Web Analytics Made Easy - Statcounter

آرین بهاری پازل باند ، عکس علی رهبری پازل باند ، علیرضا رشیدی پازل بند ، بیوگرافی آرین بهاری

پازل یا پازل بند یا پازل باند یا گروه پازل (به انگلیسی: Puzzle Band) یک گروه موسیقی پاپ ایرانی است که ابتدا اعضای آن را علی رهبری، آرین بهاری و مهران عباسی تشکیل می‌دادند که در ادامه، با جدا شدن مهران عباسی، به گروهی دونفره تبدیل شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این گروه فعالیت خود را از آبان‌ماه سال ۱۳۹۰ شروع کرد. این گروه در سال ۱۳۹۵ آلبوم اول و دوم خود را منتشر کرده‌است.

در کارنامهٔ کاری گروه پازل تا کنون تنظیم‌هایی برای حمید هیراد، ماکان بند، محسن یگانه، مرتضی پاشایی، میثم ابراهیمی، فرزاد فرزین، رضا صادقی و … مشاهده می‌شود.

این گروه در برنامه‌های مختلف تلویزیون چون فرمول یک (به همراه حمید هیراد) و خندوانه به اجرای برنامه پرداخته‌اند.

پازل به واسطه فعالیت خود با حمید هیراد در آهنگ‌های «بی تاب»، «دلارام» و «معشوقه» (به عنوان خواننده و تنظیم‌کننده) و همین‌طور آهنگ‌های «یار» و «شب که شد» (به عنوان تنظیم کننده) و تنظیم ریمیکس آهنگ «دلگیری» برای ماکان بند بیشتر شناخته شده‌اند.

حمید هیراد در کنسرت ۶ مرداد ۱۳۹۶ پازل به عنوان همخوان شرکت داشته‌است. پازل بند از متدلوژی زیبایی صحنه و تجهیزات باکیفیت در کنسرت‌های خود استفاده می‌کند که این شرایط با نظر علی رهبری و محمدحسن اردستانی توسط مؤسسهٔ آوازی نو به اجرا در می‌آید. این گروه در جشنواره موسیقی فجر سال ۱۳۹۶ اجرای کنسرت داشته‌است.

بیوگرافی اعضای گروه پازل باند

بیوگرافی علی رهبری

علی رهبری در سال ۱۳۶۲ در امیرآباد شمالی تهران به دنیا آمد؛ و فعالیت خود را به صورت جدی از سال ۱۳۷۵ آغاز کرد. او ابتدا موسیقی را به صورت آکادمیک نزد اساتیدی چون لقای حقی، علی فخاریان آموخت؛ و در ادامه ساز پیانو را نزد استادان مرادیان، ناصحی و امیر حسین بروشکی فراگرفت. بعد از مدتی، شروع به فراگیری سازهای الکترونیک و نرم‌افزارهای موسیقی کرد. علی رهبری پس از اجراهای زنده و کنسرت‌هایی و پس از گذراندن مراحل اخذ مجوز استودیو شروع به ساخت و تنظیم کارهای خود در استودیوی شخصی اش (نوبل رکورد) نمود و شروع به جمع‌آوری آلبوم اول خود نمود. وی در حال حاضر در استودیوی پازل بند به همراه آرین بهاری مشغول به ادامه فعالیت خود در این گروه می‌باشد.

او خواننده و آهنگساز گروه پازل است. از جمله کارهایی که علی رهبری قبل از عضویت در گروه پازل انجام داده‌است: مدیریت استودیو نوبل، سرپرستی ارکستر خوانندگانی همچون مازیار عصری، حمید حامی، مهران احراری و … همچنین تنظیمِ قطعات معروفی همچون: علی عبدالمالکی – دلم و … را می‌توان نام برد.

بیوگرافی آرین بهاری

آرین بهاری متولد ۲۹ مرداد ماه سال ۱۳۷۰ است و از سال ۱۳۸۸ فعالیت موسیقایی خود را آغاز کرد. وی در ابتدای فعالیت خود همچون چندی از افراد بدون مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد کار می‌کرد تا زمانی که با همکاری علی رهبری و مهران عباسی گروه پازل را تشکیل دادند. در حال حاضر او تنظیم کننده گروه پازل است که در کارنامه خود تنظیم‌های و ریمیکس‌های بسیاری خارج از حیطه گروه خود را بر عهده داشته‌است. آرین بهاری مسئول تنظیم و میکس و مسترینگ آهنگ هاست، وی همزمان پیانیست ماهریست. یکی از کارهای او این است که ملودی و ریمیکس‌های خود از قطعات پازل بند را در کنسرت‌های این گروه پخش می‌کند.

بیوگرافی مهران عباسی

مهران عباسی ۵ مهر ۱۳۶۳ در تهران متولد شد از سن ۶ سالگی علاقه خود را به موسیقی الکترونیک دنبال کرد. جهت تکمیل دوران راهنمایی به مدرسه خوارزمی تهران نقل مکان کرد و در تهران فعالیت موسیقی خود را آغاز کرد. در سال ۸۳ با آشنایی با کوشان حداد (عضو گروه اشکان و کوشان) گروه نئورین را تأسیس کردند. پس از شرکت در ۴ مسابقه بین‌المللی موسیقی الکترونیک ۴ رتبه جهانی (به ترتیب مقام نهم و چهارم و دوبار مقام اول را از پنج قاره) کسب کرد. در سال ۲۰۱۰ به‌طور رسمی عضو تیم نرم‌افزاری Image Line Audio شد و به‌طور رسمی عضو طراحان صدا و تنظیم کنندگان اختصاصی کمپانی شد. او در پروژه هارمور به عنوان طراح صدا فعالیت کرده‌است. سبک مهران عباسی با دیگر تنظیم کننده‌ها متفاوت بوده و سعی کرده با تلفیق موسیقی هوس و ترنس و الکترونیک، قالب فارسی را در آن بگنجاند تا اصلیت این سبک از بین نرود غالباً از ملودی‌ها و ریتم‌های روز دنیا استفاده کرده که مورد توجه مخاطبان ایرانی قرار گرفته‌است.

علیرضا رشیدی

خواننده ، سرپرست و مدیریت گروه پازل که آلبوم جدید خود را به زودی با همکاری گروه پازل به صورت مجاز روانه بازار موسیقی خواهد کرد .

منبع: ساتین

کلیدواژه: آرین بهاری پازل باند اینستاگرام آرین بهاری بیوگرافی خوانندگان بیوگرافی مهران عباسی علی رهبری پازل باند علیرضا رشیدی پازل بند گروه موسیقی پازل بند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت saten.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساتین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۸۲۰۵۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فرجام گروه فرقان؛ پشیمانی و خسران!

حادثه فرقان از عبرت‌های تاریخ انقلاب است. افرادی متدین، نمازخوان، نماز شب خوان و دائم روزه‌دار با شعار اسلام آمدند و بهترین آدم‌های متدین انقلاب را به شهادت رساندند. اما با کار فرهنگی که روی آن‌ها شد، به‌شدت عوض شدند و فهمیدند که اشتباه بزرگی کرده‌اند، طوری که تا نزدیکی چوبه دار، دغدغه این را داشتند که آیا خدای متعال توبه آن‌ها را پذیرفته یا نه؟

به گزارش ایسنا، یکی از گروه‌های منحط که در ابتدای پیروزی انقلاب بر اساس خط اعتقادی منحرف خود و برداشت‌های اشتباه و ناصواب از اسلام و قرآن، ترور و به شهادت رساندن مقامات سیاسی و نظامی وفادار و دلسوز نظام را در دستور کار خود قرار داده بود؛ گروه فرقان بود.

یکی از مقامات نظامی و متعهد به نظام که توسط این گروه، ترور و به شهادت رسید؛ سپهبد شهید؛ محمد ولی قرنی بود.

محمدولی قرنی در سال ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد. در سال ۱۳۰۹، وارد د دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۳۶، به اتهام توطئه برای سرنگونی پهلوی دوم دستگیر و به اخراج از ارتش و زندان محکوم گردید.

با پیروزی انقلاب اسلامی، قرنی اولین رئیس ستاد مشترک ارتش شد و در مقابله با آشوب‌های کردستان ایفای نقش کرد.

وی در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸، به دست چند تن از اعضای گروهک فرقان به‌شدت مجروح شد و به شهادت رسید.

