Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-03@04:02:11 GMT

روشنفکری و فلسفه؛ از برج عاج‌‌نشینی تا کنش‌گری اجتماعی

تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۹۶۹۵۰۲

روشنفکری و فلسفه؛ از برج عاج‌‌نشینی تا کنش‌گری اجتماعی

تهران- ایرنا- استفاده از روش‌های رایج در دین‌پژوهی نوین، درک اثرگذاری گسترده مناسبات اقتصادی دنیای جدید، فهم بنیان‌های روانشناختی انسان مدرن، شناخت ابعاد پیچیده زیبایی‌شناسی زندگی جوامع بشری معاصر و حوزه‌های معرفتی از این دست، دروازه‌های متعددی را به روی روشنفکر ایرانی گشود.

روزنامه اعتماد در سرمقاله ای به قلم سید‌علیرضا ‌ بهشتی، آورده است: از زمانی که ایرانیان فهمیدند میزان عقب‌ماندگی‌ آنها از جهان پیرامون‌شان چنان است که برای دست‌یابی به زندگی متناسب با شأن انسانی‌ نیازمند تحولات بنیادین و اصلاحات اساسی در ساختارهای زیربنایی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی‌ هستند، تحصیلکردگان و روشنفکران نقشی مهم در تحلیل وضع موجود، ترسیم وضع مطلوب و گهگاهی هم پیشنهاد چگونگی راهیابی از وضع موجود به وضع مطلوب، ایفا کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آنچه روشنفکر ایرانی را به تلاش برای اصلاح جامعه پیرامونش تشویق و ترغیب می‌کرد، دانش و تجربه اجتماعی بود که به لحاظ خاستگاه اجتماعی‌اش از آن بهره می‌برد و او را به دیگر نیروهای اجتماعی پیوند می‌داد...

دانشش او را از یک سو با دیوانسالاری رو به رشدی که با ظهور دولت مدرن نقش به طور فزاینده موثری در شکل‌گیری فرآیندهای تصمیم‌گیری به عهده می‌گرفت و از سوی دیگر با آن دسته از عالمان دینی که تیره‌بختی‌های جامعه ایرانی را ناشی از استبداد داخلی و استعمار خارجی می‌دانستند، مرتبط می‌ساخت. تجربه اجتماعی روشنفکر ایرانی اما بیشتر از حشر و نشرش با قشر رو به گسترش بازاریان و بازرگانانی که دغدغه اقتصاد ملی داشتند اثر می‌پذیرفت.

پذیرش نقش واسطه‌ای در شناساندن ابعاد و اطراف دنیای مدرن به جامعه، دستیابی به شناختی وسیع و عمیق از تمدن غربی که سلطه‌اش در سراسر جهان روز به روز گسترده‌تر و آشکارتر می‌شد را ضروری ساخت. آشنایی با فلسفه غرب، هم از آن جهت که دسترسی به درک آن با پشتوانه تاریخی آموزش فلسفه و حکمت در سنت تفکر ایرانی کم و بیش آسان‌تر می‌نمود و هم از آن جهت که فلسفه نوین پا را از مدرس و مدرسه فراتر گذاشته و دست به کار تحول اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه بشری شده بود، نسل پیشگام روشنفکری ایرانی را در یک همزیستی مسالمت‌آمیز با تفکر فلسفی قرار می‌داد.

با قرار گرفتن در معبر گذار از سنت به مدرنیته و شتاب تجسم و تجسد آن در زندگی روزمره از یک سو و رشد علوم اجتماعی که سودای گریز از فلسفه و نزدیکی به علوم دقیقه را در سر می‌پروراند و نیز گسترش مارکسیسم که مدعی دست‌یابی به «علم» تحول و پیشرفت جامعه بود، شمار اندیشمندان ایرانی که تفکر فلسفی را با وظیفه روشنفکری‌شان در تجانس می‌دیدند رو به کاهش گذاشت. در مقابل، علم عاری از ارزش، عملگرا و اثبات‌پذیر با رویگردانی تدریجی از اصلاحگری حکومت‌محور و گرایش به کنشگری اجتماعی، پایان برج عاج‌نشینی و ارتباط تنگاتنگ با توده‌ها، همنشین شد.

