Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-29@05:52:10 GMT

تذکر عبدی به تعارض دیدگاه وزیر و پلیس به حجاب

تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۵۵۱۶۰۱

عباس عبدی در روزنامه انتخاب نوشت:   از آنجا که جلسه بعدی شورای اجتماعی کشور اختصاص به موضوع حجاب دارد، بی‌مناسبت نیست که بنده هم نظرم را در این باره بنویسم. امیدوارم کسی در آن شورا باشد که نظرات افراد بیرون از شورا را نیز به جمع انتقال دهد.

 البته اگر اين شورا جدي باشد، بطور طبيعي دبيرخانه آنجا گزارشي از اين نظرات را به صورت متن در اختيار اعضا قرار مي‌دهد تا آگاهانه‌تر تصميم بگيرند؟ اگر اصولا در اين مورد خاص قادر به تصميم باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



توصيه بنده اين است كه پيش از ورود به توصيف وضع حجاب در جامعه و علت و ريشه‌يابي آن، بايد نگاه كلي خود به موضوع را روشن كنيم. آقاي وزير كشور گفته‌اند كه نگاه ما به حجاب جرم‌انگارانه و مجرمانه نيست. خوب اگر چنين است مواجهه پليس ديگر چه معنايي دارد؟ و اگر اين مواجهه بي‌معناست، پس قانون مربوط به حجاب در اين ميان چيست؟ قبلا هم رييس پليس كشور مطالبي را در اين زمينه اظهار كرده بود كه آن نيز با وضعيت قانون موجود تطابق ندارد. به عبارت ديگر تبصره ماده ٦٣٨ قانون مجازات اسلامي برخلاف نظر آقاي وزير كشور است و اتفاقا پليس موظف به اجراي آن است، در حالي كه اجرا نمي‌شود. چرا؟ به اين دليل ساده كه قابليت اجرايي ندارد و بسياري از مردم هم با اجراي آن موافق نيستند، حتي كساني كه خودشان محجبه هستند. اگر آقاي وزير كشور موضوع حجاب را مجرمانه نمي‌داند، ديگر بحثي در ميان باقي نمي‌ماند. در اين صورت آيا مي‌تواند در برابر پرسش ديگران پاسخ دهد كه چرا قانون مزبور را اجرا نمي‌كند؟ در واقع پاسخ به اين پرسش، مقدم بر هر ارزيابي ديگري است. شوراي اجتماعي كشور بايد روشن كند كه نگاهش به حجاب چگونه است؟ آيا آن را واجب شرعي مي‌داند؟

اگر بلي، آيا هر واجب شرعي، لزوماً بايد با الزام قانوني همراه باشد؟ براي مثال نماز هم واجب شرعي است، ولي آيا بجا آوردن آن الزام حقوقي است؟ اگر پاسخ به اين پرسش نيز مثبت باشد، بايد پرسيد كه آيا به لحاظ عملي هم ممكن است؟ اگر پاسخ به اين پرسش نيز مثبت باشد، ديگر جايي براي بحث نمي‌ماند. چون حجاب يك الزام شرعي است (با حدود معين شده در عرف فقها كه پوشاندن كامل بدن به جز صورت و كف دست است) و هر الزام شرعي بايد با الزام قانوني همراه شود و ما هم مي‌توانيم اين را انجام دهيم، پس بايد انجام داد. در اين صورت بايد پرسيد كه پس چرا اين قانون اجرا نمي‌شود؟ و فقط به يك روسري نيم‌بند، بند شده است! اگر اين قانون عملي نيست، مثل آنچه كه درباره قانون ماهواره اتفاق افتاده است، و قانون متروك محسوب مي‌شود، در اين صورت نيز موضوع زيادي براي بحث باقي نمي‌ماند، چون الآن مساله جامعه در زمينه حجاب، مواجهه حقوقي با آن است. شايد پاسخ بهتر براي شوراي اجتماعي اين باشد كه حجاب واجب شرعي است، ولي اين امر لزوما مترادف با الزام قانوني نيست، بلكه قانون درباره پوشش و نه حجاب زنان برمبناي ديگري نظر مي‌دهد. نظري كه مبتني بر عفت عمومي است كه منبعث از برداشت اجتماعي و افكار عمومي است. حدي از پوشش را كه مخالف عرف و عفت عمومي نباشد، مجاز مي‌داند. اين حد برحسب زمان و مكان تا حدي متغير است و بايد برآيند آن را در نظر گرفت.

با اين ملاحظه مي‌توان به مساله پوشش ورود كرد. اگر از زاويه اخير باشد، تغيير سبك زندگي و فرهنگ عمومي و برداشت عام مردم كه به معناي عرف است، ملاك و پايه اين رفتار و قانون قرار خواهد گرفت. به نظر مي‌رسد كه اين ديدگاه نزديك‌تر به صواب است، و در صورت پذيرش دستاوردهاي مهمي خواهد داشت، و مواجهه با پوشش و حجاب را به دو بخش تقسيم مي‌كند. يك بخش آن قانوني و از طريق ضابطان قضايي و مهم‌تر از همه پليس است. حدود ٩٠ سال پيش در ايالات متحده تصويب كردند كه دامن بانوان در فضاي عمومي از اندازه معيني كوچك‌تر نباشد. پليس براي اجراي قانون هميشه متر همراه خود داشت و اندازه مي‌گرفت و متخلفان را به اداره پليس مي‌برد و مطابق قانون جريمه مي‌كرد. شايد اين براي ما خنده‌دار بيايد ولي چنين بود. امروز هم بايد قانوني را براي پوشش تصويب كرد كه هر پليسي با حمايت جامعه و مردم قادر به اجراي تمام و كمال آن باشد. دادگستري نيز قاطعانه با تخطي از آن برخورد كند. ولي مي‌دانيم كه اجراي قانون موجود در عمل محال است و هيچ‌كس قادر به اجراي آن نيست. بنابر اين بايد طرح اصلاحي ارايه كرد و فقط پوشش خلاف عفت عمومي را منع كرد.

بخش دوم نيز به عرصه عمومي و افراد و نهادهاي طرفدار حجاب شرعي واگذار شود. اين بخش ماجرا ربطي به قانون و حقوق و ضمانت اجراي آن ندارد. متكي بر فرهنگ‌سازي و تبليغات و توجيه افراد است. همانطور كه پيش از انقلاب از اين شيوه موثر سود جسته مي‌شد. هنگامي كه هدف مدني و دوم بخواهد تحت لواي قانون و الزام حقوقي پيش برده شود، همين خواهد شد كه مي‌بينيم. قانون براي حفظ نظم و عفت عمومي است و نه براي عمل صالح. با قانون و حكومت بايد نظم و عدالت را برقرار كرد ولي ترويج ايثار و مراتب بالاتر در ذيل قانون نمي‌گنجد. بايد با شيوه‌هاي ديگر تربيتي افراد را به اين درجات رساند.

منبع: تابناک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۵۵۱۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رابطه زناشویی برنده و بازنده ندارد

تعارض بین زوجین تا حد زیادی طبیعی است. تا جایی که دکتر جان گاتمن روان‌شناس معروف امریکایی می‌گوید "انتظارنداشتن مشکل ارتباطی در یک رابطه، مانند این است که هر بار که به توپ گلف ضربه می‌زنید، انتظار داشته باشید که سوراخی در یکی از آنها ایجاد شود. " آنچه مهم است دلیل به‌وجودآمدن تعارض بین زوجین و نحوه حل آن است که دکتر پروانه محمدخانی، متخصص روانشناسی، عضو هیئت‌مدیره انجمن روانشناسی ایران و استاد دانشگاه در اینباره به ارائه توضیحاتی می‌پردازد.

باور‌ها و برداشت‌های غلط در مورد تعارض زوجین

محمدخانی یکی از دلایل بروز اختلاف بین زوجین را تعارض بین آنها دانست و گفت: «تعارض زمانی به وجود می‌آید که زوجین در مورد یک موضوعی نظر، عقیده و نگرش متفاوتی دارند؛ اما یکی از موانعی که متأسفانه بر سر راه‌حل تعارض و گفتگوی مؤثر و سازگارانه می‌تواند وجود داشته باشد، نگاه غلط به تعارض است.»

او تأکید کرد: «بعضی افراد وجود تعارض را نشانه ضعف روابط زوجین می‌دانند و می‌گویند ما نباید مشکلاتی داشته باشیم؛ بعضی آقایان اساساً محلی از اعراب برای نظر همسرشان ندارند و معمولاً حل مسائل را مردانه می‌دانند و به‌هیچ‌وجه برای نظر زن و برای احساسات او جایگاهی قایل نیستند.»

محمدخانی با بیان اینکه فرهنگ مردسالارانه مانعی برای گفتگوی مؤثر بین زوجین است، گفت: «فرهنگ‌های مردسالارانه و رئیس محور همواره صحبت از این می‌کنند که یکی تصمیم می‌گیرد و دیگران باید اجرا کنند؛ این بزرگ‌ترین مشکلی است که می‌تواند به‌عنوان یک مانع برای گفتگوی مؤثری بر سر راه زوجین قرار بگیرد.»

این روانشناس یکی دیگر از عواملی که مانع گفتگوی مؤثر زوجین می‌شود را الگوی سکوت یا اجتناب از حل تعارض دانست و افزود: «گاهی دیده شده که زوجین مایل نیستند بحث راجع به یک موضوعی را ادامه دهند و ترجیح می‌دهند که مشکلات یا خودبه‌خود و در روند زمان حل شود یا اساساً مشارکتی برای حل مشکلات ندارند. گاهی می‌بینیم که زوجین با این تفکر که "این مشکل تو است و خودت باید حلش کنی" مانع از ایجاد یک گفتگوی سالم با طرف مقابلشان می‌شوند.»

