یک هزارو800 بیمارکلیوی درفارس روزانه خدمات دیالیز می گیرند
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۶۳۵۸۱۸
دکتر داوود حدادی یکشنبه به مناسبت روز جهانی کلیه به خبرنگار ایرنا گفت : خدمات رسانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز به 1600 بیمار همودیالیزی و 200 بیمار دیالیز صفاقی هر چند هزینه های زیادی به بخش های دیالیز و سیستم سلامت وارد می کند اما با بهره گیری از بهترین امکانات و تجهیزات انجام می شود.
یکی از روش های جایگزین درمانی برای کلیه های نارسا، دیالیز صفاقی است که در این روش از پرده صفاق که به طور طبیعی حفره شکم را می پوشاند و حاوی سوراخ های کوچکی می باشد به عنوان صافی استفاده می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی بیان کرد:با توجه به افزایش روزافزون بیماران با نارسایی مزمن کلیوی، ارتقای دانش عموم مردم برای پیشگیری و کنترل بیماری های غیرواگیر که عامل اصلی ایجاد نارسایی مزمن کلیوی هستند، امری ضروری است که کنترل فشارخون، انجام آزمایش های دوره ای، اصلاح الگوی تغذیه و قطع مواد غذایی زیان آور و ورزش، اهمیت ویژه ای دارد.
حدادی افزود: با هدف کاهش هزینه ها، اداره بیماران خاص معاونت درمان دانشگاه با رایزنی و ایجاد تعامل سازنده، اقدام به توسعه بخش دیالیز و افزایش تعداد قابل توجهی تخت در بخش خصوصی، خیریه و دولتی غیر دانشگاهی کرده و تمام خدمات دیالیز به صورت رایگان به بیماران ارایه می شود.
رئیس اداره بیماران خاص دانشگاه علوم پزشکی شیراز ادامه داد: اداره بیماران خاص با توجه به رسالت خود، راه اندازی و توسعه بخش های همودیالیز، راه اندازی بخش های دیالیز صفاقی و هماهنگی در امور مربوط به بیماران پیوندی را برعهده دارد.
وی بیان کرد: در صورت بروز مشکل نارسایی مزمن کلیوی، دیالیز صفاقی به عنوان یکی از راه های جایگزین کلیوی از موارد قابل توجه است؛ سادگی انجام دیالیز صفاقی، مزایای مختلف برای بیمار نظیر کنترل بهتر فشار خون و تنظیم دیالیز با برنامه روزانه بیمار، در این زمینه قابل ذکر است و بیماران می توانند در زمینه انتخاب روش مناسب جایگزین کلیه، با نفرولوژیست خود مشورت کنند.
وی گفت: انجام عمل پیوند کلیه برای حدود 333 بیمار در سال 95 و 153 بیمار در 6 ماه نخست سال 96 انجام شد که دانشگاه علوم پزشکی شیراز دراین زمینه نیز مساعد های لازم را به بیماران کرده است .
حدادی خواستار توجه بیشتر به رعایت موازین سلامت در خانواده ها شد و گفت: افراد بالای 60 سال ، بیماران دیابتی، افراد با فشار خون بالا، افرادی با پیشینه بیماری های قلبی و سکته مغزی، سابقه خانوادگی از بیماری های کلیوی، افراد سیگاری وافراد چاق بشترین افرادی هستند که در معرض بیماری و نارسایی کلیوی قرار می گیرند.
شایع ترین علایم نارسایی کلیه شامل تهوع و استفراغ، کاهش میزان ادرار، تورم، به خصوص در ناحیه مچ پا و دور چشم، طعم نامطبوع در دهان و احساس بویی شبیه به ادرار در بازدم، خستگی مزمن، تنگی نفس، کاهش اشتها، مشاهده خون در ادرار، مشاهده کف در ادرار، ایجاد ضایعات پوستی و کاهش حافظه است.
دهم مارس برابر با 19 اسفند به نام روز جهانی کلیه نامگذاری شده است.
6113 /1876
انتهای پیام
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۶۳۵۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شک و تردید سالم است، اما در پزشکی میتواند خطرناک باشد!
