آموزش و بازنگری در قوانین؛ حلقه های مفقوده حفاظت از حیات وحش
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۴۹۰۳۰۶
تهران- ایرنا- طبیعت ایران در سال های اخیر با کاهش گونه های جانوری روبرو شده که از میان بردن زیستگاه های طبیعی، اجرای عملیات عمرانی و شکار غیرمجاز از دلایل عمده این تهدیدها به شمار می روند. حفاظت از حیات وحش وظیفه ای ملی است، بنابراین تدوین قوانین سختگیرانه و حمایت های قانونی از افرادی که وظیفه حفاظت از زیست بوم را برعهده دارند، ضروری و لازم به نظر می آید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح شنبه 12اسفند 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.
** حیات وحش؛ پیکره اصلی تنوع زیستی
حفاظت از حیات وحش به عنوان پیکره اصلی تنوع زیستی، در چند دهه گذشته از توجه ویژه دولت ها و سازمان های بین المللی در ارتباط با محیط زیست و حیات وحش برخوردار شده است. اقدام در حفاظت از حیات وحش به حفظ زیباییهای طبیعت و تعادل زیستی کمک میکند و همچنین دارای ارزش اخلاقی نیز است. بنابراین بررسی عوامل تهدید و تجدید بقای گونههای حیات وحش کشور و ارایه راهکارهای رفع بحران و شناسایی های مناسب درخصوص حفاظت گونه های حیوانی در اکوسیستم ضروری به نظر می رسد.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «جوانان در حفاظت از حیات وحش مشارکت کنند» نوشت: بر اساس اعلام اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت در هر روز 96 فیل آفریقایی فقط بهخاطر عاجشان کشته میشوند، یعنی در هر 15 دقیقه یک فیل چند تنی، قربانی تجارت سیاهی میشود که عواید حاصل از آن میلیونها دلار به جیب قاچاقچیان حیات وحش سرازیر میکند تا نهایتاً کالاهای لوکسی تهیه شود که قرار است زینت بخش منازل ثروتمندان آسیایی شود. فیل، کرگدن، شیر، پلنگ، زرافه، بوفالو، کروکودیل و دهها گونه جانوری دیگر در جهان وضعیتی مشابه فیلها دارند. مواد مخدر، سلاح، انسان و حیوان! 4 تجارت سیاهی است که سازمان ملل متحد حامیان این تجارتها را در زمره بزرگترین مافیای جهان معرفی میکند و اکنون خواستار مبارزه دولتها با آنها شده است. ارنستو چه گوارا میگوید: «بر بالشی که از مرگ پرندهها پر است، نمیتوان خواب پرواز دید». اما همچنان بالشهای زیادی در سراسر جهان از پر و شکمهای زیادی هم از گوشت حیات وحش پر میشود! عاج و شاخ و پوست و دندان بسیاری از گونههای جانوری نیز لباس و مبل و مجسمه و زیرانداز و گردنآویز میشود تا بهعنوان کالای لوکس و فانتزی توسط عدهای از مردم مورد استفاده قرار گیرد. نتیجه این هجمه بیرویه به حیات وحش و تنوع زیستی جهان، حالا آمارهای تکان دهنده ای است که نگرانی سازمانهای بینالمللی را برانگیخته ؛ اینقدر که اکنون سه سال است روز سوم ماه مارس (12 اسفند) را بهعنوان روز جهانی حیات وحش نامگذاری کردهاند.
