ربیعی و آخوندی در دوراهی استعفا و استیضاح/تحلیل احمقانه درباره ناآرامیهای پاسداران/در فضیلت عذرخواهی و استعفا/جای خالی شادمانیهای عمومی
تاریخ انتشار: ۲ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۳۱۲۹۴۶
پایانخشونت درخیابان پاسداران، وضعیت قرمز در «عفرین»، اعتراف نوبخت به ناتوانی دولت، رخوت در بازار مسکن، نجفی در دوراهی رفتن یا ماندن، پیدا شدن لاشه هواپیمای آسمان و ادامه جستجوی اجساد، ایران، فاتح جنگ سرد علیه اسراییل، پیکر آسمانیها در قله دنا و شکایت خانواده سیدامامی از ۲۰:۳۰ از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز چهارشنبه دوم اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شدند که اصلیترین محورهای صفحات اول آنها به خبرها و گزارشهایی درباره پیدا شدن لاشه هواپیمای سقوط کرده آسمان و ادامه تجسس اجساد مسافران این پرواز اختصاص یافته است. دیگر موضوعی که در بیشتر روزنامهها به شکلی برجسته شده است. ناآرامیهای خیابان گلستان هفتم در پاسداران تهران است. ماجرای استعفا یا استیضاح آخوندی وزیر راه و شهرسازی و ربیعی وزیر کار نیز از دیگر مواردی است که در کنار گزارشهایی از شایعه رفتن یا ماندن شهردار تهران مورد بررسی و تحلیل گزارش نویسهای روزنامهها بوده است.
روزنامه شرق تیتر نخست شماره چهارشنبه خود با عنوان «شب تلخ گلستان هفتم» را به گزارش خود از ناآرامیهای دو شب گذشته این منطقه که منجر به شهادت چند تن از نیروهای انتظامی منجر شد اختصاص داد. این روزنامه همچنین در گفتگویی با وزیر علوم از «دستور به ادامه تحصیل دانشجویان بازداشتی حوادث دیماه» خبر داده است.
روزنامه کیهان تیتر اول خود با عنوان «جنایت تفالههای وحشی داعش در پوشش دراویش» را از گزارش خبری تحلیلی از غائله خیابان پاسداران تهران انتخاب کرده و در این گزارش نوشته است: به دنبال آشوبگری و حمله تفالههای داعش در پوشش دراویش، به بهانه آزاد کردن فردی که به اتهام سرقت و با شاکی خصوصی دستگیر شده است ۵ تن از نیروهای انتظامی و بسیجی به شهادت رسیده و بیش از ۳۰ مامور پلیس نیز مجروح شد.
اعتماد تیتر و تصویر نیم صفحه نخست خود را به محمدعلی نجفی و شایعات مربوط به ماندن یا رفتن او اختصاص داده و عنوان «شهردار و «دیگران»» را برای آن انتخاب کرده است. اعتماد در صفحه نخست امروز خود مطلبی را به ماجرای خیابان گلستان هفتم و نیز اخبار مربوط به جستجوی اجساد مسافران پرواز تهران یاسوج اختصاص نداده است.
آفتاب یزد، اما تصویر مرکز نیم صفحه خود را به امداد رسانی و جستجوی لاشههای هواپیمای سقوط کرده اختصاص داده و عنوان «۴۸ ساعت دلهره» را تیتر کرده است.
روزنامه ابتکار نیز با برجسته کردن گمانههای استیضاح یا استعفای دو وزیر راه و کار دولت عنوان «ربیعی و آخوندی در دوراهی استعفا و استیضاح» را تیتر یک خود انتخاب کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
ربیعی و آخوندی در دوراهی استعفا و استیضاح
روزنامه ابتکار در شماره امروزش طی کزارشی که عنوان آن را تیتر اول خود کرده است درباره احتمال استیضاح دو وزیر کار و راه و شهرسازی نوشت: در شرایطی که مجلس اغلب در دوران بررسی لایحه بودجه دستور کار دیگری را در صحن نمیپذیرد، اما جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای استیضاح دو وزیر کابینه دولت دوازدهم بعد از بررسی بودجه ۹۷ دورخیز کردهاند. حادثه سقوط هواپیمای تهران-یاسوج در کوه دنا باعث شد که علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به عنوان مدیر بالادستی هلدینگ اقتصادی متعلق به این وزارتخانه که مالک هواپیمایی آسمان است و عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی برای پاسخگویی به زیرساختهای حمل و نقل در معرض استیضاح قرار گیرند. جمعی از نمایندگان مجلس این هفته نامهای را به رئیسجمهوری نوشته و در آن ضمن اشاره به درخواست استیضاح این دو وزیر از هیات رئیسه مجلس، از حسن روحانی خواستهاند که این دو وزیر پیش از استیضاح، استعفا دهند.
