Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-05@19:59:07 GMT

انسان در بین کوثر عشق و تکاثر عقل در تلاطم است

تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۷۸۵۵۱۶

انسان در بین کوثر عشق و تکاثر عقل در تلاطم است

انسان در بین دو امر همیشه در تلاطم است بین کوثر عشق که دعوت به رفتن و شدن می‌کند و تکاثر عقل که دعوت به ماندن و بودن در این عالم خاکی.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است از حسین‏علی رمضانی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) که از نظر می گذرد؛

تعریف انسان‏ها چگونه صورت می‏گیرد و مبنای آن چیست؟ انسان بماهو انسان با توجه به فطرت و ذات خود تعریف می‏شود و یا با توجه به آن چیزهایی که به آن تعلّق دارد؟ متنی که در ادامه خواهد آمد پاسخی تلویحی به این پرسش‌ها می‌باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انسان طبق نص صریح قرآن به عنوان خلیفه الهی «... إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً... » معرفی می‌شود و جانشینی که خدایی بوده و روح الهی در او دمیده شده است «فَإِذا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی ...» دارای چنان شأن و جایگاهی است که خدا پس از خلق آن بر خود بالید «...فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ».

حال این انسان از عالم کوثر الهی به خاطر ترک اولی بر روی زمین هبوط کرده و در میان تکاثر طبیعت قرار گرفته است. این سیر نزول که "انّا لله" است باید دوباره به سوی اصلش «انّا الیه راجعون» برگردد و «... إِلَی‌اللهِ تَصِیرُ الأُمُورُ» و این سیر تا زمان و مکان باقی است ادامه خواهد یافت. حرکت و شدنی دائمی که هیچ وقفه‌ای در آن متصوّر نیست. انسان در بین دو امر همیشه در تلاطم است بین کوثر عشق که دعوت به رفتن و شدن می‌کند و تکاثر عقل که دعوت به ماندن و بودن در این عالم خاکی؛ بنابراین انسان‌ها به دو دسته قابل تقسیم می‌باشند. انسان‌هایی که عاشق هستند و هیچ امری مانع از رفتن آنها نمی‌شود و انسان‌هایی که عاقل هستند و با قیاس سعی در وابستگی و دلبستگی به این عالم دارند.

اینجا موضوعی مطرح می‌شود مبنی براینکه انسان به چیزی یا شیئی تعریف می‌شود؟ انسان‌های متکثر که با قیاس شیطانی «...خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ...» خود را و دارائی‌های خود را می‌بیند و به داشته‌های خود فخر می‌ورزد «...قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ ...» و أبا واستکبر می‌کنند. اینجا انسان‌ها محکوم به نفسانیت و خودخواهی بوده و هر چیز را برای خود و با توجه به موقعیت خویش می‌سنجند «حُبُّ الدنیا رَأسُ کلِّ خَطیئةِ». تعریفی از انسان از جنس انسان‌مداری(Humanism) غرب مادی‌زده متکثر که انسان‌خدا شده است را تداعی می‌کند. انسان"با" داشته‌های خویش تعریف می‌شود و لایه‌ها و سطوحی از شیئیت بدان هویت می‌بخشد.

 اگر ابعاد وجودی یک انسان را به سیاست، اقتصاد و اجتماع تقسیم نماییم، برای هر یک از این ابعاد مفاهیمی بنیادی، همچون قدرت، ثروت و شهرت معنا می‌یابد. اینکه انسان با قدرت در ساحت سیاست تعریف شود، معنایی از جنس کسب، حفظ و انتشار آن را برای فردیت انسان تعریف می‌کند و با داشتن قدرت سعی در بهره‌کشی از دیگران می‌نماید. انسانی که در عرصه اجتماع با شهرت و با کسب، حفظ و انتشار آن در بین آحاد و جامعه انسانی به چشم آمده و دیده می‌شود که در عصر حاضر به دو هویت شهرت واقعی(Act) و مجاز(Virtual) قابل تصویر می‌باشد؛ شهرتی که "با" داشته‌های خود ایجاد می‌کند. این شهرت کم کم فرد را خودشیفته و در نهایت خودخواه می‌کند.

