در خیالمان به سر میبریم یا واقعیت؟
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۶۲۰۷۳۳
شهرام مکری مانند تئاتریها، همه چیز را تمرین و بعد فیلمبرداری را شروع میکند آفتابنیوز : درگذشت لوون هفتوان بهانهای است برای بازخوانی گفتوگویی با او که فرصتی بود برای سفر به گذشتهها و شنیدن از روزهای تلخ و شیرینی که بر این بازیگر گذشته بود.
لوون هفتوان سالها در ایران به عنوان بازیگر و کارگران در تئاتر فعالیت میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در بهمن ۱۳۹۰ برای جشنواره تئاتر فجر به ایران آمد. طی همین سفر با محمد شیروانی آشنا شد و در فیلم «لرزاننده چربی» او بازی کرد. «پرویز» نام فیلمی بود که در سال ۱۳۹۱ به کارگردانی مجید برزگر ساخته شد و هفتوان در آن نقش پیر پسری رانده شده از خانه را داشت، بیش از هر اثر دیگری نام این بازیگر را مطرح کرد.
او در فیلم های «یک دزدی عاشقانه» و «دارکولا» هم رضا عطاران بازی کرد، او تئاتر «بازی یالتا» را هم روی صحنه برد. نمایشی که بر اساس متنی از برایان فریل و با بازی وحید رهبانی، شادی کرمرودی و مانی منادیزاده روی صحنه رفته است.
آنچه در ادامه میخوانید بازخوانی گفتوگویی است با هفتووان در روزهایی که تئاترش روی صحنه بود و سرحال و پرانرژی از اجرای نمایش تازه اش روی صحنه تئاتر شاد بود. این مصاحبه نخستین بار در روزنامه «صبا» منتشر شده بود.
برایان فریل چه چیزی در داستان کوتاه «بانو با سگ ملوس» اثر آنتوان چخوف دید که تصمیم گرفت، قالب آن را تغییر دهد و به نمایشنامه «بازی یالتا» تبدیلش کند؟
همانطور که میدانید فریل، نمایشنامهنویس و نویسنده داستان کوتاه ایرلندی بود. او که روز دوم اکتبر سال ۲۰۱۵ درگذشت از مهمترین نمایشنامهنویسان انگلیسیزبان نسل خود بود و بهنام چخوفِ ایرلند شناخته میشد. فریل بر ادبیات روس مسلط بود و برداشتهای متعددی از آثار ادبی روسیه انجام داده بود.
به نظر من کاری که فریل در «بازی یالتا» با داستان کوتاه «بانو با سگ ملوس» انجام داده؛ افزودن یک عنصر دراماتیک به آن است. این عنصر دراماتیک همان متزلزل کردن مرز میان خیال و واقعیت است. این تزلزل از خیالی بودن سگ آغاز میشود و در واقع شما بانویی با سگ ملوس خیالی میبینید. رفته رفته دامنه حرکت روی مرز خیال و واقعیت وسیعتر میشود. یکی از نکات بااهمیت داستان کوتاه چخوف، پایان باز آن است که فریل آن را در «بازی یالتا» هم وارد کرده است.
به جز بر هم خوردن مرز خیال و واقعیت چه عامل دیگری اشتیاق اجرای «بازی یالتا» را در شما ایجاد کرد؟
نکتهای که در نمایشنامه به آن اشاره میشود و دغدغه شخصی من نیز هست، این است که ما کجا هستیم؟ ما در خیال بسر میبریم یا واقعیت؟ آنچه برای ما رخ میدهد حاصل تخیلمان است یا واقعیت دارد؟ آنچه در خواب میبینیم چطور؟ تخیلی است یا چون آن را به چشم دیدهایم واقعی است؟
من سالیان سال است که به این موضوع فکر میکنم. شاید زندگی شخصیام، مهاجرتم و اقامتم در کانادا عامل این موضوع باشد. حدود ۲۵ سال پیش به مسکو رفتم و بعد از آن به کانادا مهاجرت کردم. زندگیام در سالهای اول مهاجرت به دو بخش تقسیم شده بود، شبها خواب میدیدم در تهرانم و صبح میدیدم جای دیگریام. گاهی این سوال برایم پیش میآید که نکند زندگی ما، چیزی است که دیگران در خواب میبینند یا نکند زندگیِ ما کابوس دیگران است؟
برای روشن شدن منظورم به دیالوگی از نمایش اشاره میکنم. آنجا که دیمیتری با بازی وحید رهبانی میگوید: «چیزایی که زمانی واقعی بهنظر میرسید، حالا به خیالات بدل شده بود و چیزایی که خیالی بود، هر چیزی که من میتونستم تخیلش کنم، هر چیزی که میتونستم بهخاطر بیارم، حالا واقعی شده بود...» (با خنده) این عین اتفاقی است که برای من در زندگی شخصیام رخ داد.
