ترسیم نقشه راه آینده با الگوگیری از شهیدان
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۶۷۶۱۷۸
تهران- ایرنا- شهیدان به عنوان راویان حدیث ایثار و شهادت، جلوه های زیبایی از فرهنگ شهادت را به تصویر کشیدند و با گام نهادن در مسیر حق و حقیقت ضمن ترسیم نقشه راه برای آیندگان به بازپروری و غنای درونی نسل جوان کشور کمک شایانی کردند.
اسفند یادآور عروج ایثارگران و مدافعانی حماسه ساز است، آنان که با اراده ای محکم و عشق به پروردگار عالمیان ردای شهادت، برازنده قامت استوارشان شد و با ایستادگی خویش، پیام ذلت ناپذیری این ملت را به جهانیان منتقل کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حماسه سال های جنگ تحمیلی، تجلی بخش گنجینه های گرانبها از شجاعت و ایستادگی مردمانی محسوب می شود که به منظور پاسداری از مام وطن، گام در عرصه جهاد نهادند. گروه اطلاع رسانی ایرنا در نیمه دوم اسفند به مرور زندگینامه شماری از شهیدانی پرداخت که در این بازه زمانی به فیض شهادت نایل آمده اند.
**مهدی باکری؛ سردار بزرگ بدر
مهدی باکری از فرماندهان شجاع جنگ تحمیلی بود که با شجاعت در عملیات های بسیاری نقش آفرینی کرد. وی در 30 فروردین 1333 خورشیدی در شهرستان میاندوآب و خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رساند و در دوره دبیرستان و همزمان با شهادت برادرش علی باکری به دست عوامل پهلوی، وارد مبارزه های سیاسی شد.
این شهید راه حق در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تبریز به تحصیل پرداخت و با فراغت از تحصیل به خدمت سربازی رفت و در یکی از پادگان های تهران به عنوان افسر وظیفه مشغول شد و همزمان با فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر خروج سربازها از پادگان ها، خدمت سربازی را رها کرد و به طور جدی همراه با هموطنانش، به مبارزه علیه رژیم پهلوی همت گماشت. با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران به عضویت این نهاد درآمد. دادستان دادگاه انقلاب ارومیه و شهردار این شهر از دیگر مسوولیت های وی محسوب می شود.
این رزمنده شجاع سپاه اسلام با شروع دوره دفاع مقدس، تکلیف خویش را در جهاد با دشمنان بعثی و متجاوزان به میهن دید و راهی جبهه های جنگ شد و در عملیات های مختلفی چون فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر یک، دو، سه و چهار شرکت کرد و به همراه بسیجیان غیور و فداکار، به دفاع از کیان و مرزهای ایران اسلامی پرداخت.
نقش مهدی باکری و لشکر عاشورا در حماسه قهرمانانه خیبر و تصرف جزایر مجنون و مقاومتی که آنان در دفاع پاتک های توان فرسای دشمن از خود نشان دادند در تاریخ دفاع مقدس جاودانه است.
سرانجام این فرمانده دلاور در عملیات بدر در 25 اسفند 1363 هجری خورشیدی به خاطر شرایط حساس عملیات، در حالی که از نزدیک مشغول به هدایت رزمندگان لشکر در شرق دجله بود، تلاش کرد تا مواضع تصرف شده را در برابر پاتک های دشمن حفظ کند که در جریان این عملیات، براثر اصابت تیر ندای حق را لبیک گفت و جامه زیبای شهادت برازنده قامت استوارش شد.
این شهید والامقام در بخشی از وصیت نامه خویش می آورد: «آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش، ولی چه کنم تهیدستم، خدایا قبولم کن. سلام بر روح خدا نجات دهنده ما از منجلاب عصر حاضر. عصر ظلم و ستم عصر کفر و الحاد، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعیاش... خطر وسوسههای درونی و دنیا فریبی را شناخته و برحذر باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل تنها چارهساز ماست. ای عاشقان ابا عبدالله، بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونهها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند.»
