Web Analytics Made Easy - Statcounter

ناصر محمدخانی مدت هاست به دلیل ازدواج مجددش در کانون توجه قرار دارد، این بازیکن اسبق تیم پرسپولیس در حالی مراسم ازدواج خود را با حضور پرسپولیسی ها جشن گرفت که هنوز حاشیه های تلخ چند سال گذشته او فراموش نشده است. آفتاب‌‌نیوز : ناصر محمدخانی مدت هاست به دلیل ازدواج مجددش در کانون توجه قرار دارد، این بازیکن اسبق تیم پرسپولیس در حالی مراسم ازدواج خود را با حضور پرسپولیسی ها جشن گرفت که هنوز حاشیه های تلخ چند سال گذشته او فراموش نشده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



همسر نخست محمدخانی مهر ماه 81 به قتل رسید و همسر موقت او یعنی شهلا نیز به اتهام قتل لاله پاییز سال 89 پای چوبه دار رفت. سال گذشته نیز او دچار حواشی جدیدی شد و شایعه ربوده شدن او به وسیله همسر صیغه ای و جدیدش بر سر زبان ها افتاد.

اکنون ناصر محمدخانی برای نخستین بار درباره ازدواج اخیر خود و زندگی شخصی اش می گوید. او که با تسنیم گفت و گو کرده چنین گفت:«من 40 سال است که مصاحبه می‌کنم و شما (خبرنگاران) را خوب می‌شناسم، اما می‌خواهم از خودم دفاع کنم. مگر من چه فرقی با بقیه مردم دارم؟! هر کس زندگی شخصی خودش را دارد. امیدوارم در مملکت ما هرکسی سرش در کار خودش باشد. مردم! بیایید همدیگر را قضاوت نکنیم. اگر هم لااقل می‌خواهید من را قضاوت کنید، با مطالعه و اطلاعات دقیق و کافی قضاوت کنید.»

وی افزود: «افرادی که هیچ اطلاعی در مورد من و زندگی‌ام ندارند، مغرضانه درباره من قلم می‌زنند، اما آنها شرایط را نمی‌دانند. امیدوارم لااقل آنهایی هم که در مورد من ندانسته قلم می‌زنند، اساتید قلم باشند، اما باز هم می‌گویم که این قضاوت‌ها در مورد من منصفانه نیست. نمی‌دانم چرا این کارها را می‌کنند، اصلاً مگر شما در زندگی من هستید یا من در زندگی شما هستم که همدیگر را قضاوت کنیم؟ زندگی شخصی هر کس به خودش ربط دارد. دوست ندارم کسی به حریم شخصی من وارد شود، همان‌طور که من به حریم خصوصی و زندگی کسی وارد نشدم و درباره آن قضاوت نکردم. اصلاً هم خوشم نمی‌آید کسی در زندگی خصوصی و حریم شخصی‌ام دخالت کند.

اصلاً به من ربطی ندارد، دوست هم ندارم که این حرف‌ها را بشنوم و کسی در زندگی شخصی‌ام سَرَک بکشد. الحمدالله زندگی ما هم خیلی خوب است، حالا بقیه هرچه می‌خواهند بگویند.»

رکنا

منبع: آفتاب

کلیدواژه: ناصر محمدخانی پرسپولیس ازدواج

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۸۴۴۹۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم

به گزارش خبرآنلاین چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

23302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198

دیگر خبرها

  • دغدغه رهبر انقلاب پیرامون فرزندآوری و ازدواج مجرّدان
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • ببینید | واکنش متفاوت ۲ بازیگر زن به قضاوت‌های مردم درباره چهره‌شان
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • برپایی جشن ازدواج ۲۳ پاسدار در سردشت
  • واکنش سوسن پرور و صهبا شرافتی به قضاوت مردم (فیلم)
  • نعیمه نظام‌دوست: دوست دارم با مهران مدیری ازدواج کنم؛ واکنش مدیری را ببینید | ویدئو
  • منافع شخصی دلیل عدم عمل به قانون در شهرداری ها / استمرار کاهش کیفیت زندگی در کلانشهرها و شهرها /نتایج وخیم عدم مشارکت در انتخابات شوراها
  • سفر زائران اربعین با خودروی شخصی به عراق؟ | واکنش مهم یک مقام دولتی