آیا غول نفتی آرامکو فروخته میشود؟
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۶۳۲۰۶۵
خصوصی سازی جزئی غول نفتی عربستان طی دو سال گذشته در بازار نفت مطرح شده و بر انتظارات درباره قیمت نفت تاثیر گذاشته، اما اگر چنین اتفاقی هرگز روی ندهد، چه؟
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، احتمال فروش سهم اندکی از شرکت نفتی دولتی آرامکو برای نخستین بار در جریان مصاحبه شاهزاده محمد بن سلمان، نایب ولیعهد وقت عربستان در ژانویه سال ۲۰۱۶ با یک روزنامه مطرح شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگرچه این موضوع در بخش مربوط به اصلاحات اقتصادی، تنوع سازی و خصوصی سازی داراییهای دولتی، مورد اشاره مختصری قرار گرفته بود اما همین اشاره فعالیت زیادی را از سوی مشاوران، بانکداران، بازارهای سهام، دولتها و خبرنگاران برانگیخت و همه برای سود بردن از فروش قرن رقابت میکردند.
آرامکو مکررا مجموعه حسابهایی را بر اساس استانداردهای بینالمللی تهیه کرد و حسابرسی خارجی ذخایر نفت خود را برای سرمایه گذاران آماده کرد.
تصمیم عربستان برای عرضه سهام آرامکو رقابت بورسهای جهانی از جمله بورس آمریکا، انگلیس و هنگ کنگ را برای بردن سهمی از این عرضه اولیه برانگیخته و این بورسها در تلاش خود از حمایتهای دولتی برخوردار هستند.
تدارکات فنی برای فروش نیز ظاهرا طی دو سال گذشته تکمیل شده اما تاریخ دقیق برای فروش مکررا به تعویق افتاده است.
تصمیم درباره عرضه، مکان و زمان آن به دولت عربستان برمیگردد نه آرامکو در واقع، محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی تصمیم نهایی را میگیرد.
اما هیچ زمانی برای این تصمیم گیری مشخص نشده است و به نظر میرسد زمان عرضه اولیه عمومی سهام آرامکو به سال ۲۰۱۹ موکول شده است.
سیاستگذاران سعودی خاطرنشان کردهاند که سهام آرامکو در بازار بورس داخلی عرضه خواهد شد اما در حقیقت هیچ تعهد قوی برای عرضه بین المللی آن وجود ندارد.
دولت عربستان گزینههای مختلفی از عرضه سهام فقط به صورت داخلی تا فروش خصوصی به یک شریک استراتژیک و عرضه بین المللی یا ترکیبی از این سه گزینه دارد.
هر چه فرایند تصمیم گیری به تاخیر بیافتد، احتمال اینکه فروش سهام آرامکو انجام نشود یا به یک عرضه داخلی محدود شود، قوت میگیرد.
ابتکار گازی
برای نخستین بار نخواهد بود که یک ابتکار استراتژیک بزرگ تغییرات قابل توجهی پیدا میکند یا بی سر و صدا لغو میشود.
ابتکار گازی عربستان سعودی در سال ۱۹۹۸ آغاز شد که قیمتهای نفت افت کرده و این کشور در مضیقه مالی قرار گرفته بود.
این ابتکار گازی بخشی از یک بسته گسترده اصلاحاتی است که تنوع سازی اقتصاد، کاهش نقش دولت و افزایش مشارکت بخش خصوصی را هدف گرفتهاند.
این ابتکار علاقه فزاینده شرکتهای نفتی بین المللی را برانگیخت اما به مدت چند سال بدون اینکه پیشرفتی داشته باشد پیچ و خم پیدا کرد تا اینکه سرانجام در سال ۲۰۰۲ بیسر و صدا مسکوت شد.
این پرسش مطرح است که آیا خصوصی سازی بخشی از آرامکو نیز به همین سرنوشت دچار میشود؟
تلاشهای اصلاحاتی در عربستان معمولا دورهای است. افت شدید قیمت نفت و درآمدهای نفتی، تنوع سازی و خصوصی سازی را در برنامههای سیاسی این کشور قرار داد و زمانی که قیمتها بهبود یافت، روند مذکور آهسته شد.
پیشنهاد فروش سهام در آرامکو نیز مانند ابتکار گازی زمانی اتخاذ شد که قیمتها در اوایل سال ۲۰۱۶ به رکورد پایینی سقوط کرد.
