ایران از استراتژی «مهار چندجانبه» برای مقابله با تهدیدات استفاده میکند
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۴۶۴۴۶۵
اجلاس سالیانه "کلوپ والدای" با عنوان "روسیه در خاورمیانه: بازی در تمام میدانها" در تاریخ 19 و 20 فوریه 2018 در مسکو برگزار شد. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه، سید کاظم سجادپور استاد روابط بین الملل و رئیس دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه و کیهان برزگر استاد روابط بین الملل و رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه در این اجلاس سخنرانی کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محور سخنرانی برزگر بر سه نکته استوار بود: نخست، متدولوژی نگاه به نقش منطقهای ایران است که باید تغییر کند.
وی در سخنرانی خود اشاره کرد: بحث جاری در غرب و بعضی از کشورهای عربی منطقه این است که ایران منبع بیثباتی در منطقه است و باید از فرصت روی کار آمدن ترامپ در آمریکا برای مهار قدرت ایران استفاده کرد و از این طریق تمام مشکلات منطقه حل میشود. بر این نوع نگاه در پنل تخصصی دوم دیروز کنفرانس تأکید شد. اما مشکل منطقه ایران نیست، چون ایران با داعش و سایر گروههای تروریستی میجنگند و حداقل از زاویه نگاه خود خواهان برقراری ثبات در منطقه است. مشکل اصلی نوع نگاه به نقش منطقهای ایران است که از ظرفیت استفاده از نقش ایران از سوی طرف مقابل میکاهد. واقعیت این است که ایران بههرحال در منطقه میماند و نقش خود را ایفا میکند. اما چگونگی ایفای این نقش حائز اهمیت است که در تفکر طرف مقابل باید تغییر کند. از این لحاظ، همکاری روسیه با ایران بر یک منطق ساده استوار است و آن فهم دقیق روسیه از مشروعیت نقش، تواناییهای منطقهای و نگرانیهای امنیتی ایران و تلاش برای تعامل و گفتگو با این کشور است.
برزگر ادامه داد: روسیه میداند که ایران یک بازیگر خاص است که رقبا با آن موضع دارند و اینکه ضرورت دارد تا کانال گفتگو با ایران، بر اساس این نگاه روسی که باید با همه تعامل داشت، باید باز بماند. همچنین روسیه بهخوبی میداند که ایران توانایی بسیج نیروهای محلی در میدان نبرد را دارد، پس روسیه نمیتواند و نمیخواهد نقش ایران را نادیده بگیرد، وگرنه روسیه و ایران الزاماً متحد استراتژیک در بحران سوریه نیستند. البته دو کشور فهم مشترک استراتژیک از ضرورت گسترش روابط در منطقه خاورمیانه را دارند که بهنفع دو کشور در عرصه منطقهای و بین المللی است.
برزگر ادامه داد: بحث دوم، منطق استراتژیک حضور منطقهای ایران است. فراموش نکنیم که تحولات منطقهای برای ایران هم نگرانیها و پویاییهای جدیدی بههمراه داشته و این کشور مثل بقیه کشورها به این تهدیدات بهطور طبیعی واکنش نشان میدهد. بر این مبنا، منطق استراتژیک ایران در شرایط کنونی دفع تهدیدات متعارف و غیرمتعارف بهطور همزمان است. تهدیدات متعارف بهطور سنتی به تهدید آمریکا و اسرائیل و بحث بازدارندگی مربوط میشود. تهدیدات غیرمتعارف هم مربوط به تروریسم داعش و رشد افراطگرایی جدید است که تهدیدی مستقیم برای ثبات ایران است و اکنون در سیاست داخلی و افکار عمومی کشور بسیار جدی گرفته میشود. اهمیت موضوع وقتی بیشتر و پیچیدهتر میشود که دریابیم از نگاه سیاستمداران ایران اکنون ارتباطی بین این دو تهدید متعارف و غیرمتعارف وجود دارد و دستهای پنهانی در پیدایش و تقویت گروههای تروریستی بهبهای امنیت و منافع ایران نقش دارند.
وی افزود: بر این مبنا، ایران یک استراتژی "مهارچندجانبه" با تمرکز بر سیاست "دفاع پیشگیرانه" برای دفع این تهدیدات بهکار گرفته است، بهعبارت دیگر، حس تهدید از منطقه در نگاه استراتژیک ایران بسیار قوی است و از نگاه ایران تهدیدات همیشه از منطقه میآیند. جنگ صدام علیه ایران، حضور پایگاههای متعدد نظامی آمریکا در اطراف ایران، تهدید نظامی اسرائیل، تهدید داعش و غیره همه از منطقه است، بنابراین این بحث که مسائل عربی ربطی به ایران ندارد و دیروز هم توسط یکی از سخنرانان مطرح شد بهنوعی مردود است، چون مسائل منطقه بههم متصل هستند. استراتژی مهار چندجانبه ایران دو اصل دارد: نخست، تکیه بر منابع مستقل ملی و بهرهبرداری از موقعیت ژئوپولیتیک برای دفع تهدید و ایفای نقش مناسب و دوم، تقویت همکاریهای منطقهای برای جلوگیری از توجیه حضور آمریکا در منطقه. ایران از بیثباتی در منطقه خوشحال نیست و اتفاقاً از آن احساس تهدید میکند.
رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه در ادامه گفت: سوم، متدولوژی گفتگو با ایران است که نیاز به تغییر دارد. بهخلاف بعضی از دیدگاهها، راهحل مشکلات منطقه در مهار، انزوا، تحریم اقتصادی و تلاش برای فروپاشی ایران از درون نیست که بعضیها دنبال آن هستند. توسل به این روش نتیجه عکس میدهد و حتی بیثباتی برای منطقه بههمراه میآورد. اتفاقاً یک ایران قوی و باثبات بهتر وارد گفتگو و تعامل با طرفهای رقیب میشود، چون حس امنیت بیشتری به این کشور در ورود به گفتگو از زاویه برابر میدهد. تجربه بحرانهای قبلی هم نشان میدهد که در چنین شرایطی ظرفیتهای سیاسی ایفای نقش و ائتلافسازی ایران بیشتر در خدمت بهسرانجام رساندن راهحلهای سیاسی قرار میگیرد. تکیه بر روند ــ محوری در مذاکرات جاری هم برخاسته از همین ویژگی است، در همین راستا، باید گفت که بر اثر تحولات منطقهای مفهوم جنگ و ثبات منطقهای در نگاه ایرانی تغییر کرده و همین بر جهتگیری سیاست منطقهای ایران تأثیر میگذارد، از این لحاظ، تأکید رقبا بر سیاست منطقهای ایران بهعنوان یک سیاست حکومتی صرف دقیق نیست. در واقع، مسئله تهدید از سوی منطقه با منافع "دولت ملی" ایران ارتباط مییابد.
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۴۶۴۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمزگشایی از سیگنالهای برجامی آمریکاییها پس از عملیات وعده صادق/ آیا ایران به دنبال تغییر در دکترین ساختن بمب اتمی است؟
دکترین هستهای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیتهای موجود در حوزه هستهای بهمنظور دستیابی به فنّاوریهای روز نیز استفاده خواهد کرد.
سرویس سیاست مشرق- ارسال چند پیام از سوی آمریکاییها و سپس تکذیب آن حکایت از سردرگمی کاخ سفید در تحلیل وقایع منطقه پس از عملیات درخشان وعده صادق دارد. پیشازاین نشریه انگلیسی آی در گزارشی نوشته بود که و بایدن همه گزینهها را «روی میز» نگه میدارد و در نظر دارد تا توافق برای جلوگیری ایران از تولید سلاحهای هستهای بهعنوان بخشی از تلاشهای دیپلماتیک گستردهتر برای جلوگیری از جنگ همهجانبه در خاورمیانه را احیا کند.
این نشریه انگلیسی که به محافل دیپلماتیک در لندن نزدیک است در ادامه با اشاره به موضوع احیای برجام نوشته است که کاخ سفید در حال بررسی توافق هستهای جدید با ایران درازای لغو برخی تحریمهای اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمامعیار در منطقه جلوگیری کند، یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیسجمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای ایران میبیند.
پس از انتشار این گزارش روزنامه کویتی الجریده که مدعی انتشار اخبار محرمانه در منطقه است در خبری قابلتوجه نوشت که ممکن است در آیندهای نهچندان دور مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا درباره برجام نیز آغاز شود!
البته این اخبار دو روز پس از انتشار از جانب یک مقام سیاسی در آمریکا تکذیب شده است، ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جریان کنفرانس خبری و در پاسخ به پرسشی در خصوص این دست گزارشها اعلام کرد که در مورد راههای ارتباط خود با ایران ابراز نظر نکرده اما میبایست گفت آمریکا در حال مذاکره مستقیم با ایران در نیویورک یا هر جای دیگری در مورد برجام نیست.
برای مهار ایران با آنها گفتگو کن!
برخی آگاهان سیاسی اعتقاد دارند که انتشار این دست اخبار از سوی محافل خبری نزدیک به آمریکاییها و تکذیب آن در تریبونهای رسمی نشانه میل بایدن به تشویق تهران به آغاز مذاکراتی است که با دادن مشوقهایی ایران را در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا مهار کند. بهعبارتیدیگر آمریکاییها پس از مشاهده ضرب دست ایران در عملیات وعده صادق به این نتیجه رسیدهاند که افزایش فشار بر ایران کارکرد خود را ازدستداده و تنها گزینه فعال روی میز گفتگو است.
این گزاره شواهد قابلتوجهی دارد؛ باوجودآنکه طرف آمریکایی باز کردن میز مذاکره با ایران را تکذیب کرده اما مدتی قبل متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به این پرسش که آیا بایدن در حال بررسی مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای با ایران است یا خیر؟ اعلام کرد که دولت بایدن بر این باور است که یک مسیر دیپلماتیک بهترین راه روبهجلو است.
