امنیت ایران مدیون حدادیانهاست/ مدعیان مبارزه با خشونت در برابر داعشیترین رفتارها ساکتند
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۳۹۳۵۸۶
سعید جلیلی نماینده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی به منزل شهید حدادیان رفت و با پدر و مادر محمد حسین دیدار کرد.
خبرگزاری دانشجو، گروه سیاسی؛ از همان لحظهای که عکس و خبر شهادتش منتشر شد، «مظلومیت» اش به چشم آمد، شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از هیات به منطقه پاسداران میرود تا با اراذل و اوباشی که امنیت مردم را سلب کرده بودند مقابله کند، حتی در اخبار آمده بود که قبل از شهادتش وقتی میبیند اخلال گران کپسول گاز را میان آتش انداختند تا منفجر کنند، به دل آتش میزند و قبل از انفجار کپسول آن را به گوشهای میاندازد و فقط خدا میداند با همین کارش جان چند نفر دیگر را نجات داد.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از «شهید محمد حسین حدادیان» سخن میگوییم، متولد دهه ۷۰ در تهران. حالا دیگر یک هفتهای میشود که در بین ما نیست و خانواده اش داغدار هستند.
به همین مناسبت شب گذشته (شنبه) دکتر سعید جلیلی نماینده رهبر معظم انقلاب در شورای عالی امنیت ملی به منزل شهید رفت و با پدر و مادر محمد حسین دیدار کرد.
همان ابتدا دکتر جلیلی از خانواده شهید به خاطر عدم حضور در مراسم تشییع محمدحسین عذرخواهی کرد و گفت: به علت سفر مشهد توفیق حضور در این مراسم را نداشتم، وگرنه وظیفه خود میدانستم که درمراسم تشییع این شهید باشم.
در ادامه پدر شهید که خود از مسئولین هیات رزمندگان اسلام است سخنانش را آغاز میکند و همان ابتدا همه را غافلگیر میکند. پدر شهید توضیح میدهد که مادر محمد حسین قبلا همسر یک شهید بوده و حالا نیز چند روزی است که یک مادر شهید است... دکتر جلیلی میگوید شما خانواده «نور» هستید و نفس کشیدن در چنین محیطی باعث تربیت این شهید عزیز شده است.
پدر شهید سخنانش را ادامه میدهد و روایتی جانسوز از نحوه شهادت فرزندش بیان میکند و میگوید سراسر صورت محمد حسین را با تیر اسلحه شکاری سوراخ کرده بودند، حتی گردن و سینه شهید نیز پر از تیر بوده، سر او را از پشت شکافته بودند و چنان ضرباتی به چشم چپش زده بودند که انگار «تخلیه» شده بود. در نهایت هم وقتی شهید نیمه جان به زمین میافتد با ماشین از روی او عبور میکنند...
پدر محمد حسین از مدیریت مبارزه با آشوبگران توسط برخی مسئولین ناراحت است، اما با همه این مصیبتها خم به ابرو نمیآورد و با طمانینه میگوید داغ از دست دادن فرزند سخت است، اما خوشحالیم که محمد حسین در راه اسلام فدا شد. از شهادت محمد حسین راضی هستیم، چون کسانی که چشم دیدن نظام و ولایت و اسلام را ندارند حالا میبینند که حتی اگر عزیزترینهای ما نیز در این راه فدا شوند ما به آن افتخار میکنیم... در ادامه دکتر جلیلی سخن پدر شهید را اینطور تکمیل میکند: دشمن همین چیزها را نمیتواند بفهمد و محاسبه کند! ۴۰ سال است تمام قدرتشان را جمع کرده اند تا این نظام و اسلام را زمین بزند، ولی نمیتوانند بفهمند چرا یک پدر و مادر همه چیزشان را با افتخار در این مسیر تقدیم میکنند.
وی گریزی هم به دیدار چندماه قبلش با خانواده شهید حججی میزند و میگوید: همان روزهای اولی هم که خبر شهادت شهید حججی آمد، وقتی به منزل پدرشان رفتم همین روحیه شما را داشتند! چند سال قبل نیز از خانواده شهید احمدی روشن همین روحیه را دیدم، پدران و مادرانی که عزیزترین فرزندشان را از دست دادند، اما با صلابت به ایستادگی در این مسیر افتخار میکنند، دشمن از محاسبه چنین پدیدهای درمانده است...
جلیلی ادامه میدهد که بدون تعارف معتقد است «محمد حسین» از شهدای ماندگار خواهد بود، چون مردم فهمیده اند که امنیت شان را مدیون «حججی ها» و «حدادیان ها» هستند و امروز مردم تهران به عینه برایشان اثبات شده چه کسانی برایشان امنیت میآورند.
