بهشت های کوچک ناشناخته شهر، جایی که ترس ها و شوق های کودکان به رسمیت شناخته می شود
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۵۴۸۹۱۴
به گزارش امتداد به نقل از خبرگزاری علم و فناوری از چهارمحال و بختیاری، برخی شیوه های تربیتی ناصحیح و تمایلات ذاتی آنان در کودکی موجب می شود تا این کودکان در بزرگسالی نیز با مشکلاتی مواجه شوند. ریشه بسیاری از رفتارهای بزرگسالی به همان دوران کودکی باز می گردد. حتی نظام آموزشی ما نیز گریبان گیر برخی از تفکرات و شیوه ای تدریس غیر اصولی برای کودکان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سمانه ریاحی، کارشناسی ارشد شیمی و مدیر مدرسه طبیعت آلمون شهرکرد، در گفت و گو با گزارشگر خبرگزاری علم و فناوری اظهار داشت:
نگاه غالب در جامعه ما به گونه ایست که تمایلات و شوق های کودکان را به رسمیت نمی شناسد.
وی تاکید کرد: این تفکر غالب که نتیجه انقلاب صنعتی است بر جامعه و نظام آموزش و پرورش کشور ما نیز حاکم می باشد. چنین دیدگاهی نظام آموزشی ما را به یک کارخانه تبدیل کرده است که یک ورودی مشخص و خروجی مشخص خواهد داشت. در این صورت تفاوت کودکان ما در این ساختار آموزشی شناخته نمی شود.
سمانه ریاحی مدید مدرسه طبیعت آلمون
وی افزود: دیده نشدن نیازهای ذاتی کودکان موجب بروز افسردگی در آنان می شود، این روزها کم حرفی، گوشه گیری و اضطراب در میان کودکان ما بیداد می کند، زیرا تمایلات واقعی آنها دیده نمی شود و فرزندان ما به وسایلی تبدیل شدند که به دلخواه بزرگترها شکل داده شوند، این در صورتی است که انسان به عنوان تعریفی فراتر و والاتر از این نگرش ماشینی دارد.
ریاحی با اشاره به اینکه در تفکر مدرسه طبیعت، فعالیت اصلی کودکان «بازی کردن» قلمداد می شود، تصریح کرد: ولی در نگاه غالب جامعه، بازی را خوش گذرانی قلمداد می کند که نه به عنوان یک اصل بلکه به عنوان یک امر حاشیه ای در نظر گرفته می شود.
وی افزود:
سن کودکی که 3 تا 12 سالگی هست بهترین زمان برای این است که کودکان بازی کنند و از طریق بازی کردن یاد بگیرند.
برای همین تفکر و دیدگاه مدرسه طبیعت، تقریبا آموزش مستقیم را رد می کند. ما در مدرسه طبیعت، معتقدیم که کودکان را باید علاقمند به دانستن کنیم نه اینکه آن ها را در معرض حقایقی از پیش تعیین شده قرار دهیم که هنوز هیچ گونه آمادگی برای هضم آن ها ها ندارند و این دقیقا همان اتفاقی است که در مدارس و کلاس های در بسته ما می افتد.
این مدیر مدرسه طبیعت اظهار داشت: با وجود این همه مشکلاتی که در نظام آموزشی ما وجود دارد نیاز به یک تولد دوباره برای آن احساس می شود. از طرفی ما اعتقاد داریم وقتی که ارتباط کودک با عناصر طبیعت از بین برود -که همان اتفاقی است که در زندگی های مدرن و آپارتمان نشینی های امروزه ما در حال رخ دادن است و جایگزین شدن کامپیوتر، تبلت موبایل به جای ارتباط کودک با عناصر طبیعت که میزان قابل توجهی از وقت آن ها را پر کرده است- چطور انتظار داریم که فرزندانمان وقتی در بچگی هیچ علقه ای به طبیعت ندارند، وقتی بزرگ شدند و از دانشگاه فارغ التحصیل شدند، عشق علاقه به طبیعت و محیط زیست برایشان وجود داشته باشد؟ وقتی که بزرگ می شوند و به جامعه وارد می شوند، به یک شکارچی تبدیل نشوند؟ و یا اینکه به انسانهایی تبدیل نشوند که وقتی به طبیعت وارد می شوند طبیعت از دستشان آسایش نداشته باشد؟! بخشی از مشکلات محیط زیستی و منابع طبیعی که این روزها گریبان گیر کشور ما شده است به خاطر تغییرات اقلیم می باشد، اما بخشی از آن نیز به رفتارهای ناصحیح در جامعه ما باز می گردد که تغییر این رویه به ترویج فرهنگ نیاز دارد. فرهنگ صحیح نیازمند زمینه سازی و نهادینه کردن آن در تربیت افراد از دوران کودکی است. هیچ یک از این تغییرات به یکباره به وقوع نمی پیوندد و بهترین زمان برای یادگیری، دوران کودکی است که در مدارس طبیعت فضا و شرایط امن برای برقراری ارتباط کودک با عناصر طبیعت تامین می شود.
