Web Analytics Made Easy - Statcounter

امیر هاشمی مقدم؛ در این هشت ساله که با خرید ماهی قرمز مخالفت ورزیده‌ام، با خیلی از مدافعان خرید ماهی قرمز که از قضا برخی‌شان طرفدار حقوق حیوانات هم بوده‌اند، بحث و مجادله داشتم. اما به تازگی یادداشتی از آقای محمد درویش به‌عنوان سرمقاله روزنامه بهار خواندم که به چند دلیل گمان می‌کنم نباید به سادگی از کنارش گذشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکم اینکه آقای درویش کارشناس بسیار خبره محیط زیست است که نه تنها دانش آکادمیک، بلکه سابقه مدیریتی محیط زیستی در سطح بالا در این زمینه را در کارنامه خود دارد. بنابراین وقتی چیزی می‌گوید یا می‌نویسد، حتما حساب‌شده است و باید جدی گرفته شود.

دوم اینکه ایشان با تسلطی که به مباحث زیست‌محیطی دارد، بدون جار و جنجال به آمار و ارقامی استناد کرده که نشان می‌دهد بسیار بیشتر از چند تن گندم یا نیم میلیون متر مکعب آبی که برای سبزه هفت‌سین به هدر می‌رود، یا چند میلیون قطعه ماهی‌ای که کشته می‌شود، ما هدر رفت آب و گندم یا تلفات ماهی در ایران داریم.

اگرچه آماری که آقای درویش ارائه می‌دهد هر ایرانی‌ای را به تامل وا می‌دارد (و این نتیجه‌ای ارزشمند است)، اما شخصا با این شیوه استدلال ایشان مخالفم. سالیان پیش هم به بسیاری افراد که چنین استدلالهایی می‌کردند، پاسخ داده‌ام. همه آنچه آقای درویش و دیگران می‌گویند که ما هدر رفت و تلفات بسیار زیادی در طول سال و دیگر جنبه‌های زندگی فردی و اجتماعی‌مان داریم، درست است؛ اما نتیجه‌گیری‌شان نادرست و به باور من خطرناک است. ایشان عملا می‌گوید حالا که چندین برابر اینها تلفات و هدر رفت داریم، به این مقداری که برای نوروز هدر می‌رود توجه نکنیم. به بیان دیگر، تا وقتی جلوی دیگر هدر رفت‌ها را نگرفته‌ایم، با این هدر رفتهای نوروزی هم کاری نداشته باشیم. این در واقع شیوه دیگری از استدلال «همه چیز این مملکت درسته، حالا همین یکی مونده؟» است.

محمد فاضلی (که از قضا دوست آقای درویش است) چند ماه پیش در کانال تلگرامش درباره خطرناک بودن چنین استدلال و تصوری در میان ایرانیان، توضیح مفصل داده است. چنین استدلال‌هایی تنها شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و توجیه رفتارهای نادرست خودمان است. حتی جان یک ماهی هم ارزشمند است و حتی یک کیلو گندم هم می‌تواند شکم گرسنه‌ای را سیر کند. اتفاقا چنین پویش‌هایی که برای نوروز شکل گرفته، به جای اینکه با اشاره به بی‌توجهی به دیگر هدر رفتها، سرکوب شود، می‌تواند الگویی گردد برای دیگر موقعیتها و پیشگیری از هدر رفتها.

قیاس آقای درویش هم در برخی زمینه‌ها نادرست است. اینکه میزان زیادی آب به خاطر پوسیدگی شبکه لوله‌کشی یا مدیریت نکردن پساب‌ها به هدر می‌رود، یا اینکه به دلیل سدسازی‌ها سی درصد ماهیان آب شیرین در ایران از بین رفته‌اند، قابل قیاس با بحث سبزه و ماهی سرخ نیست. آقای درویش بهتر از هر کسی می‌داند که این مواردی که در بالا برشمرده شده، تصمیم‌گیری‌اش بر عهده مردم نیست. امثال آقای درویش هم چون زورشان به مسببان دولتی این هدررفتهای آب و تلف شدن ماهیان نرسید، از سمت خود استعفا دادند تا شریک جرم نباشند.

