Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-25@20:49:18 GMT

حمایت ملی از تولید داخلی

تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۶۰۹۱۸۳

حمایت ملی از تولید داخلی

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «جعفر قادری» نوشت:

حمایت از تولید ملی، رکن اساسی رشد و گسترش اقتصاد یک کشور به شمار می‌آید که درواقع، ثمره خودباوری و محصول شناخت ضرورت خودکفایی است. کالاهایی که در کشور – به‌جز منابع زیرزمینی و خدادادی- تولید می‌شوند، برآیند و علامت یک اقتصاد سالم محسوب شده و چنانچه این کالاها توسط مردم مورد اقبال قرار نگرفته و خریداری نشوند، باید انتظار داشت که قطار سنگین اقتصاد، با سرعت و شتاب مطلوب حرکت نکند و حتی متوقف شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در مطلع بحث باید اشاره داشت که در لزوم حمایت نهادهای ذی‌ربط از دسترنج کارگران و کشاورزان خدوم کشورمان، صدالبته شکی نیست و چنانچه بسترهای این امر مهیا نگردد، برنامه‌ریزی‌های لازم صورت نگیرد و خلل و فرج مشکلات پیش روی تولید داخلی پر نشود، اصلاً تولیدی شکل نخواهد گرفت که بخواهیم بر سر فرهنگ گرایش به محصولات ایرانی چون و چرا کنیم. بنابراین، نقش دستگاه‌های مسئول در این خصوص و تأثیری که به موجب حدیث شریف «النّاسُ عَلى دِینِ مُلُوکِهِم» در بسط روحیه حمایت از کالاهای وطنی در میان مردم دارند، غیرقابل‌انکار است. به فرموده رهبر حکیم انقلاب: «دولت با دامنه وسیعی که دارد، مصرف‌کننده‌ درجه‌یک است. نگویند که ما فلان چیز را می‌خواهیم، الان لازم داریم، تولید داخلی‌اش نیست، ناچاریم از بیرون بیاوریم. خب، شما مگر برنامه‌ریزی ندارید؟ شما که امروز احتیاج دارید، چرا امروز میگویید؟ می‌خواستید دو سال پیش بگویید تا تولیدکننده داخلی فرصت داشته باشد برنامه‌ریزی کند، بسازد، امتحان کند، تجربه کند تا امروز دست شما برسد.» (9 اردیبهشت 94)

اما سؤال اینجاست که نقش جامعه در فرایند حرکت در مسیر تأمین اقتصاد مقاوم چیست و چرا برخلاف غیرت ملی در امنیت و سیاست، حمیت عمومی در حمایت از تولیدات داخلی و پس زدن اجناس خارجی چندان محسوس به نظر نمی‌رسد ؟!

در پاسخ باید گفت که پیش‌شرط تحقق این آرمان، احساس غیرت ملی و آگاهی جامعه نسبت به اهمیت حمایت آنها از تولیدات ملی است و تا این اتفاق رخ ندهد و مردم ندانند که با اضافه کردن محصولات خارجی به سبد خانوار، چه بلایی بر سر کارگر ایرانی و چه سود هنگفتی به جیب شرکت‌های خارجی سرازیر می‌شود، نمی‌توان و نباید انتظار داشت که یک‌شبه این معضلات مرتفع گردد. هرچه سطح آگاهی‌ها، آموزش‌ها در خصوص حمایت از تولید ملی فزونی یابد، به همان اندازه، امنیت و اقتدار کشور افزایش پیدا می‌کند و حرکت جمعی کشور به‌سوی یک اقتصاد مقاوم، تسریع می‌شود.