در ادامه این گزارش می خوانیم: در ایران نیز هرساله شمار زیادی از گونههای جانوری از انواع پرندگان و پستانداران گرفته تا خزندگان و دوزیستان و ماهیها و حتی مرجانهای دریایی شکار و صید و قاچاق میشود. تازهترین آمارها حکایت از این دارد که هرساله حدود یک میلیون پرنده مهاجر فقط در مازندران در سه تالاب ازباران، سرخرود و فریدونکنار سلاخی و در بازار فریدونکنار بهفروش میرسد. یعنی از ابتدای فصل پاییز تا آخر زمستان به ازای هر روز عددی معادل 5500 پرنده وحشی از انواع مرغابیها و غازها و فلامینگوها و... کشته و برای فروش در بازار عرضه میشود. روزنامه گاردین چاپ انگلیس نیز اخیراً با انتشار این گزارش از تلاش نافرجام مسئولان برای مهار این تجارت سودآور در شمال ایران که نسل بسیاری از گونههای در خطر انقراض ایران را تهدید میکند خبر داده است، اما در این میان محبت خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور، شمار پرندگان مهاجر شکار شده در ایران را تا دو میلیون هم برآورد و اعلام کرده است. با این حال این فقط گوشهای از تجارت حیات وحش در کشورمان است، شکار قوچ و میش و کل و بز و انواع گوزنهای ایران تا شکار خرس و پلنگ و حتی یوز ایرانی! حتی آخرین بازماندههای جمعیت کوچک و محدود یوزپلنگهای ایران نیز از گزند قاچاقچیان در امان نمانده و هر آنچه در جادهها بهدلیل تخریب زیستگاهها کشته میشود در کنارش همچنان زندهگیری توله یوزها مورد علاقه قاچاقچیان ایرانی است. کوشکی، دلبر و ایران نام سه توله یوزی است که دقیقاً به همین شکل زندهگیری و سپس توسط محیط زیست کشف و توقیف شدهاند و اکنون محکوم به حبس ابد در پارک پردیسان شدهاند.
روزنامه «آرمان» با درج مطلبی با عنوان «خطر انقراض برای حیات وحش تهران» به گفت وگو با محمد کرمی رییس اداره کل نظارت بر حیات وحش استان تهران پرداخت و نوشت: با توجه به فشاری که بر روی گونههای حیات وحش استان تهران است خطر انقراض برای برخی از آنها وجود دارد. محمد کرمی گفت: وضعیت حیات وحش استان تهران از سال گذشته تاکنون تغییر چندانی نداشته است و همانگونههایی که در گذشته گونههایی از حیات وحش استان تهران در معرض خطر انقراض بودند امروز نیز در همان شرایط قرار دارند و اقدامات حمایتی در دستور کار قرار دارد. بحث حمایت از حیات وحش و اجرایی کردن طرحهای مدیریت مناطق همواره وجود دارد نیروهای حفاظتی و یگان حفاظتی را همیشه داریم و باید تعداد آنها را ارتقا بدهیم. با توجه به وضعیتی که استان تهران دارد و با توجه به فشاری که بر روی گونههای حیات وحش وجود دارد خطر انقراض برای برخی از آنها وجود دارد، اما در مجموع در تعداد حیات وحش استان تهران تغییری ایجاد نشده است. پلنگ یکی از گونههای در خطر انقراض استان تهران است، گربه پالاس و یوزپلنگ منطقه کویر استان تهران از دیگر گونههای در خطر انقراض حیات وحش استان تهران محسوب میشوند و در این بین عقاب طلایی، عقاب شاهی، هما، شاهین، بحری، هوبری و بالالان از پرندگان شکاری و وحشی حیات وحش استان تهران محسوب میشوند که اسامی خود را در لیست پرندگان در خطر انقراض استان تهران به ثبت رساندهاند.
در ادامه این گفت و گو آمده است: در این سرشماری گونههای قوچ ومیش، کل و بز، آهو و جبیر استان سرشماری شده و این برنامه با در نظر داشتن فصل زادآوری و بسته به آبوهوای هر منطقه در 6 منطقه تحت مدیریت اداره کل حفاظت محیطزیست استان تهران به روش مشاهده مستقیم و سیستم موقعیت یاب جغرافیایی جهت ثبت مسیرها انجام شد. کیومرث کلانتری گفت: مناطقی که برنامه سرشماری در آن اجرا شد شامل پارک ملی و منطقه شکار ممنوع لار، مجموعه حفاظتی جاجرود شامل پارک ملی سرخه حصار، پارک ملی خجیر و منطقه حفاظت شده جاجرود، منطقه حفاظت شده ورجین، منطقه حفاظت شده کویر، منطقه شکار ممنوع کاوه ده و مناطق آزاد ارجمند فیروزکوه، منطقه شکار ممنوع کوه سفید و محدوده آثار طبیعی ملی دریاچههای تار و هویر دماوند و بخشی از دامنه جنوبی منطقه حفاظت شده البرز مرکزی و مناطق آزاد و ارتفاعات مشرف به شهر تهران میباشد.
