Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-04-30@16:46:17 GMT

«سردار» کمک‌حال همسر در خانه بود + عکس

تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۳۸۰۳۴۶

«سردار» کمک‌حال همسر در خانه بود + عکس

زمان دانشجویی‌اش، با آنکه 18 سال سن داشت و دانشجوی مهندسی نقشه‌کشی بود، در کمک به فقرا و نیازمندان بسیار فعال بود. حتی در زمان دانشجویی اسمش برای زیارت خانه خدا در آمد، ولی نرفت و ...

گروه جهاد و مقاومت مشرق - شهید چراغچی در اسفند ماه 1364 در جریان عملیات بدر مجروح شد، مدتی در بستر بیماری ماند تا اینکه فروردین ماه 1365 به شهادت رسید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سردار شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی از شناخته‌شده‌ترین شهدای دفاع مقدس است که در پرونده جهادی‌اش سمت‌هایی چون فرماندهی تیپ 21 امام رضا(ع) و جانشینی لشکر 5 نصر دیده می‌شود. سردار چراغچی از قدیمی‌ترین رزمندگان خراسانی حاضر دفاع مقدس بود که از غائله گنبد گرفته تا درگیری با ضد انقلاب و نهایتاً جنگ تحمیلی، همیشه در صحنه بود و نقش تأثیرگذاری نیز ایفا کرد. در روزهای سرد اسفندماهی که صفحات تقویمش مناسبتی چون مجروحیت منجر به شهادت سردار چراغچی را دارد، به گفت‌وگو با اکرم چراغچی مسجدی خواهر و طمینه عرفانیان همسر شهید پرداختیم تا این سردار بی‌بدیل جبهه‌ها را بیشتر بشناسیم.

سردار شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی


خواهر شهید
شاید خیلی‌ها سردار چراغچی را بشناسند، اما کمتر کسی است که از روزهای اول زندگی ایشان چیزی بداند، کمی از خانواده‌ای بگویید که شهید در آن پرورش یافته است.
ما پنج برادر و چهار خواهر بودیم که در خیابان خسروی روبه‌روی حرم امام رضا(ع) سکونت داشتیم. شهید فرزند سوم خانواده و متولد اول فروردین 1337 بود. خانه پدری‌مان دوست‌داشتنی و زیبا بود. اما در سال 1378 از طرف شهردار مشهد و آستان قدس رضوی پیغام دادند که باید زمین خانه‌تان به مساحت حیاط حرم اضافه شود. با زور خانه بچگی ما را که پر از خاطره برادر شهیدم بود از ما گرفتند ولی به جای اضافه شدن به حیاط صحن امام رضا(ع) تبدیل به یک سوپر بزرگ در روبه‌روی صحن باب‌الجواد شد. پدر مرحوممان شغلش شیشه‌بری بود. تمام دلخوشی‌اش بعد از شهادت ولی‌الله نشستن در ایوان خانه و قرائت قرآن روبه‌روی حرم امام رضا(ع) و زمزمه با امامش بود. وقتی خانه را از ما گرفتند، همین مسئله آنقدر پدرم را غصه‌دار کرد که در اثر سکته به رحمت خدا رفت. پدرم قبل از فوتش برسر خاک پسر شهیدش رفته و گفته بود «ولی‌الله به زودی پیشت می‌آیم».

درباره شهید چراغچی بخوانیم:

شهید ولی‌الله چراغچی فرمانده‌ای مقتدر و خط‌شکن بود


به عنوان خواهر شهید چه شناختی از زندگی جهادی ایشان دارید؟
ولی‌الله با آنکه بارها و بارها زخمی می‌شد خیلی کم پیش می‌آمد که بیاید و به خانواده سر بزند. زمانی که مجروح می‌شد سریع در بیمارستان مداوا می‌شد و از همانجا به جبهه برمی‌گشت. همیشه می‌گفت: «جبهه واجب‌تر است و باید به مردم خدمت کنیم.» حتی یک بار موج ترکش به صورتش اصابت می‌کند که اثر زخم ترکش در یکی از عکس‌های شهید کاملاً نمایان است.
یک ترکشی کنار قلب برادرم همیشه اذیتش می‌کرد. برای همین دکترها چند بار به او اخطار داده بودند که باید زودتر عمل کند. ولی برادرم در جواب دکترها می‌گفت اگر خدا بخواهد من را نگه دارد برایم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. عقیده داشت که اگر قرار است برای هر ترکشی در بیمارستان بستری شوم از جبهه و جنگ عقب می‌مانم.

سردار شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی


البته فعالیت‌های ولی‌الله فقط به جبهه ختم نمی‌شد؛ یادم می‌آید زمان پیروزی انقلاب داداش آنقدر نترس بود که اعلامیه‌های «امام آمد» را شبانه در آن وضعیت ترسناک حکومت نظامی زیر لباسش قایم می‌کرد و پنهانی می‌برد در بین مردم پخش می‌کرد و مردم را با شخصیت امام‌(ره) آشنا می‌کرد.
ولی‌الله هیچوقت نمی‌گذاشت برنامه‌های مبتذل آن موقع تلویزیون را نگاه کنیم. می‌گفت فقط به برنامه اخبار و فوتبالش اهمیت بدهید و نگاه کنید. دیگر اینکه به نماز خواندن خیلی اعتقاد داشت؛ وقتی اذان می‌داد، ولی‌الله تمام اعضای خانواده، خواهر و برادرهایش را به خواندن نماز اول وقت موظف می‌کرد. شهید به مراسم قرآن‌خوانی هم اهمیت می‌داد. بچه‌های هفت سال به بالا را دعوت می‌کرد تا دوره‌ای، قرائت قرآن را داشته باشند. همچنین به رعایت حفظ حجاب به خواهرانش و فامیل تأکید ویژه‌ای داشت. در مقطع دبستان من، همه دخترها بدون حجاب و با موهای آراسته به مدرسه می‌رفتند، ولی داداش به من می‌گفت: «باید با چادر به مدرسه بروی.»
شده بود که شهید چراغچی در فعالیت‌های انقلابی‌اش دستگیر شود؟
یک شب ولی‌الله به خاطر پخش اعلامیه نتوانست به خانه بیاید. همه خانواده خیلی اضطراب داشتیم و نتوانستیم این وضعیت را تحمل کنیم. در کوچه‌ها دنبال ولی‌الله می‌گشتیم که به خاطر رد شدن تانک‌ها مجبور شدیم در یک خانه‌ای که درش باز بود برویم و تا نزدیکی صبح و آرام شدن وضعیت جوی آنجا بمانیم. بعدش با در دست گرفتن کفش‌هایمان و به صورت پابرهنه به آرامی از کنار تانک‌ها رد شدیم و به خانه برگشتیم.
ولی‌الله چند مرتبه دستگیر هم شد که زود آزادش کردند، اما در مدت بازداشت کتکش زده بودند. یادم می‌آید در تظاهراتی که روبه‌روی خانه‌مان اتفاق افتاد مردم دستشان را به خون شهیدی سرخ کرده بودند و شعار می‌دادند. وقتی که ما این منظره را دیدیم خیلی گریه کردیم. ولی‌الله گفت: «ما باید آنقدر بجگنیم تا بتوانیم پیروز شویم.»
یک جایی خوانده‌ام که شهید چراغچی در زلزله طبس هم به مردم زلزله‌زده کمک می‌کردند؟
سال 1357 زلزله طبس باعث شد که 70 درصد ساکنان مناطق زلزله‌زده خانه‌هایشان را از دست بدهند. ولی‌الله می‌گفت بیایید همگی برویم و به افردی که در زیر آوار مانده‌اند کمک کنیم. خودش به همراه دیگر برادرانم سریع به طبس رفت و مدتی در آنجا بودند تا به افراد زلزله‌زده کمک کنند. در طبس مردم را از زیر آوار نجات می‌دادند.

