Web Analytics Made Easy - Statcounter

سردار نقدی با اشاره به حمایت خود از احمدی نژاد در گذشته نوشت: اگر حمایت از افرادی که خوب بوده و بعد به خطا رفته‌اند، در دوره خوبی شان، جرم وگناه محسوب شود و باید بابت آن عذرخواهی کرد، پیش از مورد اخیر موارد خیلی مهم‌تری داشته ام که باید اول به آن‌ها اعتراف کنم.

سردار محمدرضا نقدی، معاون فرهنگی سپاه، در روزنامه جوان نوشت: این روز‌ها به‌دنبال مواضع جدید آقای احمدی‌نژاد، بعضی روزنامه‌ها و پایگاه‌های اطلاع‌رسانی خیلی جدی به‌دنبال اظهار نظرهمکاران سابق وی هستند تا ابتدا انتقادات آن‌ها را منتشر و سپس گله کنند که صرف اعتراف کافی نیست، و افرادی که با احمدی‌نژاد همکاری داشته‌اند یا از او حمایت کرده‌اند باید به‌خاطر این حمایت‌شان از مردم عذر خواهی کنند، از جمله چند روز پیش شاهد بودیم که بعضی روزنامه‌ها سخنان یکی ازسرداران بزرگ نیرو‌های مسلح را دستمایه قرار دادند و تیتر «اعترافات دیر هنگام سردار» را برای آن برگزیدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



سردار نقدی ادامه داد: وقتی سخنان ایشان را دیدم، من هم کاغذ و قلم را برداشتم تا اعتراف‌نامه را بنویسم. دیدم اگر حمایت از افرادی که خوب بوده و بعد به خطا رفته‌اند، در دوره خوبی شان، جرم وگناه محسوب شود و باید بابت آن عذرخواهی کرد، پیش از مورد اخیر موارد خیلی مهم‌تری داشته ام که باید اول به آن‌ها اعتراف کنم. اعتراف کنم نه فقط من بلکه گروه زیادی از مردم حزب‌الله ریختیم توی خیابان و شعار دادیم «درود بر بازرگان نخست وزیر ایران».

اعتراف کنم بار‌ها به اتفاق رزمندگان و سرداران بزرگ دفاع مقدس به دیدار «مرحوم آقای منتظری» رفتیم و از ایشان حمایت‌های قاطع می‌کردیم.

در پیشگاه ملت عزیز اعتراف کنم که روابط صمیمی با «مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی» داشتم، نه فقط بنده بلکه اکثریت قریب به اتفاق نیرو‌های انقلابی لااقل در دور اول ریاست جمهوری ایشان به او رأی دادند، از آن مرحوم حمایت کردیم. بنده حتی در حمایت از او سخنرانی هم کردم. رسماً در پیشگاه خدای متعال و خدمت مردم عزیز صادقانه اعتراف کنم که از «جناب آقای شیخ یوسف صانعی» به شدت حمایت کرده ام و بار‌ها جمع مدیران و فرماندهان تحت مدیریت خودم را به دیدار ایشان برده‌ام.

اعتراف کنم به «آقای احمدی‌نژاد» رأی دادم، در دوره اول ریاست او مسئولیت پذیرفتم و به او کمک و از او حمایت کردم.

رأی دادن و حمایت از این‌ها که هنوز خود را جزو جریان انقلاب و اسلام می‌دانند که چیزی نیست، حتی باید اعتراف کنم در یک دوره‌ای فیلم‌های فرد فاجر مفسدی مثل «محسن مخملباف» را که امروز نوکر حلقه به‌گوش صهیونیست‌هاست، ترویج و مردم را به دیدن آن تشویق کرده ام.

اعتراف کنم در مجلس شورا و خبرگان به امثال موسوی خوئینی ها، موسوی بجنوردی، مهدی بازرگان، هادی غفاری و.. رأی داده ام.

اعتراف کنم با امثال عبدالله نوری، محسن میردامادی، محسن آرمین و .. ارتباطات و همکاری‌های زیادی داشته ام و موارد فراوان اعترافات مشابه در دوره‌های مختلف زمان؛ و اعتراف کنم که همه این روابط را قطع کردم و دوستی‌ها را برهم زدم وحمایت هایم به مخالفت تبدیل شد. حالا با اینهمه اعتراف صریح می‌گویند باید «عذر خواهی» کنید، چون از افراد منحرف حمایت کرده‌اید، ولی من با وجود همه این اعترافات عذرخواهی نمی‌کنم که هیچ، بلکه هم به موضع دیروز و حمایت‌های گذشته‌ام از این افراد و هم به موضع امروز و مخالفت جدی با ایشان افتخار می‌کنم.

افتخار می‌کنم از روزی که مرحوم بازرگان کمر به خدمت به امام و انقلاب بست از او حمایت کردم و روزی که راهش را از امام جدا کرد مخالف او شدم. هم حمایتم در راه انقلاب و کمک به مردم بود و هم مخالفتم.

افتخار می‌کنم تا روزی‌که مرحوم منتظری مدافع سرسخت ولایت فقیه و پیرو امام و مبارز علیه طاغوت و استکبار بود، حامی و همکار او بودم و از روزی‌که مقابل امام ایستاد و از منافقین و لیبرال‌ها خط گرفت و هیچ ارشادی او را به خط انقلاب بازنگرداند مخالف سرسخت او شدم.

افتخار می‌کنم تا زمانی‌که مرحوم رفسنجانی منادی عدالت اجتماعی و فریادگر مبارزه با امریکا بود، حمایت‌های سرسختانه‌ای از اوکردم، ولی از زمانی‌که تحت لوای تقدم توسعه بر عدالت دفاع از عدالت را رها کرد، از او جدا شدم، وقتی ازغارتگر بیت المال حمایت کرد با او مخالفت کردم و زمانی‌که مروج کوتاه آمدن در برابر ظلم وجنایت امریکا شد به مقابله با اوبرخاستم. افتخار می‌کنم شجاعت داشتم کسی را که در مسند قدرت بود نقد کردم، در کار‌های خیر او سهیم و از خلاف‌هایش مبری باشم.

افتخار می‌کنم تا وقتی آقای احمدی‌نژاد حامی مستضعفان و محرومان بود و خود را مجدانه وقف کار و مبارزه برای خدمت به مردم و مبارزه بااسرائیل و امریکا کرده بود از او حمایت و با او همکاری و به او کمک کرده ام و از روزی که به جای خدمت به محرومان راه زد و بند با احزاب منحرف برای بقای در قدرت را پیش گرفت و مبارزه با فساد اقتصادی و قاچاق را عملاً تعطیل کرد و کار‌های کلیدی بانک‌ها را به عناصر باند‌های قدرت واگذار کرد تا آن افتضاحات را به‌بار آورند ودر مقابل امریکا واداد و به صف سازشکاران پیوست مخالف او شده ام. افتخار می‌کنم که توانستم بر نفسم غلبه کنم و عدالت و حقیقت را فدای دوستی‌ها و رفاقت‌ها نکنم و از همان روزی که دوستم پایش را کج گذاشت و همان‌وقت که در موضع قدرت بود با کجروی‌هایش مخالفت کنم.

انصافاً اگر بدون حب و بغض بررسی کنیم حمایت آن دوره کاملا بجا و کار شایسته‌ای بود چرا که در مدتی که ایشان مورد تأیید نیرو‌های حزب‌اللهی بود و متقابلاً از ظرفیت آن‌ها در خیلی امور استفاده می‌کرد، کارنامه درخشانی از خدمت در کشور شکل گرفت که نه در دولت قبل از آن سابقه داشت و نه در دولت بعد، کافی است آمار رسمی غیرقابل انکار فعالیت‌های این دوره‌ها را مقایسه کنیم در علم، در صنعت، در عمران و. چه کار‌های بزرگی شروع شد و به پایان رسید و یا نگاه کنیم ببینیم طرح‌های بسیار بزرگ متعدد عمرانی جاده، راه آهن، پالایشگاه و؛ که در دولت نهم و دهم ۶۰ الی ۷۰ در صد پیشرفت داشت وتقریباً رو باتمام بود دولت حاضر هنوز نتوانسته همان طرح‌های رو به پایان را بعد از گذشت پنج سال به اتمام برساند.

چرا راه دور برویم؟ مقایسه کنید بین عملکرد دولت قبل در زلزله ورزقان و این دولت در سرپل ذهاب. هشت ماه از زلزله ورزقان نگذشته بود که با همکاری دولت و سپاه و بسیج ساخت حدود ۵ هزار خانه دائمی و ۷ هزار محل نگهداری دام به پایان رسید و تحویل مردم شد و ظرف یک سال از وقوع زلزله تقریباً همه زلزله زدگان در خانه‌های دائم خود اسکان یافته بودند، در آنجا بخش اعظم زلزله زدگان اصلاً به کانکس نرفتند، بلکه با فوریت باور نکردنی از چادر مستقیم به خانه جدیدشان رفتند، حال آنکه در سر پل ذهاب بعد از گذشت چهار ماه هنوز تعدادی از خانواده‌های زلزله زده در کانکس اسکان موقت هم مستقر نیستند و زیر چادرند. حال ساخت خانه‌ها چند سال طول بکشد خدا می‌داند. یا مقایسه کنید بی عملی موجود در خانه سازی را و مقایسه کنید با ساخت میلیون‌ها خانه در دوره قبل این حرف‌ها را قبول نمی‌کنند و می‌گویند باید عذر‌خواهی کنید، چون اگر شما حمایت نمی‌کردید چنین فردی روی کار نمی‌آمد واین مشکلات ایجاد نمی‌شد. در جواب می‌گویم آن موقع که من از هرکدام از این افراد حمایت کردم، دوره‌ای بود که هرکدام برجسته‌ترین خدمات و درخشان‌ترین اقدامات را داشته‌اند و از روزی که راه خطا در پیش گرفته‌اند حامی آنان نبوده ام، بلکه آن‌ها را نقد و نهی از منکر کرده ام. این کاری که شما می‌گویید، قصاص قبل از جنایت است و کنار گذاشتن ظرفیت‌ها به صرف گمان به اینکه در آینده منحرف می‌شوند خلاف عقل و خلاف مروت است. نمی‌پذیرند و می‌گویند اگر شما این افراد را تأیید نمی‌کردید آن‌ها روی کار نمی‌آمدند و دچار انحرافات نمی‌شدند.