دانه خوری پرندگان موجود در فضای مدرسه طبیعت آلمون
مدارس طبیعت در ایران کی و چگونه آغاز بکار کردند؟
این کارشناس مدرسه طبیعت بیان داشت: اولین مدرسه طبیعت کشور با عنوان مدرسه طبیعت “کاوی کنج ” در سال ۱۳۹۴ و در شهر مشهد تاسیس شد. آقای عبدالحسین وهاب زاده که پیاده کننده ایده مدرسه طبیعت در کشور هستند. این مدارس از جانب دفتر مشارکت های مردمی سازمان محیط زیست مورد حمایت واقع شده اند و ارگان متولی مدارس طبیعت اداره محیط زیست می باشد که مجوز های آنها را نیز صادر می کند. تفاهم نامه ای هم با اداره منابع طبیعی شکل گرفته است. در حال حاضر حدود 70 مدرسه طبیعت در کل کشور تاسیس شده اند.
هدف شما از تاسیس یک مدرسه طبیعت چه بود؟
سمانه ریاحی، مدیر مدرسه طبیعت آلمون گفت: زمانی که با مدرسه طبیعت و اهداف آن از زبان آقای دکتر عبدالحسین وهاب زاده که پیاده کننده ایده مدرسه طبیعت در کشور هستند از نزدیک آشنا شدم، بیش از پیش برای وجود چنین محیط هایی برای کودکان کشوراحساس نیاز کردم. سپس دوره های آموزشی را در خصوص تاسیس و مدیریت مدرسه طبیعت گذراندم و همراه با تجربه ای که از زندگی در یک کشور اروپایی و ارتباط نزدیک با مدارس آنها داشتم، تصمیم گرفتم که در زادبوم خودم نیز یک مدرسه طبیعت تاسیس کنم.
سوال بنیادین اینجاست که چرا به دنبال برگرداندن و زنده کردن طبیعت برای بچه ها هستیم؟
ریاحی خاطر نشان کرد: نگاه غالب به کودکان در جامعه ما بدین صورت است که کودک به صورت یک لوح محفوظ در نظر گرفته می شود و چنین نگرشی بر این اعتقاد است که کودک انسان بدون هیچ گرایش و تمایلی و بدون اینکه از خود چیزی داشته باشد، به دنیا می آید. سپس با گذشت زمان در معرض حقایقی قرار می گیرد که توسط والدین، آموزش دهنده ها، و جامعه به او عرضه می شود و به صورت اکتسابی مواردی را کسب می کند و در نهایت به یک فرد مورد نیاز جامعه تبدیل می شود. وی در ادامه گفت: در این نگاه تمایلات بشری دیده نمی شود، اما نگاه و تفکری که در پس پرده مدرسه طبیعت نهفته است؛ تفکر و نگاه زیست شناسانه است که گذری به گذشته بشریت دارد. در این نگرش گفته می شود که کودک انسان یک لوح محفوظ نیست بلکه هر کودک با یک سری تمایلات و نیاز های ذاتی به دنیا می آید، در معرض تجارب والدین قرار می گیرد و این تمایلات ذاتی با تجارب والدین تلفیق می شود، مواردی را هم اکتساب می کند و نهایتا به یک موجود دیگر تبدیل می شود.