دکتر در ادامه با نام بردن دوباره از شهیدان حدادیان، حججی و احمدی روشن تاکید میکند که ظاهرا هر کدام از این سه شهید در سه جبهه جداگانه بوده اند، اما حاصل عمر و شهادت هر سه آنها یکی بوده: «پیشرفت و امنیت» کشور.
جلیلی خطاب به مادر شهید میگوید: امثال محمد حسین از همان نسلی هستند که دشمن خیلی تلاش کرد تا تکثیر نشوند. اما امروز شهدای دهه هفتاد ما با خون خودشان امنیت و اقتدار کشور را تامین کرده اند. این بچهها مظلومانه خشونت را از شهرها و مرزهای کشور دور کرده اند.
دکتر جلیلی گریزی هم به رفتارهای دوگانه مدعیان مقابله با خشونت میزند و میگوید: در این چند روز دیدید کسانی که برای یک موضوع کوچک مثل پرتاب کفش حاشیه سازی میکنند و تا مدتها تیتر یک روزنامه هایشان را به آن اختصاص میدهند، هیچ مطلبی از این شهید عزیز در صفحه اول روزنامه هایشان منتشر نکردند. این شهید، شهید حقیقت اقتدار و مظلومیت است، اما آنها میخواهند او را بپوشانند و سانسور کنند. البته حقیقت با این کارها پوشانده نمیشود.
جلیلی به فتنه ۸۸ نیز اشاره میکند و میگوید همه به یاد داریم وقتی یک نفر به طور مشکوک در خیابانها کشته شد همین رسانهها و به تبع آن تمام رسانههای دنیا چه بلوایی درست کردند، اما امروز همانهایی که ادعای مبارزه با خشونت دارند در برابر بدترین رفتارهای داعشی سکوت کرده اند و امروز هم مردم بهتر میبینند که واقعا چه کسانی مخالف خشونت اند و چه کسانی با بذل جان رفتارهای داعشی را از از ملت دور میکنند.
در ادامه پدر شهید سخنش را ادامه میدهد و با اشاره به مراسم باشکوه تشییع و ترحیم محمدحسین میگوید خیلی خوشحالم که هر کدام از شهدایی که میروند بعد از آنها هزاران جوان دیگر جا پای آنها میگذارند. امروز در مراسم ترحیم محمد حسین از نزدیک دیدم چقدر از جوانانی که خودشان را به مراسم رسانده بودند و میگفتند ما راه او را ادامه میدهیم.
اما مادر شهید نیز حرفهای زیادی برای گفتن داشت. اول از همه تاکید کرد که «محمد حسین» شهید راه «ولایت» است و حاضر نیستم این تعبیر را با هر نوع حیله گری برای من عوض کنند.
مادر شهید ادامه داد: در حالی که خیلی از بزرگان کشور در فهم «ولایت مطلقه فقیه» گیر کرده اند، پسرم این بحث را خوب فهمیده بود و به آن عمل میکرد. زیارت عاشورایش ترک نمیشد، اهل نماز اول وقت بود، بسیار با ادب بود، نسبت به لقمه حرام بسیار حساس بود، نمیخواهم بگویم قدیس بود، اما در شرایط امروز جامعه امثال او کم هستند.
مادر شهید میگوید حتی یکی از خانمهایی که حجاب کاملی هم نداشت سر مزار محمد حسین به من گفت: دیشب حاجتم را از شهید شما خواستم و امروز به آن رسیدم و من فکر میکنم محمد حسین در طول زندگی اش آنقدر خوب بندگی خدا را کرد که امروز چنین مقامی به دست بیاورد.
نکته جالب دیگری نیز که مادر شهید میگوید این است که محمد حسین در طول زندگی اش بارها چنین شهادتی را از خدا خواسته بود. مادر شهید میگوید محمد حسین قبلا به من گفته بود که همه شهدا بزرگ هستند، اما بعضی شهدا طوری شهید میشوند که جریان ساز هستند، موج ایجاد میکنند و من هم میخواهم اینطور باشم.
مادر در پایان خطاب به جلیلی میگوید: سلام خاص ما را به آقا برسانید و به ایشان بگویید تا این سرزمین مادرانی دارد که به شهید و شهادت افتخار میکنند، ایشان تنها نخواهد بود.
در نهایت دکتر جلیلی خطاب به پدر و مادر محمد حسین میگوید خدا بی جهت از بین ۸۰ میلیون نفر کسی را برای شهادت و رسیدن به چنین افتخاری انتخاب نمیکند. این ماجرا حاصل تربیت صحیح امثال شما و «لقمه حلال» است. امروز محمد حسین یکی از مصادیق «السلام علی اصحاب الحسین» است و خوش به حال شما که چنین آبرویی نزد خدا و ائمه پیدا کرده اید.