منطق مبهم
برای شروع، منطق فروش سهام در آرامکو هرگز روشن نبوده است.
خصوصی سازی بخشی از آرامکو ممکن است به بهبود حاکمیت سازمانی منجر شود. ولیعهد عربستان در مصاحبه خود به شفافیت بهبود یافته و مقابله با فساد احتمالی به عنوان دلایل این تصمیم اشاره کرده بود.
فروش سهام در بازار داخلی ممکن است به شهروندان سعودی حس مالکیت بخشیده و به توسعه صنعت خدمات مالی داخلی کمک کند.
فروش سهام آرامکو میتواند نخستین گام به سوی تنوعسازی داراییهای دولتی و درآمدها از بخش نفت باشد یا به سادگی میتواند یک تمرین افزایش درآمد باشد. طرح فروش سهام آرامکو مربوط به زمانی است که درآمدهای دولتی به شدت کاهش پیدا کرده بود و بودجه دولت با کسری شدید مواجه بود و ذخایر مالی به سرعت کاهش پیدا میکردند.
فروش در داخل آرامکو و در بخشهایی از جامعه سعودی جنجالی بوده و بسیاری از مردم در خفا درباره منطقی بودن این اقدام پرسش میکنند.
مدیران و کارمندان آرامکو در برابر این اظهارات که این شرکت به درستی اداره نمیشود واکنش منفی نشان داده و میگویند در واقع آرامکو یکی از موسسات برخوردار از بهترین مدیریت در عربستان است.
فروش سهام در بازار سهام داخلی یا به خارجیها اگر باعث شود منابع به سوی ثروتمندان و مالکان خارجی هدایت شود، ممکن است مزایای ثروت نفتی را برای اقشار کم درآمد کاهش دهد.
منتقدان از این نگران بودند که فروش سهام در زمانی که قیمت نفت به کف رسیده است، ممکن است ارزش سهام آرامکو را کمتر از حد واقعی نشان دهد.
سرانجام اینکه فروش سهام ناچیزتر از میزان است که تنوع سازی معناداری را حاصل کند یا پول قابل توجهی را برای دولت به ارمغان آورد.
فروش ۵ درصد از این شرکت برای اینکه وابستگی دولت به نفت کاهش قابل توجهی پیدا کند، کافی نیست.
حتی اگر با این فروش، ارزش سهام آرامکو همان طور که ولیعهد عربستان برآورد کرده است، به دو تریلیون دلار برسد، فروش ۵ درصد سهم برای ۱۰۰ میلیارد دلار، پول کافی تهیه نمیکند تا تفاوت چندانی ایجاد شود.
عربستان همچنان ذخایر خارجی به ارزش ۵۰۰ میلیارد دلار دارد و ۱۰۰ میلیارد دلار اضافی برای تامین پروژههای تحول اقتصادی و اجتماعی که از سوی دولت رونمایی شدهاند، کافی نیست.
بالا بردن درآمدهای نفتی
همچنان که قیمتهای افزایش پیدا کرده است، کسری بودجه دولت کمتر شده و ذخایر ارزی خارجی تثبیت شدهاند.
عربستان بدنبال منابع دیگر فاینانس از جمله مصادره اموال در راستای مبارزه با فساد بوده که دولت امیدوار است ۱۰۰ میلیارد دلار عایدی داشته باشد.
با رشد دوباره درآمدهای نفتی، به نظر میرسد مزایای فروش در مقایسه با هزینهها و مشکلات اجتناب ناپذیر، کمتر باشد که احتمال فروش را ضعیف میکند.
چشم انداز فروش سهام آرامکو علاقه قابل توجهی را از سوی بانکداران و شرکتهای خدمات حرفه ای برانگیخته است. و همچنین رقابت دولتهایی شامل آمریکا و انگلیس را برانگیخته است.
با توجه به متقاضایان مشتاق زیادی که وجود دارند، سعودیها احتمالا تا حد امکان گزینهها را باز نگه میداند و بعید است به طور کامل در را به روی فروش بین المللی ببندند.
با اینهمه به نظر میرسد مقامات سعودی هیچ شتابی برای مشخص کردن زمان یا مکان این رویداد ندارند و در نهایت ممکن است به عرضه داخلی ساده بدون فروش بینالمللی رضایت دهند.
