Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-25@00:47:53 GMT

مشروطه یک انقلاب فکری است/ تکوین مفهوم قانون درایران

تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۴۱۹۶۷۹

مشروطه یک انقلاب فکری است/ تکوین مفهوم قانون درایران

حجت الاسلام فیرحی گفت: مشروطه مسأله فقط یک انقلاب اجتماعی نیست، بلکه یک «انقلاب فکر» است. جامعه ایران در جریان مشروطه دارد از یک نظم سنتی به نظم جدیدی می آید.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر تقریر بخشی از جلسه نخست درس «تاریخ اندیشه سیاسی در ایران» با ارائه حجت الاسلام فیرحی است که در ادامه می خوانید؛

۱) ایران، پدیده ای منحصربه فرد

تاریخ اندیشه سیاسی در ایران یکی از پرنوسان ترین و در نتیجه جذاب ترین حوزه های مطالعاتی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ایران به عنوان یکی از قطب های فرهنگی و مذهبی خاورمیانه است که یک دگرگونی را از نظام سلطنتی سنتی به نوعی از نظام های جدید تجربه کرده است، دگرگونی ای که در بسیاری از کشورها اتفاق افتاده اما روایت ایران به دو دلیل خاص است: ۱) سابقه تاریخی- تمدنی و ۲) تفاوت مذهبی

 ۱٫۱. سابقه تاریخی- تمدنی

روایت ایران به دلیل سابقه تاریخی خاص است، زیرا ایرانی ها کشوری هستند که قبل از ورود اسلام نیز نظام مقتدری داشتند که سابقه آن به پنج قرن قبل از میلاد برمی گردد و شخصیت های بزرگی مثل فیثاغورس، هرودوت و افلاطون در دوره پیش از میلاد از آن گزارش هایی ارائه داده اند. نظام سیاسی شاهی ایران از قدیم یک الگوی حکمرانی بسیار مهم محسوب می شد و در قرآن (سورة روم) نیز اشاره کوتاهی به تقابل نظام ایران و روم و تفاوت های آنها شده است. تاریخ حکمرانی هم نشان می دهد که خلافت های اسلامی «ایدئولوژی اسلام» را نگاه داشتند، اما در بسیاری از حوزه ها، ساختارها و نهادهای سلطنت ایرانی را پذیرفتند. چنانکه یکی از مهمترین واژه ها در تفکر سنتی «تاج، ملوک (پادشاهان) و ملک (پادشاهی)» است.

این نشان می دهد که جامعة ایرانی خیلی در تفکر عربی حل نشد و یک حوزه فرهنگی نسبتا مستقل را با تمام تنش ها برای خود حفظ کرد. امروز نیز «مسأله ایران» یک بحث بسیار مهم است و هویت ایرانی، یک هویت خاص است. حال وقتی که جامعه ایرانی با این سابقه تمدنی با دولت مدرن مواجه می شود، طبیعی است که تنش های ناشی از این مواجهه، دوران ساز و جدی هستند. اساسا این پرسش که «چطور می توان از نظامی با آن سابقه تاریخی به سمت یک دولت ملی مدرن آمد؟» در فهم تحولات ایران بسیار بنیادی و مهم است.

 ۱٫۲. تفاوت مذهبی

اهمیت دوم مسأله ایران این است که ایران دوره اسلامی، در واقع نماینده تفکر مذهبی اقلیت است در مقابل اکثریت اهل تسنن به همین دلیل گفته می شود که «ایران در درون بیرون امت اسلامی است»، یعنی داخل امت اسلامی هست اما کاملا هم داخل نیست، چون تفکر مذهبی متفاوتی دارد. در واقع، حاشیه ای بر اهل سنت است و «زیستن در حاشیه» ویژگی های خاص خود را دارد. به همین دلیل ما با معمایی به نام «ملت ایرانی درون امت اسلامی» یا «تأسیس ملیت در درون امت» مواجه هستیم. مصری ها مثل ما نیستند و اصلا نمی توانند خود را از امت عربی جدا کنند. اما ایران به نوعی «درون بیرون تمدن اسلامی» است، یعنی عضو تمدن اسلامی هست و نیست. عضو هست چون مسلمان است، و نیست، چون با اکثریت اهل سنت تفاوت دارد.

