Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-05-01@21:59:25 GMT

زندگی عجیب داماد سرخانه ای که شهردار شد

تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۲۸۱۱۷۱

ساعت 24-دختر دبیرستانی وقتی با خواستگاری یک دانشجوی بی‌پول روبه‌رو شد، سرانجام با حکم دادگاه پای سفره عقد نشست. پس از ازدواج پدرش را راضی کرد تا از همسرش حمایت کند. ۱۲ سال بعد شوهرش شهردار شهری کوچک شد، اما همسو با این پیشرفت، زندگی مشترک آنها به پرتگاه سقوط کشیده شد.

ایران در ادامه نوشت: در میان همهمه راهروی شلوغ مجتمع قضایی ونک، زنی وارد شعبه ۲۷۶ دادگاه خانواده شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نامش «مرضیه» بود، ۳۶ سال داشت و مادر دو فرزند بود. آمده بود تا پرونده مهریه‌اش را پیگیری کند. با گذشت بیش از ۳ سال، همسرش را ندیده بود و در این مدت تنها وکیل او می‌توانست پیغام‌هایشان را ردوبدل کند. ماجرای ازدواج مرضیه به ۱۶ سال قبل بازمی گشت. در یکی از روزهایی که مشغول تحصیل در دبیرستان بود، با خانواده‌اش در یک جشن شرکت کرد و همانجا مورد توجه مادر «میثم» قرار گرفت. هرچند نخستین بار نبود که مورد توجه مادران پسران جوان قرار می‌گرفت، اما نخستین بار بود که یک خواستگار با گل و شیرینی به خانه‌شان می‌آمد. مرضیه که از آداب و رسوم خواستگاری و ازدواج چیزی نمی‌دانست انجام این مراسم را به عهده بزرگترها گذاشت. خانواده‌اش هم سادگی جوان خواستگار و خانواده سنتی او را مناسب این ازدواج دانستند و از اینکه میثم بزودی مدرک مهندسی خود را خواهد گرفت راضی و خشنود به‌نظر می‌رسیدند. با این حال اجازه گرفتند بعد از تحقیقات لازم، نظرشان را اعلام کنند و در این میان تنها چیزی که برای مرضیه اهمیت داشت ادامه تحصیل بود.

چند روز بعد از خواستگاری، پدر مرضیه تحقیقات محلی را انجام داد و به این نتیجه رسید که داماد آینده از نظر اهالی محل جوانی آرام و سر به زیر است که آزارش به یک مورچه هم نرسیده! به این ترتیب دو خانواده به دفترخانه رفتند، اما مشکل این بود که دختران زیر ۱۸ سال اجازه عقد دائم ندارند. بنابراین پدر میثم پیشنهاد داد میان دخترش و نامزدش «صیغه محرمیت» خوانده شود و تا دو سال صبر کنند. اما خانواده مرضیه که روی موضوع عقد دائم اصرار داشتند، با دریافت «گواهی رشد» دخترشان از دادگاه، مراسم عقد را به راه انداختند. دو سال بعد مرضیه دیپلمش را گرفت و میثم مدرک مهندسی‌اش را و حالا دیگر زوج جوان می‌توانستند زندگی مشترک خود را شروع کنند. اما مشکلات تازه‌ای به میان آمده بود. چرا که میثم نه توانایی تهیه خانه داشت و نه در جایی مشغول به کار شده بود. این بار هم پدر مرضیه پا پیش گذاشت و طبقه پایین خانه‌اش را خالی کرد تا داماد جوان نگران پرداخت اجاره خانه نباشد. چند ماه بعد میثم توانست در شهرداری به‌عنوان مهندس عمران کار خود را شروع کند. با این حال اجازه نداد همسرش به تحصیل ادامه دهد و این موضوع سبب شروع اختلاف‌هایی میان زن و شوهر جوان شد. از طرف دیگر مرضیه پی برد شوهرش مرد خسیسی است و حتی برای پرداخت خرجی خانه سخت‌گیری زیادی می‌کند. چند باری هم با هم بحث و دعوا کردند و همین موضوع باعث کدورت پدر مرضیه شد و به دامادش مهلتی برای تهیه خانه مستقل داد تا دیگر شاهد شنیدن صدای بحث زن و شوهر جوان از طبقه پایین خانه‌اش نباشد.

