Web Analytics Made Easy - Statcounter

پس از تأثیر جهانی تظاهرات ماه مارس ۲۰۱۸، نائومی وادلر و مادرش برای استراحت به خانه ساحلی رفتند. آنها با گاردین در مورد کشتار و مرگ ناشی از اسلحه گفتگو کردند. آفتاب‌‌نیوز : به نقل از گاردین؛ لوئیس بکت درباره نائومی وادلر دختر یازده ساله ای که تظاهرات دانش آموزان معترض به تیراندازی های اخیر در روز 14 مارس را سازماندهی کرده بود، نوشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


همه چیز از یک سخنرانی شروع شد؛ نائومی وادلر 11 ساله در ماه مارس گذشته در مورد اهمیت زندگی زنان سیاه پوست و دخترانی که بر اثر خشونت با اسلحه از بین رفتند، سخنرانی کرد و بعد واکنش‌ها شروع شد؛ در لحظه و پررنگ.
"نائومی وادلر رئیس جمهور من است".این جمله ای است که تسا تامپسون بازیگر هالیوود در توییتر نوشت. بریتانی پکت فعال حقوق سیاهپوستان نیز توییتی شبیه به همان را منتشر کرده.
درود به وادلر "نماد عشق و قدرت". کماله هریس زن سیاهپوستی که در انتخابات مجلس سنا انتخاب شد، ویدئویی از وادلر را که میلیون ها بار دیده شده بود با این توضیح به اشتراک گذاشت.
در همان روز شنبه در تظاهرات واشنگتن در محدوده ای که به سخنرانان و پایه گذاران این جنبش ها اختصاص داده شده بود، جرج کلونی که پانصدهزار دلار به حمایت از راهپیمایی اهدا کرده بود، از گوشه چشم  نائومی  را نگاه کرد، و اندکی بعد به او گفت: من تو را می شناسم تو نائومی هستی و بسیار سخنور خوبی هستی.
وادلر آن روز بعد از یولاندا رنی کینگ ۹ ساله نوه مارتین لوتر کینگ، جوانترین سخنران حاضر در راهپیمایی بود.
وادلر و دوست یازده ساله او در ماه مارس نقشه اعتصاب را در مدرسه ابتدایی ویرجینیا سازماندهی کردند. زمانی که بسیاری از اعتراضات دانشجویان آمریکایی به احترام هفده قربانی دبیرستانی در پارکلند هفده دقیقه طول می کشید، این دو شاگرد مدرسه ابتدایی تصمیم گرفتند یک دقیقه دیگر به آن اضافه کنند و این به احترام کورتلین آرینگتون یک نوجوان آفریقایی آمریکایی بود که در دبیرستانی در آلاباما در اوایل ماه مارس کشته شد.
وادلر در روز اعتصاب توضیح داد که از زنان آفریقایی-آمریکایی بعد از قربانی شدن هیچ یادی نمی شود، «بنابراین من تصمیم گرفتم که این یک دقیقه را به احترام آنان اضافه کنم.»
این بیانیه بسیار جنجالی شد و توجه رسانه های بزرگ را جلب کرد و منجر به دعوت از او برای سخنرانی در پایتخت شد. او با مادرش برای اینکه تمام احساسات خود را منسجم کند و آن را به یک سخنرانی خوب تبدیل کند شروع به تمرین کرد.
او می گوید وقتی که جلوی صدها هزار معترض روی صحنه رفت تا سخنرانی کند برای تمرکز بیشتر نگاه خود را روی صف های جلو متمرکز کرد و بعد گفت: من اینجا هستم تا از دختران آفریقایی-آمریکایی قدردانی کنم، کسانی که داستانشان در صفحه اول روزنامه های سراسری نیست، کسانی که هیچ جایی در اخبار شبانه ندارند.
نائومی می گوید: بسیاری از افرادی که آنجا حضور داشتند را نمی شناختم مثل جرج کلونی، مایلی سایرس، جنیفر هادسن و دمی لواتو.
مادرش می گوید که او هیچ حسابی در فضای مجازی ندارد و به زودی هم قصد آمدن به این فضا را ندارد. در نتیجه دخترش هیچ ایده ای از اینکه چقدر در فضای مجازی و توییتر دیده شده، ندارد و نمی داند چه حجمی از واکنش ها را به دنبال داشته است.