سردار شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی و شهید حسن باقری


پس در کارهای خیر دست داشتند؟
بله، ولی‌الله جوان دست‌به‌خیری بود. زمان دانشجویی‌اش، با آنکه 18 سال سن داشت و دانشجوی مهندسی نقشه‌کشی بود، در کمک به فقرا و نیازمندان بسیار فعال بود. حتی در زمان دانشجویی اسمش برای زیارت خانه خدا در آمد، ولی نرفت و گفت: «رفتن به جبهه واجب‌تر است» و درس را رها کرد و به جبهه رفت.
هر وقت داداش به بهشت رضا(ع) سر می‌زد، می‌گفت خدا هنوز من را انتخاب نکرده است. یک بار به من گفت: اگر روزی خدا من را هم انتخاب کرد و شهید شدم دوست دارم کمک به خانواده مستضعفان را در کنار زندگی خودت داشته باشی. من هم طبق وصیتی که داداش در این زمینه داشت مدیریت 450 بانوی خانواده بی‌سرپرست را به عهده گرفته‌ام تا بتوانم با کارآفرینی زمینه‌ای فراهم بیاورم تا این بانوان با هنرهای سنتی و آشپزی و... که دارند، برای خودشان منبع درآمدی مالی دست و پا کنند.
شده بود که شهید چراغچی شما را هم تشویق به یادگیری آموزش‌های نظامی کنند؟
اتفاقاً در اوایل جنگ داداش ما را به اسلحه‌شناسی موظف کرده بود. خودش ما را آموزش می‌داد که اگر زمانی جنگ به خانه‌ها کشیده شد بتوانیم از خودمان دفاع کنیم. برای همین ما در دو پایگاه که در مسجد 72 تن و مسجد عصمتیه مشهد قرار داشت، خواهران را جمع می‌کردیم و به آنها اسلحه ژ. 3 و اسلحه کلاش را آموزش می‌دادیم. خواهر بزرگم چرخ بافتنی داشت و با همکاری خواهران دیگر شلوار، ژاکت و کلاه می‌بافتند و به جبهه‌ها می‌فرستادند. جمعه به جمعه با بسیج کردن خواهران دیگر سوار وانت می‌شدیم و می‌رفتیم گندم‌هایی که در اطراف زمین‌های مشهد به نیت رزمنده‌ها کشت می‌شدند را درو می‌کردیم تا از آرد آن برای رزمنده‌ها نان فراهم کنیم.
شهید چند سال در جبهه‌های دفاع مقدس بودند؟
شهید از قبل از شروع جنگ خدمت خودش را در سپاه آغاز کرد و تا جانشینی فرمانده لشکر5نصر پیش رفت. در هجدهم فروردین سال 1364 که به شهادت رسید بیش از شش سال در جبهه بود.

همسر شهید
چه مدت شریک زندگی شهید چراغچی بودید؟ کمی از آشنایی و ازدواجتان بگویید.
خواستگاری ایشان از من کاملاً سنتی بود. شهید دوست داشت کسی را به عنوان شریک زندگی انتخاب کند که در همه شرایط همراه وی باشد. ولی‌الله شرایط کاری‌اش را در همان خواستگاری و در جمع اعلام کرد و گفت: «اگر به من بگویند دربان آن منطقه جنگی باش باید سریع خودم را برسانم. من دوست دارم فقط برای جنگ باشم. باید همسرم با این شرایط من سازگار باشد و دوری خانواده اذیتش نکند.» خداوند این لطف را در حق ما کرد که ما هم بتوانیم هم‌نفس شهید قرار بگیریم. آن موقع من 16 سال داشتم. ما 10 دی ماه 1361 محرم شدیم. خطبه عقد را حضرت امام خواندند. در ظاهر به مدت سه سال زندگی مشترک با شهید داشتم، ولی چون دائم در جبهه بود، روی هم سه ماه بیشتر با شهید نبودم. ثمره ازدواجمان دخترم به نام فاطمه است که سال 63 به دنیا آمد. زمانی که ولی‌الله به شهادت رسید فاطمه شش ماهه بود. الان 33 سال سن دارد و در رشته کارشناسی ارشد معماری فارغ‌التحصیل شده و امسال قرار است در کنکور دکتری شرکت کند.
چگونه توانسته‌اید یاد پدر را برای فرزندی زنده نگه دارید که موقع شهادت پدر شش ماهه بود؟
امروزه با ابهتی که شهدا در جامعه دارند خود گویای تمامی حقایق هستند. یعنی جوان امروزی با نگاه به اطرافش می‌تواند به واقعیات دست پیدا کند و فاطمه من هم با شنیدن خاطرات پدرش تصویر او را در ذهن به یادگاری نگه داشته است.

