Web Analytics Made Easy - Statcounter

رئیس مرکز عدالت جهانی دانشگاه استنفورد آمریکا با اشاره به اینکه فلسفه کاربردی برفلسفه محض اولویت دارد گفت: فلسفه تحلیلی جنبه کاربردی بیشتری در مقایسه با فلسفه قاره ای دارد. ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۶ رسانه ها خواندنی برگزیده نظرات

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم،فلسفه کاربردی، عبارت است از به کار بردن اصول و مفاهیم مشتق از فلسفه و مبتنی بر آن، برای پژوهش در باره شئون عملی و فعالیت های انسان.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این اصول و مفاهیم برای «پژوهش» در باب شئون عملی استفاده می شوند. علت این که چرا این نوع فلسفه مهم است، این است که معرفت کاربردی، معرفت فلسفی درجه سوم است و ضرورتا منجر به حقیقتی تام که قابل اجراء در تمامی زمان ها و مکان ها باشد، نمی شود.

فلسفه کاربردی با حفظ شأن فلسفی مفاهیم، آنها را با زندگی روزمره پیوند می‌زند. یک مثال در این مورد، که شایسته مطالعه جدی است، تلاش‌های اندیشمند معروف لوی اشتراوس است که با تلاش‌های فلسفی و تئوریک خود واقعیتی به نام اتحادیه اروپا را شکل داد.

نمونه دیگر تلاش‌های فلسفی و تئوریک کانت است که تدوین منشور حقوق بشر را پی‌ریزی کرد و از دل آن دموکراسی و ساختارهای دموکراتیک بیرون آمد. اولویت فلسفه بر دموکراسی از همین جا ناشی می‌شود.

در گفتگو با پروفسور «جوشا کوهن» به بررسی این موضوعات پرداخته ایم که در ادامه می آید.

جوشا کوهن (Joshua Cohen) استاد فلسفه، علوم سیاسی و حقوق دانشگاه استنفورد و دانشگاه اپل است. او از فیلسوفان سیاسی معاصر و از شاگردان «جان رالز» است که دیدگاه‌های او در این حوزه مورد توجه هستند. کوهن استاد پیشین فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه‌ام آی تی بوده است. او رئیس مرکز عدالت جهانی دانشگاه استنفورد و عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا است. درباره دموکراسی، قواعد و بازی، فلسفه، سیاست و دموکراسی و نابرابری جدید از جمله آثار او هستند.

*فلسفه کاربردی چه اهمیتی دارد؟

فلسفه کاربردی دارای اهمیت زیادی است. این فلسفه از دو جهت دارای اهمیت است. اولین موضوع این است که ایدهای فلسفی از رهگذر فلسفه کاربردی، مستقیماً در تجربه های زندگی سهیم می شوند. از سوی دیگر فلسفه کاربردی وارد متن تصمیم گیری ها می شود.

موضوع دوم این است که فلسفه کاربردی شیوه خوب و مناسبی است که از رهگذر آن می توان به درجه عقلانیت و میزان استدلال آن روش فلسفه پی برد. وقتی ایدهای فلسفه محض به عرصه عمل وارد می شود می توان میزان عقلانیت و مستدل بودن آن را مشخص کرد.

در واقع برای بررسی انسجام نظری و مستدل بودن یک فلسفه می توان آنرا به کار بست و در عرصه عمل آنرا به محک زد. عرصه عملی و نتایج منتج شده از آن ایده فلسفی می تواند به نشان دهد که چقدر آن فلسفه در عرصه عملی موفق بوده است.

*اولویت اصلی فلسفه چیست؛ توجه به فلسفه محض یا فلسفه کاربردی؟

فلسفه باید به عینیت بپردازد. یعنی فلسفه ابتدا باید مسائل و موضوعات عینی اجتماعی را در اولویت داشته باشد و فیلسوف ابتدا باید این مسائل را مورد حل و فصل قرار دهد و سپس اولویتهای دیگر فلسفه از جمله فلسفه محض را مورد بررسی قرار دهد.

