ترامپ از جان لبنان چه میخواهد؟
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۹۸۹۷۳۱
خبرگزاری میزان- شاید تیم امنیتی آمریکا از سرمایه گذاری در لبنان به دنبال منافع اقتصادی هم باشد، اما نفوذ در لبنان و از بین بردن برتری گروه های مقاومت هدف مهمتری است. به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، اخیرا نشستی در پاریس با عنوان نشست «حامیان لبنان» برگزار شده است که بهانهای شده تا ترامپ دوباره حملات لفظی خود علیه ایران و حزب الله را انجام دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نگاهی به برخی قسمتهای این بیانیه نشان میدهد که هدف ترامپ در لبنان (دست کم در ظاهر) چیست. در این بیانیه، ترامپ، خواستار تصویب بودجه دولت لبنان، افزایش حضور نیروهای مسلح این کشور در جنوب کشور و مناطقی که در آن داعش شکست داده شده و همچنین برگزاری آتیِ «انتخابات تاریخی پارلمانی» را اقداماتی در راستای یک لبنان امنتر خوانده است. وی همچنین با استقبال از طرحهای اقتصادیِ اصلاحی مدنظر دولت لبنان، بر آمادگی شرکتهای آمریکایی برای پیش بردن «فرصتهای تازه سرمایهگذاری» در لبنان تاکید کرد. نگاهی به برخی از مطالبات ترامپ از لبنان نشان میدهد برنامهای که وی برای این کشور دارد بر اساس چند منطق پیش میرود که عبارتند از:
۱. چرا «تصویب بودجه دولت» لبنان برای ترامپ اهمیت دارد؟
یکی از موضوعاتی که آمریکاییها در لبنان پی گیری میکنند این است که دولت لبنان، ساختار خود را حفظ کند و بتواند از قوام برخوردار باشد. آمریکاییها به این موضوع اینگونه میاندیشند «اگر دولت در لبنان قوی نباشد، این موضوع به نفع حزب الله و گروههایی افراطی است که زمینه برای قدرت گیری یا پر کردن خلا قدرت را فراهم میبینند.» این تصور آمریکاییها در حالی شکل گرفته است که حزب الله در دهههای اخیر تبدیل به پشتوانهای برای قدرت ملی لبنان شده است، این موضوع سبب شده است که بسیاری از کارشناسان بر این نظر باشند که اگر حزب الله در لبنان مستقر نبود، لبنان کماکان کشور ورشکستهای (به لحاظ سیاسی) بود. نوع نگرش آمریکاییها در خصوص قوی بودن دولت در لبنان دقیقا با هدف اتهام زنی به حزب الله به عنوان نیرویی است که در جهت مخالف ثبات در لبنان حرکت میکند.
۲. چرا «حضور نیروهای نظامی در جنوب لبنان» برای آمریکا مهم است
وقتی ترامپ میگوید نیروهای مسلح لبنان بایستی در جنوب کشور حضور داشته باشند، به معنی اهمیت منطقه جنوب برای آمریکاییها و صهیونیستها است. جنوب لبنان منطقهای است که در سال ۲۰۰۰ از دست صهیونیستها گرفته شد. جنوب لبنان منطقه مرزی با رژیم صهیونیستی است که از دیرباز این رژیم نسبت به این منطقه نگاه استثماری داشته است. تاپیش از سال ۲۰۰۰ این منطقه و خصوصا مزارع شبعا در این مناطق در دست رژیم صهیونیستی بود. تنها بعد از اینکه حزب الله در دوره رهبری نصرالله که از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۰، بیش از ۹۰ عملیات سنگین را علیه نیروهای اسرائیلی اجرا کرد و آمار بالای تلفات انسانی و مالی این حملهها را به این رژیم تحمیل کرد، باعث شد که نیروهای اسرائیلی ابتدا از جزین و سپس از جنوب لبنان عقب نشستند و لبنان از اشغال اسرائیل خارج شد و فقط مزارع شبعا در اشغال اسرائیل باقی ماند.