روز بعد از سخنرانی با وجود درخواست های مکرر رسانه هایی از جمله سی ان ان و دیگر رسانه های معتبر برای مصاحبه با او، خانواده اش تصمیم گرفتند برای تعطیلات آخر هفته برای بازگرداندن عادت های کودکانه یک دختربچه 11 ساله که حالا به یکی از جوان ترین صداهای جنبش های اعتراضی تبدیل شده است، به خانه ساحلی شان بروند.
مادرش می گوید: او الان ترجیح می دهد با شن و ماسه و با بچه های دیگر بازی کند. ما به استراحت نیاز داشتیم برای آنکه نائومی همه آن چیزی را که در این مورد می‌خواهد انجام دهد، کشف کند.
دو هفته قبل از اینکه او تبدیل به یک صدای بین المللی شود، در اتاقش در حال تمرین مصاحبه بود. این صبح همان روزی بود که معترضین به تیراندازی های اخیر در آمریکا در مدرسه ها اعتصاب کردند. او و دوست 11 ساله دیگرش کارتر اندرسون که در شکل گیری این اعتصاب ها نقش داشت هیجان زده و عصبی بودند.
وادلر می گوید: ما فراتر از انتظاراتمان پیش رفتیم. این زمان فشرده ای بود. چطور انتظار دارید که ساکت بنشینیم؟ چطور انتظار دارید که فریاد نزنیم و شعار ندهیم وقتی که می خواهیم در شرایط طبیعی در مدرسه درس بخوانیم. شما مجبور نیستید با مردم موافقت کنید، اما باید به آنها احترام بگذارید.
صبح روز 14 مارس 2018 وادلر با اعتماد به نفس زیاد و صراحت کلام روی صحنه ظاهر شد. او گفت من در منطقه ای زندگی می کنم که تیراندازی ها به طور منظم نیست اما گاه به گاهی اتفاق می افتد.
منطقه ای که وادلر و اندرسون در آن زندگی می کنند هر روز شاهد تیراندازی‌های خشونت آمیز نیست اما مدرسه ای که در آن درس می خوانند در سال 2014 شاهد قتل معلم موسیقی محبوبشان بود که توسط یک قاتل سریالی در حوالی خانه اش کشته شد.
در ژوئن سال 2017 زمینی که محل تمرین تیم محلی بیسبال بود هدف تیراندازی جمعی از اعضای جمهوری خواه کنگره قرار گرفت. قانونگذاران از آن به عنوان حمله وحشیانه ای یاد کردند که قتل یک رهبر جمهوری خواه را در پی داشت.
حدود یک هفته پس از تیراندازی، این زمین به روی بازیکنان تیم باز شد. کنگره جمهوری خواه همچنان به مخالفت با قوانین جدید کنترل تسلیحات ادامه داد و در عوض قوانین جدیدی را تصویب کرد تا حمل اسلحه را در پایتخت آسان تر کند.
حمله 14 فوریه در پارکلند فلوریدا برای خانواده وادلر شخصی تر بود. حادثه ای که منجر به مرگ جیمی گوتنبرگ دانش آموز 14 ساله دبیرستان داگلاس و از نزدیکان آنها شد.
طبق گفته فرد گوتنبرگ، پدر دانش آموز از دست رفته «وادلر همه آن چیزی است که شما می بینید او بزرگ، بالغ و باهوش است. دختربچه پیچیده ای که فقط کارهای شگفت انگیز انجام می دهد.»
وادلر می گوید» زمانیکه ایده اعتصاب را با مدیر مدرسه مطرح کردیم او تحت تاثیر قرار نگرفت. این موضوع به نگرانی برخی از کارکنان زمانی که اعلام کردند که در مدرسه امنیت ندارند هم بی ربط نبود. سرانجام مدیر مدرسه با ما موافقت می کرد تا در روز 14 مارس در صورت اجازه والدین به بچه ها، اعتصاب کنیم.
جولی وادلر می گوید: او از طرح و نقشه دخترش شگفت زده است. او البته خودش یک جمهوری خواه میانه رو است که در 1990 برای اعضای جمهوری خواه کنگره کار می کرد: بسیاری این تصور غلط را دارند که این راهپیمایی توسط والدین لیبرال برنامه ریزی شده است که فرزندان خود را تحت فشار قرار داده اند.
در روز اعتصاب وادلر، اندرسون و تعدادی بچه دیگر که به برنامه ریزی این اعتصاب کمک کرده بودند لباس های نارنجی رنگ روشنی پوشیده بودند که نمادی از منع خشونت با اسلحه است. دو ساعت بعد بیش از 60 دانش آموز دیگر با پلاکاردهایی در دست به آن ها پیوستند. آنها به ترتیب در صفی آرام ایستادند. وادلر پلاکاردی با نوشته "دیگر هرگز" در دست داشت. هوا بسیار سرد بود و بسیاری از دانش آموزان لباس گرم نداشتند با این حال تمرکز خود را حفظ کردند، با وجود اینکه بعضی هایشان از سرما می لرزیدند.
ده ها تن از والدین به تماشا آمده بودند و چیزی نمی گفتند و با دوربین هایشان فیلم می گرفتند.صف های معترضین به آرامی در طول هجده دقیقه ایستادند.هیچ صدایی جز صدای بادی که به لبه پلاکاردها در دست بچه ها برخورد می کرد شنیده نمی شد.
بعد از پایان اعتصاب شهردار الکساندریا برای دست دادن با وادلر ایستاد و به او پیشنهاد داد تا حرفه مشاور حقوقی را دنبال کند، شاید هم روزی شهردار یا رییس جمهور شود! وادلر توضیح داد «در حال حاضر امکان پذیر نیست.» طبق قوانین آمریکا او نمی تواند رییس جمهور آمریکا شود زیرا او متولد اتیوپی است و فقط یک شهروند متولد آمریکا می تواند رییس جمهور شود.
وادلر در این تظاهرات گفت: امروز این برایم یک امتیاز است که اینجا هستم. صدای من شنیده شده است. من اینجا هستم تا داستان قربانیان را با صدای بلند بگویم. چرا که من می توانم و از من خواسته شده است.
او می گوید: امیدوارم مردم شروع به فکر کردن به داستان های ابراز نشده خود کنند و نگاهشان را به مسائل تعدیل کنند وقتی که هر چیزی را می توان تغییر داد.
خبرآنلاین

