Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-29@13:55:58 GMT

اگر قصوری داشت، بدون منت عذرخواهی می‌کرد

تاریخ انتشار: ۵ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۳۷۰۵۰۲

اگر قصوری داشت، بدون منت عذرخواهی می‌کرد

حاج سعید همیشه کمک‌حال من بود. وقتی ناراحتی در من می‌دید، با مدیریت درست من را آرام می‌کرد و دلداری‌ام می‌داد. گاهی وقت‌ها بینمان همانند زن و شوهرهای دیگر بحثی می‌شد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق،«فرحناز رسولی» بانوی مبارز و خستگی‌ناپذیر، همسر سردار شهید «سعید رسولی» طی سخنانی کوتاه از روحیات اخلاقی خوب آن شهید گفت و عنوان کرد: من در تمام مدت زندگی با حاج سعید تماماً خوبی دیدم و با خوبی‌های او راه درست زندگی را پیدا کردم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. به بهانه سالروز شهادت سردار قهرمان و نام‌آور سپاه پاسداران، شهید «سعید قهاری» بر آن شدیم تا از زبان همسر شهید، چکیده‌ای از خصلت‌های خوب این شهید بزرگوار را برایتان بازگو کنیم، لذا وقتی قرار است زندگی شهیدی را روایت کنید باید سراغ آن‌ کسی بروید که بیشترین انس و آشنایی را با او داشته است.

درباره شهید سردار سعید قهاری بیشتر بخوانیم:

سردار «سعید قهاری‌سعید»؛ شهید شاخص استان همدان «سرباز پا به پوتین» و نامه‌ای برای رهبر انقلاب کتاب «از چشمها» شهید قهاری را معرفی می‌کند روایت خواهر شهید از پوتین‌های پر از خون عکس/ دعای یک شهیدِ خجالتی

حاج سعید اصالتاً همدانی بود، اما بدلیل انجام ماموریت و نیاز سپاه به ایشان در مناطق کرمانشاه و کردستان، وی در سال 61 به سمت فرماندهی سپاه سنقر منصوب شد. در آن زمان شهید بزرگوار فرمانده سپاه شهر ما بود که با معرفی یکی از دوستان پدرم، برای خواستگاری‌ام آمد و در چند مرحله رفت و آمد ازدواج ما صورت گرفت و در 19 دی‌ماه سال 1363 به عقد هم درآمدیم.

در اخلاق و اعتقاد ممتاز بود

شهید بزرگوار از نظر اخلاقی، اعتقادی، صبوری و متانت ممتاز بود. اگر بگویم ایشان خصلت‌های خوب بسیاری داشتند غلو نکرده‌ام. شجاعت و ایثارگری ایشان بی‌نهایت بود. از نظر عبادی نه تنها واجبات را انجام می‌داد، بلکه با حجم زیاد کار خود سعی می‌کرد مستحبات را نیز انجام دهد.

شهید «سعید قهاری» در کنار شهید حاج احمد کاظمی

دوستان و همکاران حاج سعید بر عرائض بنده صحه می‌گذارند. آنها شهید عزیز را فردی شجاع و صبور و آرام می‌شناسند. در کارها بدرستی تصمیم می‌گرفت و اهل مشورت بود. حاج سعید هیچ وقت مشکلات محل کار و یا خستگی‌اش را به خانه نمی‌آورد. حتی اگر سوالی کرده باشم که چرا ناراحتی، ایشان می‌گفت که من فقط یک کمی خسته‌ام، کمی استراحت کنم سرحال می‌آیم. بلافاصله بعد از این که استراحت می‌کرد، سر حال می‌شد و هیچ چیزی از دغدغه کاری و مشکلات کاری‌اش را مطرح نمی‌کرد.

در کنار اینکه مسئولیت خطیری در جهت امنیت منطقه داشت و مشکلات زیاد کاری، اما هچ وقت برای خانواده از رفاه و رسیدگی به مسائل خانوادگی کم نمی‌گذاشت و یک مرد واقعی بود. حتی الامکان سعی می‌کرد که در ماه برای ما یک تفریح در نظر بگیرد.

علاقه خانواده‌های معظم شهدا به سردار شهید

من به جهت اینکه بسیار علاقه‌مند به سرکشی به خانواده شهدا و جانبازان بودم، تا جایی که مقدور بود همراه حاج سعید در این سرکشی‌ها حضور پیدا می‌کردم. بیشتر تفریح من در این سرکشی‌ها بود. علاقه خانواده‌های معظم شهدا را وقتی به حاج سعید می‌دیدم، به خودم می‌بالیدم و به داشتن چنین مردی افتخار می‌کردم و می‌کنم.

حاج سعید همیشه کمک‌حال من بود. وقتی ناراحتی در من می‌دید، با مدیریت درست من را آرام می‌کرد و دلداری‌ام می‌داد. گاهی وقت‌ها بینمان همانند زن و شوهرهای دیگر بحثی می‌شد. اگر شهید بزرگوار در این بحث‌ها قصوری داشت، خاضعانه و بدون منت عذرخواهی می‌کرد و انگار نه انگار بحثی بین‌مان پیش آمده بود.

شهید «سعید قهاری»

از حاج سعید به ندرت خشم می‌دیدم. از موضوعی اگر عصبانی می‌شد، سریع با ذکر و صلوات خود را آرام می‌کرد و عصبانیتش خاموش می‌شد. بسیار آدم رئوف و مهربانی بود. همیشه در هرکاری گذشت می‌کرد و غرور نداشت. عذرخواهی را شرم نمی‌دانست و سریعاً می‌گفت من را حلال کن...

 خوبی‌های او راه درست زندگی را به من نشان داد

هرچه از خصلت‌های خوب شهید برایتان بازگو کنم، باز جا دارد تا در این‌باره حرف بزنم. من در تمام مدت زندگی با حاج سعید تماماً خوبی دیدم و با خوبی‌های او راه درست زندگی را پیدا کردم.

* سردار شهید «سعید قهاری» فرزند حسین‌علی متولد پنجم فروردین‌ماه ۱۳۳۱ در روستای «چنارعلیا»ی شهرستان اسدآباد از توابع استان همدان به دنیا آمد. این شهید بزرگوار در سمت فرماندهی لشکر ۳ نیروی مخصوص حمزه سید الشهدا (ع) در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۵ در ارومیه و در ارتفاعات «جهنم دره» مرز بین ایران و ترکیه در درگیری با اشرار و گروهک پژاک همراه با ۱۴ تن دیگر از پاسداران دعوت حق را لبیک گفت و به درجه شهادت نائل آمد.

