Web Analytics Made Easy - Statcounter

وزیر راه و شهرسازی گفت: متاسفانه در حال حاضر به این صورت است که همه چیز را شخصی کرده‌ایم به همین دلیل هر حادثه‌ای رخ می‌دهد به جای نگاه به فرآیندها سریعا می‌رویم دنبال اینکه یک نفر را پیدا کنیم که با او درگیر شویم. ناطقان: عباس آخوندی در اولین جشنواره نشان فعال   HSE که به مناسبت روز مهندس برگزار شد، اظهار کرد: مهم‌ترین بحث مهندسی، اخلاق و امید اجتماعی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تقریبا تمام مطلبی که مهندس رجبی (رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان) به آن اشاره کردند، بحث سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی است.
وی افزود: امید و سرمایه اجتماعی بدون عدل قابل تحقق نیست. مهندسی مبتنی بر عدالت است چون عدالت، ثبات و پایداری از طریق قرار گرفتن اشیا در جای خودش است. گمگشته ایران نیز همین عدالت است.
وزیر راه و شهرسازی با تفکیک دو حوزه اخلاق خصوصی و اخلاق عمومی گفت: اخلاق عمومی می‌تواند محور اعتماد جامعه باشد که اعتماد عمومی را نسبت به این قشر بالا ببرد. این در حالی است که ما معمولا در ایران هر دو حوزه را با هم جمع می‌کنیم و آن را تحت عنوان اخلاق می‌شناسیم.
آخوندی با اشاره به روز مهندس گفت: خواجه‌ نصیر در عین حال که یک مهندس و منجم سرشناس بود، یک سیاستمدار بود که کتاب ماندگار او در حوزه سیاست با عنوان اخلاق ناصری ارائه شد. یعنی اصلی‌ترین بحث او فضیلت و عدالت است و بدون عدالت، اخلاق مفهومی نخواهد داشت.
وی اظهار کرد: واقعیت این است که جامعه ما در حال زوال اجتماعی است. یعنی امکان اینکه مشکلات بنیادی خود را رفع کند، ارزش افزوده ایجاد کند و امید را تزریق کند، ندارد. این یک واقعیت است که اگر آن را در لفافه بیان کنیم، راهی برای درمان آن پیدا نخواهیم کرد.
وزیر راه و شهرسازی تاکید کرد: ما در کشور کمتر مشکلی را می‌توانیم به صورت اجتماعی حل کنیم؛ چه گرد و غبار باشد، HSE باشد چه حوادث باشد یا مسائل اقتصادی. مدتی است که نمی‌توانیم مسائل اجتماعی را حل کنیم. در هر مسئله تاب‌آوری بسیار در آستانه پایینی قرار دارد.
آخوندی ادامه داد: وقتی مسائل را نگاه می‌کنیم می‌بینیم که به سرعت یک تجمع به یک آشوب تبدیل می‌شود، یک برف بلافاصله تمام جامعه را به هم می‌ریزد. این نشان می‌دهد که تاب‌آوری اجتماعی به مفهوم استوار و پایدار آن دچار مشکل است.
وی با اشاره به بودجه‌های کشور گفت: زمانی می‌گفتند اگر ۳۰ درصد بودجه حال توزیعی و ۷۰ درصد حالت عمرانی داشته باشد، خوب است. الان بودجه ما صددرصد توزیعی است. یعنی قدرت ارزش افزوده به سمت صفر گرایش پیدا کرده است.
وزیر راه و شهرسازی تصریح کرد: مشکلی که ما در ایران داریم که منشا یک سوء تفاهم ملی است به این برمی‌گردد که همه چیز را به حوزه اخلاق خصوصی همچون متواضع، فداکار  مهربان، مودب بودن و ... محدود می‌کنیم. البته اینها صفات خوبی است و اما همه آن در حوزه اخلاق خصوصی است. در حالی که معیار اخلاق عمومی فقط و فقط عدالت است. این خلط مبحث عمومی است که ما با آن مواجه هستیم.
آخوندی ادامه داد: اصلی‌ترین ماموریت اخلاق، مهار قدرت است. ولی در حوزه عمومی، مهار قدرت فقط از طریق اجرای عدالت صورت می‌گیرد و با توصیه‌های فردی امکان‌پذیر نیست.
وی با بیان اینکه فعالیت‌ مهندسان در تمام زمینه‌ها به عدالت و ارزش عمومی مربوط می‌شود، گفت: مهندس کارش با حوزه عمومی است به همین دلیل باید متخلق به اخلاق عمومی باشد. به همین دلیل است که من در ماه‌های گذشته مکررا به عدم تعارض منافع تاکید کرده‌ام.
وزیر راه و شهرسازی بزرگترین ظلم در جامعه را بحث تعارض منافع دانست و گفت: تعارض منافع در واقع ریشه تمام مفاسد است. من نمی‌توانم دو طرف میز بنشینم. اگر به هر نحوی این را توجیه کنم، همان جا لغزش اخلاق اتفاق افتاده است. می‌گویند فلانی خیلی آدم خوبی است. اگر دو طرف میز بنشیند، خودش رعایت می‌کند. چنین چیزی اصلا نداریم.
آخوندی جامعه مهندسی را به دوری از تعارض منافع دعوت کرد و گفت: مهندسان باید تعارض منافع را از خودشان شروع کنند. متاسفانه به دلیل غفلت نظری داریم می‌گوییم اشکالی ندارد که مهندس، پزشک، صنعتگر دو طرف میز بنشیند.
وی خاطرنشان کرد: در روز مهندس باید به اخلاق ناصری برگردیم. متاسفانه در حال حاضر به این صورت است که همه چیز را شخصی کرده‌ایم به همین دلیل هر حادثه‌ای رخ می‌دهد به جای نگاه به فرآیندها سریعا می‌رویم دنبال اینکه یک نفر را پیدا کنیم که با او درگیر شویم. در حالی که HSE یک فرآیند است که افراد مختلفی در آن درگیر هستند و باید هر کس به سهم خودش در حوادث پاسخگو باشد.
وزیر راه و شهرسازی اظهار کرد: در قانون مدنی چیزی داریم به عنوان عدالت عرفی. ممکن است تقوا در یک نفر بسیار زیاد باشد ولی به محض اینکه دو طرف میز نشست، از عدالت عرفی ساقط می‌شود. زیرا جامعه نگاه می‌کند به اینکه این فرد در موضوعی که اظهارنظر می‌کند، نفع دارد یا ندارد.
آخوندی با اشاره به تفکیک سازمان هواپیمایی کشوری و شرکت فرودگاه‌ها که در دهه ۷۰ به دستور ایکائو صورت گرفت، گفت: سوال این است که چرا ایکائو این دستور را صادر کرد. چون سازمان هواپیمایی کشور خودش در حوادث منافع نداشته باشد. بنابراین بحث تفکیک باید به اجزای خود تبدیل شد تا اجزا بتوانند حل مسئله کنند. این انتظاری است که از جامعه مهندسی وجود دارد.
منبع: ایسنا برچسب ها: عباس آخوندی ، مهندسی ، زوال اجتماعی ، سوء تفاهم ملی

منبع: ناطقان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۶۷۴۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فضیلت‌گرایی اخلاق توحیدی برترین مرتبه اخلاق است

حسین هوشنگی؛ دانشیار فلسفه دانشگاه امام صادق(ع)، شامگاه ۴ اردیبهشت ماه در نشست علمی «مراتب اخلاق در قرآن کریم» که از سوی انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد با بیان اینکه تلقی عمومی از اخلاق متعارف برای رسیدن به سعادت این است که ما قواعد و اصول راهنمای ثابت، یکپارچه و هماهنگ داریم لذا چندگانگی و ذومراتب بودن در تلقی متعارف از اخلاق به ذهن متبادر نمی‌شود، گفت: علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نظریه‌ای مطرح و مسالک سه‌گانه را بیان کردند ولی در میان فلاسفه غربی هم عمدتا این نکته قابل رصد است؛ دکارت دو دسته اخلاق متغیر و ثابت را بیان کرده و کانت هم اخلاق تدبیری و عقلی و تجربی را مطرح کرد و هگل هم به نحوی دیگر، بنابراین ساحات و مراتب اخلاق مسئله بدیعی نیست.

هوشنگی افزود: علامه طباطبایی در تعریف اخلاق گفته است فن و علمی است که از ملکات انسانی بحث می‌کند؛ ملکات، شاکله‌های پایدار نفس انسانی را می‌گویند که به قوای حیوانی، نباتی و انسانی انسان مرتبط است تا انسان با اتصال به آن فضایل استکمال پیدا کند. وی در جای دیگری تعریفی امروزی‌تر ارائه کرده و می‌گوید اخلاق، وظایف و مسئولیت‌هایی است که انسان نسبت به خود، خدا و دیگران در جهت کسب سعادت خودش باید عمل کند و تعهد داشته باشد. 