**عباس کریمی؛ شهید راه حق
عباس کریمی در 1338 خورشیدی و در روستای قهرود کاشان متولد شد. او پس از گذراندن دوران تحصیل به موج مبارزه های انقلابی ملت ایران با رژیم پیوست و در صف مبارزان قرار گرفت و به دلیل توزیع اعلامیه های امام خمینی(ره)، دستگیر و روانه زندان شد. هنگام ورود امام در کمیته استقبال، مسوولیت حفاظت و حراست از ایشان را به عهده گرفت در تصرف و خلع سلاح پادگان عباسآباد در 21 و 22 بهمن نقشی موثر داشت.
این مدافع وطن با پیروزی انقلاب اسلامی جزو نخستین افرادی بود که سپاه پاسداران را در کاشان راه اندازی کرد و همزمان با به وجود آمدن وقایع ضد انقلاب در کردستان همراه با نیروهای مردمی داوطلبانه به مریوان رفت و مشغول خدمت به مردم محروم شد تا دست اشرار را از این منطقه کوتاه کند.
پس از شروع جنگ تحمیلی به فرمان امام(ره) رهسپار جبهه های حق علیه باطل شد و در طول جنگ تحمیلی در مسوولیت های گوناگون و عملیات های مختلف به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت و فرماندهی لشکر رسول الله(ص) آخرین سمت وی بود. از ویژگی های اخلاقی عباس کریمی می توان به شهامت و شجاعت اشاره کرد.
این شهید مجاهد پس از به جا آوردن مناسک حج، راهی جبهه های حق علیه باطل شد و سرانجام در 24 اسفند 1363 خورشیدی در جریان عملیات بدر ندای حق را لبیک گفت و به شهادت در راه معبود، نایل آمد.
شهید عباس کریمی در وصیت نامه اش، نوشته است: «چرا در راه خدا جهاد نمیکنید در صورتی که جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک شما در چنگال ظلم کافرانند. هیچ قطرهای در مقیاس حقیقت در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، بهتر نیست و من میخواهم که با این قطره خون به عشقم برسم که خداست. شهید کسی است که حقیقت و هدف الهی را درک کرد و برای حقیقت پایداری کرد و جان داد. شهادت در اسلام نه مرگی است که دشمن به مجاهد تحمیل میکند بلکه انتخابی است که وی با تمام آگاهی و شعور و شناختش به آن دست مییازد.»
** عبدالحسین برونسی؛ نمادی از حقیقت
شهید عبدالحسین برونسی فرمانده غیور سپاه اسلام با درک وظیفه خویش گام در مسیر جهاد در راه حق نهاد. او در وصیت نامه شیوای خود جاماندگان از شهادت را به انس و پیوند با قرآن سفارش می کند و همگان را به اطاعت از امر ولایت فقیه فرامی خواند.
عبدالحسین برونسی در سوم شهریور 1321 هجری خورشیدی در روستای «گلبوی کدکن»، از توابع تربت حیدریه، پا به عرصه گیتی نهاد. وی که با روحیه ستیزه جویی با ظلم و استبداد پرورش یافته بود در پایه چهارم دبستان به دلیل پایبندی معلمان به مقررات رژیم پهلوی و فضای نامناسب مدرسه آنجا را ترک کرد. وی هنگامی که به خدمت سربازی فراخوانده شد، به دلیل پایبندی به اعتقادهای اصیل دینی همواره مورد اهانت و آزار افسران و نظامیان رژیم پهلوی قرار می گرفت.
چندین سال بعد، وی برای ادامه روند مبارزاتی خود، به همراه خانواده به مشهد رفت و در کنار فعالیت های روزمره به فراگیری علوم حوزوی همت گماشت اما به دلیل اقدامات انقلابی به وسیله عوامل رژیم، دستگیر و روانه زندان شد.
عبدالحسین برونسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وارد سپاه پاسداران شد. با شروع جنگ تحمیلی در نخستین روزهای جنگ، خود را آماده خدمت در سنگر دیگری کرد و با ورود به جبهه ها، توانست سمت فرماندهی گردان بلال را برعهده بگیرد و در جریان عملیات والفجر 3 موفق به تصرف ارتفاعات کله قندی شد. سرانجام عبدالحسین برونسی پس از رشادت ها و شجاعت های فراوان در 23 اسفند 1363 خورشیدی در جریان عملیات بدر در شرق دجله به شهادت رسید و پیکر مطهرش، پس از 27 سال به آغوش ملت شهید پرور ایران بازگشت.