می‌گویم اگر قرار است با احتمال انحراف افراد در آینده آن‌ها را کنار بگذاریم دیگر کسی استثنا نمی‌شود، اگر به‌خاطر حمایت از کسی که به طور فعال مشغول خدمت به مردم است به جهت انحراف بعدی او باید عذر خواهی شود اول از همه باید امام خمینی (ره) به خاطر احکامی که به خیلی‌ها دادند و تعریف‌هایی که از خیلی افراد کردند که بعداً همان‌ها بدترین افراد شدند عذر خواهی کنند. ولی ایشان جواب این شبهه را در آخرین بند وصیتنامه‌شان دادند آنجا که فرمودند: من در طول مدت نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلام نمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نموده‌ام، که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شده‌ام.

آن تمجید‌ها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار می‌نمایاندند، و نباید از آن مسائل سوء استفاده شود و میزان در هرکس حال فعلی او است (بند آخر وصیتنامه امام خمینی). شاید به ما خرده بگیرید که این بی وفایی است و دوستان قدیمی را کنار زدن رسم مروت نیست و به مرام خود ببالید و تصور کنید که شما با وفایید و برسررفاقت‌هایتان مانده اید، این هم حرف نا بجایی است چرا که ما بی وفایی نکرده‌ایم. آن‌ها بودند که پیمان شکنی کردند. از آغاز راه ما با هم پیمانی داشتیم، پیمان داشتیم که از حق و عدل دفاع کنیم، مدافع مستضعفان باشیم، باظلم و استکبار سازش نکنیم، ما بر این عهد و پیمان استوار مانده ایم و آن‌هایی را که از راه فاصله گرفتند هم به بیرون هل نداده ایم، بلکه همه همت خود را برای حفظ همه یاران در راه کرده ایم. این آن‌ها بوده‌اند که نخواسته اند، ما خط عوض نکرده ایم، این آن‌ها بوده‌اند که راهشان را از امام و شهدا جدا کرده اند. امامی که افتخار به آزادگی برای کنار گذاشتن یارانی که منحرف شدند را اینگونه بیان فرمودند: من بار‌ها اعلام کرده ام که با هیچ کس در هر مرتبه‌ای که باشد عقد اخوت نبسته ام. چارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. (صحیفه نور ج. ۲۱ ص. ۱۰۸) آقایان باز هم روی حرف خودشان ایستاده و استدلال را نمی‌پذیرند، ظاهراًحتی عمل وسیره امام خمینی (ره) را هم حجت نمی‌دانند. می‌گویم امیرالمؤمنین علی (ع) را چه می‌گویید، ایشان که با نگاه به جبین هر فردی تا هفت نسل او را می‌شناخت، چه بسیار افرادی را به مسئولیت‌ها نصب فرمود: یا تحت حمایت قرار داد یا به دوستی برگزید که بعدا در حدی خراب کردند که به جنگ با آن حضرت پرداختند، ایشان که محور عدالت تاریخ و برجسته‌ترین نماد حقیقت در تاریخ بشر هستند، اگر این نوع برخورد نقص است باید به حضرت ایراد بگیرید، مات و مبهوت نگاهم می‌کنند و جوابی نمی‌دهند. می‌گویم خود پیامبر عظیم الشأن اسلام را چه می‌گویید؟! افراد بسیاری نظیر طلحه و زبیر در حلقه مرکزی حکومت او راه یافتند سمت‌های مهم والقاب برجسته از پیامبر گرفتند، ولی همین افراد بعد‌ها منحرف شدند، بعضاً آنقدر معاند که حتی اجازه مکتوب شدن وصیت آن حضرت را ندادند. اصلاً از پیامبر (ص) و علی (ع) بگذریم، این شیوه خود خداوند عزوجل است؛ خدایی که عالم بما کان و ما یکون و ما هو کائن است، یعنی از گذشته و حال و آینده هرچیز با خبر است. او چرا موقعیت‌های بالای معنوی و جایگاه‌های برجسته و حتی مستجاب الدعوه‌ای را به کسانی که بعد روبه‌روی خود او می‌ایستند می‌دهد؟ یکی از آن افراد بلعم باعورا از علمای بنی‌اسرائیل بود و جایگاهش در دستگاه ربوبی به قدری بالا گرفت که اسم اعظم می‌دانست و همه دعاهایش به استجابت می‌رسید، اما در نهایت کارش به آنجا رسید که خدای متعال در قرآن او را به «سگ» تشبیه می‌کند آنجا که در آیات ۱۷۴ و ۱۷۵ سوره اعراف در وصف او می‌فرماید:

وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوین
و بر آن‌ها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم، ولی خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد.
وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کمَثَلِ الْکلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیهِ یلْهَثْ أَوْ تَتْرُکهُ یلْهَثْ ذلِک مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُون
و اگر می‌خواستیم او را با این آیات بالا می‌بردیم، ولی او به زمین دل بست و از هوای نفس پیروی کرد، مَثَل او همچون سگ است که اگر به او حمله کنی زبانش را بیرون دهانش قرار می‌دهد و اگر او را ترک کنی زبانش را بیرون دهانش قرار می‌دهد. این مَثَل قومی است که آیات ما را تکذیب کردند، پس داستان‌ها را بازگو کن شاید بیندیشند جایگاه شیطان کجا بود؟