در عرصه عمل نیز فلسفه باید اولویت بندی کند و مسائل و موضوعاتی که جنله فوری تری دارند را مورد بررسی قرار دهد.

برای نمونه مسائل و مشکلاتی که افراد بیشتری را تحت تأثیر قرار می دهد در اولویت باید قرار گیرند. همچنین مسائل دیگری هم می توانند در اولویت دادن به یک موضوع عینی و کاربردی مؤثر باشند.

بررسی یک موضوع عینی با رویکردی فلسفی باعث می شود تا ابعاد مختلف آن موضوع مورد بررسی قرار گیرد و زوایای مختلف آن موضوع مورد بررسی عمیق قرار گیرد.

*کدام رشته ها و شاخه های فلسفه به فلسفه کاربردی توجه بیشتر دارد؟

به نظر من تمام رشته های فلسفی به جنبه کاربردی و عینیات توجه دارند. در این میان اما برخی شاخه ها و حوزه های فلسفی توجه بیشتری به مسائل کاربردی دارند.

فلسفه سیاسی از جمله شاخه های فلسفه است که توجه زیادی به مسائل عینی و کاربردی دارد. از میان سایر رشته های فلسفه همچنین می توان به فلسفه اخلاق اشاره کرد که جنبه کاربردی اخلاق را مورد بررسی قرار می دهد.

*برخی معتقد هستند که فلسفه تحلیلی جنبه کاربردی بیشتری نسبت به فلسفه قاره ای دارد. برخی نیز در مقابل خلاف این نظر را دارند و معتقد هستند که اتفاقا این فلسفه قاره ای است که بر جنبه های کاربردی توجه دارد و این فلسفه تحلیلی است که جنبه انتزاعی دارد. نظر شما در این خصوص چیست؟

پاسخ به این پرسش سخت و دشوار است. همانگونه که شما هم اشاره کردید برخی جنبه کاربردی فلسفه قاره ای را بیشتر می دانند در مقایسه با فلسفه تحلیلی. برخی دیگر نیز خلاف این نظر را دارند و فلسفه تحلیلی را کاربردی تر از فلسفه قاره ای می دانند. این عده معتقد هستند که فلسفه تحلیلی به مسائل و دغدغه های کاربردی می پردازد.

اما از میان این دو گروه من معتقد هستم که فلسفه تحلیلی جنبه کاربردی بیشتری در مقایسه با فلسفه قاره ای دارد.

منبع:مهر

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

R30411/P30411/S9,1299,1300/CT12

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۲۸۲۳۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فلسفه نام‌گذاری ماه‌های شمسی چیست؟

شروع زمان سنج هجری خورشیدی روز جمعه «۱ فروردین سال ۱ هجری خورشیدی» (۲۹ شعبان ۱ سال قبل از هجرت) مطابق با ۱۹ مارس ۶۲۲ میلادی قدیم (ژولینی) و ۲۲ مارس ۶۲۲ میلادی جدید (گرگوری) است. البته روز اول سال یک هجری خورشیدی (از ۱ فروردین تا ۲۴ شهریور) ۵ ماه و ۲۴ روز قبل از هجرت پیامبر (کمتر از یک سال) است.

فلسفه نام‌گذاری ماه‌های شمسی

سال، فصل‌ها، ماه‌ها و روزها

به گزارش بیتوته، این زمان سنج از ۳۶۵ روز در قالب ۱۲ ماه تشکیل شده‌است و طبق زمان سنج جلالی ابتدای آن اعتدال بهاری در نیمکرهٔ شمالی است. با این فرق که مبدأ آن هجری است. طراحان زمان سنج جلالی، گروهی ریاضیدان و اخترشناس بودند که نامدارترین آن‌ها حکیم خیام ریاضیدان و شاعر ایرانی بود.

این ها به سفارش ملکشاه سلجوقی و با اصلاح زمان سنج یزدگردی به این زمان سنج جدید دست پیدا کردند. زمان سنج جلالی با حفظ شروع و طول سال با تغییر مبدأ، اسامی و طول ماه‌ها در قالب زمان سنج هجری شمسی برجی درآمده و باز با تغییراتی در طول ماه‌ها ضمن تنوع اسامی آنها، عنوان تقویم هجری شمسی پیدا کرد.

