Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-05-02@02:09:06 GMT

5 سال زندگی دختر جوان با قاتل پدر! / تهدید شیطانی شده بودم!

تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۸۳۵۲۸۸

حوادث رکنا: رکنا:دختری با وجود ازدواج 5 سال تهدید شیطانی شد تا قاتلان پدرش را معرفی نکند.

راز جنایت هولناک دامداری پس از 5 سال با شکستن سکوت دختر مقتول فاش شد.

صبح یکی از روز‌های تابستانی سال ۸۴ بود که زنگ تلفن کشیک قتل Murder به صدا درآمد. آن سوی خط یکی از افسران اداره آگاهی شهرستان شهریار بود که می‌گفت: دو مرد که یکی از آن‌ها افغانستانی و دیگری ایرانی است در یک دامداری در اطراف شهر به قتل رسیده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همزمان با این تماس بود که کار آگاهان جنایی سراغم آمدندو همراهشان به دامداری رفتیم. ماموران بررسی صحنه جرم، در آنجا حاضر شده و صحنه جرم Crime را با نصب نوار‌های زردرنگ مشخص کرده بودند. با توقف خودرو در مقابل دامداری پیاده شدم و همراه گروهی از کار آگاهان جنایی پلیس Police آگاهی وارد دامداری شدیم. پس از طی مسافتی به ساختمان کوچکی نزدیک شدیم که ماموران می‌گفتند اجساد را آنجا یافته‌اند. در این ساختمان چهار اتاق وجود داشت. وارد نخستین اتاق که شدم، جسد مرد افغانستانی میانسال در آنجا افتاده بود. جسدش غرق در خون بود و آثار بهم ریختگی در اتاق دیده می‌شد. لکه‌های خون روی در و دیوار ریخته بود و به نظر می‌رسید ساعاتی از مرگش می‌گذرد. ابتدا دستور انتقال جسد را به پزشکی قانونی دادم. بعد وارد اتاق بعدی شدیم. در آنجا نیز جسد مرد ایرانی افتاده بود. او نیز به شیوه‌ای مشابه به قتل رسیده بود. در بازرسی بیشتر از این دو اتاق یک چوبدستی وچکش بدون دسته را که لکه‌های خون روی آن وجود داشت، کشف کردیم.

دو اتاق دیگر را هم بازرسی کردیم که معلوم شد آنجا نیز بهم ریخته است. چوبدستی و چکش بدون دسته را که لکه‌های خون رویشان بود ماموران برداشتندتا تیم بررسی صحنه جرم لکه‌های خون موجود روی آن را با گروه خونی دو مقتول پرونده بررسی کند.

در ادامه جست‌وجویمان متوجه شدیم فقط مقداری پول و ساعت مچی مردانه از آنجا سرقت Stealing شده بود. همان جا بود که این فرضیه پلیسی که این دو نفر موردحمله سارقان در نیمه شب قرار گرفته و از پای در آمده‌اند، قوت گرفت. در این مرحله به تحقیق از همسایه‌ها پرداختیم که متوجه شدیم مرد ایرانی صاحب این دامداری بوده و مرد افغانستانی سرایدار و نگهبانش بوده که سال‌هاست برایش کار می‌کرده و مورد اعتماد وی بوده است.

بررسی‌ها نشان می‌داد سارق یا سارقان آن دو را در خواب گرفتار کرده و کشته‌اند. از ماموران خواستم خوب همه جا را جست‌وجو کنندو بعد از همسایه‌ها درباره آخرین افرادی که به آنجا رفت و آمد داشته‌اند، تحقیق کنند، اما اطلاعات درستی در این زمینه به دست نیامد. این درحالی بود که تحقیقات تیم بررسی صحنه جرم نشان می‌داد لکه‌های خون به جا مانده روی چوبدستی وچکش بدون دسته مربوط به دو مرد کشته شده است. آثاری از رد انگشتان عاملان جنایت Crime در آنجا به دست نیاوردند و ماموران اطمینان یافتند آن‌ها باید هنگام زدن ضربه‌ها از دستکش استفاده کرده باشند. تحقیقات از خانواده دو قربانی نیز نشان می‌داد آن‌ها با کسی اختلاف نداشته‌اند و نمی‌دانند چه کسی این جنایت را انجام داده است.

در حالی که پنج سال از این جنایت گذشته و پلیس موفق به ردی از سارقان قاتل The Murderer نشده بود، اوایل بهار ۸۹، مردی به دادسرا آمد و گفت: قاتلان را همسرش می‌شناسد و می‌خواهد سکوت پنج ساله‌اش را بشکند تا عاملان این جنایت دستگیر و مجازات شوند.