اما روایت سرلشکر پاسدار محسن رضایی؛ رئیس وقت سازمان اطلاعات سپاه از اعتقادات این گروه و فعالیت‌های آن‌ها و همچنین نحوه شناسایی، دستگیری و بازجویی و اعترافات آنان، روایتی جالب و در عین حال عبرت‌آموز است:

یکی دو ماه از انقلاب نگذشته بود. دولت موقت انسجام لازم را نداشت و نهادهای امنیتی هم در کشور شکل نگرفته بود. در کشور، احساسات و شور انقلابی جریان داشت و سلاح بسیار زیادی در دست مردم بود. ساختار اداری قبلی به‌کلی نابودشده و نهادها و سازمان‌های جدید هم در حال تأسیس بودند.

در چنین وضعیتی، گروه فرقان با رهبری یک طلبه جوان به نام اکبر گودرزی شکل گرفت. اعضای این گروه قصد داشتند که عده زیادی از روحانیون مبارز و سران نظام را ترور کنند.

آن موقع، مسئولان نظام محافظ و نگهبان نداشتند و هرکسی به‌راحتی می‌توانست آن‌ها را ترور کند، چون خبری از پلیس و امنیت نبود. بعلاوه گروه فرقان یک گروه جوان و ناشناخته بود و برعکس گروه‌های دیگر مانند مجاهدین خلق یا حزب موتلفه اسلامی، تقریباً هیچ شناختی از آن وجود نداشت.

اعضای این گروه جوان‌هایی مذهبی اما احساساتی بودند که با برداشت سطحی از قرآن و نهج‌البلاغه برای بیشتر مفاهیم دینی، مصادیق عینی ساخته و با یک برنامه حساب‌شده به دنبال ترور برخی از مسئولان و چهره‌های انقلابی بودند.

آن‌ها کار بسیار خطرناکی را شروع کرده و عده‌ای از متدین‌ترین، انقلابی‌ترین و وفادارترین نیروهای انقلاب و امام را نشانه گرفته بودند.

در مرحله اول، امثال محمدولی قرنی، آیت‌الله مطهری، دکتر محمد مفتح، مهدی عراقی و پسرش محمد حسام را شهید و به جان خیلی‌های دیگر مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله خامنه‌ای سوءقصد کردند که ناموفق بودند.

گروه فرقان عده زیادی از افراد را نشانه گرفته بود تا شهید کند. اگر فرصت می‌یافت، احتمالاً ده تا پانزده نفر دیگر از سران نظام را شهید می‌کرد. البته بخش عمده‌ای از این اطلاعات، بعد از دستگیری آن‌ها به دست ما رسید.

در واقع، ما با جریان ناشناخته‌ای مواجه بودیم که با اتکای به آیات قرآن و شعارهای اعتقادی و ظاهر اسلامی، نزدیک‌ترین افراد به حضرت امام را هدف قرار داده بود.

نفوذ در درون گروه

یک روز مرتضی الویری یک نفر را به من معرفی کرد که به‌نوعی با گروه فرقان ارتباط پیداکرده بود. من این فرد را به آقای رمضانی و دکتر محمدی معرفی کردم و او نفر اصلی برای نفوذ در تشکیلات فرقان شد.

آن فرد به ما خبر داد که یکی از نیروهای کادر فرقان در جست‌وجوی خانه‌ای برای اجاره است. ما از این فرصت استفاده کردیم و خانه دو طبقه‌ای در نزدیکی بیت حضرت امام اجاره کردیم. در طبقه اول آن، یکی از برادران پاسدار به نام آقای قایقران را با خانواده‌اش قرار دادیم تا از نزدیک مراقب اوضاع باشد و طبقه دوم را از طریق عامل نفوذی خود به کادر فرقان پیشنهاد دادیم.

خوشبختانه آن فرد آمد و در طبقه دوم مستقر شد. ما به کمک دوستانمان در اداره دوم ارتش، در همه جای آن خانه میکروفون کار گذاشته بودیم و گفت‌وگوی افراد و جلسه‌های گروه فرقان را شنود می‌کردیم. از خلال شنودها اطلاعات خوبی به دست آوردیم. تیم تعقیب و مراقبت ما هم فعال شد و ما با تعقیب افرادی که به آن خانه تردد داشتند، اطلاعات خود را درباره فرقان تکمیل کردیم.