بدون شک علی ربیعی از جمله وزرایی است که همواره بر سر نخواستنش دعوا بوده است و همین مسئله موجب شده است که بارها و بارها تا یک قدمی استیضاح برود و بازگردد. البته دلایل منتفی شدن استیضاحهای او تا به امروز هم موضوع قابل بحث در ماجرای وزارت کار و مجلس است. به عقیده برخی نمایندگان هربار که مسئله استیضاح به میان آمده است، لابی وزارتخانه در بهارستان فعال شده و با وعده و وعید به نمایندگان، موفق شده نظر آنها را جلب کند. ماجرا از تیر ماه سال گذشته در دولت یازدهم آغاز و زمزمههای استیضاح او در مجلس شنیده شد. او نخستین گزینه مجلس دهم برای استیضاح بود. هرچند نمایندگان اصلاحطلب مجلس این موضوع را کلید زده بودند، اما یک اقدام مستقل و غیرفراکسیونی بود. طرح استیضاح در ابتدای بیش از ۶۰ امضا جمع کرد. اما زمان زیادی نگذشت به دلیل عقبنشینی برخی نمایندگان که با حواشی متعددی هم همراه بود، استیضاح منتفی شد که به عقیده برخی ارتباطات بعضی نمایندگان استیضاح کننده با وزارت کار و اتفاقاتی که در همین راستا رخ داد از جمله علل منتفی شدن استیضاح بود. با این حال، در اواخر سال ۹۵، طرح استیضاح ربیعی بار دیگر با ۳۰ امضا کلید خورد که این بار استیضاح به دلیل اینکه امضاهای آن کمتر از ۱۰ نفر بود، منتفی شد. هرچند پس از منتقی شدن این طرح برخی از نمایندگان همچنان اصرار به طرح استیضاح وزیر کار داشتند. این اتفاق در ماجرای رای اعتماد مجلس به دولت دوازدهم هم بار دیگر رخ داد. در آن روزها هم بسیاری از نمایندگان عنوان کرده بودند که علی ربیعی از جمله وزرایی است که احتمال رای آوردنش بسیار کم است. همین مسئله موجب شد که لابی وزارت کار بار دیگر در مجلس فعال شود. در نتیجه علی ربیعی وزیر دو کارته دولت یازدهم موفق شد بار دیگر با وجود همه انتقادها و مخالفتها رای اعتماد مجلس را به دست بیاورد.
شرایط عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولتهای یازدهم و دوازدهم فرق میکند. وی از جمله وزرایی است که هر چند گاه به گاه درباره ماجراهایی مثل مسکن مهر، خرید هواپیما یا حوادث ریلی و جادهای مورد سوال قرار میگیرد یا زیر تیغ استیضاح میرود، اما بسیاری معتقدند که نسبت به شرایط موجود عملکرد بدی در وزارتخانه تحت اختیارش نداشته است. با این حال ماجرای سقوط هواپیمای آسمان باعث شده است او نیز در کنار ربیعی هدف استیضاح مجلسنشینان قرار گیرد. در حالی که مالکیت آسمان با هلدینگی از زیرمجموعههای وزارت کار است، اما برخی رسانهها تلاش دارند نقش آخوندی را پررنگتر از ربیعی نشان دهند و با قربانی کردن وزیر راه، وزیر کار را در سکوت از مهلکه استیضاح به در ببرند.
تحلیل احمقانه درباره ناآرامیهای پاسداران
حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان در یادداشت روز امروز این روزنامه در نوشتهای با عنوان تحلیل احمقانه درباره نا آرامیهای دو روز گذشته خیابان پاسداران نوشت: ۱- نا آرامیهای دوشنبه شب تهران در خیابان پاسداران که شهادت ۵ تن از نیروهای انتظامی و بسیجی و مجروح شدن تعداد زیادی از مردم را در پی داشت و با تخریب خانهها، خودروها و مغازهها، زیرگرفتن وحشیانه مردم با اتوبوس، حمله با قمه و شمشیر و چاقو به رهگذران و دهها نمونه دیگر از وحشیگری همراه بود را نمیتوان در بستر اعتراض جماعتی که تحت پوشش دراویش به میدان آمده و جنایت آفریده بودند تعریف کرد. این برداشت نه فقط سادهلوحانه، که بسیار احمقانه است اگر چه بعید نیست که دامنزدن به این برداشت احمقانه برای رد گم کردن نیز باشد. جنایاتی که این گروه در پوشش دراویش مرتکب شدهاند فقط با جنایات وحشیانه داعش قابل مقایسه است و کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که بخشی از تفالههای داعش هستند که این بار از آستین یکی از فرقههای به شدت بدنام دراویش بیرون کشیده شدهاند.