روایت شده است که صبح آن شبی که پیامبر (ص) به معراج رفتند و همه جا را دیدند، شیطان خدمت پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله! شب گذشته که به معراج رفتید، در آسمان چهارم، طرف چپ «بیت المعمور» منبری بود، شکسته و سوخته و به رو افتاده، آیا آن منبر را شناختی؟ آیا می‌دانی آن منبر متعلق به کیست؟ : آن منبر من بود، بالای آن می‌نشستم و ملائکه پای منبرم نشسته و من آن‌ها را موعظه می‌کردم، ملائکه از عبادت و بندگی من تعجب می‌کردند. وقتی که تسبیح از دستم می‌افتاد، چندین هزار ملک برخاسته تسبیح را می‌بوسیدند و به دست من می‌دادند. اعتقاد من این بود که خداوند مخلوقی برتر از من خلق نفرموده است. اما امر بر عکس شد و رانده درگاه الهی شدم و الان از من بدتر و ملعون‌تر در درگاه احدیت کسی نیست. چرا خدا چنین جایگاهی را به شیطان داده بود در حالی‌که خدا سرنوشت او را می‌دانست؟ خدای متعال بنی اسرائیل را بر جهانیان برتری داد: «یا بنی اسرائیل اذکرو نعمتی التی انعمت علیکم و انی فضلتکم علی العالمین؛‌ای فرزندان اسرائیل به یاد آورید نعمتی را که بر شما ارزانی داشتم و شما را بر همه عالمیان برتری بخشیدم (۱۲۲ و ۱۴۷ بقره).»

وقتی ناسپاسی و عصیان می‌کنند خدا همین بنی اسرائیل نور چشمی را به خاک سیاه می‌نشاند وَضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکَنَةُ وَبَآؤُوْاْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَانُواْ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ الْحَقِّ ذَلِکَ بِمَا عَصَواْ وَّکَانُواْ یَعْتَدُونَ (بقره: ۶۱)
حتی بخشی از آنان را مسخ می‌کند و به بوزینه تبدیل می‌کند وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِینَ اعْتَدَوْا مِنْکُمْ فِی السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ.
ریزش‌ها و رویش‌ها سنت قطعی الهی و وعده آزمایش مربوط به هر جریان حقی است، اگر به افرادی که موضع حق طلبانه و عدالتخواهانه داشته خدمتگزار مردم بوده‌اند رأی داده‌ام و از آن‌ها حمایت کرده ام خیلی کار درستی کرده ام و جای هیچ عذرخواهی ندارد. حتی اگر آن افراد بعداً مفتون ومنحرف شده باشند به آن انتخاب و آن حمایت درزمان خودش افتخار می‌کنم و به رویگردانی از آن افراد بعد از دور شدن آنهااز راه حق هم افتخار می‌کنم، چرا که بر اساس سنت الهی و روح آزادگی عمل کرده ام؛ سنتی که نه قصاص قبل از جنایت می‌کند و نه بعد از جنایت بر رفاقت با خاطی تعصب می‌ورزد؛ سنتی که اجازه می‌دهد در روند تکاملی بشر ماهیت حقیقی همه افراد شناخته شود «ولنبلوکم حتی نعلم المجاهدین منکم والصابرین ونبلوا أخبارکم». (سوره محّمد، آیه ۳۱)

آن‌هایی باید عذر بخواهند که برخلاف سنت الهی عمل کرده اند، افراد خادم را به خاطر اینکه جزو باند و گروه آنان نبوده‌اند کنار زده‌اند یا اگر یک خدمتگزار منحرف شده و به فساد کشیده شده و جزو باند و گروه آن‌ها بوده با وجود فساد از روی تعصب از او حمایت کرده‌اند. آن‌هایی که رهبر حزبشان به فساد کشیده شد وپس از اثبات مراتب فساد و اختلاس‌های کلان او در دادگاه چند سال زندانی شد، ولی به خاطر تعصب‌های حزبی آن عنصر مفسد اقتصادی را در رهبری حزب خود ابقا کردند. آن‌هایی که رهبر حزبشان از شیوخ فاسد و مرتجع عرب برای فعالیت‌های سیاسی خود پول گرفت، ولی باز هم او را در رهبری حزب خود ابقا کردند. آن‌هایی که رهبر حزبشان با دروغ و فریب و کمک رسانه‌های استعماری ماه‌ها کشور را به آشوب کشیدند، موجب کشته و مجروح شدن افراد بی‌گناه شد و اعتبار ایران را در جهان تضعیف کرد، ولی هنوز بر ریاست آن عنصر فاسد ویاغی برخودشان اصرار دارند. کسانی‌که عضو مرکزیت تشکیلاتشان شنیع‌ترین اعمال خلاف اخلاق را مرتکب می‌شوند فیلم آن‌را می‌بینند و مطمئن می‌شوند، ولی آن فاسد را در مرکزیت خودشان حفظ می‌کنند. آن‌هایی که بسان جاهلیت عرب از عناصر حزب و قبیله خودشان حتی اگر جنایت کنند حمایت می‌کنند و بر پاک‌ترین انسان‌های روزگار صرفاً به جهت اینکه جزو حزب و قبیله آن‌ها نیستند می‌تازند. آن‌هایی که روح آزادگی، حق طلبی و جوانمردی را در وجود خودشان کشته‌اند و برده وار از هر کسی که درحزبشان است، صالح باشد یا فاسد، خوب باشد یا بد، ظالم و متجاوز باشد یا عادل حمایت می‌کنند آن‌ها نه تنها باید از این تعصب جاهلانه عذرخواه باشند، بلکه باید به خاطر خروج از مدار شرافت انسانی خجالت بکشند و شرمنده باشند. حالا کاغذ و قلم هارا در آورید، دوربین‌ها و ضبط‌ها را روشن کنید می‌خواهم اعتراف کنم، اعتراف می‌کنم که ما بنده حقیم نه برده حزب و جناح. ما مرام را از امیرالمؤمنین (ع) آموخته‌ایم که ضمن تقبیح تعصبات باطل می‏فرماید: «فلیکن تعصبکم لمکارم الخصال و محامد الافعال و محاسن الامور (نهج البلاغه، خطبه ۳۹، ص. ۱۲۳) اگر قرار است به چیزی تعصب بورزید، تعصب شما باید در صفات شایسته و کار‌های نیک و پسندیده باشد.» اگر تعصبی داریم روی اعتقادات حق و آرمان‌های الهی باشد و نه روی «افراد» که دائماً در حال تغییرند، چه خوب‌هایی که عاقبت بد می‌شوند وچه بد‌هایی که توبه کرده به عرش می‌رسند. منطق ما منطق امام علی (ع) است که فرمود: ان دین الله لایعرف بالرجال بل بآیه الحق، فاعرف الحق تعرف اهله»؛ همانا دین خدا با موقعیت اشخاص شناخته نمی‌شود، بلکه با معیار و نشانه حق شناخته می‌گردد، پس حق را بشناس تا اهلش را بشناسی و به این منطق افتخار می‌کنیم. به منطق انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم افتخار می‌کنم.