بنابراین روایت شیعی حکمرانی نسبتی با اندیشه ایرانی و سنت ایران باستان پیدا می کند، و لذاست که این روایت «ناب» است، یعنی هیچ کجای دنیا تکرار نمی شود. این تجربه، با تمام خطرات، مشکلات، درخشندگی ها و شکست هایش، یک تجربة ناب (Unique) است. شما می توانید تجربه مصر را با سوریه، اردن، عربستان، تونس، الجزایر و ... مقایسه کنید، اما تجربه ایران با هیچ کجا قابل مقایسه نیست. حتی در عراق نیز شما چنین چیزی نمی بینید. درست است که در عراق اکثریت شیعی وجود داشت ولی حکمرانی شیعی آنجا نبوده و بنابراین حتی اگر نجف فکر شیعی تولید کرده مخاطب آن ایران بوده است.

۲) نقاط عطف تاریخ معاصر ایران کشور ایران تجربه های تلخ و شیرین زیاد دارد، اما اگر بخواهیم تاریخ اندیشه سیاسی معاصر ایران را حول یک واژة محوری بفهمیم، آن مفهوم «قانون» خواهد بود. ما در سده های متأخر ایران دو نقطه عطف بسیار مهم داریم

۲٫۱. دوره صفویه

اگر بخواهیم بطور تقریبی، نزدیکترین تیپ حکمرانی سنتی ایران به وضع جدید را شناسایی نماییم، باید به «دوره صفویه» اشاره کنیم. دوره صفویه معادل قرن ۱۶ و ۱۷ (بخصوص قرن ۱۷) انگلستان است. در قرن ۱۶ و ۱۷ شاهد آغاز نوعی تجدد فکری در اروپا هستیم. اما در همین حین که مسیر تفکر اروپایی در حال تغییر است، تفکر ایرانی به سمت دیگری می رود. برای مثال، از لحاظ تاریخی وقتی ملاصدرا از دنیا رفت، جان لاک ۸ ساله بود. این تغییر مسیر تفکر، آثار خود را کم کم در هر دو کشور به جا می گذارد.

اروپاییان قرن ۱۶ و بخصوص قرن ۱۷ ایران را به عنوان «کشور عجائب» می شناسند و هر ماجراجوی اروپایی دنبال این است که دیداری از اصفهان داشته باشد. برای مثال، وقتی شاردن دارد داستان دوران شاه طهماسب یا شاه سلیمان را توضیح می دهد، با لحنی سخن می گوید که یک قرن بعد جوان ایرانی در هنگام گزارش از شانزهلیزه پیدا می کند؛ یعنی با نوعی حسرت دارد توضیح می دهد و در عین حال مشکلات آن را هم دارد می فهمد.

این نوع مواجهة حسرت بار با وضعیت ایران قبل از اسلام نیز در لحن افلاطون و دیگران وجود دارد، اما قرن ۱۶ و ۱۷ پایان چنین حسرتی است. در واقع بعد از این تاریخ، دیگر غرب به ایران از زاویه «مردم شناسی» (دموگرافی) نگاه می کند، نه به عنوان یک نظام سیاسی جا افتاده.. نکته جالب اینجاست که ایرانی ها هنوز این تغییرات را (چه در وضع جوامع اروپایی و چه در نگاه و فکر آنها به جهان ) نمی فهمند.

میرزا ابوالحسن خان شیرازی، معروف به ایلچی، در «حیرتنامه» اش مشاهداتش از «پارلمان» انگلستان را بیان می کند. قضاوت ایرانی هایی چون ایلچی در این عصر از فرآیند قانون گذاری در انگلستان این است که چند صد نفر در ساختمانی که نامش پارلمان است جر و بحث می کنند و در نهایت می گویند «تصویب شد» و شاه انگلستان مجبور است این مصوبات را اجرا کند. این چه وضع پادشاهی است؟ پادشاه باید جرأت داشته باشد خودش حرف بزند. واضح است که ایرانی ها در ابتدا نمی فهمند که این نظام چطور کار می کند و بر چه مبنایی استوار است.

