستم و همت گماشتم تا به این پایه از سلطنت رسیدم (٢)
ما شیشهایم و باڪ نداریم از شڪست
شیشه چو بیشتر شڪند، تیزتر شود
« صائب تبریزی»
(روزی که علامه طباطبایی(ره) پی برد
یک کلمه از اسفار را هم نمیفهمیده است!)
آقای طباطبایی میفرمودند: من اوایل که اسفار میخواندم خیلی کار میکردم و خیلی فکر میکردم و خیلی هم تجزیه و تحلیل میکردم. بعد کم کم در من این غرور پیدا شده بود که خود آخوند [ملاصدرا] هم اگر بیاید دیگر بهتر از این نمیتواند این مطالب را تجزیه و تحلیل کند.
تا بعد میروند نزد استادشان مرحوم آقای قاضی که استاد سیر و سلوک و معنویت بوده است. آقای طباطبایی میفرمودند وقتی که ایشان وارد بحث مسائل وجود شد یکمرتبه معتقد شدم که من تا به حال یک کلمه از اسفار نمیفهمیدم.
اگر کسی بخواهد واقعاً حکمت متعالیه را بخواند باید زمینه قلبی و روحی و زمینه معنوی آن را هم فراهم کند و الّا «ظلمات بعضها فوق بعض» میشود (٣)
منابع:
١- مبادی اخلاق در قرآن صفحه ۸۱
٢- صد موضوع پانصد داستان
٣- استاد مطهری، درسهای اسفار، ج١، ص١٣٧
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۶۴۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تکلیف روزههایی که نگرفتهایم چه میشود؟
به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای، احکام قضای روزه شامل موارد زیر است:
۱. کسی که یک یا چند روز بیهوش و در حال اغما بوده و روزه واجب از او فوت شده، لازم نیست قضای روزه آن روزها را به جا آورد.
۲. کسی که به خاطر مستی، روزه از او فوت شده، مانند این که بر اثر مستی نیت روزه نکرده، هر چند همه روز را امساک کرده باشد، قضای روزهایی که از او فوت شده، واجب است.
۳. کسی که نیت روزه کرده ولی سپس مست شده و همه یا بخشی از روز را با حال مستی گذرانیده بنا به احتیاط (واجب) باید روزه آن روز را قضا کند، مخصوصاً در مستیهای شدید که موجب زایل شدن عقل است. در این مساله و مساله قبل فرقی نیست میان این که صَرف ماده سکرآور برای او حرام باشد یا به خاطر بیماری یا بیاطلاعی از موضوع، حلال بوده باشد.
۴. زن باید ایامی را که به خاطر عادت ماهیانه و یا زایمان روزه نگرفته، پس از ماه رمضان قضا کند.
۵. کسی که چند روز از ماه رمضان را به خاطر عذری روزه نگرفته، و تعداد آن روزها را نمیداند، مثلاً نمیداند که آیا در روز بیست و پنجم ماه رمضان به سفر رفته تا روزههایی که از او فوت شده مثلاً ۶ روز باشد یا در روز بیست و ششم رفته که ۵ روز باشد میتواند مقدار کمتر را قضا کند و، اما در صورتی که هنگام شروع عذر (مثلاً سفر) را میداند، مثلاً میداند که در روز پنجم ماه به سفر رفته ولی نمیداند که در شب دهم برگشته تا ۵ روز فوت شده باشد یا شب یازدهم برگشته تا ۶ روز فوت شده باشد، در این صورت احتیاط (واجب) آن است که مقدار بیشتر را قضا کند.
۶. اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضای هر کدام را که اول بگیرد مانع ندارد، ولی اگر وقت قضای آخرین ماه رمضان تنگ باشد، مثلاً پنج روز از ماه رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به ماه رمضان مانده باشد، در این صورت احتیاط (واجب) آن است که قضای رمضان آخر را بگیرد.
۷. کسی که روزه قضای ماه رمضان را بهجا میآورد، میتواند پیش از ظهر روزه را افطار کند؛ به شرط این که وقت برای قضای روزه، تنگ نباشد ولی بعد ازظهر جایز نیست.
۸. هرگاه به واسطه بیماری، روزه ماه رمضان را نگیرد و بیماری او تا ماه رمضان سال بعد طولانی شود، قضای روزههایی را که نگرفته واجب نیست (این افراد فقط باید فدیه بدهند)، ولی اگر به واسطه عذر دیگری (مثلاً به خاطر مسافرت) روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقی بماند، واجب است روزههایی را که نگرفته بعد از ماه رمضان قضا کند، همچنین اگر ترک روزه به خاطر بیماری بوده و بعدا بیماری رفع شده و عذر دیگری مانند مسافرت پیش آمده است.
ناتوانی از گرفتن روزه و قضای آن به صرف ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضای روزه نمیشود، بنابراین دختری که به سن تکلیف رسیده، ولی به علت ضعف جسمانی، توانایی روزه گرفتن ندارد و تا ماه رمضان آینده هم نمیتواند قضای آن را به جا آورد واجب است روزههایی که از او فوت شده را قضا کند، همچنین فردی که چند سال روزه نگرفته و فعلاً توبه کرده و به سوی خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آنها دارد، واجب است تمام روزههای فوت شده را قضا کند و چنانچه نتواند، قضای روزهها از او ساقط نمیشود و بر عهدهاش میماند.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی