از بمب تا آنام؛ آقای بازیگر از کارنامه کاری سال گذشته میگوید/ سیامک صفری: از مطبوعات گلایه دارم
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۷۷۴۴۱۸
سیامک صفری: مطبوعات در ارتباط با یکی از کارهای بنده قضاوت عجولانه و غلطی داشتند و توضیح منطقی درباره این مسئله هم نداشتند. حتی عدهای آمدند برای تئاتر «لامبورگینی» هشتگ تحریم درست کردند که اصلاً منطق این کار را متوجه نمیشوم.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو-محمدعلی میرزایی؛ بازیگری آرام و کمحاشیه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزهای پرکاری را پشت سر میگذارید. در تلویزیون با سریال «آنام» و در سینما با فیلم «فراری» دیده میشوید و در تئاتر هم که مثل همیشه حضور پررنگی دارید. درباره مجموعه «آنام» بگویید و این که فکر میکنید چرا سریال موفقی است؟
متن سریال را امیر عباس پیام نوشته است. ایشان در دوره کارشناسی ارشد با من همکلاس بود و درباره این سریال با هم صحبت کردیم. و بعد با آقای افشار صحبت کردیم که اولین ملاقات بنده با ایشان بود. تا قبل از این سریال هیچ کاری را با این کارگردان انجام نداده بودم. وقتی میزان استقبال مردم از «آنام» را دیدم فهمیدم که انتخاب بی راه و غلطی نداشتم و مردم آن را دوست دارند. آقای پیام متن خوبی نوشته و سریال هم موفق از آب درآمده.
متن یک رکن مهم برای هر کاری محسوب می شود ولی از طرفی هم آقای جواد افشار جزو کارگردان هایی محسوب می شوند که آثار در خور و شایستهای برای تلویزیون داشتند. وقتی یک قصه خوب، دستمایه کار شود قطعا آن توانایی و مهارت در ساخت سریال به خوبی پیش می رود،. البته تیم بازیگری خوب هم اهمیت پیدا میکند و به نظرم در این سریال، همه مجموعه باعث موفقیت این مجموعه شده است.
درباره تئاتری که روی صحنه دارید یعنی تئاتر «هملت و دونکیشوت» هم کمی صحبت کنیم. از حضور در این کار هم راضی هستید؟
این نمایش یک دراماتوژی بر اساس دو متن مهم در ادبیات است . یکی هملت شکسپیر و دیگری دونکیشوت سروانتس. خوشبختانه واکنش تماشاگران خوب است. این کار درونمایه طنز هم دارد. از طرفی هملت یک شاهزادهای است که به او خیانت شده است و پدرش به قتل رسیده و قدرت به واسطه این خیانت تصاحب شده است، این کاراکتر درگیر یک چالش است و برخورد دن کیشوت با این موضوع جدیت را تا اندازه ای از بین میبرد و شاید آدم را به خنده وا دارد،این ترکیب ها باعث کمدی بودن نمایش می شود.
شما امسال نمایش «لامبورگینی» را هم کارگردانی کردید که جزو تئاترهای مهم سال بود و البته تا حدودی یک تئاتر اجتماعی بود و به آتشسوزی ساختمان پلاسکو هم اشاراتی داشت. چه شد که تصمیم گرفتید چنین تئاتری را کارگردانی کنید؟
در این نمایش تنها به موضوع پلاسکو پرداخته نشده، بلکه سعی کردم به تمامی مسائل و دغدغه های جامعه را نمایش دهم. پلاسکو نمادی از فقر و مشکلات اقتصادی در جامعه ماست.من علاوه بر کارگردانی نمایش، بازیگر هم بودم. در این کار خانم سحر قریشی هم بازی کردند که بهتر از انتظار من نقشآفرینی داشتند. اما تعدادی از دوستان مطبوعاتی به حضور ایشان در تئاتر ما انتقاداتی میکردند و حملاتی داشتند که تا حدودی هم موفق بودند. ما این کار را 30 شب با 5 تماشاگر اجرا کردیم که اتفاق خیلی بدی بود. در این چند سالی که از سابقه کاری من می گذرد، در این سی سالی که دارم کار میکنم همیشه فکر میکردم افرادی که در این حوزه قلم میزنند آدمهای فهیم و دانایی هستند. اما بعد از این تئاتر نگاهم به این افراد تغییر کرد. .
با این تفاسیر از مطبوعات گله مند هستید؟
مطبوعات در ارتباط با کار بنده قضاوت عجولانه و غلطی داشتند و توضیح منطقی درباره این مسئله هم نداشتند. حتی عدهای آمدند برای این تئاتر هشتگ تحریم درست کردند که اصلاً منطق این کار را متوجه نمیشوم.
