Web Analytics Made Easy - Statcounter

قهرمان آسیا و دارنده مدال برنز جهان گفت: سال ۲۰۱۳ بود که از دنیا قهرمانی خداحافظی کردم اما هیچوقت از تکواندو دور نشدم؛ همواره در بخش‌ها مختلف این رشته فعالیت داشتم و زندگی کاملا تکواندویی دارم.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

کوروش رجلی قهرمان موفق و سختکوش تکواندو ایران از کودکی حضورش در این رشته را آغاز کرد و با تلاش و ممارست در مدت ۱۲ سالی که هوگوی تیم‌ملی را بر تن داشت توانست مدال‌های رنگارنگی را در میادین آسیایی و جهانی برای ایران کسب نماید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کوروش با کسب مدال طلا در المپیک هنرهای رزمی سال ۲۰۱۳ از دنیای حرفه‌ای و قهرمانی تکواندو خداحافظی کرد اما فعالیتش را در بخش‌های دیگر این رشته رزمی آغاز کرد و اکنون نیز به عنوان مربی و یکی از تولیدگنندگان لوازم ورزشی تکواندو فعالیت دارد.

کوروش رجلی در گفتگو با روابط عمومی فدراسیون تکواندو و درخصوص فعالیتش در این زمینه گفت:

مجتمع ورزشی کوروش یکی از شناخته شده ترین باشگاههای استان البرز به همراه کادر فنی و حرفه ای در سال ۱۳۸۶ به همت مهندس زین العابدینی در رشته تکواندو افتتاح گردیده است. در کنار اداره مجتمع کلاس های مربیگری را نیز به صورت حرفه‌ای پیگیری کردم و پس از آن آموزش حرفه‌ای تکواندو را در باشگاه‌ خودم شروع کردم.

وی افزود:

“باشگاه کوروش” از روز اول که افتتاح شد میزبان تیم‌های ملی زنان و مردان و همینطور تیم‌های مختلف داخلی و خارجی بود و به جرات و با افتخار می‌توانم بگویم بسیاری از قهرمانان و مدال آوران در باشگاه ما حضور داشتند. همچنین نخستین باشگاه در البرز هستیم که توانستیم در بخش بانوان جواز حضور در ششمین دوره مسابقات جام باشگاه‌های آسیا در امارات را کسب نماییم و موفق شدیم بر سکوی نایب قهرمانی بایستیم.

دارنده مدال برنز قهرمانی جهان ۲۰۱۱ با اشاره به حضور تیم کوروش در لیگ‌های مختلف خاطرنشان کرد:

در رده‌های سنی مختلف در لیگ حضور داشتیم و توانستیم افتخاراتی را کسب نماییم. در بخش بانوان نیز تیم زیر نظر همسرم (ریحانه زین‌العابدینی) چندین دوره بر روی سکوی ایستاد؛ در سیزدهمین دوره جام کوثر نیز تیم کوروش حضور داشت اما با توجه به اینکه خداوند فرزندی به ما هدیه کرد کمی دور شدیم و نتوانستیم عنوان کسب کنیم.

کوروش رجلی تصریح کرد:

با همکاری هیات تکواندو استان البزر برای نخستین مرتبه در لیگ برتر تکواندو حضور پیدا کردیم؛ در دور رفت نتایج قابل قبولی کسب نکردیم اما خدا را شکر در دور برگشت با همدلی و برپایی تمرینات مستمر توانستیم نتیجه بهتری کسب کنیم. ما انتظار کسب سکو نداشتیم و تنها هدفمان معرفی چهره‌های توانمند تکواندو بود و توانستیم موفق عمل کنیم. با برنامه ریزی صورت گرفته تمرینات را از فروردین‌ماه آغاز می کنیم و انشالله سال آینده نیز در لیگ برتر حضور پیدا می‌کنیم.

کوروش رجلی در ادامه با اشاره به تولید لوازم ورزشی تکواندو گفت:

در بخش تولید نیز پس از مدت زمان کوتاهی با حمایت و تایید فدراسیون کار را شروع کردیم. در این بخش نیز خوشبحتانه بیشتر کسانی که با ما همکاری دارند از قهرمانان کشوری هستند و ما نیز سعی کردیم در این بخش و ساخت هوگو، میت و … از ایده‌های بچه‌ها استفاده کنیم. در مجموعه‌ای که کار پیگیری می‌شود همه با جان و دل کار می‌کنند و آرزو دارم بتوانم در تمام مجموعه از تکواندوکاران استفاده کنم.