در بعد اقتصادی انسان دارای ثروت با داشته‌های مادی و متکثر خود تعریف می‌شود؛ مانند خانه، ماشین، پوشش، غذا و... که در دو عَرَض کم و کیف نمایان می‌شود، بدین‌معنا که فرض "انسان با فلان خانه تعریف می‌شود" و یا «انسان با فلان ماشین تعریف می‌شود». این شیئیت و معیت که نشان از مالکیت اعتباری دارد و نه ذاتی و انسان‌هایی که به این داشته‌های خود می‌نازند و کبر و غرور تمام وجود آنها را در بر گرفته است انسان را از تعریف فطری و حقیقی آن دور و دورتر می‌کند. او آرام آرام در پیله‌های تنیده شده به دور خود محصور می‌شود و در بند داشته‌های متکثر قرار می‌گیرد.

این انسان‌ها ممکن است با دارایی‌هایی که دارند در چند لایه به تعریف خود بپردازند؛ مبنی براینکه یک عده سعی در نشان دادن و تعریف خود «با» داشته‌های خود به روش گفتاری عمل کرده و برخی نیز رفتاری و دیگری در حوزه اعتقادی و باوری، خودخواهی و غرور کاذب را داشته باشد. خطرناک‌ترین دارایی انسان که اگر با غرور و کبر همراه شود انسان حامل آن را به فنا نزدیک می‌کند"علم" است. علمی که همراه با میل متکثر باشد علم آفت‌زده امروزی را نشان می‌دهد و این علم در بهره‌گیری از قدرت، ثروت و شهرت چه کارها که نمی‌کند.

با این توصیف انسان‌هایی هستند که نگاه متکثر و نسبت‌سنج با محیط خود اعم از طبیعت و همنوعان تعریف می‌کنند. انسان‌هایی از جنس حیوان و پست‌تر از آن «...أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ... ». انسان‌هایی که در روابط سیاسی و در ساحت قدرت به تنازع بقا و بقای موجود برتر قایل می‌باشند و حوزه روابط انسانی را همچون روابط حیوانات و جنگل فرض می‌نمایند و برای کسب قدرت بیشتر به جنگ و نزاع با همه همنوعان خود پرداخته و انسان را به مثابه گرگ انسان‌های دیگر دیده و شعار "اگر نخوری، خورده می-شوی" را سرلوحه فعالیت‌های سیاسی می‌بیند.

این انسان تکثرزده در عرصه اقتصاد و در رفتار و گفتار، در راستای کسب سود و ثروت بیشتر و رسیدن به امیال مادی و شهوت خود از هیچ فعلی دریغ نمی‌کند و برای رسیدن به این منظور چون درختان جنگل‌های وحشی با ریشه دواندن، آب و جیره دیگران را می‌بلعد و با قد کشیدن و قطور شدن‌ها، فضای انحصاری خویش را گسترش می‌دهند و انرژی خورشید و گرمای آن را برای عمل فوتوسنتز خود به کار می‌گیرند و کاری ندارند که در زیر سایه ظلم ریشه‌ها و شاخ و برگ‌ها چه کسانی از بین می‌روند.

انسان مادی با بهره‌گیری از شهرت در ساحت‌های واقعی چون هنرمند، ورزشکار، خواننده، نوازنده و رقاصه‌های مشهور که شعبده‌بازی کرده و به موازات در اجتماعی مجازی نیز شهره خاص و عام شده و به داشته‌های مادی خود اعم از زیبایی اندام، صورت دلربا و احاطه بر شعر و موسیقی و نیز قدرت بیان و میمیک در عرصه هنر هفتم، یعنی سینما، چشم و دیدگان آحاد را به خود جلب می‌نماید. آنها برای رسیدن به شهرت گاه عزت، حیثیت، شرف و کرامت خود را هزینه می‌کنند تا به کسب و انتشار آن نایل آیند.

در این نگاه انسان «با» چیزهایی چون قدرت، ثروت و شهرت و با ابزارهای سه‌گانه دشنه، رشوه و عشوه به هدف خویش می‌رسد. انسان در خود و در داشته‌های مادی و متکثر خود گم می‌شود و تا رسیدن و پیدا شدن در بین حق و حقوق دیگران فاصله می‌گیرد و چه بسا آدرس دقیق خانه و موطن خود را که همان خدا، فطرت و جایگاه خلیفه الهی است را تا زمان مرگ و تا رفتن به عالم دیگر به گور می‌برد. شیئیت و نسبتی که انسان پس از مرگ به عنوان ارث و ماتَرَک از آنها جدا شده و آنچه که باقی می‌ماند عمل صالح می‌باشد و بس.

در نگاه شیئیت و معیت و تعریف انسان به «با» از نگاه اسلام هر چند ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همان است که در نگاه مادی می‌باشد، اما با یک پسوند فرهنگی یا دینی رویکرد متعالی به خود می‌گیرد. در این دیدگاه «انسان بماهو انسان» به فطرت و اصل خویش و در نسبت به خدا تعریف می‌شود و خدا به عنوان اصل حرکت جوهری انسان‌ها قرار می‌گیرد. او با رویکرد کوثر و وحدت‌محور به قربانی نفس خویش اقدام نموده و بر نماز که تنهی عن الفحشا و المنکر است نظر می‌افکند «...فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ...». انسان‌های عاشقی که به دارایی‌های امانت نهاده شده نگاه نکرده و خود را در فقر ذاتی می‌بینند و خدای خویش را غنی و حمید می-دانند «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ» انسان‌هایی که تنها دارایی‌شان تقوای الهی است و با تقوی و میزان تقوی رفتار، گفتار و باورهای آنها سنجیده می‌شود.

انسان سیاسی اینجا بجای مفهوم متکثر قدرت، به دنبال مفهوم کوثری خدمت می‌باشد. در سلسله مراتب سیاست در پایین‌ترین سطح خود را تعریف نموده و خود را خادم مردم می‌نامد و هیچ‌گاه باب نسبت‌سنجی و هویت‌هایی از قبیل خان و خانواده و حزب را باز نکرده و دخیل در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌ها قرار نمی دهد. او سبقت در خدمت می‌گیرد و در بین آحاد جامعه زندگی می‌کند و از احوال عیال و رعایای خود باخبر است و از وضعیت معیشت آنها و صدالبته نگاه آنها به سیستم سیاست و قوه قاهره کاملا اشراف دارد.

انسان مقتصد دینی یا همان تاجر اسلامی، به دنبال تکاثر نبوده و با مفهوم بنیادی برکت در راه کسب روزی گام بر می‌دارد. او حبیب خداست"الکاسِبُ حَبیبَ الله" و چون مجاهد در راه خدا «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه» می‌باشد. در چرخه اقتصاد تولید را به حداکثر رسانده و اشتغالزایی می‌کند. در توزیع ثروت بر حسب عدالت می‌باشد و در مصرف، سعی در بهره‌گیری حداقل‌ها دارد. انسان مقتصد دینی در رفتار اقتصادی به خمس و زکات توجه می‌نماید و بر قرض‌الحسنه تاکید می‌ورزد و هیچ‌گاه در عرصه مسئولیتی تعدّی به بیت‌المال نمی‌کند.

در نهایت انسان دینی اجتماعی، انسانی با دارای کرامت و عزت می‌باشد. شهرتی اگر به دست می‌آورد با عنوان آبرو بوده که در راستای خدمت به خلق هزینه می‌کند. در عرصه اجتماع، کنش‌گر دیندار به وحدت بین اجزای اجتماعی در سطوح مختلف با نگاه کوثری و خیر کثیر نظر دارد. صله رحم بجا آورده و خبرگیری از احوال مؤمنین را سرلوحه فعالیت‌ها و جزء سنت‌های حسنه فرض می‌نماید. نسبت به احیای فریضه امربه معروف و نهی از منکر همّ خویش را معطوف کرده و با نگاه به «یدالله مع الجماعه» دعوت به اجتماع و وحدت در این بعد می‌نماید.