این در حالی است که پیشرفت‌های اقتصادی در هر جای دنیا، به‌وسیله حمایت عمومی از تولیدات داخلی رخ‌داده و در هیچ‌یک از اقتصادهای رشدیافته نمی‌توان مثالی آورد که مردم آن کشورها، محصولات خارجی را به انواع داخلی ترجیح داده باشند. این مقوله تا به حدی در این کشورها حائز اهمیت است که حتی در مواقعی، کار به انتقاد گروه‌های مردم‌نهاد و انجمن‌های غیردولتی از یکدیگر برای عدم‌حمایت از تولیدات داخلی می‌کشد و یا در برخی از کشورها، مردم حاضرند هزینه بیشتری برای خرید کالاهای تولید داخلی بپردازند تا اشتغال از ثبات و مانایی برخوردار شود. به‌عنوان نمونه، در آمریکا مدتی این بحث، مطرح بود که «آمریکایی‌ها می‌خواهند تویوتا برانند، سپس از این شکایت می‌کنند که چرا وضعیت اقتصاد ما خوب نیست؟ مشکل اصلی این است!» یا طبق یک نظرسنجی در فرانسه، مشخص شد 50 درصد از مردم این کشور حاضرند برای خرید کالاهای ساخته‌شده در داخل ، پول بیشتری(حدود 5 تا 10 درصد) بپردازند.

شاید در نگاه اول، باور این حقیقت که مردم بعضی از کشورها برای حمایت از اقتصاد و اشتغال کشورشان حاضرند قیمت بالاتری برای خرید محصولات داخلی نسبت به محصولات خارجی بپردازند، دشوار و حتی غیرممکن باشد ولی وقتی به مفاهیمی همچون «وحدت ملی»، «حمایت از تولید داخلی» و «ایثارگری» که در فرهنگ کشورمان، مابه ازای بیشتر و غنی‌تر دارد، دقت می‌کنیم، باور این موضوع چندان هم سخت و دور از ذهن نیست. چه اینکه در تاریخ کشورمان پس از انقلاب اسلامی و در جریان دفاع مقدس، شاهد بودیم که مردم نه تنها از مال خود برای حراست از کیان کشور، بذل و گشاده‌دستی کردند، بلکه حتی از جان خود برای صیانت از انقلاب و آرمان‌هایش نیز گذشتند. از سوی دیگر، مشخص است که برای تأمین این هدف، نمی‌توان فقط به خریداران توصیه کرد، بلکه مسئله کیفیت محصولات نیز شرط مهمی است.

حساب افرادی که به سبب برخورداری از رفاه نسبی، اجناس خارجی را به تولیدات داخلی ترجیح می‌دهند، جداست ولی باید توجه داشت که برخی دیگر از اقشار جامعه، به دلیل کیفیت نامناسب محصولات داخلی به دامن برندهای غیربومی پناه می‌برند. ازاین‌رو، منطق حکم می‌کند که فلش این توصیه‌ها نباید صرفاً به سمت مصرف‌کنندگان گرفته شود. تولیدکنندگان نیز باید با ارائه کیفیت برتر و حداقل برابر با نمونه‌های خارجی، به مصرف‌کنندگان ثابت کنند که به دنبال جلب رضایت آنان هستند و نظر آنها برای ارتقاء شرایط تولید، اهمیت بسزایی دارد. بنابراین، معادله تولید و مصرف باید به این شکل رقم بخورد که تولیدکننده با احترام به نظر مردم، کالای مرغوب ارائه کند و مصرف‌کنندگان نیز مادامی که اجناس ایرانی در بازار در دسترس هستند، از خرید کالاهای خارجی امتناع کنند. این نکته نیز حائز اهمیت است که نه تنها خرید کالای ایرانی در اولویت است، بلکه مردم باید کیفیت را نیز مطالبه کنند، هنگام خرید انتقاد سازنده داشته باشند و در مواردی که انتقادات نادیده انگاشته شد، برای بهبود محصولات، به تولیدکنندگان فشار بیاورند، ولی دست از خرید دسترنج کارگران ایرانی برندارند.