روشنفکری دینی اما، شاید به سبب آنکه مثلث «خدا، جهان، انسان» جزو لاینفک بنیاد فکری‌اش به شمار می‌رفت، رابطه خود با تفکر فلسفی را کم و بیش زنده نگه داشت، هرچند تلاش کرد از بهره‌گیری از ابزارهای شناختی جدید، به ویژه در علوم اجتماعی نوین، غافل نماند. استفاده از روش‌های رایج در دین‌پژوهی نوین، درک اثرگذاری گسترده مناسبات اقتصادی دنیای جدید، فهم بنیان‌های روانشناختی انسان مدرن، شناخت ابعاد پیچیده زیبایی‌شناسی زندگی جوامع بشری معاصر و حوزه‌های معرفتی از این دست، دروازه‌های متعددی را به روی روشنفکر ایرانی گشود.

با ظهور نقدهای پساتجددگرایانه مدرنیته اما، روشنفکر ایرانی در معرض انتخاب بر سر دو راهی مهمی قرار گرفت: پذیرش تغییر و ترمیم بنیان‌های فکری و رهیافت‌های روش‌شناختی برگرفته از نهضت روشنگری غرب، یا پناه گرفتن در سایه نوعی تاریخی‌گری که با طرح اینکه جامعه ایرانی هنوز مدرن نشده تا به پسامدرن فکر کند، بتواند همچنان به تحلیل وضعیت موجود و ترسیم وضعیت مطلوب بر همان پایه مألوف ادامه دهد.

امروزه، با آشکار شدن شکست پروژه جداسازی قلمرو «هست و نیست»ها از قلمرو «باید و نباید»ها، کمرنگ شدن مرزبندی‌های سخت و به ظاهر مستحکم میان رشته‌های مختلف دانش بشری و فهم نسبیت‌گرایی نسبی دانش بشری، راه برای ظهور دوباره فلسفه و زیرشاخه‌های آن از جمله فلسفه سیاسی، در ایفای نقشی کلیدی در مباحث توسعه‌ای هموار شده است و از آنجا که مطالبه ملی برای پیشرفت همچنان در صدر فهرست مطالبات جامعه ایرانی قرار دارد و تمسک به آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی برای تحقق‌بخشی به آن آرمان دیرینه همچنان در کانون گفتمان اجتماعی ایرانیان جای دارد، آشتی روشنفکری ایرانی با تفکر فلسفی، مسیری پرپیچ و خم اما رو به رشد را طی می‌کند.

*منبع:روزنامه اعتماد،1397،1،19
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اجتماعي اعتماد روشنفكري ايراني تفكر فلسفي

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۹۶۹۵۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهدی نصیری؛ سوژه‌ی متفکر یا شخصیت مبتذل؟

مهدی نصیری در کمتر از ۴ سال نه تنها بر سکولاریسم پافشاری می‌کند بلکه حتی از رادیکال‌ترین مواضع برخی روشنفکران دینی در خصوص همجنسبازی هم عبور کرده و در آخرین موضع از ائتلاف تاج‌زاده تا شاهزاده سخن گفته است. - اخبار سیاسی -

