استفاده از سیره فاطمه(س) در بهبود شرایط زندگی | لزوم حفظ وحدت بر اساس رفتار فاطمه(س)
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۳۰۲۳۶۵
کارشناس مسائل دینی اهتمام به رزق حلال و خدامحوری را دو موضوع مهم در سیره فاطمه(س) دانست و تلاش در حفظ وحدت مسلمین بر اساس پیروی از مسیر ولایت را از خصلتهای بارز این بانوی گرامی اسلام معرفی کرد. ۰۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۴ فرهنگی قرآن و عترت نظرات
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا زندگانی کوتاهمدت، اما پر برکت حضرت زهرا(س) درسهای فراوانی را فراروی شیعیان و آزادگان عالم قرار داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجتالاسلام عباس سمیع زاده، کارشناس مسائل دینی در گفتوگویی با تسنیم به بازخوانی سیره و روش فاطمه زهرا (س) در زندگی پرداخته است.
* به عنوان مدخل ورود به بحث درباره سیره و روش فاطمه زهرا (س) در زندگی ابتدا باید دانست که چگونه میتوان نسبت به اهلبیت(ع) مودت داشت. تفاوت مودت با محبت در چیست؟
محبت، دوست داشتن معمول متعارف است. ممکن است من نسبت به شما محبت داشته باشم، اما مودتی ندارم. محبت اگر اوج بگیرد و به عالیترین مرتبه برسد، به آن مودت میگویند. در این صورت فرد مؤمن علاوه بر اینکه ابراز محبت میکند، تبعیت نیز انجام میدهد و در واقع بر اساس میل محبوب خود عمل میکند. از این رو وجود مقدس رسول خدا(ص) نسبت به اهلبیت(ع) خود درخواست مودت کرده است. خداوند در این باره در آیهای از قرآن میفرماید: «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَىٰ؛ ای پیامبر بگو من از شما اجری جز مودت ورزیدن به نزدیکان نمیخواهم». مودت یعنی انسان منفعل نباشد و تنها در حبّ باقی نماند بلکه محبتش را به مودت تبدیل کند.
اهلبیت(ع) نسبت به یکدیگر به آیه مودت عمل میکردند، یعنی نسبت به یکدیگر مودت داشتند. حضرت زهرا(س) وجود مقدسی بود که نسبت به پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) مودت ورزید. اگر جانفشانی فاطمه(س) در پاسداری از حریم ولایت و حرفشنوی از امیرالمؤمنین(ع) در حساسترین شرایط و در اوج فتنهها را مطالعه میکنیم، بخشی از آن به علت ویژگی مودت ایشان است.
یک نکته جالب توجه اینکه اهلبیت(ع) نسبت به یکدیگر به آیه مودت عمل میکردند، یعنی نسبت به یکدیگر مودت داشتند. حضرت زهرا(س) وجود مقدسی بود که نسبت به پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) مودت ورزید. اگر جانفشانی فاطمه(س) در پاسداری از حریم ولایت و حرفشنوی از امیرالمؤمنین(ع) در حساسترین شرایط و در اوج فتنهها را مطالعه میکنیم، بخشی از آن به علت ویژگی مودت ایشان است.
پیروی از اهلبیت(ع) وحدتزاست
همچنین با توجه به اینکه فرمودید فاطمه(س) در اوج مودت نسبت به امام خویش بودند، در تاریخ ملاحظه میکنیم از دستورات امیرالمؤمنین(ع) پیروی میکنند و برای جلوگیری از اختلافافکنی در میان امت اسلام اکثراً در سکوت به سر میبرند و به گریه در فراق پیامبر(ص) و یا به تکمیل کردن صحیفه خود میپردازند. بنابراین میتوان به پیروی از سیره حضرت زهرا(س) به خیلی از اختلافات مذهبی پایان داد؛ در واقع پیروی از ولایت اهلبیت و ائمه معصومین(ع) وحدتزاست. بنابراین همان طور که امام علی(ع) برای باقی ماندن اسلام از حق خود گذشتند و به اختلافات پایان دادند، ما نیز در شرایط فعلی باید از این سیره پیروی و از موضوعات تفرقهزا پرهیز کنیم. شیعه هرگز نباید دست مخالفان خود بهانه دهد. البته این موضوع را مدنظر داشته باشیم طرح موضوعات اختلافی در قالب مباحث علمی اشکالی ندارد بلکه حُسن کار است. اما اینکه در محافل مذهبی به مقدسات برادران مسلمان خود اهانت کنیم، اگر مغرضانه نباشد، از سر جهالت و کمعقلی است. زیرا سیره اهل عترت(ع) بر این منوال نبود.