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۸۹۴۲۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

معلم خلاق، دانش‌آموز هنر آفرین

 اینجا اتاق یک مؤسسه هنری یا فروشگاه تولیدات هنرهای تجسمی نیست. اینجا کلاسی است در یک مدرسه متوسطه دوره اول؛ کلاسی که به همت معلم دوراندیش و دانش‌آموزان هنردوستش تبدیل به یک کارگاه تولید هنرهای سنتی شده است. حالا پسران مدرسه امام‌رضا(ع) در خیابان خواجه‌ربیع به کمک محسن پاک‌منش که معلمی هنردوست و هنرآموز است، عبارت «از هر انگشتش یک هنر می‌ریزد» را معنی کرده‌اند.

یک مدرسه معمولی با کادر غیرمعمولی

از زیر تابلو اسم مدرسه که نام امام رضا(ع) بر آن نقش بسته، وارد حیاط شده و بعد به سمت کارگاه بچه‌ها می‌رویم. در مسیر همه چیز معمولی است؛ انگار اینجا هم یک مدرسه متوسطه مثل سایر مدرسه‌هاست. اما وارد کارگاه که می‌شویم، تازه ماجرا شروع می‌شود و متوجه می‌شویم با یک مدرسه با کادر غیرمعمولی طرف هستیم. کادری که به رسالت مدارس امام رضا(ع) توجه کرده و پرورش را مقدم بر آموزش قرار داده‌اند تا بچه‌ها زیر سایه امام رضا(ع) شاد، باانگیزه و توانمند بار بیایند و به سمت خودکفایی قدم بردارند. این را می‌توان از نگاه‌های روشن بچه‌ها به صورت معلمشان فهمید که به مهر در کنار او می‌ایستند و با اشتیاق تمام به دستانش نگاه می‌کنند تا بیاموزند. معلمی که بناست آنچه در سال‌ها آموخته را حالا با همه وجود در اختیار دانش‌آموزانش قرار دهد.

دانش‌آموزان خوشبختی که هنرها می‌آموزند

آقامعلم، کلاس هنر را از آنچه در ذهن ما می‌گذرد، فراتر برده است. در این مدرسه وقتی زنگ هنر می‌خورد، دانش‌آموزان فقط دنبال قلم خوشنویسی و جعبه مدادرنگی نیستند، از کیسه گچ گرفته تا تکه‌های چرم به دست می‌گیرند و راهی کارگاه می‌شوند. آن‌ها در زنگ هنر آزادند! آزاد برای اینکه یک اثر هنری خلق کنند. این اثر هنری می‌تواند یک صفحه نقاشی باشد یا یک کیف چرمی دست‌دوز، شاید هم یک ظرف سفالی.

محسن پاک‌منش دو روز در هفته در این مدرسه حاضر است. او معلم هنر است و هرچه از نوجوانی تاکنون در حوزه تولیدات صنایع دستی یاد گرفته، ریخته روی میز کار. به دانش‌آموزی چرم‌دوزی می‌آموزد و به دانش‌آموز دیگری طراحی گرافیک. دانش‌آموزان مدرسه امام رضا(ع) خواجه‌ربیع خیلی خوشبخت‌اند که در این سن، آموزش‌های عملی دانشگاه را با معلم هنردوست خود می‌آموزند.