گروه اندیشه خبرگزاری تسنیم- محمد‌محسن راحمی:حمید‌رضا جلایی‌پور، فعال اصلاح‌طلب در مصاحبه‌ای که در خصوص اظهارات اخیر مهدی نصیری در تلوزیون بی‌بی‌سی فارسی داشته با بیان اینکه "نصیری اسیر ضعف «واقع‌نگری»، «دفعی‌گرایی» و «ضعف در پرنسیپ‌های اخلاقی و سیاسی» است" گفته: "آقای نصیری چه زمانی که در کیهان بنیادگرایانه و اقتدارگرایانه علیه مصلحان می‌نوشتند و بعدش با گرایشی شبه‌تفکیکی هر گونه مدرن‌شدن و همۀ دستاوردهای علمی و عرفانی بشر را تخطئه می‌کردند و نگران ورود موبایل به ایران بودند و چه امروز که طرفدار نوعی «انقلاب آرام» شده‌اند و پیشنهاد چنین ائتلافی می‌دهند در دیدن واقعیت و پیچیدگی‌اش ضعف شدیدی داشتند و با رویکردی هیجانی که بلوغ شناختی ندارد به خاطر شیفتگی به ایده‌ها و تغییرات رادیکال در نظر از روی واقعیت می‌پریدند."

این اولین باری نیست که مهدی نصیری در خصوص موضوعی اظهار نظر می‌کند که تقریباً چیزی از آن نمی‌داند.

او سال گذشته در گفت‌و‌گویی که در اتاقی با عنوان «یک چهره یک شب» با مدیریت منصوره حسینی یگانه، مجری شبکه سلطنت‌طلب منوتو، در کلاب هاوس برگزار شد، مرزهای وقاحت را جا‌به‌جا و به صراحت از به رسمیت شناختن همجنس‌بازی دفاع کرد.

نصیری گفت: "تمام قضایا و چالش‌ها من‌جمله بحث همجنس‌خواهی در چارچوب دموکراتیک و آن حکومت عرفی باید حل شود و هر قانون و برخوردی بخواهد انجام شود هر چه اکثریت مردم به آن رسید، ما از منظر حکمرانی به آن تن می‌دهیم."

او در این گفت‌و‌گو تلاش کرد تا برای مواضع مذبذب‌گونه اخیرش تباری تئوریک ارائه دهد. نصیری کوشید تا مجموعۀ عقاید افراطی گذشته خود را تحت عنوان «اسلام سنتی» معرفی کند و مواضع اخیرش را تحت تاثیر آشنایی خود با آنچه «نواندیشی دینی» خواند، صورت‌بندی نماید. اما دقت در گفته‌های او بی‌اطلاعی مفرط نصیری از نواندیشی دینی را هم برملا می‌سازد و نشان می‌دهد او همچنان در خصوص مطالبی اظهار نظر می‌کند که فهم چندانی از آنها ندارد.

تفاوت «نواندیشی دینی» با «روشنفکری دینی»

در خصوص مواضع نصیری در این گفت‌و‌گو نکاتی قابل ارائه است. نکته نخست این است که در ساحت اندیشه‌ورزی، «روشنفکری دینی» و «نواندیشی دینی» با وجود شباهت‌های‌شان دو مقوله کاملاً مجزا از یکدیگرند. برای اولین بار مصطفی ملکیان در گفت‌و‌گو با مجله راه نو این بحث را مطرح کرد و بعدها در قالب یک پروژه فکری توسط برخی دیگر ادامه یافت.

دو تفاوت اصلی میان روشنفکران دینی و نواندیشان دینی به موضع این دو طیف در نسبت با «اصالت عقل مدرن» و «سکولاریزم» بازمی‌گردد. از این منظر مواضع مهدی نصیری کاملاً در تناقض با اصول نواندیشی دینی است!

1- اصالت عقل مدرن

روشنفکران دینی با اصل گرفتن مدرنیته به خوانش و فهم نصوص دینی می‌پردازند. ملکیان در توضیح این ویژگی روشنفکری دینی می‌گوید: "روشنفکران دینی ما به واقع، مدرنیته را اصل گرفته‌اند و برای هر چیز مقبولی که در آن یافت می‌شود، مابه‌ازایی در قرآن و سنت هم پیدا کرده‌اند."