روزنامه «جام جم» با درج یادداشتی با عنوان «درد حیات وحش درمان ندارد» که به قلم سعید یوسفپور دامپزشک نگاشته شد، آورده است: پیشگیری از بیماری حیات وحش به دلیل ناشناخته بودن آن مشکل است، برای نمونه با شیوع طاعون نشخوارکنندگان کوچک در استان مرکزی تلفات زیادی ثبت شد. شیوع سیاهزخم یا شاربون در خراسانشمالی هم با تلفات گسترده حیات وحش همراه بود. مقابله با بیماری حیات وحش کار دشواری است و نمیتوان مثل دام اهلی برای آنها از واکسن خوراکی و ... استفاده کرد. برای زندهگیری، تیمار و جابهجایی حیات وحش نیاز به دامپزشک و نیروی متخصص است. حتی مطرح میشود در این حوزه نیاز به متخصص بیهوشی حیات وحش است. روزانه چند پرنده وحشی بال شکسته یا دیگر گونههای آسیب دیده تحویل ادارات محیط زیست میشوند، اما چون بودجه و نیروی متخصص نیست، عملا حیوانات آسیبدیده از چرخه طبیعت حذف میشوند و جایگاه آنها در اکوسیستم طبیعی دچار اختلال میشود.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: به عنوان دامپزشکی که در محیط زیست کار میکند از مسئولان درخواست دارم به مساله تربیت درمانگر حیات وحش توجه و حتما روی تربیت این نیروها سرمایهگذاری کنند. تربیت نیروی انسانی متخصص یک نیاز جدی است که تاکنون مغفول مانده است. برای رفع این مشکل میتوان در کشور دورههای تخصصی برگزار کرد یا اینکه افرادی به خارج اعزام شوند و پس از آموزش بازگشت به کشور، در دانشکدههای دامپزشکی تدریس کنند. متاسفانه در دانشکدههای دامپزشکی ایران به موضوع حیات وحش توجهی نمیشود و بحثهای حیات وحش به عنوان یک سرفصل یا واحد درسی در دانشگاههای ایران وجود ندارد. تمرکز نظام آموزشی روی حیوانات خانگی و دام بزرگ است. تلاشهایی در سالهای قبل شد که موضوع آشنایی با حیات وحش در بحثهای دوره دکترای دامپزشکی حرفهای وارد شود که متاسفانه به نتیجه نرسید. در مورد حیات وحش چه جنبه باغ وحشی و چه جنبه حیات وحشی که در طبیعت وجود دارد، در دورههای دکترای تخصصی رشتهای وجود ندارد. چند نفری هم که در این حوزه کار میکنند، افراد علاقهمندی هستند که به صورت فردی مطالعه کردهاند یا خارج از کشور دوره دیدهاند.
** درختکاری؛ کمک به طبیعت برای احیای دوباره آن
درختان، جزیی از منابع طبیعی، ملی و متعلق به محیط زیستی هستند که همه افراد در آن زندگی می کنند. متاسفانه در سال های اخیر، افزایش جمعیت، توسعه شهرها، افزایش تقاضای فرآورده های چوبی و...، سبب شده است که دخالت آدمی در حیات جنگل ها فزونی یابد و از منابع طبیعی، بیش از حد بهره برداری شود. امروزه بیشتر کشورهای دنیا درختکاری را ارزشمند شمرده و در روز خاصی به کاشتن درخت ها و نهال های متفاوت اقدام می کنند. احیای چنارستان ولیعصر، با کاشت ٤٠ چنار ١٠ساله آغاز شد. تا پایان سال ٧٠٠ درخت دیگر هم به چنارهای خیابان ولیعصر تهران اضافه میشود؛ خیابانی که بخشی از هویتش را مدیون وجود چنارهایی است که بسیاری از آنها در دهههای گذشته به دلایل مختلف قطع شده و از بین رفتهاند.
روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با عنوان «مراقبت از نهال مهمتر از کاشت آن» می نویسد: پویش های مردمی بسیار خوب هستند. درختکاری هم کار بسیار خوبی است بنابراین پویشی که در آن مردم به کاشت درختان دعوت شوند، اقدام بسیار خوبی است. اما مساله مهمتر از کاشت درختان، نگهداری و مراقبت بعد از کاشت است. یعنی مردم درخت را بکارند و این قدرت را داشته باشند که از درختی که کاشتهاند، محافظت کنند. مردم خیلی علاقهمندند که درخت بکارند اما زمینی که برای کاشت درخت انتخاب میکنند، خیلی مهم است. منتها درباره زمینهایی که درخت در آنها کاشته میشود مشکلاتی وجود دارد. این زمین ها یا تحت مالکیت دولت و وزارتخانههاست یا شهرداری. به همین دلیل هم مردم نمیتوانند و قدرت این را ندارند که از نهال هایشان مراقبت کنند. خود دولت و وزارتخانه ها و بعضا شهرداری هم که از نهال محافظت نمیکنند؛ یا زمین را واگذار میکنند، یا به شرکتهای مختلف میبخشند یا کسانی حیوانات شان را در آن زمین میچرانند و کارهایی از این قسم. بنابراین آن همه درخت کاشته شده که در صورت بزرگ شدن میتوانند جنگلی زیبا به ارمغان بیاورند و کمکهای نامعتنابهی به محیط زیست کنند، از بین میروند.
در ادامه این یادداشت که به قلم بیژن فرهنگ دره شوری نوشته شده، آمده است: یک گوسفند میتواند ده- بیست هکتار از نهالی که کاشته شده و حتی سه سال از آن محافظت شده و قدش به سی سانت تا یک متر رسیده است را در یک روز نابود کند. نتیجه میشود اینکه زمینی که میتوانست به جنگلی زیبا تبدیل شود با یک چرای گله گوسفندان نابود میشود. خب معلوم است، حتی نهال سه ساله هنوز جوان و نرم است و به راحتی خورده میشود. این جور نهال ها که اصلا برای شترها یک لقمه هستند. باید سازمانهای دولتی، سازمان جنگلبانی، سازمان محیط زیست و همه سازمانهایی که نقشی در این داستان دارند، زمینهایی را که قابلیت دارند به نحوی به یک دهی، عشایری یا طایفهای واگذار کنند و به آنها بگویند در صورتی که این زمین را جنگل کنید، زمین برای شما است. مالکیت، خیلی مهم است. مردم برای چیزی که نسبت به آن احساس مالکیت داشته باشند، انرژی بیشتری صرف میکنند و اهمیت بیشتری برای آن قائل میشوند. سازمانهای ما باید شرایطی پیش بیاورند که مردم تشویق به کاشت نهال و مراقبت از آن شوند.