در بخشی از وصیت نامه این شهید می خوانیم: «فرزندانم خوب به قرآن گوش کنید و خودتان را به قرآن متصل کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان باشید ولی فرزندان من، باید به اینهایی که میگویم شما خوب عمل کنید این تکلیفی است برعهده شما. نگویید آنان را که کشته میشوند در راه خدا مردگانند بلکه زندهاند ایشان، ولی شما در نمییابید... و هر آینه فرزندانم خدا شما را به این آیات قرآن آزمایش میکند حواستان جمع باشد، خیلی خوب جمع باشد و همیشه آیات قرآ» را زمزمه بکنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند.»
** حجت الله رحیمی و آرزوی شهادت
حجت الله رحیمی در 24 اسفند 1368 خورشیدی در شهر باغملک دیده به جهان گشود و در 11 سالگی به عضویت پایگاه مقاومت بسیج مسجد سیدالشهدا(ع) در زادگاهش درآمد و فعالیت مذهبی خود را از مکبری در این مسجد شروع کرد و در 1384 به عنوان مسوول فرهنگی و اطلاعات پایگاه مقاومت امام حسین(ع) باغملک منصوب شد.
وی همچنین از 1380 به مداحی در مسجدها و هیات ها می پرداخت و در 1385 هیات خانگی نورالائمه را با هدف گسترش فرهنگ معنوی اهل بیت (ع) راه اندازی کرد و در طول مدت فعالیت خود توانست صدها مراسم مذهبی را در منطقه های مختلف شهرستان و استان خوزستان برگزار کند. همزمان با راه اندازی این هیات از 1386 به عنوان عضو هیات استقبال کننده از کاروان های راهیان نور کشور به خدمت رسانی به بازدیدکنندگان از جبهه های جنگ پرداخت.
حجت الله رحیمی سرانجام در 18 اسفند 1390 هنگامی که مشغول هدایت اتوبوس کاروان راهیان نور بسیج دانشجویی استان لرستان به طرف یادمان عملیات والفجر 8 در منطقه اروند کنار آبادان بود در مقابل پادگان دژ به دلیل برخورد اتوبوس راهیان نور با وی دعوت حق را لبیک گفت و به مقام شهادت نایل آمد.
حجت الله رحیمی در بخشی از وصیت نامه خویش می نویسد: «با کاروانی از دوستان و عزیزان حرکت کردم، در هر مسیری، بر سر هر کوی و برزنی یکی یکی، از عاشقان و مخلصان تو جدا گشتم. یک یکشان به سوی تو پرواز کردند و شهد شهادت را نوشیدند و این من بودم که از قافله جامانده ام. همیشه به یاد شهدا شال عزا بر گردن نهادم و همیشه در این فکر بودم که چگونه می توان عاشق شد، عاشق الله، شیفته الله تا مرا جز انصار حسین قرار بدهی و درجه رفیع شهادت را نثارم کنی.»
*گروه اطلاع رسانی
پژوهشم**2059**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۶۷۶۱۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابیثانی
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد، شهید محمد سهرابی ثانی ۳۰ شهریور ۱۳۶۳ در خانوادهای مومن و متدین در روستای مله آبگاوان از توابع بخش موگرمون شهرستان لنده در استان کهگیلویه وبویراحمد دیده به جهان گشود.خانوادهای کاملاً مذهبی که از راه کشاورزی و دامداری امرار معاش میکردند پدر و مادر سعی میکردند با کسب روزی حلال فرزندشان را بزرگ کنند تا سختیهای روزگار هیچ گاه از ذهن فرزندانشان پاک نشود و خود ساخته و با اراده قوی و بردبار بزرگ شوند. یارو یاور پدر محمد از همان کودکی یار و یاور پدر بود و در کارهای کشاورزی و دامداری پدر را یاری میکرد، از همان کودکی علاقه شدیدی به درس و تحصیل داشت و دوران ابتدایی را در مدرسه مله آبگاوان گذارند و بنا به ضرورت جهت امر تحصیل به شهرک سرآسیاب لنده مهاجرت کردند. شهید محمد سهرابی ثانی دوران راهنمایی را در مدرسه شهید ثانی لنده با موفقیت به پایان برد و همزمان با