با این اوصاف در جمع‌بندی می‌توان بیان داشت که انسان‌ها فطرتاً در وحدت و کوثر به سر می‌برند و این بعد طبیعی او می‌باشد که انسان‌ها را به تکاثر و افتراق دعوت می‌کند. امور متکثر باعث تعریف انسان «با» شی‌ء‌های دیگری چون نمادهای قدرت، ثروت و شهرت می‌شود؛ اما انسان در نگاه کوثری که دعوت به وحدت می‌شود «با» چیزی به نام تقوی «... إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم ...» با نمادهایی چون خدمت، برکت، عزّت و کرامت معنا یابد.

منبع: مهر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۷۸۵۵۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصویر روز ناسا: کهکشانی مارپیچی با طراحی عظیم

به گزارش خبرآنلاین، کهکشان M100 در مقیاس واقعی کیهانی، باشکوه است و نمونه‌ای تمام‌عیار از کهکشان مارپیچی بزرگ و خوش‌تعریف شناخته می‌شود. این کهکشان بزرگ با بیش از 100 میلیارد ستاره، بازوهای مارپیچی کاملاً مشخصی دارد و ازاین‌منظر شبیه به راه‌شیری خودمان است.

کهکشان M100 یکی از درخشان‌ترین اعضای خوشه کهکشانی سنبله است که با نام NGC 4321 نیز شناخته می‌شود. M100 حدود ۵۶ میلیون سال‌نوری با ما فاصله دارد و در جهت صورت‌فلکی «گیسوان برنیس» دیده می‌شود.

در این تصویر تلسکوپی، نمای تمام‌رخ این مارپیچ‌های خوش‌تعریف همراه با کهکشان مارپیچی NGC 4312 که از لبه دیده می‌شود (در سمت راست بالا)، میدان دید گسترده‌ای به پهنای تقریباً ۱ درجه را تشکیل داده است. برای ثبت این تصویر، جمعا ۲۱ ساعت نوردهی شده و تصویربرداری از رصدگاهی تاریک در نزدیکی فلگستاف، آریزونا انجام شده است. خوشه‌های ستاره‌ای آبی و درخشان M100 را در کنار رگه‌های پیچ‌درپیچ گردوغبار نشان می‌دهد، دو ویژگی بارزی که از مشخصه‌های کهکشان‌های مارپیچی به شمار می‌روند. بررسی ستارگان متغیر در کهکشان M100،َ نقش مهمی در تعیین اندازه و عمر کیهان داشته است.

اعتبار تصویر و حق چاپ: درو ایوانز. برای مشاهده عکس در ابعاد بزرگ، اینجا را کلیک کنید.

منبع: تصویر روز ناسا

۵۴۵۴

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902246 ذوالفقار دانشی

دیگر خبرها

  • تغییر نگاه‌ها به کوثر چشم انداز ما بوده است
  • سرمربی پرسپولیس و بهترین تعریف از گل شهاب!
  • سد کوثر گچساران سرریز شد + ویدئو | حجم آب را ببینید
  • فیلم/ درگیری مسلحانه اشرار در زاهدان
  • زمان بازنگری اساسی در تعریف حقوق بین‌الملل
  • دوستی: تعریف منابع چندگانه اعتباری ضامن پیشرفت پروژه‌های پیشران بوده است
  • داستان شکستن مارپیچ سکوت را برای نوه‌هایتان تعریف خواهید کرد
  • تصویب یک طرح برای جرم‌انگاری انتقاد از اسرائیل در آمریکا
  • تصویب طرحی در آمریکا برای جرم‌انگاری انتقاد از اسرائیل
  • تصویر روز ناسا: کهکشانی مارپیچی با طراحی عظیم