هنوز هم این پول است که برنده انتخابات می شود
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۷۰۷۱۹۹
کتاب انقلاب بدون رهبر توسط کارن راس، دیپلمات سابق انگلیسی،به عنوان بخشی از مجموعه ی رویکرد شناختی و آگاهی عمیق در درک واقعی از اصطلاح دمکراسی جهانی منتشر شده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛به نقل کوگانا،کتاب انقلاب بدون رهبر توسط کارن راس، دیپلمات سابق انگلیسی،به عنوان بخشی از مجموعه ی رویکرد شناختی و آگاهی عمیق در درک واقعی از اصطلاح دمکراسی جهانی منتشر شده است که انتقاد تند فراوانی را بر رژیم های علی الظاهر دموکراتیک غربی و آمریکا وارد کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این دیپلمات کهنه کار با ذکر نمونه هایی توضیح می دهد: در ایالات متحده، لابی شرکت ها به لحاظ عددی نسبت به قانون گذاران برتر هستند گروه های فشار برای لابی گری کارمی کنند گاهی اوقات قوانین فقط با ایجاد برتری احزاب سیاسی در جمع آوری حق امتیاز برای شرکت ها وضع شده و در مقابل شرکت ها سخاوتمندانه با تمام احزاب به معامله مشغولند آنها به منظور حفظ منافع خود صرف نظر از اینکه حزب حاکم کدام طرف است از این روند به شدت مراقبت می کنند.
نویسنده ادامه می دهد که واقعیت همین است هنوز هم پول است که برنده انتخابات می شود و شرکت های بزرگ همچنان بخش عمده ای از این هزینه را با وجوه تقدیمی را برعهده دارند.
نویسنده پس از بازنویسی و بازخوانی تعدادی از وقایع نتیجه می گیرد که کسانی که در نظام های دموکراتیک حکومت می کنند، نخبگان صاحب امتیاز هستند و هرگز موسسات نظام های دموکراتیک خودشان اصلاح نخواهند کرد.
آنچه که اکنون مورد نیاز است دنبال کردن یک رویکرد کاملا جدید برای برخورد با اینگونه امور است ما نباید منتظر ظهور تغییرات از سیاستمداران غیرقابل اعتماد در اتاق های دور از دسترس باشیم این موسسات نمی توانند خودشان را اصلاح کنند"ما باید این واقعیت دردناک را تائید کنیم که ما دیگر نمی توانیم روی برنامه های اینگونه دولت برای حل مشکلات ریشه دار قابل حل از تغییرات آب و هوایی تا به بیگانگی اجتماعی تکیه کنیم. ما باید از خودمان خواستار اقدامات ضروری شویم.
ایده این کتاب از کجا آمده است؟
نویسنده پاسخ می دهد: این کتاب متضمن نوع جدیدی از سیاست است که از رحم ناامیدی مطلق من به دولت به اصطلاح دموکراتیک است که من قبلا در به عنوان دیپلمات انگلیسی خدمت کرده بودم پدیدار شد.
آنجا بود که متوجه شدم که دولت می تواند به دروگویی در جدی ترین مسئولیت هایش پرداخته و در حالت جنگ قرار بگیرد. قبل از حمله آمریکایی، انگلیسی در سال 2003 به عراق چیزی که برایم بسیار ترسناک بود این بود و من شاهدش بودم آشکارا دولت کشورم و همکارانم در مورد تهدید مطرح شده از سوی عراق دروغ می گویید.
این بدترین چیزی است که من سال ها به عنوان یک دیپلمات تجربه کرده ام من معنی بی کفایتی و از بین رفتن ایمان عمیقم به صداقت دولت کشورم را از نزدیک لمس کردم درست در خط اول درگیری وزارت خارجه انگلستان با سایر نقاط جهان توانستم به طور مستقیم بهانه تراشی برای زمینه سازی در ادعاهای دولتم را و نقش تصعنی حکومت کشورم را در برخورد با آن ها بازی می کند، بعینه لمس کنم.
نویسنده به شدت از رفتار سیاستمداران، نخبگان سیاسی و احزاب سیاسی که منافع خود را به عنوان بخشی از توافق با همپیمانان خود که در شرکت های بزرگ، بازرگانان و امور مالی فعالیت می کنند اظهار تنفر می کند. و می نویسد : این رویه منجر به بی ثباتی و بی اعتمادی به کل سیستم دموکراتیک شده و نیاز به تغییر سیستم جایگزین، به شدت احساس می شود.