در مقابل نواندیشان دینی مبنا را دین قرار می دهند، ولی در صدد تفسیر متجددانه و خوانشی جدید از دین هستند که با مقتضیات روز همانند مردم سالاری و حقوق بشر همخوان باشد. (صادق حقیقت - نواندیشی دینی و روشنفکری دینی)

2- سکولاریسم

دیگر تفاوت اصلی این دو طیف به حوزه سیاسی و اجتماعی مربوط می‌شود. صادق حقیقت، از نواندیشان دینی، در این باره می‌نویسد: "دیگر تفاوت نواندیشی دینی با روشنفکری دینی آن است که نواندیشی دینی با عرفی‌گرایی (سکولاریسم) مرزبندی ایجاد می‌نماید؛ چرا که نزد نواندیشان دینی فقه سیاسی اعتبار دارد."

بنابراین چنانچه گفته شد در این دو فقره، روشنفکری دینی با نواندیشی دینی تفاوت دارد. مقایسه این مهم با گفته‌های نصیری نشان می‌دهد که بر خلاف ادعایی که مطرح می‌کند چندان با نواندیشی دینی هم آشنا نیست و همچنان نمی‌داند درباره چه حرف می‌زند. او به وضوح از سکولاریسم سیاسی دفاع می‌کند و در حالی که روزگاری به نفی حداکثری مدرنیته و عقل مدرن می‌پرداخت اکنون به دنبال تایید حداکثری آن با خوانشی سطحی از دین است.

نقد تکنولوژی و تایید همجنس‌خواهی

نکته دیگر در خصوص اظهار نصیری در این نشست آن است که مواضع نصیری در موضوع «تکنولوژی» و «همجنس‌بازی» نیز با مبانی نواندیشی دینی در تناقض است. نصیری در خلال بحث با پرسشی از آهنگران درباره تکنولوژی و همجنس‌بازی روبرو شد. او با وجود آنکه تلاش کرد تا همچنان بر مواضع رادیکال گذشته‌اش در خصوص تکنولوژی پابرجا بماند، اما چنانچه در بالا آمد به صراحت همجنس‌بازی را تایید کرد.

اگر محسن کدیور و صادق حقیقت را به عنوان دو فیگور مهم در طیف نواندیشان دینی محسوب کنیم، هیچکدام از این دو نفر نه زاویه‌ای جدی با تکنولوژی دارند و نه در طرحی که بر اساس مبانی نواندیشی دینی از جامعه مطلوب ارائه می‌دهند، همجنس‌بازی جایی دارد.

صادق حقیقت در این خصوص می‌گوید: "من در دانشگاه فلوریدا سخنرانی به زبان انگلیسی انجام دادم و نسبت میان اسلام و دموکراسی را به زبان انگلیسی بیان کردم. یکی از سوالاتی که بلافاصله بیان می شود این است که نظرتان درباره حقوق همجنسگرایان چیست؟ من پاسخ دادم که اسلام با همجنسگرایی مخالف است. برای روشن شدن بحث هم یک مثال می آورم: در اعلامیه حقوق بشر آمده است که اگر کسی دستگیر شد باید بلافاصله تفهیم اتهام شود و اگر در کشوری است که زبان کشور را نمی داند باید مترجمی باشد که تفهمیم اتهام کند و به شکل خودسرانه نمی شود یک نفر دستگیر شود. در مورد حقوق همجنسگرایی اما عقل نوع بشر به آن حکم نکرده است. عقل نوع بشر به حق همجنسگرایی حکم نمی کند و متون صریح دینی به حق همجنسگرایی مخالف است." (سید صادق حقیقت - برنامه سوره آذر 1400)

محسن کدیور هم در گفت‌و‌گویی بیان می‌کند: "تا کنون هیچ سند بین المللی از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد (مهمترین مرجع بین المللی رسمی حقوق بشر) در به رسمیت شناختن همجنسگرایی به عنوان یکی از حقوق بشر به تصویب نرسیده است! چرا که اکثر دول عضو با به رسمیت شناختن آن به شدت مخالفند. اکثر جمعیت کره‌ی زمین از این امر کراهت دارند و حاضر نیستند آنرا به رسمیت بشناسند."