اولویت برایم تدریس است

آقای پاک‌منش از 18سالگی انواع و اقسام هنرها را آموزش دیده و حالا هر چه در این 30سال آموخته را در کلاس هنر با دانش‌آموزانش به اشتراک می‌گذارد. دیپلم هنرهای سنتی دارد، فوق‌دیپلم نقاشی گرفته و در ادامه از طریق دانشگاه فرهیختگان وارد دنیای جذاب معلمی شده و لیسانس هنرهای تجسمی را زیربغل زده است. او همه دوره تحصیل را به هنر گذرانده و همین موضوع، عرق به هنر را در وجودش پرورانده است. همان چیزی که دوست دارد در صورت بروز استعداد در دانش‌آموزانش هم پرورش یابد.

عشق به هنرهای سنتی اصیل ایرانی سبب شده محسن پاک‌منش از دوران فراغت نوجوانی و جوانی، حداکثر بهره‌ را ببرد و در گذر زمان، آموزش طراحی فرش، بافت فرش، دوخت سنتی، سفال‌گری، آینه‌کاری، کاشی هفت‌رنگی و تذهیب را سپری کند. آموزش‌هایی که حالا به کار او می‌آید و علاوه بر اینکه در این حوزه فعالیت دارد، آن‌ها را به دانش‌آموزانش می‌آموزد.

آقای معلم بیش از 21سال سابقه تدریس دارد، حالا هفت سالی می‌شود گذرش به خواجه‌ربیع افتاده و وقت کلاس هنر را با بچه‌های این محدوده از شهر می‌گذراند. او علاوه بر سال‌های تدریس، در حوزه‌های فرهنگی و هنری، امور مدیریتی و مربی‌گری را نیز عهده‌دار بوده است اما اولویت برایش تدریس است، چرا که این فضا، روح هنری او را نوازش می‌کند.

مهارت‌آموزی در کنار تعلیم و تربیت

آقامعلم در نوع خودش، آموزگاری نمونه است که سعی کرده مهارت‌آموزی را در کنار تعلیم و تربیت در بچه‌ها پرورش دهد. او خاطره‌ای از نختین روزهای تغییر فاز کلاس‌های هنر در مدرسه امام رضا(ع) دارد. آقامحسن تعریف می‌کند: روز اولی که وارد کلاس هنر این مدرسه شدم، یک سفره یک‌بارمصرف کنار کلاس پهن و روی آن شروع کردیم به سفال‌گری. کلاس که تمام شد، دیدیم اصلاً وضع نظافت جالب نیست. این شرایط ادامه‌دار بود و به این نتیجه رسیدیم نمی‌توان این گونه با دانش‌آموزان هنر کار کنیم. از مدیریت درخواست کردیم و به ما دو میز در کتابخانه دادند. دوباره پیگیری کردیم و حالا ما یک کارگاه در مدرسه داریم که محل هنرنمایی تک‌تک این دانش‌‎آموزان است.

«هنر، تجربه و مهارت» این عنوان تابلویی است که بر سردر کارگاه مدرسه امام رضا(ع) حک شده است. کارگاهی که دانش‌آموزان زنگ هنر خود را در آن سپری می‌کنند. آن‌ها در دوره نونهالی هنر را در اینجا می‌آموزند، با خطا و آزمون آن را تجربه می‌کنند و در نهایت در حوزه‌ای که به آن علاقه دارند مهارت کسب کرده و در ادامه اتفاقات بهتر را تجربه می‌کنند.

 «پدر مرحومم پیگیر بودند چیزی را یاد بگیرم که دوست دارم، به همین خاطر در کانون فرهنگی‌تربیتی کودک و نوجوان شهرمان در قوچان از کلاس هنر می‌آمدم، می‌رفتم کلاس خط، از آن کلاس به کلاس دیگر و این موضوع برای من لذت‌بخش بود. من از این لذت می‌بردم که می‌آموزم و تجربه می‌کنم»؛ این جملاتی است که محسن پاک‌منش در وصف‌ دغدغه‌های امروزش بیان می‌کند و ادامه می‌دهد: چون آن زمان، مرور هنرها و تجربه‌های مختلف برایم شیرین بود و زمینه‌ساز درآمد و موفقیت این روزهایم شد، این برایم یک اصل شد که دانش‌آموزان من هم این تجربه را کسب کنند.