از او خواستم همسرش را برای تحقیقات به دادسرا بیاورد. زمانی که زن جوان افغانستانی به اتاقم آمد خیلی دستپاچه بود و دست و پایش می‌لرزید.

مدام می‌گفت: ای‌کاش ترس و وحشت رهایش می‌کرد و همان پنج سال پیش به دادسرا می‌آمد و راز قتل پدرش و صاحب دامداری را فاش می‌کرد، اما ترس از این که جان خودش را هم از دست بدهد مانع از آن شده که حقیقت را بیان کند.

در این سال‌ها مجبور شده سکوت کند، اما بار گناهی که از کتمان حقیقت به دوش می‌کشیده بیشتر عذابش می‌دهد. او را آرام کردم و خواستم ماجرا را برایم بگوید.

ردپای پسر یکی ازمقتولان در جنایت

این زن گفت: یک پای این جنایت برادرش است. بعد هم ادامه داد و گفت: او همراه دوستانش به این جنایت دست زده است. او در این سال‌ها مرا به مرگ تهدید می‌کردکه نکند ماجرای قتل پدرم و کارفرمایش را بگویم. در این سال‌ها دچار عذاب وجدان شده و به دنبال راهی برای افشای این حقیقت بودم. با گذشت پنج سال چند ماه پیش ازدواج کردم. عذاب وجدان پنهان کردن راز این جنایت باعث شده بود که حالم بد شود و شب‌ها کابوس ببینم. سرانجام تصمیم گرفتم به این شرایط و کابوسم پایان دهم. یک روز با همسرم دردل کرده و ماجرای جنایتی که از آن آگاهی داشتم و در قبال آن سکوت کرده بودم را بازگو کردم. شوهرم باورش نمی‌شد که برادرم به این جنایت دست زده است. او به من گفت: همه جوره حمایتم می‌کندو بهتر است با هم به مرجع قضایی برویم و آنچه را که می‌دانیم بازگو کنیم تا شاید خون پدرم و کارفرمای بیگناهش پایمال نشود.

با اظهارات دختر یکی از مقتولان، تیم تحقیق جست‌وجوهایش را دوباره از سر گرفت تا این‌که مرد افغانستانی در یکی از محله‌های شهریار شناسایی و دستگیر شد. او با انتقال به پلیس آگاهی ابتدا منکر هرگونه ارتباط با قتل پدرش و صاحب دامداری شد و مدعی بود که اشتباهی دستگیر شده، اما زمانی که دریافت خواهرش راز این جنایت را برملا کرده سرانجام سکوت چند ساله خود را شکست و به همدستی در این دو جنایت اعتراف کرد.

متهم درباره انگیزه‌اش از این دو جنایت که با همدستی دو نفر از دوستانش انجام داده بود، گفت که در جریان رفت و آمد به دامداری و نزد پدرش متوجه شده که صاحب دامداری گاوصندوقی در اتاقش نگهداری می‌کند. مرد جوان احتمال می‌داد داخل گاوصندوق پول و اموال قیمتی باشد که اگر آن را سرقت کند به ثروت زیادی دست پیدا می‌کند. همین افکار وسوسه‌اش کرده بود که دست به سرقت از آنجا بزند، اما احتمال درگیری در جریان این سرقت را می‌داد؛ بنابراین زمانی که نقشه سرقت را به دو همدستش گفت، آن‌ها قبول کردند که در این سرقت همدستش شوند. این سه نفر تصمیم گرفتند که در جریان سرقت و برای این‌که به دام نیفتند پدر مرد افغانستانی و صاحب دامداری را به قتل برسانندو بعد گاوصندوق را سرقت کنند.