چرا در تلویزیون کم کار هستید؟
گاهی اوقات درگیر تئاتر بودهام و نتوانستم به پیشنهادهای تلویزیونی پاسخ مثبت بدهم. ضمن این که برای بسیاری از کارهای تلویزیونی باید به خارج از تهران رفت که این برای فعالیتهای تئاتری مشکل ایجاد میکند. مثلاً برای ضبط سکانسهای پایانی سریال آنام ما به تبریز رفتیم که من جا دارد به همه علاقه مندان به گردشگری این شهر را توصیه کنم. به طور کلی اما تداخل کار تئاتر با تلویزیون باعث میشود نتوانم چندان در تلویزیون مشغول به کار شوم.
خودتان کدام را ترجیح میدهید؟ تثاتر یا تلویزیون؟
من چون کارم را دوست دارم بنابراین در هر محیطی که وارد میشوم سعی میکنم که با آن انس بگیرم. اما در تئاتر نسبت به تلویزیون و سینما متمرکزتر هستم و خودم را تربیتشده این مدیوم میدانم.
سال گذشته برای فیلم اعترافات خطرناک ذهن من نامزد بهترین بازیگر مکمل جشنواره فجر بودید،اما جایزه را به سعید آقاخانی تعلق گرفت.این رقابت تنگاتنگ بین شما و سایر بازیگران سخت نیست؟
آن فیلم در نوع خود موفق ظاهر شد. اما امسال دو فیلم را دارم که یکی بمب پیمان معادی بود، که این فیلم هم بی بدیل بوده است و به قضیه بمباران شهر تهران اشاره دارد که بسیار جذاب است، دیگری هم فیلم فراری که در آن نقش یک رزمنده را دارم که دیالوگ کم رنگی با اطرافیان خود دارد . به نظرم نوع روایت سینمای داوودنژاد در سینمای ایران مناسب است و او چهره شناخته شدهای است.
درباره کلمات زیر چه نظری دارید؟
بازیگری: سخت
مهران احمدی: دوست و همکار قدیمی
مردم: غیرقابل پیش بینی
سینما:جادو
سیامک صفری: پسر خوب (خنده)
برای ایام نوروز چه برنامهای دارید؟
در این ایام بیشتر در کنار خانواده هستم و به کارهای شخصی رسیدگی می کنم و میخواهم از این ایام به بهترین شکل استفاده کنم.
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۷۷۴۴۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای کار التماس نمیکنم
اوهمچنین کارگردانی سریال آینه را که در دهه ۶۰ از تلویزیون پخش میشد وبسیار پرمخاطب بود، برعهده داشته است. لطفی در سینما نیز دو فیلم سرخپوستها و پاکباخته را ازخود به یادگارگذاشته است.مخاطبان تلویزیون لطفی رابیشتر با سریال خانه به دوش و نقش اصلان به یاد میآورند. این هنرپیشه پیشکسوت تاکید میکند که نقش اصلان را بهعنوان یک کاراکتر منفی و منفور با طنز و کمدی درآمیخته تا شخصیتی جذاب و ماندگار خلق کند. گفتوگو وخاطرهبازی با غلامحسین لطفی و بیان برخی مسائل از زبان او برای اولینبار جذاب است و ماحصلش هم خواندنی. کارگردان وبازیگری که نیمقرن ازفعالیتهای هنریاش میگذرد و با کولهباری از تجربه دارد قطعا خاطرات و ناشنیدههای زیادی برای گفتن دارد.
این روزها چه میکنید؟
حدود ۱۰سال است که در قزوین زندگی میکنم و در این مدت فقط در فیلم نارگیل دو بازی داشتهام. اکثر مواقع در خانه هستم و فیلم میبینم، کتاب میخوانم و شعر مینویسم. از آن آدمهایی نیستم که بگویم چون تنها هستم، بنشینم و در و دیوار را نگاه کنم تا عمرم بگذرد. فیلم زیاد میبینم، در حدی که اگر بر بدن من تیغ بکشید به جای خون، فریمهای فیلم بیرون میزند.