منبع: تابناک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۶۹۶۶۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سه رقیب جدید قالیباف در کرسی ریاست مجلس؛ وزرای احمدی نژاد به صف شدند

شنیده‌ها حکایت از تعیین ۴ چهره از جانب برخی جریانات اصولگرا برای رقابت با محمدباقر قالیباف برای ریاست مجلس‌دوازدهم دارد. در طرف دیگر نیز ارزیابی‌ها درباره مسعود پزشکیان از جانب اصلاح‌طلبان، مستقلین و میانه‌روها ادامه دارد.

به گزارش اعتماد، انتخاب رییس مجلس دوازدهم مختصاتی متفاوت از ادوار قبل دارد؛ رقابتی برای ریاست در بهارستان و تعیین سهم‌ها در بین اصولگرایان، انتخاباتی برای وزن‌کشی جریان‌ها و عرضه‌اندام چهره‌ها.

شنیده‌های اعتماد حکایت از تعیین ۴ چهره از جانب برخی جریانات اصولگرا برای رقابت با محمدباقر قالیباف برای ریاست مجلس دوازدهم دارد؛ مجتبی ذوالنوری، نصرالله پژمانفر، علی نیکزاد و منوچهر متکی.

بر اساس توافق صورت گرفته مقرر شده تا در نهایت هرکدام از این ۴ چهره که اقبال بیشتری برای رای‌آوری داشتند در صحنه رقابت باقی بمانند و سه نفر دیگر به حمایت از وی وارد شوند. معرفی چهره یا چهره‌هایی از جانب جریانات دیگر اصولگرا دور از انتظار نبود.

از یک طرف رائفی‌پور از ماه‌های قبل نقدهای خود به شیوه مدیریت قالیباف را علنی کرده بود و در ماجرای معاون سیاسی وزارت کشور و بخشنامه جنجالی انتخاباتی آن شمشیر از رو برای قالیباف و قالیبافی‌ها بسته بود. سعید محمد که تنش‌های پیدا و پنهانش با قالیباف مثنوی هفتاد من کاغذ بود؛ از ماجرا و حواشی تلاش برای ردصلاحیت سعید محمد که نوعی بازتاب از پرونده هلدینگ یاس بود تا رایزنی‌ها برای‌عدم انتخاب محمد به عنوان وزیر در کابینه رییسی و گلایه‌های محمد از سنگ‌اندازی نمایندگان نزدیک به قالیباف در زمان مدیریت او در مناطق آزاد.

همان روایتی که خود محمد نیز بعد از ماه‌ها سکوت در گفت‌وگویی با خبرگزاری خبرآنلاین در زمستان گذشته مطرح کرد. گفت: «ما مدارکی داریم و اشخاصی هستند که حاضرند دخالت ایشان در ماجرای معرفی من به عنوان وزیر راه را علنا مطرح کنند. این اتفاق ۱۰۰درصد رخ داده بود و برخی از عزیزان مجلس که آن زمان جزو هیات رییسه بودند این را به من گفتند که در این موضوع دخالت شده است و از همه مهم‌تر خودِ آقای رییسی بود که در مجلس اعلام کرد که نظرم فردی دیگر بود ولی فشار آوردند و نظرم را تغییر دادند.»

اسفندماه سال گذشته نیز محمد در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایلنا گفت: «چرا ایشان هیچ‌وقت درباره ابهامات موجود در خصوص تخلفات در هلدینگ یاس، موضوع توقف بحث تحقیق و تفحص از شهرداری تهران قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ توسط مجلس دهم، موضوع تک رای خانم الهه راستگو به ایشان جهت تصدی پست شهرداری تهران، موضوع تراول‌های واگذارشده به اشخاص، موضوع فرزندانش و ده‌ها موضوع دیگر هیچگاه بازخواست نشده و پاسخگو هم نبوده است. این مصونیت به خاطر چیست؟».

از مجموع این احوالات تدارک رقابت برخی جریانات اصولگرا برای رقابت با قالیباف بر سر کرسی ریاست مجلس دوازدهم دور از انتظار نبوده و نیست. در مقابل اما جریان قالیباف نیز از انسجام منتخبان مجلس دوازدهم حول محور ریاست او، حتی پیش از برگزاری دور دوم انتخابات می‌گویند.

