عطریانفر: شاید عوامل احمدی نژاد بخواهند فضا را بهم بریزند /به سکوت واداشتن جهانگیری خارج از اراده اصلاح طلبان است /سکوت دولتمردان باعث نشود آنها که پرونده تباهی دارند جرات کرده و به صحنه شانتاژ تبلیغاتی بازگردند /دولت حق دارد سکوتش را بشکند /متاسفانه دولت
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۵۶۸۲۸۸
مازندمجلس: مسالهاي كه تاحدي به آن پرداخته شد اما مصاديق و جزييات آن مسكوت مانده است. معاون اول رييسجمهور روزگذشته از همين سكوت گفت و اينكه اگر لازم باشد، موتور را روشن ميكند تا اين سكوت را بشكند.
به گزارش نامه نیوز محمدعطريانفر، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران به «اعتماد» از سكوت جهانگيري و شروط شكستن آن ميگويد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معاون اول روز گذشته گفته كه از مقطعي به او توصيه شده سكوت كند. برخي اوقات دولتمردان سخن از موانعي بر سر راه دولت ميگويند اما مصاديق آن را بيان نميكنندبه عنوان نمونه رييسجمهور چندين بار گفته كه مخروبهاي از دولت قبل تحويل گرفته اما آن را تشريح نكرده است. اين مساله چقدر با شفافيت در تضاد است؟
آقاي جهانگيري يك شخصيت هوشمند سياسي است. تجارب مديريتي و تجارب سياسياش در پارلمان، مديريت كلان، دولت و موقعيتش در نهادهاي انقلابي از جمله جهادسازندگي از او شخصيت ممتاز و معتبري ساخته است. اين شخصيت امروز در عاليترين سطح از موقعيت سياسي خود قرار دارد و با توجه به ضرورت روزگار، نسبت به برخي از مسائل گامهاي موثري را بر ميدارد.
در مقطعي آقاي جهانگيري در نقد دولت آقاي احمدينژاد سخناني را مطرح كرد و از برخي نهادهاي فراتر از دولت از ايشان خواستند كه سطح اظهارات نقدآميز خود را كاهش داده و بيشتر به دستاوردهاي دولت خود بپردازند. اين تذكر البته از جهتي درست و صحبتي هم كه منتقل شده دلسوزانه بوده است. جامعه وقتي پوستاندازي كرده و دولتي را تغيير ميدهد، در مقطع زماني كوتاهي مثلا سه ماه تا ٦ ماه ميپذيرد كه دولت پيشين نقد شده و اشكالات آن مرتفع شود.
با اين حال نميتوان تاپايان دولت دوم با چنين رويهاي پيش رفت و دولت قبل را به صورت هميشگي به نقد كشيد. از آنجا كه دولت آقاي احمدينژاد در طول ٨ سال زيرساختهاي اقتصادي كشور را از بين برده و مصيبتهاي زيادي براي دولت به وجود آورده است؛ طبيعي است كه دولت آقاي روحاني در هربخشي كه ميخواست ورود كند، ميفهميد با چه وانفسايي مواجه است و با چه مشكلاتي بايد دست و پنجه نرم كند.
از اين رو بود كه سمت و سوي نقدآميز همچنان به سمت دولت احمدينژاد مطرح ميشد. در اين بين آقاي جهانگيري در مقطعي تلاش كرد تا از سطح سخنان نقدآميز بكاهد. به هر صورت به عنوان يك اقدام سياسي و هوشمندانه اين امر پذيرفته شده است. ليكن سكوت دولت و معاون اول يا رييسجمهور مبناي اين نميشود كه چهرههايي كه در گذشته پرونده تباهي داشتهاند، جرات كرده و دوباره به صحنه شانتاژهاي تبليغاتي بازگردند.
در چنين موقعيتي دولت مجددا به پاسخ به فضاسازيها و رفتارهاي شانتاژآميز برخواهد آمد. به طور طبيعي دولت حق دارد كه در چنين شرايطي موضعگيري كند. اينكه آقاي جهانگيري دوباره موتور را روشن خواهد كرد در شرايطي مطرح شده كه دولت روحاني زبان نقدآميز خود را كنترل كرده اما طرف مقابل شانتاژهايش را ادامه ميدهد. منطق اين سكوت يا به سكوت واداشتن حداقل حكم ميكند كه آنان نيز، در شانتاژ سياسي و فضاسازي، خود را كنترل كنند. وقتي كه عوامل دولت آقاي احمدينژاد بخواهند فضا را به هم بريزند، اين حق مسلم دولت است كه از حقوق خويش دفاع كند و به جامعه نشان دهد كه به چه دليل اين نقدها مطرح ميشود و بايد در برابر به هم خوردن اين تعادل سياسي و اقتصادي در دولت قبل لب به سخن بگشايد.
وقتي ادعا ميشود كه تخلف يا ناكارآمديهايي در دولت قبل بوده اما اين ادعا به درستي براي افكار عمومي تشريح نميشود، چه تاثيري بر نگاه جامعه ميگذارد؟ آيا فاش نكردن موارد اشتباهات و تخلف كه معاون اول هم به آن اشاره ميكند، از اعتماد عمومي نسبت به دولت نميكاهد؟
بارها اشاره شده كه اين دولت بايد در قبال عملكرد خود و آنچه از دولت قبل در اختيار گرفته با بيان گويا و زبان صريح، مخاطب خويش را توجيه كند. دولت بايد نشان بدهد كه چه چيزي را تحويل گرفته و چه گامهاي رو به جلويي را برميدارد. متاسفانه دولت در اين زمينه زباني قاصر داشته است و نتوانسته دستاوردهاي خود را براي مردم بازگو و به معناي واقعي كلمه مردم را از آن مطلع كند. اصلاحطلبان نيز از اين جهت نقد دارند.
توصيه به سكوتها از سوي اصلاحطلبان رخ داده است؟
ما بناي اين را نداريم كه تا پايان هشت سال دولت آقاي روحاني به نقد دولت احمدينژاد بپردازيم. به سكوت واداشتن معاون اول و دولت، خارج از اراده اصلاحطلبان و خارج از نيروهاي طرفدار دولت بوده است. نهادهايي بودهاند كه از سر دلسوزي تذكراتي ميدادند و اين تذكرات به رسميت شناخته شد و معاون اول به آن توجه كرد. براي اينكه اين سكوت پايدار بماند بايد شانتاژچيان نيز سكوت كنند. تصور نكنند چون دولت سكوت كرده آنها ميتوانند حمله كنند .
در مقابل پارلمان اصلاحات، شما مدل «مجمع ملي اصلاحطلبان» را مطرح كرديد. اين ايده را كارگزاران بيان كرده است؟
اين ايده متعلق به هيچ كس نيست و در عين حال متعلق به همه است. همه شخصيتهاي موثر اصلاحات جمعبندي كردهاند كه در افق پيش روي بايد حوزههاي موثر اصلاحات كه در قالب شوراهاي مشورتي و شوراهاي فردي و شوراي هماهنگي كه هريك صدايي را نمايندگي ميكردند، تجميع شده و به يكپارچگي و توافق و تفاهم دست پيدا كنند. در اين راه گامهايي برداشته شده و برخي احزاب پيشنهاداتي دادهاند. جمعي از چهرههاي موثر اصلاحطلب نمايندگي پيدا كردهاند كه پيشنويسي را تنظيم كنند و با همفكري ديگر احزاب و شخصيتها و تحت ارشادات آقاي خاتمي به عنوان نماد و پرچمدار جريان اصلاحات آن را به توافق عمومي برسانيم.
پيشنويس را چه كساني تدوين كردهاند؟
من از اظهارنظر روي افراد معذور هستم ولي اين مساله تحت سياستهايي پيش ميرود كه مورد تاييد آقاي خاتمي است.
آيا در تقابل با پارلمان اصلاحات است؟
در تقابل نيست. عملا مشابه تصويري است كه از پارلمان اصلاحات وجود دارد و همان دغدغهها را تامين ميكند. بايد پيشنويس عرضه شده و درباره آن نظر سنجي شود.
مجمع ملي اصلاحطلبان چه ساختاري دارد؟
جزييات آن اعلام خواهد شد. بايد توافق صورت بگيرد تا مولفهها مشخص شود.
منبع: مازند مجلس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mazandmajles.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مازند مجلس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۵۶۸۲۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست، باید تبدیل به ارزش افزوده شود.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
محمد خاتمی، لیدر جبهه اصلاحات به تازگی در سخنانی که سایت جماران آنها را منتشر کرد با طرح این کنایه که امیدواریم بزرگان کشور نگرانی این را داشته باشند که مشکلات را حل کنند(!) گفته است:
"تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایم."[1]
*اگرچه ایران اسلامی توانسته است به برخی اهداف خود در سند چشماندازه 20 ساله برسد و برخی از آنها هم نزدیک شود لکن سؤال خاتمی درباره برخی از شاخصها همچنان موجه است و باید به آن پاسخ داد...
نکته اول در قبال پاسخ به سؤال خاتمی این است که بخش زیادی از مجموع 20 سال متعلق به تحقق سند چشم انداز در اختیار مدیریت دولتی اصلاحطلبان بوده است و جا دارد آنها بیشتر از هر کس دیگری به مردم درباره میزان پیشرفت در سند چشمانداز گزارش بدهند.
نکته دوم این است که نمیشود از مسیر پیشرفت حرف زد اما از طوفانها و بلایا و درههای خطرناک دستکند شده در طول مسیر چیزی نگفت!
آقای خاتمی آیا میداند که اثر فتنه او و دوستانش در سال 88 بر سرعت پیشرفت کشور و زیاد شدن تحریمها علیه مردم ایران چه بود؟
3 دوره "تحریم انتخابات" که خاتمی حامی آن بود چه؟ آیا تحریم انتخابات که عملا به معنی هدف گرفتن شقیقه نظام سیاسی کشور است هیچ تأثیری در کاهش سرعت پیشرفت کشور نداشته است؟
"سیاهنمایی از اوضاع کشور و دعوت دائم مردم به خیابان" که قاتق نان اصلاحطلبان در شب و روز بود را چطور باید ارزیابی کرد؟
خاتمی باید بداند که بخش اعظمی از وقت و انرژی و تدبیر کشور طی 20 سال گذشته صرف مقابله با این توطئههای خانمانسوزی شده است که هر یک به تنهایی میتوانست تمام ابعاد زندگی و اقتصاد و معیشت و امنیت مردم را با مخاطره مواجه کند. اما نظام اسلامی در مقابل تمام این دسیسههای خطرناک ایستاد و در عین حال به یک هژمونی جهانی تبدیل شد که امروز نه تنها از معیشت مردمش دفاع کرده است بلکه همپیمانان خود در اقصی نقاط جهان را نیز زیر چتر حمایت خود دارد. و ایضا درخشش موشکهای ایران در آسمان تلاویو نیز که حتما به سمع و نظر آقای خاتمی رسیده است.
ملاحظه میشود که ایران علیرغم تمام توطئههایی که بخش بزرگی از آنها نیز عامل داخلی داشته؛ اما به جایگاه امروزینی رسیده است که عده کثیری در جهان با اطلاق هژمونی به ایران موافقت یافتهاند.
پس باید واقعیت مطلوب ایران را دید و البته سؤالات فوقالذکر را هم از آقای خاتمی و دوستانش پرسید!
درباره وضعیت پیشرفت ایران در سند چشمانداز 20 ساله همچنین خوانش این تحلیل 2 سال قبل مشرق که با عنوان "اشکها و لبخندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴؛ امروز کجا هستیم!؟" منتشر شد نیز خالی از لطف نیست.
***
کارنامههایی که باید آنها را به مردم معرفی کرد
آیتا... محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) طی سخنانی در مراسم تجلیل از استادان منتخب این مرکز گفته است: استادان حوزوی باید از جهت معیشت تأمین شوند.
به گزارش شفقنا، او در عین حال تصریح کرده است: برخی از تلاش های آیت الله اعرافی در تأمین معیشت استادان به ثمر رسیده است.[2]
*اذعان آیتا... فاضل لنکرانی به کارآمدی مدیریت حوزههای علمیه یک اذعان باارزش و حاوی این معناست که کارآمدی نصبالعین برنامههای مدیریت حوزههای علمیه است.
کارآمدی موثر و دور از شعارزدگی و نمایش که میبینیم مورد اشاره استادان حوزه نیز قرار گرفته است و همگان وظیفه داریم برای معرفی آنها به مردم تلاش کنیم.
دقت شود که معنای "کارآمدی" و مدیریت اصولی همین است و باید اثرات چنین مدیریتی آنچنان ملموس باشد که جامعه هدف نیز بتواند دقیقا بدانها اشاره کند.
آیتا... علیرضا اعرافی که از اعضای مجلس خبرگان نیز هست؛ مدتی قبل در نامهای سرگشاده به رئیسجمهور با برشمردن ایرادات طرح نهضت ملی مسکن به عدم توانایی عمده مردم برای بازپرداخت اقساط این طرح اشاره کرده بود.[3]
***
نگاهی به الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" برای مهاجرین خارجی
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!
محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان به تازگی طی سخنانی در دیدار با جمعی از مدیران استانی و شهرستانی پیرامون ظرفیتهای صنعتی و پیشرفت این استان گفته است: همکاری ایران با کشورهای همسایه و برعکس باید در یک چرخه مثبت باشد تا موفقیت متقابل را ممکن سازد چون همه این کشورها مکمل یکدیگر هستند و باید از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند.
به گزارش ایرنا، او به ارتباط ایران با افغانستان اشاره کرد و افزود: افغانستان درخواست کرده با کارخانههای فرآوری ایران به صورت مشترک سرمایه گذاری کند و از آن طرف بخشی از استخراج معادنشان را به این طرف بیاورند و از این طریق میتوانند از معادنشان استفاده کنند.
کرمی تصریح میکند: اگر اقتصاد افغانستان را درست کنیم قطعا اقتصاد ایران نیز بهره میبرد. از آن طرف نیاز نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم"![4]
*سخنان استاندار محترم کاملا صحیح است الّا در بخش آخر که میگوید با عنایت به پیشرفت ایران و توسعه همکاری با کشورهای همسایه از جمله افغانستان آنگاه نیازی نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم!
باید دانست که بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست؛ باید تبدیل به ارزش افزوده شود نه اینکه در اختیار اتباع خارجی قرار گیرد.
زیرا در این حالت مفهوم مرز و ملت و حکمرانی و پرچم مورد استشکال قرار میگیرد.
بله! ما با افغانستانیها برادریم و همدرد آنها در مصائب و مشکلات افغانستان هستیم. و ایضا بر اساس همین برادری و همکیشی بود که مهاجران جنگزده افغانستان را پذیرفتیم و همچنان نیز میزبان آنها (اعم از شیعه و سنی) هستیم.
اما به لحاظ منطق حکمرانی؛ افغانستانیها باید به کشورشان بازگردند و در خاک خودشان نموّ داشته باشند.
چه در این حالت است که سطح همکاریهای دو کشور نیز میتواند ارتقای بیشتری بیابد چون بخشی از جمعیت بازگشته؛ دارای استعداد و تخصصی هستند که در ایران اسلامی به دست آوردهاند و لذا اکنون که در سنین ثمردهی هستند، میتوانند کمککار کشور و حکومتشان باشند.
از سوی دیگر ایران اسلامی نه تنها در گستره جمعیت فعلی خود بلکه در گستره جمعیت بسیار بیشتر (که نیازمند آن است) نیز نیازمند تمام ظرفیتهای خویش است و هر توجیهی برای اختصاص بخشی از این ظرفیت به اتباع خارجی مسموع نیست. مگر همانطور که اشاره شد در حالت نیاز به نیروی کاری که مشاغلی را در داخل کشور میزبان بر عهده بگیرد که شهروندان بنا به هر دلیلی در آن شغلها نیستند. پدیدهای که البته در ابعادی از اقتصاد ایران هم بروز کرده و برای جبران آن میتوان در کنار افغانستانیها به اتباع کشورهای دیگری غیر از افغانستان هم نگریست.
منحیثالمجموع باید این مسئله نصبالعین مدیران حکمرانی خاصّه در وزارت کشور باشد که ترتیباتی اتخاذ کنند تا اتباع محترم افغانستانی نه تنها فیالفور به کشور مادر بازگردند بلکه تدابیری هم برای حاضرین افغانستانی در ایران (اعم از مجاز و غیر مجاز) لحاظ شود تا هم حضور معیشت و کارکرد آنها برای خودشان و برای حاکمیت ایران بهینه شود و هم اگر نیازی به کار یا تخصص آنان در بازار کار ایران وجود دارد؛ فیالفور به سمت آن شغل راهنمایی شوند.
این الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" بایستی مد نظر تمام مسئولان و مدیران کشور باشد و هرگز از آنها تخطی نکنند.
***
1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1630446
2_https://fa.shafaqna.com/?p=1788220
3_khabaronline.ir/xk5dz
4_https://irna.ir/xjQrZz