اما سبزه گذاشتن یا ماهی سرخ خریدن یک تجربه فردی است که بسیاری از ایرانیان انجام می‌دهند و می‌توان با آگاهی‌رسانی، از این میزان هدر رفت و تلفات (که من نام «قتل عام» بر آن نهاده‌ام) پیشگیری کرد. این بخش از نتیجه‌گیری آقای درویش مانند این است که به مردم بگوییم حالا که مسئولین این همه آب هدر می‌دهند و باعث مرگ این همه ماهی می‌شوند، شما هم مجازید سهم خود را در این هدر رفت آب و کشتن ماهی‌ها، ولو در مقیاسی کوچکتر انجام دهید.

آقای درویش در نتیجه‌گیری اشاره کرده‌اند که بهتر است مدافعان محیط زیست، خودشان را در برابر سنتهای ملی قرار ندهند و انگ ضدملی بودن هم در کنار دیگر برچسبها همچون جاسوسی، به محیط زیستی‌ها نچسبانند. در توضیح این نکته باید اشاره کنم آنکه بخواهد برچسبی را به کسی بچسباند، این کار را خواهد کرد و آقای درویش این نکته را بهتر از دیگران می‌فهمند. شخصاً به‌عنوان کسی که کارشناسی ارشد ایران‌شناسی خوانده و تعداد مقالاتی که در زمینه ایران‌شناسی و دفاع از ملی‌گرایی ایرانی نوشته، بیشتر از یادداشتهایی است که درباره محیط زیست و حقوق جانوران نوشته‌ام، سالها است از سوی کسانی که گاهی یک کتاب جدی درباره تاریخ، فرهنگ، جغرافیا، هنر و... ایران نخوانده‌اند، به ضدملی بودن متهم می‌شوم. بنابراین نباید به این بهانه پا پس کشید. فرهنگ و تمدن ایرانی بی‌گمان یکی از درخشان‌ترین‌ها در درازای تاریخ جهان است. این را نه تنها ایرانیان و ایران‌شناسان غربی، که هر کس اندک آشنایی با فرهنگ و تاریخ و هنر ایران داشته باشد، معترف است. اما این به معنای بی‌عیب و نقص بودن مطلق آن نیست. اگر مدعی شویم فرهنگ و تمدن ایرانی کمتر از دیگر تمدنها دچار لغزش شده، به شرط اثبات این موضوع با ادله منطقی، پذیرفتنی است. اما اینکه بگوییم در این فرهنگ و تمدن هیچ عامل زیان‌باری رسوخ نکرده، تنها نشانه تعصب بیجا است.

البته بیشتر نگرانی‌های ایران‌دوستان که اتفاقا نگرانی به جایی هم هست، ریشه در سخنان کسانی دارد که عموما از تریبونهای رسمی، کلیت سنتهایی همچون نوروز، چهارشنبه‌سوری، سیزده به در و هر آنچه به فرهنگ و تمدن ایرانی مرتبط باشد را زیر سوال برده و آنها را در تقابل با اسلام قرار می‌دهند. در حالی‌که نگرانی‌های ما از این دست تحجر اندیشی‌ها نیست؛ بلکه بر این باوریم که پیراستن نوروز از زوائدی همچون انفجارهای چهارشنبه‌سوری و به جای آن همانگونه که آقای درویش پیشنهاد داده، بازگشت به شیوه سنتی آن، خدمت به تاریخ و فرهنگ و هویت ایران است. و البته بیشتر تاکید من بر ماهی قرمز است. جانور بی‌آزاری که قربانی خودخواهی ما می‌شود و سالانه چند میلیون آنرا ناخواسته می‌کشیم تا نماد زندگی در سفره هفت‌سین‌مان باشد.

اما در پایان یکبار دیگر چکیده‌ای از دلایلی که در سالهای گذشته درباره نخریدن ماهی قرمز داشتیم را می‌نویسم. برخی از اینها را آقای درویش اشاره کرده و برخی را نه.

