اصولگرایان احساس خطر کردند/ به امام گفتند بدون رفراندوم حکومت کن/شورای نگهبان سعه صدر نشان دهد
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۷۷۴۲۴۳
رویداد۲۴-دستیار ویژه رئیس جمهور ایران در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی معتقد است: همین حالا میتوان در تلویزیون گفتوگوی ملی را آغاز کرد. میتوان همه جریانها را دعوت کرد تا نظرات خود را بیان کنند. اما متأسفانه این فرصت و تریبون، تنها در اختیار یک جریان سیاسی قرار میگیرد.
اهم گفتگوی علی یونسی با سالنامه روزنامه ایران را در ادامه بخوانید:
*انقلاب بسیار زود و با هزینه بسیار کمی پیروز شد تا جایی که نه فقط امریکا و شاه، بلکه همه غافلگیر شدیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*پیش از 22 بهمن، همه جریانهای سیاسی، اعم از چپ و راست و ملیگرا و اسلامی با یکدیگر همکاری میکردند. هرچند صدا و سیما در فیلمهای مربوط به انقلاب، این وحدت را نمایش نمیدهد، اما واقعیت این است که سالهای 56 و 57 تجلی ظهور همه مردم و همه جریانهای سیاسی بوده است، ولو برخی بیشتر و برخی کمتر. این طور نیست که فقط مذهبیها در انقلاب، حضور فعال داشته و شهید داده باشند، به هر صورت حتی کمونیستها هم در مسیر انقلاب کشته دادند. این گروهها حتی در زندان هم سعی میکردند همدیگر را تحمل کنند.
*اگر انقلاب زمان بیشتری به درازا میکشید، در طول مبارزه، قطعاً ما به منشوری دست مییافتیم که میتوانست مبنایی برای حل اختلافها در دورههای بعد باشد و مسائل بعد از انقلاب به وقوع نپیوندد. حداقل اینکه مذهبیها میآموختند چطور باید با تحمل، با یکدیگر همکاری کنند. دست کم میتوانست به اینجا منتهی شود که غیرمذهبیها حق زندگی دارند، اما نمیتوانند وارد بخشهای کلان حکومت شوند. مانند آنچه امام(ره) در پاریس درباره جمهوری اسلامی گفت، اگر چنانچه انقلاب طول میکشید، سخنان امام(ره) به یک قاعده تبدیل میشد. اما هیچ کدام از آن مسائل گفته شده به استراتژی تبدیل نشد. به همین دلیل اندکی بعد از سال 58 برخی گروههای سیاسی مبارز پیش از انقلاب و برخی گروههای خودسر دست به اسلحه بردند.
*امام(ره) از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، تأکید کردند که تنها راهکار برای اداره کشور، انتخابات است. آن زمان، عمده گروههای سیاسی در همه جریانهای سیاسی مذهبی و غیرمذهبی، با این رویکرد امام (ره) مخالفت میکردند. بسیاری از چهرههایی که همین حالا هم، از ضرورت مردمسالاری سخن میگویند، آن زمان از امام (ره) میخواستند، رفراندومی برگزار نکند. آنان استدلال میکردند و به امام (ره) میگفتند، شما که انقلاب کردید، 30 یا 40 سال حکومت کنید و این زمان، یعنی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، وقت برگزاری انتخابات نیست.
*حتی آقای دکتر پیمان و گروه های چپ، میگفتند در هیچ انقلابی رسم بر این نبوده که بلافاصله فردای انقلاب انتخابات برگزار شود. اما امام(ره) بر برگزاری انتخابات، اصرار و پافشاری کردند که این رویه امام(ره) و برگزاری انتخابات آزاد، و کسب آرای مردم، بسیاری از مشکلات را حل کرد، زیرا اساساً انتخابات آخرین راه حل است.
*مذهبیها سرانجام به دو دلیل برگزاری رفراندوم را پذیرفتند؛ یکی از این دلایل، این بود که امام(ره) گفته بود، دیگری برای اینکه میدانستند احتمال پیروزی آنان در انتخابات زیاد است، اما دلیل خاص دیگری برای آن نداشتند. این نشان میدهد که جامعه مذهبی ما هنوز به آن حد از بلوغ سیاسی نرسیده بود که بخواهد از اهرم انتخابات و مراجعه به آرای مردم، برای پیروزی بر رقیب استفاده کند. علت هم این بود که ما تنها با تجربه نهضت مشروطه مواجه بودیم که با اعدام شیخ فضلالله نوری، اساساً مردمسالاری در ایران دفع شد و به حاشیه رفت و پس از آن هم، در دوره رضاخان دیگر تجربه مردمسالاری به طورکلی از میان رفت.
*همین حالا میتوان در تلویزیون گفتوگوی ملی را آغاز کرد. میتوان همه جریانها را دعوت کرد تا نظرات خود را بیان کنند. اما متأسفانه این فرصت و تریبون، تنها در اختیار یک جریان سیاسی قرار میگیرد. در حالی که باید اجازه داده شود، نمایندگان افکار، اندیشهها و جمعیتهای مختلف فرصت ابراز نظر و عقیده پیدا کنند، تا مردم نمایندگان خود را در صدا و سیما و تریبونهای رسمی ببینند، بشناسند و دلگرم شوند. چنانچه به قوم، گروه یا مذهبی فرصتی برای حضور در عرصه ندهیم، در نهایت خود مردم به حاشیه خواهند رفت. بنابراین، باید به همه جریانات سیاسی اجازه ظهور بدهیم. نباید هیچ جریانی از فرصت استفاده از تریبون تلویزیون محروم باشد.