متأسفانه شهادت دکتر مفتح کار را برای ما سخت کرد. ما نمی‌دانستیم خانه‌های تیمی فرقان را که شناسایی کرده بودیم، بزنیم یا نه و اگر به این خانه‌ها حمله کنیم، آیا موفق خواهیم شد تا از ترور افراد دیگر به دست عوامل فرقان جلوگیری کنیم یا اینکه احتمال دارد اعضای فرقان هوشیار شوند و از دسترس ما خارج شوند؟ این تردید تا دی‌ماه سال ۵۸ که همه خانه‌های تیمی گروه فرقان را شناسایی و به آن‌ها حمله کردیم، بین دوستان ما مطرح بود.

دستگیری و بازجویی اعضای گروه

بعد از شهادت شهید مفتح در آذر ۵۸ به نتیجه رسیدیم که به هر طریق ممکن، حمله به خانه‌های تیمی گروه فرقان را شروع کنیم. بر همین اساس، به یازده خانه تیمی حمله کردیم که در نتیجه آن، نزدیک به پنجاه نفر از اعضای فرقان دستگیر شدند.

آقای گودرزی (رئیس گروه) برخلاف تصور، در ۴۸ ساعت اول اعتراف کرد و اطلاعات زیادی در اختیار ما گذاشت. من از دوستان سؤال کردم: شما چطور این‌همه اطلاعات را از ایشان گرفتید؟ آیا او را کتک زدید؟ گفتند: نه ما حتی یک سیلی هم به او نزدیم.

دوستان ما فقط کار اطلاعاتی صرف نمی‌کردند، چون می‌دانستند که این گروه، اعتقادی است. ازیک‌طرف، با اعضای گروه فرقان مباحثه اعتقادی داشتیم و در وهله اول، بطلان عقایدشان را ثابت می‌کردیم. هنگامی‌که آن‌ها از درون متزلزل می‌شدند، شروع به حرف زدن می‌کردند.

بنابراین، مهم‌ترین ابزار ما، اثبات بطلان اعتقادات آن‌ها بود که برایشان بسیار سخت بود و از اینکه می‌دیدند همه اعتقادات آن‌ها پوچ بوده، عذاب می‌کشیدند.

حادثه فرقان یکی از عبرت‌های تاریخ انقلاب است. افرادی متدین، نمازخوان، نماز شب خوان و دائم روزه‌دار با شعار اسلام آمدند و بهترین آدم‌های متدین انقلاب را به شهادت رساندند. اما با کار فرهنگی که روی آن‌ها شد، به‌شدت عوض شدند، تغییر کردند و فهمیدند که اشتباه بزرگی کرده‌اند، طوری که تا نزدیکی چوبه دار، دغدغه این را داشتند که آیا خدای متعال توبه آن‌ها را پذیرفته یا نه؟

آن‌ها حتی پدر و مادر و خواهران و برادران خود را توجیه کرده بودند که اشتباه کرده‌اند. به آن‌ها گفته بودند که برای ما دعا کنید تا خدا توبه ما را بپذیرد.

اگر این حادثه، هرسال یک‌بار به جوانان ایران یادآوری شود و به‌عنوان یک پند جلوی چشمانشان باشد، گزاف نخواهد بود.

منبع:

اردستانی، حسین، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: راه دوران مبارزه، بحران گروه‌های سیاسی: روایت محسن رضایی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۹، صص ۳۱۷.۳۱۸، ۳۱۹.۳۲۰، ۳۲۱.۳۲۲، ۳۲۷

دیگر خبرها

  • فرجام گروه فرقان؛ پشیمانی و خسران!
  • دومین جشنواره سرود فجر بسیج در بوشهر برگزار می‌شود
  • جنگیدن برای ذائقه‌سازی مخاطب موسیقی بسیار سخت شده است
  • نخستین نشست هم‌اندیشی اعضای هیئت علمی گروه‌های آموزشی هنر، ارتباطات و رسانه
  • نشست هم‌اندیشی اعضای هیئت علمی گروه‌های آموزشی هنر، ارتباطات و رسانه
  • کشف ۲۵ کیلو ماده مخدر شیشه در سیریک
  • ۳ اردیبهشت بزرگداشت شیخ بهایی + بیوگرافی و آثار
  • «مجنونِ آن لیلی» از پنجم اردیبهشت روی صحنه می‌رود
  • ادعای عجیب خواننده ایرانی: دو دور دور دنیا چرخیدم
  • رسانه در اختیار موسیقی پاپ است/کنسرت «هوران» با ۱۴ قطعه به صحنه تالار وحدت می‌رود