Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خرداد»
2024-04-27@03:33:33 GMT

اعتراض ارژنگ امیرفضلی به تخریب قبر پدرش

تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۳۸۷۳۹۶

اعتراض ارژنگ امیرفضلی به تخریب قبر پدرش

خرداد:ارژنگ امیرفضلی بازیگر که صبح جمعه چهارم اسفندماه برای سرزدن به مزار پدرش به قبرستان امامزاده عبدالله شهرری رفته بود، با محوطه‌ای زیروروشده از قبور در این قبرستان تاریخی مواجه شده و نسبت به این وضعیت گلایه کرده است.

در فیلمی که از ارژنگ امیرفضلی در فضای مجازی منتشر شده است، او اعتراض و حس خود را از دیدن این وضعیت این طور بیان می‌کند:

«این‌جا امامزاده عبدالله است، تمام سنگ‌قبرها را کنده‌اند و هیچ چیزی نیست، نمی‌دانم پدرم را کجا چال کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گفتند که گویا از حدود دو ماه قبل این‌جا بنر زده‌اند که می‌خواهند بِکَنند و کف را یک دست کنند. از نظر کسانی که این کار را کرده‌اند، صددرصد طرحِ بازسازی و نوسازی است، اما از نظر من تعرض است. مثل این‌که عید بروی مسافرت و برگردی بیایی، ببینی کل کوچه را خراب کرده‌اند که همه را یک دست کنند، مگر قبرها صاحب نداشته‌اند؟ خیلی ممنونم، تشکر می‌کنم، کار ما خنداندن دیگران و کار دیگران گریاندن ماست...»

تخریب قبر پدر ارژنگ امیرفضلی در امامزاده


او در پایان حرف‌هایش می‌گوید:
«امیدوارم کسی که این طرح را داده و اجرا کرده، برود سر خاک عزیزانش و ببیند همین طرح را آن‌جا اجرا کرده‌اند، بدون این که خبر داشته باشد و او هم مثل ما خوشحال شود، من الان خیلی خوشحالم...»

یک ماه از انتشار نخستین تصاویر و خبرها از آغاز طرحی با نام «ساماندهی و هم‌سطح کردن قبرهای امامزاده عبدالله» می‌گذرد، طرحی که نام اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان شهرری را به همراه دارد و در ابتدای کار قبرهای قرار گرفته در سمت شمال شرقی امامزاده را تخریب کرده و به طور کامل شکسته‌اند، طرحی که حالا نه تنها میراث فرهنگی نسبت به آن شاکی است، بلکه صاحبان قبور و بازماندگانِ آن قبرها نیز از این وضعیت شاکی‌ هستند.

برچسب ها: ارژنگ امیرفضلی ، امامزاده عبدالله ، تخریب قبر

منبع: خرداد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۸۷۳۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این مرد با چنگ و دندان شغلش را حفظ کرده است | در کوچه درختی چه می گذرد؟

همشهری آنلاین- رابعه تیموری:داوود پاکیزه و درست کار می‌کند، آنقدر پاکیزه که اوستا عبدالله را عمری میان مشتریانش روسپید نگه داشته است. اوستا عبدالله در سفیدگری مو سپید کرده و به آتش کوره دکان دود اندودش دیگ و پاتیل‌های کارکرده بسیاری جلا پیدا کرده‌اند. روزگاری همکاران اوستا عبدالله در بازار سیداسماعیل پرشمار بودند، اما حالا در این بازار فقط او و تک و توک سفیدگرانی جا خوش کرده‌اند که هنوز نمی‌توانند از کار و کسب دیرینه خود دل بکنند:

بیشتر بخوانید:اجناس این بازار مورد نیاز زنده و مرده بود


وسط تاریکی دکان حاج عبدالله، رویه طلایی تغار مسی خوب برق می‌زند. کف آن را هنوز داوود نسابیده و لک‌های سیاه، رنگ نقره‌ای کف تغار را پوشانده است. اندازه دکان حاج عبدالله به ١۵ متر نمی‌رسد. دوده کوره تا کمره دیوارهای طبله کرده دکان بالا رفته و قفسه‌ها و رف‌های فلزی که ابزار کار و وسایل خرده ریز را توی آنها چیده‌اند، زنگار بسته‌اند. کیسه‌های شن و نشادر گوشه دکان تلنبار شده‌اند و ظروف دوده گرفته‌ای را که باید امشب توی محلول جوهر نمک بخوابانند، شلوغ و درهم توی قفسه‌ها جای داده‌اند. تاباندن کوره با گاز شهری به صرفه‌تر است، ولی اوستا عبدالله محض احتیاط پیت نفت آبی رنگ زیر رف را هم هیچوقت خالی نمی‌گذارد. پیت حلبی هم که توی آن ذغال می‌ریزند و روی آن بساط چای صبحانه و عصرانه‌شان را به راه می‌کنند، با نفت می‌سوزد. دیگچه‌ها و سینی و قابلمه‌هایی را که سفید شده‌اند، کنار در باریک دکان چیده‌اند و نصیر مشغول بسته‌بندی آنها است تا به مشتریان تحویل دهند. داوود کوره را تابانده و مشغول جوشاندن دیزاب است. تا دیزاب داغ از قل زدن بیفتد، می‌تواند کمی نفس چاق کند.


