مجموعه «در هوای انقلاب» منتشر شد
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۴۲۲۳۱۵
مجموعه هشتجلدی «در هوای انقلاب» برای نوجوانان راهی بازار شد.
به گزارش ایسنا، این مجموعه با تصویرگری مجید صابرینژاد با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه در انتشارات بهنشر (انتشارات آستان قدس رضوی) منتشر شده است.
«سه سوت» نوشته علیمهر در ۱۴۰ صفحه و با قیمت ۱۴هزار تومان عرضه شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: سر برگرداندم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین کتاب «کُت ولیعهدی» نوشته رفیع افتخار در ۷۲ صفحه و با قیمت ۱۰هزار تومان از این مجموعه منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: حضور پررنگ و سمج زمان را با تمام وجودش احساس میکرد. زمان، همانند کیسه بوکس پُرزوری با هر مشتی، جزئی تکان میخورد. آشکارا میل داشت با مشتهایش آن کیسه بوکس را نیست و نابود کند و زمان را که لاکپشتی جلو میرفت از کار بیندازد. دوست داشت در چشم بههم زدنی فردا آمده باشد و مردی کامل باشد. دوست داشت سوار بر موج زمان، با یک خیز بلند بزرگ شود.
دیگر کتاب مجموعه «در هوای انقلاب»، «هر سال قبل از زنگ اول» از مژگان بابامرندی نام دارد که در ۳۶ صفحه و با قیمت ۶۰۰۰ تومان راهی بازار شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: پیچ کوچه را رد میکنم. عجیب است که او سر باغچهها ننشسته است. امروز سر هیچ پیچی نیست. کمکم از سر کوچه دور میشوم. هرچقدر هم که به پشت سرم نگاه میکنم، فایده ندارد. او نیست. نکند خواب دیشبم درست از کار دربیاید و او... اما نه، من این خواب را بارها دیدهام. دلم میخواهد یک بار بروم جلو، به او بگویم: «پدربزرگ»؛ اما او پدربزرگ من نیست. نمیدانم پدربزرگ داشتن چه مزهای میدهد. هم مامان و هم بابا وقتی بچه بودهاند، پدرشان را از دست دادهاند.
کتاب «بالای پشتبام» از عصمت گیویان نیز در این مجموعه قرار دارد که در ۴۰ صفحه و با قیمت ۶۰۰۰ تومان عرضه شده است.
در پشت جلد کتاب نوشته شده است: نمیتوانستم بایستم. نمیدانم چرا سردم شده بود. انگار کسی جلو دهانم را گرفته بود. سرم مَنگ شده بود. گوشم صداها را گنگ میشنید. صداها از دورها میآمد و من انگار در خواب بودم. دلم میخواست داد بزنم؛ اما صدایی از دهانم درنمیآمد. داداش دستم را گرفته بود و من را دنبال خودش میکشید. دولادولا از درِ خرپشته رفتیم تو.. راهپلهها تاریک بود. جلو پایم را ندیدم...
همچنین کتاب «امتحان آبان ماه» نوشته فریبا نباتی در ۴۰ صفحه با قیمت ۶۰۰۰ تومان در بهنشر منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب عنوان شده است: بالاخره اتوبوس به پیچ شمران رسید. پیاده شدم. تا اداره بابا، حدود دویست قدم مانده بود. جلو اداره شلوغ بود. چندتا ماشین وسط خیابان ایستاده بود. نمیدانستم چه خبر است. رفتم جلو. چند مرد ایستاده بودند اطراف ساختمان. چند ماشین گارد هم در گوشه و کنار خیابان بود. لحظهای شک کردم بروم با نروم! داشتم تصمیم میگرفتم که کسی بازویم را گرفت.
دیگر کتاب چاپشده در نشر یادشده، «پشت دروازههای بهشت» از خسرو باباخانی است که در ۶۸ صفحه و با قیمت ۹۰۰۰ تومان در دسترس نوجوان قرار گرفته است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: پرت شدم در استخر. آب سرد بود، بوی ماندگی و تعفن میداد، بو و طعم لجن به حرکت درآمد! یک قلپ آب به دهان و بعد به گلویم سرازیر شد. مزه گس و سنگین لجن در دهانم ماسید و ماند. چشمانم چنان به سوزش افتاد که انگار آب، اسید داشت. مثل وزنهای، بیحرکت، به کف استخر رسیدم. کف پوشیده از مادهای لزج و ضخیم بود. کمی به خود آمدم. پا بر کف کوبیدم. به بالا آمدم. توانستم برای لحظه کوتاهی سر از آب بیرون بیاورم تا نفسی بکشم؛ نتوانستم! دوبار به پایین کشیده شدم. انگار به پایم وزنه بسته بود.
«جگر گرگ» نوشته عزتالله الوندی نیز در مجموعه «در هوای انقلاب» در ۱۱۶ صفحه با قیمت ۱۳ هزار تومان منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب آمده است: مینیبوس نفیر میکشید و سیاهی جاده را با دو خط باریک و موازی، در دود سیاه خود فرومیبرد. مثل اژدهایی عصبانی که جنگجویی افسانهای سرش را با شمشیر بریده باشد، حالا نفیرکشان در حالی که خونی سیاه از شاهرگهایش بیرون میزد، به سمت مقصدی نامعلوم، گیج و واگیج میخورد و روی جاده خیس، هی میغلتید و هی نعره میکشید. پشت شیشه عقبش با شبرنگ قرمز نوشته بود: «اژدهای سرخ آرتیمان»
دیگر کتاب چاپشده در این مجموعه «کوچه قهر و آشتی» نوشته زهرا فردشاد است که در ۱۱۶ صفحه با قیمت ۱۳هزار تومان منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: این بار پیرمرد مرموز را دیدم. توی حیاط خانهاش ایستاده بود. تا من را از لای در دید، تندی در حیاط را بست. بعد خونآبهها را دیدم که از زیر درشان توی جوی سرازیر میشد.
چشمهایم را باز کردم. با ترس این دست و آن دست شدم. صورت دایی علی از گوشه ملحفهای که دور سرش پیچیده پیدا بود. آنقدر نگاهش کردم تا نمیدانم چه وقت خوابم برد؛ اما میدانم که نصف شب از صدای جیغ و فریاد بیبی و فریبا خانم از خواب پریدم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۴۲۲۳۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نماهنگ جدید شریک جرم منتشر شد
نماهنگ جدید شریک جرم پیرامون اشاره اخیر رهبر انقلاب به اعتراضات دانشجویان دانشگاههای دنیا از آمریکا و اروپا تا استرالیا و حمایت آنها از مردم فلسطین است.
رهبر معظم انقلاب در این خصوص تصریح کردند: دانشجویان دانشگاههای آمریکا، نه تخریب کردند، نه شعارِ تخریب دادند، نه کسی را کشتند، نه جایی را آتش زدند، نه شیشهای را شکستند، ولی اینجور دارد با آنها رفتار میشود.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون