Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس ـ زهره سعیدی: نمایش «اسب» به کارگردانی آرش دادگر و نویسندگی مهدی تاج‌الدینی مدتی است که در کارگاه دکور بنیاد رودکی به صحنه می‌رود و شب گذشته، شب پایانی خود را گذراند. این نمایش سوررئال که در آن روابطی غیر عادی با پیچیدگی‌های خاص برقرار است، شاید نزدیک به وضعیت پسامدرن شده است که خالق اثر در آن حضور پررنگ دارد، در آن روابط شکسته شده و بین منطق و دنیای به دور از منطق سرگردان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

داستان از این قرار است که نوکر خانه (کش) آقای خود را به دلیل ارتباط پنهانی با همسر خویش به قتل می‌رساند او با هر بار یادآوری این واقعه ناگزیر به قتلی دیگر می‌شود تا جایی که این چرخه آنقدر اتفاق می‌افتد که همه نابود می‌شوند.

نمایش اسب که از دوازدهم بهمن در صحنه تالار مولوی به اجرا در آمد ، سومین پروژه آموزشی انجمن هنرهای نمایشی استان تهران است که در ایام جشنواره تئاتر فجر نیز در بخش بین‌الملل و در کارگاه دکور تالار وحدت به صحنه رفت.

بازیگران این نمایش به ترتیب حروف الفبا محمد صادق اسدی، عاطفه بختیاری، پویا پیروزرام، نامیرا حفیظی، سید شهاب الدین خاضع حق، آرش دادگر، علیرضا دهقانی، زهره رستمی، رستا رضوی، پریسا صبور نژاد شیرازی، شیرین صفایی، عمار عاشوری، کسری عقلی مقدم، سیاوش محمود نژاد، ایلیار مومن، سید میر عماد میری هستند.

فضای این نمایش از دکوراسیون خاص کارگاه نمایش گرفته تا نحوه چیدمان و نوع صندلی‌ها که حالت عجیبی دارد تماشاگران را وارد فضای متفاوتی از تئاتر می‌کند برای یافتن پاسخ پرسش‌هایمان درباره این نمایش به  گفت‌وگو با آرش دادگر کارگردان و بازیگر نشستیم:

 

*جناب دادگر آیا نمایشنامه اسب برگرفته از اسب قاتلین گشتاسب است و اینکه چه نوع اقتباسی دراین کار صورت گرفته است؟

بله متن این نمایشنامه اقتباسی آزاد از اسب قاتلین رضا گشتاسب است. کاراکتر «کش» در آن نمایشنامه مردگان را از گور بیدار می‌کرد تا بتواند «لورا» همسرش را دوباره زنده کند اما در  لحظه‌ای که لورا را کشته هر بار که بدانجا می‌رسد، باز هم مجبور به کشتن مجدد او می‌‌شود. آنچه ما در این اقتباسی‌ها انجام دادیم و مهدی تاج الدین هم انجام داد این بود که بحث اجتماعی می‌تواند به این عرصه ورود کند و تاریخچه‌ای از نویسنده‌ای که در حال نوشتن متنی درباره اسب است اما همسرش به او خیانت کرده و با قوم و خویش خود ارتباط برقرار کرده است.

*«آقا» در این نمایش چه جایگاهی دارد؟

آقایی آنجا زندگی می‌کند که مدام نگران نوشته‌های کش است می‌ترسد که این نوشته‌ها چه تأثیری می‌تواند در جامعه بگذارد پس یک پلیس استخدام می‌کند که مراقب تجسمات ذهن کش باشد ، همه اینها تشویش‌هایی می‌شود که نویسنده در طی نوشتن بارها متن را تغییر می‌دهد طوری که دیگر بین واقعیت و خیال یا خواب و بیدار نمی‌توان مرزی قائل شد یعنی امر واقع و نمادین با هم معکوس می‌شوند.