در کل، این تصمیم از سوی محمد بن سلمان که در واقع مدیریت عربستان را در دست دارد، گرفته میشود و به نظر میرسد وی هیچ عجلهای ندارد.
منبع: اقتصاد آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۶۳۲۰۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معامله ریاض – واشنگتن به مویی بند است
سایت خبری – تحلیلی المانیتور در تازهترین گزارش درباره معامله بزرگ جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده بین عربستان سعودی و اسرائیل نوشت: پس از جلوگیری از درگیری منطقهای با جمهوری اسلامی ایران، دولت بایدن اکنون خود را وابسته به توافق آتش بس بین حماس و اسرائیل برای نجات استراتژی خود در خاورمیانه میبیند.
به گزارش جماران، اجزای لازم برای یک پیمان دفاعی تاریخی ایالات متحده با عربستان سعودی تقریبا فراهم شده است؛ توافقی که به عادی سازی روابط ریاض با دولت یهود کمک میکند و بنابراین، امکان جریان متقابل سرمایه و همکاری نظامی را فراهم میکند که میتواند ایران را بیشتر منزوی کند.
فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی روز دوشنبه در نشست مجمع جهانی اقتصاد در ریاض گفت: «در مورد توافقات دوجانبه بین پادشاهی سعودی و ایالات متحده، ما بسیار بسیار به پایان نزدیک هستیم و بیشتر کارها قبلا انجام شده است.» آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز آن را تکرار کرد.
جزییات پیمان مورد نظر آمریکا و عربستان سعودی علنی نشده است. آنچه که از طریق منابع دیپلماتیک به رسانهها درز داده شده نشان میدهد که این توافق چیزی شبیه ماده ۵ معاهده ۱۹۶۰ ایالات متحده با ژاپن که ایالات متحده را متعهد میکند در صورت حمله به ژاپن از این کشور دفاع کند را در دل خود ندارد. اما احتمالاً فراتر از متن توافقهای موجود میان واشنگتن و کشورهای عربی خلیج فارس است که برخی از آنها متحد اصلی غیرناتو واشنگتن محسوب میشوند است. در توافقهای فعلی صرفا بندی درباره ضرورت مشورت در مورد گامهای دفاعی به چشم میخورد.
با این حال، سنگ بنای مورد نیاز برای دستیابی به موافقت کنگره برای توافق پیشنهادی، عادی سازی عربستان با اسرائیل است که همچنان مبهم باقی مانده است. یکی از خواستههای کلیدی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، تعهد رهبران اسرائیل به برداشتن گامهای برگشت ناپذیر به سوی تشکیل کشور فلسطین – است که هنوز برآورده نشده است. مقامات آمریکایی میگویند رسیدن به این هدف، مستلزم پایان جنگ در غزه است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، که با فشار داخلی شدید مواجه است، بیش از آنکه به فلسطینیها امتیاز بزرگی بدهد، به دنبال پایان دادن به حیات حماس است. نتانیاهو این هفته وعده خود را برای اعزام ارتش اسرائیل به رفح "با یا بدون" توافق آتش بس تکرار کرد.
دولت بایدن همه راهها را برای جلوگیری از آن انجام میدهد، در حالی که فشار بر حماس برای پذیرش فوری آخرین پیشنهاد آتشبس را مضاعف میکند.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید روز سه شنبه در پاسخ به این سوال که آیا دولت برنامه B دارد یا خیر، به خبرنگاران گفت: «فقط باید یک توافق وجود داشته باشد. اگر بتوانیم آتشبس به دست آوریم، میتوانیم چیزی پایدارتر به دست آوریم، سپس شاید به درگیری پایان دهیم و با پروژه عادیسازی پیش برویم. اما همه این پروسه باید با یک معامله شروع شود.»
به نظر میرسد که دولت بایدن برای به نتیجه رساندن مذاکرات جاری و رسیدن به سنگ بنای معامله مدنظر، از هر گونه اقدام تنش آفرین و تحریک کننده اسرائیل خودداری میکند. اوایل این هفته، وزارت امور خارجه از تحریم چهار واحد امنیتی اسرائیل که به نظر میرسید قوانین بشردوستانه بینالمللی را به شدت نقض کردهاند، خودداری کرد، چیزی که برخی آن را آخرین ژست آشتیجویانه در قبال دولت نتانیاهو تعبیر کردند.