۲- ماجرا به بهانه یکی از همین قماش که به جرم سرقت و با شکایت شاکی خصوصی بازداشت شده بود آغاز شد و دهها تن از مزدوران داعشی با آمادگی قبلی و حمل پنهانی سلاح گرم و در حالی که سلاح سرد خود نظیر قمه، شمشیر، چاقو، شیلنگهای میخکوبی شده و... را آشکارا حمل میکردند به کلانتری محل بازداشت همپالکی خود مراجعه میکنند و یکی از آنها با گستاخی به افسر نیروی انتظامی که برای دعوت آنان به آرامش آمده بود میگوید فقط نیم ساعت فرصت دارید تا برادر ما - سارق بازداشت شده- را بدون شرط و شروط آزاد کنید! و...
شرح این ماجرا و دنباله وحشیگری تفالههای داعش در گزارش امروز کیهان آمده است که به تکرار آن نیازی نیست. اما، آنچه تاسفآور بوده و غیرت هر مسلمان ایرانی را جریحهدار میکند لحن آمرانه این تفاله داعش با نیروهای نظامی و انتظامی کشوری است که انبوه داعشیها و سایر تکفیریهای مورد حمایت مستقیم آمریکا، اسرائیل، انگلیس، فرانسه و شیوخ عرب منطقه را قلع و قمع کرده و پوزه کثیف قدرتهای بزرگ جهانی حامی آنان را به خاک مالیده است. ملت و کشوری با این ویژگی و اقتدار مثالزدنی چگونه میتواند رجزخوانی یک جرثومه دستچندم تکفیریها را تحمل کند؟!... گفتنی است بر اساس فیلمی که منتشر شده است، همین پهلوان پنبه بعد از دستگیری، ناگهان به موش آبکشیده تبدیل میشود! موضوع این وجیزه اما، نکته دیگری است. بخوانید!
۳- بیشترین گلایه مردم که در گفتوگو با خبرنگاران، از جمله خبرنگاران صدا و سیما مطرح کردهاند اعتراض شدید آنان به تساهل و خودداری غیرقابل توجیه نظام در برخورد با این جرثومههای فساد و تفالههای جنایتکار داعش است که بدون کمترین تردید، اعتراضی بجا و صد البته قابل پیگیری نیز هست. چرا باید به این مزدوران اجازه میدادند که ساعتها با خیال راحت و اطمینان از انفعال نیروهای حاضر در صحنه به جنایات وحشیانه خود ادامه دهند؟! دستکم ۵ نفر از نیروهای انتظامی و بسیج را به شهادت برسانند، دهها تن از مردم کوچه و خیابان را به سختی مجروح کنند، با اتوبوس و سپس با یکدستگاه خودروی سواری به میان جمعیت رفته و آنان را با قساوت تمام زیر بگیرند، به زور وارد خانههای مردم شده و از پشت بام خانهها بر سر مردم سنگ، آجر و آتش بریزند، ماشینها و مغازهها و خانههای ملت را ویران کنند، با قمه و شمشیر و چاقو و کوکتلمولوتف و بمب دستساز به جان مردم بیفتند و...؟! در فاصله این چند ساعت نیروهای نظامی و انتظامی که باید در این مواقع به حمایت از مردم وارد صحنه شده و تفالههای «داعش - درویش» را سر جای خود بنشانند کجا بودهاند؟! و چرا با وجود حضور در صحنه از برخورد قاطع و پشیمانکننده با این جرثومههای تباهی خودداری کردهاند؟!
پلیس میگوید تا چند ساعت بعد از شروع واقعه و اقدامات جنایتبار داعش - درویشها به ما اجازه برخورد نداده بودند! چه کسی اجازه نداده بود؟ فرمانده نیروی انتظامی؟! پاسخ منفی است، مقامات بالاتر اجازه نداده بودند! چرا؟!