سردار شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی


یک عکس از شهید چراغچی وجود دارد که در کنار شهید باقری هستند؛ از این عکس اطلاعاتی دارید؟
آن موقع سردار شهید باقری فرمانده اطلاعات بودند که در کنار همسر من این عکس را می‌اندازند. این تنها تصویری بود که در مرتبه اول ولی‌الله به من داد. حتی با شوخی به من گفت هر موقع دلت برای من تنگ شد این عکس را داشته باش و من را نگاه کن. یک عکس هم از من گرفت که همراه خودش داشته باشد.
با آنکه سن شما در موقع ازدواج بسیار کم بود با اعزام‌های مکرر شهید مخالفتی نداشتید؟
چرا؛ زمانی که شهید تماس می‌گرفت، از دوری ایشان من پای تلفن گریه می‌کردم. اما همیشه لطف خداوند شامل حالم بود. خود خداوند می‌فرماید اگر در راه من قدم مثبت بردارید شما را صبور خواهم کرد، با شما همراه خواهم شد. واقعاً من این مورد را در زندگی‌ام حس کردم. مسلماً اگر یک شب مرد خانه نباشد، برای اعضای خانواده واقعاً سخت می‌گذرد، ولی من آن موقع به رغم سن کم، تمام این سختی‌ها را با لطف خدا پشت سر گذاشتم.
همسرداری سردار چراغچی چطور بود؟
همانطور که ولی‌الله شیرمرد میدان‌های جنگ بود، در خانه هم کمک‌حال همسرش می‌شد. یادم می‌آید در شب اولی که ولی‌الله بعد از تولد دخترم حضور پیدا کرد با آن شرایط خستگی که از جنگ داشتند نوزاد را در کنار خود خواباندند که مراقبش باشند و می‌گفتند من هم سهمی دارم باید انجام دهم. شهید اهل معاشرت بود و در همه کارهایش اخلاص داشت. بسیار ولایتمدار بود و اطاعت حرف رهبر را بر خودش واجب می‌دانست. بودن در جنگ را در رأس همه کارهایش برای خودش واجب می‌دانست.
از لحظه عروج ایشان چه شنیده‌اید؟
منزل ما در خیابان شهید خسروی نو قرار داشت که بیشتر تشییع جنازه‌های شهدا از آنجا انجام می‌شد. شهید همیشه به من می‌گفت در تشییع جنازه شهدا حتماً شرکت داشته باش. روزی هم در همین خیابان تشییع من انجام خواهد شد.  همسرم در 24 اسفندماه سال 1363 از ناحیه سر ترکش می‌خورد و مجروح می‌شود و تا شهادتش در بیمارستان تجریش تهران در کما به سر می‌برد. شهید یک هیکل تنومندی داشت و همیشه به پهلوهایش می‌زد و می‌گفت تا اینها آب نشود خدا من را قبول نمی‌کند. ایشان در 21 روزی که در کما بود بدنش آنقدر ضعیف شد که باورکردنی نبود. عاقبت هم که به درجه شهادت نائل آمد. مادرشان در تشییع پیکر پسرش او را نشناخت. گفت این پسر من نیست. پسر من هیکل تنومندی داشت.

