Web Analytics Made Easy - Statcounter

شریف لکزایی در همایش نقش اندیشه های فلسفی در گفت‌وگوهای فرهنگی ایران و جهان عرب گفت: امام موسی صدر شرایط گفتگوی منصفانه و عادلانه و آزادانه را وجود احترام، اطمینان و اعتماد ذکر می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، همایش نقش اندیشه های فلسفی در گفت‌وگوهای فرهنگی ایران و جهان عرب چهارشنبه و پنج شنبه دوم و سوم اسفندماه با همکاری رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بیت الحکمه شهر بغداد برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شریف لکزایی دانشیار گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این همایش به ارائه مقاله خود با عنوان محبت و دوستی در فلسفه سیاسی متعالیه پرداخت که در ادامه خلاصه ای مقاله ارائه شده وی از نظر شما می گذرد.

هدف اصلی بحث حاضر بررسی جایگاه و نقش فلسفه سیاسی متعالیه با تأکید بر نظرات ملاصدرا در مناسبات فکری و فرهنگی میان ایران و جهان عرب با تأکید بر بحث محبت و دوستی است. زبان فلسفه با توجه به آنچه معروف شده است، زبان خرد و برهان است که به نظر می­تواند به گفتگوهای فرهنگی میان افکار مختلف کمک فراوانی بنماید. این البته یک بخش از ماجرا است؛ زیرا فلسفه سیاسی تنها بر خرد تأکید و توصیه نمی­کند بلکه برخی از مفاهیم در فلسفه سیاسی مورد گفتگو هستند که به نظر، ابعاد غیر برهانی و وجوه عاطفی و احساسی انسان را برجسته می­سازد مانند محبت و دوستی که در سنت فلسفه سیاسی از دیرگاه مورد بحث بوده است.

چنین نگاهی البته در آموزه ­های دینی با مبحث اخوت و برادری هم تقویت می­شود. از این رو با توجه به این که فلسفه در جهان اسلام وامدار نگاه­های اسلامی است و فیلسوفان مسلمان به آموزه ­های اسلامی وفادار بوده و هستند می ­توان تأکید کرد که چنین نگاهی در آثار فلاسفه مسلمان نیز وجود دارد و با انجام بحث­های فلسفی بر غنای آن افزوده شده است. این نگاه در حکمت متعالیه نیز به وضوح قابل مشاهده است. حکمت متعالیه در سر چهار راهی واقع شده است که در آن وضع دیگر دانش­های عقلی و نقلی اسلامی از جمله اخلاق، عرفان، وحی، روایات، کلام و اعتقادات و باورهای دینی در کنار مباحث عقلی و برهانی معنا یافته و به فهم جامع انسان از پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی یاری می رساند.

گذشته از آنچه گفته آمد حکمت متعالیه به نظر توانسته به هم­نشینی دانش­های اسلامی مساعدت نماید. از این رو می­ توان گفت که سهم همه دانش­ها اعطا می­شود و هیچ دانش ادراکی از جمله ابعاد عاطفی و احساسی و روانی انسان و جامعه انسانی مغفول واقع نمی­ شود. اگرچه در این میان دانش و معرفت الهی از سوی ملاصدرا در جایگاهی والاتر قرار می­ گیرد که دیگر دانش­ها نیز از آن فروغ می­گیرند. چنین نگاهی البته می­ تواند نتیجۀ نگاه تشکیکی ملاصدرا نیز باشد که انسجام و همبستگی را همراه دارد. بنابراین می ­توان گفت هر اندیشه­ ای که سهمی از خرد جمعی داشته باشد واجد این توان است که با دیگران وارد تعامل و گفت و شنود شود و سهم خود را در ارتقای انسان و جامعه ایفا نماید. اما تأکید بر بُعد خرد و برهان تنها یک وجه لازم و اساسی برای بحث­ های فلسفه سیاسی است.

از این رو تأکید بر عنصر محبت و دوستی در این فلسفه همانند دیگر فلسفه ­ها می­ تواند یک عامل مهم به منظور نزدیک ­تر شدن دل­ها و افکار و رفتار باشد. در این زمینه افزون بر نقاط اشتراک ملاصدرا با دیگر متفکران درباره اهمیت و جایگاه محبت و دوستی، اما وجه تمایز نگاه ملاصدرا در این است که محبت و دوستی را در سه عرصه ترسیم می نماید: محبت خالق نسبت به مخلوق، محبت پیامبر به مردم، و تأکید بر این که عبادات جمعی می ­توانند زمینه همبستگی را فراهم آورند.