جلیلی ادامه میدهد: واقعا در برابر عظمت روحی شما انسان احساس کوچکی میکند و این آرامش که ناشی از ایمان بالای شماست باعث غبطه است. دعا کنید شرمنده شهدا و امثال محمد حسین نشویم و اندکی هم شبیه آنها باشیم.
در پایان این دیدار دکتر جلیلی همراه با پدر شهید محمد حسین حدادیان در محوطه امامزاده علی اکبر چیذر حضور یافت و بر سر مزار شهید حدادیان، شهید احمدی روشن، شهید مسعود علیمحمدی و شهید صبوری (از شهدای دفاع مقدس و همکلاسی دکتر جلیلی در دانشگاه امام صادق علیه السلام) فاتحه قرائت کرد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۳۹۳۵۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد ملیپوش بوکس از«تبعیض فدراسیون» و«رفتار عجیب فونتانا»
ملیپوش بوکس ایران از رفتار عجیب فونتانا سرمربی کوبایی برای خط زدنش از تیم ملی و رفتار تبعیضآمیز فدراسیون بوکس انتقاد کرد. - اخبار ورزشی -
مصطفی ریگی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، در خصوص اینکه گفته میشود در میان بوکسورهای اعزامی به رقابتهای گزینشی المپیک در تایلند قرار ندارد، گفت: در مسابقات قهرمانی کشور ارومیه در وزن 51 کیلوگرم به مدال طلا رسیدم و با اقتدار تمامی حریفان خود را شکست دادم. در دیدار فینال مهدی پرویزی دوست خوبم را شکست دادم. نه تنها در این مسابقه، بلکه در چند سال اخیر و در مسابقه قهرمانی کشور و انتخابی تیم ملی در ردههای سنی جوانان و بزرگسالان مقابل پرویزی به برتری رسیدم. پرویزی دوست، رفیق و هم تیمیام است، اما قرار است او بدون هیچ دلیل قانع کنندهای و بدون هیچ مبارزه انتخابی به تایلند اعزام شود.
وی در پاسخ به این سوال که چرا در مرحله گذشته گزینشی المپیک در ایتالیا هیچ بوکسوری در وزن 51 کیلوگرم اعزام نشد، گفت: بعد از مسابقات قهرمانی کشور و یک هفته قبل از اعزام گفتند که در ترکیب نفرات اعزامی به ایتالیا قرار ندادم. وقتی دلیل آن را پرسیدم؛ گفتند به خاطر اینکه برادرم(مرتضی ریگی) به همراه تیم ملی از اسپانیا بازنگشت، مسئولان با اعزامم مخالف هستند. از مسئولان فدراسیون خواستم که برای حل این مشکل تلاش کنند، اما متاسفانه هیچ کاری نکردند. این در حالی است که اصلاً مشخص نیست ادعای مسئولان فدراسیون بوکس درست باشد یا دلایل دیگری در عدم اعزامم وجود داشت. گفتند اعزام به ایتالیا حق من است و قول دادند که به سهمیه المپیک تایلند اعزام خواهم شد.
استکی: وضعیت تیم امید بوکس مثل هندوانه در بسته است
ملیپوش بوکس تصریح کرد: بعد از قول مسئولان فدراسیون بوکس هیچ صحبتی نکردم و دوباره تمریناتم را ادامه دادم تا اینکه 17، 18 روز قبل از تورنمنت بیشکک، فونتانا گفت که در این مسابقات در وزن 54 کیلوگرم مبارزه کنم. در آن مقطع یک مقدار مشکل وزنی داشتم، اما در 18 روز میتوانستم به سر وزن برسم، اما خود را به سرمربی تیم ملی سپردم و هیچ حرفی نزدم. یک هفته بعد فونتانا نظرش را تغییر داد و گفت باید در وزن خودم بازی کنم. این در حالی است که در آن زمان 5، 6 کیلو اضافه وزن داشتم و تنها 11 روز نیز زمان باقی مانده بود.
ریگی در ادامه عنوان کرد: وقتی به فونتانا گفتم که در این فاصله کار سختی برای کاهش این مقدار وزن دارم؛ گفت اگر سر وزن نرسم، نه تنها به قرقیزستان بلکه به تایلند هم اعزام نخواهم شد. باز هم به حرف سرمربی تیم ملی گوش کردم؛ در حالی که برای یک سبک وزن کاهش 5 کیلوگرم در 11 روز بسیار سخت است. بدترین لحظات دوران ورزشیام را در این مدت پشت سر گذاشتم و حتی بعد از پایان تمرینات که همه به خوابگاه میرفتند، در سالن میماندم تا وزن کم کنم. یک روز قبل از اعزام فونتانا گفت باید بعد از پایان آخرین تمرین به این وزن رسیده باشم و حتی اگر 100 گرم نیز اضافه داشته باشم، اعزام نخواهم شد.
