اصفهان| تبدیل بیمارستان امیرالمؤمنین(ع) شهرضا به قطب تخصصی جنوب استان اصفهان
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۳۹۲۹۷۸
رئیس بیمارستانهای شهرضا گفت: بیمارستان امیرالمومنین(ع) یک بیمارستان جنرال است و اگر یال جدید آن ساخته شود، به یک قطب تخصصی و فوق تخصصی با بالاترین تجهیزات در جنوب استان اصفهان تبدیل میشود. ۰۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۷:۰۰ استانها اصفهان نظرات
فرهاد مهری در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در شهرضا با اشاره به یال جدید بیمارستان امیرالمؤمنین(ع) شهرضا، اظهار داشت: یال جدید در مساحت 7 هزار متر مربع در 3 طبقه که طبقه همکف شامل اورژانس داخلی، جراحی با 25 تخت، سالن اجتماعات و واحد تصویربرداری شام لMRI، رادیولوژی، سونوگرافی و ماموگرافی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: یک شرکت در مناقصه برنده شده و عملیات ساختمانی را از اول دی آغاز کرد و بر اساس قرارداد حدود 7 ماه برای اتمام ساختمان زمان نیاز است.
رئیس بیمارستانهای شهرضا با بیان اینکه اگر مشکلی به وجود نیاید ساختمان بیمارستان سال آینده به بهرهبرداری میرسد، گفت: پس از اتمام ساختمان نوبت به تجهیز ساختمان میرسد که آن زمان باید دانشگاه علوم پزشکی با وزارت بهداشت در این زمینه اقدام کنند.
وی بیان کرد: سال گذشته به علت آنکه خیران نتوانستند تعهدات خود را برای ساخت بیمارستان جدید شهرضا انجام دهند، دانشگاه علوم پزشکی تصمیم گرفت این پروژه را به پایان برساند.
مهری با اشاره به تعهد 63 درصدی خیران در ساخت یال جدید بیمارستان، اظهار داشت: حدود 3 ماه است که با بخش خصوصی در این زمینه قرارداد بسته شده و یال دوم در حال ساخت است.
وی با اشاره به اینکه یال دوم بیمارستان تیرماه سال آینده به پایان میرسد، تصریح کرد: تاکنون یک میلیارد تومان برای تکمیل این بیمارستان اختصاص داده شده و قرار است همه نیازهای درمانی منطقه جنوب استان را پوشش دهد.
رئیس بیمارستانهای شهرضا افزود: در بیمارستان جدید علاوه بر تخصصهای موجود 3 فوق تخصص گوارش و ریه و نفرولوژی نیز اضافه میشود و در حال حاضر نیز فوق تخصص گوارش یک روز در هفته در بیمارستان امیرالمؤمنی (ع) حضور دارد.
وی تصریح کرد: بیمارستان امیرالمومنین(ع) یک بیمارستان جنرال است و اگر یال جدید آن ساخته شود، به یک قطب تخصصی و فوق تخصصی با بالاترین تجهیزات در جنوب استان اصفهان تبدیل میشود.
مهری تصریح کرد: با تخصصی شدن بیمارستان امیرالمومنین(ع) شهرهای شهرضا، سمیرم، دهاقان و ایزدخواست، جرقویه، بروجن شهرهای جنوب استان از نظر زمانی و میزان دسترسی خدمات پزشکی و درمانی بهتری را دریافت کنند.
وی با اشاره به بیمارستانهای شهرستان شهرضا، خاطرنشان کرد: در شهرضا بیمارستانهای امیرالمؤمنین(ع) با 108 تخت و صاحب الزمان(عج) با 70 تخت وجود دارد که از سال 1394 قرار شد با الحاق آنها به یکدیگر بیمارستان جنرال 250 تخت منطقه جنوب استان ایجاد شود.
رئیس بیمارستانهای شهرضا با اشاره به اینکه در 9 ماه نخست امسال 6 هزار بستری در بیمارستان امیرالمؤمنین(ع) و 4 هزار بستری در بیمارستان صاحب الزمان(عج) انجام شده است، بیان کرد: در همین مدت 3 هزار و 172 عمل جراحی در بیمارستانهای شهرضا انجام شده است.