البته آمریکاییها برای باز کردن کریدور گفتگو با ایران از یک سیاست پیچیده و ترکیبی استفاده کرده و مسیر ابهام را پیش میبرند، کاخ سفید هفته قبل معافیتهای تحریمی را که به ایران اجازه میداد در پروژههای هستهای با طرفهای بینالمللی همکاری کند را تمدید نکرده اما در اقدامی متقابل در باغ سبز مذاکره را نیز باز گذاشته است، این تاکتیک نشان میدهد که سیاست آمریکا در قبال ایران افزایش فشار با راهنما زدن بهسوی مذاکره است!
درحالیکه آمریکا با عدم تمدید معافیتهای هستهای مرگ برجام را تائید کرده اما در آنسو در حال دادن تنفس مصنوعی بینتیجه به آن است، این سیاست به معنای تمایل آمریکا به دادن مشوق جدید به ایران نیست بلکه ایجاد اتمسفری است که با تمسک به آن راهبردهای جدید بازدارندگی از جانب ایران را مهار کند.
شورای آتلانتیک در گزارشی درباره اهمیت مهار ایران با کمک سیگنالهای برجامی نوشته است:
تنش چشمگیر بین ایران و رژیم صهیونیستی در هفتههای اخیر پتانسیل بالایی برای اشتباه محاسباتی در فقدان کانالهای ارتباطی مستقیم را نشان میدهد. اگر ایران تصمیم بگیرد وضعیت خود را بهعنوان یک کشور دارای آستانه هستهای کنار بگذارد و سیاست خود را به سمت دستیابی به سلاح هستهای بچرخاند، این خطر حتی جدیتر خواهد شد. علیرغم پیامهای گستردهای که در روزهای قبل از حمله به تهران ارسال شد و از آن خواست از پاسخ مستقیم علیه اسرائیل خودداری کند، ایران تصمیم گرفت سیاست مهار خود را کنار بگذارد. ایران در این مرحله به دنبال احیای بازدارندگی خود علیه اسرائیل حتی به قیمت تشدید تنش نظامی احتمالی بود.
آیا دکترین هستهای ایران تغییر کرده است؟
تغییر در دکترین هستهای ایران یکی از گزارههای جدید غربیها برای افزایش فشارهایی است که ایران را به سوی کانالهایی هدایت میکند که خروجی آن طرح مهار است.
یکی از مهمترین بازیگران در این طراحی مدیرکل آژانس است؛ رافائل گروسی در مصاحبهای با دویچه وله، ضمن این ادعا که ایران نه ماهها بلکه چند هفته با داشتن اورانیوم کافی برای تولید یک بمب اتمی فاصله دارد، اما این به آن معنا نیست که ایران در آن فاصله زمانی سلاح هستهای دارد یا خواهد داشت.
البته گروسی گفته است که نمیتوان نتیجه مستقیم گرفت که ایران اکنون سلاح اتمی دارد. بهرغم همکاریهای ایران با آژانس، گروسی در این مصاحبه همچنین مدعی شد آژانس سطح دسترسی لازم در ایران را ندارد و به همین دلیل سؤالات زیادی مطرح است!
مدیرکل آژانس بار دیگر درباره مواردی سخن گفته که به تعبیرش «مسائل باقیمانده» نام داشته و اعلام کرده است که برای حل این موارد تمایل به سفر به ایران را دارد. به نظر میرسد که مدیرکل آژانس بابیان ادعاهای پروندههای مفتوح در سطح یک کاتالیزور برای اعمال فشار به تهران عمل میکند.
واقعیت آن است که در حال حاضر اقدامات آژانس چیزی بیشتر از یک مزاحمت سیاسی نبوده و ثابتشده است که قرار نیست قدمی در جهت حل سه موضوع فنی یعنی «حلوفصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده» بردارد، ازاینرو در شرایط فعلی سفر گروسی به تهران بیمعنا بوده و تا زمانی که در نقش مزاحم فعال قرار دارد گفتگوی او با مقامات ایرانی عبور از خطوط قرمز هستهای محسوب میشود.
واقعیت آن است که دکترین هستهای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیتهای موجود در حوزه هستهای بهمنظور دستیابی به فنّاوریهای روز نیز استفاده خواهد کرد، همچنین اظهارنظرهای شخصی باعث تغییر در خطوط کلی نظام نیز نخواهد شد.
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که سیاست افزایش فشار و ارائه مشوق برای خروج ایران از مدار یک تاکتیک نخنما شده است و اراده ایران در کنشگری فرا منطقهای با این دست اظهارات ضد ایرانی همراه با سیگنالهای مبهم دچار خلل نخواهد شد، عملیات موشکی اخیر سپاه پاسداران نشان داد دشمنان نه قادر به درک ابعاد گوناگون صبر استراتژیک ایران هستند و نه شناختی نسبت به قواعد نهان بازدارندگی در منطقه دارند!