Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایلنا»
2024-05-04@10:10:01 GMT

روایت عشق ناکام یک شاعر

تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۶۳۶۱۴۶

روایت عشق ناکام یک شاعر

پیش از پرداختن به دلیل چگونه خلق‌شدن این غزل زیبا توسط مرحوم استاد ابوالحسن ورزی لازم است به این نکته اشاره کنم که گرچه این ترانه به صورت یک قطعه مستقل در فهرست ترانه‌های ماندگار و شنیدنی استاد بنان قرار دارد، اما واقعیت این است که این ترانه بخشی از برنامه رادیویی گلهای رنگارنگ شماره ۲۲۴ است.

که در اواخر دهه ۴۰ ساخته شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در آن روزگار این گل‌های رنگارنگ با ترکیبی از آهنگسازی استاد همایون خرم، پیانوی استاد جواد معروفی ساخته شد و استاد بنان آواز زیبایی از خود در این برنامه گلها که یکی از ماندگارترین شماره‌های برنامه‌های گلهاست یه یادگار گذاشت.

در قسمتی از این برنامه رادیویی آواز «آمد اما»، با نام اصلی «مستی رؤیا» با صدای استاد بنان و پیانوی جواد معروفی در بیات اصفهان اجرا شد.

اما مطلع برنامه گلهای ۲۲۴ تصنیف زیبای «تا بهار دلنشین، آمده سوی چمن» در دستگاه همایون با شعری از بیژن ترقی و آهنگی از روح‌الله خالقی اجرا شده است.

با این‌حال اجرای آواز «آمد، اما در نگاهش» یکی از دلنشین‌ترین قطعاتی است که از دل برنامه‌های گلهای جاویدان و گلهای رنگارنگ به فهرست ترانه‌ها و آوازهای پرطرفدار آن روزگار و این روزگار تبدیل شده است و در همان روزها نیز شایعات زیادی در مورد سرودن این غزل زیبا توسط استاد «ابوالحسن ورزی» به سر زبان‌ها افتاد که او هیچ‌گاه پاسخی درباره این شایعات نداد یکی از شایعات این بود.

بازگشت همسر سابق

بسیار نوشته‌اند و گفته‌اند که همسر استاد ابوالحسن ورزی در سال‌های اول زندگی سر سازش چندانی با او نداشت و از آنجا که در میان زنان آن روزگار از وجاهت و زیبایی قابل‌توجهی برخوردار بود، یکی از منابع الهام اشعار و غزل‌های نغز استاد ابوالحسن ورزی بود که به واسطه تمجیدها و ستایش‌هایی که استاد از او در غزل‌هایش به‌عمل می‌آورد، دچار غرور و کبر خاصی شد و چون مورد توجه بسیاری، از هنرمندان آن روزگار هم بود، سرنا سازگاری را با استاد گذاشت و سرانجام از او جدا شد و با یکی از جوانان اهل هنر مازندرانی ـ که مدتها در پی چنین فرصتی بود ـ روابطی بر هم زد و در نهایت با او ازدواج کرد و رفت.

طبع ظریف و حساس استاد ابوالحسن ورزی، از این واقعه تلخ بسیار آزرده و مکدر و ملول شد، آنچنانکه به تدریج به یک‌سری بیماری‌های آشفتگی روحی گرفتار آمد و دوستان و اطرافیان که از دور و نزدیک شاهد این آشفته احوالی بی‌حد استاد ابوالحسن ورزی بودند و احتمال آن را می‌دادند که کار او دیر یا زود به جنون بکشد، در نشست‌‌ها و گفتگوهای مکرر و فشار آوردن به آن هنرمند بلندبالای مازندرانی، او را مجبور کردند که دست از سر همسر مطلقه استاد ابوالحسن ورزی بردارد و راه را برای بازگشت او به زندگی سابقش هموار کند، که این فشارها بالاخره نتیجه داد و آن دو نیز پس از حدود ۶ـ۷ زندگی مشترک از هم جدا شدند و همسر استاد ابوالحسن‌‌ورزی به زندگی سابق خود وارد شد و آنها دوباره زندگی از هم پاشیده‌شان را آغاز کردند و استاد در این مقطع از زندگی‌اش این غزل زیبا و در برخی جراید منتشر ساخت و بدین‌‌‌وسیله همه کسانی که تلاش کردند آرامش روزهای رفته را به زندگی‌اش بازگردانند فهماند که دیگر همسرش، آن همسر سابقش نیست با این حال غزل جاودانه بار دیگر بخش تازه‌‌ از آزردگی‌های روحی و احساسات لگد مال شده خود را بیان کرد و از سردی بوسه‌ها و نگاه‌های بی‌نوازش و آغوش بدون مهر او، شکوه و شکایت سرداد و چنین سرود:‌