شما در دهه ۷۰ و تا حدودی ۸۰ بازیگر به نسبت پرکاری بودید اما ناگهان خیلی کمکار شدید. چه اتفاقی افتاد؟ آیا خودتان در انتخاب نقشها سختگیر بودید؟
اوضاع و احوال ساخت فیلم چند سالی است که خیلی بد شده. ۱۵سال پیش هم سر فیلمبرداری سریال بایرام، سقوط کردم و کمر و پاهایم دچار آسیب شد. از طرف دیگر، پیشنهادات زیادی داشتم اما دندانگیر نبودند. نقشهای شبیه به هم را بازی نمیکنم. نقش باید متفاوت باشد. متأسفانه برخی کارگردانان و تهیهکنندگان هم نقشهایی را پیشنهاد میکنند که انسان تصور میکند اینها اصلا در دنیا و جامعه امروز ما زندگی نمیکنند. وقتی من بازیگر نقش را درک نمیکنم، چگونه میتوانم بازیاش کنم؟! برای همین هم هست که خیلی از کارها با استقبال مردم مواجه نمیشوند.
با توجه به اینکه سالهاست کار نمیکنید، امرار معاشتان از چه طریق میگذرد؟
من استثنائا جزو کارگردانان استخدام وزارت ارشاد هستم و یک حقوق پایه دریافت میکنم، در صورتیکه دکترای کارگردانی دارم. به هرحال، باهمین حقوق حداقلی کنار آمدهام.اگر طلبهایم دربازیگریام را پرداخته بودند و پسانداز میکردم، الان میلیاردر بودم.
در جایی خواندم که شما یک شهربازی و کافیشاپ در قزوین دارید. واقعیت دارد؟
نه، اصلا صحت ندارد. ۱۵سال پیش برای راهاندازی یک شهربازی اقدام کردم اماآنقدر برایم زدند که پشیمان شدم ورهایش کردم.
سکونت در قزوین و دوری از تهران در فعالیتتان تأثیرگذار نبوده است؟
تهران هم که بودم بیشتر با تلفن کار میکردم. از آن بازیگرانی نبودم که هر روز در دفاتر فیلمسازی باشم و برای کار التماس کنم یا برای فلان تهیهکننده هدیه بخرم. اگر از گرسنگی بمیرم هم چنین کاری نمیکنم. معتقدم اگر خودشان به فکر من بازیگر بودند ارزش دارد، نه اینکه خودم را تحمیل کنم. دور از ادب و فرهنگ من هنرمند است.
در کارنامه بازیگریتان نقشهای متفاوت و ماندگاری دیده میشود اما مردم همچنان شما را بیشتر با نقش اصلان سریال خانه به دوش به یاد میآورند.
اصلانی که من بازی کردم یک نقش منفی کاملا منفور بود. همیشه از نقشهای منفی استقبال کردهام چراکه میدانم در این نقشها چیزهایی نهفته است که بازیگر میتواند ارائه کند. البته من اصلان را از قالب یک کاراکتر منفی خشن درآوردم و با طنز درآمیختم، طوری که وقتی او در دو سه سکانس نباشد، مخاطب دنبالش میگردد. بازیگر باید تلاش کند تا کارهایش برای مردم تکراری و یکنواخت نباشد. من نقشهای متفاوتی ازجمله کارگر، پلیس، پزشک و...بازی کردهام. در جوانی با یک ضبط صوت در پارکها با مردم صحبت میکردم و ارتباط میگرفتم. دیالوگهای کارمندان بازنشسته را یادداشت و روی صحبتها، لباسها و حرکاتشان تحقیق میکردم تا نقشم با واقعیت یکی شود. تمام توانم را برای نقش میگذاشتم. بازیگر نباید فقط دیالوگ را حفظ کند و کارگردان هم خوشش بیاید. باید برای نقش زحمت کشید. من به خودم سخت میگرفتم تا نقش به دل مردم بنشیند. مثلا وقتی نقش یک نمایشگاهدار را داشتم مردم فکر میکردند واقعا نمایشگاهچی هستم. با تحقیقات این کار را انجام میدادم.
همین اواخرشبکه آیفیلم درحال بازپخش سریال خانه بهدوش بود.به نظرتان چراباوجودگذشت۲۰سال این سریال باوجود بازپخشهای متعدد، همچنان مخاطب دارد؟
نزدیکان من حتی سیدی این سریال را در خانه دارند. خانه به دوش یک کارگردان خوب مثل رضا عطاران داشت و انتخاب نقشها در آن به درستی صورت گرفته بود. یک کارگردان آمریکایی میگوید اگر بازیگران درست انتخاب شده و سر جای خودشان باشند، ۸۰ درصد کار یک فیلم انجام شده است. در خانه بهدوش هم هر کسی سر جای خودش بود. بیشتر سریالهای قدیمی همچنین وضعیتی داشتند. بهنظرم در حال حاضر آیفیلم یکی از موفقترین شبکههای تلویزیون است، چون سریالهای قدیمی و خاطرهانگیز را پخش میکند. البته من نقشهای خوب زیاد داشتهام و فقط به اصلان محدود نمیشود اما مردم از اصلان خوششان آمده و مرا با این کاراکتر میشناسند.