۴- در این ماجرا نقش وزارت اطلاعات که رصد اقدامات خائنانه و پیشگیری از خیانت آنها وظیفه ذاتی و قانونی آن است دیده نمیشود و معلوم نیست که چرا از تصمیم درویش - داعشیها برای اغتشاش بیخبر بوده است و چنانچه خبر داشته، چرا قبل از وقوع ماجرا در پی پیشگیری از آن بر نیامده است؟! پرسنل وزارت اطلاعات بارها نشان دادهاند که همواره در نقش سربازان گمنام امام زمان (عج) و با هوشیاری و دقت مثالزدنی پای کار بوده و به یقین هنوز هم هستند، ولی جای گلایه از مدیریت این وزارتخانه است که پیش از این هم نمونههایی داشته است.
در فضیلت عذرخواهی و استعفا
محمد امینقانعیراد جامعه شناس طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت: در جوامع دیگر مسئولان دستگاههای اجرایی، وزارتخانهها و نهادهای اجتماعی بخشی از فرآیندهای اجرایی جامعه را بهعهده دارند که در ایران نیز به علت بزرگی دولت و تکفل اموراجرایی حجم آن زیاد است. در چند وقت اخیر بیشتر با رخدادهای منفی مواجه هستیم که بخشی از آن مثل زلزله یا سیل پدیدهای طبیعی است، اما، چون ذهنیت ایرانیها همه چیز در چهره دولت میبیبنند هر اتفاقی رخ دهد، زود در مورد دولت به قضاوت میپردازند. گرچه دولت نیز عملکردی از خود در این زمینهها نشان میدهد. به عنوان مثال در قضیه آتش سوزی ساختمان پلاسکو عملکرد شهرداری یا سایر سازمانها به نحوی بود که در نظر مردم این فرآیند به نحوی صحیح مدیریت نشد. در حادثه زلزله غرب کشور نیز شاهد عدم مدیریت بحران بودیم. حادثه اخیر سقوط هواپیما نیز این فکر به اذهان متبادر میشود که اگر مسئولان میدانستند این هواپیما که از نظر مشخصات فنی به جای حرکت با موتورهای جت با ملخ حرکت میکرده اجازه پرواز به آن میدادند یا پرواز را لغو میکردند. به کرات دیده شده در شرایط مشابه که هواپیما مشکل فنی داشته یا شرایط جوی مساعد نبوده پروازها لغو شده، اما جای تعجب است که چرا این پرواز لغو نشده است. اینگونه شهروندان دائما در حال ارزیابی رفتار دولتمردان هستند. از سوی دیگر با پدیدهای دیگر به نام بیگانگی برخی مسئولان با مقوله عذرخواهی و استعفا مواجهیم.
در چنین مواردی مسئولان امر در بالاترین حد استعفا و در پایینترین حد عذرخواهی کرده و توضیح میدهند. یعنی مسئولان ضمن عذرخواهی در مورد مساله مورد نظر و عملکرد خود توضیح میدهند و اگر احساس کردند که اشتباهی از سوی خود و مجموعه تحت نظر آنها رخ داده عذرخواهی کرده و استعفا میدهند. این مساله در همه جای جهان مرسوم است و امری غیر طبیعی نیست و فقط در ایران جا نیفتاده و مسئولان فکر میکنند بابت خدماتی که ارائه میدهند باید مردم ازآنها تشکر بکنند. حال اگر چنین مسائلی نیز رخ داد مردم نباید انتظار عذرخواهی داشته باشند. عذرخواهی دو چیز را نشان میدهد، نخست مسئولیتپذیری فرد مورد نظر که با عذرخواهی خود در قبال مردم احساس مسئولیت و پاسخگویی میکند و درگام دوم نیز فرد عذرخواهی کننده اگر اشتباه کرده باشد تحت تاثیر افکار عمومی مجبور به استعفا میشود. گرچه این مسائل در جوامع پیشرفته اتفاق میافتد و مسئولان برای مردم شأن و ارزش قائلند و خود را در برابر مردم پاسخگو میبینند، اما این در فرهنگ عمومی و از جمله در فرهنگ مسئولان کشور ما امری نا آشنا به حساب میآید و نمیخواهیم اشتباهات خود را بپذیریم. دیده شده که در بسیاری از مسائل مسئولان تلاش دارند تا خود را بری از خطا و اشتباه نشان دهند. در بسیاری از کشورها گاهی اوقات با فرض اینکه مسئول هیچ خطایی نکرده مسئول مورد نظر استعفا میدهد. این استعفا بدین معنا نیست که مسئول مورد نظر به طور مستقیم درگیر خطا یا اشتباهی بوده بلکه ممکن است که خطایی سیستماتیک یا ناشی از سانحهای طبیعی و پیشبینی نشده بوده، اما، چون احساسات مردم را جریحهدار کرده و آنها آزرده خاطر شدهاند مسئول مورد نظر استعفا میدهد. اینجا استعفا جنبه نمادین دارد در حالی که مردم میدانند مسئول فوق به طور مستقیم یا غیر مستقیم هیچ اشتباهی نکرده، اما وی با این کار خود به نوعی از دستگاه سیاسی حمایت کرده و این نگاه را گسترش میدهد که دستگاه سیاسی به جامعه پاسخگو است.
جای خالی شادمانیهای عمومی
جبار رحمانی عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی طی یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: سانحه پشت سانحه، بحران پشت بحران، نگاهی به رسانهها و شبکههای اجتماعی بیانگر آن است که جامعه ما، جامعهای دائماً بحرانی و مصیبتزده است. شاید بتوان ادعا کرد که این بازنماییهای رسانهای رسمی و غیررسمی همه واقعیت زندگی ایرانیان نیست، اما هرچه هست تصویر و تصورات ساخته شده توسط رسانهها و دلمشغولیهای مردم بیانگر برجسته شدن بحرانهای انبوهی است که سرتاسر زندگی ایرانیان را درمینوردد. از بحرانهای طبیعی موقتی مانند زلزله تا بحرانهای طولانی و متداوم مانند خشکسالی، ریزگردها و غبار و... و گاه نیز بحرانهای دیگری مانند تصادف قطار، سقوط هواپیما و...، زندگی ما را به سناریوی تراژیکی تبدیل کرده است که به جای قهرمانان، مردم عادی هستند که هر لحظه منتظر فاجعهای در زندگیشان هستند.
شاید ادعای اینکه دچار سیاهنمایی شدهایم، تا حدودی درست است، اما نگاهی به رسانهها بیانگر آن است که مجموعهای زنجیرهای از بحرانهای طبیعی و انسانی دائماً دغدغه ما شدهاند، آنقدر که مرگ ناگهانی به قصهای تکراری برای ما تبدیل شده است. به همین دلیل آنچه که مهم است، نسبت این وقایع در کلیت جریان زندگی ما نیست، بلکه مهمتر از همه، حس و تصویری است که مردم به واسطه آنها از زندگی خودشان و کلیت جامعه به دست میآورند. به همین دلیل اذهان مردم جامعه ما همیشه سرشار از بحران، فاجعه و مصیبت است. کلیدواژههای توصیف فضای عمومی فضای عاطفی و معنایی زندگی ما را نشان میدهد، اگر در کنار بحران، فاجعه و مصیبت واژههای دیگری مانند اختلاس، فساد، تقلب را بگذاریم، یک ذهن مشوش و آشفته را خواهیم داشت که زندگی او در سرطیف سیاه رنگهای زندگی قرار گرفته و اندوه و مصیبت مهمترین کلیدواژههای عاطفی، شناختی و کنشی ما هستند. درگیری دائم ذهنها، سرشار از حس ناامنی نسبت به محیط است. گویی سایه مرگ آنقدر گسترش یافته که ناامنی به خصیصه دائمی زندگی ما تبدیل شده است. فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی نیز به دلیل تمایل به خبرسازی این نقاط حاد و بحرانی و مصیبت زده را برجسته میکنند؛ لذا تصویر زندگی، تصویر فاجعهباری شده است. اما در این میان دو چیز هست که این تصویرها را برجستهتر و مغشوشتر میکند. بیاعتمادی به نهادهای دولتی و حکومتی که ناشی از پرسشهای بیپاسخ مردم نسبت به چرایی این بحرانها و فسادها و اختلاسها است که هیچ وقت مردم متوجه سرانجام خلافکاران، سرانجام مسئولین فاجعهها، سرانجام مردم بحرانزده، سرانجام فاجعهها و... نمیشوند، هیچ وقت بحرانهایی که ناشی از خطای مدیریتی و تصمیمگیری یا ناشی از خطای انسانی هستند، مسئول آنها معرفی نمیشود. گویی مردم از مشخص شدن مجرم، مسئول و عاملان سهیم در بحران ناامید هستند. مهمتر از همه گویی بحرانها و مصیبتها عامل و مقصری ندارند. اگر هم دارند عوامل طبیعی خارج از کنترل انسانی هستند. این حس ناامیدی از معرفی و مجازات مقصران و مجرمان بحرانها، در کنار ناامیدی از خدماترسانی درست و بموقع و کامل توسط نهادهای رسمی، حسی از درماندگی و اضطراب بیسامانی را به مردم میدهد. از سوی دیگر فقدان خبرسازی از لحظههای زیبای زندگی مردم نیز این تصویر مصیبتبار را تشدید میکند. مردم ما فاقد لحظههای شادمانه جمعی و عمومی هستند. جامعه ما جمعگرایی و جامعه بودن خودش را در لحظههای فاجعه تجربه میکند. ما لحظات شادمانه جمعی و خوش را از زندگی جمعی مردم حذف کردهایم، در نتیجه جمعبودگی و دگردوستیها، همیشه در موقع بحران شکوفا میشود.
