ظهور خوانندهای جدید در خانواده محمدرضا شجریان
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۷۱۲۱۰۲
پولنیوز - رایان شجریان که کوچکترین فرزند محمدرضا شجریان محسوب میشود نیز در آیندهای نه چندان دور به عنوان خواننده وارد عرصه حرفهای موسیقی خواهد شد.
برای اولین مرتبه صدای رایان شجریان در کارگاههای آواز محمدرضا شجریان که در مجموعه فرهنگی هنری آسمان فرهنگستان هنر برگزار میشد، شنیده شد. کلاسهای کارگاهی استاد از سال 1386 آغاز شده بود و حدود یکسال بعد نمونهای از صدای رایان برای شاگردان محمدرضا شجریان پخش شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نحوهی پخش صدای رایان نیز جالب توجه بود. سالها قبلتر از این اتفاق محمدرضا شجریان تصنیف بهار دلکش را با تار زندهیاد محمدرضا لطفی اجرا کرده بود. رایان روی همین فایل صوتی و همراه با صدای پدرش، خوانده بود. آن روزها رایان حدود 11 سال سن داشت و صدایش مانند بسیاری از کودکان، اصطلاحا چپ کوک و زنانه بود.
از آن زمان حدود ده سال گذشته و طی ماههای اخیر رایان شجریان استوریهایی را از خودش که نشان میدهد در استودیو ضبط صدا پشت میکروفن قرار دارد و مشغول ضبط اثر است. او احتمالا حاصل همین ضبطهای استودیویی را در آیندهای دور یا نزدیک راهی بازار موسیقی خواهد کرد.
همایون شجریان نیز سال 1382 برای اولین مرتبه آلبوم مستقل «نسیم وصل» را در مقام خواننده در سن 28 سالگی با آهنگسازی محمدجواد ضرابیان منتشر کرد که در آن زمان مورد استقبال جالب توجهی قرار گرفت و همچنان بسیاری از مردم، همایون را با برخی از قطعات همان آلبوم به یاد میآورند. البته همایون این شانس را داشت که از سال 1373 یعنی درست زمانی که 19 سال داشت، به عنوان نوازنده تنبک با پدرش روی صحنه برود و نوازندگی کند. همایون بعدها یعنی در سال 1378 در آلبوم آهنگ وفا برای اولین مرتبه به همراه پدرش روی سن؛ خوانندگی کرد و آرام آرام صدایش را به مردم شناساند.
هرچند به دلیل بیماری محمدرضا شجریان چنین شانسی نصیب رایان شجریان نشده که در کنار پدرش روی صحنه برود اما نام خانوادگی بلندآوازه خاندان شجریان، راه او را همچون همایون بسیار هموارتر از هر خواننده دیگری کرده است.
رایانِ بیست ساله همچون پدرش، برادرش، خواهرانش و دو عمویش، صدای مناسبی برای اجرای موسیقی ایرانی دارد. حال باید دید اولین حضور حرفهای رایان شجریان در عرصه عمومی چگونه خواهد بود و آیا همچون پدرش برای ارتقای سطح آواز ایرانی و احیای مجدد این هنر تلاش خواهد کرد؟
کتایون خوانساری (همسر دوم محمدرضا شجریان و مادر رایان) نیز سالها قبل در مصاحبهای درباره فرزندش گفته بود: رایان شجریان سال 1386 در ونکوور کانادا به دنیا آمده و قطعا از هنر محمدرضا شجریان بینصیب نخواهد ماند. رایان نقاشی را خیلی دوست دارد. همیشه میگوید؛ «بوم» بده تا نقاشی کنم. خب، همه بچهها نقاشی را دوست دارند، اما رایان خیلی شبیه به پدرش است. کاراکتر پدرش را دارد. بچه بسیار بااستعدادی است و شکوفایی او بستگی به این دارد که ما چقدر بتوانیم او را پرورش دهیم، اما اصلا دوست ندارم روی ابرهای پدرش پرواز کند. میخواهم او فقط روی پای خودش بایستد. چون بچههایی که پدر و مادر معروف دارند کمتر کار و تلاش میکنند. نمیخواهم رایان اینطور باشد. چون نام خانوادگی شجریان خیلی سنگین است، به همین خاطر باید خیلی تلاش کند.
رایان همچنین مانند پدرش و برادرش عاشق فوتبال است و برای دیدن برخی بازهای حساس تیم ملی به استادیوم میرود. این نشان میدهد که علایق مشترکی میان آنها وجود دارد. حال باید منتظر ماند و دید آیا خاندان شجریان دوباره میتواند قلهای را که محمدرضا شجریان در آواز بر آن گام نهاده، یکمرتبه دیگر فتح کند؟
منبع: پول نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۷۱۲۱۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از شاخصهای هنجاری علم تا ظهور اخلاق علمی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، اخلاق، مجموعه اصول و هنجارهای اعتقادی است که رفتار انسانها براساس این رفتارها قضاوت می شود.
محمد شاپوری (دکتری جامعهشناسی فرهنگی و مدرس دانشگاه) در مقالهای با عنوان «تقابل علم، اخلاق و اخلاق علمی» مینویسد؛ اخلاق مجموعهای ازارزشها و باورها؛ دستورالعملها؛ قواعد و قوانینی است که دستوراتی را برای نظمبخشی به جوامع و برای اطاعت فردی یا جمعی صادر میکند.