منبع: روزنامه جوان

ارسال به تلگرام

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۸۰۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیت‌الله مظاهری: روش مواجهه با جوانان، دهن‌کجی و رَمی به بی‌عقلی و بی‌دینی نیست

رئیس حوزه علمیه اصفهان به مسئولان و دلسوزان کشور توصیه کرد، «با نهایت جدّیّت و صداقت، تمام مساعی خود را در رفع معضلات اقتصادی مردم و خصوصاً مشکلات پیش روی جوانان به کار گیرند تا به امید خداوند تعالی همگان به ویژه نسل جوان در این کشور اسلامی، برخوردار از یک زندگی آبرومند و سرافراز باشند و خدای ناخواسته، تعلّق و پیوند آنان با دین و معارف دینی، و نیز علاقه و دلبستگی آنان به کشور و وطن، پایمال ناتوانی‌ها و ضعف‌ها و خطا‌ها و بی‌عملی‌های ما نشود، که در این‌صورت هم شاهد هجرت و قهر آنان از دین و هم نظاره‌گر مهاجرت و ترک آنان از وطن خواهیم بود؛ و این مسلّماً شایستۀ نظام اسلامی نیست.»

آیت الله العظمی حسین مظاهری در پیامی به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر» نوشتند:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

قالَ الله سُبحانَه و تَعالی: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه»

به رغم گذشت چهل و چهار سال از شهادت اسفناک متفکّر عالی‌مقام و اندیشمند بزرگ مرحوم آیت الله شهید مطهّری «قدس‌سرّه‌الشّریف»، هم ثُلمه و خلأ فقدان آن استادِ اسلام‌شناسِ برجسته، هنوز در جامعۀ اسلامی محسوس و ملموس است که: «ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْ‌ءٌ»؛ و هم به فضل خداوند متعال، آثار بنان و بیان آن دانشمند پرتلاش، همچنان مورد استفادۀ فرهیخنگان و حق‌جویان است که: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتی أُکُلَها کُلَ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها».

همایش با سابقۀ «حکمت مطهّر» که با هدف زنده نگاه داشتن یاد و نام و آثار علمی این شهید والامقام برگزار می‌شود، و از این جهت باید به اهتمام نیکوی متصدّیان و دست‌اندرکاران آن آفرین گفت، اینک و در هجدهمین دورۀ خود، موضوع بسیار با اهمیّت «جوانان» را مطمح نظر قرار داده است، موضوعی که یکی از مهم‌ترین و بلکه باید گفت اساسی‌ترین نقطۀ هدف‌گذاری مرحوم شهید مطهّری «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در عموم تلاش‌های علمی و فکری ایشان بوده است.

آن متفکّر زمان‌شناس، به حق، یکی از موفق‌ترین اندیشمندان و مصلحان اسلامی بود که با روحیّات و نیاز‌های فکری نسل جوان در زمانۀ خود، آشنایی کامل داشت و علاوه بر این زبان آن نسل تکامل‌خواه و جستجوگر را به خوبی می‌دانست و با گوش جان، پیام‌ها و خواسته‌های به جای این نسل را می‌شنید و متناسب با آن نیاز‌های فکری و نظری، به موقع و بدون فوت وقت، به وسیلۀ آثار ارزشمند خود با جوانان، ارتباط مؤثّر و تعامل سازنده برقرار می‌نمود.