خودتان کدام نقشتان را بیشتر دوست دارید؟
در سال ۱۳۶۱که دانشجوی سال دوم بودم نقش مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکا را بازی میکردم که در سخنرانی کشته میشد.۴۵دقیقه در سخنرانی حرف میزدم. مرتب باید صدایم را بالا و پایین میکردم تا یکنواخت نباشد و مخاطب دلزده و کسل نشود. خودم این نقشم را خیلی دوست دارم.
علاوه بر بازیگری، تجربه کارگردانی دو فیلم هم در سینما دارید. چرا روند فیلمسازیتان ادامه پیدا نکرد؟
فیلم ساختن پول میخواهد؛ باید تهیهکننده و سرمایهگذار باشد. من الان هم مدام در حال نوشتن هستم و سناریو زیاد دارم. اجازه نمیدهم مغزم زنگ بزند.
یکی از فیلمهایتان پاکباخته است که اتفاقا فروش خوبی هم داشت.
پاکباخته یک فیلم سفارشی بود. سوژه فیلم تکراری بود اما طوری ساختمش که تکراری به نظر نرسد. کار خوبی هم شده بود. آن زمان آقایان اکبر عبدی و علیرضا خمسه با هم قهر بودند. با فیلم پاکباخته آشتیشان دادم. این دو غول بازیگری در فیلم روبهروی هم بازی کردند.
در تلویزیون هم سریال موفق آینه را کارگردانی کردهاید که در زمان خودش فوقالعاده پرمخاطب بود.
درهمه جای دنیا وقتی سریالی موفق میشود ادامهدار میشود ولی در ایران اینگونه نیست و برعکس عمل میکنند. وقتی سریال آینه را میساختم حتی پشت صحنه برایم مهم بود.درکارسختگیرهستم ولی درحال حاضر کسانی هستند که فرق قاشق وچنگال را نمیدانند و به همینخاطر دوست ندارم با آنها کار کنم.
یکی ازبازیهای ماندگار دیگر شما به فیلم پرده آخر بازمیگردد.حیف نیست که کارگردانی مثل واروژ کریم مسیحی فقط دو فیلم ساخته باشد؟
بالاخره همه ما یک دلیل برای کمکاری داریم.آقای کریم مسیحی دستیارآقای بیضایی بودند و کارشان درخشان و عالی بود. امیدوارم همیشه تندرست باشند. کارگردان و نویسنده درجه یکی هستند. حیف است که ایشان کنار گذاشته شوند و نتوانند کار کنند. هرازگاهی در فضای مجازی عکس من و چند همکارم را میگذارند و از بیکاری ما مینویسند اما الان با قاطعیت میگویم که کسی نمیتواند ما را کنار بگذارد و خودمان نمیخواهیم با هر شرایطی کار کنیم.
در سریال شب روباه هم یک تیپ جدید و جالب از پلیس ارائه دادید. یک کارآگاه به شدت خونسرد که همیشه یک پاکت آلبالو خشکه در جیب داشت و به همه و حتی مظنونین تعارف میکرد.
تا به امروز هیچ خبرنگاری حرف شب روباه رابا من نزده بود وبرایش مهم نبود.شب روباه یکی ازبهترین سریالهای کارآگاهی است که نسخه سینماییاش هم ساخته شد. یکی ازبهترین بازیهایم در نقش استوار سجادی شب روباه است. این سریال راخیلی دوست دارم.
میان کارگردانی و بازیگری کدام را ترجیح میدهید؟
هر دو را دوست دارم اما درحال حاضراولویت من،کارگردانی است.البته اگر پیشنهادخوبی هم دربازیگری داشته باشم قبول میکنم.
شما با کارگردانان بزرگی مثل مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، واروژ کریم مسیحی، شاپور قریب و ... کار کردهاید. دوست داشتید با کدام فیلمساز همکاری داشته باشید و فرصتش پیش نیامد؟
دلم میخواست با مرحوم مهرجویی کار کنم که متأسفانه فرصت نشد. برخی هنرپیشهها شانس میآورند و با کارگردانان بزرگ کار میکنند. امیدوارم در آینده فرصت همکاری با فیلمسازان بزرگ را داشته باشم.