به طور کلی جنوب لبنان پایگاهی برای حزب الله محسوب میشود. برای مثال حزب الله برای اولین بار در سال ۱۹۹۲ در انتخابات لبنان شرکت کرد و ۱۲ کرسی کسب کرد. در سال ۱۹۹۶، ۱۰ کرسی و در سال ۲۰۰۰، ۸ کرسی از ۱۲۸ کرسی مجلس لبنان را به دست آورد و در انتخابات عمومی سال ۲۰۰۵ در سطح کشور به تنهایی ۱۴ کرسی و در جنوب لبنان تمام ۲۳ کرسی را در ائتلاف با جنبش امل کسب نمود؛ بنابراین به لحاظ موقعیت دموگرافیک (جمعیت شناختی) نیز منطقه جنوب لبنان از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که این منطقه به دلیل طمعی که صهیونیستها نسبت به آن دارندو همچنین به این دلیل که زیرآتش برخی عملیاتهای داعش بوده است، میتواند صحنه منازعه دیگری را ایجاد کند.
حالا باید دید منظور دونالد ترامپ از این بخش از بیانیه اش چیست؟ هدف ترامپ مشخصا محدود کردن حزب الله و گرفتن ابتکار عمل از حزب الله در جنوب به منظور استفاده از وضعیت آشوب و ناآرامی در مواقعی است که اسرائیل بتواند از آن فرصتها استفاده کند و حاشیه امن یا منطقهای دردسری را برای خود و بدون مخالفت و مقاومت نیروهای حزب الله داشته باشد. این موضوع مطلقا به معنی این نیست که نیروهای نظامی لبنان از ناکارآمدی رنج میبرند، بلکه صرفا بدین معنی است که هدف ترامپ تضعیف حزب الله در جنوب است.
۳. هدف آمریکا از «آمادگی برای بازسازی اقتصادی لبنان» چیست؟
یکی دیگر از مباحثی که توسط ترامپ به عنوان عاملی برای امنتر شدن لبنان به آن اشاره شده است، «آمادگی برای بازسازی لبنان توسط شرکتهای آمریکایی است»، در خصوص مسئله سرمایه گذاری در لبنان بایستی دو مقوله را از هم جدا کرد، نخست اینکه ترامپ نگاهی اقتصادی دارد در حالی که آمریکا نگاهی استراتژیک را پی میگیرد. نخست اینکه ترامپ شخصیت تاجری است و به دنبال کسب بیشترین منافع برای آمریکا در همه جا است و در این شکی وجود ندارد و دوم اینکه هدف استراتژیک آمریکا از نفوذ در لبنان فراهم کردن زمینهای برای از بین رفتن ساختار به ضرر حزب الله است.
نخست، ترامپ به دنبال یافتن بازار برای سرمایه گذاری
بر اساس ویژگیهای شخصیتی ترامپ، او اول از همه به دنبال این است که منافع کشورش را در لبنان به بالاترین حد ممکن برساند. این جمله که او میگوید آمادگی بازسازی لبنان را دارد، درست بدین معنی است که پیشتر چک آن را در ریاض نقد کرده و حالا به دنبال بازسازی در لبنان است؛ بنابراین تردید در خصوص اینکه هدف ترامپ اقتصادی است، اشتباه است. نباید شخصیت دونالد ترامپ را با ابعاد استراتژیک و امنیت شناسانه بررسی کرد، تحلیل شخصیت ترامپ را باید با معادله ساده هزینه – فایده اقتصادی بررسی کرد. او در جایی سکنی میگزیند که در آن جا پول هم باشد. اگر ترامپ میگوید در عراق میخواهد به فرآیند بازسازی کمک کند، قطعا به معنی داشتن نگاهی بشردوستانه توسط او نیست. او یا چشم به نفت کرکوک دوخته یا منبع دیگری برای دریافت پول پیدا کرده است. حالا هم که در خصوص لبنان از آمادگی برای سرمایه گذاری میگوید، احتمالا پیش از این یا پس از این، منابع مالی خود در ریاض را تامین کرده یا خواهد کرد.
دوم؛ هدف استراتژیک آمریکا از نفوذ در لبنان
همانطور که ذکر شد هدف تیم امنیتی آمریکا با هدف ترامپ متفاوت است. شاید تیم امنیتی آمریکا از سرمایه گذاری در لبنان به دنبال منافع اقتصادی هم باشد، اما نفوذ در لبنان و از بین بردن برتری گروههای مقاومت هدف مهمتری است که توسط آنها پی گیری میشده است. با این تحلیل باید منتظر کلید خوردن برنامههای امریکا برای لبنان باشیم. انتخابات پارلمانی این کشور نزدیک است، انتخاباتی که ترامپ آن را تاریخی عنوان کرده و اخبار پیدا و پنهان نیز نشان میدهد که هم عربستان و هم آمریکا در خصوص آن برنامههایی در ذهن و عمل دارند.
