گزارشي که از خواندن آن متعجب خواهيد شد/ آمار بالاي تبعيض، نژادپرستي و تجاوز در خوشبختترين کشورهاي دنيا
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۷۹۹۴۶۷۳
خبرگزاري آريا - مردم کشورهاي اسکانديناوي هميشه نظرسنجي هاي غربي جز شادترين مردم جهان اعلام ميشوند، اما آيا اين روايت با واقعيت دروني اين کشورها خوانايي دارد.
به گزارش گروه بينالملل خبرگزاري ميزان، هميشه در به اصطلاح نظرسنجي کشورهاي غربي گفته شده مردم کشورهاي اسکانديناوي شادترين و خوشبختترين افراد روي زمين هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کشورهاي سوئد، نروژ، دانمارک، ايسلند، فنلاند، و همچنين جزاير فارو را کشورهاي اسکانديناوي ميگويند که پيشينه تاريخي و فرهنگي کموبيش يکساني دارند و تبار همه آنها «وايکينگها» است.
اما با جست و جويي ساده در اينترنت، به مواردي بر مي خوريم که با ادعاهاي مطرح شده درباره اين کشورها متناقض است.
مسئله فقر در نروژ
نروژ با جمعيتي نزديک به 5 ميليون و 200 هزار نفر يکي از ثروتمندترين کشورهاي جهان است. منشاء اصلي ثروت آن فروش نفت و محصولات نفتي است، با اين وجود در اين کشور کوچک فقر شديد همچنان وجود دارد.
به نوشته وبسايت « borgenproje» در شهر «اسلو» پايتخت نروژ، 8.3 درصد جمعيت از فقر شديد رنج ميبرند. مهاجران، خانوادههاي بچهدار و خانوادههاي تکپرست از مهمترين افراد درمعرض فقر هستند.
افشاي رسواييهاي جنسي در آمريکا و اروپا
براساس اين گزارش در سال 2014 فقر کودکان در کشور نروژ رقمي بسيار بالايي داشتهاست و برآورد شده که بيش از 78 هزار کودک اين کشور در خانوادههاي فقير زندگي ميکردهاند و 3.4 درصد اين کودکان در وضعيت «فقر نسبي» به سر ميبردند.
تبعيض، نژادپرستي و تجاوز جنسي
شبکه خبري «بيبيسي» بهتازگي گزارشي منتشر کرده که در آن ضمن روايت تجربه شخصي «نينا اِوِرسن» مينويسد: طي دههاي گذشته بين سالهاي 1950 تا 2017، درمنطقهاي کوچک به نام «تيسفيورد» باجمعيت 2 هزار نفر، 151 مورد آزار جنسي از جمله کودکآزاري را به پليس گزرارش شده اما پليس نروژ هيچگاه اين پروندهها را پيگيري نکردهاست.
«نينا اورسن» که هماکنون 49 سال دارد به «بيبيسي» گفته در 14 سالگي از سوي يکي از اقوامش مورد تجاوز جنسي قرار گرفته اما هيچگاه جرأت نداشته آن را با خانواده در ميان بگذارد چرا که او را به دروغگويي و فحشا متهم ميکردند. با گذشت همه اين سالها «نينا» همچنان احساس ناامني ميکند با آنکه هماکنون در «تيسفيورد» زندگي نميکند.
به گفته «نينا اورسن» او تنها کسي نيست که در اين منطقه مورد تعرض جنسي قرار گرفته بلکه بسياري از دوستانش نيز به سرنوشت او گرفتار شدهاند. درسال 2007 والدين يک کودک که مورد تعرض جنسي قرار گرفته بود حتي به نخستوزير نامه نوشتند اما آن نامه با آنکه جاروجنجالهاي رسانهاي زيادي به پا کرد اما در عمل هيچ اقدامي صورت نگرفت.
«آنا کوليچوک» کشيش و شوهرش «اينگار» که وکليل است نيز گفتهاند بارها در نشستهاي عمومي، داستان 20خانواده که کودکانشان مورد تجاوز جنسي قرار گرفته بودند را با مقامات سياسي محلي، پليس، مقامات بيمارستان و ديگر مقامات منطقه در ميان گذاشتهاند اما آنها هيچ تمايلي به شنيدن اين حوادث را نداشتند و به راحتي ميگفتند «شما دروغ ميگوييد» يا اينکه نميدانستند چگونه اين مسئله را مديريت کنند.
فساد اخلاقي در پارلمان انگليس
«بيبيسي» ميافزايد: گرچه بيان سوءاستفادههاي جنسي براي بسياري از قربانيان سخت است اما در «تيسفيورد» اين مسئله بسيار سختتر است چرا که در بسياري از موارد افراد اعتمادي به پليس و مقامات ندارند. به عنوان مثال «نينا اورسن» و خيلي کسان ديگر سالها تلاش کردهاند تا داستان رنج خود را براي مقامات روايت کند اما هيچ گوش شنوايي نبودهاست.
«نينا اورسن» دليل اصلي اين بيتوجهي آشکار پليس و مقامات محلي در پيگيري ظلم واردشده به او را تبعيض و نژادپرستي نهادينهشده در منطقه زيست او ميداند چرا که منطقه «تيسفيورد» متشکل از قوميتهاي مختلفي است و بيشتر مقامات محلي از اقوام آنها نبودند.
زنان در سوئد امنيت ندارند
براساس گزارش روزنامه اينديپندنت، يافتههاي «آژانس اتحاديه اروپا براي حقوق بنيادي» نشان ميدهد که کشورهاي سوئد و دانمارک بالاترين ميزان آزارو اذيتهاي جنسي در بين کشورهاي اروپايي دارند.
دادههاي اين آژانس اروپايي بيانگر آن است که در سوئد و دانمارک 80 تا 100 درصد مردم گفتهاند مورد تعرض يا آزار و اذيت جنسي قرار گرفتهاند که اين آمار بيشترين ميزان در هر جايي از قاره اروپاست.
آزار جنسي زنان در فرانسه
گزارش «آژانس اتحاديه اروپا براي حقوق بنيادي» که با عنوان «خشونت عليه زنان، يک بررسي جامع در اتحاديه اروپا» منتشر شده ميافزايد: در کشورهاي انگليس، فرانسه، آلمان و فنلاند 60 تا 80 درصد مردم گفتهاند که هدف آزار جنسي قرار گرفتهاند.
«اينديپندنت» همچنين ميافزايد «مؤسسه گيتاستون Gatestone Institute » براساس دادههاي خود عنوان «مرکز تجاوز غرب» را به سوئد داد که تنها پس از پادشاهي «لسوتو» در آفريقاي جنوبي بيشترين آمار تجاوز به عنف را به خود اختصاص داده بود.
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۹۹۴۶۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عزیزم 03/03.03 به دنیا بیا لطفاً!
به نظر می رسید از مُد یا از سر خیلی ها افتاده باشد اما خدا می داند چطور شد که طی یکی دو هفته گذشته تلاش برای برگزاری مراسم ازدواج یا بچهدار شدن در 01/02/03 یا 03/03/03 بازهم در فضای مجازی داغ شد؟ البته هنوز آمار دقیق و مطمئنی از بیمارستان ها و زایشگاه ها به دست رسانه ها نرسیده که نشان دهد واقعا روز اول یا سوم اردیبهشت امسال تعداد بچه های به دنیا آمده چقدر با روزهای قبل توفیر داشته است اما می شود حدس زد لابد مثل چند سال قبل که صدای مسئولان وزارت بهداشت بابت وضع حمل های زورکی و پیش از موعد درآمد، امسال هم نوزادان که نه، اما خیلی از پدرمادرها تصمیم گرفته باشند بچهشان هرطور شده در روز مورد نظرشان با سزارین به دنیا بیاید!
مادر رستم ، مامان ژولیوس سزار
اختلاف نظرهای تاریخی به کنار؛ فرقی نمی کند که اولین بار، ششصدهفتصد سال قبل از میلاد مسیح ، رومیان باستان قانون «سزاری» را وضع کرده و اجازه داده باشند که پزشکان ، جنین را از بدن مادران بارداری که به رحمت خدا رفته اند، خارج کنند یا اینکه ، ماماهای خصوصی مادر ژولیوس سزار، ابداع کننده روش سزارین بوده باشند. مسئولیت ماجرای تولد پهلوان افسانه ای ایران، رستم و شکافتن پهلوی«رودابه» و ابداع « رستمینه» هم که به عهده فردوسی بزرگ است. یعنی مادران روم باستان، مامان ژولیوس زار، رودابه، موبدانی که کمک کردند رستم به دنیا بیاید و ... همه شان از سرناچاری و ضرورت برای حفظ جان مادر یا نوزاد یا هر دو، رضایت به رستم زایی یا سزارین دادند و اصلاً هم به ذهنشان نمی رسید که روزی روزگاری آدم هایی پیدا بشوند که برای لاکچریبازی، بر اساس مُد روز یا ... اصرار کنند که فرزندشان را زودتر یا دیرتر از موعد، به دنیا آورده و به عبارتی یک روش درمان اورژانسی و تهاجمی را تبدیل به مُد کرده و از آن سواستفاده کنند!