نکته دیگری که برای من جذاب است؛ نام نمایشنامه است. همانطور که میدانید یالتا از شهرهای کریمه در جنوب اوکراین است که بر کرانه دریای سیاه قرار دارد و محل وقوع داستان چخوف است. اینکه فریل از کلمه بازی در عنوان اثرش استفاده کرده برای من یادآور همان بازی میان تخیل و واقعیت است.
آیا میتوان گفت این که فریل دیالوگهای دو شخصیت «بازی یالتا» را در قالب تکگویی نوشته، راهی بوده است تا بتواند از توصیفات چخوف در داستان «بانو با سگ ملوس» استفاده کند؟
بله؛ با این گفته موافقم که فریل توصیفات چخوف را در قالب تکگویی به تماشاگر منتقل کرده است هر چند که بهنظرم با شیوه دیگری هم نمیشد این داستان را به نمایشنامه تبدیل کرد.
با توجه به اینکه وحید رهبانی، «بازی یالتا» را مشخصا برای روی صحنه رفتن توسط شما ترجمه کرده آنچه در توضیح صحنه این نمایشنامه آمده، همان چیزی است که اکنون روی صحنه میبینیم؟
در توضیح صحنه این نمایش آمده است؛ دو صندلی و یک کاناپه، شاید. طراحی صحنه این نمایش بهشدت موجز است و به تماشاگر اجازه میدهد که باقی ماجرا را با تخیل خودش بسازد. کافی است نمایشنامه به شما بگوید اینجا آبشار است و شما آبشار را تصور میکنید یا دیمیتری دمیتریچ گوروف و آنا سرگهیونا با بازی وحید رهبانی و شادی کرمرودی به شما میگویند: همان جایی که تا چند لحظه قبل آبشار بود، اکنون ایستگاه قطار است و سرد هم است و شما خود را در ایستگاه قطاری که باد سردی هم در آن میوزد، تصور میکنید.
ظاهرا در تازهترین فیلم شهرام مکری هم حضور دارید؟
همزمان با «بازی یالتا» در فیلم مکری با نام «هجوم» هم بازی میکنم. از نکات خوب کار با شهرام مکری این است که مانند تئاتریها، یک مرتبه همه چیز را تمرین و بعد فیلمبرداری را شروع میکند. بهنظرم مکری تلاش میکند در «هجوم» از نظر بیان قصه از «ماهی و گربه» فراتر برود. قصه «هجوم» جمعوجورتر است. این فیلم حدودا صد دقیقه است و نقش من هم در آن کوتاه است.
از روز ۱۵ اردیبهشت هم فیلم «یک دزدی عاشقانه» که من هم در آن بازی میکنم روی پرده رفته است. کارگردان این فیلم امیرشهاب رضویان است و من در آن با عزیزانی مثل مهدی هاشمی، فرهاد آئیش، لادن مستوفی و امیرحسین رستمی همبازی هستم.
در فیلم «دراکولا» به کارگردانی رضا عطاران هم بازی کردهام که طبق چیزی که شنیدهام، عید فطر اکران خواهد شد و در «کوپال» به نویسندگی و کارگردانی کاظم ملایی هم حضور داشتهام که فیلمبرداری آن در سبزوار انجام شد و فکر میکنم پاییز امسال روی پرده برود.
بعد از «بازی یالتا» نمایش دیگری را روی صحنه خواهید برد؟
من ابتدای خرداد به تورنتو برمیگردم. امیدوارم بتوانم سالی یک نمایش در ایران روی صحنه ببرم. البته اینکه صرفا برای روی صحنه بردن یک نمایش به ایران بیایم و برگردم از لحاظ مالی دشوار است و هزینههایی بههمراه دارد. مگر مانند اتفاقی که در این سفر برایم رخ داد؛ همزمان با روی صحنه بردن یک نمایش، در پروژههای سینمایی هم حضور داشته باشم.