محبت خداوند به انسان

ملاصدرا با استناد به آیه «یحبهم و یحبونه» (مائده، ۵۴) بر این نظر است که محبت خداوند نسبت بندگان برخلاف نظر برخی متکلمان، حقیقی است و نه مجازی؛ زیرا محبت عبارت است از «ابتهاج به چیزی موافق، خواه موافقتش عقلی باشد یا حسی و خواه حقیقی باشد یا مظنون و مبین شد که باری تعالی جمیل اجمل است؛ پس همچنین دوستی حق تعالی بندگانش را بر حقیقت خواهد بود نه آن که مجاز باشد از ایصال به ازای طاعت» (ملاصدرا، مبدأ و معاد، ۱۸۵). این محبت چنان که از آیه مذکور نیز روشن است طرفینی است و انسان نیز به طور فطری به خداوند عشق می­ورزد اما محبت انسان به خداوند ارادی است. چنین محبتی واجد ارزش، اهمیت، اعتبار و اعتنا است. انسان با اختیار خویش حبّ خداوند را در وجود خویش شعله ­ور می­ نماید و این گونه به دیگران نیز محبت نماید. چنین محبتی، خالص و بی­ ریا است. البته ملاصدرا یادآور می ­شود که با توجه به این که انسان اشرف مخلوقات است در نتیجه محبت خداوند به انسان نیز بسیار بیشتر از سایر مخلوقات است (میدأ و معاد، ۱۸۶).

محبت پیامبر به مردم

یکی از شرایط دوازده ­گانه ­ای که فیلسوفان مسلمان درباره رئیس اول که پیامبر نمونه اعلای آن است، مطرح می ­کنند، محبت پیامبر به نسبت همۀ انسان­هاست. نبی باید همه انسان­ها را به دیدۀ یکسان بنگرد و به آنان محبت بورزد. درواقع با توجه به این که هدایت و مؤمنانه زیستن باید با آزادی صورت گیرد. بنابراین رسول خدا نمی­ تواند نسبت به انسان­ها نامهربان باشد و باید با شفقت و عطوفت و مهربانی فطرت آنان را به سوی خداوند فرابخواند. ملاصدرا گفته است که مهربانی و شفقت پیامبر نسبت به انسان­ها همانند مهربانی و شفقت پدر نسبت به فرزند است (الشواهد الربوبیه، ۴۷۴) که برخلاف رابطه پدر و فرزند، ارادی است. با این حال، محبت نبی نسبت به مؤمنان از عمق بیشتری برخوردار است؛ آنجا که خداوند می ­فرماید: «لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤوف رحیم (توبه،۱۲۸)؛ به یقین رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج­های شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و با مؤمنان رئوف و مهربان است». می­توان گفت یک شرط مهم هر حاکم و دولتی، محبت و مهرورزی نسبت به همه شهروندان و نگاه برابر نسبت به آنان است.

نتیجه عبادات جمعی

ملاصدرا عبادت جمعی را که خداوند توسط پیامبران خویش برای انسان­ها به ارمغان آورده است بر موضوع محبت و ایجاد محبت و همبستگی اجتماعی تأثیرگذار تلقی می­ کند. از این منظر، عبادات جمعی که حج نمونه برجستۀ آن است، محلی برای افزایش مودّت و دوستی میان خلق است (مبدأ و معاد، ۵۵۸). بنابراین تأثیر عبادات جمعی، تعمیق محبت و تحقق همبستگی اجتماعی است. ایشان حتی تکرار عبادات جمعی را نیز برای تداوم تأکید بر دوستی و انس و الفت اجتماعی ذکر می ­کند (همان).

در هر حال، چنان که در موضوع دانش­ها نیز ملاصدرا دانش و معرفت الهی را در صدر می ­نشاند و از آن منظر همه دانش­های دیگر را می ­نگرد و به وجه جمع دانش­ها توجه می­ کند و حتی فلسفه خویش را نیز بر همان اساس شکل می ­دهد در عرصه اجتماعی نیز بر آن است تا همۀ انسان­ها را یک جا گرد آورد و آنان را به یکدیگر نزدیک­ تر نماید تا از دردها و آلام انسان­ها کاسته شود.