وی افزود: خدا را شکر نه تنها به وزن رسیدم، بلکه 200 گرم نیز زیر وزن بودم. البته برای این اتفاق فشار وحشتناکی را تحمل کردم و بسیار ضعیف شده بودم. تنها امیدم این بود که تا شروع مسابقات ریکاوری کنم و با قدرت به رینگ بروم. روز اعزام متاسفانه سیل دبی اتفاق افتاد و مربیان گفتند که در فرودگاه حق ندارم چیزی بخورم. نکته عجیب این بود که فدراسیون با بیبرنامگی بدترین نوع بلیت را گرفته بود. ما از تهران به سمت دوبی رفتیم و از آنجا به ترکیه و سپس به قرقیزستان برویم. به خاطر سیل دوبی نیز یک روز کامل در تهران ماندیم و نه جای خوابی داشتیم و نه چیزی خوردم. در نهایت به سمت دوبی رفتیم و نزدیک 24 ساعت نیز پروازها در امارات به تعویق افتاد تا دو روز در ترانزیت باشیم.
ملیپوش بوکس ایران خاطرشنان کرد: شرایط به گونهای شده بود که از شدت ضعف فقط میگفتم به تهران بازگردیم. در نهایت بعد از دو روز عدم استراحت و غذا خوردن به بیشکک رسیدیم. زمانی که به قرقیزستان رسیدیم قرعهکشی مسابقات انجام و حتی مسابقات شروع شده بود. بدترین اتفاق این بود که متوجه شدم باید در وزن 54 کیلوگرم مبارزه کنم. این در حالی بود که با بدبختی به وزن 51 رسیده بودم و از قدرت و حجم عضلاتم در زمان کوتاهی کم کرده بودم؛ اما متوجه شدم باید با کسانی که یک وزن بالاتر هستند، مبارزه کنم. متاسفانه در نهایت بعد از دو روز عدم استراحت، فشار روانی و غذا نخوردن در یک وزن بالاتر به مصاف بوکسور ازبکستان رفتم.
ریگی ادامه داد: با این شرایط غیرت کردم و راند یک را نیز 4 بر یک جلو بودم، اما در راند دوم و سوم از لحاظ بدنی خیلی افت کردم و در نهایت باختم. در بازگشت به تهران شرایط را برای فونتانا که همراه ما نبود، توضیح دادم، اما با وجودی که گفته بود این تورنمنت ملاکی برای انتخابی نیست و در مسیر آمادهسازی است، گفت پرویزی به تایلند اعزام خواهد شد. 7 ماه در اردوها بودم و در نهایت خطم زدند. در قهرمانی کشور حریف خود را شکست دادم، در درون اردویی هم هیچ مسابقه رسمی با هم نداشتیم. اگر در قرقیزستان هم نتیجه نگرفتم به خاطر شرایط اعزام و مسابقه در وزن غیر تخصصیام بود. حتی به فونتانا گفتم بارها حریفم را بردم، اما او گفت ملاک او انتخابیها نیست و مسابقات بینالمللی است.
بوکسور کشورمان تصریح کرد: مهدی پرویزی در تورنمنت آذربایجان به مدال نقره رسید و در فینال به حریف ازبکستانی باخت که من در تورنمنت بلغارستان باختم، اما با این تفاوت که مبارزه ما بسیار نزدیک بود. به فونتانا گفتم فیلم مبارزهام با حریف ازبکستانی را آنالیز کنند تا ببینند کدامیک از ما مبارزه نزدیکتری با حریف داشتیم. دلیل دیگر نتیجه گرفتن پرویزی مبارزه در وزن تخصصیاش بود، اما من در قرقیزستان در یک وزن بالاتر بازی کردم.
ریگی در پایان خاطرنشان کرد: مگر ما از این خاک و بوم نیستیم که اینگونه تبعیض قائل میشوند. واقعا از هیچ کار این فدراسیون سر در نمیآورم و نمیدانم چرا من را ابتدا به ایتالیا اعزام نکردند و حالا نیز نمیخواهند بگذارند در تایلند مبارزه کنم. اگر من را نمیخواستند از ابتدا میگفتند و تکلیف را روشن میکردند. چرا با روح و روانم بازی کردند.
انتهای پیام/