کسب درآمد با هنرهایی که آقامعلم آموخت

کلاس «هنر، تجربه و مهارت» مدرسه امام رضا(ع) فقط خاص زنگ هنر نیست، درِ این کلاس دو روز در هفته به روی دانش‌آموزان باز است. فرقی نمی‌کند در ساعت کلاسی به اینجا سر بزنیم یا زنگ تفریح؛ بچه‌ها در هر فرصتی که بدست می‌آورند، لباس کار می‌پوشند، خود را به کارگاه می‌رسانند و لابه‌لای میزهای کار وول می‌خورند و اثر تولید می‌کنند. از کیف دستی چرمی گرفته تا جاسوئیچی. از آینه رنگ‌کاری شده گرفته تا مجسمه. ظرف‌های سنگی و سفالی و نقاشی و خطاطی هم دیگر تولیدات آن‌هاست که در قفسه نمایشگاهی کارگاهشان می‌توان دید.

دست‌ها داخل مواد و رنگ، صورت‌هایی که حین کار با ابزار سیاه شده و لباس‌های گلی؛ این تصویری است که در چهره دانش‌آموزان داخل کارگاه نمایان می‌شود. بچه‌ها وقتی وارد این کلاس می‌شوند، می‌دانند شاید لباس‌های مرتب و اتوکشیده‌شان کثیف شود، با وجود این با ذوق بسیار می‌آیند و آخر هم باید به زور از کارگاه به سمت کلاس بعدی هدایتشان کرد. به قول آقای پاک‌منش اینجا همه آزادند و کسی نباید نگران نمره باشد، آن‌ها باید استعداد خود را بشناسند و آن را در این کارگاه پرورش دهند. همان اتفاقی که نفرات قبلی رقم زده‌اند، دانش‌آموزان سال‌های گذشته این مدرسه الان و در دوران دانشجویی روی هنرهایی که در متوسطه فراگرفته‌اند، متمرکزند و از آن کسب درآمد می‌کنند.

سودهای 100 درصد از هنر دست دانش‌آموزی

محمد، ساعتی را ساخته که برایش 4هزار تومان تمام شده و الان تا یک میلیون تومان مشتری دارد. سعید هم سه ظرف رزین خود را با قیمت 100هزار تومان ساخته و به زودی به قیمت 300هزار تومان به دوستان و آشنایان خواهد فروخت. مجبتی هم کارهای چرمی دوخته که به گفته خودش سود 500هزارتومانی به او خواهد رساند. این وضعیت بسیاری از دانش‌آموزان این مدرسه است که به کمک محسن پاک‌منش هنرهای سنتی آموخته‌اند و حالا از این طریق، بخشی از مخارج تحصیل خود را تأمین می‌کنند.

آن‌ها گروهی در ایتا درست کرده‌اند، هرکس محصولات خود را در این فضا به اشتراک می‌گذارد و بعد هم می‌فروشد و درآمدش را در جیبش می‌گذارد و همگی در کنار هم از این اتفاقات خوب لذت می‌برند. به گفته آقای پاک‌منش، برخی از بچه‌ها تجربه فروش تولیدات خود از طریق سایت دیوار را هم دارند که مایه امیدواری برای آینده آن‌هاست.

معلم هنرمند منطقه ما با تجربه کار این سال‌ها، به این نتیجه رسیده که با تکیه بر توان دانش‌آموزی و قشر جوان می‌توان در بسیاری از حوزه‌ها به خودکفایی رسید. او می‌گوید: می‌خواهم به تأکید رهبر معظم انقلاب بر مهارت‌آموزی دانش‌آموزان اشاره کنم؛ ایشان در سخنانی تأکید داشتند دانش‌آموز در کنار درس یک مهارت را کسب کند، الان دانش‌آموزان مدرسه ما بیش از یک مهارت دارند که اگر این اتفاق در همه مدارس رقم بخورد، می‌تواند نتایج مثبتی برای شهر و کشورمان به همراه داشته باشد.

زهرا زنگنه

دیگر خبرها

  • اهدای ویلچر به خانه سالمندان توسط دانش‌آموزان مدرسه سمای سبز لاهیجان 
  • معلم عشایری که پدرانه مشق علم و ادب می‌کند
  • روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان
  • کلاس این آقا معلم در مدرسه تشکیل نمی شود
  • رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • جهادگرانی که درس زندگی می‌دهند/ معلمان باید در قله کوه باشند
  • معلم خلاق، دانش‌آموز هنر آفرین
  • دستان هنرآفرین دانش‌آموزی
  • (ویدئو) روش خطرناک دانش آموزان یک روستا برای رفتن به مدرسه
  • بدهکاری سینما و تلویزیون به روز معلم