منبع: دفاع پرس ارسال به تلگرام

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۷۰۵۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد، شهید محمد سهرابی ثانی ۳۰ شهریور ۱۳۶۳ در خانواده‌ای مومن و متدین در روستای مله آبگاوان از توابع بخش موگرمون شهرستان لنده در استان کهگیلویه وبویراحمد دیده به جهان گشود.
خانواده‌ای کاملاً مذهبی که از راه کشاورزی و دامداری امرار معاش می‌کردند پدر و مادر سعی می‌کردند با کسب روزی حلال فرزندشان را بزرگ کنند تا سختی‌های روزگار هیچ گاه از ذهن فرزندانشان پاک نشود و خود ساخته و با اراده قوی و بردبار بزرگ شوند. یارو یاور پدر محمد از همان کودکی یار و یاور پدر بود و در کار‌های کشاورزی و دامداری پدر را یاری می‌کرد، از همان کودکی علاقه شدیدی به درس و تحصیل داشت و دوران ابتدایی را در مدرسه مله آبگاوان گذارند و بنا به ضرورت جهت امر تحصیل به شهرک سرآسیاب لنده مهاجرت کردند. شهید محمد سهرابی ثانی دوران راهنمایی را در مدرسه شهید ثانی لنده با موفقیت به پایان برد و همزمان با پایان امتحانات خردادماه به واسطه فقر مادی حاکم برخانواده به شهرستان بوشهر می‌رفت تا با کار در گرمای طاقت فرسا و هوای شرجی این شهر درآمدی برای خود و خانواده اش از طریق کارگری به دست آورد و خانواده رنج و سختی کمتری متحمل شوند. شهید باتوجه به عشق و علاقه‌ای که به رشته میکانیک داشت راهی دبیرستان کارو دانش خوارزمی شد تا دیپلم خود را در این رشته بگیرد. ورود به سپاه وی پس از سال‌ها فعالیت در بسیج و عضویت فعال این نهادانقلابی با توجه به فعالیت‌ها و حضور مداومش در برنامه‌های فرهنگی و مذهبی در مسجد در تاریخ ۳۰ شهریورماه ۱۳۸۴ با شرکت در آزمون ورودی سپاه پاسداران به عضویت تیپ ۴۸ فتح درآمد تا در نهادی منسجم‌تر و مقدس‌تر به میهن خود خدمت کند. درس در کنار جنگ این شهید والامقام پس از حضور در سپاه پاسداران راهی دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج در رشته کارشناسی حسابداری شد تا شوق و ذوق به علم را بنا به تاکید رهبرش در خود بارور کند. وی سال‌های زیادی را با مشقت و سختی تحمل کرد تا سرپناهی برای خانواده اش بسازد که بعد از تکمیل منزل پدر با خاطری آسوده زندگی خود را ادامه دهد. شهید عاشق سپاه و بسیج بود وهمیشه می‌گفت: بسیج و سپاه دو بدنه تفکیک ناپذیرند و عزت و اقتدار ما را این دو و نیرو‌های مسلح ما به ارمغان می‌آورند. علاقه به خانواده او علاقه شدیدی به خانواده داشت و مرتب همه اعضای خانواده را به دیدار از آشنایان و انجام صله‌ی رحم دعوت و ترغیب می‌کرد وی همیشه عاشق کارش بود به طوری که وقتی می‌خواست به یاسوج برود طوری برنامه ریزی می‌کرد که تا قبل از ساعت هفت صبح درمحل کارش حاضر شود. نحوه شهادت شهید محمد سهرابی ثانی و سایر همرزمانش در تیپ ۴۸ فتح باتوجه به ماموریتی که داشتند عازم جبهه شمالغرب ایران اسلامی با هدف مبارزه با گروهک تروریستی پژاک در منطقه جاسوسان شدند. در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ پس از وارد کردن ضربات سنگین به کومله‌ها و گروهک تروریستی پژاک در کمین نیرو‌های دشمن قرارگرفتند. ساعت ۶ صبح همان روز جاسوسان از ناحیه سینه و پهلو وی را مورد اصابت تیر قرار دادند و او به فیض عظیم شهادت نایل آمد. دقایقی بعد نیز دوست و همسنگرش شهید آیت صدیقی نژاد نیز به فیض عظیم شهادت نایل آمد و هر دو دست در دست هم به سوی معبود خویش شتافتند. سخن هم رزم: قاسمی از همرزمان شهید سهرابی ثانی می‌گوید: شب عملیات شروع شده بود محمد در میانه راه که داشت می‌رفت پیامکی برای من و چندنفر دیگر از دوستانمان فرستاد که به این شرح بود: (ضمن خسته نباشید از همه شما دوستانم طلب حلالیت می‌کنم) صبح روز بعد وقتی خبرشهادتش را شنیدیم فهمیدیم که شب هنگام فرشتگان به وی و سایر شهدای این عملیات نظر و توجه خاص داشته اند.  از زبان برادر شهید: شهیدعلاقه زیادی به ورزش فوتبال و فوتسال داشت و در کنار این دو علاقه‌ای زیادی نیز به ورزش‌های رزمی به خصوص کاراته و تکواندو داشت و دارنده چندمدرک در این دو رشته رزمی بود. به هرحال اگر فداکاری‌های شهید محمد سهرابی ثانی و سایر شهدای حریم امنیت ایران اسلامی نبود امروز ما طعم امنیت و آرامش را به این راحتی نمی‌چشیدیم و خدا می‌داند چه سرنوشت تخلی در انتظار ما بود. این شهید بزرگوار ۱۳ شهریورماه ۱۳۹۰ بر روی دستان مردم مومن و ولایتمدار شهرستان لنده تشییع و در گلزار شهدای شهرک سرآسیاب لنده در جوار سردار رشید سپاه اسلام شهید جان محمد کریمی آرمید تا مقبره اش زیارتگاهی باشد برای دلدادگان شهید و شهادت.

دیگر خبرها

  • هدیه ویژه فرمانده سپاه تهران به فرمانده کل ارتش
  • چرا سردار سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی در سریال پایتخت ۵ مخالفت کرد؟
  • مروری بر جنایات گروهک منافقین؛ترور یک نوجوان پیش چشمان مادر
  • السنوار شطرنج باز قهاری است/ هر بار ما را غافلگیر می‌کند
  • زندگی شهدای «تیم فوتبال آزادی سمنان» سریال می‌شود
  • عروسی‌هایی بدون تالار و تشریفات
  • دوره‌ی آموزش خبرنگاری در دبیرستان شاهد سردار شهید قاجاریان نیشابور
  • مستند جوانمرد؛ روایتی از زندگی شهید غیرت حمیدرضا الداغی
  • انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر
  • نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابی‌ثانی