ریاحی ضمن انتقاد از نظام آموزشی قالب در کشور تصرح کرید: افراد منحصر بفرد هستند با ویژگی هایی که خاص خودشان می باشد. همانطور که هیچ دو انسان کاملا شبیه بهم را نمی توانید پیدا کنید پس هیچ دو کودکی هم کاملا شبیه به هم نیستند. با این همه تفاوت چرا کودکان ما در کلاس های درس در کنار هم آموزش های یکسان و شرایط یکسانی را تجربه می کنند؟
این فعال عرصه مدرسه طبیعت مطرح کرد: در تفکر مدرسه طبیعت تمایل کودکانمان را به رسمیت شناخته می شود. به رسمیت شناختن ترس ها و شوق های کودکان موجب می شود تا قوه تخیل کودکان اجازه رشد پیدا کند. ما به این تخیل پر و بال می دهیم با آن همراه می شویم تا از قوه تخیل کودک به عنوان یک ابزار نیرومند برای هدف اصلی مان یعنی یادگیری کمک بگیریم.
قلعه کاوش
مدرسه طبیعت را چگونه تعریف می کنید؟ در چنین فضایی کودکان چه فعالیت هایی انجام می دهند؟
این مدیر مدرسه طبیعت گفت: مدرسه طبیعت، فضایی است که حتما در دل شهر واقع شده است و می تواند یک مرزعه و یا یک باغ باشد و در درجه اول یک فضای طبیعی امن برای کودکان است؛ چه به لحاظ وسایل و چه به لحاظ پرسنل.
قرار دادن حفاظ های چوبی در اطراف درخت هایی که شاخه های کوچک و آسیب رسان دارند.
مدرسه طبیعت، فرصت تعامل کودک با عناصر مختلف طبیعت از جمله آب، خاک، سرما، گرما و حیوانات را به صورت ایمن فراهم می کند. شعار ما در مدرسه طبیعت این است: ترس ها و شوق های بچه ها باید به رسمیت شناخته شوند.
وی در ادامه افزود:
بنابراین مدرسه طبیعت، فضایی ایجاد می کند برای کاوش های سرخوشانه و کنجاوانه که کودک در آن مسیر کاوش را طی می کند، تجربه می کند و به پاسخ پرسش هایش می رسد و در کل در مهارت های فردی و اجتماعی مفیدی را کسب می نماید.
ریاحی تاکید کرد: مدرسه طبیعت دارای چارچوب خشک ناشی از نظم منطقی موجود در مدارس عادی نیست و بی نظمی های ساختاری جهت نزدیک کردن آن به ساختار طبیعت در آن دیده میشود.
ما اعتقاد داریم بچه ها از ساختارهای خیلی چهارچوب دار و نظام مند دوری میکنند، آنها نیاز دارند که هیجانات و عواطف خودشان را تخلیه کنند که فضاهای کاملا نظام مند مانع از آن می شود.
سمانه ریاحی، کارشناس مدرسه طبیعت اظهار داشت: هر مدرسه طبیعت از بخش های مختلفی تشکیل شده است از جمله مزرعه صیفیجات، گیاهان و درخت کاری، مزرعه حیوانات، کاوش حشرات و کارگاههای مختلف. هریک از این قسمت ها به صورت هوشمندانه و با اهدافی در مدرسه تعبیه شده اند، برای مثال: “مزرعه حیوانات” مدارس طبیعت، فضای مناسبی است برای تخلیه هیجانات عاطفی کودکان. در این فضا حیواناتی انتخاب می شوند که بچه ها بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. روانشناسان معتقدند ارتباط برقرارکردن با حیوانات خانگی، انتخاب اسم برایشان و مراقبت از آنها باعث می شود که کودکان نحوه صحیح کنترل احساسات را بیاموزند این روش به خصوص برای کودکانی که به شدت عاطفی هستند، بسیار موثر است. متاسفانه کودکان زیادی به علت عدم سامان دهی و کنترل این عواطف ضربه های شدیدی می خورند که عواقب آن در بزرگسالی نیز گریبان گیر آنها خواهد شد.
لانه حیوان مزرعه
وی در ادامه گفت: در بخش مزرعه گیاهان، هرساله در روز درخت کاری مراسمی برگزار می شود که بچه ها هر نهالی را که میکارند اسم خودشان را روی تابلوی کوچکی کنار آن نصب می کنند و مراقبت از آن را عهده دار می شوند. همین کار باعث تقویت احساس مسئولیت در آنان می شود.