*بعد از ناآرامیهای اخیر، اغلب جریانهای سیاسی اعم از اصلاحطلب و اصولگرا به این فکر افتادهاند که باید کاری کرد. اتفاقاً اصولگرایان بیشتر نگران شدهاند، زیرا از نظر خود، احساس خطر جدی کردند. انتظار میرود این احساس خطر باعث شود که برخی دوست و دشمن را اشتباه نگیرند. کسی که در ایران مانده و دلسوزانه میخواهد همکاری کند، که دشمن نیست. از سوی دیگر، معتقدم همه باید به آن موضوعات اساسی که امام(ره) تأکید داشت، بازگردند. امام (ره) در وصیتنامه و سخنرانیهای خود، به همه این ضرورتها اشاره کرده است. محکمات صحبتهای امام(ره) برای ما راهگشاست، نه یک کلمه از میان سخنان امام(ره) را جدا و صحبتهای ایشان را تقطیع کنیم و بگوییم منظور امام(ره)، این بوده است بلکه باید به محکمات صحبتهای امام توجه شود. به عنوان مثال امام بارها نوشته و تأکید کردند که نباید نیروهای مسلح، در امور سیاسی دخالت کنند. تنها با عمل به همین خواست امام، بیش از نیمی از مشکلات حل میشود. یا امام مخالف حضور نیروهای مسلح در فعالیتهای اقتصادی بودند. اگر این اتفاق بیفتد و نیروهای نظامی، سازمان خود را از فعالیتهای اقتصادی، دور کنند، بسیاری از مشکلات حل میشود. ما نباید در مقابل اراده مردم بایستیم، به خط امام که کاملاً روشن است، باز گردیم. پس، با این تحلیل و تفسیر، میتوان اینگونه برداشت کرد که در کوتاه مدت، اتفاق خاصی در بحث گفتوگوی ملی نخواهد افتاد، مگر آنکه اتفاقهایی مانند دی ماه، همه را نگران کند.
*خوشبینم که این اتفاق یعنی گفتوگو میافتد، اما تدریجی خواهد بود، تا جایی که ممکن است ما متوجه تغییرات نشویم. من به قابلیت و ظرفیت جمهوری اسلامی برای حل مشکلات بسیار خوشبین هستم.
*{ درباره تغییراتی که به تازگی در تعیین ائمه جمعه برخی شهرها رخ داده}: اتفاق مبارکی است، بویژه آقای ابوترابی که روحانی اخلاقی و معتدلی است، آقای آل هاشم در تبریز هم به همین ترتیب. اساساً حضور آقای علی اکبری در ستاد نمازجمعه که فرد معتدلی است، بسیار مبارک است. این انتخابها و انتصابها جریان اعتدال را در میان ائمه جمعه تقویت میکند. در این شرایط، اگر در انتخابات آینده، شورای نگهبان از خود سعه صدر نشان بدهد، میتواند این حرکت را تقویت کند. در این میان انتظار داریم دولت در انتخاب مدیران ارشد شجاعت بیشتری از خود نشان بدهد. اینکه آقای روحانی میگوید افراد را از قطار انقلاب پیاده نکنیم، انتظار میرود بیش از همه خود دولت در این مسیر پیشگام باشد. نباید تنها به یک سفیر اهل سنت بسنده کرد، بلکه باید سعی کرد اهل سنت در سطوح بالاتر حضور داشته باشند.
*بدنه دولت در اجرای بخشنامه رئیس جمهوری درباره اقلیتها، چندان به آقای رئیس جمهور و به بنده که مسئولیت در این حوزه دارم، پاسخگو نیست. من که پیگیر این قضیه هستم، مقاومتها را میبینم. دولت باید نشان بدهد که در این پیچها و مسیرها قطار دولت، ظرفیت بیشتری دارد و از همه اقوام و اقلیتها و جریانهای سیاسی در آن سوار میشوند.
*انتظار این بود که دست کم یک اهل سنت به عنوان مشاور اهل سنت در کنار رئیس جمهوری محترم قرار بگیرد. این پیشنهاد من بود که البته هنوز هم از تحقق آن، مأیوس نشدم.
منبع: رویداد24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۷۷۴۲۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفتوگو با بیبیسی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنش هایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفتگویی با خبرگزاری خبرآنلاین، ضمن آنکه تاکید دارد «براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست»، می گوید؛«مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.»
عبدی به سکوت اصولگرایان نیز کنایه می زند و می گوید؛ «واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند اما...»
مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با عباس عبدی را بخوانید؛
*****
*آقای عبدی! پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد، تحلیل شما چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
عبور نصیری از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون به سرعت رخ نداده است*فکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند.
علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای انتقاد از حجاب اجباری چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
*فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
*به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست*به عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند.
به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست.
فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز. در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901376