چند سال بعد میثم که با فعالیت‌های گسترده اجتماعی واقتصادی، بتدریج وضع مالی‌اش هم بهتر شده بود دیگر آن جوان بی‌پول و تنگدست نبود و موفق شده بود به‌عنوان شهردار یکی از شهرهای کوچک کار خود را آغاز کند. همان موقع بود که مرضیه زمزمه رابطه همسرش با یک زن بیوه که ازکارمندانش بود را شنید و وقتی به میثم اعتراض کرد، او خود را بی‌گناه نشان داد. حتی برای اثبات حرفش کارمند خود را هم اخراج کرد. چند ماه بعد مرضیه متوجه غیبت‌های بی‌مورد همسرش در خانه شد. به همین خاطر او را زیر نظر گرفت تا اینکه خبردار شد با یک زن مطلقه ازهمکارانش، ازدواج موقت کرده است. در این وضعیت دل مرضیه شکست و دیگر نتوانست کتک زدن‌های گاه و بیگاه میثم، خساست یا بداخلاقی‌هایش را تحمل کند. این بار دیگر کوتاه نیامد و مهریه ۳۱۳ سکه‌ای‌اش را به اجرا گذاشت.اما روز دادگاه میثم قول داد در صورت پس گرفتن دادخواست مهریه از طرف مرضیه همسر موقتش را رها کند و این ماجرا هم با وساطت بزرگترها به پایان رسید. اما باز هم آرامش به زندگی آنها بازنگشت و مرضیه هم با بچه‌هایش به تهران آمد تا تکلیف خود را یکسره کند.

میثم هم دادخواست تمکین داد و در مقابل مرضیه هم باقی مهریه‌اش را از طریق دادگاه مطالبه کرد.روزی که مرضیه وارد شعبه ۲۷۶ دادگاه خانواده شد، سه سالی می‌شد که همسرش نه خرجی او و فرزندانش را داده بود و نه سراغی از بچه‌هایش گرفته بود. وقتی در برابر «غلامرضا احمدی» رئیس دادگاه ایستاد و گفت: «آقای قاضی، با اینکه درآمد و دارایی همسرم خیلی زیاد است و شما هم حکم به پرداخت مهریه‌ام داده‌اید، اما هنوز حتی یک سکه هم نتوانسته‌ام از او بگیرم. نمی‌دانم با من لجبازی می‌کند یا به‌خاطر خسیس بودن این‌طور رفتار می‌کند؟ برای همین می‌خواهم نفقه و اجرت‌المثل ۱۶ سال زندگی‌ام را هم دریافت کنم.» قاضی نیزگفت:«شما می‌توانید فهرست اموال و دارایی‌های همسرتان را به دادگاه ارائه دهید تا نسبت به توقیف آن اقدام شود. با این حال نفقه و اجرت‌المثل هم حق شماست و می‌توانید با ارائه دادخواست آنها را مطالبه کنید.»

مرضیه می‌خواست از دادگاه خارج شود که قاضی از او پرسید:«راستی همسرتان هنوز شهردار است؟» زن جوان جواب داد:«نه. چند سالی هست که عزل شده، احتمالاً مدیران بالاتر فهمیده بودند که همسرم برخلاف ظاهر آرامش، آدم چندان قابل اعتمادی برای زندگی مشترک نیست. همان اشتباهی که پدرم در تحقیقات محلی کرده بود...» بعد از آن تشکر کرد و راهش را کشید و رفت.

