معلولیت شهر در خدمترسانی به توانیابان/از کمک به همنوعان خودم لذت میبرم+تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۵۱۸۹۳۴
محسن مشایخی توان یاب خمینی است که علاوه بر کسب رتبه های کشوری، توانسته با تلاش و پشتکار به توان یابان خمین نیز یاری برساند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از خمین نیوز؛ معلولیت، واژهای است که بیشتر در ذهن انسان ها به معنای ناتوانی است که میتواند مشکلاتی برای فرد معلول ایجاد کند، اما معلولان در سرتاسر دنیا، بارها این را به اثبات رساندهاند که معلولیت مانع پیشرفت انشان نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محسن مشایخی، مدیرعامل موسسه روانآسا یکی از توان یابان خمینی است که توانسته بر مشکلات جسمی خود غلبه و به افرادی شبیه خود کمک کند و عصای نابینایان، ویلچر معلولان و صدای ناشنوایان شود.
در ادامه گفتو گویی صمیمی با مدیرعامل روانآسا خواهیم داشت.
سلام. خودتان را معرفی کنید.
محسن مشایخی یکی از توانیابان شهرستان خمین هستم که در اسفندماه سال ۶۲ در خمین متولد شدم.
در سه سالگی دچار بیماری شده و در ۱۵ سالگی توان راه رفتن را از دست دادم و از آن زمان هم بر روی صندلی چرخدار نشستم.
چطور با معلولیت خود کنار آمدید، در حالی که نوجوانی سن بحرانی است و معلولیت هم به نوعی آغاز بحران در زندگی است؟
زمانی که ویلچرنشین شدم، شور و شادی دوران نوجوانی را داشتم و به دلیل حمایتهای بدون ترحم خانواده و همراهی دوستان خوبی که داشتم، معلولیت را به راحتی پذیرفته و با مشکلات چندانی مواجه نشدم. البته با بالارفتن سن متوجه شدم که بعضی کارها، احساسها و آرزوها برای من قابل دستیابی نیست و حسرت داشتن آنها برای همیشه همراه من خواهد ماند، اما اجازه ندادم این حسرتها مانع پیشرفتم شود.
بعد از پایان تحصیلات دبیرستان در رشته زبان انگلیسی دانشگاه پیام نور خمین مشغول به تحصیل شدم. در این مقطع دانشجویان و اساتید برخورد مناسبی با من داشتند و با وجود همکلاسیهای بسیار خوب، به راحتی توانستم تحصیلاتم را به پایان برسانم.
به نظر شما بین واژههای معلول و توانیاب کدام یک باید استفاده شود؟
واژه معلول در جامعه رایج است، هرچند واژه جالب و زیبایی برای توصیف این افراد نیست. به پیشنهاد جامعه معلولان کشور، واژه توانیاب جایگزین این واژه شده و چه خوب است که رسانهها نیز از واژه توانیاب استفاده کنند تا در جامعه نیز رایج شود.
نظرتان درباره شعار «معلولیت محدودیت نیست» چیست؟
این جمله یک شعار بیمعنی است، چراکه معلولیت محدودیت است، اما با توجه به نوع معلولیت، این محدودیت نیز متفاوت میشود. در واقع فرد معلول دچار نقص است که این نقص او را محدود میکند، اما او باید به دنبال شکوفا کردن تواناییهای دیگر خود باشد تا نقص خود را کمرنگ کند یا بپوشاند.
به عنوان مثال اگر من مشکلی در راه رفتن دارم، اما عملکرد ذهنی و فکری من برای مدیریت و اداره یک مرکز بسیار بالا است. پس این هنر ما است که با شناخت و برجستهسازی تواناییهای خود میتوانیم از محدودیتها عبور کنیم.
یکی از جملههایی که از افراد سالم زیاد شنیده میشود، این است که معلولان را درک میکنند، در صورتی که این جمله نیز نادرست است چراکه هیچگاه فرد سالم نمیتواند یک معلول را درک کند. در واقع مانند این است که به کسی که سرماخوردگی دارد و حس چشایی و بویایی او ضعیف است، مدام بگوییم تو را درک میکنیم. اما واقعیت این است که یک انسان سالم در شرایط یک بیمار نیست و مشکلات او را ندارد.