ریاحی تاکید کرد: در مدرسه طبیعت منابع به صورت محدود در اختیار کودکان قرار می گیرد تا قدر آنها را بدانند و طریقه صحیح استفاده از آن را بیاموزند. کودک باید محدویت را تجربه کند، زیرا این محدودیت ها باعث می شوند، بچه ها زمان بندی و تقسیم کار و انرژی در کار گروهی را یاد بگیرند. اگر در کار گروهی همه ابزار ها و منابع به تعداد باشد بچه ها چطور می توانند مهارت های کلامی و تعامل با همدیگر را تقویت کنند؟ بچه ها باید با یکدیگر وارد کلنجارهای کلامی شوند تا قرض دادن و قرض گرفتن وسایل را بیاموزند.
این مدیر مدرسه طبیعت خاطر نشان کرد: کودکان در مدرسه طبیعت می توانند به دلخواه خودشان فعالیت های گروهی یا فردی را انتخاب کنند، و البته تا جایی که فرد گرایی و تک روی ها موجب نشود از کودک یک شخصیت فرد گرا بسازد، تسهیل گرها دخالت نمی کنند.
ریاحی، مدیر مدرسه طبیعت آلمون ضمن اشاره به دسته بندی اهداف در مدارس طبیعت، مطرح کرد: کودکان در این فضا در معرض سه نوع تجربه قرار می گیرند که به طور خلاصه به آنها اشاره می کنم:
تجربه مستقیم : کودکان در یک کاوش فردی و مستقل به دلخواه خویش به تعامل با عناصر مختلف طبیعت می پردازند. تجربه غیر مستقیم: کودکان به شکل هدایت شده در مراقبت از حیوانات و گیاهان و یادگیری مهارت های زندگی شرکت می کنند. تجربه نمادین: کودکان با استفاده از شیوه های نمادین نظیر قصه گویی، نمایش، کتابخوانی، فیلم، نرم افزار و امثال آن با جنبه های مختلف طبیعت آشنا می شوند.
آموزش ها در مدارس طبیعت توسط چه کسانی صورت می گیرد؟
ریاحی گفت: تسهیل گرها و سر تسهیل گران همراه کودکان در مدارس طبیعت هستند. تسهیل گران در حقیقت افراد آموزش دیده ای هستند که رشته دانشگاهی آنها نیز مرتبط با کودک نظیر روانشناسی و یا علوم تربیتی است. تسهیل گر ها مربی نیستند چون مربی مستقیما آموزش می دهند اما تسهیل گرها تنها راه رسیدن کودک به تجربه مورد نظر را تسهیل می کنند یعنی تا جایی که لازم باشد هیچ دخالت مستقیمی ندارند ودر کنار کودک و همراه او هستند. تسهیل گرها از جرقه های تخیلی کودکانمجموعه استقبال می کنند و یا حتی با آن پروژه های جدید تعریف می کنند. در پایان هر فعالیت تسهیل گرها نحوه عملکرد هر کودک را به مدیر مجموعهگزارش میدهند تا سیر تکاملی آنها مورد بررسی قرار گیرد. برای مثال ممکن است کودکی با ترس جدایی از مادر و یا حتی اضطراب ها و مشکلات جسمی مراجعه کند و با گزارش ها بررسی می کنیم، فعالیت ها چقدر برای او مفید بوده است. سن کودکی ۳ تا ۱۲ سال می باشد اما تمرکز ما در مدرسه طبیعت، بر روی کودکان ۳ تا ۶ سال است زیرا زمان آزاد بیش تری دارند و حضور کودک در طبیعت بین ۳ تا ۴ ساعت و متناسب با توان جسمی اوست. کودکانی هم که در سنین مدرسه هستند، معمولا بعدظهرها و روزهای ۵ شنبه مراجعه می کنند.
در مدرسه طبیعت از کیف و کتاب و مدرسه و آموزش و مستقیم خبری نیست، پس چرا به آن واژه” مدرسه” اطلاق شده است؟
این کارشناس مدرسه طبیعت بیان کرد: به دو دلیل واژه “مدرسه” انتخاب شده است. در ابتدا اینکه نشات گرفته از معادل و اصطلاح آن در زبان لاتین یعنی «Forest School» می باشد و دوم اینکه انتخاب این نام اهرم نقدی بر شرایط فعلی مدارس کشور باشد. چون مدرسه باید جایی باشد که بچه ها با شوق و اشتیاق به آن مراجعه کنند نه اینکه با هر نابسامانی جوی و بهانه ای، مشتاقانه دنبال تعطیلی آن باشند.