لذا سود بردندگان از شرایط موجود و ذینفعان از سیستم فعلی حامیان استبداد و دیکتاتوری یا حاکمیت نخبگان صاحب امتیاز همانطور که در مدل غربی غالب آنها در ابتدا با تمسخر و پس از آن برای محکوم کردن جایگزین سیستم خود مرتب و دائما پروژه خاص و جدیدی را فعال می کنند تا رفتار و گفتار و فکر مردم را به آنها مشغول کنند و شهروندان فرصت گفت و گو و حل و فصل مسائل عمومی مشترک خود را نداشته باشند. و آنها خود تصمیم به نفع خود و علیه شهروندان را بنام منتخبین مردم می گیرند که در عمل بنام دموکراسی تمام می شود.
در این پروسه ایده کلیدی سوم انسجام و بحث است یک ایده ساده برای تصمیم گیری بهتر زمانی شکل می گیرد که آن فکر به نفع افراد تاثیر گذار طراحی شده است. که در مدل غربی دموکراسی نمایشی به نمایندگی از آن می پردازد و معتقد به این ایده سیاستمداران ظاهراً انتخاب شده توسط ما باید با مذاکره بین منافع به رقابت برای دستیابی به سازش لازم برای ایجاد اجماع و برنامه ریزی موفق شوند که امروز در واشنگتن، به وضوح شیوه دردناک آن گسترش یافته است و در حال وقوع است یعنی توافق سیاسی در مورد فروپاشی دموکراسی اجتماعی در اروپا فعال می شود.
در ادامه نویسنده ایده های قبلی خود را توضیح داده با ضرب نمونه هایی واقع بینانه با استناد به آنچه اتفاق افتاده است در برزیل، انگلیس و نیواورلانز ظهور یک راه بهتر برای حل و فصل مسائل نه از طریق اینترنت، نه از طریق مشابه آن که شبیه به دموکراسی در اولین و خالص ترین روز خود است حضور فعال مردمی در صحنه ی تصمیم گیری، دیدار و نشست مردم با هم، نه در اتاق چت برای تصمیم گیری در رای دادن به دیگران بلکه برای تصمیم گیری در مدیریت شهری و یا در مقابل لابی پارلمان و یا شوراهای مردمی که تنها به فکر خودشان و تجدید دوره ی قدرتشان هستند این گزینه دموکراتیک بر اساس مبانی شناخته شده بر مشارکت مبارزه ی منفی آشنای دیرین فوق العاده استوار است.
یعنی پایگاه اجتماعی حل و فصل مسائل مربوط به اقتدار طلبی فردی وحزبی که می خواهد قرارداد اجتماعی را فسخ کند و با جدایی از مهم ترین تصمیمات شهروندان همچنان دور و محور باشند.
برای غلبه بر این بحران، که یک بحران شخصی از یک طرف و از سوی دیگر بحرانی سیاسی است، باید تلاش کرد با امری بنیادین، یعنی بازگشت به پایگاه اجتماعی و برگشت حقوق عامه دنبال شود.
تجربه انقلاب های عربی که توسط ضربات ضد انقلاب و تحریک شرکت های بزرگ صاحبان کسب و کار و دخالت صندوق های پول در صحنه سیاسی بود که جنبش مردمی از سوی کشورهای دموکراتیک لغو شده و ضربه خورده و منحرف شد که این مفهوم را آشکارمی کند زیرا آن نتیجه ی بد بدلیل فقدان همین زمینه پایگاه فعال اجتماعی و غافل شدن از آن بود.
//انتهای پیام
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۷۰۷۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افشاگریها علیه قالیباف؛ از اهداف کوتاه مدت تا برنامه ریزی بلندمدت
اگر طیف مخالف قالیباف این روزها هزینه زیادی برای زدن او میکند، برای «شفافیت» و این دست مسائل نیست؛ بلکه به دنبال اهدافی کوتاه مدت و بلند مدت هستند.
به گزارش خبرآنلاین، چند روز مانده به دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم حملات و افشاگریهای جدیدی درباره محمدباقر قالیباف در حال انجام است؛ خودش، همسرش، فرزندانش و البته مشاورانش و دستگاههای منتسب به او؛ همگی هدف این افشاگریها یا حملات هستند و در همه موارد پای قالیباف هم وسط است.