روزنامه اینترنتی فراز گزارش داده است که هتل بزرگ تهران، چهارشنبه و پنج‌شنبه هفته گذشته میزبان منتخبان مجلس دوازدهم بود؛ ضیافتی که از ۲۴ ساعت مانده به برگزاریش خبرساز شده و داد منتقدان محمدباقر قالیباف را بلند کرده است. فارغ از ارزیابی‌ها از این همایش که با عنوان «لاکچری» در فضای مجازی بازتاب داشته است نزدیکان قالیباف اما از حضور بالغ بر ۱۲۰ نفر در این همایش می‌گویند که نشان از پتانسیل دوباره رای‌آوری او برای رسیدن به صندلی ریاست دارد.

فروردین‌ماه امسال حمیدرضا ترقی که در جریان دور اول انتخابات مجلس در کمیته انتخابات شورای ائتلاف فعالیت می‌کردند به خبرگزاری خبرآنلاین می‌گوید؛ «به نظر می‌رسد که برای ریاست مجلس شاهد رقابت تنگاتنگ خواهیم بود کما اینکه نامزدها از حالا تلاش خودشان را برای یارگیری از میان منتخبین، شروع کردند». او رقابت اصلی را بین قالیباف و متکی می‌داند و معتقد است نبویان داعیه ریاست مجلس ندارد.

پیش از این یک نماینده از رایزنی منوچهر متکی با منتخبان مجلس برای نامزدی ریاست مجلس شورای اسلامی خبر داده بود، اما دفتر متکی هرگونه رایزنی و تماس تلفنی او با این نماینده مجلس را تکذیب کرد و گفت: متکی نه تنها هیچگونه تماس تلفنی با نماینده مجلس درباره اعلام آمادگی‌اش برای ریاست آینده خانه ملت نداشته است، بلکه بارها در گفت‌وگو با رسانه‌های مختلف تاکید کرد که در این باره در ۷ خرداد اظهارنظر خواهد کرد.

علی‌رغم این موضع‌گیری دو پهلو از جانب سرلیست فهرست شورای وحدت (جامعتین، انجمن اسلامی مهندسین و…)، او اواخر فروردین‌ماه جلسه‌ای با حدود یکصدتن از منتخبان جدید برگزار و بر «ضرورت تحول در رویکردها و کارکردهای مجلس دوازدهم» تاکید کرد. متکی در همین جلسه کنایه‌ای به قالیباف زد که «خانه ملت به سمت ریاست محور حرکت کرده در حالی که باید به سمت صحن محور باشد.»

متکی که در لیست شورای وحدت حضور داشت، شب پایانی تبلیغات انتخابات مجلس دوازدهم، وارد فهرست جوان تازه سر برآورده اصولگرایان یعنی علی‌اکبر رائفی‌پور، از جریانات دیگر اصولگرا شده بود، انگار که تحت تاثیر عقاید رائفی‌پور قرار گرفته که اینچنین به مدیریت مجلس‌حمله‌ور شده است. علاوه بر این ابوالفضل ابوترابی اردیبهشت ماه سال جاری در گفت‌وگو با خبر ایرنا از رایزنی‌های نامزدهای ریاست مجلس با منتخبان مجلس دوازدهم خبر داد و گفت که محمد باقر قالیباف در حال برگزاری نشست‌هایی به صورت فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم با موضوع و دستور کار ریاست مجلس آینده است.

نماینده مردم نجف‌آباد در مجلس یازدهم با بیان اینکه «مجتبی ذوالنوری، علی نیکزاد و منوچهر متکی نیز دیدارهای فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم برای معرفی خود به عنوان نامزد ریاست مجلس و ارایه برنامه‌های‌شان برنامه‌ریزی کرده‌اند»، گفت: «ذوالنوری، علی نیکزاد و منوچهر متکی در تماس‌های تلفنی با بنده، آمادگی‌شان برای نامزدی ریاست مجلس آینده را اعلام کرده و عنوان کردند که با توجه به اینکه این توانمندی را برای بر عهده گرفتن ریاست مجلس آینده در خود می‌بینند پا در عرصه گذاشته‌اند».

ابوترابی خاطرنشان کرد: آقای قالیباف نیز در مذاکرات حضوری که با بنده و نمایندگان داشتند، آمادگی خود برای ریاست مجلس آینده و نامزدی برای این جایگاه را اعلام کردند. چهار چهره مورد اشاره نمایندگان و چهره‌های سیاسی مختلف برای رقابت با قالیباف البته نزدیکی‌های سیاسی با جریان دولت نیز دارند.

جلال محمودزاده نماینده مجلس یازدهم در گفت‌وگو با خبرآنلاین در این باره گفته است: دولت احساس می‌کند برای ریاست مجلس رقبایی وجود دارند و مانند مجلس قبل نیست. در حال حاضر ۵ نفر از منتخبین به صورت مستقیم برای ریاست مجلس اعلام آمادگی کردند، بنابراین شرایط مجلس دوازدهم مانند مجلس قبل نیست که قالیباف تنها کاندیدای ریاست مجلس باشد. لذا دولت این نکته را دریافت کرده کما اینکه از میان داوطلبین ریاست مجلس چهره‌هایی حضور دارند که از قالیباف بیشتر به دولت نزدیک هستند. لذا یکی از دلایل علنی کردن اختلافات دولت و مجلس همین نکته است. دلیل عمده هم این است که دولت برنامه اقتصادی برای ارایه ندارد.

کاندیداتوری پزشکیان برای ریاست؛ خیلی دور، خیلی نزدیک

شنیده‌های اعتماد همچنین حاکی از این است که منتخبین مستقلین و اعتدالی‌ها مدعی داشتن حدود ۱۰۰ کرسی در مجلس دوازدهم هستند و بر این اساس در فکر معرفی کاندیدایی برای ریاست مجلس.

سلمان اسحاقی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان در خصوص نایب‌رییسی مسعود پزشکیان در مجلس دوازدهم، گفت: با توجه به عملکرد دکتر پزشکیان و همچنین حضور مجدد ایشان در مجلس دوازدهم که مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفتند، بعضی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در حال رایزنی با پزشکیان هستند تا به عنوان یکی از نواب رییس در مجلس دوازدهم حضور داشته باشند.

اسحاقی در این باره گفته است که «پزشکیان سابقه نایب‌رییس و وزارت‌خانه داشتند و سال‌های اخیر نشان دادند فراتر از جریان‌های سیاسی در حوزه‌های مختلف پیگیری‌هایی را در حوزه بهداشت و درمان داشتند و همیشه در دولت سیزدهم تاکید داشتند باید قانون اجرا شود و نظارت بر اجرای قانون اتفاقات خوبی را رقم بزند. بعضی از منتخبین و نمایندگان فعلی از ایشان درخواست کردند، به عنوان نایب‌رییسی در مجلس دوازدهم حضور داشته باشند».

نکته‌ای که درباره احتمال کاندیداتوری پزشکیان مطرح می‌شود گفت‌وگوی او بعد از برگزاری انتخابات مجلس است. گفت‌وگویی که به معنای حمایت او از تداوم ریاست قالیباف تلقی شد در حالی که اصل گفت‌وگو درباره تنش بین حمیدرسایی و جریان قالیباف و طرح موضوعاتی از قبیل ریاست حمید رسایی بر این مجلس بود که پزشکیان در ارتباط با این موضوع واکنش نشان داد.

بر اساس شنیده‌های اعتماد گزینه دیگر مطرح شده در این باره برای تفاهم جریان مستقلین و قالیبافی‌ها تعیین یک سهم برای نایب‌رییسی، دو عضو دیگر هیات رییسه و سه رییس کمیسیون است.

موضوعی که هنوز درباره آن جمع‌بندی نشده است. پزشکیان خود نیز در فروردین ماه سال جاری در گفت‌وگو با انصاف نیوز درباره برخی نقدها به آنچه حمایت او از قالیباف خوانده شده، گفت: در مقایسه با افرادی که بی‌احترامی می‌کنند و با تندروی چارچوب‌ها را نادیده می‌گیرند گفته شد که قالیباف در مقام مقایسه با آن‌ها که به جز حرف زدن و شعار دادن کاری نمی‌کنند در وضعیت متفاوتی قرار دارد.

پزشکیان درباره ضرورت تشکیل فراکسیون میانه‌روها در مجلس دوازدهم گفت: لازم است که در شرایط فعلی فراکسیون میانه‌روها در برابر تندروهایی که نرسیده شمشیر کشیده‌اند و به دنبال قلع و قمع کردن دیگران هستند در مجلس آینده به‌طور منسجمی شکل بگیرد. با وجود آنکه مجلس جایگاه خود را به تدریج از دست داده است اما در همین شرایط هم در صورتی که گروهی منطقی‌تر و عاقل‌تر حاکم شود می‌تواند وضعیت را کمی رو به بهبود کند.

آناتومی یک رقابت؛ رقابت جریان‌ها یا مسابقه چهره‌ها

در کنار چهره‌های سازماندهی شده توسط جبهه متحد ایران و شخص قالیباف و گزینه مستقلین مجلس دوازدهم چهره‌های پراکنده دیگری نیز هستند که داعیه ریاست دارند. سید محمود نبویان که نامش در چند فهرست اصولگرایی قرار داشت توانست رأی اول تهران را در انتخابات مجلس شورای دوازدهم به خود اختصاص دهد. حضور او در رای لیست تهران این فضا را ایجاد کرده که می‌تواند یکی از گزینه‌های ریاست باشد.

با این وجود نباید فراموش کرد که نبویان چهره شاخص جریان پایداری است و در صورتی او می‌تواند برای جایگاه ریاست مجلس مدعی باشد که پایداری‌ها از او حمایت کنند. تا اینجای کار اما اراده لیست مشترک پایداری‌ها با قالیبافی‌ها برای مرحله دوم مساله عرض‌اندام پایداری‌ها مقابل قالیباف را با اما و اگرهایی همراه کرده است. اما و اگرهایی که کاندیداتوری نبویان برای جایگاه نایب‌رییسی را محتمل‌تر نشان می‌دهد.

البته سخنرانی او در جلسه هم‌اندیشی به دعوت تعدادی از منتخبان مجلس دوازدهم برای تشکیل فراکسیون واحد نیروهای انقلاب در مجلس دوازدهم نشان از تعیین نقش کلیدی در راهبری فراکسیون اکثریت مجلس دوازدهم دارد اما حتی این مساله هم نمی‌تواند جایگاه او به عنوان رییس مجلس را قطعی کند.