حضرت زهرای مرضیه نه تنها برای زنان بلکه برای برترین مردان عالم الگوست. امام زمان(عج) به عنوان منجی عالم بشریت حضرت زهرا(س) را اسوه حسنه خود معرفی میکند و امام رضا(ع) ایشان را حجت بر تمام ائمه(ع) غیر از پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) میدانند و میفرمایند: «نحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْنا؛ ما حجتهای خدا بر خلقش هستیم و جدّ ما فاطمه حجت خدا بر ماست».
استفاده از سیره فاطمه(س) در بهبود شرایط زندگی
* برای بهبود شرایط زندگی چه الگویی میتوانیم از ازدواج و زندگانی حضرت زهرا(س) بگیریم؟
اگر بخواهیم در این باره صحبت کنیم، موارد متعددی را میتوان نام برد، اما به اختصار به برخی اشاره میکنم:
کُفویت و همترازی در معیارها
شاید اولین مسأله، کُفویت یا همکفوی و یا همترازی معیارها باشد. امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) در اوج کُفویت به سر میبردند. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود فاطمه جان اگر علی نبود، هیچ کسی همتراز تو نبود. همچنین امام صادق(ع) می فرماید: « اگر خداوند امیرمؤمنان علیه السلام را برای فاطمه(س) نیافریده بود، در تمام روی زمین برای آن بانو همتایی یافت نمیشد». اکثر طلاقها از عدم توجه به همین موضوع صورت میگیرد. پیامبر(ص) در روایتی فرمود:«المؤمن کفو المؤمنه و المسلم کفُو المسلمه؛ مرد مؤمن هم شأن زن مؤمن و مرد مسلمان نیز هم شأن زن مسلمان است».
اهتمام به رزق حلال در زندگانی حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع)
موضوع دوم مسأله رزق حلال و اهتمام نسبت به آن است. رزق باید پاک باشد، حلال باشد و ملکوتی باشد. برخی از لقمهها پاک است، اما حلال نیست. در روایات داریم زمانی که حضرت زهرا(س) برای امیرالمؤمنین(ع) غذا کنار میگذاشتند تا به محل کار ببرد، حضرت ظرف غذا را محکم میبستند تا لقمهای از غیر وارد آن نشود.
عدم روی آوردن به رزق حلال و روی آوردن به رزق شبههناک و یا خدایی نکرده رزق حرام عواقب ناخرسندی برای فرد و جامعه به دنبال دارد که در آیات و روایات به مضرات آن اشاره شده است. حتی امام حسین(ع) روز عاشورا علت صفآرایی دشمن در مقابل خویش را پر شدن حرام در شکمها معرفی کرد.
از این رو یکی از شاخصههای مهمی که میتوان برای فرد مؤمن در نظر گرفت، تلاش در جهت کسب حلال به قیمت جان است و این ارزشی است که نمیتوان جایگزینی برای آن یافت. در اهمیت آن باید گفت خداوند در آیهای از قرآن تمام مردم را دعوت به غذای طیب و پاک میکند و میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ؛ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِین؛ ای مردم، از آنچه در زمین حلال پاکیزه است بخورید و از گامهای شیطان پیروی نکنید؛ زیرا او دشمن آشکار شماست». در ارزش رزق پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) روایات فراوانی اشاره داشتهاند. به عنوان نمونه امام رضا (ع) در روایتی فرمود: «زحمتکش براى خانواده از راه حلال همانند مجاهد در راه خداست». همچنین امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «کسی که در پی به دست آوردن روزی حلال باشد، مانند مجاهد در راه خدا است».
