Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-16@06:03:43 GMT

امسال هم بی‌ تو تحویل شد

تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۹۲۴۵۲۰

امسال هم بی‌ تو تحویل شد

نفس‌های پایانی سال که به شماره افتاد هرکسی در تکاپوی رسیدن به مکانی برای لحظه تحویل سال بود. در این میان بودند بسیار کسانی که گلستان شهدا و همجواری با شهیدان را برای این لحظه مقدس انتخاب کردند. ۱۵ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۵:۳۹ رسانه ها خواندنی نظرات

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، نفس‌های پایانی سال که به شماره افتاد هرکسی در تکاپوی رسیدن به مکانی برای لحظه تحویل سال بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان بودند بسیار کسانی که گلستان شهدا و همجواری با شهیدان را برای این لحظه مقدس انتخاب کردند. امسال برای خانواده‌های زیادی، نخستین لحظه تحویل سالی بود که بدون عزیزانشان سپری ‌شد؛ مادران و خواهران و همسران شهدای مدافع حرم نوروز امسال سخت‌ترین لحظاتشان را ‌گذراندند و در جوارشان سفره هفت‌سین کوچکی پهن کردند و با یادشان «یامقلب‌القلوب» خواندند.
این نوشتار ماحصل همکلامی ما با خانواده شهدای مدافع حرم شهیدان سیدرضا حسینی، حسین معز غلامی و شهید مهندس هادی جعفری است از لحظات سال نو که بی‌عزیزانشان تحویل شد.

ایام سال یک طرف، لحظه تحویل سال یک طرف

شهید سیدرضا حسینی
سیدرضا حسینی شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون به همسرش می‌گویدکه تو می‌توانی با حفظ حجابت مدافع حرم باشی. به خواهرانت، مادرت و فامیل و هرکسی که می‌بینی بگو چادرشان را حفظ کنند، چادر‌ها که کنار برود یعنی آنها به سمت سلطه دشمنان رفته‌اند.
وقتی حجابشان به سبک و سیاق باشد، این بدان معناست که خون ما به هدر نرفته است. شما با حفظ حجابتان با دشمنان مبارزه می‌کنید. شهید سیدرضا حسینی متولد سال 61 بودکه در31 فروردین ماه 94 به شهادت رسید. معصومه موسوی از لحظات تحویل سال بعد از شهادت همسر شهیدش می‌گوید:

نوروز 94
سال 93 بود که تصمیم گرفت به سوریه برود. رفت‌و‌آمد‌هایش تا سال 94 ادامه داشت. نوروز 94 رفت و در 31 فروردین ماه همان سال در عملیات بصرالحریر در درعا در جنوب حلب مفقودالاثر شد.
تقریباً بعد از دو سال و چهار ماه پیکر همسرم را تفحص کردند و از طریق آزمایش دی‌ان‌ای که از پسرمان و پدر و مادرش گرفتند هویتش مشخص شد. خوشحال بودم که پیکرش بازگشته اما از طرفی امیدمان ناامید شده بود، من و پسرمان ابوالفضل امید داشتیم که زنده بازگردد.

عید دلمان می‌گیرد
عید سال 96 اولین سالی بود که پیکر شهیدمان به آغوش خانواده برگشت. شهدا ما را می‌بینند، من و پسرم سید ابوالفضل نبودن را حس می‌کنیم. همه ایام سال یک طرف، لحظه تحویل سال یک طرف. در لحظات تجدید سال، دلمان بیشتر می‌گیرد و روز عید جای خالی‌اش را بیش از همیشه حس می‌کنیم. سال‌هایی که بود لحظات تحویل سال با هم و درکنار هم بودیم.

عید بدون رضا
امسال سال پنجم است و ما نبودن رضا را واقعاً حس کردیم. عید است اما حال و هوای اعیادی که در کنار سیدرضا بودیم را ندارد. لحظاتی که به دیدار دوستان و بستگان می‌رفتیم نبودنش برای سید ابوالفضل سخت گذشت، خیلی غصه‌دار می‌شد و می‌گفت: کاش بابا بود. اگر بود خیلی خوش می‌گذشت. همسرم قبل از رفتن به من سفارش کرد اگر شهید شدم، مراقب پسرم باش که دست تو امانت است. می‌خواهم مثل یک مرد بار بیاید و در آینده سرش بالا باشد. من هم می‌خواهم کاری کنم تا همسر شهیدم به وجود پسرش افتخار کند.

قشنگ‌ترین تبریک عید را به من می‌گفت

شهید مهندس هادی جعفری
پای صحبت‌های همسر شهیدی نشستیم که تنها 26 بهار از عمرش را سپری کرده است. فاطمه رحمانی با عشقی وصف‌ناشدنی از مرد روزهای زندگی‌اش می‌گوید. پای حرف‌های او که می‌نشینیم یادمان می‌رود تنها دو سال در کنار همسرش بوده ‌است.