این تقویم بر پایه سال اعتدالی خورشیدی برابر با ۳۶۵٫۲۴۲۱۹۸۷۸ روز است؛ که سال تقویمی آن ۳۶۵ و ۳۶۶روز (کبیسه) می‌باشد.

هر سال دارای ۴ فصل با نام‌های بهار، تابستان، پاییز و زمستان است و هر فصل ۳ ماه دارد و هر ماه تقریباً ۴ هفته و هر هفته ۷ روز با نام‌های شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سه‌شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه (آدینه) دارد. هر سال با ۱ فروردین و فصل بهار شروع می‌شود.

بلندترین روز سال در ۱ تیر و بلندترین شب سال در شب یلدا (از غروب ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب در ۱ دی) اتفاق می افتد. طول ماه‌های این زمان سنج در طول تاریخ و در کشورهای گوناگون فرق داشته است، اما از حدود سال ۱۳۴۸ در ایران و افغانستان طول ماه‌ها یکسان است.

طول ماه‌ها در نیمه اول سال ۳۱ روزه و در نیمه دوم سال ۳۰ روزه است با این تفاوت که ماه پایانی (اسفند) ۲۹ روزه است و فقط در سال‌های کبیسه ۳۰ روز خواهد داشت. 

نام ماه‌های دوازده‌گانه پارسی

نام ماه‌های دوازده‌گانه پارسی تماما برگرفته از متون کهن زردشتی است که ریشه در اعتقادات و باورهای این آیین دارد.

فروردین نام اولین ماه فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین (فرورتن ) و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است. فروردین شکل تغییر یافته واژه فروهر است به معنای نیروی پیشرو. فروردین جمع مؤنث واژه ی فرورتی در حالت اضافی است و به معنی فروردهای پاکان و فروهرهای پارسایان است . پس «ین » علامت نسبت نیست .

- اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا به آن، اَشَه وَهیشتَه و در پهلوی اُرت وَهیشت گویند. مرکب از دو جزء است: اول اَرتَه به معنی درستی و راستی و پاکی و تقدس. دوم وهیشته صفت عالی از وِه به معنی به و خوبست و واژه ی مرکب به معنی بهترین راستی است .

در کل به معنی بهترین راستی است و همین طور نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

- خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات، در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو بخش: بخش اول هئوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث، پس هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. به معنی تندرستی نیز آمده و نیز نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

- تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی گفته می شود. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند می شود و کشتزارها سیراب می شود. تیشتر را در زبانهای اروپایی سیریوس خوانده اند.هر زمان تیشتر از آسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می دهد. تیر نام ستاره ای در آسمان هم هست.                            

- امرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات، در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه بخش: اول ا، ادات نفی به معنی نه، دوم مرتا به معنی مردنی و نابود شدنی و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابر این امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. مرداد نام آخرین امشاسپند هم می باشد. نام این ماه اشتباه مرداد تلفظ می شود که باید امرداد خوانده شود.

- شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ماه در زمان سنج اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه، در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور می دانند. کلمه ای است مرکب از دو بخش: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و بخش دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن و ئیریه یعنی منتخب و آرزو شده و در کل یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده.

این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور به معنی بهترین شهریاری یا مدینه فاضله، فرشته ای موکل بر آتش و موکل بر همه فلزات و تدبیر امور و مصالح و همین طور نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند هم آمده است.

- مهر (پیوستن با مهربانی). نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است. در اسطوره‌های ایرانی گرما و نور خورشید را ایزد مهر می دانستند. در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر، و در پهلوی میتر، و در فارسی مهر گفته می شود، که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. مهر به معنای محبت ومهربانی هم آمده است.