کدیور حتی در خصوص وضع قوانین لازم برای حفظ اخلاق عمومی از این ضایعه اخلاقی هم موضعی جدی دارد. حتی روشنفکران دینی از جمله عبدالکریم سروش و آرش نراقی هم به صراحتی که نصیری در این نشست از همجنس‌بازی دفاع می‌کند در این خصوص موضع نگرفته‌اند!

مواردی که به آنها اشاره شد نشان می‌دهد که مهدی نصیری نه تنها شناختی از «نواندیشی دینی» ندارد بلکه برخی مواضع او در خصوص سکولاریسم بیشتر به برخی مواضع «روشنفکران دینی» نزدیک است و موضع او در خصوص همجنس‌بازی حتی از مواضع شخصیت‌های اصلی این طیف هم رادیکال‌تر و بی‌اساس‌تر است.

تبارسازی تئوریک یا چرخش‌های نظری دفعی!

نصیری با وجود اینکه در این نشست تلاش می‌کند تا برای چرخش‌های نظری خود تباری تئوریک و تاریخچه‌ای چند دهه‌ای و قابل اتکا ارائه دهد اما درست در تنها پاورقیِ مقدمه‌ای که کمتر از 4 سال پیش در آذرماه 98 برای آخرین کتابش «عصر حیرت» خود نوشته بود سعی کرد تا اتهام هم‌رأیی با روشنفکری دینی و سکولاریسم را از دامن خود برهاند: «مکــن اســت گفتــه شــود تفــاوت ایــن حــرف بــا حــرف روشــنفکرانی کــه از دیــن حداقلــی ســخن مــی گوینــد چیســت؟ پاســخ: ا گــر منظــور از دیــن حداقلــی ایــن اســت کــه عرصــه هایــی از حیــات فــردی و جمعــی، از حا کمیــت احــکام دیــن مسـتثنی میشـود و دیـن در ایـن حیطـه هـا حکمـی نـدارد، (همـان طـور کـه عـده ای از روشـنفکران دینـی مـی گوینـد) ایـن همـان اعتقـاد مـردود در بـاره حیطـه نفـوذ و حا کمیـت دیـن اسـت؛ امـا ا گـر مقصـود ایـن باشـد کـه در شـرایطی امـکان تحقق تنهـا حـدی محـدود و نسـبی از دیـن و احـکام آن بـه دلبـل بـروز موانعـی چـون غیبـت و یـا عـدم بسـط یـد حجـت معصـوم مقـدور و میسـور اسـت، ربطـی بـه سکولاریسـم نـدارد.» (پاورقی مقدمه کتاب عصر حیرت)

اکنون او در کمتر از 4 سال نه تنها بر سکولاریسم پافشاری می‌کند بلکه حتی از رادیکال‌ترین مواضع برخی روشنفکران دینی در خصوص همجنسبازی هم عبور کرده و در آخرین موضع از ائتلاف تاج‌زاده تا شاهزاده سخن گفته است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مهدی نصیری؛ سوژه‌ی متفکر یا شخصیت مبتذل؟
  • حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری
  • حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری /بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که نان فحش دادن به آنها را سر سفره خود برده بود
  • استفاده از نیروهای متدین در دانشگاه از کارهای استاد مطهری بود
  • جامعه نخبگانی آمریکا علیه تفکر غیرتوحیدی/ برخوردهای دوگانه در مواجهه با آزادی بیان
  • جامعه نخبگانی آمریکا علیه تفکر غیرتوحیدی/ برخوردهای دوگانه آمریکا در مواجهه با آزادی بیان
  • توهمات یک ذهن افراطی
  • جامعه امروز ما نیاز به تفکر معلمان شهید دارد
  • نیروی انسانی زمانی موفق است که رویکرد الهی، دینی و تفکر توحیدی داشته باشد
  • غدیر، اصل و اصول مهندسی دین خداست