دیگ و پاتیل‌های نذری

نصیر کنار دیگ مسی پر از جوهر نمک چمباتمه زده و هر بار که تکه پوست کوچک توی مشتش را روی آفتابه مسی می‌کشد، سیاهی و زنگار رویه آن توی راه آب باریک کف دکان راه می‌گیرد. بسیاری از همکاران حاج عبدالله برای سابیدن ظروف از اسکاج ظرفشویی زبر استفاده می‌کنند، ولی او هنوز هم پیش از آن که دسته پوست بز به آخر برسد، نصیر را برای خریدن پوست تازه به دباغی می‌فرستد. یک کیسه پر از شن ریزه هم همیشه ته دکان هست تا نصیر آنها را روی پوست بریزد و خوب کف و روی ظرف‌های سیاه را بسابد.
دیگچه‌ها و پارچ و آفتابه‌ها را نصیر هم می‌تواند توی کوره بتاباند، ولی نزدیک محرم و صفر و ماه رمضان که دیگ و پاتیل‌های نذری پزان از انباری‌ها بیرون می‌آیند، داوود باید خودش دم کوره بایستد. وقتی دیگ‌های مسی بزرگ و سنگین داغ می‌شوند،‌آسا ن نیست که با یک دست لبه سرخ و حرارت دیده دیگ‌ها را بگیری و با دست دیگر دیزاب جوشیده را توی آنها بغلتانی، ولی داوود خوب از پس کار برمی آید. از ١٢ سال پیش که پدرش دیگر قوت سفیدگری نداشت و خانه‌نشین شد، داوود رشته کار دکان حاجی را توی دستش گرفت. قبل از آن گاهی وردست پدر، پای کوره می‌ایستاد و از دیزاب جوشاندن تا قلع اندود کردن ظروف مسی را یاد گرفته بود.


پیشه‌ای رو به فراموشی

نصیر چند سال بعد از اوستاکار شدن داوود شاگرد دکان حاج عبدالله شده و هنوز مانده که قلع اندود کردن ظروف سابیده شده را به او بسپارند، ولی باید اول صبح و پیش از رسیدن داوود و اوستا عبدالله کوره را روشن و کم‌و زیاد شن و نشادر و دیزاب و زغال چوب را بسنجد تا وسط کار لنگ نمانند. اگر چه این‌روزها دیگر از دسته‌های کم‌اجدان و پاتیل و تغارهای مسی که اول صبح جلوی دکان سفیدگری تلنبار می‌شدند خبری نیست و شاید حتی چند روز گذر مشتری به بن‌بست درختی نیفتد، ولی اوستا عبدالله به عادت گذشته‌ها هر شب به نصیر سفارش می‌کند که همه ابزار و لوازم کار را روبراه کند تا کم‌و کاستی در کارشان نباشد. حاج عبدالله عمری به انصاف و مدارا با مشتری شهره بوده و حالا هم سعی می‌کند خوش انصاف باشد، ولی قیمت قلع که هر روز بالا و بالاتر می‌رود دست و بالش را بسته و با قد کشیدن نرخ این فلز وارداتی، اجرت کار او و شاگردانش هم بیشتر می‌شود. حاج عبدالله می‌گوید: «قدیم قلع را از بلژیک وارد می‌کردند، ولی از چند سال پیش این فلز از مالزی به ایران می‌آید. ما به‌صورت شمش و کیلویی قلع را می‌خریم و خودمان آن را آب می‌کنیم.» سفیدگری کار و کسب آبا و اجدادی اوستا عبدالله قاسمیان است و با آن که ظروف خوش رنگ و لعاب و ارزان‌قیمت تفلون جای ظروف مسی را در آشپزخانه بانوان ایرانی تنگ کرده‌اند، او باز هم نمی‌تواند از کوره سفیدگری و پیشه زنگار گرفته اش دل بکند.

کد خبر 846722 برچسب‌ها فلزات خبر مهم مهارت‌ها شغل

دیگر خبرها

  • سقوط مرگبار ون در محور صیدون به امامزاده عبدالله
  • سخنرانی رئیس جمهور در امامزاده حسن(ع) تهران
  • عبدالله گنجی: توماج صالحی حتما اعدام نمی‌شود
  • عبدالله گنجی : توماج صالحی حتما اعدام نمی شود / حکم اعدام هاشم آغاجری یادتان هست؟
  • توماج صالحی حتما اعدام نمی شود اما... | حکم اعدام هاشم آغاجری یادتان هست؟
  • احداث مجموعه ورزشی امامزاده یحیی
  • محمد عبدالله، مربی دروازه‌بان‌های تیم‌های هندبال پایه شد
  • حضرت زهرایی بود و با اقتدا به حضرت مادر(س) جانش را فدا کرد
  • بررسی مشکلات بخش امامزاده حسن شهرستان فلارد
  • این مرد با چنگ و دندان شغلش را حفظ کرده است | در کوچه درختی چه می گذرد؟