*به نظر می‌رسد این نمایش برای تماشاگر خاصی طراحی شده که از تئاتر خیلی می‌دانند آیا اعتقادی به این امر دارید؟

خیر تماشاگرانی هم بوده‌اند که برای نخستین بار این کار را تماشا کرده‌اند و خودشان گفتند که تا به حال این مدل کار را ندیده‌اند اما با آن ارتباط برقرار کردند اتفاقا کسانی که خود را متخصص می‌دانند در تماشای کار دچار مشکل و بحران می‌شوند چرا که با لوح صاف به تئاتر نمی‌آیند و دریافت‌ها و داشته‌هایشان را با خود به همراه می‌آورند و با اثر آنطور که می‌خواهند برخورد می‌کنند آنها از خود می پرسند که آیا گذشته در این کار هست یا خیر؟ پس اگر نیست کار غلط است یا جواب نداده پس من چرا نمی‌فهمم؟

من هیچوقت تئاتر کار نمی‌کنم که تماشاگر خاص داشته باشم هر کسی با ظرف مخصوص خود وارد سالن می‌شود در این ظرف قدری مظروف دارد که درصدش برای افراد متفاوت است ما آنچه در تئاتر ارائه می‌دهیم برای هر تماشاگری یک اطلاعاتی است که نسبت به آن مظروفش پر می‌شود، پس برای بعضی‌ها کم و برای بعضی زیاد است.

بعضی‌ها تئاتر که می‌آیند نمی‌توانند از داشته‌های خود بگذرند بعضی از اینکه داشته‌هایشان تغییر کند و دریافت جدید کسب کنند لذت می‌برند، بعضی‌ها  هم می‌ترسند که چیزی از  دست بدهند چون نمی‌دانند چه چیز می‌خواهد جایگزین آن شود چرا که ظرفشان به ثبات رسیده است.

*پس یعنی در تماشای این اثر نباید به دنبال داستان باشیم تنها به آنچه خودمان گرفته‌ایم اکتفا کنیم؟

ببینید وقتی ما به دنبال داستان می‌گردیم تصور داریم که حتما باید داستانی باشد این می‌شود که ما فقط تبدیل به یک شنونده می‌شویم تا برایمان یک چیزی توضیح داده شود فاجعه‌ای که الان اتفاق افتاده همین است ما حتی در یک کار نمی‌توانیم یک سؤال مطرح کنیم تا بگوییم مثلا فلان چیز را خود تماشاگر حدس بزند!

من نمی‌خواهم تماشاگر کارم دچار رخوت شود از ابتدا می‌خواهم او را با کار درگیر کنم تا خودش حدس بزند حتی اگر اشتباه حدس بزند حتی اگر نفهمد مگر ما همه چیز این زندگی را می‌فهمیم؟ اگر همه چیز را می‌فهمیدیم که از غار نشینی شروع نمی‌کردیم! اگر می‌فهمیدیم که این اندازه پیامبر برای فهمیدن ما تلاش نمی‌کرد. ما خیلی وقت‌ها تصور می‌کنیم علم و دانش و معلومات داریم در حالیکه همه آنچه داریم یک سری مفروضات است که در ذهنمان انباشته شده است.

حال دراین نمایش می‌خواهیم قدری داده تحویل تماشاگر بدهیم که مدلولی هم ندارد این تماشاگر است که باید جایگزین کند و اینها را به هم ربط دهد تا شاید به یک درک درستی برسد چرا همیشه منتظر هستیم که همه چیز تحویلمان داده شود؟

* شاید اینطور بتوان گفت که آنچه می‌بینیم و می‌شنویم با آنچه گفته می‌شود، تفاوت‌های زیادی هم دارد؟

بله در این نمایش کاراکتری داریم که کتاب بسیار می‌خواند اما وقتی از او سؤالی می‌شود نمی‌تواند پاسخ بدهد تنها یک سری مفروضاتی را به هم می‌بافت و یک سؤال ساده را می‌پیچاند و آخر هم مشخص نیست که چه می‌گوید اما در مقابلش کاراکتری است که مدام می‌پرسد «این چیه؟» و دائم سؤال می‌پرسد، اتفاقا این کاراکتر از همه بیشتر می‌داند.