روزنامه «ابتکار» با درج گزارشی با عنوان «روزگار سخت چنارهای جوان پایتخت» آورده است: تولد: 1318، مرگ: 1396، علت مرگ: سرطان رنگی. این داستان ساده زندگی درختان 78 ساله خیابان ولیعصر است؛ چنارهای سر به فلک کشیدهای که سراسر بلندترین خیابانِ مُشجر تهران را دربر گرفته بودند. مسئولان علت مرگ را آفت سرطان رنگی میدانند، آفتی که به جان خاطره نیم قرن تهران افتاده و تنها راه، تیرِ خلاصِ تبر بر پیکر چنارها است. مسئولان میگویند برای جلوگیری از سرایت این آفت به سایر چنارها، سوزاندن بدون استثناء کنده درختان بریده شده و تعویض خاک است. خاکی که قرار است آغوشش را به روی 400 تا 700 اصله درخت چنار جدید بگشاید. اما آیا این فرزندان جدید تهران میتوانند زندگی بهتری از گذشتگان خود داشته باشند؟ حسین آخانی، عضو هیات علمی دانشکده زیستشناسی دانشگاه تهران این ماجرا را با داستان پدری در میآمیزد که فرزندانش را به دلیل فقر و بیماری از دست داده اما تصمیم دوباره به فرزندآوری گرفته است. آیا فرزندان جدید در همان شرایط زنده میمانند؟
در ادامه این گزارش آمده است: چنارها شاید امروز قدیمیترین ساکنان تهران باشند، ساکنانی که این روزها یک به یک از این شهر کوچ میکنند و میروند. کسی امروز نمیداند که از 60هزار درخت چنار ساکن تهران عمر چه تعدادی از آنها به سر رسیده و قطع شدهاند و چه تعدادی هنوز در خیابان ولیعصر پا برجا ماندهاند تا عابران از خنکای نسیمی که در شاخ و برگهای شان میوزد به وجد آیند. «تنها 15 هزار و 866 اصله چنار باقی مانده است»؛ این آخرین آمار از درختان چنار به جای مانده از خیابان ولیعصر است. تهران در آخرین روزهای سال 96 با چنارهای 78 سالهاش خداحافظی میکند و سال 97 را با 400 یا 700 اصله چنار نوپا آغاز خواهد کرد، چنارهایی که آن طور که کارشناسان معتقدند نمیتوانند سالهایی زیادتر از همنوعان شان در تهران دوام آورند. شرایط زیست محیطی تهران در سالهای آینده شاید سختتر از گذشته باشد و قطعا درختان چنار رنجورتر از گذشته خواهند بود. گزارههایی که ردیف کردنشان در کنار هم سبب میشود این سوال مطرح شود که آیا درختان چنار میتوانند باز هم مناسبترین درختان برای تهران باشند؟
روزنامه «اطلاعات» در یادداشتی با عنوان «درختکاری در آپارتمان» می نویسد: خانه هایمان آنقدر کوچک شده که اگر حیاط هم داشته باشیم به قول داستان میهمان ناخوانده اندازه یک غربیل است! با این فضاهای کم شاید فکر کنید روز درختکاری شامل ما نمیشود اما اشتباه میکنید. همیشه راهی پیدا میشود. قدیم ترها خانهها پر از درخت و باغچههای پرگل بود و شهرها پر از باغ. شهر و مردمانش راحت نفس میکشیدند. بدون آلودگی هوا، بدون گرد و غبار. اما امروز زندگی ما و شهرهایمان شباهتی به آن روزها ندارد. همین مسأله نشان میدهد درختکاری چقدر مهم است و چرا باید به آن بیشتر اهمیت دهیم. کارکرد درخت فقط زیبایی حیاط و خیابان نیست؛ از سویی حاصلخیزی خاک را 30 درصد افزایش میدهد و از سوی دیگر باعث کاهش 33 درصدی آلودگی هوا میشود چون آلودگی CO2 را 56 درصد کم میکنند و تامین اکسیژن را 79 درصد بیشتر میکنند. فرسایش خاک هم که حیات شهرها و مردم را تهدید میکند با درختان 62 درصد کم میشود. جالب است بدانید که حتی سطح آبها هم 41 درصد بیشتر میشود آن هم در روزگاری که با کم آبی مواجهیم.