در نتیجه، مردم به همان میزان که وظیفه دارند کالای ایرانی تهیه کنند، به همان مقدار هم موظف‌اند تا از تولیدکننده ایرانی حداکثر کیفیت را مطالبه کنند تا شاهد رشد و افزایش کیفیت تولید ایرانی باشیم. و بالاخره باید گفت فرهنگ مصرف باید به‌گونه‌ای متحول شود که آحاد مردم، مصرف کالای خارجی را به معنای بیکاری کارگران و کشاورزان در کنار رونق کسب و کار کارخانجات خارجی بدانند و این امر محقق نخواهد شد، مگر اینکه اراده ملی در دو سطح «مردم» و «مسئولین» در حمایت واقعی از تولیدات ملی، در عالی‌ترین شکل، بروز و ظهور یابد.

منبع:روزنامه حمایت

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۶۰۹۱۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عباس عبدی: ضربه ایران به اسرائیل پیروزی راهبردی بود /جذب حمایت مردم از این حمله در تعارض با برخورد با زنان در خیابان ها است

 عباس عبدی روز قبل از حمله ایران به اسراییل یادداشتی نوشت که درباره ایران و اسرائیل بود. این یادداشت روز بعد و پس از حمله پهپادها وموشک‌های ایران به سرزمین‌های اشغالی منتشر شد.   به گزارش اعتماد، تحریریه روزنامه و همچنین آقای عبدی اطلاع نداشتند که حمله‌ای در راه است. بعد از حمله در برخی رسانه‌ها اعلام شد که علیه آقای عباس عبدی و روزنامه اعتماد اعلام جرم شده است. از آنجا که 10 روز از این ماجرا گذشته و احضاریه‌ای برای هیچ‌کدام ارسال نشده، تصمیم گرفتیم درباره نظرات آقای عباس عبدی که در آن مصاحبه اعلام شده بود گفت‌و گویی داشته باشیم که می‌خوانید:   آقای عبدی! ماجرای احضار شما به کجا انجامید؟ هنوز اقدام قضایی به بنده اعلام نشده است.