وی در ذیل آیه ۱۵۶سوره بقره «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» به بحث فضایل و رذایل پرداخته است، ادامه داد: انسان باید با آراستن نفس خود به فضایل، استکمال پیدا کند و رذایل را از خود دور سازد؛ این تعریف به خودی خود نوعی تصلب و ایستایی و ثبات و یکپارچگی را به ذهن متبادر می‌کند و آن اینکه نفس انسان یکسری رذایل و فضایلی دارد و اخلاق این صفات را دسته‌بندی کرده و می‌گوید انسان چگونه باید از رذایل دور و به فضایل آراسته شود. براساس این تعریف اینکه ما اخلاق را یک فرایند متغیر بدانیم که تصلب ندارد درست نیست. 

دانشیار فلسفه دانشگاه امام صادق(ع) اظهار کرد: این تعریف از علامه به روشنی فضیلت‌گرایانه است یعنی ایشان اخلاق و عمل اخلاقی را عملی می‌داند که برآمده از فضایل نفسانی و یا معطوف به آن باشد مثلا کسی که ملکه شجاعت دارد تصادفی در وجود او رخ نمی‌دهد بلکه او همیشه فعل شجاعانه از خود بروز می‌دهد؛ امروزه در فلسفه اخلاق در کنار فضیلت‌گرایی، پیامدگرایی هم مطرح است یعنی فعلی اخلاقی است که به نتیجه مفید و نافعی بینجامد؛ البته در مراد از نافع‌بودن محل بحث است که ملاک، نفع جمعی است یا فردی و یا کمال و ارزش‌ها. 

وی با بیان اینکه وظیفه‌گرایی هم در کنار فضیلت‌گرایی مطرح است، تصریح کرد: در فضیلت‌گرایی هم اصول اخلاقی اصول مطلقی دانسته می‌شوند که به هر نتیجه برسد وظیفه داریم آن را عمل کنیم. علامه طباطبایی این سه مسلک را به صورت ترکیبی مطرح کرده است یعنی قائل به نوعی فضیلت‌گرایی پیامدگرایانه است. پرسش این است که این مسالک به تعبیر علامه آیا پیوستگی ندارند و گسست بین آن‌ها حاکم است و برای انتقال از یکی به دیگری باید از یک ساختاری به ساختار دیگر برویم یا اینکه نسبت میان آن‌ها رابطه طولی است و تقدم و تاخر بین آنان وجود دارد. 

مراتب سه‌گانه اخلاق از منظر علامه طباطبایی

هوشنگی با اشاره به مسالک و مراتب اخلاق سه‌گانه یعنی فلسفی(دنیوی)، اخلاق توحیدی قرآنی و اخلاق انبیای سلف از منظر علامه طباطبایی، افزود: از منظر ایشان اخلاق قرآنی در انبیای سلف و متون قبل از قرآن پیشینه نداشته است؛ اولین مسلک از این جهت فلسفی نامیده شده است که کسانی مانند ارسطو آن را مطرح کردند؛ در این مسلک نفس قوای نباتی، حیوانی و انسانی دارد و ما باید برای وصول به ملکات فاضله باید این قوا را تعدیل و تحت کنترل عقل درآوریم و سعادت مترتب بر این فضایل و ملکات است.

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به معیار فضیلت در این دیدگاه، اظهار کرد: ارسطو در اینجا حد وسط را بیان کرده است یعنی حد وسط بین افراط و تفریط را ملاک قرار می‌دهیم مثلا جبن، تفریط و تهور افراط و شهوت هم در بحث عفت، زیاده‌روی است. علامه یک حق اجتماعی را هم از این بحث استفاده کرده است یعنی این مسلک با اینکه مورد قبول نیست ولی در عین حال آن را خالی از حقیقت نمی‌داند و حقیقت آن را مورد توافق اجتماع عقلا می‌داند.

وی تاکید کرد: نکته مهم این است که ما فضیلت‌مند می‌شویم تا به یک امر و سعادت دنیوی برسیم. یعنی اگر کسی عفت داشته باشد این امر موجب سرافرازی و عزت و احترام من نزد دیگران است ولی اگر اهل طمع و آز باشم نوعی خفت در نزد دیگران خواهم داشت. صدق، اعتماد مردم را به همراه دارد و نوعی اخلاق انتفاعی ایجاد می‌کند. 


هوشنگی با بیان اینکه در این اخلاق، خدا و آخرت مطرح نیست و به تعبیری سکولار است یعنی ما صداقت و خوبی انجام می‌دهیم تا جامعه بهتر و زندگی دنیایی بهتری داشته باشیم، اضافه کرد: البته در این اخلاق سکولار، علامه به مفهوم نسبیت‌گرایی هم اشاره دارد زیرا نسبیت‌گرایان معتقدند که اخلاق دارای اصول ثابتی نیست و بسته به فرهنگ و قومیت و جغرافیا و ملیت، بایدها و نبایدها هم فرق دارد و اخلاق تابع تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. 