اگر زندگی این اندازه ساده بود که فکر می‌کردیم دچار مشکلات عدیده نمی‌شدیم در این کار چیزی شبیه زندگی هست که فشرده شده بخشی که شبیه آن نیست. تئاتر یک امر ارگانیک است چیزی که از قبل تعیین نشده یعنی همان لحظه که اجرا می‌شود، خود ویران‌گر است بر باد نوشته و پاک می‌شود و با تماشاگر هم همین کار را می‌کند پس اگر بخواهیم بگوییم حتما باید این در باز شود و چهار فرهیخته فیلسوف از آن بیرون بیایند اتفاقا دچار بحران شده‌ایم، چرا که اینها حرف‌های ما را قبول نخواهند کرد. خیلی از اندیشمندان ما نه می‌بینند و نه گوش می‌دهند فقط صحبت می‌کنند.

پس برای این کار تلاش شده تا تماشاگر حتی اگر یک بخشی از آن را هم گرفت برایش کافی باشد خودش مسیر را ادامه می‌دهد ولی اگر می‌خواهیم دنبال این باشیم که چه شد؟ کی بود؟ چکار کرد؟ و در نهایت نتیجه شد؟ آنوقت نباید خیلی‌ فیلم‌ها هم ساخته شود باید به همین فیلم‌هایی مثل فیلم های رضا عطاران البته با کمال احترام که ساده پسند و عامیانه است و هیچ گره‌ای هم ندارد،‌اکتفا کنیم.

این مدل سینمای ما قبل انقلاب همان فیلم فارسی و بعدش هم نمی‌دانم اسمش چیست که همه دچار بحران شدند اینطور می‌شود که وقتی یک تنگه ابوغریب ساخته می‌شود همه فکر می‌کنند شاهکار خلقت است یا وقتی یک بدون تاریخ، بدون امضا ساخته می‌شود همه تعجب می‌کنند ما هر زمان از این فیلم ها چون تنگه ابوغریب در یک سال 10 تا داشتیم می‌توانیم ادعا کنیم که دستمان خالی نیست در تئاتر هم شرایط همینطور است.

*این کار در جشنواره جایزه‌ای دریافت نکرد؟

خیر تنها در دو بخش طراحی لباس و صحنه کاندید شد.

*جناب دادگر آیا بهتر این نبود که برای مشخص کردن فضای واقعیت و خیال به یک طراحی صحنه ویژه‌تر یا نورپردازی متفاوت تر نیاز داشته باشیم؟

به نظر من اگر این طور بود می‌بایست همه اینها را تماشاگر معنی می‌کرد یعنی به عنوان تماشاگر روابط و مناسبات را نمی‌دید، فکر می‌کنم دوره اینها هم خیلی وقت است که گذشته است اینها دادائیسم به حساب می‌آید دیگر سوررئال نیست ما همیشه فکر می‌کنیم سوررئال یعنی فضای تیره و تار درحالیکه ما دو نوع سوررئال داریم مدلی که همه عناصر غیر رئال هستند یک عنصر رئال است همان یک عنصر همه را سازمان می‌دهد و دوم مدلی که همه عناصر رئال هستند یک عنصر غیر رئال همه چیز را فراواقعیت می‌کند.

حال باید بدانیم که همه چیز همیشه در نوسان است سوررئال یعنی اصل عدم قطعیت . حال اگر من آنقدر نشانه بدهم که همه چیز اظهر من الشمس شود، تماشاگر من هم که عاشق نشانه است که آن را سریع معنی کند.