آن استاد فهیم و نکته‌پرداز به نیکی دریافته بود که اگر اذهان و ضمائر جوانان حق‌طلب، با حقایق، سیراب نگردد، با مطالب ناحق پر خواهد شد، و از این‌رو تمام سعیِ مشکور خود را بر این نقطۀ اساسی متمرکز کرده بود که نسل جوانِ آن دوره را که از سویی با هجوم افکار مادی و الحادی مواجه بودند و از سوی دیگر تحت سیطرۀ فرهنگ غرب‌گرایی رژیم طاغوت قرار داشتند، به روش‌های متین علمی و فکری، با حقایق اسلام و معارف انسان‌ساز قرآن و عترت آشنا سازد و چه بسیار جوانان و محافل جوان که به دستِ قدرتمندِ دانش و بینش این استاد متفکّر، در سرتاسر ایران و خارج از مرز‌های این کشور، از خطر الحاد مارکسیستی و انحطاط لیبرالیستی و التقاط دینیِ گروهک‌های پر سر و صدای آن دوران، نجات پیدا کرده و با آشنایی با حقایق نورانی قرآن کریم و عترت طاهره «سلام‌الله‌علیهم»، به رشد فکری و دینی دست یافته و به حیات طیّبه نائل گشتند و سپس در مهم‌ترین مقاطع دوران معاصر یعنی در نهضت و انقلاب شکوهمند اسلامی و سپس در تأسیس نظام جمهوری اسلامی و پس از آن در بزنگاه‌های خطیر این نظام، نظیر دفاع مقدّس و نظایر آن و همچنین در عرصۀ حوزه‌های علمیّه و دانشگاه‌ها و متن جامعۀ اسلامی و محافل جوانان، نقش برجسته و سازندۀ نظری و عملی ایفاء کردند و اثرات گسترده و عمیق مجاهدت‌های فکری آن استاد فکور را در مقام عمل و نظر به منصۀ ظهور درآوردند و هنوز نیز آن برکات بزرگ، بحمدالله و المنّه استمرار دارد و بی‌جهت نبود که امام بزرگوار «اعلی‌الله‌مقامه» توصیه فرمودند: «کتاب‌های این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه‌های غیراسلامی فراموش شود».

رحمت بیکران و رضوان بی‌پایان حق‌تعالی بر روح آن استاد شهید متفکّر باد که بی‌تردید، حقّ بزرگی بر نسل جوان این کشور در آن دوره و دوره‌های پس از آن تا به امروز دارد و بی‌سبب نبود که استادان عظیم‌الشّأن او یعنی امام راحل بزرگوار و حضرت علّامه طباطبایی «قدّس‌الله‌تعالی‌سرّهما» در شهادت و فقدان اسفناک او، همچون پدرِ فرزند از دست داده، گریستند و ملّت فهیم ایران نیز در غم مصیبت او یکپارچه عزدار شد: «وَ سَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا».

در این فرصت کوتاه و به مناسبت طرح مسألۀ مهمّ «جوانان» لازم می‌دانم بر دو نکتۀ اساسی، در این محفل فکری و فرهنگی تأکید نمایم:

نکتۀ اول اینکه: همان‌گونه که مرحوم شهید مطهّری «طاب‌ثراه» به خوبی دریافته بود، برخورد و مخاطبه با نسل جوان، بسیار خطیر و حسّاس است و باید براساس منطق و استدلال و واقع‌بینی در همۀ ابعاد مسائل نظری و مشکلات عملی جوانان، تنظیم و ساماندهی شود، زیرا اگر به سؤالات نظری و پرسش‌های نسل جوان که چه بسا، بسیار اندیشه‌سوز و ذهن‌آزار نیز باشد، و همچنین به احساسات و عواطف این نسل پرتکاپو و نیز به خواسته‌های به حق و به جای آنان، پاسخ منطقی و صحیح داده نشود، قطعاً موجب سرخوردگی و ناامیدی و بی‌اعتمادی و در نهایت طغیان‌گری این نسل مطالبه‌گر خواهد شد و زیان آن برای جامعۀ انسانی، بسیار وسیع و عمیق خواهد بود.