۲٫۲. دوره مشروطه

دومین نقطه عطف ما مشروطه است که بسیار اهمیت دارد. و بین این دو دوره ما چهار فاز دگرگونی داریم: الف) بعد از صفویه ما دوره ای را داریم که نظم قدیم دارد به هم می ریزد و یک نوع بحران وجود دارد. بنابراین ما می توانیم این دوره را «عصر بحران و فروپاشی» بنامیم. در این عصر وضع کشور خیلی روشن نیست و نظم سنتی به هم ریخته است. ب) فاز بعدی «پیدایش ایده سلطنت مستقل» است. سلطنت مستقل در واقع ایدهای است که تا حدی تحت تأثیر تحولات روس و پروس و نمسه مطرح می شود و البته، بسیار مهم است. پ) دوره بعدی «عصر تنظیمات» نام دارد که بیشتر تحت تأثیر عثمانی و مسکو و آلمان پدید می آید. د) چهارمین دوره را می توان «جنبش قانون گرایی» نامید که تحت تأثیر جریان جهانی به این نام شکل می گیرد.

بطور کلی این چهار مرحله را می توان «پیشامشروطه» نامید. این فازها فاصله ای است که ما میان عصر صفویه و عصر مشروطه با آن مواجه هستیم و از اهمیت بسیاری برخوردارند. در واقع جامعه ایرانی طی این مراحل به تدریج از سنت فاصله می گیرد و احساس می کند که نظام سنتی دیگر خیلی نمی تواند کمک حال او باشد و لذا در صدد چیزی به نام «قانون موضوعه» (Statute) برمی آید.

 ٣) تکوین مفهوم «قانون موضوعه» در اندیشه ایرانی قانون موضوعه یعنی قانونی که بشر برای خود وضع می کند و تحول اندیشه ایرانی پیرامون قانون موضوع بسیار عجیبی است و انتقال از مفهوم سنتی قانون به مفهوم نوین آن به هیچ وجه آسان صورت نمی گیرد. این انتقال تنش های بسیار زیادی را ایجاد می کند و خود سه جریان فکری را در ایران تولید می کند:

 ۳٫۱. جریان سنتی جریان سنتی، جریانی است که تلاش می کند تا تجدد را نفی کند؛ یعنی احساس می کند که راه حل ایران ورود به تجدد نیست بلکه مقاومت در مقابل تجدد است. برای مثال کسانی مانند رستم الحکماء در دوران فتحعلی از جمله افرادی است که به این جریان گرایش داشت. جالب است که گرایش های دین جدید (مثل بابیه و بهاییت و ...) در میان افرادی از این طیف پیدا شد که خود نشانه ای است از اینکه ایرانیانی که ذیل این جریان می اندیشیدند، تصور می کردند که قضایا و مسائل ما در کانتکست ادبیات سنت باید حل شود.

میل به سنت در این جریان به دو شکل واقع می شود: الف) گرایش به سنت شاهی، و ب) گرایش به سنت اسلامی، سنت شاهی کوشش می کند که مشکل ایران را با قداست دادن به شاه حل کند، یعنی احساس می کنند که اعتبار شاهی از بین رفته و به همین دلیل شاهی ناکارآمد است. بنابراین دنبال نوعی قداست دادن به شاه هستند. دیدگاه دوم دیدگاهی هست که دارد ایده ای را مطرح می کند به نام «بازگشت به اسلام»، یعنی حفظ سنت های اسلامی. اینها معتقدند دلیل اینکه جامعه صفوی دچار فروپاشی شده و تضعیف شریعت بوده است و لذا خواستار تنظیم مجدد رابطه «سلطان و شریعت» و «سلطان و علما» هستند. ایده اول به تدریج در دوران پهلوی عنوان «باستان گرایی» پیدا کرد و دیگری بعدها «اسلام سیاسی» نامیده شد. نکته مهم فهم این نکته است که همگی این جریان ها پاسخی است به فروپاشی و بحران ایران.

۳٫۲. جریان غرب گرا؛ جریان دیگر، جریانی است که به شدت میل به غرب دارد. این جریان فکری ابتدا شتاب ندارد اما به تدریج خود را نشان می دهد و بیشتر در میان روشنفکران و درباریان رواج می یابد. معروف است که صدراعظم وقت ایران جمعی از دانشجویان ایرانی را که برای تحصیل به فرانسه رفته بودند، دعوت کرده بود تا با هم نشستی داشته باشند. یکی از دانشجویان از فرنگ برگشته آنقدر در این نشست کلمات فرانسه را به کار می برد که حتی کلمه «حوض» را هم با لهجه فرانسوی «قوض» تلفظ می کند.

