Web Analytics Made Easy - Statcounter

ساعت 24- تعدادی از نمایندگان مجلس یکشنبه هفته جاری با سیدمحمد خاتمی دیدار کردند که در ادامه بخشی از صحبت‌های نمایندگان حاضر در این جلسه را می‌خوانیم.

درحالی که جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ازجمله اعضای فراکسیون امید و مستقلین ولایی یکشنبه شب گذشته، ۱۳ اسفندماه با سیدمحمد خاتمی دیدار و گفت‌وگو کردند، محمدرضا عارف رییس فراکسیون امید نیز به بیان نکاتی در این دیدار پرداخت که پیش‌تر این سخنان عارف به‌تفصیل منتشر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حضرتی: اصلاح‌طلبان تنها گروهی هستند که می‌توانند نظام را حفظ کنند

الیاس حضرتی در این دیدار با اشاره به دوران ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی و فضای سالم و بالاترین رشد اقتصادی در آن دولت، خاطرنشان کرد: دوران دیگری برای اصلاحات شروع شد و اشتباهاتی از جانب اصلاح‌طلبان و حکومت بروز کرد و یک شرایط تنگ و تاریک ایجاد شد و برخی تصمیم گرفتند اصلاح‌طلبان را از ریشه بزنند و شما مجبور شدید در دماوند رای بدهید و خیلی از دوستان حتی نتوانستند مراسم دعای کمیل و توسل را برگزار کنند و خیلی‌ها به زندان افتادند اما سال ۹۲ یک فصل جدیدی آغاز شد و آقای عارف، بزرگواری و کناره‌گیری کردند و اصلاح‌طلبان پشت آقای روحانی قرار گرفتند.

این عضو هیات رییسه فراکسیون امید با تأکید بر اینکه اصلاح‌طلبان با وجود همه فشارها نشان داده‌اند که زنده‌اند، یادآور شد: تاریخ به گونه‌ای چرخیده که اصلاح‌طلبان باید از آن پراکندگی فاصله بگیرند و منسجم‌تر از قبل و فعالانه عمل کنند.

درخواست حضرتی از خاتمی برای تشکیل اتاق‌های فکر و کمک به فراکسیون امید

حضرتی همچنین از خاتمی خواست با تشکیل حلقه‌های فکری و اتاق‌های فکری در جهت اتصال این مجموعه‌ها برای رصد مباحث مورد نیاز جامعه، به فراکسیون امید ایده و سوژه داده شود.

عضو هیات رییسه فراکسیون امید بر لزوم ارتباط با تمام ارکان حکومت تأکید و بیان کرد: ما سنگ زیر آسیاب هستیم و برای انقلاب و نظام خودمان می‌مانیم و این را نشان می‌دهیم.

سلحشوری: فراکسیون زنان فارغ از نگاه جنسیتی حضوری موثر دارد

رییس فراکسیون زنان مجلس همچنین از اینکه رییس‌جمهور مخالفان خود را کم‌عقل خطاب کرده، گلایه کرد و با یادآوری جمله سیدمحمد خاتمی درباره مخالفان خود مبنی بر اینکه «زنده باد مخالف من»، ابراز امیدواری کرد که بار دیگر گفتمان احمدی‌نژادی رایج نشود.

جعفرزاده ایمن‌آبادی: ادبیات و رفتار دولت با اصول و چارچوب ما همخوان نیست

جعفرزاده ایمن‌آبادی دیگر نماینده مجلس بود که در جلسه با سیدمحمد خاتمی صحبت کرد و با اشاره به خون شهدا که به پای انقلاب ریخته گفت: قصد گله از دولت‌مردان ندارم و همه این دوستان اعتقادی پای قضیه ایستاده‌اند اما حقیقتاً حق این دوستان ادا نمی‌شود. ادبیات و رفتار دولت با اصول و چارچوب ما همخوان نیست.

نماینده مردم رشت در مجلس با تشکر از مواضع سیدمحمد خاتمی در ناآرامی‌های اخیر بیان کرد: افتخار شما این است که پاکدست‌ترین و موفق‌ترین دولت بودید.

نایب رییس نخست فراکسیون مستقلین ولایی مجلس با بیان اینکه تمام تلاش طرف مقابل ما که اخلاق حزبی را رعایت نمی‌کند ناامید کردن مردم است، خواستار افزایش این نشست‌ها شد و تأکید کرد: من دوست ندارم به آن ۸ سال برگردم و اگر روزی چنین اتفاقی بیفتد، ممکن است تصمیم دیگری بگیرم.

حسین‌زاده: جریان آشتی و نزدیکی ادیان و مذاهب را دنبال کنید

حسین‌زاده نیز در این دیدار با طرح این سوال که چرا ملت ما در طول سالیان ملت نشد و دولت ما دولت نشد و چرا پدیده دولت ملت در کشور ما شکل نگرفته است، گفت: در این سرزمین ما دنبال چرایی نیستیم. چرا اقوام نمی‌توانند در مسوولیت‌ها باشند؟

وی گفت: مشکل اساسی ما مدیریت نیست بلکه ما هویت ملی را زدودیم و مردم حس سرزمینی ندارند و تعداد کثیری افراد هستند که نمی‌گذارند ایران به مفهوم درست خود ایران شود.

نایب رییس فراکسیون امید مجلس با بیان اینکه انتظار این است که هر یک از نمایندگان مجلس باید سفیران آشتی باشند، گفت: این زنگ خطر است و تمنا می‌کنم جریان آشتی و مفاهمه و نزدیکی ادیان و مذاهب را دنبال کنید.

وکیلی: نیازمند اصلاحات زودهنگام هستیم

وکیلی نیز در این جلسه اصلاح‌طلبان را لولای بین قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی دانست و اقدام اصلاح‌طلبان برای پیشگیری از تبدیل مشکلات به ابر چالش‌ها را خواستار شد.

این نماینده اصلاح‌طلب مردم تهران در مجلس همچنین با انتقاد از گفتمان دولت روحانی و فاصله گرفتن از اصلاح‌طلبی گفت: گفتمان اصلاح‌طلبی تنها راه جمهوری اسلامی است.

کواکبیان: توقع‌مان از فراکسیون امید، برآورده نشده است

کواکبیان در این نشست با ابراز نارضایتی از عملکرد فراکسیون امید اظهار کرد: ما توقعی که از فراکسیون داریم، برآورده نشده است و هنوز نتوانسته‌ایم برای رفع ممنوع‌التصویری و حصر اقدام کنیم.

این عضو اصلاح‌طلب کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از خاتمی خواست با ایجاد اتاق فکر تولید محتوا شود تا مجلس بتواند اقدام موثرتری داشته باشد.

مازنی: نشست‌های گفت‌وگوی ملی در آینده نزدیک شکل می‌گیرد

مازنی با اشاره به ارائه طرح گفت‌وگوی ملی بیان کرد: همه از این طرح استقبال کردند و فضای کشور مهیاست و راهی جز این نداریم و در آینده نزدیک نشست‌ها شکل می‌گیرد و دوستان ما با علاقه‌مندی این بحث را دنبال می کنند.

این نماینده اصلاح‌طلب عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی همچنین خواستار گفت‌وگوی درون جبهه اصلاحات شد.

نعمتی: ۹۰ درصد همفکری را فدای ۱۰ درصد اختلاف دیدگاه نکنیم

بهروز نعمتی نیز در ادامه با اشاره به فضای ناامیدی در جامعه بیان کرد: اگر ما نتوانیم این فضایی که امروز در مجلس هست را حفظ کنیم، از سال ۸۴ بدتر خواهیم شد و تندروهایی خواهند آمد که از احمدی‌نژاد بدتر خواهند بود. ۹۰ درصد همفکری را فدای ۱۰ درصد اختلاف دیدگاه نکنیم.

سخنگوی هیات رییسه مجلس شورای اسلامی همچنین فعال‌تر شدن خاتمی را خواستار شد و گفت: جامعه نیازمند یک نفس تازه است.

رجبی: مشکل همین کاسه غم به دست گرفتن است

در ادامه این نشست برخی نمایندگان در سخنانی کوتاه مشکلات موجود را از نگاه خود مطرح کردند و رجبی مشکل موجود را همین کاسه غم به دست گرفتن عنوان کرد.

نمایندگان حاضر در جملات متعدد فعال‌تر شدن سیدمحمد خاتمی در رسیدگی به امور و برخورد فعالانه‌تر با موضوعات را خواستار شدند و نسبت به سوریه شدن ایران هشدار دادند.

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۵۸۳۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!

این نوشته تلاشی است برای طرح یک مسئله، آسیب‌شناسی یک روند و در حد وسع ارائه چند پیشنهاد، که در نوشته دوم تقدیم خوانندگان خواهد شد. برای ورود به بحث ناگزیر از طرح یک مثال هستم. همه ما در سطوحی با مسئله‌ها، بحران‌ها و بعضاً فجایعی دست به گریبان هستیم و برای مواجهه با آن‌ها به ابزارهایی متوسل می‌شویم. این ابزارها در مواقعی به حل مسئله و مدیریت بحران کمک می‌کنند و حتی قادر هستند از فجایع جلوگیری کنند و در برخی موارد واجد چنین کارکردی نیستند. به گمان من به سیاست نیز می‌توان از این منظر نگریست؛ یعنی مسئله‌ها، بحران‌ها و فجایعی را فهرست کرد و سپس پرسید آیا ابزارها و ابتکارهای متعارف احزاب، جبهه‌ها و حتی افراد واجد کارکرد مثبتی هستند یا خیر؟

کمی به عقب برمی‌گردم. از بدو تأسیس جمهوری اسلامی ایران، جریانی که ابتدا به‌نام چپ [خط امام] و سپس اصلاح‌طلب شناخته می‌شد، کوشید ضمن تلاش برای درک صحیح وضع موجود، به بخشی از راه‌حل تبدیل شود. به‌عنوان نمونه در زمانی‌که گروه‌های سیاسی- نظامی عرصه سیاست و اجتماع را تسخیر کرده بودند، این جناح تلاش کرد بر وزن سیاست بیفزاید و از نظامی‌گری بکاهد یا به عبارتی از عرصه عمومی اسلحه‌زدایی کند که حاصل این تلاش به اعلامیه ده ماده‌ای دادستانی ختم شد. یا، در دوره‌ای که نظام اطلاعاتی کشور به‌شکل پراکنده اداره می‌شد و هر گروه به‌صلاحدید خود نسبت به عملکردش پاسخگو بود، تلاش شد نهاد اطلاعات کشور تجمیع شود و به‌عنوان یک وزارتخانه تحت اشراف قوه مقننه قرار بگیرد تا امر پاسخگویی ممکن شود.[۱] مضاف بر این‌ها می‌بایست به بحث زمان و مکان در فقه حکومتی ارجاع داد؛ باب این امر ابتدا از سوی بنیان‌گذار انقلاب اسلامی و در پی سنگینی نگاه فقه سنتی بر نظام تقنینی و حل مسئله کشور گشوده شد اما بعدتر جریان روشنفکری دینی با تلاش مضاعف بر آن شد نگاه و کارکردی متفاوت به دین ببخشد و از قرائت‌های تئوکراتیک و جزم‌اندیشانه بکاهد و بر ابعاد دموکراتیک و دگرخواهانه بیفزاید. افزون بر این‌ها می‌توان درباره آنچه بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گذشت نیز، تأمل کرد؛ دولت اصلاحات توانست با ابتکاراتی پرستیژ ایران را در منطقه و جهان ارتقاء دهد و ضمناً، در بحران‌هایی مانند افغانستان، ۱۱ سپتامبر و همچنین حمله نظامی به عراق جنگ‌طلبی و تنش‌زایی را تعدیل کند. و، در آخر باید به انتخابات ۹۲ اشاره داشت که جریان اصلاحات به‌رغم پرونده‌ مفتوح انتخابات ۸۸ در جمیع ابعاد، به بن‌بست‌شکنی کمک کرد و در جهت کاستن از سرعت فرآیند فرسودگی کشور گام برداشت. البته همه این موارد طبعاً واجد خطاها و کاستی‌هایی بوده است، که فهرست‌کردن و نقد قاعده‌مند آن‌ها می‌تواند راهگشا باشد.

‌اینک اما به‌نظر می‌رسد دو فاکتور مذکور، یعنی درک صحیح وضع موجود، و نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل، اگر نگوییم به بن‌بست رسیده، دست‌کم با بحران اساسی مواجه شده‌اند. بحرانی که دامن‌گیر احزاب اصلاح‌طلب، جبهه اصلاحات ایران و… نیز شده، و بیم آن می‌رود چون آفت به‌سراغ ریشه‌ها نیز برود.

درباره نظام ادراکی اصلاح‌طلبان. طی سالیان گذشته، مجموعه‌ای از تلاش‌ها رخ داد و کمک کرد تا اصلاح‌طلبان درکی ‌نسبتاً روشن از وضع موجود یا به تعبیری «منطق موقعیت» به‌دست بیاورند. این تلاش‌های سه وجهی شامل ۱) فعالیت مستمر و هدفمند حزبی- جبهه‌ای، ۲) کوشش‌های محققانه، و ۳) حضور مؤثر در نظام اداری کشور بوده است که امروزه هر سه وجه محل تأمل‌اند. یعنی آنچه مزیت نسبی اصلاح‌طلبان- به‌عنوان جریان آلترناتیو- به‌شمار می‌رفت، رقیق شده و رو به اضمحلال رفته است. در وجه اول شاهد فقدان خلاقیت حزبی از یک‌سو و کاستی‌های بسیار در تئوریک و پراتیک سیاست‌ورزی حزبی هستیم. در مقابل، رقیب که اساساً تحزب را امری ثانوی و مخل نظم عمودی- دستوری در سیاست می‌پندارد، ضمن آن‌که خود همچنان به زیست محفلی و باندی وفادار است تلاش می‌کند با حداکثر توان از احزاب رقیب سازمان‌زدایی کند. در وجه دوم با افت قابل ملاحظه تولیدات نظری، خاصه در زمینه مسائل توسعه و علوم انسانی روبرو هستیم و گاه، تلاش‌هایی رهزن و تعمیم‌های انحرافی را مشاهده می‌کنیم که نه‌تنها قابلیت انطباق بر شرایط کنونی ایران را ندارند بلکه مخل پروژه‌های اصلاحی می‌شوند. در سوی دیگر، جریان رقیب تلاش داشته از کلمات مشئومه و حوزه‌های ممنوعه از قبیل علوم انسانی، الهیات جدید و جز این‌ها قبح‌زدایی کند و به‌شکل قرارگاهی بر این حوزه‌ها متمرکز شود و آن‌ها را تصرف کند. تعدد نشریات علوم انسانی و برنامه‌های سمعی- بصری وابسته به نهادهای حاکمیتی تصویری به‌نسبت روشن از این وضعیت به نمایش می‌گذارد. البته که نگارنده معتقد است هنوز این جریان با جوشش‌‌ها و کوشش‌های تئوریک معتبر فاصله‌ای قابل توجه دارد. به این‌ها اضافه کنیم ارتقاء متوسط سواد عمومی و تسلط بر زبان‌های خارجی، و همچنین امکان دسترسی به منابع آکادمیک برای کنشگران آزاد و البته ابزارهای هوش مصنوعی، که قادرند بی‌نیاز از ایستگاه‌های مرسوم تغذیه فکری جناحی، خوراک‌ فکری شهروندان منفرد را تأمین کنند. در وجه سوم با عدم حضور مؤثر اصلاح‌طلبان در نظام اداری کشور مواجه هستیم. این عدم حضور تا حد زیادی معلول نگاه دگر‌ساز و غیریت‌ستیز ساخت قدرت بوده است چنانکه می‌بینیم عمده تلاش‌ جریان رقیب اصلاح‌طلبان بر فتح بوروکراسی و ویژه‌خواری، آن هم به مبتذل‌ترین شکل آن بوده است. اما از سوی دیگر نمی‌توان بر یک ضعف اساسی، یعنی عدم کادرسازی و از آن مهم‌تر محافظه‌کاری، حتی در مواجهه با اختیارات قانونی چشم بست. ضعفی که در درجه اول نظام ارتقاء جناحی- باندی و در درجه بعد انواع تبعیض‌های جنسی، قومی و… را در پی داشته است. مع‌الوصف، شاید بتوان گفت اشغال بوروکراسی و ورود به سیاهه حقوق-دستمزدِ دولت دیگر لزوماً مزیت یک جریان سیاسی آلترناتیو به‌حساب نخواهد آمد.

با این اوصاف می‌توان این‌گونه ادعا کرد که احزاب اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات ایران (در وضعیت فعلی‌شان) قادر نیستند گام مؤثری در جهت تقویت نظام ادراکی شبکه حامیان، در درجه اول، و مخاطبان عام در درجه بعد بردارند.

نقش‌آفرینی به‌عنوان بخشی از راه‌حل. برای توضیح این سرفصل نخست می‌بایست تفکیکی میان سیاست پایین‌دستی (low politics) و سیاست بالادستی (high politics) قائل شد. اگر تا سالیان پیش میان این دو سطح از سیاست تعادلی برقرار بود، اینک به‌نظر می‌رسد کفه سیاست بالادستی به‌ سنگینی گرایش پیدا کرده است. بدین معنا که ساخت قدرت به ذیل اختیارات منصوص و حصری، و حتی شورای‌های قانونی/فراقانونی بسنده نکرده و خود رأساً به امور پایین‌دستی ورود کرده است. از دیگر سو، سیاست پایین‌دستی به‌حدی تنزل یافته است که اگر نگوییم هیچ‌گونه امکان اثرگذاری بر آن مترتب نیست، دست‌کم باید بر اثرگذاریِ حداقلی آن تفاهم کنیم؛ آن هم در حد جوانان حزب رستاخیز که نهایتاً ذیل سیاست دفاع از مصرف‌کننده، آمار گران‌فروشی و گران‌فروشان را گزارش می‌کردند!

این وضعیت چندعاملی چرخ فعالیت کنشگران اصلاح‌طلب را دستخوش اختلال کرده است. به عبارتی نه ورودی‌ها (inputs) با واقعیت همخوان‌اند، نه نظام هنجاری با مطالبات جامعه تنظیم است، و نه با ابداعات و بضاعت‌ کنونی راهی برای اثرگذاری باقی مانده است. برای این ادعا مثال‌هایی را ذکر می‌کنم که به‌ نظر موجب صدمه دیدن پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان شده‌اند. سابق بر این دستگاه ادراکی- تحلیلی جریان اصلاحات، حسب دریافت خود از وضع موجود از طریق ابزارهای در دسترس، به اموری به نسبت کلان واکنش نشان می‌داد. برای نمونه می‌توان به مجموعه بیانیه‌های تحلیلی جبهه مشارکت ایران اسلامی اشاره داشت. بخشی از آن متون، فارغ از آن‌که در یک ساعت «س» بدل به کیفرخواست شدند، ایستارهایی را فراهم آوردند که عمدتاً، گفت‌و‌گو و نقد در عرصه عمومی را به‌‌دنبال داشتند. حال آن‌که امروز با تغییر گارد حاکمیت و گذار به الگوهایی جدید و نامتعارف از جمله در:

الف. مسئله واگذاری و تخصیص منابع،

ب. مسئله خصوصی‌سازی،

پ. مسئله نظام دانش و طبقاتی شدن آن،

ت. مسئله کارگران و زیر ضرب رفتن آن‌ها و فقدان توان چانه‌زنی مؤثر این قشر،

ث. مسائل نظام درمان و تعرفه‌ها،

ج. مسئله شهر و الگوی دفرمه توسعه آن،

چ. مسئله تبعیض مضاعف در تحرک‌های عمودی در بوروکراسی خاصه در مورد زنان و نیروهای مستقل و صاحب فکر، و…

کوششی درخور، جهت فهم مسئله و تجویز راه‌حل صورت نمی‌پذیرد یا اگر هم تلاشی صورت می‌گیرد، ارتباط مؤثری با جامعه هدف برقرار نمی‌کند. به عبارتی جریانی که سابقاً دارای تصویری کلان از نظام اداره عمومی کشور بود، اینک فاقد آن تصویر شده است. به این‌ها اضافه کنیم مواردی که به سیاست‌های کلی نظام راجع است و اساساً باب گفت‌و‌گو درباره‌شان بسته است؛ خواه به‌علت محافظه‌کاری، خواه به‌دلیل فقدان تئوری منسجم و منطبق با واقعیت، و خواه به‌سبب انذارها و محدودیت‌ها.