درباره ایرانی بودن ماهی قرمز در سفره هفت‌سین، هیچ مدرکی وجود ندارد و تنها عده‌ای با دیدن نقش ماهی در آثار تاریخی‌ای همچون بشقاب نقره‌ای و قالی‌های بازمانده از ایران قدیم، تفسیر به رأی می‌کنند.

به شرط ایرانی بودن این سنت (که همانگونه که در بالا اشاره شد، به هیچ‌وجه مدرکی در این باره نداریم)، کار نادرست، نادرست است و آن، چیزی نیست جز قتل عام چند میلیونی ماهی‌های زبان‌بسته.
حتی اگر آنگونه که برخی‌ها می‌گویند، مراقبت از ماهی سرخ را به مردم یاد بدهیم، نباید فراموش کرد ماهی را در سفره هفت‌سین در تنگی گذاردن که اندازه‌اش گاهی کمتر از دو برابر طول بدن ماهی است، غیراخلاقی است.

نخستین بار ماهی سرخ وارد سفره‌های هفت‌سین ما شد و پس از آن، لاک‌پشت و صدف و سمندر لرستانی و... هم در کنار ماهی سرخ به فروش رسید. و چه کسی بهتر از آقای درویش می‌داند که نسل سمندر لرستانی چقدر در خطر نابودی است؟

توجیه «اشتغال‌زایی برای تولیدکنندگان و فروشندگان ماهی سرخ» که برخی به آن متوسل می‌شوند، کاملا غیرمنطقی و غیراخلاقی است. این تجارت سیاه اگر منطقی داشته باشد، بنابراین برای تولیدکنندگان و فروشندگان مواد مخدر و دیگر تجارتهای سیاه هم می‌تواند به کار برده شود.

به‌هر روی امیدوارم دوستداران فرهنگ ایران به این باور برسند که هر عنصری که امروزه در فرهنگ ایرانی دیده می‌شود، لزوما بازمانده از گذشته نیست و حتی اگر اینچنین هم باشد، به معنای درست و نقد ناپذیر بودنش نمی‌شود؛ ناقد این عناصر هم، لزوما خودش عنصری ضدملی نیست.

* کارشناس ارشد ایران‌شناسی و دانشجوی دکترای انسان‌شناسی

منبع: فرارو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۸۳۲۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پلیس علت اکثرتصادف‌های رانندگان ایرانی را فاش کرد

به گزارش همشهری آنلاین، پشت چراغ قرمز و یا ترافیک‌های طولانی دیگر نگاه‌ها به سمت خودروی کناری نیست و بیشتر سرنشینان سرشان توی گوشی همراه است، اما همیشه اوضاع به همین آرامی پیش نمی‌رود و گاهی زمانی که نگاهت به جای جاده به صفحه گوشی همراهت است، یک عابر شتابان جلوی ماشین سبز می‌شود و آن وقت است که کنترل خودرو مشکل می‌شود.

آنطور که پلیس راهور گفته، بیشتر تصادفات به‌خاطر بی‌توجهی به جلوست و استفاده از هر چیزی که باعث حواس‌پرتی راننده شود ممنوع است. حالا آن چیز می‌خواهد خوردن و آشامیدن باشد یا استعمال دخانیات و استفاده از تلفن همراه. اما در این بین تلفن‌های همراه سهم بیشتری در حواس‌پرتی راننده‌ها دارند.

طبق آمار پلیس، یکی از دلایل اصلی افزایش تصادفات استفاده از تلفن همراه و مکالمه با آن حین رانندگی است؛ چیزی در حدود ۴۶درصد و این موضوع حتی بدون استفاده از هندزفری نیز اتفاق می‌افتد. همچنین ارسال پیامک توسط رانندگان نیز به میزان ۳۷درصد در بروز تصادفات نقش دارد. مکالمه با هندزفری ۲۷ درصد، استفاده از نوشیدنی‌های غیرمجاز و مصرف روانگردان‌ها ۱۳ درصد و مصرف موادمخدر نیز ۲۱ درصد در میزان و دلیل تصادفات مؤثرند.