اینجاست که صدراعظم دستور می دهد تا او را بخوابانند و آنقدر چوب بزنند تا «مخرج حاء» را پیدا کند و حوض را درست تلفظ کند. اینجاست که صدراعظم می گوید که اینها را باید آنقدر کتک زد تا مخرجشان عوض نشود. یعنی اینقدر مسأله روند غربی شدن شدید و نگران کننده بود و نباید این امر را ساده تلقی کرد. به عبارت دیگر، یک گرایش بسیار سنگینی به فرهنگ غربی پیدا شده بود که حتی در ادبیات خودش حوض را هم قوض تلفظ می کرد. اینها به شدت معتقد بودند که باید همه چیز را غربی کرد و حتی تأکیدی روی زبان و تغییر الفبا داشتند. این جریان فکری جریان فکری سنگینی است و هنوز هم در بخش روشنفکری جامعه ما رگه های آن وجود دارد و گاهی خود را نشان می دهد.

 ۳٫۳. جریان دیگر، جریانی بود که در میانه این دو طیف پیدا شد که به «راه سوم» معروف است. «راه سوم» کوشش می کرد که در عین حفظ هویت مسلمانی و ملی، اصلاحات عمده را نیز اعمال کند. مشابه این جریان فکری در کشورهای عربی نیز وجود داشت، أما در ایران به خاطر سابقه مذهبی و تمدنی متفاوتی که ایرانی ها داشتند، ویژگی خاص خود را یافت. هر سه این جریان ها نگاه خاص خود را به «مفهوم قانون» داشتند.

این تنوع نگاه نشان می داد که جامعه ایران باید به نحوی بین سنت های حکمرانی خود و تحولات جدید آشتی ایجاد کرده و پل بزند، اما بعضی اوقات پلی سازان نمی توانستند خوب پل بسازند و در نتیجه جامعه دچار گسل می شد و یا به این طرف و یا به آن طرف می افتاد. در دوره مشروطه چون متفکران مشروطه نمی توانستند خوب پل سازی کنند، لذا کسی که مسلمان بود متهم به استبداد بود، یا کسی که مستبد بود را مسلمان می خواندند و کسی که دنبال بحث های جدید بود را زندقه (یعنی مرتد) خطاب می کردند. در جامعه ای که اینگونه می اندیشند، هر کسی بالقوه دشمن همسایه اش است و این مشکلی بود که پیدا شد.

 ۴) تحول در «عمل» و تصلب در «نظر» مشروطه بسیار مهم است. علت اهمیت مشروطه این است که برای نخستین بار دارد از چیزی به نام «دولت ملی جدید» سخن به میان می آید. دولتی که مبتنی بر قانون جدید و مرزهای نسبتا روشن است و دولتی که در آن مجلس و تفکیک قوا هست. در این دوره در عمل قوه قضائیه، قوه مجریه و قوه مقننه دارد شکل می گیرد، اما به لحاظ فکری هنوز توضیح روشنی برای این تحولات وجود ندارد.

اصلا چطور می شود این قانون گذاری را توجیه کرد و توضیح داد؟ قلمروی قانون گذاری کجاست؟ در نظریه های کلاسیک، دو مبنا برای «قانون» وجود داشت: ۱) آنچه در دوران پیش از اسلام «سنت های ایرانی» و در دورة اسلامی «شریعت» نام داشت (البته در دوره صفویه تنها شریعت وجود داشت، زیرا سنت های ایرانی به نوعی در شریعت حل شده بود)؛ و ۲) فرمان شاه یا حاکم. پس در واقع در نظریه های سنتی حکمرانی ما برای قانون دو منشاء «شریعت و «فرمان شاه» وجود داشت. جالب این بود که بین این دو، «شریعت» پایه (اصل) و «فرمان شاه» استثناء بود.

فرمان شاه همواره استثناء بود، یعنی در جایی که شریعت نمی توانست عمل کند، وارد می شد. نکته مهم اینجاست که در هر دوی این موارد، چه در حکم یزدان چه فرمان شاه، منشاء قانون «بیرون از شهروند» بود، یعنی از اراده خود شهروند ناشی نمی شد. در حالی که در دولت مدرن، قوانین چه فرمان یزدان باشد چه فرمان حاکم، مجبور است که «تابعی از قانون موضوعه» باشد و اساس قانون موضوعه «اراده شهروند» است.