ضمن آنکه یادمان باشد جامعهای با این میزان بحران، انسان بحرانزده و بحرانسازی بر نظامهای آموزشی و جامعهپذیری، این خانواده، مدرسه، دانشگاه و رسانهها هستند که باید مردم را برای این موقعیتها آموزش بدهند. شاید بتوان در فرآیندی دقیق و آگاهانه خطای سیستمها و نهادها را اصلاح و رابطه مردم، جامعه و نظام نهادهای رسمی را ترمیم کرد. اگر این مصیبت حل شود، میتوان جلوی مصیبتهای دیگر را با نهادهای درست و کارآمد گرفت و در صورت رخداد هر مصیبتی نیز با این نهادهای کارآمد و درست و متخصص آن را به درستی مدیریت کرد. این خود ما هستیم که بحرانها را به واسطه خطاهای سیاستگذاری و مدیریتی ایجاد میکنیم و آنها را به فاجعه تبدیل میکنیم. اگر این مسأله حل شود، جامعهای توانمند و مردمی امیدوار، میتوانند هر بحرانی را به حداقل ممکن برسانند.
منبع: تابناک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۱۲۹۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انگشت اتهامی که به سمت سعید آقاخانی، جواد عزتی و محسن تنابنده گرفته شد/ صداوسیما عذرخواهی کند
ماهرخ عباسپور: این روزها چند خبر درباره این ماجرا شنیدهایم که مردم کرمان نسبت به ساخت «نون.خ ۵» اعتراض کردند و بخشی از این سریال را توهین به خود دانستند و رئیس کمیسیون حقوقی، نظارت و ارزیابی شورای شهر کرمان درباره این مسئله واکنش نشان داد و گفت: «افکار عمومی مردم شهر کرمان با تاریخ چندین هزار ساله و به عنوان پایتخت مقاومت از آنچه که تحت عنوان سریال طنز در صداوسیما پخش شده جریحهدار است.»
محمد امینیزاده ادامه داد: «مردم بسیار دلگیر هستند از اینکه صداوسیما به جای اینکه نمایشگر همۀ فرهنگها باشد متاسفانه خلاف این موضوع را رقم زده است. کمترین انتظار مردم استان از صدواسیما و مدیران انقلابی آن این است که نسبت به این موضوع واکنشی بجا نشان دهند و از تصویرسازی نابجایی که در رسانه ملی اتفاق افتاده و باعث ناراحتی مردم کرمان شده عذرخواهی شود و جبران مافات کنند.»
نایب رئیس شورای شهر کرمان نیز در همین زمینه گفت: ما به عنوان خدمتگزاران مردم از اقدامات هنری استقبال و تشویق میکنیم ولی شادی به چه قیمت؟
محمدرضا کمساری بیان کرد: «تذکر جدی به دکتر جبلی رئیس رسانه ملی، مسئولان شبکه یک و تهیهکننده این مجموعه تلویزیونی دارم. به نمایندگی از مردم کرمان از این تریبون اعلام میکنم بهتر است کرمان در مرحلۀ اول به شما عزیزان معرفی شود.»
وی ادامه داد: «جناب آقای جبلی، شاید شما شناخت دقیقی از کرمان نداشته باشید، شاید هم به این دلیل است که بعد از چند سال مسئولیت در رسانه ملی به این استان سفر نکردهاید. کرمان شهر مفاخری مثل هوشنگ مرادیکرمانی، طاهره صفارزاده، ایرج بسطامی و ... است. از همه مهمتر کرمان شهر علمدار انقلاب، سپهبد شهید سلیمانی است و درست نیست با وجود این همه مفاخر استانی با ۱۰ اثر ثبت جهانی اینگونه معرفی شود. از مسئولان میخواهم برای جبران این اتفاق در مرحله اول از مردم کرمان عذرخواهی کنند و در مرحله دوم در راستای جبران این اتفاق، سریالی در همین سطح به ظرفیتهای کرمان بپردازد.»