حال و هوای عید
همسرم مهندس هادی جعفری، متولد3 فروردین 65 بود. دانشجوی کارشناسی مهندسی مواد گرایش جوشکاری دانشگاه علوم تحقیقات تهران و فرزند ارشد خانواده. من و هادی آبان ماه 89 عقدکردیم. اسفند92 عروسی کردیم و زندگی مشترک ما یک سال و 14روز بیشتر طول نکشید.
بعد از عقدمان عیدها حال و هوای دیگری داشت. خصوصاً لحظه تحویل سال. اصولاً رسم بود تا قبل از عروسی و دوران عقد، دختر در خانه پدرش باشد. هر سال تمام ناراحتی‌ام این بود که تحویل سال کنارم نیست. ولی سعی می‌کردم اولین پیام تبریک را برایش بفرستم و در مقابل هادی هم همین. بعد از تحویل سال می‌آمد دنبالم و قشنگ‌ترین تبریک عید را به من می‌گفت. حتی سال آخر هم که عراق بود چند ساعت قبل از تحویل سال به من زنگ زد وگفت خانم می‌خواهیم به حرم برویم که تحویل سال آنجا باشیم اگر توانستم بعد از سال تحویل هم زنگ می‌زنم. لحظه تحویل سال خیلی حس غریبی داشتم. چون هادی از من فاصله داشت، حال و هوایم طوری بود که انگار تمام وجودم فهمیده بود قرار است اتفاقی بیفتد.

عیدهایی که بی ‌او تحویل می‌شود
بعد از تحویل سال با وجود اینکه خط‌ها خیلی شلوغ بود، توانستیم با هم صحبت کنیم. بغض گلویم را گرفته بود. نتوانستم زیاد حرف بزنم. به هادی گفتم خیلی دعایم کن. سه روز بعد هادی در 3 فروردین ماه 94 در روز تولدش همراه با همرزمش شهید یزدانی در عراق به شهادت رسید. عید آن سال بی‌هادی خیلی سخت بود. لحظه تحویل سال دوباره شکستم، دوباره مردم. انگار لبیک یا حسینی که شب تحویل سال 1394 گفت آنقدر رسا بود که امام حسین(ع) آنها را با پیکرشان طلبید. با تمام این سختی‌ها، دلتنگی‌ها و دردها باز هم خوشحالم که هادی من در راهی قدم گذاشت که دوست داشت و به هدفی رسید که هر انسانی برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. آن هم قرب الهی و رضای خداست. من و هادی زندگی‌مان را در راه عشق بزرگ‌تری فدا کردیم و آن عشق الهی است. سالروز قمری تقرب الهی‌ات را تبریک می‌گویم هادی جانم. امسال هم بی تو تحویل شد اما...

یک مادر دلتنگ چه باید بگوید؟

شهید حسین معز غلامی
شهید حسین معز غلامی در چهارم فروردین ماه سال 1396 به شهادت رسید. از مادر شهید خواستم تا از نبودن‌های حسین در سر سفره هفت‌سین و سال 97 برایم بگوید، اما مادر گفت هیچکداممان نمی‌توانیم از نبود‌ن‌ها و جالی خالی حسین چیزی بگوییم. به نظرتان یک مادر دلتنگ چه باید بگوید. اما دلمان نیامد تا مطلب امروز را بدون یادکردی از شهید حسین معز غلامی به اتمام برسانیم. این نوشتار از زبان علی‌اکبر معز غلامی، پدر شهید تقدیم می‌شود.

جوان استثنایی
حسین 6 فروردین ماه سال 1373 در پایگاه پنجم شکاری امیدیه اهواز به دنیا آمد. اگر بخواهم خصوصیات حسین را در چند جمله خلاصه کنم باید بگویم ایشان تقریباً جزو جوانان استثنایی بود. هم از لحاظ رفتار هم از لحاظ کردار و گفتار. رفتار و کردار حسین در منزل هم نمونه و خاص بود. ایشان ارتباط صمیمانه‌ای با خواهرهایش داشت. احترام زیادی به ما می‌گذاشت. شاید در میان نسل امروزی کم باشند کسانی که از سر ارادت پای پدر و مادر را ببوسند اما حسین از آن دست جوانانی بود که با افتخار این کار را بارها و بارها انجام می‌داد و می‌گفت من برای ثوابش این کار را می‌کنم.

گوی سبقت
حسین می‌گفت دعا کنید با من محشور شوید. اما ما با خنده از حرفش می‌گذشتیم اما امروز که به آن حرف‌ها فکر می‌کنیم می‌بینیم آن شوخی‌های حسین بی‌حکمت نبوده است. در نهایت گوی سبقت را از ما هم ربود و شهید شد آن هم یک شهید مدافع حرم. واقعاً ما باید دعا کنیم با او محشور شویم. پیش‌بینی حسین درست از کار در آمد. ما در همدان مهمان بودیم که خبر شهادت حسین در فضای مجازی پیچید و ما متوجه آسمانی شدنش شدیم. گویی حسین سه روز قبل از شهادتش از ناحیه دست مجروح می‌شود اما کار را ادامه می‌دهد. تیر دشمن به چشم و پهلوی حسین اصابت می‌کند. حسین در 4 فروردین 1396 تنها دو روز مانده به سالروز تولدش در حماه به شهادت رسید و حیات اخروی‌اش را آغاز کرد.

منبع: روزنامه جوان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها

R1359/P1359/S9,1299/CT12

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۹۲۴۵۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تقدیر مدیرکل تبلیغات اسلامی مازندران از خانواده شهید « حسین نیا»

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام شریف تبار با حضور در منزل پدری شهید مدافع امنیت محسن حسین نیا در روستای روشندان بهنمیر، ضمن عرض تبریک و تسلیت از خانواده این شهید گرانقدر تجلیل به عمل آورد.

حجت الاسلام شریف تبار صبح دوشنبه در این مراسم با اشاره به فداکاری شهدای امنیت در حفظ حریم جمهوری اسلامی ایران، بیان کرد: فداکاری شهید محسن حسین نیا و همرزمان شهیدش در دفاع از حریم امنیت ملت ایران اسلامی در تاریخ انقلاب اسلامی باقی خواهند ماند.

وی با اشاره به اینکه این شهید بزرگوار جزو مداحان اهل بیت علیهم السلام نیز بوده است، افزود: افتخار خادمی و مداحی اهل بیت، مدال افتخار باارزشی است که نصیب این شهید عزیز شد و سال‌ها نوای باصفایش در این دیار طنین انداز است.

عضو شورای فرهنگ عمومی مازندران ادامه داد: حضور چندین ساله این شهید در مناطق پرخطر و اصرار ایشان برای ادامه‌ی خدمت در راه مبارزه با اشرار و گروه‌های مخل امنیت عمومی جامعه، نشان از حس مسئولیت پذیری، ایمان راسخ و اخلاص این شهید دارد.

مدیر کل تبلیغات اسلامی مازندران با اظهار تبریک و تسلیت شهادت این شهید خاطرنشان کرد: تبریک شهادت بواسطه ی آن است که خداوند متعال درجه‌ی مخلصین درگاهش یعنی شهادت را نصیب ایشان کرده است و تسلیت بخاطر از دست دادن و فقدان سربازی است که سال‌ها مدافع و حافظ امنیت جامعه و همچنین پدری مهربان برای فرزندان و فرزندی شایسته برای والدین و همراه مخلصی برای دوستان بوده است.

حجت الاسلام شریف تبار در ادامه با تقدیم لوحی که پیام حجت الاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی و تصویر مبارک شهید در آن نقش بسته بود از خانواده این شهید تجلیل کرد.

گفتنی است، این دیدار با همراهی حجت الاسلام درخشنده معاون فرهنگی و تبلیغ، علی اکبر کردی معاون اداری و مالی و حجت الاسلام محمدپور رئیس اداره تبلیغات اسلامی بابلسر و جمعی ار کارشناسان اداره کل تبلیغات اسلامی مازندران برگزار شد.

کد خبر 6078683

دیگر خبرها

  • (ویدیو) لحظه جذاب از گزارشگری هادی عامل هنگام قهرمانی امین میرزازاده
  • (ویدئو) لحظه دیدنی از گزارشگری هادی عامل هنگام قهرمانی امین میرزازاده
  • لحظه دیدنی از گزارشگری هادی عامل هنگام قهرمانی امین میرزازاده | ببینید
  • تقدیر مدیرکل تبلیغات اسلامی مازندران از خانواده شهید « حسین نیا»
  • مادر دو شهید دفاع مقدس درگذشت
  • مادر شهیدان «فرشیدفر» به فرزندان شهیدش پیوست
  • زمان یادواره سرداران و شهدای روستای گنجه‌ای بزرگ اعلام شد
  • خاطرات فرمانده یگان مخصوص نیروی قدس دوباره آمد
  • برگزاری آیین اربعین شهید امنیت در روستای گنجه ای
  • آغاز مراسم تشییع پیکر مادر شهیدان بهمنی نژاد در مرکز گلستان