حال به این بیاندیشید که چه اتفاقی باید در ایران بیفتد تا چنین تحول و انتقالی صورت بگیرد؟ اصلا معمای ایران این است. معمای ایران انتقال از «قانون های غیرپایه» به «قانون های خود بنیاد» است. مسأله این نیست که قانون برآمده از اراده مردم غیرشرعی است. آنها هم مسلمانند. اصلا بحث این نیست، بحث این است که قبلا قانون چطور وضع می شد و امروز چطور دارد وضع می شود و حوزه این دو چطور قابل تعیین است.

مشروطه با چنین تحولاتی مواجه بود و لذاست که خیلی مهم است، زیرا اتفاقی که در اینجا رخ می دهد اتفاقی بسیار اساسی است. مسأله فقط یک انقلاب اجتماعی نیست، بلکه یک «انقلاب فکر» است که دارد رخ می دهد و این انقلاب فکر را باید جدی گرفت. جامعه ایران در جریان مشروطه دارد از یک نظم سنتی به نظم جدیدی می آید که هم ابزارهایش متفاوت است، هم مکانیزم ها و نهادهایش و هم انتظاراتش.

اما آیا جامعه ایران برای این مهاجرت مقصدش را خوب توضیح داده است؟ متفکران ایرانی (در هر سه جریان فوق الذکر) می دانند که باید از نظم سنتی عبور کنند، یعنی به این نکته واقفند که مهاجرتی قطعی در پیش است، اما در اینکه باید چه چیزی از خانه قدیم را همراه خود به خانه جدید بیاورند و چه چیزی را باید ترک کنند و آنچه را که به خانه جدید می آورند، در دکوراسیون خانه جدید کجا باید قرار دهند و این دو نوع دارایی را چطور باید با هم هماهنگ کنند، اختلاف دارند. این بحث اصلی دوره مشروطه است که ما باید در بحث های خود به آن توجه نماییم. حال، وقتی که به این مباحث توجه می کنیم و در آنها می اندیشیم، می بینیم که تحولات بعد از مشروطه به یک نقطه بازمی گردد و آن «میزان موفق یا ناموفق بودن تعریف قانون» است.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۴۱۹۶۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اقدامات شهرهای موفق برای تحقق مفهوم زباله‌صفر

زباله‌ها یکی از عوامل اصلی بحران‌های سه‌گانه تغییرات آب‌وهوایی، تنوع زیستی و از بین رفتن طبیعت هستند و تلاش برای حذف زباله با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای در اولویت برنامه‌های شهری قرار دارد. بسیاری از شهرهای جهان برای کمک به این رویکرد، اقدامات زباله‌صفر را در پیش گرفته‌اند.

به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، مسئولان و مقامات بسیاری از کشورها برای دست‌یابی به هدف شهر زباله‌صفر، مجموعه‌ای از اقدامات و مکانیسم‌های مالی را برای کمک به شهرها راه‌اندازی کرده‌اند و معتقدند استفاده از برنامه‌های زباله‌صفر منجر به کاهش ۸۴ درصدی انتشار گازهای گلخانه‌ای می‌شود. مفهوم شهر زباله‌صفر با استفاده از چارچوب ارائه شده توسط سازمان بین‌المللی Zero Waste به این صورت تعریف می‌شود: «حفظ همه منابع از طریق تولید، مصرف، استفاده مجدد و بازیابی مسئولانه محصولات، بسته‌بندی و مواد بدون سوزاندن و بدون تخلیه به زمین، آب یا هوا». بنابراین، شهر زباله‌صفر علاوه بر بازیافت، بر افزایش جریان مواد در یک اقتصاد دایره‌ای نیز تمرکز دارد و استفاده مجدد از کل زباله‌ها را ترویج می‌کند، به همین دلیل با نام «ضایعات صفر» هم شناخته می‌شود.

