خطر رای آوردن فردی مانند احمدی نژاد جدی است
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۷۱۳۰۷۴
از منظر نهادی نقطه کلیدی شروع بحث، پرداختن به این سوال است که آیا پوپولیسم شورشی علیه دموکراسی است با اتفاقا مسیری برای تصحیح خطاهای این نظام و یاد آوری نیاز به بازگشت به مردم؟
سرویس سیاسی فردا: پوپولیسم واژه ای است که در سال های اخیر به شدت از سوی روزنامه نگاران و سیاست مداران استفاده می شود. اما ریشه این مساله چیست و آیا پوپولیسم آن گونه که بسیاری معتقدند یکپارچه نادرست و بد است؟ حامد قدوسی در یادداشتی به این مساله پرداخته است که در ادامه خواهد آمد: از منظر نهادی نقطه کلیدی شروع بحث، پرداختن به این سوال است که آیا پوپولیسم شورشی علیه دموکراسی است با اتفاقا مسیری برای تصحیح خطاهای این نظام و یاد آوری نیاز به بازگشت به مردم؟ مدعای کسانی که وجوه مثبت جنبشهای پوپولیستی را در نظر میگیرند این است که این جنبشها معمولا فشاری برای باز کردن جا برای نیروهای نوظهوری هستند که در ساختار و نظم نهادی قدیمی حضور نداشتند.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نسخههای جهانی پوپولیسم و پوپولیسم ایرانی
مشکل بتوان یک ایدئولوژی مشترک بین انواع و اقسام جریانهای پوپولیست پیدا کرد. این اولین واقعیت مهمی است که باید بپذیریم تا به ما کمک کند، تا از ساده سازی و فروکاهی در درک مسئله فاصله بگیریم و ضمنا پوپولیسم را هم هر جایی و به راحتی استفاده نکنیم. انه ایلیاوم (روزنامه نگار مشهور آمریکایی که در سالهای اخیر ستونهای زیادی در مورد ظهور پوپولیسم در اروپا نوشته است اخیرا در مقالهای در واشینگتن پست گفته که از عبارت پوپولیسم در سال آینده میلادی استفاده نخواهد کرد. او به درستی میگوید که این واژه دیگر حق مطلب را برای توصیف دقیق جریانهای سیاسی منتسب به آن به جا نمیآورد. ایلیاوم تا آنجا پیش میرود که مدعی میشود جریان پوپولیست اروپایی لزوما دیگر اکثریت مردم را نمایندگی نمیکنند و ممکن است اتفاقا صدای اقلیتی باشند که ویژگیهای مشترکی با ریشههای قدیمی خود در احزاب فاشیستی در اسپانیا، ایتالیا، آلمان و اروپای شرقی دارند. در این نگاه پوپولیسم حتا با خاستگاه اولیه خود هم فاصله میگیرد. به جای شورشی علیه وضع موجود، اتفاقا محافظه کارانه در خدمت برخی ارزشهای قدیمی قرار میگیرد. وضعیت امریکای لاتین طبعا در آن سوی طیف و عمدتا حول پوپولیسم چپ قرار میگیرد. مسئله اصلی بسیاری از کشورهای امریکای لاتین نابرابری است؛ و تعجب آور نیست که پوپولیسم در این قاره ماهیت چپ و عدالت خواهانه داشته باشد. اگر تاریخچه پوپولیسم در این قاره را تا دهه پنجاه و سیاستهای خوان پرون (وضمنا نقش مهم همسرش آوا پرون) در آرژانتین ریشه یابی کنیم، قطعا هوگو چاوز قهرمان بازسازی این پلتفورم سیاسی و منشا انتشار آن به بسیاری کشورهای دیگر قاره در سالهای بعد از ۲۰۰۰ بوده است. دهه هشتاد دوره ورود و فراگیری کلمه پوپولیسم به ادبیات سیاسی ایران بود. فکر میکنم در جریان تصویب برنامه چهارم توسعه و محدودیتهایی که مجلس هفتم روی آزادسازی قیمت بنزین و برخی کالاهای یارانهای دیگر قرار داده بود که عبارت پوپولیست وارد ادبیات تحلیل سیاسی کشور شده و واکنش اقتصاددانان طرفدار بازار آزاد به این محدودیتها بود که تجربههای تاریخی مشابه از جمله داستان دولت پرون در آرژانتین را از صندوقچه خاطرات بیرون کشید و معرفی کرد. تقریبا مطمئنم که قبل از ظهور دولت احمدی نژاد این کلمه وارد ادبیات سیاسی شده بود، چرا که خود نویسنده هم مقالهای با عنوان «پوپولیسم و نظریه قیمتها در مجله برنامه بودجه سال ۱۳۸۲ چاپ کرد. ولی نقطه اوج کاریست این کلمه برای توصیف دولت احمدی نژاد بود حتا پس از این که او عرصه قدرت را ترک کرد، پوپولیسم به عنوان برچسب پر قدرتی برای دسته بندی سیاستها و رویکردها خصوصا در کشمکش دولت و مجلس بر سر مسائلی مثل قیمت بنزین و سایر کالاهای اساسی، مدیریت آبهای زیرزمینی و سیاستهای بازنشستگی باقی مانده است.