آمد اما در نگاهش، آن نوازش‌ها نبود

چشم خواب‌آلوده‌اش را، مستی رویا نبود

نقش عشق و آرزو، از چهره دل شسته بود

عکس شیدایی در آن آیینه سیما نبود

لب همان لب بود،‌ اما بوسه‌اش گرمی نداشت

دل همان دل بود، اما مست و بی‌پروا نبود

در دل بیزار خود جز بیم رسوایی نداشت

گر چه روزی همنشین جز با من رسوا نبود

در نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود

برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود

دیدم آن چشم درخشان را، ولی در این صدف

گوهر اشکی که من می‌خواستم پیدا نبود

بر لب لرزان من، فریاد دل خاموش شد

آخر آن تنها امید جان من، تنها نبود

جز من و او «دیگری» هم بود، اما ای دریغ

اگر از درد دلم، زان عشق جان فرسا نبود

ای نداده خوشه‌ای زان خرمن زیبایی‌ام

تا نبودی در کنارم، زندگی زیبا نبود

****

دوستان او وقتی این غزل زیبا را خواندند، تازه فهمیدند که بازگشت همسرش به خانه، دیگر آن شور دلنشین نغمه‌های گذشته را در استاد ابوالحسن ورزی برپا نمی‌کند.

منبع: اظلاعات- حسن فرازمند

منبع: ایلنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۶۳۶۱۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نظامی گنجوی شاعر شهیر تفرشی

به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز اراک؛ نظامی‌ گنجوی شاعر و حکیم ایرانی است که بعضی کشور‌های جدیدالتأسیس اطراف برای هویت تراشی برای خود مدعی غیر ایرانی بودن او شده‌اند در حالی که این شاعر ایرانی با استناد به اشعار نظامی و البته تأیید سازمان جهانی یونسکو در خانه‌ای در روستای «تا» به دنیا آمده و زندگی داشته است.
مهم‌ترین این مستندات، اشعار نظامی در دلتنگی برای طاد بود: «چو در گرچه در شهر گنجه گُمم، ولی از کهستان شهر قُمم/ به تفرش دهی است «تا» نام او، نظامی از آنجا شده نامجو»

روستای «تا» روستایی آراسته و زیبا با کوچه‌های سنگفرش و هوایی دل‌انگیز است که علاوه بر اینکه زادگاه حکیم نظامی است بلکه اولین روستا در کشور است که کوچه‌هایش به اسم یک فرهیخته اسم گذاری شده است.
تکیه روباز تاریخی، مسجد جامع در کنار خانه حکیم نظامی و طبیعت این روستا از جاذبه‌های آن است.
از آثار حکیم نظامی می‌توان به مثنوی‌های عاشقانه‌ مثل خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و هفت‌پیکر اشاره کرد که در اوج زیبایی به زبان فارسی سروده شده است.

دیگر خبرها

  • روایت مرحوم آیت‌الله نجفی تهرانی از زندگی اش
  • روایت شاپور بختیار از سبک زندگی امام خمینی
  • روایت شهید فاطمیون + فیلم
  • فیلم/روایت استاد دانشگاه کلمبیای آمریکا از لحظات دستگیری‌اش به دست پلیس نیویورک
  • نگاه استاد مطهری به آینده جمهوری اسلامی به روایت افروغ
  • شب نغمه‌های اذان ایرانی روی صحنه می‌رود
  • تصویر شهریار شاعر نامدار ایرانی بر دستان هواداران تراکتورسازی
  • نظامی گنجوی شاعر شهیر تفرشی
  • دانشگاهیان پیشرفت‌های کشور را روایت کنند/ هر استاد و دانشجو یک رسانه باشد 
  • دانشگاهیان پیشرفت‌های کشور را روایت کنند/ هر استاد یک رسانه