ما هنوز در بیت اول مولانا مانده ایم و صدها تفسیر آن را کرده‌ایم یا بیت حافظ خب اگر اینها می‌خواستند خودشان بدان شکل می‌گفتند به قول علامه جعفری بشنو از نی چون حکایت می‌کند، برای همین یک مصرع هفتاد منی تفسیر و معنی نوشته شده است این که دیگر بهرحال خودش واضح است؟ درحالیکه این تصورات، تفاسیر و توضیحات ما است که ما را به بیراهه می‌برد وقتی اصل اثر موجود است من به همان رجوع کنم بهتر است و دریافتم انجام می‌شود ولی وقتی یکی به من تفسیر دیگری می‌دهد ، کار مشکل می‌شود. حتی درباره قرآن و درک و دریافت ما هم همین مطرح است که خود قران می‌فرماید این کتابی روشن است.

زندگی چیزی جز فضای سوررئال نیست همین الان که اینجا هستیم به این فکر می‌کنیم که بعد از مصاحبه کجا می‌رویم ماشین را کجا پارک کرده‌ایم؟ یعنی جسممان اینجاست اما روحمان در چند جاست ما قابلیت این را داریم که هم زمان چهار جا باشیم جهان‌های موازی همین معنی را می‌دهد.

*پس علت اینکه این سالن را برای کار خود انتخاب کردید همین متفاوت بودن کار بود؟

درست است برای جهان جدید مکان جدید هم طلبیده می‌شود ، وقتی ما هروقت کاری داریم به تالار حافظ برویم همان جایی که همه نور داده اند ما هم نور بتابانیم و اجرا کنیم تماشاگر هم همان جای قدیمی بنشیند ، چه تغییری ایجاد می‌شود وقتی تالار حافظ اجازه نمی‌دهد حتی دست به فضا بزنیم ، شرایط تغییری نمی‌کند.

ما برای این کارگاه دیوار کشیدیم چند درب گذاشتیم این درها و راه پله‌ها را تعبیه کردیم که اصلا وجود نداشت زیر راه پله‌ها را بستیم،‌اتاقک بالا را درست کردیم تمام سالن را سیاه کردیم بنابراین معماری جدید ایجاد شد وقتی قرار است تجربه کنیم باید پا روی خیلی چیزها بگذاریم.

*حمایت انجمن هنرهای نمایشی چطور بود؟

به رحال برای تجربه جدید نیاز به حمایت وجود دارد اگر می‌خواهیم تئاتر نفس بکشد تجربه جدید نیاز است وگرنه کارها بازاری می‌شوند که کاری هم ندارد و مهم هم نیست چنان کارهایی در همان جاهای قدیمی نور و دکور و صحنه و تماشاگران با خدایگان دکور و دیگر بخش‌ها ساخته می‌شود و پول‌ها هم با چند برابر هزینه‌ها به جیب می‌رود.

وقتی تئاتر بنگاه اقتصادی شود دیگر فرهنگ و هنر بساطش جمع می‌شود البته من نمی‌گویم تئاتر تجاری نداشته باشیم آن هم باید باشد و مشکلی نیست اما دیگر تئاتر نیست.

این کار اگر حمایت انجمن هنرهای نمایشی استان تهران را نداشت اصلا پا نمی‌گرفت من هم نمی‌توانستم این دوستان را جمع کنم و مکان تمرین نداشتم و هزینه‌ها را پرداخت نمی‌کردم برای اینکه آرش دادگر بتواند این کار را انجام دهد نیاز به حمایت بود.

من تا پیش از شروع این کار و در کارهای دیگرم هیچ کمکی از هیچ جایی دریافت نکردم برای این کار هم زمان زیادی گذاشتم شش ماه تمرین داشتیم بهرحال دولت مثل سینما تجربه در عرصه تئاتر هم باید ورود کند . سینما تجربه هم برای اهدافی چون نفس کشیدن سینما تعبیه شده تا راه‌های جدیدی را تجربه کند هرچند تماشاگر هم نداشته باشد آنها پولش را می‌دهد تا یک عده تجربه کنند و سینمای بدنه حفظ شود و همه کارها تبدیل به کار تجاری نشود.