راهاندازی موسسهای برای کمک به توانیابان چگونه به فکر شما رسید؟
در سال ۸۶ که برای اولین بار جامعه معلولان در شهرستان خمین راه اندازی شد، بنده افتخار این را داشتم که دو سال رئیس این جامعه در شهرستان باشم. بعد از مدتی احساس کردم کار کردن برای افرادی شبیه خودم بسیار لذتبخش است، به همین دلیل تصمیم گرفتم با تاسیس یک مرکز بهصورت رسمی و گسترده به همنوعان خود کمک کنم که در سال ۸۸ موسسه روانآسا را تاسیس و سال ۸۹ به صورت رسمی شروع به کار کردم.
کمی درباره فعالیتهای موسسه توضیح بدهید.
قبل از پاسخ باید تاکید کنم که فعالیتهای بهزیستی بسیار گسترده است و بیش از ۱۵۰ خدمت در حوزههای پیشگیری، اجتماعی و توانبخشی به مددجویان و آحاد جامعه ارائه میشود.
اولین برنامه موسسه نیز اجرای طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه (CBR) بوده که بر اساس این برنامه، موسسه به شناسایی معلولان روستایی برای ارائه خدمات بهتر اقدام میکرد. سپس موسسه وارد حوزه پیشگیری شد و در این حوزه برنامههای متنوعی اجرا کرد که میتوان به برنامه پیشگیری از تنبلی چشم کودکان سه تا شش سال اشاره کرد. البته این برنامه با پرداخت کمترین هزینه توسط مردم انجام میشود که تاثیر مهمی در پیشگیری از نابینایی در بزرگسالی دارد.
آموزش مهارتهای زندگی برای خانوادهها، آموزشهای قبل از ازدواج برای دختران و پسران جوان و پیشگیری از اعتیاد با برنامه اجتماعمحور، از دیگر خدماتی است که موسسه به عموم مردم در حوزه پیشگیری ارائه داده است.
چند نفر از مددجویان بهزیستی تحت پوشش موسسه شما هستند و چه نوع خدماتی به آنها ارائه میشود؟
هم اکنون فعالیت موسسه بر حوزه توانبخشی متمرکز است که ۴۵۰ نفر از مددجویان بهزیستی را تحت پوشش داریم و خدماتی را که برای ما طبق دستورالعملهای بهزیستی تعریف شده است، به آنها ارائه میدهیم.
یکی از اهداف مهم موسسه استقلال مالی توانیابان است که در این زمینه وامهای اشتغال با کارمزد پایین در اختیار متقاضیان قرار میگیرد.
معرفی توانیابان به واحدهای تولیدی که کار آنها متناسب با وضعیت فرد توانیاب باشد، حمایتهای بیمهای، آگاهسازی توانیابان در خصوص فرصتهای شغلی، آموزش اشتغال پایدار، حمایتهای درمانی، حمایت در خصوص تهیه وسایل توانبخشی، تهیه وسایل خاصی مانند ویلچر، سمعک، عصا و دیگر وسائل و توزیع بر اساس اولویتبندی درخواستها، ارائه مشاورههای شغلی و تحصیلی به مددجویان، از جمله اهداف این موسسه است.
به عنوان مدیرعامل، وضعیت موسسه را چطور ارزیابی میکنید؟
ما تلاش کردیم تا در موسسه نظم و دقت بالایی داشته باشیم، همچنین نسبت به ارائه خدمات و پاسخگویی به مراجعان سرعت عمل خود را به بالاترین سطح ممکن برسانیم.
مددکاران موسسه سه سال متوالی است که بهعنوان برترین مددکاران بخش غیر دولتی بهزیستی شهرستان خمین انتخاب میشوند. همچنین در حوزه پیشگیری در سال ۹۴ به خاطر اجرای برنامه کارزار رسانهای «شیشه» موفق به دریافت تقدیر نامه از طرف معاونت پیشگیری بهزیستی کشور شدیم و در سال ۹۳ نیز به دلیل اجرای موفق برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه (cbr) یکی از مراکز برتر استان شدیم.
به نظر شما مهمترین مشکل توانیابان در سطح کشور چیست؟
نخستین شرط حضور افراد توانیاب در جامعه، مناسبسازی محیط شهری است، اما ورود این افراد برای انجام فعالیتهای اداری در دستگاههای اجرایی مشکل یا غیرممکن است. در حال حاضر رمپهای ساخته شده در معابر شهری نیز قابل استفاده نیستند.