گواهینامه شهر زباله‌صفر چیست؟

گواهینامه شهر زباله‌صفر یک استاندارد اروپایی است که توسط شبکه حذف زباله (Zero Waste Europe) ایجاد شده است. این طرح برای کمک به محله‌ها و شهرها به منظور حذف زباله و معرفی اقتصاد دایره‌ای طراحی شده است. هدف از برنامه شهر بدون زباله و صدور گواهینامه زباله‌صفر، تغییر رویکرد سنتی مدیریت پسماند شهرها است و بر کاهش مصرف و استفاده مجدد، بازیافت و کمپوست، مدیریت پسماند، طراحی مجدد و آماده‌سازی برای استفاده مجدد تمرکز دارد. این تنوع در حوزه عملکرد منجر به دستورالعمل‌های گوناگون در شهرهای متفاوت برای رسیدن به معیارهای مشابه است که در ادامه نمونه‌های برجسته مانند سایت‌های تخلیه هوشمند یا مدیریت پیشرفته زباله معرفی می‌شود.

کیل، آلمان

کیل به عنوان اولین شهر بدون زباله آلمان شناخته می‌شود که گواهینامه زباله‌صفر را دریافت کرده است. طرح شهر بدون زباله کیل شامل بیش از ۱۰۰ اقدام برای کاهش ضایعات به میزان ۱۵ درصد به ازای هر نفر در سال و کاهش زباله‌های باقیمانده (زباله‌هایی که قابل بازیافت نیستند) به نصف تا سال ۲۰۳۵ است. زباله‌صفر کردن خانه‌ها، مشاغل، مدارس، نهادهای عمومی، رویدادها و دیگر سیستم‌های مربوط به زباله بخشی از تلاش‌های کیل برای رسیدن به این اهداف هستند.

کیل اقدامات بسیاری برای حذف زباله از شهر و کاهش ضایعات انجام می‌دهد که از آن جمله می‌توان به کمک‌هزینه ۲۰۰ یورویی برای خرید پوشک‌های پارچه‌ای به جای پوشک‌های یکبار مصرف اشاره کرد. همچنین کیسه‌های قابل استفاده مجدد رایگان برای میوه و سبزیجات را در اختیار مردم قرار می‌دهد و سازمان‌های عمومی را از استفاده از اقلام یکبار مصرف منع کرده است. یکی دیگر از اقدامات کیل، تبدیل موهای باقیمانده در آرایشگاه‌ها به موادی است که روغن را از آب جدا می‌کند و در تصفیه آب و همچنین استفاده مجدد از روغن کاربرد دارد.

بارسلون، اسپانیا

چشم‌انداز شهر بارسلون با جمعیتی بالغ بر ۱.۶۲ میلیون نفر در سیاست حذف زباله شامل کاهش قابل توجه سطح زباله جامد شهری، دست‌یابی به موفقیت ۶۷ درصدی در تفکیک مناسب زباله‌های خانگی و کاهش تولید سرانه زباله به زیر ۴۲۷ کیلوگرم تا سال ۲۰۲۷ است. سرانه زباله این شهر در سال ۲۰۲۰ حدود ۴۹۸ کیلوگرم بود که نسبت به ۵۶۲ کیلوگرم در سال ۲۰۰۷ کاهش قابل‌توجهی داشت.

مونیخ، آلمان

مونیخ در تلاش برای دستیابی به گواهینامه شهر زباله‌صفر است. این شهر در حال حاضر ۴۵۴ کیلوگرم زباله در سال تولید می‌کند ولی با این حال، میزان بازیافت در این شهر تا حد زیادی قابل قبول است، برای نمونه در سال ۲۰۱۹، نرخ بازیافت در این شهر ۵۳ درصد بود. بسیاری از ابتکارات در مونیخ، متمرکز بر تلاش برای بهبود بازیافت در خانه‌ها با انجام تفکیک از مبدا (که حدود ۳۵٪ است) و هدف قرار دادن جوامع و گروه‌های اجتماعی است. مونیخ قصد دارد ۱۲ مرکز بازیافت جدید ایجاد کند و به ترویج استفاده مجدد از طریق فروشگاه صرفه‌جویی شهری ادامه دهد. در این شهر تمام اقلامی که به مرکز بازیافت وارد می‌شوند، کاملاً از حیث پتانسیل تعمیر و استفاده مجدد بررسی می‌شوند و به این ترتیب عمر اقلام به طور چشمگیری افزایش پیدا می‌کند.