وی با بیان اینکه در 9 ماهه سال 96، ضریب اشغال تخت در بیمارستانهای امیرالمؤمنین(ع) 63 درصد و صاحبالزمان(عج) 87 درصد بوده است، اظهار داشت: بر اساس دستورالعمل جدید بخشهای رادیولوژی و آزمایشگاه بیمارستان باید به بخش خصوصی واگذار شود.
انتهای پیام/ش
R41346/P1377/S6,51/CT1منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۹۲۹۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ز مشرق تا به مغرب گر امام است، امیرالمؤمنین حیدر تمام است
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب؛ طاهره تهرانی: در لبابالالباب عوفی از عطار نیشابوری با عنوان «الأجل فریدالدین افتخار الافاضل ابوحامدِ ابوبکر العطار النیشابوری سالک جاده حقیقت و ساکن سجاده طریقت» نام میبرد. در واقع این قطعیترین چیزی است که درباره او میدانیم، چراکه وقایع و شخصیت عطار بسیار مبهم است. میدانیم که او در نیمه دوم قرن ششم متولد شده و تا ربع اول قرن هفتم میزیستهاست، در شهر نیشابور متولد شده و نامش -آنطور که در اشعارش به همنامی خود با رسول خدا اشاره میکند- محمد بودهاست. لقبش فریدالدّین بود و در شعر بیشتر عطّار و گاهی نیز فرید تخلص کرده است. بعضی نام پدرش را محمود، بعضی ابراهیم بن اسحاق و بعضی یوسف دانسته اند، که مردم آن خطه از خراسان مزار او را در کدکن نیشابور و زیارتگاه پیرِ زِروَند میدانند. ۲۵ فروردین روز بزرگداشت شیخ فرید الدین عطار نیشابوری است.
کودکی در دوران آشوب
کودکی عطار با طغیان غُزها همراه شد و او در کودکی شکنجهها، تجاوزها، خرابیها، مرگ و درد و وحشت را اطراف خود مشاهده نمود. چند سال بعد، پس از فروکش فتنه غز، عطار در مکتب مشغول آموختن شد. آنطور که از اشعارش بر میآید او با علوم مختلفی مانند حدیث، فقه، قرآن، طب، نجوم و کلام آ شنایی داشته است. پدر عطار به شغل دارو فروشی یا همان عطاری مشغول بوده است، فریدالدین بعد از پدر همان پیشه او یعنی عطاری را در پیش میگیرد و گاهی نیز طبابت میکند، اما اطلاعی در دست نیست که نزد چه کسی طبابت را فرا گرفته است.
سلوک در میانه بازار عطاران
به هر صورت شغل پدر را در پیش میگیرد، اما با وادی عرفان بیگانه نبوده و راه سلوک خود را بودن میان مردم و اشتغال به فعالیتهای جاری و معمول میداند، نه رفتن به خانقاه و زهد و گوشه نشینی. به همین استناد میتوان باور رفتاری او را به اهل فتوت نزدیکتر دانست. حکایات زیادی را به او نسبت میدهند که باعث شوریدگی و تغییر سلوک او و ورودش به وادی معرفت شده است تا واقعه دیدار او در نیشابور با جلالالدین کوچک در حین سفر به قونیه- اما در واقعی بودن و صحت آنها تردید هست.
طبع روان، روایتگر عرفان
شهرت عطار بیشتر به دلیل نوع قصه پردازی او در منطقالطیر با آن روایت شگفت انگیز، و غزلهای قلندرانه و خاص عرفانی اوست، او بعد از سنایی و قبل از مولوی یکی قلههای عرفان قلمداد میشود. الهینامه، اسرارنامه، جواهرنامه، خسرونامه، شرح القلب، مصیبتنامه، منطق الطیر، دیوان اشعار و مختارنامه از آثار منظوم عطارند و تذکره الاولیأ تنها اثر او به نثر است که حاوی ذکر احوال عارفان و اولیأ است، و پیداست او به این روایتها علاقمند بوده است.
بنای آرامگاه عطار و مزار کمال الملک در نیشابوردرباره مذهب عطار نیشابوری اختلاف است. برخی از اشعار او به گونه مرسوم زمانه درباره فضیلت خلفا، نشان میدهد بر مذهب اهل سنت بوده است، با این حال او اشعار بسیاری در فضیلت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، سبطین و اهل بیت (ع) سروده که بخشی از آنها ذکر میشود:
خواجه حق پیشوای راستین
کوه حلم و باب علم و قطب دین
ساقی کوثر، امام رهنمای
ابن عَمِّ مصطفا، شیرخدای
مرتضای مجتبا، جفت بتول
خواجه معصوم، داماد رسول
در بیان رهنمونی آمده
صاحب اسرار سلونی آمده
مقتدا بیشک به استحقاق اوست
مفتی مطلق علیالاطلاق اوست
چون علی از غیبهای حق یکی است
عقل را در بینش او کی شکی است
هم ز اقضیکم علی جانآگه است
هم علی ممسوس فی ذات الله است
گشته اندر کعبه آن صاحب قبول
بت شکن بر پشتی دوش رسول
در ضمیرش بود مکنونات غیب
زان برآوردی ید بیضا ز جیب
گر ید بیضا نبودیش آشکار
کی گرفتی ذوالفقار آنجا قرار
گاه در جوش آمدی از کار خویش
گه فرو گفتی به چَه اسرار خویش
در همه آفاق هم دم مینیافت
در درون میگشت و محرم مینیافت...
در بسیاری از توصیفات او از حضرت علی علیه السلام بر تنهایی و بی همانندی آن امام تاکید میشود. در غزلی که پیشتر میآید میبینیم که آن حضرت را نمونه کامل عارف کامل و مقتدای همه سالکان راه معرفت میداند:
شادی به روزگار شناسندگان مست
جانها فدای مرتبه نیستانِ هست
از ناز برکشیده کله گوشه بلی
در گوش کرده حلقه معشوقه الست
گاهی ز فخر تاج سر عالمی بلند
گاهی ز فقر خاک ره این جهان پست
دستار عقلشان کف طرار عشق برد
بازار توبهشان شکن زلف لا شکست
برخاستند از سر اسرار هر دو کون
چون شاه عشق در دل ایشان فرو نشست
زنجیر در میان و نمد دربرند از آنک
مردی که راه فقر به سر بُرد، حیدر است
آنجا که پای جای ندارد فشرده پای
وآنجا که دست جای ندارد فشانده دست
در قعرِ بحر نور فرو خورده غوطهها
وز شوق ذوق ملک عدم نیستی به هست
عطار جام دولت ایشان به کف گرفت
جاوید از آن شراب معطر بماند مست
در بخشی از الهی نامه در ذکر فضیلتهای امیرالمؤمنین میخوانیم:
ز مشرق تا به مغرب گر امام است
امیرالمؤمنین حیدر تمام است
گرفته این جهان زخم سنانش
گذشته زان جهان وصف سه نانش
چو در سرِ عطا اخلاص او راست
سه نان را هفده آیة خاص او راست
سه قرصش چون دو قرص ماه و خورشید
دو عالم را به خوان بنشاند جاوید
ترا گر تیر باران بر دوام است
علیُّ جُنّةُ جُنّة تمام است
پیمبر گفتش ای نور دو دیده
ز یک نوریم هر دو آفریده
چنان در شهر دانش باب آمد
که جَنّت را بحق بوّاب آمد
چنان مطلق شد اودر فقر وفاقه
که زرّ و نقره دادش سه طلاقه
چنین نقل است کاو را جوشنی بود
که پشت و روی جوشن روشنی بود
از آن چون روی بودش پشت جوشن
که بر بستش بدان اندام روشن
چنین گفت او: که گر منبر نهندم
به دستوریِ حق داور دهندم
میان خلق عالم جاودانه
کنم حکم از کتاب چارگانه
چو هرچ او گفت از بهر یقین گفت
زبان بگشاد روزی و چنین گفت
که لو کشف الغطا دادست دستم