کار رسانه ملی ایجاد فرهنگ متعالی استرئیس شورای شهر کرمان نیز گفت: «کار تمامی رسانهها بهویژه رسانه ملی ایجاد فرهنگ متعالی در سطح جامعه است نه اینکه آسیبهای اجتماعی را عادیانگاری کند.»
علیرضا نادری ادامه داد: «نظری که اعضای شورا درباره سریال «نون خ» بیان کردند، نظر قطعی تمامی اعضای شورا و کل مردم این استان است.»
طی روزهای اخیر برخی کارشناسان استان کرمان نیز در فضای مجازی نسبت به برخی سکانسهای این سریال اعتراض کرده بودند.
مهدی فرجی در این یادداشت با ادای احترام به مردم شریف و نجیب کرمان و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای گرانقدر استان کرمان به ویژه شهید والا مقام حاج قاسم سلیمانی نوشته است: «همه قصد ما از ساختن سریال«نون خ» این است که بتوانیم ظرفیتهای فرهنگ غنی و متعالی اقوام را به تصویر بکشیم و یک همدلی بین اقوام و قومیتهای ایران نشان بدهیم و به واسطه این ظرفیت بتوانیم ضمن ارتقای فرهنگی، لحظات بسیار خوب و نشاطآور و سرگرم کنندهای را برای مردم عزیزمان ایجاد کنیم و در عین حال مخاطبان را با این ظرفیتهای غنی قومیتهای عزیز آشنا کنیم و محبت و همدلی و صمیمیت را بین آحاد مردم ایران ایجاد کنیم.»
در این چهار فصل گذشته همه تلاش سریال «نون خ» این بوده و خوشبختانه پاسخ مناسب هم دریافت کرده است.
ما در سریال «نون خ» همه اقوام را نشان دادیم که در کناریکدیگر در صلح و صفا و آرامش زندگی مسالمتآمیزی دارند. پس آن چه که در یکی از قسمتهای فصل پنجم سریال «نون خ» باعث بروز بعضی سوءتفاهمها شده است صرفا ناشی از یک برداشت نادرست است.
در یکی از سکانسهای سریال «نون خ» فرد به ظاهر دامپزشکی نشان داده میشود که هیچ تخصصی ندارد و فقط به حیوانات علاقهمند است و متاسفانه گرفتار مصرف مواد مخدر است و گفته شده که این فرد کرمانی است و به همین دلیل اهانت به مردم شریف کرمان صورت گرفته است.
البته آنچه که باعث به وجودآمدن این اشکال شده است نمایش فلشی در مسیر حرکتی شخصیتهای سریال به سمت کرمان است در حالی که زمان رودررویی بازیگران این سریال با نقش به ظاهر دامپزشک حداقل ۹۰۰ کیلومتر قبل از کرمان است و اگر دقت کنیم همان چند ساعت اولی که شخصیتهای سریال از کردستان خارج میشوند با این فرد روبهرو میشوند. بنابراین محل وقوع داستان هیچ ربطی به کرمان ندارد از طرفی آن فرد و همچنین همسر و پسرش هم نیز لهجه کرمانی ندارند.
شخصیتهای سریال زمانی برای اولینبار به کرمان میرسند که در نزدیکی کرمان نیمههای شب ماشین آنها خراب شده تا اینکه یک فرد اهل کرمان با تراکتور خود از راه میرسد و به آنها کمک کرده و آنها را به هتل میرساند و هیچ کرایهای هم دریافت نمیکند.
در زمان ورود بازیگران به هتل نیز از برخورد کارکنان هتل در کرمان تا حضور در نمایشگاه صنایع دستی استان کرمان تمامی تصاویر و دیالوگها نشان از همدلی، برخورد محترمانه و نشاط و شادمانی است و کرمان به عنوان یک استان فرهنگی با مردمی خونگرم و پایتخت صنایع دستی معرفی شده است. کما اینکه تمامی اقوام در سایه پرچم جمهوری اسلامی یکدل و صمیمی در حال شادی نشان داده میشوند که همین امر استقبال مخاطبان را به دنبال داشته است.
از طرف دیگر رفتار و منش کیوان (سیروس میمنت) به نوع کاراکتر وی ارتباط دارد و به هیچ عنوان ارتباطی به رفتار افراد دیگر و شهرهای مختلف ندارد و از فصل اول هم این رفتارهای ناپسند از وی دیده میشود که اتفاقا همواره تقبیح هم میشود؛ هر چند در پایان این فصل از سریال این شخصیت متحول میشود.»