در ادامه این یادداشت که به قلم یگانه خدامی نگاشته شد، می خوانیم: حالا نوبت کاشتن نهال است. ابتدا باید گودالی حفر کنید. به اندازهای که ریشهها در هم پیچ نخورد. وقتی نهال را در گودال قرار دادید در آن خاک بریزید و آن را با لگد فشار بدهید پس از آن اطراف گودال را برای آبیاری به صورت حوضچه آماده کنید. نهال باید به اندازهای که در نهالستان در خاک بوده است در خاک داخل گودال قرار گیرد و این را از روی رنگ قسمت یقه گیاه (فاصله ریشه و ساقه اصلی) میتوانید به خوبی تشخیص دهید. یکی از مهمترین نکاتی که باید به آن توجه کنید کم آبی است. در شرایطی نیستیم که بتوانیم زیاد به درختان آب بدهیم و بسیاری از شهرها و مناطق دچار خشکسالی هستند. برای همین باید نهالهایی انتخاب کنید که مقاوم به کم آبی هستند و بیشترین سازگاری را با کمبود آب،گرما و نامناسب بودن خاک دارند. درختهایی چون زبان گنجشک،کاج در تهران، ارغوان، سرو خمرهای، عرعر، بادامک در ارتفاع کمتر از 2000 متر از سطح دریا، کاج سیاه در مناطق ییلاقی (سردسیر)، سرو نقرهای در مناطق قشلاقی (گرمسیر)، داغداغان در مناطق ییلاقی و معتدل، کاج توپی، کاج بروسیا، سنجد،زیتون، ارژن در مناطق ییلاق، پیرکانتا، زرشککلیه مناطق ایران، اکالیپتوس، زالزالک، راناس، شن، بادام آمارا، سیاه تنگرس و کیکم در مناطق ییلاقی و بنه.
** شهرآورد هشتاد و شش؛ پیروزیِ استقلال
بازی استقلال و پرسپولیس، بازی سنتی فوتبال ایران محسوب می شود که معمولاً از حساسیت زیادی برخوردار است و گاهی مشکلاتی را هم به وجود میآورد. دو تیم پرسپولیس و استقلال روز پنجشنبه 10 اسفند به دیدار هم رفتند که پرسپولیس با 57 امتیاز شش هفته مانده به پایان لیگ، تا قهرمانی خود را مسجل کند، اما گل پیروزی استقلال در دقیقه 44 به ثمر رسید و اینگونه فصل دربی هشتادو شش بسته شد.
روزنامه «اعتماد» با درج یادداشتی با عنوان «فراتر از برد دربی» می نویسد: گاهی یک اتفاق، یک نفر یا یک ماجرا میتواند سرنوشت را تغییر دهد. این تغییر در فوتبال گاهی بیش از اندازه رخ میدهد که باعث تعجب میشود. چگونه است که یک مربی، یک تیم بازنده را تحویل میگیرد و با همان ترکیب میتواند تحولات متعددی را ایجاد کند؟ شرایط این روزهای استقلال تعبیر همین است. آنچه طی 3 ماه برای استقلال رخ داد، چیزی جز فرش و عرش نیست. 3 ماه پیش استقلال با منصوریان در بدترین شرایط روحی و جدولی چند سال اخیر خود بود. این تیم با هر تلنگری افت میکرد و هر حمله رقیب میتوانست تیم و هواداران را آشفته کند اما ناگهان شفر آمد و یک تیم ناامید و آشفته را متحول کرد. چیزی که شاید خوشبینترین هواداران و مدیران تیم هم به این زودی متصور نبودند.
در ادامه این یادداشت که به قلم رضا سالار نگاشته شد، می خوانیم: اما آنچه در داخل و خارج زمین استقلال میبینیم یک تحول اساسی است که نشان از مدیریت منظمی میدهد؛ همان چیزی که در دوران منصوریان استقلال عاری از آن بود. مگر این بازیکنان همانی نیستند که منصوریان انتخاب کرده بود؟ پس چرا بازیکنان شفر توانستند و بازیکنان منصوریان نتوانستند؟ تغییر حضور بازیکنان در ترکیب استقلال در فاصله حضور دو مربی کم بود. حتی جایگزینی حسینی به جای رحمتی را هم نمیتوان کامل به نام شفر نوشت. اما آنچه باعث این تحول شد، نوعی تغییر نگاه به نحوه بازی و مدیریت تیم است.