فرارو- وقتی صحبت از اعتماد عمومی به میان میآید در پزشکی بر سر دوراهی قرار داریم. پس از وقوع پاندمی کووید که علم را تحت الشعاع سیاست قرار داد جای تعجبی نیست که اعتماد به علم پزشکی روندی فرسایشی را طی میکند. در واقع، اعتماد به پزشکان از ژانویه ۲۰۱۹ میلادی به این سو به پایین سطح خود رسیده است. در نتیجه، افراد بیش تری به دنبال صداهای کمتر متعارفی در عرصه سیاست هستند که به باورهای آنان نزدیکتر است و تمایل دارند آن صداها را بپذیرند. برای مثال، "رابرت اف کندی جونیور" از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باوری به واکسن ندارد و از جمله افراد بدبین نسبت به این موضوع قلمداد میشود. نتیجه برخی از نظرسنجیها از حمایت دو رقمی از او حکایت دارد. این میتواند زنگ خطری برای علم پرشکی باشد.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، این در حالیست که سیستم پزشکی در جلسات حضوری و هم چنین بولتنهای بهداشت عمومی به اعتماد متکی است. بی اعنمادی میتواند پزشکان را به سوی فرسودگی شغلی سوق دهد و باعث بروز نتایج منفیای برای بیماران شود که در صورت وجود اعتماد قابل اجتناب خواهند بود. زوال اعتماد به علم پزشکی و پزشکان تا حدی عامل افزایش نرخ سرخک در بین کودکان واکسینه نشده، عدم رعایت غربالگری سرطان توصیه شده و امتناع از مصرف داروهای پیشگیری کننده است. هیچ راه حل آسانی در این مورد وجود ندارد. اگر راههایی برای بازگرداندن و تقویت اعتماد به بیماران پیدا نشود جان افراد بیش تری از دست خواهد رفت.
در مورد پزشکان امریکایی این بی اعتمادی فضای نسبتا تازهای میباشد و پیشتر چندان موضوع بی اعتمادی به پزشکان مطرح نبود.
تردید نسبت به پزشکی معادل نیهیلیسم پزشکی نیست. دادههای پشت داروهایی که پزشکان تجویز میکنند و تصمیماتی که میگیریم نباید تنها در اختیار ما باشد. افراد حق دارند اعداد را بررسی کنند و در مورد ریسک و منافع خود تصمیم بگیرند. با این وجود، زمانی که این شک و تردید به ناباوری مذموم و جبران ناپذیر تبدیل میشود میبینیم که برخی از بیماران تصمیمات خطرناکی اتخاذ میکنند و زمانی که پزشکان با ناامیدی پاسخ میدهند این موضوع صرفا باعث جدایی و فاصله بیشتر بین پزشک از بیمار میشود.
اعتماد گاهی اوقات با ارائه واضح حقایق و ارقام قابل ترمیم است واقعیت آن است که اعتماد چیزی فراتر از توضیح اعداد است. پزشکان چیزهایی در مورد بدن به بیماران میگویند که قابل مشاهده نیستند. پزشکان تغییرات سبک زندگی و دارو را برای درمان یا پیشگیری از مشکلاتی که ممکن است توسط بیمار احساس نشوند توصیه میکنند. جراحان به نسخه عمیقی از اعتماد به نام قرارداد جراحی اشاره میکنند: این ایده که وقتی افراد زیر چاقو میروند به جراح خود اجازه میدهند که بدن شان را باز کند تا آنان را بهتر کند. این اعتماد را باید به دست آورد.
در مواقع اضطراری بیماران این فرصت را ندارند که انتخاب کنند به چه کسی اعتماد کنند و تصمیمات پزشکی باید عجولانه و حتی در کسری از دقیقه اتخاذ شوند. بنابراین، بخشی از کار پزشکان ایجاد رابطه سریع است. این تصمیم گیری زمانی که اعتمادی که پیشتر بین بیمار و پزشک وجود داشته اکنون از بین رفته دشوارتر میشود.
در پزشکی به ایده تصمیم گیری مشترک اشاره میشود که در آن تصمیمات پزشکی به طور مشترک توسط پزشک و بیمار برخلاف لحن پدرانه سالیان گذشته گرفته میشوند. در نتیجه، پزشک به بیمار خود نمیگوید چه کاری را انجام دهد در عوض اطلاعات لازم را به او ارائه میدهد تا بیمار بتواند مسیری را که برایش مناسب است انتخاب کند. اگر بیمار نخواهد یا نتواند آن چه را که پزشک مطرح میکند باور کند دانش پزشکی بی فایده میشود.