- آبان نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه است. آبان (آب‌ها(در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می شود. در اوستا بارها آپ به معنی فرشته نگهبان آب استفاده شده و همه جا به صورت جمع آمده است. کلا جلوه های طبیعی سودمند نزد ایرانیان خیلی ارجمند است پس بعضی روزهای ماه به نام مظاهر طبیعی نهاده شده است. در این ماه از سال به طور معمول باران می‌بارد. آبان، در زمان سنج باستانی شروع زمستان بزرگ بوده است.

- آذر نام ماه نهم از سال خورشیدی و نام روز نهم از هر ماه است. آذر (آتش(در اوستا آتر و آثر، در پارسی باستان و پهلوی آتر و در فارسی آذر می گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است. آریائیان(هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند. آفتاب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می گیرد. سرما در این ماه به اندازه‌ای است که باید آتش روشن کرد.

- دی نام دهم از سال خورشیدی است. در بین سی روز ماه، روزهای هشتم، پانزده و بیست و سوم هم به دی (آفریدگار، دثوش) موسوم است. برای این که این سه روز با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد می پیوندند، یعنی هشتمین روز ماه را دی به آذر، نام روز پانزدهم ،دی به مهر و نام بیست و سومین روز هر ماه دی به دین بود. دی (دادار، دانای آفریننده) در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده ، دادار و آفریدگار است و بیشتر صفت اهورامزدا است و آن از مصدر دا به معنی دادن و آفریدن است. در خود اوستا صفت دثوش(=دی) برای تعیین دهمین ماه استفاده شده است. دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.

- بهمن نام یازدهم از سال خورشیدی و نام روز دوم از هر ماه است. بهمن (منش نیک( در اوستا وهومنه، در پهلوی وهومن، در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو بخش: وهو به معنی خوب و نیک و مند از ریشه من به معنی منش است؛ بنابراین یعنی بهمنش، نیک اندیش و نیک نهاد. بهمن نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند هم هست.

- اسفند نام دوازدهم از سال خورشیدی و نام روز پنجم از هر ماه است. اسفند (آرامش افزاینده، پارسایی مقدس (دراوستا اسپنتا آرمیتی، در پهلوی اسپندر، در فارسی سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ و گاه به اختصار سپندار و اسفند گفته شده است. اسفند یا سپنتا آرمیتی، آرامشی است که از عشق و ایمان سرچشمه می گیرد. در ادبیات اوستایی این جلوه اهورایی به صورت مادینه (مونث) به کار برده شده است.

پس در اسطوره‌های ایرانی این امشاسپند نگهبان زن و زمین محسوب می شده است. در بندهشن آمده که زن نیک مانند زمین نیک سختی‌ها را می گوارد و بر شیرین می دهد. از این روی جشن اسپندگان (29 بهمن ماه امروزی) مخصوص زنان بوده است. در این روز مردها با دادن هدیه به زنان از ایشان قدردانی می‌کرده‌اند. اسفند به معنای فروتنی هم هست و نام یکی از امشاسپندان یا فرشتگان درگاه خداوند است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • مجتهدی حال فلسفی‌اش از قال فلسفی‌اش بیشتر بود
  • مخالفت با تعطیلی شنبه با استدلال ارتباط با یهودی ها جنبه کج فهمی دارد/ ما عملا سه روز از دنیا عقب هستیم / این لج و لجبازی درست نیست
  • مخالفت با تعطیلی شنبه با استدلال ارتباط با یهودی ها جنبه کج فهمی دارد/ ما عملا سه روز از دنیا عقب هستیم / این لج و لحبازی درست نیست
  • جنبه طنزپردازی را بالا ببریم
  • بررسی اندیشه های فلسفی شهید مطهری در برنامه رادیویی سوفیا
  • فلسفه نام‌گذاری ماه‌های شمسی چیست؟
  • جنبه‌های شرعی حفاظت از محیط زیست به مردم بازگو شود
  • نشست «اقلیم، طبیعت، بیان هنری» برگزار شد/ نگاه فلسفی به زیبایی
  • «تاریخ تحلیلی پوستر انقلاب» بر اساس کتاب شهید آوینی بررسی شد
  • چگونه تقاضای افزایش حقوق بدهیم؟ ( 12 توصیه کاربردی)