هوشنگی با اشاره به اخلاق انبیای سلف، اظهار کرد: انبیا ما را از رذایل پرهیز و به فضایل توصیه کرده‌اند و این موارد ما را به سعادت دنیوی و اخروی می‌رساند؛ این مسلک در قرآن کریم آمده و مهر تایید هم خورده است: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَیٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ یعنی بهشت را در قبال اینکه مؤمنان، جان و مال خود را در مسیر حق خرج می‌کنند وعده داده است یا آیه «قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ ۚ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ ۗ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ ۗ إِنَّمَا یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ».

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به حق اجتماعی و حق واقعی با بیان اینکه در تعالیم انبیا حق اجتماعی نفی نمی‌شود ولی اصل، آخرت است، بیان کرد: خداوند فرموده است که آخرت خیر و ابقی و باقی است؛ علامه از حق اخروی به حق واقعی در برابر حق اجتماعی یاد می‌کند یعنی همه حقیقت، امور اجتماعی و مذموم و پسندیده این دنیایی نیست بلکه یکسری مصالح واقعی اخروی وجود دارد که سعادت انسان در گرو آن است گرچه این سعادت با سعادت دنیا در تضاد نیست. 

وی اظهار کرد: کسانی که دین لقلقه زبان آنان است و ایمان و معرفت لازم را ندارند چه بسا در مسلک اول به سر می‌برند یعنی به دنبال امر اجتماعی و حیثیت اجتماعی هستند ولی فرد اگر تحت تعالیم انبیا نسبت به مبدا و معاد آگاهی لازم را پیدا کند و پی ببرد آخرت، باطن دنیاست و سعادت واقعی در گرو مصالح و مفاسد واقعی است به مرحله دوم ارتقا خواهد یافت و به حق واقعی در برابر حق اجتماعی خواهد رسید.  

نیت؛ عامل تفاوت میان فضیلت‌گرایی اجتماعی و اخروی

هوشنگی تصریح کرد: نوع اول از اخلاق، فضیلت‌گرایی پیامدگرای دنیوی است یعنی می‌خواهد منفعت اخلاق را در دنیا ببرد؛ نوع دوم یعنی اخلاق انبیای سلف، فضیلت‌گرایی پیامدگرای اخروی است و در هر دو مسلک، فضیلت وجود دارد؛ علامه بر شباهت این دو در این مسئله تاکید کرده است ولی به تعبیر ایشان قرآن کریم مسلک اول را رد کرده و مسلک دوم را تایید فرموده ولی آن را کامل نمی‌داند. تفاوت این دو مرحله هم در نیت نهفته است یعنی کسانی فضایل را با نیت خیر دنیوی انجام می‌دهند ولی گروه دیگر برای خیر اخروی این کار را می‌کنند. 

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه نوع سوم، اخلاق قرآنی توحیدی است، تصریح کرد: علامه فرموده است انسانی که در مراتب ایمان پیشرفت کرده و به توحید رسیده است (چه توحید نظری و به خصوص توحید عملی) مستغرق در خدا خواهد شد و در دل مجذوب خدا و مستغرق در اسمای حسنای الهی خواهد شد؛ قرآن کریم فرموده است: وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ. در این حالت به لحاظ اخلاقی این فرد موح نه دنبال فضایل و به خودی خود پرهیز از رذایل و بهشت و جهنم است بلکه فقط مراد او ابتغاء وجه الله و کسب رضایت خداوند است و این مسیر را از طریق عبودیت عاشقانه طی می‌کند. به تعبیر علامه در اینجا رذایل و فضایل رها نیست و فرد متخلق به فضایل است ولی نیت او از کسب فضایل رسیدن به خیر دنیوی و خیر اجتماعی و حتی بهشت و جهنم و خیر اخروی نیست بلکه هدف، تنها جلب رضایت و مهر و حب خداوند است.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی
  • چرا غرب دنبال ترویج بی‌بند‌وباری در ایران است؟
  • کشف پشت پرده تازه از برخوردهای تند با بی‌حجابی | این مشکل از اول انقلاب هم بوده است
  • تاکید امام جمعه پیرانشهر بر رعایت اخلاق اسلامی
  • دشمن به دنبال کم رنگ کردن ارزش حجاب است
  • فضیلت‌گرایی اخلاق توحیدی برترین مرتبه اخلاق است
  • دوره جامع کنشگر _ کارشناس جمعیت در گیلان برگزار شد
  • سندروم فتوشاپ‌سازی از سلبریتی‌ها
  • سندروم فتوشاپ سازی از سلبریتی‌ها
  • ۵ صفحه مجازی به دلیل انتشار محتویات خلاف اخلاق و عفت عمومی مسدود شد