مهدی فرجی در بخش پایانی یادداشت خود از سوءتفاهمهای ایجادشده ابراز تاسف کرد و ضمن ادای احترام به مردم شریف کرمان تاکید کرد: سازندگان سریال«نون خ» هرگز و به هیچ عنوان قصد جسارت به ارزشهای فرهنگی و ملی هیچ استانی از جمله مردم عزیز استان کرمان را ندارند، بلکه تلاش ما ادای احترام به قومیتهای مختلف بوده است و اساسا هدف اصلی این سریال ایجاد وحدت و همدلی بین قومیتها و تکریم و تجلیل آنها است.»
«سرزمین مادری» و یک اعتراض ده سالهاین ماجرا اما اولینباری نیست که رخ میدهد، به ده سال قبل بازگردیم، روزی که چند قسمت از یک سریال ۶۶ قسمتی، در سوم آبان سال ۹۲ روی آنتن تلویزیون رفت. مجموعه ای که در ابتدا بسیار قابل قبول بود و گمان میرفت که قرار است اثر تاریخی خوبی را برجای بگذرد اما با پخش ۴ قسمت از این مجموعه، اعتراضاتی علیه این سریال در خوزستان آغاز شد.
این اعتراضات با اظهار نظر نمایندگان اسلامی خوزستان در مجلس شورای اسلامی همراه بود. در این اعتراضات ۷۰ نفر از نمایندگان تمام اقوام ایرانی (ترک و لر و کرد و بلوچ و عرب و..) مجلس شورای اسلامی، با بیانیهای خواستار توقف توهینهای مکرر صداوسیما به مردم بختیاری شدند. گرچه سازندگان سریال و همچنین عباس سلیمی نمین، مشاور تاریخی، از این مجموعه دفاع و اعلام کردند که از دیدگاه آنها توهینی به ایل بختیاری نشده است، اما این تلاشها راه به جایی نبرد. ضرغامی رئیس وقت سازمان صداوسیما به خوزستان سفر کرد و ضمن دلجویی و عذرخواهی از مردم این استان و ایل بختیاری، حذف قسمتهایی را داد که باعث اعتراض آن شد.
پس از این اعتراضات، این مجموعه با استدلالهایی مانند بازنگری در پوشش بازیگران زن و همچنین آنچه که نارضایتی از صدا و سیما از کمرنگ بودن نقش جریانات اسلامی در پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ را میخواند، پخش میکند، با تأخیر روبرو میشود تا برخی از صحنههای آن دوباره فیلمبرداری میشود. پس از فیلم برداری، تیزر این سریال از شبکه سه سیما پخش شد و قرار بود از مهر ۱۳۹۶ مجدد پخش شود اما باز هم پخش نشد تا امروز که خبر رسیده است که؛ پخش آنلاین رایگان مجموعه «سرزمین مادری» به کارگردانی کمال تبریزی، نویسندگی علیرضا طالبزاده و تهیهکنندگی محمد مسعود و از چهارشنبه ۵ مهر ۱۴۰۲، به صورت دو قسمت در هفته از سایت و اپلیکیشن تلوبیون آغاز شد و بعدش هم در تلویزیون به نمایش درآمد.
اعتراض به «پایتخت ۳»سریهای اول سریال «پایتخت» درست پیش از اینکه تا این اندازه محبوب شود در فصل سوم، ۵۰ نفر از مردم مازندران در انتقاد به پخش سریال «پایتخت ۳» مقابل استانداری مازندران تجمع و تحصن کردند و خواستار توقف پخش سریال شدند.
این عده نسبت به ادبیات بکار گرفته شده در این سریال، تمسخر و هجو موجود، انعکاس نادرست سنت ها و آداب و رسوم مازندران و ناآشنایی تولیدکنندگان با فرهنگ استان اعتراض داشته و خواهان توقف پخش آن شدند.
سید هادی حسینی نماینده مردم قائمشهر، سوادکوه، جویبار و سیمرغ در پیگیری خبرنگار مهر درباره سریال «پایتخت ۳» با بیان اینکه این سریال هدف و پیام ندارد، گفت: «هزینههایی که برای این سریال شده است در واقع صرف سرمایههای نظام است بدون اینکه فایده آموزنده ای داشته باشد. این سریال هیچ پیامی را دنبال نمی کند و اصالت ندارد و وقتی موضوعی اصالت ندارد، نمی توان به جزییات آن پرداخت. او با اشاره به اینکه در این سریال موارد مثبتی از جمله احترام به خانواده و بزرگترها وجود دارد، گفت: این نکات مثبت به برخی زوائدی آمیخته شده که آسیبزا است.
۲۴۵۲۴۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1895882