و نقش آیدین آغداشلو در «بازی یالتا»؟
حدود هشت سال پیش «بازی یالتا» را در تورنتو به زبان انگلیسی و به شکل محیطی اجرا کردم. در آن اجرا بازیگران ما در فضاهای قدیمی و در مکانهای مختلف مانند کافه، مغازه و... راه میرفتند و نمایش اجرا میشد. تماشاچیان نیز همراه آنها در خیابان میگشتند. آن زمان از آیدین آغداشلو خواهش کردم که طرحی برای پوستر «بازی یالتا» بکشد و او نیز پذیرفت. زمانی که تصمیم گرفتم همان نمایش را در ایران اجرا کنم مجددا از آیدین آغداشلو اجازه گرفتم تا از همان طرح استفاده کنم. اثر آغداشلو، طرح ظریفی است و فضایی که من از ادبیات روس در ذهن دارم بهخوبی منتقل میکند.خبرآنلاین
منبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۶۲۰۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازگویی مشکلات و دغدغههای روز جامعه اولویتم در اجرای نمایش است
ایسنا/خراسان رضوی کارگردان نمایش «میتینگ» گفت: امروزه نمایشی که به روی صحنه میرود باید حرف دل مردم باشد، همیشه در نمایشهایم اولویتم دغدغههای امروزه جامعه و مردم بوده است و تلاش کردهام تا نمایشهایی را روی صحنه ببرم که حرف جامعه در آن زده شود.
محمدرضا اربابی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: این نمایش ژانری کمدی دارد و به اتفاقاتی که در یک دانشگاه رخ میدهد، میپردازد. در واقع این نمایش نشاندهنده بخشی از جامعه و عدهای از انسانها است که شخصیتهای نمایش به تعریف آن میپردازند.
وی در خصوص عوامل این نمایش اضافه کرد: در نمایش میتینگ بازیگران جوان در کنار هنرمندان پیشکسوت و با سابقه تئاتر مشهد به روی صحنه میروند. گروه از اواخر سال گذشته تمرینات خود را آغاز کرد و در حال حاضر با تلاش شبانهروزی ۲۰ شب نمایش را روی صحنه بردیم.
اربابی با اشاره به واکنش و بازخوردهای نمایش خود گفت: در این چند شب اجرا استقبالها بسیار خوب و راضیکننده بوده است، همچنین اساتیدی که به دیدن نمایش آمدند بسیار راضی بودند و با توجه به اینکه نمایش در دل مافیا اتفاق میافتد، تحلیلهای جامعهشناسی و روانشناسی زیادی از نمایش داشتند.
وی افزود: مخاطب عام نیز به خوبی توانسته بود با نمایش ارتباط برقرار کند، علاوه بر نظرات مثبت نقدهایی بر نمایش وجود داشت که همگی بسیار محترم هستند در مجموع با استقبال مخاطبان و فروش بالای نمایش از عملکرد تیم و گروه نمایش راضی هستم و خوشحالم که مورد قبول مخاطب قرار گرفته است.
کارگردان نمایش «میتینگ» با بیان اینکه همیشه تلاش کردهام تا نمایشهایی را روی صحنه ببرم که حرف جامعه در آن زده شود، خاطرنشان کرد: پس از پایان هر نمایشی، نمایشنامههای مختلفی را مطالعه میکنم که حرف امروز و دغدغه جامعه باشد و بتوانم با آن ارتباط برقرار کنم حتما آن را انتخاب و اجرا میکنم.
اربابی اضافه کرد: امروزه نمایشی که به روی صحنه میرود باید حرف دل مردم باشد؛ اجرای نمایشهایی مانند «هملت» و «اوتولو» زمانی میتواند موفق باشد که بر اساس نیازهای امروز جامعه، نه دغدغههای جامعه گذشته باشد. همیشه در نمایشهایم اولویتام دغدغههای امروزه جامعه و مردم بوده است.
اجرای تئاتر کمدی با ریسک بالایی همراه است
وی با بیان اینکه نمایش میتینگ یک کار کمدی است و اجرای آن ریسک بالایی داشت، اظهار کرد: تقریبا در بیشتر ژانرها مانند مذهبی و یا تاریخی نمایشی را اجرا کردهام و نمایش میتینگ دومین کاری کمدی من بود. اولین سابقه کار کمدیام به نام پرواز ۷۳۷ بود که در یزد به روی صحنه بردم.