درد دارد، ندارد؟
البته نمی شود همه مسئولیت اینکه ایرانیها بر اساس آمار و ارقام و گلایه و شکایت کارشناسان و مسئولان امور بهداشتی ، رکورد زده و آمار زایمان به روش سزارین در کشورمان بیشتر از 2 برابر و به قولی 3برابر استاندارد جهانی است را انداخت گردن رستم؛ رودابه و جناب فردوسی بزرگ و یا فقط یقه آن هایی را گرفت که برای تولد فرزندشان در 03/03/03 اصرار داشتند. در این مطلب هم اصلاً قرار نیست در باره مسایل علمی و تخصصی سزارین حرف بزنیم. بحث بر سر این است که واقعاً چطور می شود که با همه تلاش ها و تبلیغات دو سه دهه اخیر در باره ترویج زایمان طبیعی در جهان و بخصوص در کشورمان اما بازهم به موازات این تلاش ها و به مدد گسترش اینترنت و فضای مجازی یکباره مقولاتی مثل تاریخ تولد یا ازدواج رُند و خاص باب می شود؟ آن وقت کار به جایی می رسد که آمار و ارقام تازه هم نشان میدهد 50 یا بیشتر از 50 درصد وضع حمل ها در کشوربه روش سزارین بوده است! حساب آن هایی که به خاطر وحشت از وضع حمل طبیعی، درد و عوارض آن و مسایلی از این دست، در کار طبیعت دست برده و دخالت می کنند به کنار چون کارشناسان و متخصصان چندسالی است فریاد می زنند درد و عوارض و درگیری سزارین خیلی بیشتر است.
پدر و مادرهای تازه کار
شما را نمی دانم ولی من اولین بار حدود بیست و چند سال پیش بود که پدیده وضع حمل های عمدی پیش از موعد به اصرار والدین را جسته و گریخته شنیدم. آن روزها البته هنوز این پدیده شیوع آن چنانی نداشت و بیشتر به عنوان شیرین کاری های نادر پدر و مادرهای تازهکار تلقی می شد! در سال های بعد اما با رواج رفتارهای عجیب و غریب قرن بیست و یکمی که ریشه و ردی در فرهنگ خودی نداشت، سروکله لاکچریبازی و ادا و اصولهایی از قبیل برگزاری جشن ازدواج یا طلاق درتاریخ 07/08/09 و یا تلاش برای به دنیا آمدن فرزند در 9/9/99، 01/01/01 و ... پیدا شد. دیروزهم که مطلبی با تیتر:«هوس لاکچری در ۰۳/۰۳/۰۳» در خبرگزاری ها منتشر و خودش بهانه نوشتن گزارش امروز شد. به جز آمار و ارقام تخصصی و البته نگران کننده در باره بالا رفتن میزان سزارین در کشورمان، این نکته هم در مطلب روز گذشته قابل توجه بود که تولدهای زورکی با تاریخ معین اگرچه پدیده ای مختص به ایران نیست و گویا در کشورهای دیگر هم به صورت محدود و خاص دیده می شود اما ما ایرانی ها در تقلید و درآوردن ادای همان گروه اندک ، مثل آمار میزان سزارین، پیش افتاده و ممکن است حتی رکورد جدید هم زده باشیم و نوآوری های لاکچری مثل اجاره و دیزاین اتاق زایمان در بیمارستان به تاریخ مثلاً 03/03/03 و تزیین سیسمونی نوزاد در بیمارستان با پستانک طلا را ترویج و رسم کرده باشیم!
چند برابر؟
نه اینکه فکر کنید طی این سال ها مسئولان ما در سازمان ها و نهاد های مختلف هم برای کاهش آمار سزارین های غیر ضروری و هم برای پیشگیری از ترویج لاکچری بازی و زایمان های تقویمی پیش از موعد فکری یا کاری نکرده اند. گزارشکارها و سخنرانی های مختلف مسئولان، مدعی اند که هم از حیث فرهنگی و هم ارایه طرح و برنامه برای مشکل اول( افزایش آمار سزارین) تلاشهای بسیاری انجام شده و می شود. لابد مقصر آمارها و گزارشهای سالانه دستگاه های مختلف هستند که بی توجه به سخنرانیها و برنامه های فرهنگی و غیر فرهنگی اجرا شده بازهم نشان می دهند بیشتر از نیمی از وضع حمل های کشور هنوز به صورت سزارین است. برای مشکل دوم و سوم هم همیشه و هرسال و هر سال چند بار مسئولان هشدار می دهند که تولد زودهنگام فرزندان در تاریخ معین چه عوارض و پیامدهای خطرناکی دارد، ولی گوش متقاضیان داشتن فرزندانی با تاریخ تولد رُند و احتمالاَ سیسمونی با پستانک طلا و اتاق زایمان تزیین شده و ... بدهکار این حرفها نیست. حتی سال 1399 که متقاضیان وضع حمل در 9/9/99 به شکل نگران کننده ای افزایش پیدا کرد مسئولان ثبت احوال اعلام کردند به همه متولدان 5/9 /99 تا 15/9/99 شناسنامه 9/9/99 می دهند تا مردم همه در یک روز به بیمارستان ها مراجعه نکنند و مشکل درست نشود. البته بعدً آمار و ارقامی از کاهش روند مراجعه ها منتشر نشد وگرنه ممکن بود ثابت شود با این راه حل در بازه زمانی 10 روزه 5 تا15 آذر99 ، لابد 10 برابر میزان دوره های 10 روزه دیگر متقاضی زایمان پیش از موعد به بیمارستان ها مراجعه کرده اند!
مجید تربتزاده