تحقیقات از متهم نشان می‌داد آن‌ها ساعتی پیش از جنایت به بوستانی می‌روند و با هم حرف زده و نقش‌هایشان را در جریان این سرقت با هم مرور می‌کنند. بعد از آن طبق توافقشان نیمه‌شب وارد دامداری می‌شوند. سر و صورت خود را می‌پوشانند و چوبدستی و چکشی را به دست می‌گیرند و وارد ساختمان داخل دامداری می‌شوند. ابتدا سراغ مرد افغانستانی می‌روند و سه نفری او را که در بستر خواب بوده با ضربه‌های چوبدستی و چکش به قتل می‌رسانند. جسدش را داخل اتاق رها می‌کنند. در حالی که دستکش به دست داشتند همه جا را جست‌وجو می‌کنند و با برداشتن ساعت و مقدار کمی پول از آن اتاق خارج می‌شوند بعد به اتاق دیگری که صاحب دامداری در آنجا بوده رفته و او را هم در خواب به قتل می‌رسانند. در جریان این جنایت چکش دسته‌اش می‌شکند و آن را کناری می‌اندازند. این سه جنایتکار همه جای اتاق را بهم ریخته و فقط مقداری پول داخل گاوصندوق پیدا می‌کنند. بعد از ترس این‌که دستگیر شوند آنجا را ترک می‌کنند. پسر افغانستانی زمانی که به خانه باز می‌گردد از شدت ترس و وحشتی که از مرگ پدرش به او دست داده ماجرای این جنایت‌ها را که با دو همدستش انجام داده برای خواهرش بازگو کرده و او را تهدید می‌کند که نباید حرفی به پلیس بزند در غیر این صورت او را هم مانند پدرشان خواهد کشت که دختر جوان مجبور به سکوت می‌شود. با اعتراف متهم به قتل، دوهمدستش هم یکی پس از دیگری دستگیر و به همدستی با وی در سرقت و ارتکاب دو جنایت اعتراف کردند. آن‌ها بعد از محاکمه به اعدام execution محکوم شدند.

اسماعیل برجسته - بازپرس جنایی شهرستان شهریار

منبع: رکنا

کلیدواژه: سقوط هواپیما سلامت نوروز 97 مهم ترین های 24 ساعت سقوط جت شخصی در ایران قتل Murder جنایی جرم Crime پلیس Police پزشکی سرقت Stealing جنایت Crime قاتل The Murderer اعدام execution دختر جنایت جنایی مقتول جنایت هولناک عکس زندگی فیلم اشتباه زن من ازدواج دوست فرار ایرانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۸۳۵۲۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سبک زندگی ایرانی اسلامی باید ترویج شود/لزوم معرفی دختران موفق کرد

به گزارش خبرنگار مهر، آمنه غلام‌ویسی صبح چهارشنبه در جلسه قرارگاه رسانه‌ای استان که با موضوع روز دختر در سنندج برگزار شد، اظهار کرد: با بیان اینکه دشمنان و جوامع غربی هجوم گسترده‌ای برای ضربه زدن به هویت دختران ایران اسلامی را پیش گرفته‌اند، اظهار کرد: خوشبختانه زن و دختر ایرانی جایگاه، احترام و حرمت بالایی دارند و براحتی در اماکن عمومی تردد می‌کنند.

وی افزود: بهترین سبک زندگی سبک زندگی ایرانی است و باید ترویج و تقویت شود و اجازه ندهیم دشمن بر این سبک زندگی اثر بگذارد.

غلام‌ویسی تصریح کرد: باید الگوسازی از زن و دختر موفق در جامعه ترویج یابد و دختران موفق معرفی شوند تا همه دختران با توانمندی انها آشنا شوند.

وی بر لزوم معرفی دختران موفق کرد اضافه کرد: این مهم نیازمند تولید محتوا در فضای مجازی و رسانه‌ها است و همه باید دست در دست هم دهند و در این عرصه ورود کنند.

مدیرکل ورزش و جوانان کردستان اذعان کرد: غرب بدنبال معرفی الگوی غربی و توخالی است و نباید اجازه داد این الگوها بر جوانان ما اثربگذارد.

مسوول امور بانوان آموزش و پرورش کردستان نیز در این جلسه خاطر نشان کرد: آموزش و پرورش در راستای روز دختر برنامه‌های متنوعی را در سطح مدارس استان خواهد داشت و معرفی دختران موفق دانش‌آموز یکی از این برنامه‌ها خواهد بود.

لیلا حیدری عنوان کرد: باید دختران موفق عرصه‌های مختلف علمی، ورزشی، هنری و غیره معرفی شوند.

کد خبر 6094047

دیگر خبرها

  • رازگشایی از قتل هولناک دختر جوان
  • سبک زندگی ایرانی اسلامی باید ترویج شود/لزوم معرفی دختران موفق کرد
  • دستگیری قاتل مست ۲ زن در عروسی | ماجرای تلخ عروسی هایی که عزا می شوند
  • اختلاف حساب منجر به قتل یک جوان خویی شد
  • واکاوی ادعای مدیر شهرداری تهران درباره تمیز بودن تهران نسبت به پاریس | گردشگران و روزنامه های معتبر دنیا درباره این شهر لوکس فرانسوی چه می گویند؟
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • دست‌درازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت!
  • عامل جنایت گاندی نمی‌دانست قاتل است | گفت و گو با متهم