در طرحها و پروژههای عمرانی و ساختمانها، باید توجه جدی به وضعیت توانیابان و افراد کمتوان جسمی انجام بگیرد، تا این بخش جامعه نیز بتوانند از فضاهای عمومی شهر حداکثر استفاده را داشته باشند.
وقتی یک توانیاب نمیتواند از پل استفاده کند یا وارد پارک شود، به این معنی است که شهر معلولیت دارد، چراکه قادر نیست این امکانات را که حق شهروندان است، در اختیار آنان قرار دهد.
با توجه به اینکه شهرستان خمین توانیابان بسیاری دارد، آیا شهر خمین پذیرای این افراد هستند؟
جامعه ما به دلیل نداشتن آگاهی پذیرای فرد توانیاب نیست و تردد تعداد انگشت شماری از توانیابان در سطح شهر گویای این حقیقت تلخ است. البته امروز وضعیت این قشر از جامعه نسبت به گذشته بسیار بهتر شده و نگاه جامعه به افراد توانیاب تغییر کرده است، اما هنوز هم واکنشهای بسیار نامناسب و ناراحت کنندهای از شهروندان در برخورد با فرد توانیاب مشاهده میشود.
متاسفانه ما در موارد بسیاری شاهد آن هستیم که اشخاص از سر دلسوزی با دیدن یک فرد نابینا، یا فردی که روی ویلچر نشسته میگویند: «خداوند او را شفا دهد» یا «خدایا شکرت». در حالی که این افراد دعاگو میتوانند در جایی که فرد توانیاب حضور ندارد دعا کنند یا وقتی به مکان زیارتی میروند برای شفای او دعا کنند نه در حضور آن توانیاب. این امر به شدت موجب ناراحتی میشود. چراکه توانیاب دائما در ذهن خود تفاوتش با دیگران را احساس و مرور میکند که این خود معضلات روحی و روانی بسیاری را به دنبال دارد.
توانیابان این سوال را از خود می پرسند که اگر از خانه خارج شوند به عنوان شهروند از طرف جامعه پذیرفته میشوند یا خیر؟ اما بدانند که باید با حضور در جامعه و با تحصیل و اثبات توانمندیهای خود مطالباتشان را از جامعه بخواهند.
عملکرد مسئولان در مناسبسازی شهر چطور بوده است؟
فعالیتهای خوبی در زمینه مناسبسازی معابر انجام شده و بسیاری از مسئولان نیز دوست دارند که در این زمینه کار کنند، اما نکته مهمی که در مناسبسازی مورد غفلت واقع شده، این است که هیچگاه از یک فرد توانیاب ویلچرنشین یا عصا به دست نپرسیدهاند که آیا این رمپ یا پل ساخته شده برای شما مناسب است یا خیر؟
برای این مناسب سازیها هزینههای بسیاری شده است اما به درد توانیاب نمیخورد؛ مانند رمپهای اداره آموزش و پرورش خمین و یا انتهای خیابان آزادی که فقط سطح را شیبدار کردهاند.
رئیس یا کارمند بعضی اداراتی که به صورت طبقاتی هستند یا قابلیت ساخت رمپ در آنجا وجود ندارد، با حضور در طبقه پایین یا در ورودی، کار توانیاب را راه میاندازند که این رفتار قابل ستایش است.
جدولهای عبور آب در کوچهها برای افراد سالم نامناسب است چه برسد به افرادی که با ویلچر میخواهند عبور و مرور کنند که حتی یکی از بانوان ویلچری درون یکی از این جدولها افتاده بود.
برای مناسبسازی نیاز به هزینههای میلیونی و جلسات متعدد نیست، زیرا اگر نظر توانیابان پرسیده شود، این کارها خیلی بهتر انجام میشود.
محل عبور افراد ویلچری در پارکها نیز فقط در فصول سرد سال باز است در صورتیکه فرد توانیاب هم مانند افراد سالم نیاز دارد در تابستان همراه خانواده و دوستان به پارک برود.
در خمین مگر چند پارک مهم وجود دارد که همیشه جلوی رمپ پارک شهید بهشتی بسته است و معلوم نیست که این رمپ برای چه کسی ساخته شده است.
وقتی مناسبسازی درست انجام شود، توانیاب نیز راحتتر میتواند در جامعه حضور یابد. افراد جامعه هم درک میکنند که توانیابان نیز جزئی از افراد جامعه هستند و حق استفاده از امکانات موجود را دارند.