محمدباقر قالیباف در بازه زمانی نیمه دوم سال گذشته تا روزهای منتهی به دور اول انتخابات مجلس دوازدهم، تحت حملاتی از همین دست بود؛ اما آنچه سوال برانگیز شده این موضوع است که مواد اولیه و خام افشاگریها چه اندازه کثرت دارند که دو دور انتخابات را پوشش دادهاند! البته اینها غیر از موضوعات افشا شده در دوران ریاست بر مجلس و قبلتر در جریان دو دور انتخابات ریاستجمهوری است که درباره او منتشر شده بودند.
افشاگریها درباره قالیباف و اطرافیانش به دو صورت انجام میشود؛ نخست توسط چهرههای سیاسی و دوم توسط حسابهای توییتری در فضای مجازی. هدف هم قاعدتا در کوتاه مدت، جلوگیری از ریاست قالیباف بر مجلس دوازدهم است که احتمالا طیف جبهه پایداری و تندروها بیشترین سهم را خواهند داشت.
بخش اول چگونه کار میکند؟یک شکل از افشاگری ها، توسط برخی نمایندگان مجلس یا چهرههای سیاسی است که صورت میگیرد؛ آنها در قالب توییت و مصاحبه مواردی را بیان میکنند. آنهایی که در این بخش از سناریو نقشآفرینی میکنند، بیشتر عملکرد مدیریتی و سیاسی قالیباف را زیر سوال میبرند و از بابت چهرههای نزدیک به او مانند مشاورانش سخن به میان میآورند.
به عبارت دیگر آنکه این دسته از افراد سعی میکنند به روایت خودشان، بر اساس قاعده بازیهای سیاسی رفتار کنند و وارد مسائل خانوادگی نشوند. از سوی دیگر، بستری که این افراد بر آن اقدام به بیان سخنانشان یا به عبارت بهتر افشاگریهایشان میکنند، معمولا سایتها و خبرگزاریهایی هستند که موضعگیریهایی علیه قالیباف دارند.
مثلا روز گذشته، بیژن نوباوهوطن نماینده مجلس یازدهم و از منتقدان قالیباف، با خبرگزاری دولت یعنی ایرنا گفتوگو کرده است. این گفتوگو واجد هر دو شرط بود؛ یک چهره سیاسی منتقد رئیس مجلس با خبرگزاری دولت که زاویهای جدی با مجلس و بخصوص قالیباف دارد، سخن گفته است. او در این گفتوگو تاکید کرده «در بسیاری از مواقع میبینیم دستهایی بیش از مطالبات نمایندگان در کار است یعنی افرادی که نمیخواهم اسم ببرم مشخصا در بودجه دخالت میکنند».
او در بخش دیگری مستقیما مشاوران قالیباف را هدف قرار داده و در انتقاد از آنها گفته «مشاوران رئیس مجلس هر بودجهای را بررسی میکنند نمیدانم این موضوع قانونی است یانه؟ میآیند و میروند و اینقدر طول میدهند که نماینده به چیزی رأی میدهد که نمیخواهد. اینجا قدرت و اختیار نماینده است که سلب میشود و این خطر است.»
نوباوهوطن که به تفکرات جبهه پایداری مشهور است، این بار به مشاوران قالیباف اتهام زده است: «گاهی افرادی که به عنوان مشاور در مجلس دائما رفت وآمد میکنند و در میان نمایندگان مینشینند و اینها تصمیمسازی و فکرسازی و رایسازی میکنند. یک نفر را میخواهی رای بدهی اینها هستند که میگویند به چه کسی رای بدهند و به چه کسی رای ندهند. قول میدهند که فلان کار را برای شما میکنیم فلان وام را میدهیم در حوزه انتخابیهتان فلان کار را میکنیم.»
نوباوه بخش دیگری از سخنانش را در راستای خط خبری چند روز اخیر خبرگزاری دولت بیان کرده است؛ یعنی فشار و حمله به مرکز پژوهشهای مجلس بابت انتشار گزارشهایی بر خلاف میل دولتیها. او گفته «بعضی از کارمندان مرکز پژوهشها هنگام بررسی بعضی از طرحها و یا لوایح، اعمال نفوذهای فردی و سیاسی میکردند و جریان خاصی را آنجا مشاهده کردیم به خصوص در مورد ساماندهی طرح فضای مجازی که صددرصد از طریق رسانهها مستقیم از طریق فضای مجازی و اینترنت پخش میشد ما شاهد بودیم قبل از اینکه حتی مصوباتش بخواهد به تصویب برسد و یا رایگیری صورت بگیرد در فضای مجازی از طریق مرکز پژوهشها منتشر میشد.»