منبع:فارس
انتهای پیام/ خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۹۸۹۷۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حزبالله: قدرت مقاومت فراتر از آن است که به نمایش گذاشته است
معاون دبیرکل حزبالله لبنان با بیان اینکه مقاومت در جنگ غزه پیروز است، خاطرنشان کرد آنچه که مقاومت لبنان از قدرت و تسلیحات خود به نمایش گذاشت، تنها بخش کوچکی از قابلیتهای آن است.
به گزارش ایسنا، شیخ «نعیم قاسم» معاون دبیرکل حزبالله لبنان گفت پس از هفت ماه جنگ در غزه، رژیم صهیونیستی نتوانست به استحکامات مقاومت نفوذ کند و آنها را از بین ببرد و گروههای مقاومت فلسطین اطمینان دادند که میتوانند ماهها در مقابل دشمن به جنگ ادامه دهند.
وی که جمعه شب با شبکه المنار گفتوگو میکرد، با بیان اینکه مقاومت در غزه محاصره شده و تواناییهای آن محدود است اما دشمن از سوی بسیاری از کشورها حمایت میشود که برای دستیابی به ۲ هدف خود یعنی نابودی حماس و بازگرداندن اسرا، تواناییهای خود را در خدمت این رژیم قرار دادهاند، گفت: با این حال محور مقاومت پیروز شد زیرا دشمن صهیونیستی را از دستیابی به اهداف خود یعنی سرکوب مقاومت و آزادی گروگانها بازداشت. دشمن نتوانست به هیچ نوع پیروزی دست یابد و تا این لحظه همچنان در شمال نوار غزه نبردها ادامه دارد و شهرکهای صهیونیستنشین بمباران میشوند.
نعیم قاسم درباره آتشبس در غزه گفت پذیرش هرگونه پیشنهاد یا توافقی که شامل آتشبس کامل در غزه نباشد، برای مقاومت دشوار است.
وی در ادامه به فشار بر «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا ناشی از جنگ غزه اشاره کرد و گفت بایدن در حال حاضر در داخل و خارج از کشورش تحت فشار است و در آستانه شکست در انتخابات ریاستجمهوری قرار دارد و به همین دلیل است که با اعمال فشار برای برقراری آتشبس حتی به صورت موقت تلاش میکند خود را سفید کند.
نعیم قاسم درباره موضعگیری آمریکا درباره جنگ غزه هم گفت: فشار آمریکا بر اسرائیل همچنان ملایم است وگرنه از کمک نظامی به تلآویو خودداری میکرد. اظهارات واشنگتن ریاکارانه است و در مورد قصدش برای پایان دادن به تجاوز به غزه جدی نیست.
این مقام حزبالله در ادامه این گفتوگو به حمله تلافیجویانه ایران به اراضی اشغالی پرداخت و گفت «حمله ایران یک اعلام عملی بود، مبنی بر اینکه نمیتواند در صورت حمله به آن ساکت بماند».
وی خطاب به رژیم صهیونیستی اعلام کرد: مقاومت لبنان آماده جنگ است اما آن را نمیخواهد. بر اساس دادهها، صهیونیستها ناتوان هستند و علاقهای به جنگ ندارند و مقاومت نیز منفعتی در جنگ گسترده نمیبیند.
نعیم قاسم گفت: آنچه در جنوب انجام دادیم دفاع پیشگیرانه با هدف حمایت از غزه، حفاظت از لبنان و بازدارندگی «اسرائیل» نام دارد.
وی افزود توانایی حزبالله در آسیب رساندن به رژیم صهیونیستی را نباید دست کم گرفت؛ «آنچه در جبهه جنوب انجام شد بخشی از نیرو بخشی از سلاح است و آنچه پنهان است، بیشتر است».
نعیم قاسم تاکید کرد: صهیونیستها و آمریکاییها متوجه خواهند شد که با این نوع تجاوز، مقاومت پایداری را ایجاد کردهاند.
او از خیزش دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا قدردانی کرد و این اقدام مردمی را در تغییر دولت مهم دانست.
انتهای پیام