خدا را تا نبینم کی پرستم
زهی چشم و زهی علم و زهی کار
زهی خورشید علم و بحر زخّار
دم شیر خدا میرفت تا چین
ز علمش ناف آهو گشت مشکین
ازین گفتند مرد داد و دین شو
ز یثرب علم جستن را به چین شو
اسد کاو ناف خانه آفتاب است
ازان آهو دمش چون مشک نابست
خطا گفتم که ازمشک خطای است
که او هم نافه و شیر خدای است
اگر علمش شدی بحری مصوّر
درو یک قطره بودی بحر اخضر
چو هیچش طاقت منّت نبودی
ز همّت گشت مزدور جهودی
کسی گفتش چرا کردی، بر آشفت
زبان بگشاد چون تیغ و چنین گفت:
لَنَقْلُ الصخر من قلل الجبال (برای من سنگ کشی از قلههای کوه)
اَحَبُّ اِلیَّ مِن مِنَنِ الرجالِ (گواراتر و آسانتر است از منت مردمان)
یقول الناس لی فی الکسب عار (به من میگویند: در کار و کسب ننگ است)
فقُلت العارُ فی ذُلِّ السؤالِ (و من میگویم: ننگ این است که انسان از دیگران بخواهد)
عطار با ذکر این رباعی که منسوب به امیرالمؤمنین است، نشان میدهد که طی مراتب سلوک و آزادگی و بیاعتنایی به دنیا به معنی کاهلی و خمودگی و گوشه گزینی نیست؛ چنانچه حضرت علی علیه السلام چنین نمیکرد، چاه میکند و نخل میکاشت و زراعت مینمود و مُزد میگرفت.
در ادامه بخشی از اسرارنامه:
سوار دین پسر عَمِّ پیمبر
شجاع صدر، صاحب حوض کوثر
به تن رستم سوار رخش دلدل
به دل غواصِ دریایِ توکل
علیالقطع افضل ایام او بود
علیالحق حجه الاسلام او بود
منادیِ سلونی درجهان داد
بیک رمز از دو عالم صد نشان داد
چنین باید نماز ار اهل رازی
که تا باشد نماز تو نمازی
چنان شد در نماز از نور حق جانش
که از پایی برون کردند پیکانش
نمازش چون چنین باشد گزیده
به الحمدش چنان گردد بریده
ز جودش ابر دریا پرتوی بود
به چشمش عالمی پر زر جوی بود
زهی صدری که تا بنیاد دین بود
دلش اسرار دان و راه بین بود
ز طفلی تا که خود را پیر کردی
برین دنیای دون تکبیر کردی
چو دنیا آتش و تو شیر بودی
از آن معنی ز دنیا سیر بودی
اگرچه کم نشیند گرسنه شیر
نخوردی نان دنیا یک شکم سیر
از آن جستی به دنیا فقر و فاقه
که دنیا بود پیشت سه طلاقه...
طبع قصهگو و روایتگر عطار در میانه این مثنوی اشاراتی به ماجرای بیرون کشیدن تیر از پای آن حضرت در نماز، و نوع رفتار ایشان در غذاخوردن و برخاستن پیش از سیر شدن دارد.
خاموشی چراغ عمر در هجوم مغول
سال وفات عطار مشخص نیست و برخی از تاریخ نویسان سال وفات او را ۶۲۷ هجری قمری دانسته، برخی دیگر سال وفات او را ۶۳۲ و ۶۱۶ دانسته اند. عطار نیشابوری هنگام یورش مغولان به شهر نیشابور اسیر و ظاهراً بر دروازه آن شهر به دست یکی از جنگجویان مغول کشته شد. آثار او نیز در این حمله از میان رفت و آنچه امروز در دست ماست آن کتابهایی است که در زمان حیات او به خارج از نیشابور برده شده بودند. مزار شیخ عطار در فاصله دو کیلومتری به سمت غرب از باغ و آرامگاه حکیم عمر خیام در شهر نیشابور قرار گرفته است، و بین این دو آرامگاه امروز خیابان پر درختی است که به نام بلوار عرفان نامگذاری شده است.
کد خبر 6077412 طاهره تهرانی