بهرحال به نظر من مهم نیست چه وزارتخانه کمک کند از ارشاد گرفته تا نیرو و آموزش و پرورش و ... همه سیاسی هستند هر چهار سال یا هشت سال یک عده می‌آیند و فکری هم پشتشان نیست معاونان همه سیاسی هستند فرقی ندارد برایشان که چه کارهایی تولید می‌شود آنها پشت میزشان نشسته‌اند تا اجازه ندهند بحرانی رخ دهد.

مدیران دولتی همیشه همینطور بوده‌اند کلا فرهنگ را نمی‌خواهند به همین خاطر می‌گوییم وزارت ارشاد نه فرهنگ همانطور که می‌گوییم وزارت آموزش اما من ادعا می‌کنم که با همه اینها کارم بیلان کاری کسی نیست با کار من کسی نمی‌دهد پز بدهد آقای وزیر می‌تواند برود یک نمایش دیگری را در فجر ببیند کسی یقه او را نمی‌گیرد خیلی هم خوب و قشنگ است کارهای دیگر.

در زمینه سینما شرایط تغییر می‌کند ما از قبل کار می‌توانیم کلی تبلیغ کنیم بودجه تزریق کنیم به همین خاطر مشکلی نیست سفره پهن است اما تئاتر اینطور نیست برای چه کسی مهم است که آخرین شمع‌های تئاتر واقعی هم خاموش شود؟

*در نهایت برنامه سال آتی چیست آیااین کار ادامه می‌یابد؟

خیر این نمایش که تا پایان سال جمع می‌شود اما برای سال بعد همه چیز بستگی به این دارد که ببینیم شرایط چطور است با این وضعیت که چشمم آب نمی‌خورد هیچ برنامه‌ای وجود داشته باشد فقط چند نفری تغییر می‌کنند و چند نفر دیگر می‌آیند دولت تکنوکرات هم اهل فرهنگ نیست، تنها به فکر اقتصاد و امور خارجه می‌شود.

انتهای پیام/و

منبع: فارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۶۱۴۱۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازگویی مشکلات و دغدغه‌های روز جامعه اولویتم در اجرای نمایش است

ایسنا/خراسان رضوی کارگردان نمایش «میتینگ» گفت: امروزه نمایشی که به روی صحنه می‌رود باید حرف دل مردم باشد، همیشه در نمایش‌هایم اولویتم دغدغه‌های امروزه جامعه و مردم بوده است و تلاش کرده‌ام تا نمایش‌هایی را روی صحنه ببرم که حرف جامعه در آن زده شود.

محمدرضا اربابی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: این نمایش ژانری کمدی دارد و به اتفاقاتی که در یک دانشگاه رخ می‌دهد، می‌پردازد. در واقع این نمایش نشان‌دهنده بخشی از جامعه و عده‌ای از انسان‌ها است که شخصیت‌های نمایش به تعریف آن می‌پردازند.

وی در خصوص عوامل این نمایش اضافه کرد: در نمایش میتینگ بازیگران جوان در کنار هنرمندان پیشکسوت و با سابقه تئاتر مشهد به روی صحنه می‌روند. گروه از اواخر سال گذشته تمرینات خود را آغاز کرد و در حال حاضر با تلاش شبانه‌روزی ۲۰ شب نمایش را روی صحنه بردیم.

اربابی با اشاره به واکنش و بازخوردهای نمایش خود گفت: در این چند شب اجرا استقبال‌ها بسیار خوب و راضی‌کننده بوده است، همچنین اساتیدی که به دیدن نمایش آمدند بسیار راضی بودند و با توجه به اینکه نمایش در دل مافیا اتفاق می‌افتد، تحلیل‌های جامعه‌شناسی و روانشناسی زیادی از نمایش داشتند.

وی افزود: مخاطب عام نیز به خوبی توانسته بود با نمایش ارتباط برقرار کند، علاوه بر نظرات مثبت نقدهایی بر نمایش وجود داشت که همگی بسیار محترم هستند در مجموع با استقبال مخاطبان و فروش بالای نمایش از عملکرد تیم و گروه نمایش راضی هستم و خوشحالم که مورد قبول مخاطب قرار گرفته است.