آیا فکر می‌کنید منتفی شده است؟ نمی‌دانم؛ ولی با توجه به توضیحاتی که داده‌ام و از مفاد آن مطلع هستند، به گمانم برداشت دقیقی از نوشته من نداشتند. البته معتقد نیستم که برای نوشتن باید برای کسی اعلام جرم کرد، اگر نوشته افراد متضمن دروغ و جعل نباشد، صرفا تحلیل و نظر باشد، باید محترم شمرده شود. و این را نشانه قدرت می‌دانم. هر چند معتقدم که با توجه به شرایط کلی کشور نیز برخی از مسائل را باید به عنوان نویسنده رعایت کنیم.   البته اکنون که مرز رسانه داخلی و خارجی برداشته شده است، متأسفانه نویسندگان داخل و در رسانه‌های رسمی کشور در موقعیت نابرابری با کسانی که در خارج هستند قرار دارند و این نابرابری یکی از عوامل خروج مرجعیت رسانه‌ای از داخل است و این خطر امنیتی برای ایران دارد.   با توجه به آن اعلام جرم، گفتید که دیگر در این موضوع خاص نمی‌نویسید. آیا اکنون که حداقل تا حالا منتفی شده، باز هم اظهارنظر نخواهید کرد؟ اگر اعلام جرم را اعلام نکرده بودند، بهتر بود. من متأسف شدم که چرا باید چنین تصوری را در جامعه القا کرد کسانی که سعی در نوشتن تحلیل‌های منطقی دارند، نیز با اعلام جرم مواجه می‌شوند؟ اگر بدون اعلام بود، من هم خبرش را مثل موارد دیگر منتشر نمی‌کردم. با این حال اکنون می‌توانم حرف بزنم، چون گمان می‌کنم نظراتم دچار تعبیرهای ناخواسته نخواهد شد.   پس اولین سوال را می‌پرسم؛ آیا ایران می‌توانست پاسخ ندهد؟ در عمل می‌توانست، همچنان که در موارد دیگر هم چنین کرده بود. ولی در سیاست نمی‌توانست، زیرا سیاست با روابط شخصی فرق می‌کند. در روابط شخصی «گذشت و عفو» و «بزرگ‌منشی» و این گونه رفتارها معنی می‌دهد و اتفاقا پسندیده هم هست. با گذشت از دیگران می‌توان اختلافات را بهتر حل کرد تا انتقام گرفتن. در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ولی در سطح سیاست به‌ویژه در سطح بین‌الملل، گذشت بی‌معناست و چه بسا موجب تشدید خصومت هم باشد. پس پاسخ ندادن موجب تشدید بحران می‌شود   . ولی در هر حال باید به اثرات این پاسخ توجه داشت. این اتفاقات موجب می‌شود تنش میان دو طرف از حالت انعطاف‌پذیر و الاستیکی به وضعیت متصلب تغییر شکل بدهد. پیش از این طرفین اقداماتی را علیه یکدیگر انجام می‌دادند. گاه مستقیم، گاه غیرمستقیم و اغلب بدون پذیرش رسمی، در حالی که ناظران سیاسی می‌دانستند که کدام طرف، مستقیم یا با واسطه پشت ماجراست.   با این حال وضعیت آنها مثل مشت‌هایی است که بوکسورها به کیسه چرمی لاستیکی می‌زنند. ابتدا قدری تغییر شکل داده، فرورفتگی و عقب‌نشینی کرده، سپس بازگشت به حالت اول را شاهدیم.   پس اکنون ماجرا فرق کرده و از حالت الاستیکی و انعطاف‌پذیری به حالت نیمه شکننده تبدیل شده و در ادامه به وضعیت شکنندگی خواهد رسید. به عبارت دیگر ضربات علیه یکدیگر پرهزینه است و به‌ صورت متعارف قابل ترمیم نیست و هزینه بازی را بالا برده و امکان ادامه بازی را کم کرده است.   پس آیا می‌توان نتیجه گرفت که بحران میان ایران و اسراییل تشدید شده است؟ در واقع همان‌گونه که گفتم این بحران شکننده‌تر شده است. شما به راحتی می‌توانید به یک جسم الاستیک ضربه بزنید بدون اینکه نگران شکستن آن باشید، ولی چنین ضربه‌ای را به راحتی به شیشه نمی‌زنید. بنابراین مدیریت امور از این پس اهمیت دارد.   آیا به همین علت ایران پاسخ حمله بعدی اسراییل را نداد؟ طبیعی است که طرف مقابل هم نمی‌خواسته که ایران پاسخ بدهد، لذا ضربه محدودی را انتخاب کرده که این شیشه نشکند. به عبارت دیگر طرفین از یکدیگر تحلیلی داشته‌اند که منجر به مهار بحران شود. فراموش نکنیم که موضع غربی‌ها به ویژه ایالات متحده نیز در عدم رغبت آنان به رشد تنش نیز مهم بوده است.   گمان می‌کنید که زدن سفارت و پاسخ ایران و نیز پاسخ بعدی اسراییل متوازن بود؟ به نظر می‌رسد که این ماجرا از نظر تاکتیکی و نظامی و خسارات وارده متوازن نبود. در هر حال سفارت ایران را زدند و ایران تعدادی از فرماندهان خود را از دست داد و چنین خسارتی حداقل با اطلاعات موجود به اسراییل وارد نشده است.   ولی از نظر راهبردی کفه حمله کاملا به سود ایران بود. به عبارت دیگر اعلام رسمی و با اطلاع یافتن طرف مقابل و حمله از خاک ایران به اسراییل، فارغ از جزییات ماجرا و با آن حجم حمله یک پیروزی راهبردی بود. به‌ویژه که انتظار قبلی به عدم حمله بوده است.   به نظر می‌رسد که اقدام ایران نیز معطوف به همین هدف بوده و نه وارد کردن خسارت. فراموش نکنیم که ایالات متحده و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی دربست در کنار اسراییل ایستاده بودند.   این پیروزی راهبردی چه آثاری در ایران می‌تواند داشته باشد. رسیدن به پیروزی همیشه ممکن است و حتی در مواردی ممکن است راحت رخ بدهد، مهم حفظ و تثبیت آن است. اجازه بدهید که مستندتر صحبت کنم. در سال ۱۳۸۸ تحلیلی نوشتم از وضع ایران و برای اطلاع مقامات فرستادم. بخشی از این تحلیل چنین است: پیش از خرداد ۸۸ بارها نوشته بودم که حکومت در ایران از ۴۰۰ سال گذشته یعنی از زمان اوج صفویه تا کنون هیچگاه بدین پایه که اکنون هست، قدرتمند نبوده است، ولی همیشه بلافاصله اضافه می‌کردم که متاسفانه این قدرت با نوعی از بی‌ثباتی هم همراه است.