روزنامه «آرمان» با انتخاب یادداشتی با عنوان «اینفانتینو به ایران خوش آمدی!» که به قلم بهمن فروتن نگاشته شد، آورده است: دربی این فصل را از چند منظر مختلف بررسی میکنم. حضور رئیس فیفا و بهترین گلزن فوتبال زمان ما در دربی پایتخت و ملاقات با رئیس جمهور و گذری بر ایران حائز اهمیت است. در هفتم بهمن 1971 یعنی 47 سال پیش به وسیله یک همهپرسی از مردان تصویب شد که زنان در سوئیس حق رای داشته باشند. این در حالی است که 10 سال قبل از این تاریخ در ایران و افغانستان زنان حق رای پیدا کرده بودند. یعنی 10 سال بعد از ما و افغانستان زنان در سوئیس حق رای به وسیله یک همهپرسی از مردان را یافتند. البته در همان سال 1971 همه زنان در سوئیس یکباره حق رای پیدا نکردند و این ماجرا تا 20 سال یعنی تا 27 نوامبر 1990 یعنی حدود 28 سال بعد به طول انجامید که در کانتون آپنسل اینرهودن مردها اجازه دادند که زنان این کانتون هم رای دهند. الان اینفانتینو به ایران آمده و در استادیوم صدهزار نفری که همه مردها نشستهاند، دربی را تماشا میکند.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: اما استقلال بهاندازه یک گل بهتر بود. برای اینکه آنها این انگیزه را داشتند که نمیتوانند قهرمان شوند. یک بازی جام حذفی دارند که معلوم و مشخص نیست که از پیش برنده باشند. بنابراین بازی حیثیتی است و دربی قبل را هم که باخته بودند و به هر حال انگیزه خیلی بیشتری از پرسپولیس برای بردن داشتند. به همین دلیل دست به یک پرس 70 دقیقهای در تمام نقاط زمین زدند. 20 دقیقه خسته شدند که در آن 20 دقیقه پرسپولیس به دروازه حریف حمله کرد ولی در عین حال پرسپولیس نشان داد که در مقابل پرس یک مقدار ضعف دارد که برانکو برای مسابقات آسیایی باید این ضعف را برطرف کند. اما در این بازی آنچه یک کارشناس میتواند ببیند اینکه استقلال زور بیشتری برای این برد مصرف کرد. باید گفت که عواقب ریکاوری درست پزشکی-ورزشی و مراقبتهای پزشکی از بازیکنان و شیوه زندگی بازیکنان ما حرفهای نیست. از این نظر برای استقلال نگرانم که در دو، سه بازی آینده دسته A بقیه تیمها تعطیلی دارند و تراکتور، استقلال و پرسپولیس هستند که درگیر این بازیهای آسیاییاند. ولی شفر از فوتبال کاملا حرفهای آمده و چقدر زورش میرسد که این ریکاوری درست انجام شود، برای بازیهای بعدی مهم است. مطمئنم در بازیهای بعدی پرسپولیس چون انرژی کمتری در این بازی مصرف کرده، میتواند نتایج بهتری بگیرد. وقتی غفوری را میبینیم که برای این بازی چقدر زحمت کشید و حالا باید در دو بازی آسیایی هم واقعا همین قدر زحمت بکشد، فکر میکنم تیم استقلال نیاز به مراقبتهای ویژه پزشکی دارد. مساله سوم هم با اینکه میگویم این بازی بد بود اما یک بازی پرشکوه بود.