کارگردان نمایش «میتینگ» با بیان اینکه همیشه تلاش کرده‌ام تا نمایش‌هایی را روی صحنه ببرم که حرف جامعه در آن زده شود، خاطرنشان کرد: پس از پایان هر نمایشی، نمایشنامه‌های مختلفی را مطالعه می‌‎کنم که حرف امروز و دغدغه جامعه باشد و بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم حتما آن را انتخاب و اجرا می‌کنم.

اربابی اضافه‌ کرد: امروزه نمایشی که به روی صحنه می‌رود باید حرف دل مردم باشد؛ اجرای نمایش‌هایی مانند «هملت» و «اوتولو» زمانی می‌تواند موفق باشد که بر اساس نیازهای امروز جامعه، نه دغدغه‌های جامعه گذشته باشد. همیشه در نمایش‌هایم اولویت‌ام دغدغه‌های امروزه جامعه و مردم بوده است.

اجرای تئاتر کمدی با ریسک بالایی همراه است

وی با بیان اینکه نمایش میتینگ یک کار کمدی است و اجرای آن ریسک بالایی داشت، اظهار کرد: تقریبا در بیشتر ژانرها مانند مذهبی و یا تاریخی نمایشی را اجرا کرده‌ام و نمایش میتینگ دومین کاری کمدی من بود. اولین سابقه کار کمدی‌ام به نام پرواز ۷۳۷ بود که در یزد به روی صحنه بردم.

کارگردان نمایش «میتینگ» با بیان تجربه کاری کمدی افزود: اجرای نمایش کمدی سخت و خوب است، اجرای نمایش کمدی میتینگ با سابقه کاری که داشتم به نوعی ریسک بود. اجرای نمایش کمدی و خنداندن مخاطب در هر دوره ای کار سخت و مشکلی است، چرا که باید برای خنداندن مخاطب موقعیت کمدی ایجاد کرد که کار دشواری است.

اربابی اضافه‌ کرد: اجرای نمایش میتینگ تجربه‌ای متفاوت بود و سعی می‌کنم برای تئاتر بعدی یک نمایش کمدی سیاه را انتخاب کنم تا بتوانم خودم را به چالش بکشم و کارهای مختلفی را در ژانرهای متفاوت به روی صحنه برده باشم.

وی در خصوص جایگاه تئاتر مشهد خاطرنشان کرد: به‌عقیده من فضای تئاتر مشهد به نوعی پراکنده و حمایت از نسل جوان کمتر است، در حالیکه باید به جوانان فرصت دیده شدن را بدهیم. حمایت برخی از اساتید نیز به دلیل حضور نسل جوان در تئاتر است که بسیار ممنون آن‌ها هستم.

اساتید تئاتر باید از نسل جوان حمایت کنند

کارگردان نمایش «میتینگ» با اشاره به اینکه اجرای تئاتر در مشهد کار دشواری است، عنوان کرد: با توجه به اینکه مشهد شهری مذهبی بوده اجرای نمایش نیز کار دشواری است. اساتید باید از نسل جوان حمایت کنند نه اینکه روبه روی آن‌ها بایستند.

اربابی در پاسخ به این سوال که آیا می‌توان شاهد اتفاقات خوبی در سال جدید برای تئاتر مشهد بود یا خیر، گفت: قطعا می‌توان سال خوبی را برای تئاتر مشهد پیش‌بینی کرد؛ چراکه نمایش‌های روی صحنه کیفیت بالایی دارند و نسل جوان بیشتر از گذشته در تئاتر حضور دارند. در این ایام نمایش‌هایی با حضور نسل جوان دیده‌ام که به نظرم می‌توان امسال و سال آینده در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر چند نماینده از مشهد حضور داشته باشد.