روش مخاطبه و مواجهه با جوانان، روش دهن‌کجی و انتقاد و سرزنش و رَمی به بی‌عقلی و بی‌دینی نیست، و با چنین روشی محال است که بتوانیم جلوی انحرافات دینی و کج‌روی‌های اخلاقی را در نسل جوان بگیریم. اگر خواهان هدایت و رشد نسل جوان هستیم، تنها راه متین و صحیح آن این است که: اولاً باید از نزدیک با درد و رنج جوانان آشنا شد و ثانیاً با زبان منطق و عطوفت و مهربانی با آنان، تعامل سازنده برقرار کرد، چنانکه در آن بیانِ بلندِ رییس مذهب جعفری، حضرت امام صادق «سلام‌الله‌علیه»، که این روز‌ها در آستانۀ سالروز شهادت آن امام به حق ناطق، قرار داریم، آمده است که به بعضی از اصحاب خود که دربارۀ مخالفان عقیدتی در آن روزگار از آن امام همام پرسیده بود، فرمودند: «فَلَا تَخْرَقُوا بِهِمْ أ مَا عَلِمْتَ أَنَ إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِیَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِی دِینِکُمْ وَ فِیمَا أَنْتُمْ فِیهِ»: با آنان خشونت نورزید، مگر نمی‌دانید که فرمان‌روایی و خلافت بنی‌امیّه، مبتنی بر زورِ شمشیر و فشار و ستم بود، ولی حکمرانی و ولایت ما مبتنی بر ملایمت و دوستی و متانت و تقیّه و رفتار نیکو و پارسایی و کوشش فراوان است، پس کاری کنید که مردم به دین شما و مسلکی که دارید رغبت و گرایش پیدا کنند.

قرآن کریم با اینکه دین و معارف تابناک آن را «حق و مطابق با حقیقت» معرّفی می‌کند و آن را «حنیف و منطبق بر فطرت» برمی‌شمارد و «قیّم و پایدار و به دور از هرگونه سستی» قلمداد می‌کند، ولی با همۀ این اوصاف، به پیامبر رحمت و محبّت و دانایی، که سراسر وجودش، سرشار از عطوفت و مهربانی و نرم‌خویی با مردمان بود و برخلاف پاره‌ای از تفکّرات اعوجاجی، ذرّه‌ای تلخی و تندی و خشونت در آن راه نداشت، به طور مکرّر تصریح می‌فرماید که در ارائۀ دین و تعالیم دینی نباید تحمیل و اکراه و اجبار وجود داشته باشد: «فَذَکِّر إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ، لَّستَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ» «وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخَافُ وَعِیدِ» و آیاتِ بیّنات متعدد دیگر.

و، امّا نکتۀ دوم که آن نیز برخوردار از اهمیّت جدّی است این است که: خواسته‌های به حقّ نسل جوان برای برخورداری از یک زندگی سرافراز و آبرومند، باید در رأس توجّه مسئولان و کارگزاران کشور قرار گیرد و همگان باید به این آسیب اساسی، توجّه کنیم که اگر این مطالبات و انتظارات، به درستی پاسخ داده نشود و جوانان ما با معضلات بزرگی نظیر فشارِ بیکاری و افسانۀ مسکن و بحرانِ افزایش سنّ ازدواج و فقر و تبعیض و فساد و اعتیاد و سایر آسیب‌های شکنندۀ اجتماعی مواجه بوده و خود را در مقابلۀ با این مشکلات خانمان‌سوز، بی‌پناه ببینند، قطعاً ما با بحران سرمایۀ اجتماعی بزرگی مواجه خواهیم شد که کمترین نتیجۀ خسارت‌بار آن کاهش مشارکت‌های ملّی و اجتماعی است.