به نظر می ­رسد آنچه ملاصدرا ترسیم می­ نماید این است که هر محبتی ناشی از محبت خداوند است. گو این که محبتی به غیر از محبت الهی نباید شکل گیرد. محبت غیر الهی غالباً با اغراض و منافع مادی درآمیخته است. اما محبت الهی، محبتی است که فارغ از لذت طلبی و منفعت طلبی برقرار می­شود و تداوم می­ یابد. اما اگر وجه غیر الهی بر محبت حاکم باشد، هرگاه پای منافع مادی در میان باشد دوستی­‌ها برقرار است و هرگاه منافع مادی از بین برود محبت هم خاتمه می ­یابد. از این رو هر چه قدر دوستی­ ها از عمق و رنگ الهی برخوردار باشد می‌­توان گفت که مناسبات و ارتباطات عمیق­‌تر و گسترده­ تری شکل می­ گیرد. بنابراین محبت در فلسفه سیاسی متعالیه رنگ الهی دارد. این رنگ الهی تفسیر دیگری از فطری بودن است و الا محبت والدین نسبت به فرزندان غیر ارادی است و به همین نسبت محبت ثروت و منفعت و جاه طلبی نیز در شمار غرایز مادی معنا می­ یابد که البته میزان متعادلی از آن در زندگی لازم و ضروری است، اما نباید به گونه­ ای باشد که فطرت خداگونه انسان را تحت الشعاع قرار دهد.

نتایج و پیامدهای بحث

یکی از نتایج و دستاوردهای مهم محبت که در فلسفه سیاسی معاصر غرب نیز بر این بخش تأکید خوبی صورت گرفته است، به ویژه با تمسک به عبادات جمعی این است که موجب انس و الفت و همبستگی اجتماعی می­ شود. از این رو می­ توان حلقه اتصالی میان فلسفه سیاسی متعالیه و مباحث فلسفه سیاسی معاصر در غرب که بر همبستگی اجتماعی تأکید می­ نماید یافت و از این اندیشه با تأییدات بیشتری به دفاع پرداخت و ارائه سنت فلسفی اسلامی اقدام نمود.

از دیگر نتایج محبت، ایجاد احترام، اطمینان و اعتماد در جلمعه است که باعث همسویی نزدیک­تر اعضای یک جامعه می­شود. این نکته در گفتارهای امام موسی صدر نیز قابل مشاهده است که در جامعه متنوع لبنان از احترام، اطمینان و اعتماد به یکدیگر سخن گفته است. تصورم این است که این موارد در پرتو محبت تحقق می ­یابد. امام موسی صدر بر این موضوع که در فلسفه سیاسی معاصر نیز حائز اهمیت است، تأکید می ­نماید و شرایط یک گفتگوی منصفانه و عادلانه و آزادانه را وجود لایه ­ای از احترام، اطمینان و اعتماد در میان طرفین گفتگو ذکر می ­کند. بنابراین می‌توان گفت محبت و دوستی باید به احترام، اطمینان و اعتماد هر چه بیشتر دامن بزند و ادب و احترام را در جامعه بسط و گسترش دهد و بتواند فضای فرهنگی مناسبی برای گفتگو و همراهی و همبستگی فراهم آورد.

به طور طبیعی یکی دیگر از نتایج بحث، تحقق گفتگو در یک فضای امن و آرام است که می ­توان در آن، شکل موفق و مؤثری از همبستگی جهان اسلام را به نمایش گذارد. افزون بر این که می­ تواند مناسبات میان ایران و جهان عرب را فارغ از وجه رسمی و دولتی آن برجسته نماید و به تثبیت و تداوم گفتگوهای فرهنگی میان متفکران ایران و جهان عرب یاری نماید. از این منظر، فیلسوفان مسلمان جایگاه و نقش مهمی در هر چه نزدیک­تر ساختن ملل مسلمان دارا هستند.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۴۲۳۲۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سد طالبان بر مسیر «دوستی»

به گزارش «تابناک»، روزنامه خراسان در مطلبی نوشت: شاید وقتی سال ۷۹ دولت ایران با ترکمنستان برای احداث سد دوستی که ۸۰ درصد آب ورودی آن از هریرود افغانستان تأمین می‌شود توافق کردند و بدون حضور یا تعیین یا ضمانت حقابه آن از سوی کشور افغانستان این سد ۱.۵ میلیارد مکعبی را احداث کردند و سال ۱۳۸۴ به بهره برداری رساندند، تصور نمی‌کردند روزی برسد که دولت افغانستان در بالادست این سد سه سد «سلما»، «کبکان» و «پاشدان» را روی هریرود احداث کند.