خدامحوری در زندگانی حضرت زهرا(س)
* چگونه میتوانیم معیار زندگیمان را منطبق بر معیار حضرت زهرا(س) کنیم؟
حضرت زهرا(س) اهل دنیا نبودند و معیارهای الهی سرتاسر زندگی کوتاه مدت اما پر خیر و برکت ایشان را فراگرفته بود. روایت جالبی از ایشان داریم که فرمود: سه چیز را از دنیای شما دوست دارم، نظر به چهره رسولخدا(س)، تلاوت قرآن و انفاق در راه خدا؛ تلاوت قرآن را تا حدی دوست داشتند که حتی در وصیت خود به امیرالمؤمنین فرمودند پس از مرگشان بر سر مزارشان قرآن بخواند.
دومین مورد نظر به چهره پیامبر(ص) بود. نکته قابل توجه در این بخش اینجاست که نفرمود نظر به چهره پدرم بلکه فرمودند نظر به چهره رسولالله(ص) را دوست دارم. این پیام را به ما میدهد که حضرت زهرا(س) پیامبر(ص) را به دلیل خلافتاللهی ایشان تکریم میکنند. یعنی حضرت زهرا(س) در اوج توحید هستند و از هرگونه شرک و شخصمحوری دوری میکنند. از این رو در ایشان هیچ گونه شرکی وجود ندارد. حتی روایت داریم نظر به در خانه عالم ثواب دارد، زیرا انسان را یاد خدا میاندازد. خدامحوری در سیره اهلبیت عصمت و طهارت(ع) موج میزند. بنابراین عشق و محبت آنها نسبت به یکدیگر به خاطر خداوند است.
حضرت زهرا(س) فرمودند نظر به چهره رسولالله(ص) را دوست دارم. این پیام را به ما میدهد که حضرت زهرا(س) پیامبر(ص) را به دلیل خلافتاللهی ایشان تکریم میکنند. یعنی حضرت زهرا(س) در اوج توحیدند و از هرگونه شرک و شخصمحوری دوری میکنند.
سومین موردی که حضرت به آن اشاره کردند، انفاق در راه خداست. در این مورد هم میبینیم خداوند محور رفتار است. در سوره انسان که در شأن پنج تن آلعبا به خصوص امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) نازل شده است، داستانی را میخوانیم که این بزرگواران غذای خود را در سه شبانهروز به مسکین و یتیم و اسیر انفاق میکنند. خداوند در آیه8 این سوره میفرماید: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا؛ و طعام را در حالی که خود دوستش دارند به مسکین و یتیم و اسیر میخورانند». ماجرا از این قرار بود که امام حسن مجتبی و امام حسین(ع) در ایام کودکی بیمار شدند و پیامبر اکرم(ص) به همراه برخی از صحابه از آنان عیادت کردند. سپس پیامبر(ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: اگر برای بهبودی آنان نذری کنی، امید است خداوند سبحان زودتر شفا عنایت کند. حضرت علی(ع) فرمود: ای رسول خدا برای شفای آن دو نذر میکنم که سه روز روزه شکر به جای آورم. حضرت فاطمه زهرا(س) خدمتکارش فضه نیز به مانند حضرت علی علیهالسلام نذر کردند. چند روز بعد حسنین(ع) شفا یافتند. به این دلیل اهل منزل روزه گرفتند. اما سه شبانهروز هنگام افطاری مسکین و یتیم و اسیر به درب منزل آمدند و طلب غذا کردند. این بزرگواران غذای خود را به این سه فرد انفاق دادند. خداوند نیز به این بهانه سورهای در شأن آلعبا(ع) نازل کرد.
نکتهای که میخواهم به آن اشاره کنیم اینجاست: خداوند در آیه بعد از زبان ایشان میفرماید: «إنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا؛ جز این نیست که شما را برای خدا اطعام میکنیم و از شما نه پاداشی می خواهیم نه سپاسی». در واقع اهلبیت عصمت و طهارت(ع) همواره خداوند را مدنظر داشتند و کمترین توقع را نسبت به انفاق و یا خیرخواهی خود از دیگران نداشتند. برای ایشان خداوند و آخرت اهمیت داشت.
همچنین در سیره امام سجاد (ع) وارد است وقتی انفاق میکرد دست خود را میبوسید. گفتند یابن رسولالله چرا دست خودت را میبوسی؟ میفرمودند مگر نشنیدید جد بزرگوارمان پیامبر(ص) فرمود وقتی چیزی را در راه خدا انفاق میکنید پیش از آنکه به دست فقیر برسد به دست خدا رسیده، دستی که به دست خدا رسید بوسیدنی است.
ما در تمام مواردی که حضرت زهرا(س) اشاره داشتند، محوریت خدا را میبینیم: یعنی تلاوت کتاب خدا، نظر به چهره رسول خدا و انفاق در راه خدا. ما نیز باید اینگونه رفتار کنیم و در کارهایمان خداوند را محور رفتارهای خویش قرار دهیم.
انتهایپیام/
R1392/P1010114/S4,37/CT2منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۰۲۳۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احترام سبب وحدت مضاعف در بین مذاهب اسلامی می شود
آیت الله سیدمحمدباقر گلپایگانی استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علیمه قم در گفتگو با خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب، حضرت امام صادق علیه السلام را بنیانگذار و تقویت کننده مولفه های وحدت در میان مذاهب اسلامی دانست و اظهار داشت: حضرت امام صادق علیه السلام بنیانگذار این مکتب بوده اند و ایشان نسبت به ادیان و مذاهب یک راهبر و راهنما بین آنان بودند؛ خارج از بحث سیاسی و فرهنگی، پایبندی به مسائل اعتقادی و اخلاقی و احترام متقابل به همدیگر و بویژه اعتقادات و باورهای مذهبی یکدیگر مورد ابتلای جهان شده است و متاسفانه امروز دنیا به فرهنگ غلطی از آغاز رنسانس به نام آزادی بیان شده است ، این جرات را به خود داده است که نسبت به هر چیز و کسی و حق و ناحق اظهار نظر کند، پا را فراتر گذاشته است و به ارزشهای دینی و مذهبی و نقدهای غیر مودبانه به مقدسات ادیان و مذاهب توهین و اهانت کنند.
آیت الله گلپایگانی، افزود: در حالی که در گذشته مقدسات مذاهب و تمام باورهای دینی و غیر دینی برای هر شخص قابل احترام است، مگرکسی بحثی و مطلب دارد که باید با دلیل و تعصب نسبت به آن اظهار نظر کند، بدون جسارت و توهین دلایل مستند بیاورد تا طرف مقابل را مجاب کند که هر کس به مقدسات طرف مقابل جسارت نکند و فرد مقابل این جرات را به خود می دهد از این حربه استفاده بکند و نسبت به مقدسات فرد جسارت کند.
این عالم شیعه، تصریح کرد: اسلام بشدت از این نوع فرهنگ غلط منع کرده است و نمی تواند به عنوان آزادی بیان و آزادی حق، نسبت به حق خود توهین و جسارت کند، قرآن کریم در رابطه با مشترکین می فرماید: " وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ"به معبودهای آنان توهین و جسارت نکنید ، با اینکه مشرک هستند و بت پرست هستند.
وی عنوان کرد: قرآن می فرماید: " وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ"امت اسلامی را از هرگونه تهمت ، اهانت ، جسارت ، افترا پاس می دارد؛ وجادلهم... از کسانی می گوید که از یک مذهب نبودند ، چه برسد به ما که از یک مذهب هستیم، اگر به ابتدای آیه توجه کنیم متوجه می شویم که ابتدای آیه ، دعوت به حق و حقیقت است و حکمت و موعظه با این روش حرکت کند.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: احترام به مقدسات از احترام به خود اشخاص مهمتر است، چه بسا اگر به خود شخصی توهین کنیم اینقدر نسبت به توهین مقدسات او متاثر و ناراحت نشود؛ زمانی که خداوند در رابطه با مشرکین چنین می فرماید ، به مراتب به مذاهب اسلامی این امر از یک اهمیت بیشتری برخوردار است و سیره ائمه طاهرین نیز همین گونه بوده است.
وی درپایان تاکید کرد: احترام سبب وحدت مضاعف در بین مذاهب اسلامی می باشد و در آیات دیگر قرآن کریم مانند آیه 13سوره شوری اشاره شده است که صراحتا می فرماید دین را به پا دارید و متفرق نشوید و اهانت باعث اضمحلال یک دین است که ممکن است که یک دین حق باشد و بدلیل تفرقه بین امت از بین برود و این از دسیسه های استعمار می باشد.
انتهای پیام/