* تعریف انواع اخلاق
از نظر این پژوهشگر وقتی از اخلاق حرف میزنیم باید سه وجه را از یکدیگر تفکیک کنیم:
اخلاق مجموعهای ازارزشها و باورها؛ دستورالعملها؛ قواعد و قوانینی است که دستوراتی را برای نظمبخشی به جوامع و برای اطاعت فردی یا جمعی صادر میکند اخلاق اجتماعی اخلاق علمی اخلاق حرفهایوی می افزاید که اخلاق اجتماعی شامل معیارهای عام اخلاقی در قلمرو جامعه است که از آن به Moral تعبیر میشود. ولی اخلاق علمی، Ethics، ناظر به رفتارها و الزامات هنجاری در امر علمی است و اخلاق حرفهای معیارهای اخلاقی یک حرفه، صنف، شغل و نهاد و ... را شامل میشود.
* ویژگیها و شاخصهای هنجاری علم
به زعم این پژوهشگر میتوان از این منظر برای علم ویژگیهایی قائل شد که یک عالم باید آن معیارهای رفتاری مبتنی بر اخلاق را رعایت کند. این الزامات اخلاقی موجب رشد و گسترش علم میشود.
به عنوان مثال رابرت کیمرتن چنین شاخصهای هنجاری برای علم بر میشمرد:
اشتراکگرایی (یافتهها و اکتشافات علمی، ثروت یا حق فردی پژوهشگران نیست بلکه به جامعه تعلق دارد) عامگرایی (دانشمند وطن دارد، ولی علم بی وطن است) شک سازمانیافته (جزم اندیشی در علم جایی ندارد) اصالت (جعل، دستکاری، تقلب در علم ممنوع است) بی طرفی عاطفی (درعلم نباید جانبداری انجام گیرد) تواضع و فروتنی (احترام و قدردانی از میراث بشری، و اعتراف بر ضعفهای شخصی خود) به رسمیت شناختن عالم (باید شایستگیهای دیگران را به رسمیت بشناسد) شناخت یا معرفت یعنی فهمیدن، درک کردن یا دریافتن چیزی به صورت بیواسطه، یعنی شناخت از طریق خود شیء* ظهور اخلاق علمی
از نظر این پژوهشگر همواره در برابر رسواییهای اخلاقی در جوامع بشری و سازمانها و فضاهای کسب و کار راهکارهای اخلاقی مطرح بوده است که مرتبط با جایگاههای فلسفی و دینی بودهاند؛ اما بهرغم این راهکارها، هم چنان مشکلات اخلاقی و رسواییهای اخلاقی در مسیر تاریخ رو به تزاید بوده است.
او در ادامه مینویسد در زمانهای اخیر علاوه بر نسخههای اخلاقی حوزههای فلسفه و دین، اخلاق علمی نیز پا به منصه ظهور نهاده است. شناخت یا معرفت یعنی فهمیدن، ادراک کردن یا دریافتن چیزی به صورت بیواسطه، یعنی شناخت از طریق خود شیء. در این موقعیت شناخت، بیواسطه و به کمک تجربه و تقابل رخ داده است.
* انواع شناخت در حوزه علم
به زعم شاپوری این شناخت شامل انواعی است که در حوزه دانش میتوان بدان اشاره نمود: شناخت فلسفی؛ شناخت دینی؛ شناخت علمی؛ شناخت هنری؛ شناخت عامیانه آن چه این گونهها را از یکدیگر متمایز مینماید سطوح مطالعاتی پدیدههای مورد نظر و روش بررسی آنها است.
او در ادامه مینویسد علم، فلسفه و دین عمدتاً به موضوعهای اخلاقی پرداخته و راهکارهایی را در مورد مشکالت این حوزه مطرح میکنند. علم با اتکا بر تجربە تعمیمی، موضوعهای مربوطه را در سطح جزء و وابسته به زمان و مکان خاص و به طور ویژه با روشهای عینی، آزمونپذیر، خطاپذیر، محتمل و تکرار پذیر مورد بررسی قرار میدهد.
اصول اخلاقی اجتماعی وابسته به عوامل متعددی از جمله چگونگی تربیت، مذهب سنن و عقاید جامعهای است که در آن زندگی میکنیماین نویسنده معتقد است که فلسفه با اتکا بر تجربە تفریدی موضوعات مربوطه را در سطح کلی و عام فارغ از زمان و مکان خاص روشهای بیشتر عقلانی یا بعضاً شهودی یا تجربی تفریدی، مورد بررسی قرار میدهد.
و او مینویسد دین نیز با اتکا بر تجربە تفریدی، موضوعات مربوطه را در سطوح کلی و مطلق، فارغ از زمان و مکان خاص با اتکا بر شهود فردی، عقل و تجربه فردی بررسی مینماید.
بنابراین رویکرد علمی با ورود به دنیای اخلاق کسب وکار در سطوح سازمانی، به جای ورود به حیطه مفاهیم انتزاعی و مباحث فلسفی، میکوشد کارکنان را در فعالیتهای سازمانی و اخلاقیشان کمک نماید.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که اصول اخلاقی اجتماعی وابسته به عوامل متعددی از جمله چگونگی تربیت، مذهب، سنن و عقاید جامعهای است که در آن زندگی میکنیم. این اصول در طول زندگی ساخته میشوند و مبنای فرهنگی، فلسفی و مذهبی دارند که با توجه به آن مبانی رفتار خوب یا بد مورد قضاوت قرار میگیرد که دارای منابع متعددی هستند از جمله: دوستان؛ خانواده؛ پیشینه قومی مذهب؛ مدرسه؛ رسانه: تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجله، اینترنت؛ مربیان یا الگوهای فردی نقش.
انتهای پیام/