چه کمبودهایی را در جامعه به خصوص والدین در مواجهه با مدارس طبیعت احساس می کنید؟
سمانه ریاحی ضمن اشاره به نو بودن ایده مدرسه طبیعت و لازمه شناخته شدن در میان افراد جامعه تصریح کرد: معمولا حساسیت هایی که والدین روی فرزندانشان دارند و نگرانی از ابتلا آنها به مریضی به خاطر ارتباط با خاک و آب و حیوانات، مانع از موافقت شان برای حضور فرزندانشان در مدارس طبیعت می شود. تنها پدر مادرهایی از حضور فعالیت کودکانشان در مدارس طبیعت استقبال می کنند که از تابوهای ذهنی خود فاصله گرفته اند.
وی تاکید کرد: والدین باید به جای آنکه کودکان را از هوای سرد واهمه دهند، لباس مناسب و نامناسب را به او بشناسند. زیرا هوای سرد یک پدیده طبیعی است و باید به کودک اجازه دهیم پدیده های طبیعی را تجربه کند که چنین تجربه ای مستلزم پوشش مناسب است. همانطور که در بسیاری از کشورهای اروپایی که در عرض های جغرافیایی شمالی تر زندگی می کنند، می بینیم که همه مردم من جمله کودکان در همه فصول در حال فعالیت هستند.
ریاحی در ادامه گفت: کودکان فضای مدارس طبیعت را سریعا می پذیرند و بدون چرایی در طبیعت آن رها می شوند زیرا به دنبال همان چیزی هستند که ندای درونی شان به آنها می گوید. مدارس طبیعت ساختار متفاوتی نسبت به مدارس و فضاهای بازی و دیگر کودکان دارند که شناخت و پذیرش آنها در جامعه زمان بر می باشد. والدین باید با در خصوص آن توجیه شوند و به اهمیت چنین آموزش هایی پی ببرند.
سمانه ریاحی خاطر نشان کرد: ای کاش پدر ها و مادر ها به جای آن که این قدر دغدغه شرکت دادن فرزندانشان در کلاس های مختلف را دارند، قدری به آنها اجازه می دادند که کودکی کردن را تجربه کنند. متولیان مدرسه طبیعت در تلاش هستند که تعاملاتی با اداره آموزش و پرورش و سازمان بهزیستی نیز انجام شود چنانچه این مهم صورت بگیرد، این طرح برای مردم به ویژه والدین شناخته تر خواهد شد.
نام “آلمون” به چه معناست؟
ریاحی بیان داشت :این نام ریشه در فرهنگ استان داشته و برگرفته از لهجه مردم این منطقه است و به معنی آرزو است. این نام در پس معنای واقعی آن، بخشی از اهداف ما را نیز در مدرسه طبیعت در بر می گیرد.
احترام به طبیعت با لمس نزدیک فرهنگ بازیافت و تفکیک زباله در مدرسه طبیعت آلمون:
ریاحی مدیر مدرسه طبیعت آلمون در شهرکرد اظهار داشت: ما با یک فکر نوآورانه تصمیم گرفتیم که وسایل و تجهیزات مورد نیاز را تا جای ممکن از مواد و وسایل بازیافتی استفاده کنیم برای مثال کلیه سازه های چوبی مدرسه از پالت چوبی دور انداختنی ساخته شدند. متاسفانه این پالتها پس از یکبار استفاده معمولا دور انداخته شده یا سوزانده می شوند که ما در اینجا با استفاده از آن ها سازه های مفیدی را ساخته ایم واستحکامش خوب بوده و تلاش کردیم تا با چنین کارهایی برای کودکانمان فرهنگ بازیافت را پیاده سازی کنیم.
دانه خور ی پرندگان ساخته شده از وسایل دور ریختنی
true برچسب ها :این مطلب بدون برچسب می باشد.
trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۵۴۸۹۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
لاله جعفری نویسنده حوزه کتاب کودک، درباره وضعیت کتاب کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: خوشبختانه امروز طیف وسیعی از کتابها در بازار نشر وجود دارد اما در مقابله با تالیفهای خارجی که مخاطب زیادی دارند نویسندگان ایرانی کار سختی پیش رو دارند چون باید به نحوی بنویسند تا بچهها فقط به دنبال کتابهای ترجمه نروند و به دنبال تالیفات داخلی نیز باشند.
وی افزود: همچنین گستردگی سبکهای ادبی در حوزه کودک زیاد است و تنوع خوبی وجود دارد. ما داستانهای تخیلی، ترسناک، طنز، علمی و… را داریم و این تنوع باعث میشود تا بچهها به طرف کارهای تألیفی جذب شوند. البته که هنوز فاصله بسیاری با آثار خارجی داریم، چرا که گرانی کاغذ و چاپ باعث شده تا ناشران محدودتر کار کنند و این محدودیتها برای نویسندگان نیز بهوجود میآید. امیدوارم این مشکلات حل شوند و آثار تألیفی در کنار ترجمه بچهها را به سمت خود جلب کنند.
نویسنده کتاب «چوم چوم» درباره یافتن ایده برای نگارش و همراهی با کودک امروز گفت: سعی میکنم تجربههای میدانی زیاد داشته باشم و با بچهها کار کنم. حواس پنجگانه خود را در مواجه با بچهها تقویت کنم. در پارک، خیابان، مترو و هر جاییکه کودکی میبینم شش دانگ حواسم را جمع کنم تا ببینم عکسالعملش در مقابله با مسائل چگونه است و سعی میکنم ایجاد ارتباط کنم و ببینم مدل حرفزدنشان تا چه اندازه نسبت به بچههای دوره خودمان تغییر کرده است. در کنار این مشاهده میدانی سعی میکنم کتابهای پرفروش دنیا را بخوانم و نکات قابل توجه آن را درک کنم. از سوی دیگر تلاش میکنم تا در فیلمها، انیمیشنها یا حتی بازیهای رایانهای جستجو کنم ببینم آثار پرطرفدار چه نکاتی به همراه دارند که بچهها به سمت آنها جلب میشوند.
جعفری به چگونگی ترغیب بچهها برای مطالعه و فرهنگسازی در راستای مطالعه گفت: بازاریابی مهمترین مساله است. تبلیغات اثر بسیار زیادی دارد و فکر میکنم رسانهها حرف اول را در این میان میزنند. امروز بین دو فیلم برای پخش، رقابت و تبلیغات گستردهای وجود دارد، چه در شبکههای داخلی و چه فارسی زبان خارجی؛ در حالیکه برای کتاب ما هیچ تبلیغی نداریم. فکر میکنم سهلالوصولترین راه، همین تبلیغ است. هرچند که هزینهبر است، اما رسانههای داخلی مانند تلویزیون، به نوعی جزو مایملک مردم ایران به شمار میآید و باید از آن استفاده شود. ما در طول روز همه نوع تبلیغی در رسانه میبینیم، غیر از کتاب.
وی ادامه داد: از سویی فکر نمیکنم در مدارس هیچ تمرکزی روی این مسئله وجود داشته باشد. این اتفاق در حالی است که بیشترین زمان را فرزندان ما در مدرسه و در کنار هم میگذرانند و میتوان برای آنها ساعت مطالعه، یا زنگ کتاب تعریف کرد و به هزار نوع، نه به شکل خشک و اجباری بلکه با بازی و سرگرمی تبلیغ کتاب کرد تا فرهنگ مطالعه در میان بچهها ایجاد شود.
ایننویسنده گفت: ناشران به دنبال کتابهایی همراه با بازی و سرگرمی هستند و وجه بازی برایشان غالب است. درست است که بازی نقش مهمی در زندگی کودک دارد، اما ادبیات نیز جایگاه خودش را دارد و باید این جایگاه حفظ شود. ناشران مجبور هستند برای فروش کتاب دست به هر کاری بزنند و کالایی تولید کنند که روی دستشان نماند. اما کتابهایی که ادبیات خالص هستند و به جشنوارههای داخلی و خارجی راه پیدا میکنند هر روز کمرنگ و کمتعداد شدهاند و این را من از سفارشهایی که به خودم ارائه میشود، میبینم. ناشر از من میخواهد که سری کاری کنم در حالی که باید بذر آگاهی در ذهن کودک کاشته شود و این با یک اثر خوب اتفاق میافتد، اما امروز این گونه نیست. وی در پایان گفت: امیدوارم شرایطی فراهم شود تا نویسنده آنچه که دلش میخواهد را بنویسد و تنها سفارشی کار نکند.
کد خبر 6090973 زینب رازدشت تازکند