کوروش رجلی در رابطه با فیلم سینمایی سونامی که در خصوص تکواندو و با حضور هنرمندان مطرح در حال فیلمبرداری است افزود:

با صدرعاملی در خصوص استفاده از برند کوروش قرارداد بستیم که خدا را شکر باعث شد همکاری ما به مرحله‌ای برسد که با هماهنگی با رییس فدراسیون تکواندو با این تیم تمرین و همکاری نمایم. من در بحث مربیگری و فنی کمک خواهم کرد و امیدوارم این فیلم که تلفیقی از هنر و تکواندو است ماندگار شود.

قهرمان آسیا گفت:

در این مدت تلاش کردیم بازیگرانی که در این فیلم ایفای نقش می‌کنند خودشان حرکات تکواندو را انجام دهند اما با توجه به اینکه بدنشان عادت ندارد قطعا سخت است. مهرداد صدقیان تمریناتش را شروع کرده و محمدرضا غفاری به عنوان مربی در تمرین‌ها حضور پیدا می‌کند تا با شرایط آشنا شود؛ از هفته نخست فروردین‌ماه بهرام رادان در تمرینات شرکت خواهد کرد. تمام تلاشم را می‌کنم تا در این زمینه هم به تکواندو و هم به هنر خدمت کنم و باعث افتخارم است که این اتفاق در تکواندو می‌افتد.

منبع: پارس فوتبال

کلیدواژه: تکواندو فدراسیون تکواندو تکواندو تکواندو ایران تیم ملی فدراسیون تکواندو کوروش رجلی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت parsfootball.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس فوتبال» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۸۲۳۹۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی/ ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم

به گزارش خبرآنلاین، زن ۳۲ ساله‌ای است که برای پیگیری پرونده طلاقش وارد مرکز انتظامی شده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: در دوران کودکی پدرم را به خاطر ابتلا به بیماری صعب‌العلاج از دست دادم و مادرم سرپرستی من و برادر کوچکترم را به عهده گرفت اما به خاطر اینکه پدرم حسابدار یک اداره دولتی بود، بعد از مرگ او بیمه حقوق پدرم را پرداخت می‌کرد و ما مشکل مالی نداشتیم.

همشهری در خبری نوشت:مادرم نیز مدام از اخلاق خوب پدرم در دوران کوتاه زندگی مشترک خودشان سخن می‌گفت و با حسرت از گذشته‌اش یاد می‌کرد که دیگر تکرار نخواهد شد. به همین دلیل هم هیچ‌گاه ازدواج نکرد و تنها با یاد و خاطرات پدرم به زندگی ادامه داد. در این شرایط من هم با خانواده خاله‌ام ارتباط بسیار صمیمانه‌ای داشتم تا اینکه عاشق پسرخاله‌ام شدم ولی هیچ وقت به کسی چیزی نگفتم. البته آرمین هم توجه خاصی به من نشان می‌داد و رابطه‌اش با من بسیار طبیعی و خانوادگی بود. از سوی دیگر مادرم اصرار می‌کرد درس بخوانم و به دانشگاه بروم.

هنوز آخرین سال دبیرستان را می‌گذراندم که روزی مادر و خاله‌ام از من خواستند دوستم وحیده را برای آرمین خواستگاری کنم. انگار قلبم از جا کنده شد. من خودم عاشق آرمین بودم و حالا باید از دوستم خواستگاری می‌کردم. بالاخره مجبور شدم و آرمین و وحیده در حالی باهم ازدواج کردند که من از شدت افسردگی گوشه‌گیر شده بودم. آنها بعد از ازدواج به یکی از شهرهای اطراف مشهد رفتند و من هم در آزمون سراسری در رشته پرستاری پذیرفته شدم.

با آنکه علاقه زیادی به این رشته نداشتم، به ناچار به شهر دیگری رفتم و به تحصیل ادامه دادم. هنوز تحصیلاتم به پایان نرسیده بود که روزی یکی از همکارانم در بیمارستان از من خواستگاری کرد و من با وجود مخالفت‌های مادرم با هوشیار ازدواج کردم. چند ماه بعد که تحصیلاتم به پایان رسید، قرار شد مجلس عروسی در باغ یکی از بستگانم برگزار شود. اما آن شب هرچه مهمانان در انتظار داماد ماندند، خبری از او نشد تا اینکه یکی از دوستان هوشیار وحشتزده تماس گرفت و گفت: هوشیار بعد از خروج از آرایشگاه با خودرو تصادف کرده و الان در بیمارستان است.