روزنامه «ایران» با انتخاب یادداشتی با عنوان « شفر پیرو مکتب «گواردیولا»» می نویسد: استقلال در دربی 86 از عامل مهمی برخوردار بود و آن اعتماد به نفس بود، چیزی که پرسپولیس نداشت. شاید آنها با خودشان فکر میکردند که بازی را میبرند و جشن قهرمانی میگیرند و این موضوع به آنها استرس وارد کرده بود. البته اینها همه حدس و گمانهایی است که خیلی نمیشود به آن استناد کرد. اما آنچه در داخل زمین مشخص بود، اینکه نیمه اول کاملاً به استقلال تعلق داشت. این جریانی است که برای اولین بار توسط گواردیولا جرقهاش در فوتبال زده شد و حالا تأثیرات خود را در فوتبال ما هم میگذارد. او زمانی که سرمربی بارسلونا بود، گفته بود که اگر یک روزی نتوانم قدرت مالکیت توپ را در تیمم اجرا کنم، مربیگری را کنار میگذارم. این به آن معناست که اساس موفقیت یک تیم، گرفتن توپ از حریف و مالکیت آن است. چرا که حریف بدون توپ، خطرناک نیست.
در ادامه این یادداشت که به قلم امیر حاج رضایی کارشناس فوتبال نگاشته شد، آمده است: به این ترتیب، نیمه اول در اختیار استقلال بود و آنها قبل از اینکه در پایان نیمه اول گل بزنند، باز هم فرصتهایی داشتند که از دست دادند اما در مقابل، پرسپولیسیها پاسهای اشتباه میدادند و به عنوان مثال شجاع خلیلزاده 9، 8 پاس غلط در نیمه اول داد. این موضوع، بخصوص در خط میانی مشهود بود. اما شفر روی این مهم کار کرده بود و بازیکنانش میدویدند و این نشان میداد که او از مکتب گواردیولا پیروی میکند. بخصوص وقتی که در صحبتهایش میگفت بازیکنان پرسپولیس زیر توپ میزدند. نکته دیگر این که استقلال در این بازی طراح داشت. سرور جپاروف، درها را برای استقلال باز میکرد. شاید پرسپولیسیها بگویند مسلمان پاسور خوبی است اما سطح جپاروف خیلی بالاتر است و استقلال در هافبک دفاعی هم بهتر عمل کرد. پرسپولیس در نیمه دوم ترمیم شد و این ناشی از طبیعت مسابقه بود اما استقلال در این نیمه هم توانست خود را حفظ کند. برانکو در مصاحبهاش گفته من با تیمم زندگی میکنم و میدانم چه بازیکنی آماده هست یا نه. او تصمیم نداشت ببازد و برای همین ترکیب تیمش را 60 به 40 دفاعی چید اما باید این را به یاد آورد که تیم او دو سال پیش با تفاضل قهرمان نشد. در لیگ قبل قهرمان شد و حالا هم در آستانه قهرمانی است. در کل، پرسپولیس نسبت به بازیهای قبلیاش، ضعیفتر بود اما باید به این نکته توجه داشت که این تیم قهرمان ایران است و خیلی باید اتفاقهای عجیبی بیفتد که در این فصل قهرمان نشود.
*گروه اطلاع رسانی
پژوهشم**9117**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۴۹۰۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حریم عمارت خسروآباد سنندج بازنگری شود
مدیرکل ثبت آثار و حفظ و احیای میراثمعنوی و طبیعی کشور ضمن بازدید از محدوده عمارت خسروآباد سنندج اظهار کرد: اجرای ضوابط اختصاصی حریم بناهای تاریخی یکی از نکات حائز اهمیت در حفظ و نگهداری بافتهای تاریخی است.
علیرضا ایزدی با اشاره به لزوم همکاری دستگاههای مربوطه بهویژه شهرداری سنندج در خصوص بازنگری حریم عمارت خسروآباد سنندج عنوان کرد: امیدواریم با اعمال اصلاحات و بازنگری، عرصه و حریم قانونی آثار حفظ شود.
عمارت قاجاری خسروآباد در سنندج که با شماره ۱۴۹۱ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده بنایی واجد ارزشهای معمارانه است که به دلیل باغ و بنا در کنار هم از اهمیت ویژهای برخوردار است.
باشگاه خبرنگاران جوان کردستان سنندج