این روان‌شناس تصریح کرد: «مشکلات مالی زوجین، تفاوت‌های عقیدتی - فرهنگی - دینی و اجتماعی و فرزندپروری از موضوعات دیگری است که می‌تواند باعث تعارض بین زوجین شود.»

حل تعارضات بین‌فردی نیاز به مشارکت دونفره دارد

محمدخانی گفت: «حل تعارضات بین‌فردی در درجه اول مشارکت دونفره می‌طلبد و نیاز به مدیریت احساس، افکار و رفتار‌های ناسازگارانه دارد.»

او تأکید کرد: «زوجینی که دچار تعارض و مشکلات هستند حتماً لازم است آموزش ببینند. اعتقاد به برنده بودن سرانجامی ندارد و معمولاً مثل جنگ‌ها که برنده و بازنده دارد، خسارت آن در نهایت برای کسی است که بازنده را از میدان زندگی خود خارج می‌کند. به‌هرحال نگاه زوجین برای حل تعارض باید بین‌فردی باشد که این امر، حداقل نیاز به گفتگو و تعامل دونفره دارد.»

الگو‌های غلط ارتباطی را رها کنید

به عقیده محمدخانی، قطع کلام دیگری برای صحبت‌کردن، عدم درک عاطفی طرف مقابل، موضوعات را موکل کردن به زمان دیگر و حتی پیش‌کشیدن مشکلات قبلی برای عقب راندن طرف مقابل در موضوع فعلی، تمسخر، تهدید، تهمت‌زدن، برچسب‌زدن، فقدان همدلی، بهانه‌جویی، غرزدن، ایرادگرفتن، افتادن در چرخه تلافی‌جویانه و تبادل منفی رفتار، بی‌اعتبار کردن یا کوچک‌کردن همدیگر، تفسیر‌های منفی و... از ضعف‌های مهارت‌های ارتباطی است. او تصریح کرد: «سرانجام این کشمکش‌ها می‌تواند قهر، کناره‌جویی، طلاق عاطفی و نهایتاً طلاق رسمی باشد که به زندگی زناشویی خاتمه می‌دهد.»

این استاد دانشگاه گفتگوی باز برای بیان احساس را یکی از راه‌های ارتباط سازنده بیان کرد و گفت: «هر کدام از طرفین باید مطمئن شوند که با بیان احساسشان طرف مقابل پذیراست و گوش می‌دهد. یکی از مسائل رایج در بین زوجین این است که در صورت بروز تعارض بر سر یک مشکل خاص، صد‌ها مسئله دیگر را مطرح می‌کنند و فضای صحبت‌کردن را آلوده به موضوعاتی می‌کنند که جای طرحشان در آن زمان نیست. زوجین باید نحوه حل تعارض و گفتگوکردن را یاد بگیرند.»

محمدخانی یکی دیگر از ارتباط‌های مخرب را نفی مشارکت و تصمیم‌گیری یک‌طرفه دانست و افزود: «متأسفانه زوجین مهارت‌های ارتباطی را از والدین خود یاد می‌گیرند و هر کدام کوله باری از مهارت‌های غیراصولی از والدینشان را به دوش می‌کشند؛ درحالی‌که ما باید برخی از این شیوه‌های ارتباطی که به دردمان نمی‌خورد را رها کنیم و سعی کنیم با آموزش مهارت‌های ارتباطی آنچه باعث دوام به زندگی زناشویی‌مان می‌شود را گزینش کنیم.»

این متخصص روان‌شناس با بیان اینکه ضعف‌های ارتباطی دوطرفه است، گفت: «هرگز دعوایی شکل نمی‌گیرد مگر اینکه دو طرف دعوا وجود داشته باشند و برای سازگاری و اداره‌کردن روابط هر دو طرف نیاز به آموزش و کنارگذاشتن الگو‌های غلط از اطرافیان دارند.»

منبع: ایرنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • رابطه زناشویی برنده و بازنده ندارد
  • تعیین تکلیف شریعتمداری برای لایحه حجاب | کنارش بگذارید، «طرح نور» پلیس کافی است
  • یاری شهروندان به پلیس در اجرای قانون حجاب
  • خوشحالی عبدی یک مخاطب خاص داشت (عکس)
  • ایجاد مرکز عرضه پوشاک حجاب و کالای عفیفانه در تهران
  • معاون وزیر کشور: همه قوا در «طرح نور» حامی فراجا هستند
  • کشف پشت پرده تازه از برخوردهای تند با بی‌حجابی | این مشکل از اول انقلاب هم بوده است
  • معاون وزیر کشور: طرح نور با قوت به‌کار خود ادامه خواهد داد/ یک مورد هم نداشتیم که نسبت به اجرای طرح اعتراضی داشته باشند و به پلیس اعتراض کنند
  • از «گشت ارشاد» تا «طرح نور» فقط دو نوروز فاصله افتاد؛ برای زنان پرونده قضایی تشکیل می‌شود؟
  • از «گشت ارشاد» تا «طرح نور» فقط دو نوروز فاصله افتاد/ برای زنان پرونده قضایی تشکیل می‌شود؟