پایان امتحانات خردادماه به واسطه فقر مادی حاکم برخانواده به شهرستان بوشهر میرفت تا با کار در گرمای طاقت فرسا و هوای شرجی این شهر درآمدی برای خود و خانواده اش از طریق کارگری به دست آورد و خانواده رنج و سختی کمتری متحمل شوند. شهید باتوجه به عشق و علاقهای که به رشته میکانیک داشت راهی دبیرستان کارو دانش خوارزمی شد تا دیپلم خود را در این رشته بگیرد. ورود به سپاه وی پس از سالها فعالیت در بسیج و عضویت فعال این نهادانقلابی با توجه به فعالیتها و حضور مداومش در برنامههای فرهنگی و مذهبی در مسجد در تاریخ ۳۰ شهریورماه ۱۳۸۴ با شرکت در آزمون ورودی سپاه پاسداران به عضویت تیپ ۴۸ فتح درآمد تا در نهادی منسجمتر و مقدستر به میهن خود خدمت کند. درس در کنار جنگ این شهید والامقام پس از حضور در سپاه پاسداران راهی دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج در رشته کارشناسی حسابداری شد تا شوق و ذوق به علم را بنا به تاکید رهبرش در خود بارور کند. وی سالهای زیادی را با مشقت و سختی تحمل کرد تا سرپناهی برای خانواده اش بسازد که بعد از تکمیل منزل پدر با خاطری آسوده زندگی خود را ادامه دهد. شهید عاشق سپاه و بسیج بود وهمیشه میگفت: بسیج و سپاه دو بدنه تفکیک ناپذیرند و عزت و اقتدار ما را این دو و نیروهای مسلح ما به ارمغان میآورند. علاقه به خانواده او علاقه شدیدی به خانواده داشت و مرتب همه اعضای خانواده را به دیدار از آشنایان و انجام صلهی رحم دعوت و ترغیب میکرد وی همیشه عاشق کارش بود به طوری که وقتی میخواست به یاسوج برود طوری برنامه ریزی میکرد که تا قبل از ساعت هفت صبح درمحل کارش حاضر شود. نحوه شهادت شهید محمد سهرابی ثانی و سایر همرزمانش در تیپ ۴۸ فتح باتوجه به ماموریتی که داشتند عازم جبهه شمالغرب ایران اسلامی با هدف مبارزه با گروهک تروریستی پژاک در منطقه جاسوسان شدند. در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ پس از وارد کردن ضربات سنگین به کوملهها و گروهک تروریستی پژاک در کمین نیروهای دشمن قرارگرفتند. ساعت ۶ صبح همان روز جاسوسان از ناحیه سینه و پهلو وی را مورد اصابت تیر قرار دادند و او به فیض عظیم شهادت نایل آمد. دقایقی بعد نیز دوست و همسنگرش شهید آیت صدیقی نژاد نیز به فیض عظیم شهادت نایل آمد و هر دو دست در دست هم به سوی معبود خویش شتافتند. سخن هم رزم: قاسمی از همرزمان شهید سهرابی ثانی میگوید: شب عملیات شروع شده بود محمد در میانه راه که داشت میرفت پیامکی برای من و چندنفر دیگر از دوستانمان فرستاد که به این شرح بود: (ضمن خسته نباشید از همه شما دوستانم طلب حلالیت میکنم) صبح روز بعد وقتی خبرشهادتش را شنیدیم فهمیدیم که شب هنگام فرشتگان به وی و سایر شهدای این عملیات نظر و توجه خاص داشته اند. از زبان برادر شهید: شهیدعلاقه زیادی به ورزش فوتبال و فوتسال داشت و در کنار این دو علاقهای زیادی نیز به ورزشهای رزمی به خصوص کاراته و تکواندو داشت و دارنده چندمدرک در این دو رشته رزمی بود. به هرحال اگر فداکاریهای شهید محمد سهرابی ثانی و سایر شهدای حریم امنیت ایران اسلامی نبود امروز ما طعم امنیت و آرامش را به این راحتی نمیچشیدیم و خدا میداند چه سرنوشت تخلی در انتظار ما بود. این شهید بزرگوار ۱۳ شهریورماه ۱۳۹۰ بر روی دستان مردم مومن و ولایتمدار شهرستان لنده تشییع و در گلزار شهدای شهرک سرآسیاب لنده در جوار سردار رشید سپاه اسلام شهید جان محمد کریمی آرمید تا مقبره اش زیارتگاهی باشد برای دلدادگان شهید و شهادت.