خبرگزاری ایرنا در هفتههای اخیر به صورت مسلسلوار اقدام به انتشار مصاحبههایی کرده که مشخصا مرکز پژوهشهای مجلس را زیر ضرب برده است. مصاحبههای ایرنا با نمایندگانی بود که منتقد عملکرد قالیباف از یک سو و از سوی دیگر حامی
بخش دوم چگونه عمل میکند؟بخش دوم سناریویی که این روزها در ارتباط با قالیباف در حال اجراست، افشاگری درباره خانوادهاش است. برخی اکانتهای توییتری که بعضا هم بدون نام و نشان واقعی هستند، اقدام به انتشار مدارکی درباره فرزندان قالیباف میکنند؛ مدارکی درباره تحصیل اسحاق قالیباف در استرالیا و مراودات مالی دو پسر قالیباف (اسحاق و الیاس) و همچنین همسر رئیس مجلس.
از قرار معلوم مدارک منتشره در دسترس این طیف منتقد این روزهای قالیباف بوده است؛ البته منظور نه منتشرکنندگان، که آنهایی منظورند که این مدارک را در اختیار منتشرکنندگان قرار دادهاند. به عبارت دیگر، آنها این مدارک را در کشوهایشان نگه داشته بودند تا در موعد مقرر و زمانی که لازم است قالیباف زیر ضرب افکار عمومی برود، منتشر کنند.
یعنی آنها مشغول استفاده ابزاری از قالیباف بودهاند و حالا که پاجوشهایشان در حال رشد است، دیگر انگار نیازی به حضور قالیباف لااقل در صندلی ریاست ندارند. از همین رو افشاگری، پشت افشاگری درباره قالیباف در حال انجام است.
هرچند برخی معتقدند که مسائل خانوادگی نباید وارد دعواهای سیاسی شود، اما این نکته قابل چشمپوشی نیست که افرادی نظیر قالیباف و دیگر چهرههای تصمیمگیر، که شب و روز بر شعارهایشان پافشاری میکنند، آیا توانستهاند این شعارها را در خانواده خود نیز جاری و ساری کنند یا خیر؟ آیا توانستهاند فرزندان خود را متقاعد کنند تا بر اساس سبک زندگیای که خودشان مبلغ آن هستند، زندگی کنند؟ قاعدتا با افشای سفرها و مخارج و سبک زندگی فرزندان قالیباف، او زیر ضرب شدیدی قرار گرفته است اما همچنان همان شعارها را فریاد میزند.
اهداف چند لایه از افشاگریهاقاعدتا با بررسی و کنار هم قرار دادن ردپاهای موجود در این اقدامات علیه قالیباف، آن طیف سیاسی که مشغول زدن رئیس مجلس است، مشخص میشود. آنها اهدافی چند لایه داشته و دارند که تا الان به توفیقی نسبی دست پیدا کردهاند.
نخستعدم راهیابی قالیباف به مجلس بود که البته هدفی بلند پروازانه بود و آنها تمرکزشان را بیشتر بر روی راهیابی یک قالیباف ضعیف شده به مجلس گذاشته بودند. آنها به این هدف نخستشان دست پیدا کردند و قالیباف که نفر اول رایگیری ۱۳۹۸ بود، پایینتر از محمود نبویان، حمید رسایی و امیرحسین ثابتی قرار گرفت؛ البته که همه اینها به لطف پایینترین مشارکت در انتخابات مجلس در تاریخ جمهوری اسلامی است.
دومین هدف، پایین کشیدن قالیباف از صندلی ریاست است که آنها در این برهه زمانی تا زمان انتخابات هیات رئیسه مجلس جدید بر آن تمرکز دارند؛ اگر موفق شوند که قالیباف را از کرسی ریاست به زیر بکشند، عملا توانستهاند که او را از حیض انتفاع در سیاست ساقط کنند. چرا که در این صورت، هدف سومشان که خنثیشدن توان سیاسی قالیباف برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴ و رقابت با ابراهیم رئیسی است، عملا به صورت اتوماتیک کسب میشود.
بنا بر این اگر طیف مخالف قالیباف این روزها هزینه زیادی برای زدن او میکند، برای «شفافیت» و این دست مسائل نیست؛ بلکه به دنبال اهدافی کوتاه مدت و بلند مدت هستند؛ کوتاه مدت؛ نشستن قالیباف بر صندلی نمایندگی در صحن و نه هیات رئیسه و بلند مدت، قالیبافزدایی از سیاست وعدم توانایی سیاسیاش برای ریاستجمهوری ۱۴۰۴.