ایسنا

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۸۱۱۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

 میلیارد ریال برای اجرای طرح‌های ورزشی گناباد تخصیص یافت

علی اصغر اکبری رئیس اداره ورزش و جوانان گناباد گفت: ۱۲۰ میلیارد ریال از مجموع این اعتبار برای ساخت و تکمیل هشت زمین چمن ورزشی در شهر‌های کاخک و روشناوند، محله نوغاب و استادیوم ورزشی ملت شهر گناباد و روستا‌های سقی، کلات، باغ آسیا و ریاب از توابع این شهرستان تخصیص پیدا کرد.

وی ادامه داد: ۱۰ میلیارد ریال از این اعتبار نیز برای تکمیل گود ورزش‌های باستانی روستای بیلند و پنج میلیارد ریال هم به خانه جوان گناباد تخصیص یافت.

رئیس اداره ورزش و جوانان گناباد گفت: ساخت گود ورزش‌های باستانی روستای بیلند از توابع بخش مرکزی این شهرستان به عنوان بزرگترین گود باستانی شرق کشور از سال ۱۳۹۵ آغاز شد و تا سال ۱۴۰۱ مبلغ ۲۵ میلیارد ریال توسط خیران برای ساخت آن تخصیص پیدا کرد.

اکبری افزود: از محل اعتبارات دولتی هم طی یک سال گذشته ۲۵ میلیارد ریال و امسال هم ۱۰ میلیارد ریال برای تکمیل گود ورزش‌های باستانی روستای بیلند تخصیص یافت و این طرح با پیشرفت فیزیکی ۹۵ درصد در حال اجراست و نیمه نخست امسال به بهره برداری می‌رسد.

وی اضافه کرد: با وجود این که ساختمان خانه جوان شهرستان گناباد در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ به عنوان نخستین خانه جوان استان خراسان رضوی افتتاح شد ولی به دلیل تکمیل نبودن امکانات هنوز به بهره برداری نرسیده است.

رئیس اداره ورزش و جوانان گناباد گفت: ساخت خانه جوان گناباد در زمینی به وسعت ۶۶۰ متر مربع و با اعتباری افزون بر ۱۰ میلیارد ریال از سال ۱۳۹۷ آغاز شد و این طرح هم اکنون ۹۵ درصد پیشرفت فیزیکی دارد، اما هنوز زیرساخت‌های آب، برق، گاز، تلفن و سایر تجهیزات مورد نیاز آن تامین نشده است.

اکبری افزود: ۲۵ میلیارد ریال طی یک سال و نیم گذشته برای تکمیل خانه جوان گناباد تخصیص یافت و برای بهره برداری نهایی آن ۱۵ میلیارد ریال نیاز است.

وی با اشاره به بهره برداری از ۱۴ طرح ورزشی با صرف اعتبار ۳۰۰ میلیارد ریال طی سال گذشته در این شهرستان اظهار کرد: از جمله این طرح‌ها زمین چمن مصنوعی و خانه ورزش روستا‌های رهن، مند، ریاب، گوهردشت، نوده، روچی، نوده میرمحراب، فودنجان و نجم آباد و آماده سازی مرحله نخست گود باستانی روستای بیلند و سه سالن و باشگاه ورزشی در گناباد و بیدخت است.

باشگاه خبرنگاران جوان خراسان رضوی مشهد

دیگر خبرها

  •  میلیارد ریال برای اجرای طرح‌های ورزشی گناباد تخصیص یافت
  • دستگیری قاتل مست ۲ زن در عروسی | ماجرای تلخ عروسی هایی که عزا می شوند
  • ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه‌ای بی فرجام
  • جلوگیری از تضییع حقوق شهرداری تهران در پرونده ۷۷ میلیاردی
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • ماجرای عجیب قتل حسین به دست «ع» گدا
  • یک میلیون مهاجر افغان از ترس اخراج پنهان شده اند
  • عروس و داماد درچه‌ای راهی خانه بخت شدند