تیلوس، یونان

از دیگر شهرهای زباله‌صفر می‌توان به تیلوس در یونان اشاره کرد که ۴۳ درصد کاهش زباله جامد به ازای هر نفر را تجربه کرده است. طرح‌های ضایعات‌صفر در تیلوس شامل بازیافت کپسول‌های قهوه، باتری‌ها و منسوجات است. علاوه بر این، تیلوس طرحی برای تبدیل زباله‌های باقیمانده‌ای که قابل بازیافت نیستند به سوخت جایگزین در نظر دارد. طرح زباله‌صفر این جزیره چنان موفقیت‌آمیز بوده است که تیلوس در حال حاضر سطل زباله‌های خیابانی مانند آنچه در سایر شهرها رایج است، ندارد و دفن‌گاه زباله آن جای خود را به مرکز بازیافت خلاقانه داده است. در واقع تمام زباله‌های جزیره به این مرکز نوآوری دایره‌ای شهر منتقل می‌شوند که به راه‌حل‌های مدیریت زباله با فناوری‌های پیشرفته مجهز است و می‌تواند زباله‌ها را برای بازیافت یا کمپوست شدن بیشتر دسته‌بندی کند. بخشی از این زباله‌ها به‌عنوان سوخت برای صنعت سیمان مورد استفاده قرار می‌گیرد، بخشی برای استفاده مجدد تعمیر و بخشی به لوازم هنری خام و مصالح ساختمانی تبدیل می‌شود.

کامیکاتسو و اوساکی، ژاپن

شهر کامیکاتسو در جزیره جنوبی شیکوکوی ژاپن ۲۰ سال پیش «بیانیه زباله‌صفر» را اعلام کرد. ساکنان کامیکاتسو زباله‌های خود را به ۴۵ دسته تقسیم می‌کنند و اقلامی را که دیگر استفاده نمی‌کنند، به مغازه‌های محلی می‌برند تا مورد استفاده دیگران قرار بگیرند. این شهر زباله‌صفر یک فروشگاه قرض وسایل نیز دارد که اقلام قابل استفاده مجدد مانند لباس، کالاهای ورزشی و لوازم خانه را به کسانی که نیاز به استفاده از این کالاها دارند، به رایگان قرض می‌دهد.

اوساکی نیز حدود ۸۰ درصد زباله‌های خود را بازیافت می‌کند و از سوزاندن زباله‌ها اجتناب می‌کند. زباله‌ها در این شهر در ۲۷ گروه طبقه‌بندی می‌شوند که از این تعداد، ۲۶ گروه واجد شرایط بازیافت هستند و این زباله‌ها پس از فشرده‌سازی به مراکز بازیافت در سراسر کشور ارسال می‌شوند.

براتیسلاوا، اسلواکی

یکی از خلاقانه ترین طرح‌های بدون زباله در جهان را می‌توان در شهر براتیسلاوا پایتخت اسلواکی یافت. KOLO که در اکتبر ۲۰۲۲ با مشارکت شورای شهر راه‌اندازی شد، یک مرکز اقتصاد دایره‌ای است که به عنوان ابزاری برای پیشگیری از دفن زباله عمل می‌کند و شعارش «بهترین زباله، زباله‌ای است که ایجاد نمی‌شود.» است. این مرکز استفاده مجدد در فضایی به مساحت ۱۲۰۰ متر مربع واقع شده است که در آن به اشیا ی دور انداخته شده فرصتی دوباره برای استفاده داده می‌شود. در این مکان افراد می‌توانند وسایل خانه اضافی خود را اهدا کنند که سپس تعمیر می‌شوند یا زندگی جدیدی به آنها داده می‌شود. KOLO همچنین با سازمان‌های غیرانتفاعی برای کمک به گروه‌های آسیب‌دیده اجتماعی همکاری می‌کند و به رایگان بسیاری از اقلام را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. علاوه بر این، KOLO شامل یک مرکز آموزشی و خلاق برای افکار و ایده‌های دایره‌ای است که هدف آن الهام بخشیدن به مردم براتیسلاوا برای اتخاذ روشی پایدارتر از زندگی است.

مجمع جهانی اقتصاد و پروژه‌های حذف زباله

شهر پونا در هند یک طرح ابتکاری به کمک مجمع جهانی اقتصاد برای کاهش ضایعات و بهبود سیستم‌های مدیریت زباله معرفی کرده است. در این شهر کمتر از ۳۰ درصد زباله‌های پلاستیکی بازیافت می‌شود و آگاهی از مدیریت زباله پایین است، به همین دلیل طرحی برای اجرای کارگاه‌های آموزشی برای افزایش آگاهی از شیوه‌های پسماند و معرفی سیستم‌های مدیریت پسماند بهتر در مدارس و دانشکده‌ها ارائه شده است.