هراسان و نگران به بیمارستان رفتم ولی همسرم در کما بود و ۳ روز بعد هم جان سپرد. این‌گونه بود که من در ۲۳ سالگی بیوه شدم. تا یک سال هر روز به مزار هوشیار می‌رفتم و به بخت سیاه خودم می‌گریستم. حالا دیگر حتی به بیمارستان نمی‌رفتم و در خانه خودم را حبس کرده بودم تا اینکه بالاخره با اصرار و نصیحت‌های اطرافیانم دوباره به بیمارستان بازگشتم.

در همین روزها پسرعموی یکی از همکارانم که چند بار مرا در بیمارستان دیده بود با وساطت همکارم به خواستگاریم آمد و بدین ترتیب من با کوروش ازدواج کردم تا گذشته را از یاد ببرم. ولی چند ماه بعد متوجه شدم کوروش با زن غریبه‌ای ارتباط دارد و به من خیانت می‌کند. به همین دلیل به خانه مادرم رفتم و او را تنها گذاشتم ولی کوروش به سراغم آمد و با عذرخواهی تعهد داد که دیگر چنین اشتباهی نمی‌کند. اما او باز هم این رفتار زشت خود را تکرار کرد.

با آنکه صاحب دختری زیبا شده بودم، دیگر آن رابطه عاطفی و عاشقانه را با کوروش نداشتم چراکه او را مردی خیانتکار می‌دانستم به گونه‌ای که شاید ۲۰ بار مچ او را گرفتم و هر بار فقط عذرخواهی می‌کرد. من هم اهمیتی نمی‌دادم و دیگر برایم رفتارهایش بی‌معنی بود.

روزی وقتی سرگرم کارم بودم ناگهان روی تخت اورژانس جوانی را به بیمارستان آوردند که تصادف شدیدی کرده بود. یک لحظه درجا خشکم زد. او آرمین پسرخاله‌ام بود که مدت زیادی خبری از او نداشتم. بلافاصله اقدامات درمانی را شروع کردم و در مدت یک ماه که آرمین بستری بود، خودم امور مربوط به پرستاری را انجام می‌دادم. در یکی از این روزها آرمین با شرمندگی گفت از همان روزهای کودکی علاقه خاصی به من داشته و به مادرم نیز گفته بود اما مادرم مخالفت کرده و از او خواسته بود در این باره چیزی به من نگوید تا من بتوانم درسم را بخوانم.

با وجود این، من باز هم عشقم را پنهان کردم و به آرمین نگفتم که من هم روزی عاشق او بودم چراکه نمی‌خواستم دوستم وحیده زجرهایی را تحمل کند که من به خاطر خیانت‌های همسرم تحمل کردم. در واقع اگر من به دوستم خیانت می‌کردم پس دیگران حق داشتند که با شوهر من ارتباط داشته باشند. این بود که به او گفتم من هیچ علاقه‌ای به تو نداشتم و تنها تو را پسرخاله‌ام می‌دانستم.

حالا هم حدود ۲ ماه است که کوروش من و فرزندم را رها کرده و با یک زن غریبه به مسافرت رفته است و من هم برای پیگیری پرونده طلاق آمده‌ام.

با دستور سرگرد آبکه (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) بررسی‌های قانونی و مشاوره‌ای درباره این پرونده به گروه مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد.

۲۳۳۲۱۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903119

دیگر خبرها

  • حضور ۵۰۰ نفر از کارکنان شهرداری دزفول در آب‌گرفتگی اخیر
  • بختیاری‌زاده: اتفاقات ‌ناگوار فولاد ماحصل تفکرات مدیریت‌های سال‌های قبل است
  • (ویدئو) خبرهای امیدبخشی که ندا قاسمی بازیگر «نون خ» آرزو دارد بگوید
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی/ ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • گواردیولا: بایرن مونیخ را خیلی دوست دارم و آرزو می‌کنم به زودی سرمربی خود را پیدا کند
  • مربی اشتوتگارت: آرزو می‌کنم به رئال برخورد کنیم
  • تجلیل از ۱۱۰ قهرمان و ورزشکار افتخار آفرین گلستانی
  • کاپیتان استقلال برای یک پیشکسوت سنگ‌تمام گذاشت