اقتصاددانها و پویولیسم
سر و کله زدن با مسئلهای به اسم «پوپولیسم» و نحوه مواجهه با جنبشهای پوپولیستی معمولا اقتصاددانها را در موقعیت سخت و پارادوکسیکالی قرار میدهد. به عنوان یک اقتصاددان نزدیک به جریان اصلی، ولی متأثر از پیش فرضهای طرح شده در ابتدای متن، تعبیر من از پیروزی پوپولیستها «سیلی بیدار کننده بر صورت اقتصاددانان» است، البته اقتصاددانان در این سیلی خوردن تنها نیستند و قطعا نخبگان متعدد دیگری هم همراه آنها هستند، از تفاوتها که بگذریم، به نظرم سه نقد اصلی به شیوه نگاه رایج به پوپولیسم (و نقدهای نوشته شده در مورد آن) وارد است.
یکم: جزمی گرایی در یافتن راه حلها
مشکل اول بسیاری از منتقدان پوپولیسم این است که تحلیل خود را بر اساس دوگانه در است درست، ولی سخت» و «راه غلط، ولی آسان» بنا میکنند و به طور قاطعانهای (الینه ضمنی) خود و همفکران خود را دانای به این راه راست میدانند. برای برخی از اقتصاددانان جزمی اندیش مسائل اقتصادی راه حل بسیط و دانستهای دارد: قیمتها را آزاد کنید، اندازه دولت را کوچک کنید، پرداختهای تأمین اجتماعی را محدود کنید، رقابت پذیری را تشویق کنید و نکتهای که در این بین فراموش میشود این است که مسئله سیاست گذاری برای یک جامعه بزرگ یک مسئله ساده و تک بعدی نیست و پاسخهایی به این سادگی و خلاصهای ندارند. پوپولیستی نامیدن سیاستهای رقبا به دور از تواضع و از جنس قطعی نگری است
دوم: نگاه بالا به پایین به مردم
منتقدان پوپولیسم یا غیرعقلانی نامیدن نتایج این رأی گیریها به نوعی عقلانیت فراگیر همه شهروندان را نفی میکنند. هر جایی که ترجیحات رأی دهندگان، نتیجهای غیر از افراد یا سیاستهای موردنظر آنان تولید کند، به طور ضمنی وصریح شهروندان را متهم به راحت طلبی، کوته نگری ساده لوحی و امثال آن میکنند. اقتصاددانان نمیتوانند در روش خود ناسازگار باشند. در کلاسهای درس مدلهایی مبتنی بر عوامل عقلانی بسازند، ولی هر زمان که از نتیجه انتخاباتی راضی نبودند آن را با برچسب رفتار کوتاه مدت و پوپولیستی سرزنش کنند. رای دهندگان اتفاقا عاقل و دوراندیش هستند و بر اساس محاسبات سرانگشتی خود به کسانی که بهتر از بقیه منافع آنان را نمایندگی میکنند رأی میدهند
سوم: مفروض گرفتن پوپولیسم و درون زا نکردن آن
عادت رایج این است که وجود پوپولیسم را به عنوان امری ذاتی مفروض گرفته و تقبیح میکنند، ولی این رویکرد از تحلیل رادیکال و ریشهای این که چرا پوپولیسم در برخی جوامع ظهور میکند و در برخی جوامع با زمانها زمانهای برای بروز ندارد غفلت میکند. به زبان اقتصادی، ما باید ظهور پوپولیسم را پدیدهای درون زا و محصولات شرایط زمانه کیفیت نهادهای سیاسی، اعتماد مردم به سیاستمداران نقش رسانهها و بدانیم. در این نگاه بروز پوپولیسم - اگر آن را بیماری بدانیم نشانهای از یک ناکارایی نهادی عمیق است (یعنی معلول مسئله) و نه ریشه و علت آن ادبیات اقتصادی متأخر تا حدی به ما برای درک این موضوع کمک میکند: پوپولیسم ماحصل فقدان تعهد معتبره (Credible Commitment) برای برقراری یک نظام باز توزیع پایدار است که خود محصول فقدان شفافیت و اعتماد به نظام سیاسی است.
رأی دهندگان هوشمند این موضوع را میدانند و در نتیجه وعدههایی از جنس اصلاحات و «آینده بلند مدت» را جدی نمیگیرند چرا که میدانند حتما در صورت موفقیت سیاستها هیچ تضمینی نیست که سیاستمدار غیر پوپولیست از وعده هایش تخطی نکند و سهم آنان از رشد اقتصادی پرداخت شود. یک سیاستمدار پوپولیست رأی این شهروندان عقلانی را کسب میکند تا بتواند منابع را مستقیما به دست آنان برساند تا خود به شکلی که مناسب میدانند هزینه کند. این چارچوب تا حد زیادی کمک میکند تا بهتر بفهمیم که چرا شهروندان ممکن است به رغم همه تحلیلها و توصیههای اقتصاددانان به سیاستمدارانی که وعده گران نکردن بنزین و کالاهای اساسی را میدهند رأی بدهند: منافع ناشی از آزادسازی قیمت این کالاها نامعلوم است، ولی منافع ناشی از کالای بارانهای نقدی و قطعی است. شهروندان مطمئن نیستند که منافع آزادسازی و حذف یارانهها به چه کسی و چه مصارفی تعلق خواهند گرفت. در نتیجه ترجیح میدهند به قول معروف بهینه دوم را انتخاب کرده و باز توزیع مستقیم منابع از طریق یارانه را مطالبه کنند.
چرخههای سیاسی در کشورها روند خود را ادامه خواهد داد، امریکای لاتین چرخههای نوسان بین سیاست راست بازار آزاد نئولیبرال و پوپولیسم چپ را به کرات تجربه کرده است. از هم اکنون میتوان شانس پیروزی یک جریان پوپولیست در انتخابات آینده ریاست جمهوری ایران را هم دور از ذهن ندانست. سیاستها و شیوه کشورداری احمدی نژاد به رغم ضربههای سنگین و گاه جبران ناپذیری که به کشور تحمیل کرد، یک اثر مبارک ضمنی هم داشت: جامعه و خصوصا طبقه تخبگان طرفدار نوسازی سیاسی و اقتصاد، چشم خود را به پدیدهایی که شاید بتوان اسم صدای شنیده نشده دهکهای پایین روی آن گذاشت گشود. اگر پوپولیستها دوباره برگردند، بیش از این که تودههای مردم را ملامت کنیم به این پرسش باید برگردیم که چرا په اصطلاح «غیر پوپولیست ها» نمیتوانند اعتماد مردم را جلب کنند؟ منبع: اندیشه پویا لینک کوتاه خبر: farda.fr/003KcU
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۷۱۳۰۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حضور ۲۵۰ جت نیمه سبک آموزشی در ایران/ هیچ جت شخصی مالکیت فردی ندارد
سخنگوی سازمان هواپیمایی کشور با تاکید حقوقی بودن مالکیت چتهای حاضر در ایران گفت: در حال حاضر جتهای فعال در ایران به هیچ وجه کاربری شخصی ندارند و از آنها فقط برای جا به جایی مسافر استفاده میشود.
گروه راه و مسکن بازارنیوز- سعید ترکاشوند؛ اخیراً در فضای رسانهای کشور خبری از قول رئیس سازمان هواپیمایی کشور منتشر شد در آن مطلب این مقام مسئول از آزاد شدن خرید جت برای عموم مردم خبر داده بود. این موضوع واکنشهای زیادی را با خود همراه کرد که بعضی از آنها جنبه طنز و برخی دیگر هم ماهیتی انتقادی و یا حتی تخریبی داشته است.
«جعفر یازرلو» سخنگوی سازمان هواپیمایی کشور پیرامون این موضوع به بازارنیوز گفت: در حال حاضر ما هواپیمای جت شخصی با مالکیت حقیقی نداریم، اما در بخش سبک و نیمه سبک هواپیماهایی هستند که تحت مالکیت اشخاص حقیقی و یا حقوقی قرار دارند که اکنون در آموزشگاهها برای تعلیم خلبانی افراد مورد استفاده قرار میگیرند.
سخنگوی سازمان هواپیمایی کشور افزود: در حال حاضر تعداد هواپیماهای فوق سبک کشور تقریباً ۲۵۰ فروند است که همانگونه در ابتدا به آن اشاره شد اکثر آنها صرفاً برای آموزش افراد مورد استفاده قرار میگیرند. البته بعضی از آنها استفاده شخصی هم دارند، ولی محل دریافت خدمات آنها صرفاً به امکان خاص خلاصه میشود؛ به عبارتی دیگر، این نوع هواپیماها خدمات فرودگاهی، ناوبری، تامین سوخت و در نهایت تعویض قطعات را فقط از سوی آموزشگاههای خلبانی که از طرف سازمان هواپیمایی کشور مجوز دریافت کردهاند، اخذ میکنند.
وی خاطرنشان کرد: جتهای شخصی حاضر در کشور مالکیت حقیقی یا بیان سادهتر فردی ندارد، بلکه مالکیت آنها فقط حقوقی و برای شرکت و یا سازمانها است. این اشخاص حقوقی شامل، شرکتهای هواپیمایی و یا موسسات اجاره دهنده این نوع هواپیماها میشود. در حال حاضر فعالیت این نوع موسسات زیر نظر سازمان هواپیمایی بوده و حتی تبلیغات آنها در بعضی موارد مانند نمایشگاههخای تخصصی و یا سایتهای اینترنتی قابل مشاهده است.
یازرلو در پایان تاکید کرد: جتهای فعال در ایران کاربری شخصی ندارند و از آنها فقط برای جا به جایی مسافر استفاده میشود. بهرهبرداری شخصی از این نوع هواپیماها یک گزاره کاملاً غلط است.
پایان پیام//