یکی دیگر از ابتکارات مجمع جهانی اقتصاد طرح «مصرف‌کننده فراتر از زباله» است که هدف آن ایجاد جایگزین‌های پایدار، مقرون‌به‌صرفه و جذاب برای اقلام یک‌بار مصرف است. به گفته این مجمع، بیش از ۹۰ درصد پلاستیک‌های جهان هرگز بازیافت نمی‌شود و در اقیانوس‌ها و محیط‌های طبیعی رها می‌شوند و شهرها نقش اصلی را در آزمایش و اجرای سیستم‌های استفاده مجدد دارند.

شرکت‌های عضو UpLink و کمک به ساخت شهرهای زباله‌صفر

در بسیاری از کشورها شرکت‌هایی راه‌اندازی شده است که به شهرها کمک می‌کنند تا برنامه‌های حذف زباله را پیش ببرند. برای مثال یک شرکت در میانمار ارتباط بین کسب‌وکارها را با تسهیلات و حمل بازیافت برقرار می‌کند تا برای تفکیک و بازیافت زباله‌ها به آنها کمک کند و از داده‌ها برای نشان دادن تأثیر این کار بر ردپای کربن استفاده می‌کند.

در بنگلور هند نیز یک شرکت از سیستم‌های مرتب‌سازی خودکار برای سازمان‌دهی زباله‌ها به دسته‌های مرطوب، خشک و فلزی و بازیافت آن‌ها استفاده می‌کند. این شرکت زباله‌های غیرقابل‌بازیافت را به نوعی چوب تبدیل می‌کند که قابلیت استفاده برای ساخت مبلمان و سایر موارد را دارا هستند. همچنین یک پلتفرم دیجیتالی در این شهر راه‌اندازی شده است که سازمان‌ها را قادر می‌سازد پسماند قابل‌بازیافت را شناسایی کنند و از این طریق سطح زباله، هزینه‌های دفن زباله و هزینه‌های بسته‌بندی را کاهش دهند و به اهداف پایداری خود نزدیک‌تر شوند.

در اندونزی نیز پلتفرم دیجیتال به مدیریت زباله کمک می‌کند و مردم از طریق این پلتفرم با افراد مسئول جمع‌آوری پسماند ارتباط برقرار می‌کنند. برنامه به این افراد حق‌الزحمه می‌دهد و از این راه به افزایش بازیافت، کاهش استفاده از دفن زباله و تقویت اقتصاد محلی کمک می‌کند.

یک شرکت در برزیل برنامه‌ای برای افزایش استفاده مجدد و بازیافت بسته‌بندی پس از مصرف طراحی کرده است و فرصت‌های شغلی را در این ارتباط ایجاد می‌کند. براساس آمار، سه‌چهارم برزیلی‌ها مواد قابل بازیافت را هنگام دور ریختن زباله‌هایشان جدا نمی‌کنند و این شرکت با فرستادن سه‌چرخه‌های مخصوص برای جمع‌آوری زباله در مناطقی که حجم زیادی از زباله‌های پس از مصرف تولید می‌شود، این موضوع را جبران می‌کند.

کد خبر 747384

دیگر خبرها

  • اقدامات شهرهای موفق برای تحقق مفهوم زباله‌صفر
  • تصویب چند طرح ضد ایرانی در سنای آمریکا / تحریم خریداران نفت و منع صدور فناوری موشکی و پهپادی ایران در چارچوب این بسته
  • تحریم های جدید ضد ایرانی دولت بایدن
  • آمریکا دو شرکت و چهار فرد ایرانی را تحریم کرد
  • عمارت تاریخی فکری در بندر لنگه
  • تقی زاده از برلین کاندیدای مجلس ایران و توسط مردم انتخاب شد / نجات ایران و جهان اندیشه روشنفکران تبعیدی عصر مشروطه
  • تقی زاده از برلین کاندیدای مجلس و توسط مردم انتخاب شد / نجات ایران و جهان اندیشه روشنفکران تبعیدی عصر مشروطه
  • انقلاب اسلامی ایران بر جریان‌های استعماری دنیا مسلط شد
  • هرآنچه لازم است درباره «تاب آوری» بدانیم
  • حجاب؛ سنگر اول جنگ نرم