شاید این مهلک‌ترین اشتباه دستگاه متولی آب و دیپلماسی کشور باشد که بدون تضمین حقابه بالادست سدی احداث کنند و آب ۶ میلیون جمعیت را به آن وابسته کنند، اما سال ۹۵ دولت افغانستان به کمک هندوستان سد سلما را به بهره برداری رساند و حقابه سد دوستی کاهش جدی پیدا کرد، ولی دستگاه دیپلماسی ایران بازهم قادر نشد مانع احداث سد‌های بعدی شود و سد‌های کبکان و پاشدان هم پا روی گلوی حقابه ایران از هریرود گذاشتند.

امروز بحران آب در کلان شهر مشهد و استان خراسان رضوی به نقطه جوش رسیده و همه کاسه چه کنم دست گرفته اند که از کجا آب مشهد را تأمین کنند؛ از آبخوان بی آب فرونشسته یا دریای عمان و هزار مسجد که هیچ کدام افق خوشبینانه‌ای در کوتاه مدت ندارند.

اما بحران به این جا ختم نمی‌شود و سد دوستی که ۱.۵ میلیارد مترمکعب ظرفیت دارد و تا همین چند سال پیش حدود ۶۵ درصد آب مشهد را تأمین می‌کرد الان تنها ۵ درصد آب دارد و با تجهیزات خاص آب از این سد برداشت می‌شود، زیرا کفگیر سد به ته مخزن رسیده است؛ و بنا بر اذعان مدیرعامل آبفای مشهد از ابتدای سال آبی تا پایان سال گذشته هیچ آبی از بالادست وارد سد دوستی نشده است؛ و این پایان ماجرا نیست. زیرا دو روز پیش یعنی روز یکشنبه ۹ اردیبهشتماه رسانه‌های محلی افغانستان از آغاز فاز جدید احداث «پاشدان» در ولایت هرات و روی سد دوستی با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخست وزیر طالبان و عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان، خبر دادند و این تیر آخر افغانستان به حقابه سد دوستی نخواهد بود. ساختمان این سد چند سالی مسکوت مانده بود، اما اخیراً دولت افغانستان به فکر بهره برداری از این سد افتاده و دستگاه دیپلماسی ما نیز همچنان بدون تحرک است.

مدیرعامل آب منطقه‌ای استان نیز روز گذشته در گفتگو با خبرنگار ما ضمن اظهار بی اطلاعی از این اقدام دولت افغانستان گفت: تا پایان سال گذشته ما آب ورودی به سد دوستی نداشتیم و بعد از دو سیل اخیر در بالادست حدود ۴۰ میلیون مترمکعب آب وارد سد دوستی شد و با این اقدام دولت افغانستان حقابه سد دوستی به مخاطره خواهد افتاد و قطعاً آن را پیگیری خواهیم کرد.

نعمت نژاد با اشاره به این که دولت جمهوری اسلامی ایران هیچ توافقنامه‌ای در خصوص تأمین حقابه سد دوستی با کشور افغانستان ندارد ابراز امیدواری کرد موضوع احداث پاشدان از مجاری دیپلماسی و تهران پیگیری خواهد شد

دیگر خبرها

  • حب به اهل بیت موجب تقریب است
  • محبت یک کشش روانی است یا امر اختیاری؟
  • پخش ویژه برنامه «کوی محبت» در شب شهادت امام جعفر صادق(ع)
  • غذارسانی به حیوانات محبت در حق آنها نیست
  • سفر به «کوی محبت» در شب شهادت امام جعفر صادق (ع)
  • مسئولیت علم در کلاس امام صادق(ع)
  • محبت‌های ما محدود به چیزهایی است که نوعی شناخت از آن‌ها داریم
  • کارنامه و کتابشناسی شهیدمطهری؛ از مشهد و قم تا مبارزه با مارکسیسم
  • سد طالبان بر مسیر «دوستی»
  • توزیع عادلانه امکانات در مدارس کرمانشاه با رویکرد محرومیت‌زدایی