وی تصریح کرد: گروه ما نیز در حال رایزنی است تا نمایش میتینگ را با شکلی مدرن شده در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر به روی صحنه ببرد.

عکس تزئینی است

یکی از مشکلات تئاتر حضور بازیگرانی است که تخصص کافی را ندارند

رضا سپهر، بازیگر تئاتر میتینگ نیز در خصوص ایفای نقش در نمایش «میتینگ» اظهار کرد: در این نمایش عهده‌دار ایفای نقش «پرور» هستم که یکی از کاراکترهای اصلی نمایش است. پرور دارای شخصیتی متعارض و در واقع به گونه‌ای آفتاب‌پرست است که مسئولیت حراست و سلف دانشگاهی به نام دارقوزاباد را برعهده دارد.

این بازیگر تئاتر افزود: دانشگاهی که بخش کوچکی از جامعه محسوب می‌شود و نماد افرادی دو رو است که ظاهر و باطنی متفاوت دارند و دانشجویانی که در آنجا تحصیل می‌کنند دانشجویانی روشنفکر نیستند و به راحتی تحت تاثیر قرار می‌گیرند که در آخر کاراکتر پرور با رانت و قدرتی که دارد تصمیم‌گیرنده دانشگاه می‌شود.

وی با بیان اینکه حضور عوامل برجسته‌ دلیلی برای ترغیب ایفای نقش در این نمایش بود، گفت: کارگردان نمایش آقای محمدرضا اربابی هستند و نمایشنامه توسط آقای عباس جانفدا نوشته شده است و دیگر عوامل نمایش که جزو افراد با سابقه تئاتر مشهد هستند، در تصمیمم برای حضور در این نمایش بسیار تاثیرگذار بود.

این بازیگر تئاتر با اشاره به اینکه واکنش‌ها نشان می‌دهد که به خوبی از عهده ایفای نقش برآمده‌ام، بیان کرد: بر اساس مشورت‌هایی که صورت گرفته بود ایفای نقش این کاراکتر به من پیشنهاد شده بود و باتوجه به نوع کمدی نمایش و دیالوگ قرار بر این شد تا نقش پرور را اجرا کنم که خوشبختانه به خوبی توانستم از عهده اجرای آن بربیایم و اساتید و پیشکسوتانی که نمایش را دیده‌اند از ایفای نقش بسیار راضی بودند.

سپهر ادامه داد: تمام تلاشم بر این بود که به خوبی کاراکتر پرور را معرفی کنم و خوشحالم که این کار به خوبی انجام شد، همچین در اجرای کمدی نمایش، برقراری ارتباط کلامی و جذب مخاطب به خوبی انجام گرفت.

وی در پاسخ به این سوال که چه چیزی باعث شد تا عهده‌دار نقش شخصیت پرور در نمایش شود، گفت: مهمترین دلیلی که باعث شد در ایفای نقش پرور مصمم شوم تضادی است که میان کاراکتر نمایش با شخصیت اصلی من وجود دارد؛ پرور شخصیتی است که نقاب بر چهره دارد، در حالیکه در واقعیت شخصیتی متعارض با این کاراکتر دارم و از دو رویی پرهیز می‌کنم.

این بازیگر تئاتر ادامه داد: وجود این چالش‌ها باعث شد تا برای اجرای این شخصیت مصمم شوم و در نمایش ایفای نقش کنم و خرسندم که با این کار توانستم سهم کوچکی در این موفقیت داشته باشم.

سپهر خاطرنشان کرد: نمایش میتینگ اولین تجربه کاری من با آقای اربابی است، ایشان کارگردان جوان و با ذوقی هستند که اخلاق حرفه‌ای را به خوبی رعایت می‌کنند. یکی دیگر از نکات مثبت آقای اربابی نسبت به دیگر کارگردانان تعاملی بود که با پیشکسوتان نمایش داشتند، او به عنوان کارگردان پذیرای ایده و پیشنهاداتی که از سوی گروه ارائه می‌شد بود.

