آیا با وجود حیات دینی می توان شاد هم بود؟
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۳۷۸۴۹۴
باید در ایران پروژه انسان شاد را دنبال کنیم چون اگر انسان شاد باشد، دینداری شادی هم خواهد داشت.
ایران آنلاین /گروه اندیشه:
نشست نقد و بررسی کتاب «نظریهای در باب دین و شادی؛ دین تاریخی و مهار دوگانه شادی» اثر حسن محدثی و الهام قربانی چندی پیش با حضور حجتالاسلام ناصر نقویان، مقصود فراستخواه، عضو هیات علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی و حسن محدثی، استاد جامعه شناسی دین دانشگاه آزاد اسلامی در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فراستخواه در این نشست با بیان اینکه شاید بهتر باشد در کارهای بعدی، محدثی به مباحث بنیادیتر درباره تجربه دینی و تجربه شادی بپردازد، گفت: ما یک تجربه دینی و یک تجربه غم داریم و این خوب است که ببینیم در کنار حیات دینی شرایط امکان تجربه شادی نیز وجود دارد و اینها چقدر میتوانند با هم مبادله داشته باشند.
وی با اشاره به تعریف تجربه دینی از نگاه متفکرانی چون فروید، یونگ و ویلیام جیمز افزود: فروید به نوعی تجربه دینی و دین را در ساحت روانی توصیف میکند که با آن امکان شادی زیاد فراهم نیست. از نظر او دین نوعی وسواس است که باید انسان را از آن نجات داد. در حالی که یونگ در تجربه دینی امکانهای زیادی را برای تجربه شادی میبیند و معتقد است رازهایی در ناخودآگاه وجود دارد که برخی از طریق تجربه دینی ظهور یافته و شادی را ممکن میکند. ویلیام جیمز که پراگماتیست است، نیز در کتاب تنوع تجربه دینی میگوید این تجارب متنوعاند، برخی با شادی نزدیکاند اما برخی از تجربههای دینی غمبار بوده و برای انسان رنج بیشتری ایجاد میکنند.
---
به گفته عضو هیات علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، در این کتاب این ظرفیت وجود دارد که به تصوف و عرفان که بخش بزرگی از تجارب زیسته ایرانیان است پرداخته شود. ما میتوانیم تجربههای دینی از جمله «وجد» عرفانی را دنبال کنیم. باید دید که ابن سینا چه درکی از الهیات داشته است چون او میگوید عارف همیشه در بهجت است. در قرون وسطی هم الهی دانان معتقد بودند خدا عین شادی است. به هر حال من معتقدم عقل ایرانی، عقل شاد است و این را میتوان در ابنسینا دید.
وی با تاکید بر اینکه باید در ایران پروژه انسان شاد را دنبال کنیم، یادآور شد: اگر انسان شاد باشد، دینداری شادی هم خواهد داشت و بهتر است ما انسان و جامعه شاد را پیگیری کنیم. انسانی که با تربیت و نزاکت و عقلگرا باشد دینش هم با تربیت و نزاکت و عقلگرایانهتر خواهد بود. دین برای تعالی ما آمده است نه اینکه ما را عوض کند، ما باید خود عوض بشویم. قرآن هم کتابی برای متقین است برای کسانی که زمامدار وجود خودشان هستند.
عضو هیات علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با بیان اینکه ما در وضع کنونی جامعه خود امکان شادی کمی داریم، گفت: ما تعلیم و تربیت شاد نداریم و اینها مسایلی است که باید مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر مسئله دو صدایی بودن در قرآن نسبت به شادی توسط محدثی بررسی شده است، اما باید توجه داشت که اصل حزن و فرح در قرآن با شادی و غم امروزی یکسان نیست.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ما شادیهای دینی را از جامعه گرفته و به آن غم دادیم گفت: متاسفانه این غمها نیز نه غم نان هستند و نه غم حیات طیبه! باید اجازه بدهیم که دین پیام خودش را از طریق مطلوب آن تبلیغ کند آن چنانکه افرادی مانند علامه طباطبایی و علامه جعفری با نگارش کتاب این کار را میکردند چراکه دین این ظرفیت را دارد. باید در نظر داشت که مردم ما حق انتخاب شادی و غم ندارند. گاهی متفکری فلسفهاش غم است و جهان را این گونه میبیند. نباید سعی در تحمیل چیزی داشته باشیم.
فراستخواه با بیان اینکه بهتر بود، ساز و کارهایی از جمله سازمانهای مردم نهاد و ارتباط آنها با شادی و نیز مفاهیم مرتبط با شادی مانند امید در کتاب مورد توجه قرار گیرد گفت: محدثی به درستی از نعمت الله فاضلی نقل کردهاند که شادیهای طبقات بالا نخبهگرایانه است اما طبقات ضعیف جامعه چه امکانی برای شادی دارند. همچنین سبکزندگی، آموزش و پرورش و مهارتهای مرتبط با شادی است که باید در این زمینه مورد تصریح قرار بگیرد.
عنوان «دین و شادی» در کتاب کلی است
حجتالاسلام نقویان نیز در ادامه این نشست طی سخنانی گفت: باید از محدثی تشکر کرد که دریچه و روزنههایی را باز کرده و دغدغهای را مورد تاکید قرار داده که جامعه ما به لحاظ شاخصهایی که با آن مواجهیم و رفتارهای مورد مشاهده، جامعه مضطربی از منظر آرامشهای روحی روانی و مسائل اجتماعی است.
نقویان با بیان اینکه عنوان «دین و شادی» در کتاب کلی است در حالی که در اوایل، اواسط و پایان کتاب عنوان «دین موجود» آورده شده، که در چهل سال اخیر مشاهده شده است، بیان کرد: این دین همان چیزی است که در رفتار رهبران دینی و روحانیون، نهادهای عمومی مانند صدا و سیما، مطبوعات، گفتمان رسمی کشور و ... تشریح شده و در جای جای کتاب اذعان شده و از سروش محلاتی هم نقل کردهاند که بین دین واقعی و دین موجود تفاوت وجود دارد.
به گفته وی، کتاب روی برخی از مظاهر شادی بیش از حدتمرکز کرده به طور مثال تنها به خنده و گریه، رقص، موسیقی، جشنها و ... به عنوان مصادیق اشاره شده در حالی که شادی فقط این نیست بلکه یک احساس و عاطفه به رسمیت شناخته شده جهانی است. شادی را نمیتوان به رسمیت نشناخت و در همه ادیان، اقوام، فرهنگها و سطوح این مسئله وجود دارد.
این محقق دینی با بیان اینکه یک حلقه مفقوده بسیار مهمی در کتاب وجود دارد گفت: این حلقه آن جایی است که برای مثال متن اصلی ما در قرآن از کلمه شادی استفاده نمیکند، اما مفاهیم بلند شادی و احساس درونی را میآورد و فکر میکنم اگر محدثی این فرازها را مورد تاکید قرار میداد، بهتر بود. همچنین در کتاب تنها 14 مولفه درباره شادی بیان شده و اگر آمارهای داخلی هم ارائه میشد، کتاب جامعیت بیشتری داشت.
وی ادامه داد: شهر شاد بر اساس این آیه قرآن «همان [خدایى] که در گرسنگى غذایشان داد و از بیم [دشمن] آسوده خاطرشان کرد» دو خصیصه دارد که هر دو در کشور امروز خالی است و امروز نوبت به لایههای متعالی شادی نمیرسد. کسی که گرفتار غم نان، خانه، آینده و زندگی است چطور میتواند حضور قلب دینی داشته باشد؟ گرسنگی هم شامل هر نوع گرسنگی است؛ برخی گرسنگی اطلاعاتی دارند و همواره به دنبال این هستند که ببینند صدا و سیما درست میگوید یا شبکههای ماهوارهای! برخی هم گرسنگی غریزه، عاطفی، تفریحی و... دارند. شادی هم جزء غذاهای بشری است ما همچنان که به آب و غذا نیاز داریم به شادی هم نیاز داریم.
اندوه و فقدان شادی در جامعه برجسته است
محدثی در این نشست توضیحاتی را درباره روند تدوین کتاب ارائه کرد و گفت: من بیست سال است که درگیر موضوع این کتاب هستم. در سالهای اخیر مسئله غم، حزن، اندوه و فقدان شادی در جامعه ما برجسته شده و از سوی صاحب نظران در این باره اظهار نظر شده است. تجربه شخصی من نشان داده که جامعه ما وضع مطلوبی درباره شادی ندارد و از نظر افسردگی و خشمگین بودن در مقایسه با جوامع دیگر وضعیت نامناسبی دارد.
وی ادامه داد: پدیدههایی مانند شادی ابعاد و علل گوناگونی دارد و ذوابعادند و من تلاش کردم در کتاب به این موضوع بپردازم که نقش دین در فقدان شادی در جامعه چیست؟ به ویژه که حکومت دینی در این چهار دهه مسلط بوده و بر میراث غمبار شیعی تاکید کرده و تلاش کرده است که آن را گسترش دهد. بنابراین کوشش من این بوده که به سهم دین در فقدان شادی بپردازم.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه نوعی عدم صراحت در این باره در نزد عالمان وجود دارد افزود: از سویی گفته میشود اسلام دین شادی است، اما در عمل به گونه دیگری رفتار میشود و با عملکرد پایانی ناهمسان است. بنابراین من در این کتاب تلاش کردهام خراشی بر موضوع بزنم/ایبنا
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۷۸۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راهحل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاههای قاعدهمند و فرایند محور به آن داشته باشیم.
بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان میشود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ میتوان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش میکنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانستههای سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت میکنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.
اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش میکند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.
ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.
رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینهبر است و موازیکاری بلای جانشدر جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینههای پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بیحساب و پراکنده شدهاند و نمیدانند چه میکنند و نتایج آن چیست.
اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحرانهای آن در مقام نظر و عمل شدهاند. به عبارت روشن مصرفگرایی، لذتجویی، افسردگی، بیبنیادی و بیاعتنایی به ارزشهای دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش میکنند صورت محلی و منطقهای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.
جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته استبنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.
در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش میرود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.
در شرایطی که سیاستگذاری به روشهای چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمیتوان پیش رفت، چه رسد به دستورالعملهای یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.
سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکهای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت میکند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکههای اجتماعی، وب سایتها، برنامهها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.
لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از دادهها و روشهای جدید است و بدون استفاده از آن نمیتوان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئلهای را حل کرد.
گفتوگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن میخواهد هزینه چالشهای سوریه را به گردن مقاومت بیندازدآنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمیشود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرحهای ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....
پایان پیام/