کارگردان نمایش «میتینگ» با بیان تجربه کاری کمدی افزود: اجرای نمایش کمدی سخت و خوب است، اجرای نمایش کمدی میتینگ با سابقه کاری که داشتم به نوعی ریسک بود. اجرای نمایش کمدی و خنداندن مخاطب در هر دوره ای کار سخت و مشکلی است، چرا که باید برای خنداندن مخاطب موقعیت کمدی ایجاد کرد که کار دشواری است.
اربابی اضافه کرد: اجرای نمایش میتینگ تجربهای متفاوت بود و سعی میکنم برای تئاتر بعدی یک نمایش کمدی سیاه را انتخاب کنم تا بتوانم خودم را به چالش بکشم و کارهای مختلفی را در ژانرهای متفاوت به روی صحنه برده باشم.
وی در خصوص جایگاه تئاتر مشهد خاطرنشان کرد: بهعقیده من فضای تئاتر مشهد به نوعی پراکنده و حمایت از نسل جوان کمتر است، در حالیکه باید به جوانان فرصت دیده شدن را بدهیم. حمایت برخی از اساتید نیز به دلیل حضور نسل جوان در تئاتر است که بسیار ممنون آنها هستم.
اساتید تئاتر باید از نسل جوان حمایت کنند
کارگردان نمایش «میتینگ» با اشاره به اینکه اجرای تئاتر در مشهد کار دشواری است، عنوان کرد: با توجه به اینکه مشهد شهری مذهبی بوده اجرای نمایش نیز کار دشواری است. اساتید باید از نسل جوان حمایت کنند نه اینکه روبه روی آنها بایستند.
اربابی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان شاهد اتفاقات خوبی در سال جدید برای تئاتر مشهد بود یا خیر، گفت: قطعا میتوان سال خوبی را برای تئاتر مشهد پیشبینی کرد؛ چراکه نمایشهای روی صحنه کیفیت بالایی دارند و نسل جوان بیشتر از گذشته در تئاتر حضور دارند. در این ایام نمایشهایی با حضور نسل جوان دیدهام که به نظرم میتوان امسال و سال آینده در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر چند نماینده از مشهد حضور داشته باشد.
وی تصریح کرد: گروه ما نیز در حال رایزنی است تا نمایش میتینگ را با شکلی مدرن شده در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به روی صحنه ببرد.
عکس تزئینی استیکی از مشکلات تئاتر حضور بازیگرانی است که تخصص کافی را ندارند
رضا سپهر، بازیگر تئاتر میتینگ نیز در خصوص ایفای نقش در نمایش «میتینگ» اظهار کرد: در این نمایش عهدهدار ایفای نقش «پرور» هستم که یکی از کاراکترهای اصلی نمایش است. پرور دارای شخصیتی متعارض و در واقع به گونهای آفتابپرست است که مسئولیت حراست و سلف دانشگاهی به نام دارقوزاباد را برعهده دارد.
این بازیگر تئاتر افزود: دانشگاهی که بخش کوچکی از جامعه محسوب میشود و نماد افرادی دو رو است که ظاهر و باطنی متفاوت دارند و دانشجویانی که در آنجا تحصیل میکنند دانشجویانی روشنفکر نیستند و به راحتی تحت تاثیر قرار میگیرند که در آخر کاراکتر پرور با رانت و قدرتی که دارد تصمیمگیرنده دانشگاه میشود.
وی با بیان اینکه حضور عوامل برجسته دلیلی برای ترغیب ایفای نقش در این نمایش بود، گفت: کارگردان نمایش آقای محمدرضا اربابی هستند و نمایشنامه توسط آقای عباس جانفدا نوشته شده است و دیگر عوامل نمایش که جزو افراد با سابقه تئاتر مشهد هستند، در تصمیمم برای حضور در این نمایش بسیار تاثیرگذار بود.
این بازیگر تئاتر با اشاره به اینکه واکنشها نشان میدهد که به خوبی از عهده ایفای نقش برآمدهام، بیان کرد: بر اساس مشورتهایی که صورت گرفته بود ایفای نقش این کاراکتر به من پیشنهاد شده بود و باتوجه به نوع کمدی نمایش و دیالوگ قرار بر این شد تا نقش پرور را اجرا کنم که خوشبختانه به خوبی توانستم از عهده اجرای آن بربیایم و اساتید و پیشکسوتانی که نمایش را دیدهاند از ایفای نقش بسیار راضی بودند.