این وضعیت ترسیم شده سه پیامد را به‌دنبال دارد. نخست آن‌که کارویژه اصلاح‌طلبان- که همان دیوار حائل (بالشتک ضربه‌گیر) میان جامعه و حکومت بود، از میان می‌رود. یعنی حاکمیت صرفاً خود را در برابر توده مردم می‌بیند و طبعاً «قهر» را بر سایر ابزارها رجحان می‌دهد. دوم آن‌که، جامعه به‌سوی نوعی خودبسندگی هدایت می‌شود و بی‌پشتوانه و بدون تئوری و پیوستگی تاریخی به وادی عمل وارد می‌شود و به‌شکل اقتضایی عمل می‌کند. نام این وضعیت را می‌توان «تسطیح سیاست» نهاد، بدین معنا که تصادم دولت و جامعه به‌غایت افزایش پیدا می‌کند و مردم مستمراً متحمل هزینه‌های گزاف می‌شوند. ضربه‌ناپذیری- یا ضربه‌پذیری حداقلی- مردم به‌شکل توده‌ای در دولت اصلاحات می‌تواند مؤید این تحلیل و اهمیت این کارویژه اساسی باشد؛ چنانکه در تمامی ادوار دولت در جمهوری اسلامی جز دولت اصلاحات ضربه‌پذیری توده‌ای، چه برآمده از اعتراض و چه برخاسته از شورش وجود داشت و دولت نتوانست به‌عنوان ضربه‌گیر از وارد آمدن خسارت به مردم بکاهد. سوم آن‌که متعاقب این روند نوعی تصویرسازی دفرمه به نظام تحلیلی اصلاح‌طلبان تحمیل می‌شود. نخستین مرحله این تصویرسازی، اختلال در نظام مسئله‌یابی است. این اختلال، که شاید در پزشکی نیز شایع باشد، با تشخیص نادرست بیماری و تجویز نادرست دارو همراه است. مرتبط کردن سنگ‌اندازی‌ها در پروسه‌های اصلاحی، و برگشت‌پذیری آن‌ها به مؤلفه‌هایی چون «لحن»، «ادبیات تحریک‌آمیز» و… جزئی از این نظام اختلالی است؛ حال آن‌که می‌توان فهرستی از لحن‌های آرام، و ادبیات غیرتحریک‌آمیز را بر آفتاب فکند و این فرضیه را ابطال کرد. دومین مرحله این تصویرسازی «برساختن خصم‌‌» است. چنانکه اختلال در نظام مسئله‌یابی به هسته مرکزی یک تفکر بدل شود، ناخودآگاه آن تفکر به برساختن خصم رهنمون می‌شود. بدین معنا که آگاهانه یا از سر خطای تحلیلی صرفاً به بخشی از صحنه سیاست نور تابانده و خصمِ جدید علت‌العلل مسائل معرفی می‌شود. حال آن‌که اساساً منطق اصلاحات، نه خصم‌پرور است و نه حذف‌محور.‌

در بخش‌های بعدی این یادداشت، تلاش خواهم کرد به طرح پیشنهادها و تجویزهایی ناظر به آینده جریان اصلاحات بپردازم.

 

پی‌نوشت:

[۱] خوانندگان می‌توانند برای مطالعه بیشتر به مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی و پیشنهادهای مطرح در زمینه تأسیس نهاد اطلاعاتی کشور مراجعه کنند.

دیگر خبرها

  • احمدی نژاد عازم مجارستان شد
  • محمود احمدی نژاد به خارج از کشور رفت /علت چیست؟ +تصاویر
  • درخواست محمد هاشمی از نمایندگان مجلس آینده
  • درخواست عضو مرکزی حزب کارگزاران از نمایندگان مجلس آینده
  • اعتراف کیهان: فقط ۱۶۵ نامزد اعتدالی و اصلاح طلب برای مجلس دوازدهم تایید صلاحیت شدند
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • درخواست پیگیری بازگشایی گذر مرزی پرسه‌سو در سفر رییس جمهور
  • خاطره‌ای از واکنش عجیب احمدی‌نژاد به درخواست محیط‌‌‌ زیستی | فیلم
  • تاییدتشکیل سازمان «سپند»/ آغاز ثبت‌نام نمایندگان کاندیداها در سامانه داوطلب
  • سه رقیب جدید قالیباف در کرسی ریاست مجلس؛ وزرای احمدی نژاد به صف شدند