افزایش قدرت حکومت مثل مناره‌ای است که قد می‌کشد و بلند‌تر می‌شود، اما به تناسب این ارتفاع پایه‌های آن عمیق‌تر و پهن‌تر نشده است. بنابراین به‌رغم اوج گرفتن، بر ناپایداری آن افزوده شده است و این پایه‌ها در حکومت چیزی نیست جز قدرت نرم‌افزاری آن. اگر از این زاویه نگاه کنیم، هر دستاورد خارجی باید از دو طریق پایدار و مستحکم شود. اول از طریق قرار دادن آن در دل یک سیاست خارجی معقول و قابل دفاع و عملی. دوم از طریق حمایت داخلی.

یک دستاورد خارجی را می‌توان مثل دست یافتن به یک بازیکن عالی فوتبال دانست که فقط هنگامی مفید و موثر است که ۱۰ بازیکن دیگر نیز کمابیش هم‌سطح او باشند؛ زمین و امکانات و دریافتی و استادیوم و اقتصاد باشگاه خوب باشد والا آوردن رونالدو در یک تیم ایرانی هیچ فایده‌ای برای فوتبال ما ندارد و همه هزینه‌های آن، زیان است. حمایت داخلی از این اقدام از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان.   روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیوهایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است. دوم و سوم و چهارم نیز بهبود اقتصادی است. پیروزی‌های خارجی به سرعت فراموش می‌شوند باید از طریق بهبود شرایط تثبیت شوند والا به ضد خودشان بدل خواهند شد.   نکته مهم ضربه راهبردی است که اسراییل در مجموعه ماجرای اخیر خورده است که در آینده به آن خواهم پرداخت. کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • عباس عبدی: ضربه ایران به اسرائیل پیروزی راهبردی بود /جذب حمایت مردم از این حمله در تعارض با برخورد با زنان در خیابان ها است
  • تولید فیلم‌های غیراخلاقی از دختران ۱۵ تا ۲۶ ساله ایرانی برای مردان خارجی | انهدام باند بزرگ قاچاق زنان و دختران ایرانی به ترکیه و گرجستان + جزئیات
  • حضور واحد‌های تولیدی شهرک صنعتی اردبیل در نمایشگاه ایران اکسپو
  • معاون وزیر ارتباطات : شبکه اپراتور مدعی نارضایتی مردم از کیفیت شبکه به دلیل استفاده از مودم بومی قابل بررسی است
  • دانش ایرانی در خدمت امنیت حفاری
  • هشدار در انتخاب سرمربی خارجی برای بسکتبال/ قلبی که با ایرانی است
  • دولت همسو با افزایش تولید و اشتغال از بازارهای داخلی و خارجی بهره‌ می‌گیرد
  • مجلس با تحقیق و تفحص از سازمان حفظ نباتات موافقت کرد
  • برنج خارجی هم کم کم از سفره مردم پر می‌کشد
  • روزنامه شرق : گول قفسه این روزهای فروشگاه ها را نخورید؛ برنج خارجی هم کم کم از سفره مردم پر می‌کشد