تعالیم دینی و نیز تجربۀ تاریخ بشری به خوبی نشان می‌دهد که مردمی که با غول فقر، دست و پنجه نرم کنند، در جهات فرهنگی و دینی هم، قوّت و قدرت خود را از دست می‌دهند، چرا که به مصداق آن سخن والای تکان‌دهنده که ائمّۀ‌هدی «سلام‌الله‌علیهم» از رسول خدا «صلی‌الله‌علیه وآله و سلّم» نقل کرده‌اند که: «کَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً»، فقر، هم‌مرز با بی‌ایمانی است. پیامبر اکرم که به تعبیر خداوند متعال، تمام وجود مبارکش آکنده از نهایت دلسوزی برای ایمان مردمان بود، ولی به خوبی دریافته بود که تنگنای نان و گردباد اقتصاد ناسالم و معضلات طاقت‌فرسای معیشتی، چگونه دین و ایمان آدمی را در می‌نوردد و از این‌رو با تضرّع به پیشگاه خداوند مهربان عرضه می‌داشت: «اَللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فَلَوْ لاَ اَلْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لاَ صَلَّیْنَا وَ لاَ أَدَّیْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ!»

این بیان هشداردهندۀ رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه وآله» باید نصب العین و در منظر دیدِ هر روزۀ مسئولان کشور و همۀ دلسوزان این مرز و بوم و همۀ دغدغه‌مندان برای نسل جوان باشد و با نهایت جدّیّت و صداقت، تمام مساعی خود را در رفع معضلات اقتصادی مردم و خصوصاً مشکلات پیش روی جوانان به کار گیرند تا به امید خداوند تعالی همگان به ویژه نسل جوان در این کشور اسلامی، برخوردار از یک زندگی آبرومند و سرافراز باشند و خدای ناخواسته، تعلّق و پیوند آنان با دین و معارف دینی، و نیز علاقه و دلبستگی آنان به کشور و وطن، پایمال ناتوانی‌ها و ضعف‌ها و خطا‌ها و بی‌عملی‌های ما نشود، که در این‌صورت هم شاهد هجرت و قهر آنان از دین و هم نظاره‌گر مهاجرت و ترک آنان از وطن خواهیم بود؛ و این مسلّماً شایستۀ نظام اسلامی نیست.

هر دو نکته‌ای که به اجمال بیان شد، چه نکتۀ اول که مربوط به ساحت اندیشه و فکر و نظر بود، و چه نکتۀ دوم که مربوط به عرصۀ اجرا و عمل می‌شود، مطمح نظر همۀ متفکّران دینی و مصلحان اجتماعی از جمله مرحوم آیة‌الله شهید مطهّری «اعلی‌الله‌مقامه» بوده و امید است همۀ اندیشه‌ورزان و نیز همۀ مجریان و سیاست‌مداران، بدان توجّه بیش از پیش نمایند. ان‌شاء‌الله.

از خداوند تعالی علوّ درجات استاد شهید مطهّری «قدّس‌سرّه» و نیز صلاح و سداد نسل جوان و سرافرازی و تأیید ملّت ایران را مسألت می‌نمایم. انّه ولیّ الهدایة و التّوفیق.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته.

حسین المظاهری

۹ / اردیبهشت / ۱۴۰۳،

۱۹ / شوال / ۱۴۴۵

دیگر خبرها

  • انتشار اسناد ساواک درباره بازرسی از همسر سیدمصطفی خمینی
  • مخالفت حاج‌قاسم سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • مطهری امام
  • از شجاعت سردارحمیدرضا هاشمی تا راه‌اندازی نخستین گرمخانه توسط گروه جهادی شهید
  • آیت‌الله مظاهری: روش مواجهه با جوانان، دهن‌کجی و رَمی به بی‌عقلی و بی‌دینی نیست
  • مناظره در باره نقش مردم در حکومت در دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی و آیت الله مرتضی مطهری
  • هدیه ویژه فرمانده سپاه تهران به فرمانده کل ارتش
  • چرا سردار سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی در سریال پایتخت ۵ مخالفت کرد؟
  • پیام تسلیت مدیر حوزه های علمیه درپی درگذشت همسر آیت الله سیدمصطفی خمینی