همزمان با برگزاری جلسه نبویان با منتخبان جدید مجلس حمید رسایی نیز جلسه‌ای با جمعی از منتخبان جدید مجلس برگزار کرد. خبرگزاری ایلنا در تشریح این جلسه نوشته است که «احتمالا یکی از مهم‌ترین محورها و موضوعاتی که در جلسه امروز مطرح می‌شود موضوع انتخابات هیات رییسه مجلس و ریاست مجلس در دوره آینده باشد.» این خبر احتمال داده که «برخی افراد بیرون از مجلس جزو متولیان برگزاری آن باشند.»

علی‌رغم رای قابل توجه حمیدرسایی و تنش یک‌تنه‌ای که در ماه‌های اخیر با تیم قالیبافی‌ها هدایت کرده است به نظر نمی‌رسد حمید رسایی نیز مقبولیت کافی را در بین منتخبین مجلس دوازدهم برای ریاست داشته باشد.

نباید از نظر دور داشت که ترکیب نهایی بهارستان در دور دوم انتخابات تعیین می‌شود و تعداد افزایش به هر کدام از جریان‌ها می‌تواند در تصمیم نهایی تاثیرگذار باشد. علی‌رغم اظهارات غلامرضا نوری قزلجه، رییس فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم و منتخب مجلس دوازدهم که اخیرا گفته است «این احتمال وجود دارد که ریاست قالیباف از بیرون مجلس شارژ شود و من این را رد نمی‌کنم» اما به نظر می‌رسد در صورت رد دیدگاه نوری قزلجه رقابت اصلی برای ریاست در یک مثلث برقرار باشد.

گروهی که به عنوان مستقلین شناخته می‌شوند- اگرچه نوری قزلجه گفته است هنوز برای این فراکسیون احتمالی نامی انتخاب نشده است- و مسعود پزشکیان را مد نظر قرار داده است، چهره نهایی از بین ۴ کاندیدای مورد نظر جبهه متحد یاران و شخص محمد باقر قالیباف.

هنوز دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم برگزار نشده اما سطح تنش‌ها بین برخی جریانات اصولگرا و قالیبافی‌ها درباره ریاست بالا گرفته است و صحبت از اتهامات جدید در میان است.

کامران غضنفری که جزو منتخبان تهران برای ورود به مجلس دوازدهم است در یادداشتی که اخیرا منتشر کرده، مدعی دادن وعده‌هایی از جنس وام و خودرو و عضویت در کمیسیون مورد علاقه در عوض رأی دادن به ریاست قالیباف شده است. او در این یادداشت مدعی شده؛ «یکی از اطرافیان جناب قالیباف، تلفنی از اینجانب برای دیداری در مجلس شورای اسلامی دعوت کرد.

موضوع را که سوال کردم، گفتند که حضوری با هم صحبت خواهیم کرد. در زمان وعده کرده شده به طبقه دهم ساختمان شیخ فضل‌الله نوری رفتم. در آنجا به غیر از خود میزبان، دو نفر دیگر از نمایندگان منتخب شهرستان‌ها هم حضور داشتند. پس از احوالپرسی و بیان مقدماتی، متوجه شدم که موضوع اصلی، جلب نظر نمایندگان جدید برای ریاست آقای قالیباف می‌باشد.

از بنده در مورد کمیسیونی که مایل به عضویت در آن هستم سوال کردند و هنگامی که گفتم کمیسیون مربوطه ظاهرا متقاضی زیاد دارد و احتمالا نوبت به بنده نخواهد رسید، گفتند این چه حرفی است؟ چه کسی از شما شایسته‌تر! بعد هم لیست افرادی که اظهار تمایل برای عضویت در آن کمیسیون کرده بودند را یکی یکی می‌خواندند و می‌گفتند مثلا آقای شماره یک را به کمیسیون الف می‌فرستیم، آقای شماره ۲ را به کمیسیون ب می‌فرستیم، آقای شماره ۳ را به کمیسیون ج می‌فرستیم و… یعنی که جای شما در این کمیسیون محفوظ است و دغدغه رفتن به آن کمیسیون را نداشته باشید و ما خودمان آن را حل خواهیم کرد!»

دیگر خبرها

  • (ویدئو) احمدی نژاد: ۴۰ هزار هکتار بدهیم؟ برای قوچ؟! اون هم ارمنی؟!
  • (ویدئو) واکنش عجیب «احمدی‌نژاد» به طرح حفاظت از قوچ ارمنی؛۴۰ هزار هکتار؟ برای قوچ؟! اون هم ارمنی؟!
  • واکنش عجیب احمدی‌نژاد به زیستگاه قوچ ارمنی!
  • تحسین احمدی‌نژاد از خوانندگی مریم امیرجلالی!
  • خاطره‌ای از واکنش عجیب احمدی‌نژاد به درخواست محیط‌‌‌ زیستی | فیلم
  • سه رقیب جدید قالیباف در کرسی ریاست مجلس؛ وزرای احمدی نژاد به صف شدند
  • ادعای علیرضابیگی از مخالفت احمدی‌نژاد با گشت ارشاد
  • مخالفت احمدی‌نژاد با گشت ارشاد / دولت به وزرا می‌گوید استیضاح نشو، استعفا بده!
  • محمود احمدی‌نژاد استعفا می‌دهد؟ جنجال بزرگ آقای سیاست‌مدار
  • ادعای علیرضا بیگی از مخالفت احمدی نژاد با گشت ارشاد