راهکار شما به عنوان یک توانیاب برای حل این مشکلات چیست؟
از نظر من نیاز است که درباره توانیابان و نحوه ورودشان به جامعه آگاهیسازی بیشتری صورت بگیرد تا رفتار درست با این افراد به صورت یک فرهنگ شکل بگیرد.
پیشنهاد ما این است که از سطوح پایین آموزشی یعنی مهدهای کودک، شناخت توانیاب شروع شود، زیرا با این آموزشها و شناخت صحیح، افراد جامعه در بزرگسالی نگاه بهتری به فرد توانیاب خواهند داشت. برگزاری جلسات متعدد در دانشگاهها با حضور توانیابان نیز بسیار موثر است،چراکه محیط دانشگاه مرکز تولید علم و فرهنگ است.
آیا برای حل مشکلات توانیابان باید به بهزیستی بسنده کرد؟
خیر، همانطور که در ابتدای صحبتهایم گفتم بهزیستی فعالیت بسیار گستردهای دارد و برای تحقق اهداف خود به خصوص اهداف بلندمدت نیاز به حمایت دارد. نیازمندان بسیاری تحت پوشش بهزیستی هستند، آگاهسازی مردم درباره اهمیت اینکه باید در کنار بهزیستی باشند و خود را مانند بالهای این نهاد حمایتی بدانند، ضرورت دارد.
الگوهای موفق از میان توان یابان در خمین برای معرفی وجود دارند؟
بله. خانم کارگر استاد دانشگاه است، خانم مجدی با اینکه توانیاب روشن دل هستند، اما معلم و شاعر برجسته کشور اند. آقای خسروی شاعر برجسته کشور، خانم سیف ترانهسرا و همچنین نمایشنامه نویس و بازیگر تئاتر، خانم احمدی نقاش و شاعر، این افراد نمونههای اندکی از توانیابان موفق شهرستان هستند که تواناییهای خود را به اثبات رساندهاند.
از موفقیتهای خود بگویید؟
با وجود اینکه توانیاب هستم اما تلاش کرذهام تا فرد موفقی باشم. کسب مقام سوم مسابقات تیمی پینگ پنگ کشور و دریافت مدال برنز و انتخاب بنده به عنوان جوان موفق و برتر شهرستان و دریافت تقدیر نامههای متعدد، نشان میدهد که توانستهام تواناییهایم را بشناسم و از آنها به درستی استفاده کنم.
عوامل متعددی مانند لطف و محبت همیشگی خدا، حمایت و همراهی خانواده، کمک دوستان، حمایتهای اداره بهزیستی، مهمتر از همه اراده، تلاش و پشتکار خودم در این موفقیت دخیل هستند.
جمله آخر؟
در دنیا هیچ بن بستی وجود ندارد، یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۵۱۸۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرلشکر باقری: جوانان بسیجی مایه فخر و مباهات کشور هستند
به گزارش گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا، سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری در پیامی به مناسبت ۱۷ اردیبهشت و گرامیداشت سالروز تأسیس سازمان بسیج سازندگی به فرمان مقام معظم رهبری نوشت: بسیج شجره طیبه انقلاب اسلامی است که به تدبیر بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام راحل عظیمالشأن بنیان نهاده شد؛ سازمانی مردمی که در برهههای خطیرِ بیش از چهار دهه عمر با برکت انقلاب اسلامی خدمات بیشماری را در عرصههای مختلف، از حضور خالصانه در دفاع مقدس تا عرصه خدمترسانی به محرومان جامعه و سازندگی به نظام مقدس جمهوری اسلامی و میهن اسلامی تقدیم کرده است.
وی یادآورشد: ۱۷ اردیبهشت؛ سالروز تأسیس سازمان بسیج سازندگی به فرمان مقام معظم رهبری است که فرمودند: «این کارِ اردوهای هجرت و حرکت عظیم بسیج سازندگی یکی از برکاتش خدمترسانی است که میلیونها نفر از این خدمت شما به صورت مستقیم بهرهمند میشوند».
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بیان کرد: از اینرو فرصت را غنیمت شمرده و سلام، خدا قوت و ارادت قلبی خود را به جوانان بسیجی در گروههای جهادی که مایه فخر و مباهات کشور هستند، تقدیم میکنم.
انتهای پیام/