Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایکنا؛ یکی از دغدغه‌ها و اولویت‌هایی که همواره مدنظر پیشوایان حوزه‌های علمیه قرار دارد حفظ و صیانت از ساختار و هویت علمی و فرهنگی حوزه است. موضع‌گیری صحیح در این زمینه متوقف بر مطالعه دقیق پیرامون موانع و تهدیداتی است که در طول تاریخ هزارساله حوزه‌های علمیه، این نهاد علمی و فرهنگی را متأثر ساخته است و در دوره‌هایی از شوکت و شکوه آن کاسته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مطالعه تاریخ حوزه‌های علمیه هم می‌تواند بیانگر نقاط قوت، سیاست‌های هوشمندانه و تدابیر به‌هنگام پیشوایان و زعمای حوزه باشد و هم عوامل موثر بر پیشرفت و پسرفت آن را به‌خوبی آشکار سازد.

بررسی تاریخ تکوین نظام آموزشی علوم دینی در میان شیعیان و تشکیل حوزه‌های علمیه بیانگر این واقعیت است که نخستین حلقه‌های علمی متشکل از عالمان و فقیهان در شهر قم و شهر ری تشکیل شده است. هم‌زمان با آغاز غیبت دوره غیبت کبری و ضرورت توجه به اجتهاد به عنوان منبع دستیابی به احکام و معارف شرعی و در اثر فشار شدید عباسیان بسیاری از علما شیعه مجبور به ترک وطن شدند و به قم و ری مهاجرت کردند؛ چراکه این دو شهر تحت فرمانروایی آل بویه بود و زمینه مناسبی برای رشد و پرورش فقه نوپا فراهم ساخته بود. مقبره شیخ صدوق در آرامگاه ابن‌بابویه شهرری یادگاری به‌یادمانده از آن دوره تاریخی است. ویژگی اساسی این دوره تاریخی در توجه بیش از پیش به نقل و تدوین احادیث خلاصه می‌شود. در این دوره هسته‌های مرکزی اجتهاد شیعی بنیان گذاشته شد و زمینه انتقال نصوص برجای‌مانده از عصر حضور معصومین (ع)، به دوره‌های بعد فراهم شد.

با آغاز قرن پنجم، ظهور چند چهره علمی برجسته در شعر بغداد که به دلیل افول قدرت عباسیان فضای مساعدی جهت تنظیم و نشر معارف اهل بیت (ع) یافته بود، زمینه انتقال مرجعیت علمی تشیع از قم به بغداد را هموار ساخت. نکته‌ای که به نظر می‌آید این است که در آن دوره‌های آغازین هنوز حوزه‌های علمیه ساختار نظام‌مند و مدونی نیافته بود و به همین دلیل، بیش از آنکه جریان‌ها و حلقات فکری و علمی موجود در حوزه‌ها در تعیین مرجعیت یک حوزه تأثیرگذار باشد، ظهور شخصیت‌ها و چهره‌ها در این زمینه حاکم بود. به عبارت دیگر، این شخصیت‌ها بودند که نقش جریان‌ساز ایفا می‌کردند و جو علمی حاکم در حوزه را تغییر می‌دادند. دلیل این تک‌صدایی و اوتوریته اعصار نخستین هم ریشه در قوت علمی شخصیت‌هایی دارد که در آن اعصار زیست می‌کردند و هم با فقدان فضای گفتمانی و تبادل علمی در حوزه ارتباط دارد.

«عقل‌گرایی» مهم‌ترین خصیصه حوزه بغداد بود. توجه و تأکید بر عقلانیت هم به ظهور و اعتلای علم کلام شیعی در بستر اندیشه شیخ مفید انجامید و هم دانش فقه و اصول را وارد دوره تازه‌ای کرد. شیخ طوسی و شیخ مرتضی که از نامورترین فق‌های هزار سال گذشته به شمار می‌روند مبانی اجتهاد تفریعی که بر تفریع اصول بر فروع مبتنی بود را بنیان گذاشتند. یکی از ماندگارترین آثار علمی در این دوره کتاب شریف «نهج‌البلاغه» است.

با دولت گرفتن سلجوقیان که به آیین حنفی معتقد بودند و خود را احیاگران مذهب اهل سنت معرفی می‌کردند از رونق و شکوه حوزه بغداد کاسته شد. نکته قابل توجه این است که با وجود کشمکش‌های سیاسی بسیار و رفت‌وآمد سریع زمامداران، روند علمی حاکم بر حوزه هیچ‌گاه متوقف نشد. چه‌بسا این ادعا دور از واقع نباشد که فراز و نشیب‌هایی که طی قرون مختلف در حوزه‌های علمیه مشاهده می‌شود بیشتر معلول نگرش‌ها و روح علمی حاکم بر حوزه باشد، تا ناشی از جریانات و رویداد‌های سیاسی. در توضیح چرایی این مسئله به نظر می‌رسد صیانت از استقلال همه‌جانبه حوزه که جزء خطوط قرمز زمامداران آن به شمار می‌رفت باعث می‌شود رخداد‌های سیاسی کمترین تأثیر ممکن را بر فرآیند تعلیم و تعلم در حوزه داشته باشد و نهایت تأثیر آن در قالب تغییر مرکزیت جغرافیایی حوزه بروز کند.

همزمان با سیطره سلجوقیان بر شهر بغداد شیخ طوسی به شهر نجف هجرت کرد. با ورود شیخ طوسی به آن شهر، حوزه نجف جانی دوباره یافت و برای نخستین‌بار مرجعیت علمی نجف مطرح شد. شیخ توانست اوضاع تحصیلی آشفته و نابسامان نجف را تحت نظم درآورد و حلقه‌های درسی را تشکل بخشد. شیخ طوسی از سرآمدان مکتب عقلگرای بغداد بود و روش استادان خود سید مرتضی و شیخ مفید را ادامه داد و به کمال رساند. وی در زمینه‌های مختلف علوم دینی به تالیف کتاب پرداخت و از رهگذر نفوذی که در جامعه علمی شیعه یافت و شاگردان بسیاری که تربیت کرد تاثیری دیرپای بر تفکر علمای شیعه گذارد. اجتهاد و عقلگرایی در فقه و عقاید شیعه با کوشش‌های شیخ طوسی بین شیعیان شیوه غالب شد.

شخصیت‌مدار بودن حوزه در آن زمان باعث شد با فوت شیخ طوسی شاگردان او به تقلید صرف از آرای فقهی‌اش بپردازد و بساط اجتهاد و تفقه برای چندین دهه برچیده شود. ضمن اینکه معضل دیگری به نام «تقدس‌گرایی» اجازه نقد آثار شیخ را به دیگران نمی‌داد. قداست علمی شیخ طوسی سبب شد تا بیش از صد سال کمتر کسی جرئت مخالفت با نظراتش را داشته باشد. به این سبب این عصر، دوره تقلید از افکار شیخ و رکود در فقاهت و اجتهاد نام گرفت.

مصطفی شاکری