بلینکن روز سهشنبه برای نزدیک به سه ساعت با نتانیاهو دیدار کرد تا برای ارسال کمکهای بشردوستانه بیشتر به غزه و پرهیز از تهاجم ره رفح که رئیس پنتاگون میگوید اسرائیل به اندازه کافی برای آن آماده نیست به او هشدار داده باشد. یک منبع مطلع در مورد این دیدار گفت که این دیدار برای طرف آمریکایی خوب پیش نرفت، اما جزئیاتی ارائه نکرد.
اکنون همه چیز به دستیابی حماس و اسراییل به یک توافق آتش بس بستگی دارد تا فشار بر دولت اسرائیل را به امید سازش در آینده کاهش دهند.
مقامات پیشین امنیت ملی آمریکا به المانیتور گفتند که به نظر میرسد پیشنهاد بلینکن در اوایل این هفته مبنی بر اینکه ایالات متحده و عربستان سعودی در حال آماده کردن توافقنامه دفاعی دوجانبه خود هستند، با هدف جلب نظر رهبران اسرائیلی بوده است، نه نشاندهنده هرگونه پیروزی قریبالوقوع برای واشنگتن.
عربستان سعودی مدتهاست که به دنبال دسترسی بیشتر به تسلیحات پیشرفته ایالات متحده، از جمله دفاع هوایی و موشکی، و کاهش کنترل صادرات ایالات متحده بر روی تراشههای پیشرفته مورد استفاده برای توسعه سیستمهای هوش مصنوعی بوده است. ممکن است یک توافق دوجانبه موقت به عنوان یکی از راههای محدود کردن نفوذ استراتژیک چین بر ریاض تا زمانی که دولت آینده اسرائیل آماده ارائه امتیازاتی به فلسطینیان باشد، تلقی شود.
یکی از مقامات ارشد سابق آمریکایی میگوید که راههایی وجود دارد که میتوان چنین توافقی را بدون نیاز به تصویب سنا پیش برد. دولت بایدن در سال ۲۰۲۱ به قطر موقعیت متحد اصلی غیر ناتو اعطا کرد و سال گذشته یک توافق راهبردی گسترده با بحرین امضا کرد که به منامه اجازه دسترسی ممتاز به اشتراک اطلاعات، دفاع موشکی و همکاری در زمینه هوش مصنوعی را داد. یکی از مقامات ارشد کاخ سفید در آن زمان از توافق اخیر به عنوان «الگو» یی برای منطقه یاد کرد.
اما دیگر مقامات سابق امنیت ملی در مورد این گزینه تردید دارند. هر پیمانی که متضمن تضمینهای دفاعی ایالات متحده و انتقال تسلیحات عمده برای عربستان سعودی باشد، مستلزم کسب مجوز از جانب کنگره است. از سوی دیگر تحقق درخواست محمد بن سلمان برای برخورداری عربستان از پروسه غنیسازی کامل هستهای، نگرانیهای آمریکا در مورد اشاعه تسلیحات هستهای را به همره دارد. در غیاب عادی سازی رابطه عربستان با اسرائیل، جمهوری خواهان سنا احتمالاً این توافق را برای ایالات متحده ناکافی میدانند.
جاناتان لرد، مدیر برنامه امنیتی خاورمیانه در مرکز امنیت جدید آمریکا در واشنگتن میگوید: بخش بزرگی از این توافق میان عربستان و آمریکا از لحاظ سیاسی و استراتژیک مربوط به عادی سازی رابطه ریاض با اسرائیل بود. بدون آن، دولت بایدن احتمالاً باید عربستان سعودی را متقاعد کند که با واگذاری امتیازات اضافی موافقت کند تا شاید بایدن بتواند با دست پرتر اعضای کنگره را با خود همراه سازد. یکی از این امتیازها میتواند محدودیتهای گستردهتر بر همکاری امنیتی عربستان و چین و تعهد عمیق مقامات سعودی برای ادغام نظامی با دیگر شرکای آمریکایی در منطقه باشد.
مقامات سعودی حداقل به طور علنی هیچ نشانهای مبنی بر اینکه ولیعهد مایل است به چیزی کمتر از تضمینهای کامل دفاعی ایالات متحده و راهی برای تشکیل کشور مستقل برای فلسطینیان رضایت دهد، بروز نداده اند. یک مقام منطقهای آشنا به مذاکرات به المانیتور گفت که پذیرش هر چیزی جز این «برای ریاض بسیار دشوار خواهد بود».