تحقیقات نشان داده که خطر تصادف موقع استفاده از تلفن همراه، ۴ برابر خطر تصادف در حالت عادی است. این خطر با افزایش سن راننده بیشتر هم می‌شود و متأسفانه به میزان تجربه راننده در کنترل وسیله نقلیه هم ارتباطی ندارد. خطر تصادف در فاصله کوتاهی پس از برقراری تماس (مثلا ۵ دقیقه اول) به‌مراتب بیشتر است، این در حالی است که پس از گذشت ۱۵ دقیقه از پایان مکالمه به یک چهارم می‌رسد. علاوه بر این، خطر تصادف در هنگام مکالمه در بزرگراه‌ها به‌مراتب بیشتر از جاده‌های شهری و سرعت کم است.

بیشتر بخوانید: مرگبارترین اتوبان‌های تهران را بشناسید خودروها ایمن می‌شوند؟ تهرانی‌ها در این ساعات رانندگی نکنند چون...

جالب است بدانید که در سایر کشورهای دنیا محدودیت‌های مختلفی در مورد استفاده از تلفن همراه حین رانندگی اعمال می‌شود. در این کشورها رانندگان حتی موقع ایستادن پشت چراغ قرمز هم حق استفاده از تلفن همراه را ندارند. با وجود اینکه در ایران هم صحبت کردن با تلفن همراه حین رانندگی به‌کلی ممنوع است ولی به‌دلیل مشکلات موجود در نحوه اعمال قانون و نیز مزایای استفاده از تلفن همراه، کنترل دقیقی بر آن وجود ندارد.

آمارها نشان می‌دهد نیمی از رانندگان حداقل یک‌بار در وضعی قرار گرفته‌اند که کنترل وسیله نقلیه خود را از دست داده‌اند و مرتکب اشتباهاتی مثل عبور از چراغ قرمز، تغییر مسیر بدون توجه به دیگران، انحراف به سمت حاشیه جاده و سرعت بیشتر یا کمتر از حد مجاز شده‌اند که تلفن همراه به‌عنوان یکی از پدیده‌هایی که به‌ویژه در یک دهه اخیر به نحو گسترده‌ای وارد زندگی مردم شده است، سهم زیادی در این تخلفات داشته است. در ترافیک یا در فاصله چندثانیه‌ای که رانندگان پشت چراغ قرمز متوقف هستند، آنقدر سرگرم تلفن همراه خود و فضای مجازی می‌شوند که حتی کشیدن ترمز دستی را موقع توقف فراموش و با خودروی جلویی برخورد می‌کنند.

در نهایت اینکه باید با آموزش‌های لازم و فرهنگسازی‌ در زمینه خطرات استفاده از این وسیله و همچنین تدابیر سختگیرانه‌تر توسط دستگاه‌های متولی، جلوی این حرکت خطرساز را گرفت، چرا که گاهی نخستین اشتباه در رانندگی آخرین اشتباه خواهد بود.

کد خبر 848110 برچسب‌ها خبر مهم خودرو موبایل تصادف

دیگر خبرها

  • پلیس علت اکثرتصادف‌های رانندگان ایرانی را فاش کرد
  • (عکس) اولین قربانی تصادف در ایران چه کسی بود؟
  • وزیر فرهنگ: در خلیج فارس همه منابع غنی انرژی را داریم
  • خلیج فارس یکی از مهم‌ترین حوزه‌های تمدنی ماست/ نسل جوان باید با گذشته پرافتخارمان آشنا شود
  • رخ‌نمایی مرال قرمز ایرانی در ارتفاعات جنگلی رودبار (فیلم)
  • ببینید | رخ‌نمایی مرال قرمز ایرانی در ارتفاعات جنگلی رودبار
  • قلم قرمز روی شاه ماهی نقل و انتقالات پرسپولیس
  • آخر هفته‌ای بارانی در انتظار خوزستان
  • افتتاحیه نمایشگاه «در ستایش سعدی» در موزه خوشنویسی ایران
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم