آمریکا بزرگترین بازنده خروج از برجام خواهد بود/خصوصیسازی و حمایت از سرمایهگذاری خارجی راه نجات کشور
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۵۷۷۴۴۲
مازندمجلس:به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از خانه ملت؛ علی قربانی در نشست علنی امروز (چهارشنبه 16 اسفند) مجلس شورای اسلامی نطق میان دستور خود را قرائت کرد که متن آن بدین شرح است:
بسمه تعالی
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت کلیه همکاران عزیز و ملت بزرگ ایران به ویژه مردم عزیز حوزه انتخابیهام شهرستانهای بجنورد ، جاجرم ،گرمه، راز و جرگلان ، مانه و سملقان
در ابتدا گرامی میدارم یاد و خاطره 214632 شهید جنگ تحمیلی، شهدای هستهای، شهدای مدافع حرم و به ویژه شهدای تروریستی مجلس شورای اسلامی ، آرزوی صحت و سلامتی دارم برای مقام معظم رهبری و کلیه خدمتگزاران صدیق نظام مقدس جمهوری اسلامی
همکاران فرهیخته و دلسوز، شما به عنوان عصاره فضائل ملت شریف ایران نیک میدانید جهان ما جهان در حال گذار است، در حال گذار از سنت به مدرنیته و از مدرنیته به پستمدرنیته و اخیراً پستمدرنیسم در حال وقوع است و در این دوره گذار کشورهایی موفق خواهند بود که سنگ بنای توسعه خود را بر فرهنگ و هویت ملی بنا نهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از ویژگیهای ذاتی جهان در حال گذار نارضایتی از وضع موجود است، نخبگان، متخصصان، اقوام، زنان، کارمندان، کارگران، کشاورزان و... ناراضیاند. نمونه آن اعتراضات و تجمعاتی است که احزاب، گروهها و جریانات سیاسی و مدنی هر روزه در کشورهای مختلف به خصوص کشورهای توسعهیافته سازماندهی مینمایند و گونهای از این نارضایتی و اعتراضات را در هفتههای گذشته در کشور عزیزمان شاهد بودیم و دیدیم که چگونه دشمنان نظام، آمادگی کامل داشتند که از این ناآرامیها حداکثر بهرهبرداری را به نفع خود بکنند و بسیاری از رسانههای خارجی که اظهار بیطرفی هم میکردند در این داستان دچار دستپاچگی شدند و ماهیت واقعی خودشان را به همه مردم دنیا نشان دادند.
اصلاحطلب اصل نظام را قبول دارد و میخواهد وضع موجود به وضع مطلوب تغییر دهد
ما معتقدیم از منافع مهم این رخداد اخیر این است که این صفها از هم جدا شدند و معتقدان به اصل نظام و معتقدان به براندازی از هم جدا شدند اصلاحات و اصلاحطلبی امری گریزناپذیر است و ریشهای دینی و تاریخی دارد. اصلاحطلب کسی است که اصل نظام را قبول دارد و میخواهد وضع موجود به وضع مطلوب تغییر دهد.
مذاکرات هستهای ایران با کشورهای 1+5 که بزرگترین و مهمترین توافق بینالمللی بعد از جنگ جهانی دوم بود پیروزی بزرگی برای صلحاندیشان دنیا بود برجام نشان داد که میتوان بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل و بدون زیادهخواهی به توافقی ارزشمند دست یافت و اگر امروز چالشی بر سر اجرای آن است محصول بدعهدی طرف مقابل و لابی صهیونیستی است و ما امروز بایستی مراقب محور واشنگتن، تلآویو و ریاض که به دنبال همراهی تعدادی از کشورهای اروپایی با خودشان میباشند نیز باشیم و اگر آمریکا از برجام خارج شود بزرگترین بازنده این توافق نظام بینالملل و خود آمریکاییان خواهند بود و دیگر هیچ کشوری به توافقات بینالمللی اعتماد نخواهد کرد.