سپهر ادامه داد: تمام تلاشم بر این بود که به خوبی کاراکتر پرور را معرفی کنم و خوشحالم که این کار به خوبی انجام شد، همچین در اجرای کمدی نمایش، برقراری ارتباط کلامی و جذب مخاطب به خوبی انجام گرفت.
وی در پاسخ به این سوال که چه چیزی باعث شد تا عهدهدار نقش شخصیت پرور در نمایش شود، گفت: مهمترین دلیلی که باعث شد در ایفای نقش پرور مصمم شوم تضادی است که میان کاراکتر نمایش با شخصیت اصلی من وجود دارد؛ پرور شخصیتی است که نقاب بر چهره دارد، در حالیکه در واقعیت شخصیتی متعارض با این کاراکتر دارم و از دو رویی پرهیز میکنم.
این بازیگر تئاتر ادامه داد: وجود این چالشها باعث شد تا برای اجرای این شخصیت مصمم شوم و در نمایش ایفای نقش کنم و خرسندم که با این کار توانستم سهم کوچکی در این موفقیت داشته باشم.
سپهر خاطرنشان کرد: نمایش میتینگ اولین تجربه کاری من با آقای اربابی است، ایشان کارگردان جوان و با ذوقی هستند که اخلاق حرفهای را به خوبی رعایت میکنند. یکی دیگر از نکات مثبت آقای اربابی نسبت به دیگر کارگردانان تعاملی بود که با پیشکسوتان نمایش داشتند، او به عنوان کارگردان پذیرای ایده و پیشنهاداتی که از سوی گروه ارائه میشد بود.
وی افزود: آرامشی که توسط کارگردان کار در گروه برقرار میشد بسیار حائز اهمیت است؛ برخلاف کارگردانان دیگری که با ادبیات نامناسب استرس بیشتری به بازیگران وارد میکنند، ایشان با متانت آرامش را در گروه حاکم میکرد و من از کار در کنارش لذت بردم.
نمایشهای روی صحنه مشهد به سمت رئالیست بودن پیش رفتهاند
این بازیگر تئاتر در خصوص جایگاه تئاتر مشهد گفت: کیفیت نمایشهای روی صحنه بهتر ازسالهای گذشته است و نمایشها به سمت رئالیست پیش رفتهاند و میتوان گفت نسبت به نمایشهایی که قبلا اجرا میشد شاهد رشد هستیم، اما متاسفانه از لحاظ کیفیت متن و نمایشنامهها در این چند سال افت قابل توجهی را شاهد بودهایم.
سپهر با اشاره به تنوع ژانرهای مختلف نمایشهای روی صحنه مشهد، بیان کرد: مشهد قطب دوم تئاتر کشور است، در طول این سالها شاهد آثار متنوعی در ژانرهای مختلف هستیم که هر نوع سلیقهای را پوشش میدهد، اما در این میان کارگردان معدودی هستند که به واسطه شهرت و یا بازیگران، نمایشهایشان فروش خوبی دارد و دیده شدهاند.
تربیت نابازیگر در کارگاههای آموزشی نامعتبر
وی با بیان اینکه برگزاری کلاسهای آموزشی توسط افراد بیسابقه باعث لطمه به تئاتر میشود، اظهار کرد: متاسفانه کارگاهها و کلاسهای آموزش بازیگری برگزار میشود که به جز تعدادی اکثرا توسط اساتیدی که تخصص ندارند اداره میشوند و به ظاهر بازیگر آموزش میدهند که در واقع اینگونه نیست.
این بازیگر تئاتر خاطرنشان کرد: به عقیده من افراد که وارد حیطه بازیگری میشوند باید پس از گذراندن کلاسهای آموزشی در بخشهای کوچکتر شروع به کار کنند و پس از آن در بلک باکسها ایفای نقش کنند تا پس از کسب تجربههای بیشتر وارد سالن اصلی تئاتر شوند.
بازگیری تئاتر نیازمند استعداد و مطالعه کافی است
سپهر افزود: بسیاری از بازیگران کار اولی با رانت و مافیا در نمایشهای اصلی نقشی را ایفا میکنند، در صورتیکه بازیگری نیازمند استعداد و مطالعه کافی است و اگر هوش بازیگری نداشته باشیم، نمیتوانیم در قاب صحنه باقی بمانیم.
انتهای پیام