وی افزود: آرامشی که توسط کارگردان کار در گروه برقرار می‌شد بسیار حائز اهمیت است؛ برخلاف کارگردانان دیگری که با ادبیات نامناسب استرس بیشتری به بازیگران وارد می‌کنند، ایشان با متانت آرامش را  در گروه حاکم می‌کرد و من از کار در کنارش لذت بردم.

نمایش‌های روی صحنه مشهد به سمت رئالیست بودن پیش رفته‌اند

این بازیگر تئاتر در خصوص جایگاه تئاتر مشهد گفت: کیفیت نمایش‌های روی صحنه بهتر ازسال‌های گذشته است و نمایش‌ها به سمت رئالیست پیش رفته‌اند و می‌توان گفت نسبت به نمایش‌هایی که قبلا اجرا می‌شد شاهد رشد هستیم، اما متاسفانه از لحاظ  کیفیت متن و نمایشنامه‌ها در این چند سال افت قابل توجهی را شاهد بوده‌ایم.

سپهر با اشاره به تنوع ژانرهای مختلف نمایش‌های روی صحنه مشهد، بیان کرد: مشهد قطب دوم تئاتر کشور است، در طول این سال‌ها شاهد آثار متنوعی در ژانرهای مختلف هستیم که هر نوع سلیقه‌ای را پوشش می‌دهد، اما در این میان کارگردان معدودی هستند که به واسطه شهرت و یا بازیگران، نمایش‌هایشان فروش خوبی دارد و دیده شده‌اند.

تربیت نابازیگر در کارگاه‌های آموزشی نامعتبر

وی با بیان اینکه برگزاری کلاس‌های آموزشی توسط افراد بی‌سابقه باعث لطمه به تئاتر می‌شود، اظهار کرد: متاسفانه کارگاه‌ها و کلاس‌های آموزش بازیگری برگزار می‌شود که به جز تعدادی اکثرا توسط اساتیدی که تخصص ندارند اداره می‌شوند و به ظاهر بازیگر آموزش می‌دهند که در واقع اینگونه نیست.

این بازیگر تئاتر خاطرنشان کرد: به عقیده من افراد که وارد حیطه بازیگری می‌شوند باید پس از گذراندن کلاس‌های آموزشی در بخش‌های کوچکتر شروع به کار کنند و پس از آن در بلک باکس‌ها ایفای نقش کنند تا پس از کسب تجربه‌های بیشتر وارد سالن اصلی تئاتر شوند.

بازگیری تئاتر نیازمند استعداد و مطالعه کافی است

سپهر افزود: بسیاری از بازیگران کار اولی با رانت و مافیا در نمایش‌های اصلی نقشی را ایفا می‌کنند، در صورتیکه بازیگری نیازمند استعداد و مطالعه کافی است و اگر هوش بازیگری نداشته باشیم، نمی‌توانیم در قاب صحنه باقی بمانیم.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • تئاترحوزه هنری استان به جشنواره سراسری بچه های مسجد راه یافت
  • بازگویی مشکلات و دغدغه‌های روز جامعه اولویتم در اجرای نمایش است
  • امیری: بازی هفته بعد جدال مرگ و زندگی است/ یک امتیاز فاصله چیزی نیست که کنار بکشیم+ فیلم
  • تماشای «العهد الأبدی» در کارون
  • نمایش راز خوشه‌ی پروین در تبریز به روی صحنه‌ می‌رود
  • باید از ظرفیت‌های ارزنده جوانان عشایر بیشتر بهره‌مند شویم
  • «عشق به دیکتاتور‌ها کمکی نمی‌کند» روی صحنه رفت/ تئاتر نیازمند حمایت
  • اضافه‌شدن ۶ نمایش به جشنواره تئاتر رضوی برای اجرا در دهه کرامت
  • شش نمایش همراه جشنواره تئاتر رضوی شدند
  • راهیابی تئاتر ۴۴۴ از مشهد به جشنواره تئاتر مساجد کشور