برجام شرایط ماقبل خود را تغییر داد برجام خودش بسترساز بود نه معجزهگر به همین لحاظ تصور عامه این بود بعد از برجام سیل سرمایهگذاری خارجی به سوی کشور روانه میگردد درحالیکه برای سرمایهگذاری خارجی ابزار و لوازمی بایستی وجود داشته باشد تا سرمایهگذار میل و اشتیاق به سرمایهگذاری داشته باشد.
وضعیت اقتصادی هر کشوری از طریق بررسی روند متغیرهایی مانند رشد اقتصادی، تورم، بیکاری، توزیع درآمد و وضعیت صادرات و واردات مشخص میشود به همین لحاظ وضعیت این شاخصها را در قیاس با دیگر کشورهای دنیا موردبررسی قرار میدهیم تا ببینیم جایگاه ما در دنیا چگونه است.
رشد اقتصادی کشور گرچه از 4/7- درصد در سال 91 به 8/10 درصد در سال 95 رسیده است لکن میانگین رشد اقتصادی کشور در 50 سال گذشته 4 درصد بوده که کمتر از کشورهایی نظیر چین، مالزی، ترکیه، عربستان و خاورمیانه قرار دارد.
سهم پایین بهرهوری ، نرخ پایین مشارکت اقتصادی و آمار بالای بیکاری علیالخصوص در بین جوانان و زنان و به خصوص تحصیلکردهها و بالا بودن نرخ بهره بانکی و تورم نسبتاً بالا از مهمترین مشکلات ساختاری اقتصاد ایران میباشد.
اما سهم دهک ده درصد ثروتمندترین افراد به دهک ده درصد فقیرترین افراد جمعیت از 2/13 برابر در سال 91 به 14 برابر در سال 95 بیانگر افزایش شکاف طبقاتی در جامعه بوده و همچنین فاصله درآمد سرانه استانهای کشور از 8/3 برابر به 5/5 برابر افزایش یافته که حاکی از افزایش نابرابری در توزیع درآمد سرانه استانها میباشد.
اقتصاد ایران در چندسال اخیر دو چهره داشته است. رشد اقتصادی نسبتاً خوب و تورم زیر 10 درصد چهره زیبای اقتصاد ایران را نشان میدهد لکن در نقطه مقابل شش ابر چالش، بیکاری، بحران آب ، مسائل زیستمحیطی، نظام بانکی، صندوقهای بازنشستگی و بودجه دولت چهره نازیبای اقتصاد ایران هستند و رفاه مبتنی بر اضمحلال منابع ، پارادایمی است که بر چالشهای اقتصادی ما حاکم شده و باید تغییر کند.
تنها راه نجات کشور خصوصی سازی و حمایت از سرمایهگذاری خارجی است
برخی از اقتصاددانان مستقل معتقدند تنها راه نجات کشور خصوصی سازی و حمایت از سرمایهگذاری خارجی است ،لیکن برای انجام آن پیشنیازهای اساسی ازجمله بهبود فضای کسبوکار ، امنیت اقتصادی ، مالکیت معنوی , حکمرانی خوب ، تنوعبخشی به صادرات میباشد لذا پایین بودن کیفیت زیرساخت در کشور و وجود مخاطرات سیاسی و فساد گسترده از دلایل شکست خصوصی سازی در کشور میباشد به طوری که از 100 شرکت برتر اقتصاد ایران 87 شرکت خصولتی است.
خراسان سرفراز به عنوان باب الرضا و گنجینه فرهنگها و معرفتها علیرغم داشتن مواهب طبیعی و سرمایه انسانی بالا سطح درآمد خانوارهای شهری و روستایی استان از متوسط کشوری پایینتر است. بهطوریکه 35 /0 درصد از درآمدهای کشور به خراسان شمالی تعلق دارد و تولید سرانه استان 5% درصد تولید سرانه کشور میباشد و تولید ناخالص داخلی استان 64/0 درصد تولید ناخالص داخلی کشور میباشد.
اما نرخ مشارکت اقتصادی استان برابر 42 % است ،که از میانگین کشوری بالاتر است. ضمن تحسین خدمات ارزنده دولتهای پیشین و به خصوص دولت تدبیر و امید که از ابتدای شروع کار بیش از 3100 میلیارد تومان اعتبارات در بخشهای زیربنایی استان هزینه گردیده است.
لکن جناب آقای دکتر روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران ، بیش از 3 سال است که از (علی برکت الله) جنابعالی در آغاز عملیات اجرایی فاز 2 پتروشیمی بجنورد میگذرد و علیرغم وعدههای مکرر و دستور صریح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی جنابعالی در هامش نامه نمایندگان استان مبنی بر اینکه تعهد کردهام و این پروژه باید اجرا شود لکن هنوز خبری از شروع فاز 2 پتروشیمی نیست.آقای رئیسجمهور این خواست مردم استان و وعده جنابعالی است لطفاً دستور فرمایید سریعاً شروع شود.
آقای دکتر آخوندی وزیر محترم راه و شهرسازی علیرغم وعدهای مکرر و قول مساعد جنابعالی و دکتر نوبخت و رئیس سازمان برنامه و بودجه مبنی بر تأمین اعتبار چهار بانده کردن جاده جنگل گلستان به بجنورد بهطوریکه سالانه20 میلیون مسافر از این جاده عبور میکنند و به جاده مرگ شهرت یافته است. لکن عملیات اجرایی این پروژه پیشرفت چندانی نداشته است و پیشبینی 45 میلیارد تومان اعتبار در سال97 در صورت تخصیص 100درصد که تقریباً غیرممکن است اوج کم توجهی به این جاده ملی میباشد که توجه ویژه حضرتعالی را میطلبد.
آقای دکتر آخوندی وزیر محترم راه و شهرسازی از شروع احداث پروژه میامی – جاجرم – گرمه بیش از 27 سال میگذرد لکن هنوز حدود 30 درصد پیشرفت فیزیکی دارد. ضمناً آقای دکتر آخوندی علیرغم وعدههای جنابعالی مبنی بر خرید هواپیمای جدید بیش از 50 درصد پروژههای فرودگاه بجنورد لغو گردیده است.
آقای دکتر قاضیزاده هاشمی شهرستان مرزی راز و جرگلان که یکی از محرومترین شهرستانهای کشور میباشد با 70 هزار جمعیت در فاصله 170 کیلومتری از مرکز استان با 300 کیلومتر مرز مشترک با کشور ترکمنستان فاقد بیمارستان میباشد.
آقای رئیسجمهور محرومترین روستاهای کشور در شهرستان مرکز استان ما قرار دارند ، شهر بجنورد ، مرکز استان 30 درصد جمعیت آن حاشیهنشین است.
آقای رئیسجمهور از زمان وقوع زلزله 7/5 ریشتری اردیبهشتماه سال جاری که بیش از 15 هزار واحد مسکونی آسیب دیدند بیش از 10 ماه میگذرد ، لکن هنوز 20 درصد اعتبارات هزینهای و 30 درصد اعتبارات تملک و دارایی و سرمایهای تخصیص یافته است و برخی از زلزلهزدگان تا چند ماه قبل در داخل چادر زندگی میکردند.
آقای رئیسجمهور به والله اعتبارات ملی استان بسیار کم است. لطفاً در تخصیص اعتبارات خراسان شمالی را ویژه ببندید ، در غیر این صورت فاصله استان ما با استانهای توسعهیافته روزبهروز بیشتر خواهد شد و بر محرومیت مردم عزیز استان افزوده خواهد شد که این امر با مبانی انقلاب اسلامی که فلسفه وجودی آن دفاع از حقوق محرومان میباشد در تضاد است.
منبع: مازند مجلس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mazandmajles.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مازند مجلس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۵۷۷۴۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست