آثار «حمایت از کالای ایرانی» در ساخت تمدن نوین اسلامی
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۰۰۵۵۰۰
خبرگزاری شبستان: فرايند واردات کالا و فناوری و بسنده کردن به آنها به عنوان راه پيشرفت، شبيه به رفتار کسی است که تلاش میکند تا به جای درمان علل اصلی و ريشه های درونی بيماری، علائم ظاهری آن را درمان کند، در حالی که بیماری همچنان تهدیدش می کند.
حجت الاسلام و المسلمین حمید فاضل قانع، پژوهشگر و مولف در حوزه سبک زندگی اسلامی در گفت وگو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان که با محوریت جایگاه شعار سال 97 یعنی «حمایت از کالای ایرانی» در سبک زندگی انجام شد، اظهار کرد: سبک زندگی، مجموعه در هم تنيده ای از الگوهای رفتار فردی و اجتماعی است که يک فرهنگ و نظام معنايی متمايز را در يک جامعه انسانی نشان میدهد، بنابر اين، سبک زندگی، ريشه در فرهنگ دارد و ما میتوانيم با دخالت دادن مجموعه ای از باورها و ارزش ها، به ترسيم و شکلگيری سبک خاص زندگی که سازگار با فرهنگ جامعه ايرانی باشد ياری برسانيم و يا آن را نهادينه سازيم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه مناسبات حمايت از کالای ايرانی با سبک زندگی، دوسويه است، تصریح کرد: اگر گرايش ها و انتخاب های سليقه ای شهروندان در راستای باورها، ارزش ها و هنجارهای معيار در سبک زندگی اسلامی – ايرانی به خوبی شکل گرفته باشد، بیگمان اعضای جامعه تلاش میکنند تا در گزينش های اقتصادی خود از ميان کالاهای ارائه شده، کالای مرغوبی را تهيه کنند که در جامعه و کشور خودشان توليد شده باشد؛ زيرا کار و تلاش فزاينده و همچنين تکريم تلاشگران اين عرصه، يک ارزش در جامعه دينی ايران به شمار میآيد، و حمايت از کالای مرغوبی که در داخل کشور و به دست توانمند سازندگان داخلی تهيه شده است، حمايت از اين ارزش اجتماعی خواهد بود.
فاضل قانع اضافه کرد: اما از سوی ديگر، کالای ايرانیِ باکيفيت که بر اساس اقتضائات فرهنگی جامعه مسلمان ايران تهيه شده باشد، میتواند در نهادينه سازی کنش های سازگار با الگوهای رفتاری مطلوب در سبک زندگی اسلامی- ايرانی اثرگذار باشد، البته حمايت از کالای ايرانی، يک کنش اقتصادی در فرهنگ ايرانيان به شمار میرود و هر کنش اقتصادی همواره در چارچوب ويژه نگاه اقتصادی معنا پيدا میکند.
منطق مصرف در سبک زندگی اسلامی
این پژوهشگر سبک زندگی اسلامی ادامه داد: حمايت از کالای ايرانی تنها زمانی معنا و توجيه اقتصادی دارد که هر کالايی يا از کيفيت مطلوب و سازگار با سليقه ايرانيان بهره مند باشد و يا آنکه دورنمای روشنی برای بهبود کيفيت آن در يک بازه زمانی معقول وجود داشته باشد، تا انگيزه اجتماعی کافی برای حمايت از آن را به دنبال داشته باشد، مقوله مصرف در سبک زندگی اسلامی نيز از همين منطق پيروی میکند.
تمام بار حمايت از کالای ايرانی بر دوش مصرفکنندگان نیست
وی با اشاره به اینکه نمیتوان تمام بار حمايت از کالای ايرانی را به دوش مصرفکنندگان نهاد، گفت: يکی از ابعاد حمايت از کالای ايرانی آن است که توليدکننده نيز تلاش فزاينده ای را برای بهبود کيفيت کالاهای توليدی بهکار گيرد و سياستگذاران نيز برنامه و زمان بندی مناسبی را در اين عرصه تدارک ببينند تا اقسام گوناگون کالاهای ايرانی در برندهای معتبر بومی و به صورت رقابتی توليد شود.
فاضل قانع با بیان اینکه سياستگذاری های کلان اجتماعی در شکلگيری تمدن و يا پويايی و شتاب بخشيدن به آن کاملا اثرگذار است، تاکید کرد: اجزا و مؤلفه های نظام معنايی که سبک زندگی در چارچوب آن شکل میگيرد، خود از مهمترين و مؤثرترين عوامل در کيفيت شکلگيری يک تمدن خواهد بود.
مصرف بی رويه، مانع پيشرفت و دستيابی به تمدن
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اگر در اين نظام معنايی، تنها مصرف بی رويه و بدون توجه به پيامدهای اجتماعی و سويه های فرهنگی آن برای شهروندان اهميت داشته باشد، ما هرگز نخواهيم توانست خود را در مسير پيشرفت و دستيابی به تمدن قرار دهيم، گفت: بهرهگيری از دستاوردهای دیگر تمدن ها و صرف انباشتن آن در جامعه هيچگاه به تمدن سازی نمیانجامد، تمدن هر جامعه ای، ثمره و نتيجه انديشه ای است که در آن جامعه و متأثر از محيط فرهنگی خاص پديد می آيد و بیگمان متمايز از ديگر فرهنگ ها و تمدن ها خواهد بود.
وی اضافه کرد: فرايند واردات کالا و فناوری و بسنده کردن به آنها به عنوان راه پيشرفت، بيشتر شبيه به رفتار کسی است که تلاش میکند تا به جای درمان علل اصلی و ريشه های درونی بيماری، علائم ظاهری آن را درمان کند تا چنين به نظر برسد که بيماری از بين رفته است، اما در حقيقت، آن بيماری همچنان سلامت بيمار را تهديد می کند و باعث فرسايش توان وی میشود.
عامل اصلی عقب ماندگی و وابستگی یک جامعه اسلامی
فاضل قانع با بیان اینکه تا زمانی که جامعه مسلمان نتواند فناوری و دستاوردهای جايگزين و مناسب با واقعيت های خود و باورهای خويش را توليد کند، اين جامعه از عقب ماندگی و وابستگی رنج خواهد برد، گفت: این جامعه هرگز نمیتواند انديشه های خود را به قله های پيشرفت، و فراز تمدنی ارتقا دهد زیرا ما زمانی میتوانيم خود را در مسير شکلگيری يک تمدن نوين بدانيم که با تکيه بر توان داخلی و ظرفيت ها و قابليت های درونی و فرهنگ خودی، به توليد و آفرينشگری بپردازيم.
این پژوهشگر سبک زندگی اسلامی ادامه داد: در اين راستا ضروری است که هر فردی در جامعه به مسئوليت های اجتماعی خود مانند حمايت از اقتصاد ملی و محصولات بومی عمل کند و از پيامدهای بیتوجهی به اين وظايف اجتماعی کاملا آگاه باشد، اگر اين حمايت به صورت يک موج اجتماعی جلوهگر شود، پويايی و نشاط لازم برای قرار گرفتن جامعه در مسير تمدن سازی نيز فراهم خواهد شد.
راهکارهای اصلاح جامعه
وی با بیان اینکه جامعه ما نيازمند اصلاح فرهنگی است، گفت: برای آنکه افراد در جامعه مسلمان ايران به وظايف اجتماعی خود عمل کنند و بتوانند در تغييرات و تحولات اجتماعی اثرگذار باشند، میبايست در سه حوزه فرهنگ، کار و سرمايه توجيه شوند.
فاضل قانع با اشاره به اینکه تعريف روشن و درست از رابطه ميان حق و تکليف، مجرای ورود ما به مسير پيشرفتی خواهد بود که سبک زندگی ما را به يک سبک زندگی تمدن ساز تبديل خواهد کرد، ابراز کرد: در اين چارچوب میبايست تلاش فرهنگی گسترده ای صورت گيرد تا افراد ابتدا وظايف خود را با توجه به سويه های اجتماعی آن، انجام دهند و سپس حقوق خود را مطالبه نمايند، بايد ايده «سرمايه گذاری، نتيجه کار» را جايگزين ايده «کار، نتيجه سرمايه گذاری» کنیم.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: از ويژگیهای معادله اول آن است که با رويکرد اجتماعی خاص خود، مشوق اصل خودکفايی بوده، و نوعی سرمايه اجتماعی ارزشمند برای جامعه مسلمان تلقی میگردد که اگر اين اصلاح بنيادين در فرهنگ جامعه ايرانی رخ دهد، سبک زندگی متناسب با آن نيز پديد میآيد، و کالای ايرانیِ مرغوب و باکيفيت نيز از سوی اعضای جامعه حتما حمايت می شود.
پایان پیام/376منبع: شبستان
کلیدواژه: حمایت از کالای ایرانی دیدار با مراجع حسن روحانی مجلس آیت الله مکارم شیرازی مراجع و علماء مراجع روز ملی فناوری هسته ای هفته هنر انقلاب اسلامی کالای ایرانی حمید فاضل قانع سال حمایت از کالای ایرانی شعار سال ۹۷ سبک زندگی ایرانی اسلامی کلیدواژگان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۰۰۵۵۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اجرای موسی عصمتی میلیونی شد+فیلم
غزلی از موسی عصمتی با اقبال عمومی همراه شده، این سروده که درباره کارگران معدن است، در یکماه اخیر بیش از دو میلیون بازدید داشته است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شعر میراث ایرانیان است، همواره و همیشه با ما بوده و هست, از گهواره تا گور، در سفر و در حضر این شعر است که لحظههای زندگی ما را معنایی دیگر میبخشد و آنقدر این همراهی همیشگی و نزدیک است که گاه حضور آن را س نمیکنیم.
با وجود این، شعر سهم ناچیزی از رسانه ملی را به خود اختصاص داده است. به جز معدود برنامههایی که حاضران در آن خود اهل شعر و فرهنگ بودهاند، عموماً نگاه به شعر نگاهی تفننی بوده است؛ بهطوری که میتوان از آن بهعنوان زینتالمجالس یاد کرد.
در چندماه گذشته پخش برنامه تلویزیونی "سرزمین شعر" که در آن شعر امروز و شاعران جوان در یک رقابتی ادبی، آثار خود را ارائه میکردند، توانست تا حدی این جای خالی را در قاب سیما پر کند. اجرای برخی از شاعران در این برنامه مقبولیت عام یافت و بارها در شبکههای اجتماعی بازنشر شد. از جمله این اجراها میتوان به شعرخوانی موسی عصمتی، شاعر روشندل اهل سرخس، اشاره کرد با غزلی درباره پدرش:
پدرم را خدا بیامرزد، مرد سنگ و زغال و آهن بود
سالهای دراز عمرش را،کارکرد بود، اهل معدن بود...
اجرای این غزل عصمتی حاضران را تحت تاثیر قرار داد و در یکماه گذشته بیش از دو میلیون بازدید در شبکههای مختلف اجتماعی به همراه داشت. خبرگزاری تسنیم با او درباره این غزل و دلیل استقبال مخاطبان به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
آقای عصمتی غزل شما درباره زندگی و تجربه پدر بزرگوارتان، چند روزی است که در شبکههای اجتماعی مورد اقبال قرار گرفته است. این سروده در چه فضایی خلق شده است؟
روستایی که من در آن زندگی میکردم، یک روستای کارگری است که بیشتر ساکنان آن در معدن کار میکردند. روستای «معدن» حوالی سرخس قرار دارد. کوههای اطراف این روستا سرشار از زغال سنگ است و 99 درصد مردم آنجا، امرار معاششان را از طریق معدن انجام میدهند، کارگرند، زندگی کارگری دارند و حتی خانههای آنها مربوط به شرکتی است که معدن را اداره میکند. من فرزند یک کارگر هستم و زندگی کارگری را تجربه کردهام.
کار کردن در معدن بسیار سخت است؛ چون نیروها با امکانات ابتدایی در داخل معدن تونل میزنند و افقی پیش میروند. گاه معدن ریزش میکند و برخی از نیروها زیر خاک و سنگ معدن میمانند و گاه تا بیمارستان برسند، جان خود را از دست میدهند.
«ما دو تن شاخههای یک بیدیم»پدرم در بخشهای مختلف معدن کار میکرد. مدتی داخل معدن کار میکرد و مدتی به قول خودش بیرونکار بود و خارج از معدن، در کنار کورههایی با درجه حرارت بالا که زغال سنگ را به کُک تبدیل میکند، کار میکرد. من از نزدیک شاهد دغدغهها و زحماتی بودم که او میکشید. بعد از اینکه پدرم درگذشت، تمام این سختیهایی را که او در این مدت کشید، پیش چشم من قرار گرفت. مثلاً گاه پیش میآمد که مهندس معدن به نفع شرکت، 10-12 روزی را که پدرم جلوی کوره داغ کار کرده بود، در نظر نمیگرفت و اضافهکاری او را خط میزد. شرکتها هم عموماً خصوصی هستند و پاسخگوی درخواستهای کارگران نیستند. کارگران معمولاً هشت یا 10 ماه حقوق عقبافتاده دارند، حقوقشان پرداخت نمیشود و عموماً با اعتراض و ... موفق به دریافت حق و حقوق خود میشوند.
.
از این موارد برای اهالی روستا زیاد رخ میداد. همه این مشکلات و سختیها پس از فوت پدر در من انباشته شده بود. من با این شعر خواستم روزگار سختی را که بر کارگران روستا گذشت، بیان کنم. این غزل را در برنامه سرزمین شعر خواندم و بازتاب خوبی داشت؛ چون درد دل جامعه و کارگران بود.
در این مدت چقدر بازدید داشته است؟
در اینستاگرام فقط یک میلیون و 300 هزار بازدید داشته است. در دیگر شبکههای اجتماعی نیز بازنشر شده، در مجموع بیش از دو میلیون تا امروز بازدید داشته است.
سالهاست در فضای شعر حضور دارید و فعالیت میکنید، به نظر شما چرا شعر اجتماعی با وجود داشتن مشکلات متعدد در جامعه، ضعیف عمل کرده است؟ فضای عمده شعر امروز فارغ از مسائل اجتماعی است و اگر هم بخواهد به این حوزه ورود کند، بیشتر از منظر سیاسی و جناحی به قضیه میپردازد. چرا با وجود گسترش اطلاعرسانیها، شاعر امروز درد و دغدغه جامعه خود را ندارد؟
این بخش از سوی دوستان شاعر مورد غفلت قرار گرفته است. شعر شاعران جوان عمدتاً فضای عاشقانه دارد و اگر پا را فراتر بگذارند، وارد فضای سیاسی میشوند که کارهای گروه دوم، کمی دیده شده است. اما متأسفانه سطرهای نانوشته بسیاری از اتفاقات تلخی که در دل جامعه رخ میدهد و آنچه در زیر پوست جامعه میگذرد، در شعر امروز دیده میشود. حرفهای ناگفته بسیاری در شعر امروز دیده میشود که اگر غیر از این بود، ارتباط مردم با شعر امروز بیشتر میشد. شاید یکی از دلایل بازخورد خوب این غزل در جامعه طی روزهای گذشته، همین موضوع باشد.
دغدغه کارگران، موضوعی است که در شعر امروز کمتر گفته شده است؛ وگرنه غزلی که از طرف من ارائه شد، از نظر تکنیک ویژگی خاصی نسبت به دیگر آثار نداشت. حرف صمیمانهای که در شعر گفته شد، از جنس آن حرفهایی بود که کمتر در شعر امروز مجال بروز یافته است. شاعران جوان باید در این زمینه فعالتر باشند و راههای نرفته را بیازمایند.
درست است که مشکلات جامعه و دغدغه مرم در رسانهها مطرح میشود، اما ما تنها نوک قله یخ را میبینیم. برای طرح بهتر این دغدغهها، لازم است که شاعر خود تجربه و لحظات را کشف کند. در شهر پرسه بزند و با اقشار مختلف و آسیبپذیر جامعه زندگی کند.
با توجه به تجربه حضور در برنامه سرزمین شعر، در یک نقد منصفانه فکر میکنید چقدر این برنامه در ایجاد ارتباط میان مردم و شعر موفق بوده است. ما پس از برنامه مرحوم حسینی یا ساعد باقری و یا مشاعره، برنامهای با محوریت شعر که بتواند در ایجاد این ارتباط موفق عمل کند، کمتر داشتهایم.
به نظرم این برنامه در سطح قابل قبولی موفق بوده و توانسته این ارتباط را ایجاد کند؛ چرا که این برنامه مستقیماً خود شاعر را مورد توجه قرار داده بود. برنامه مرحوم حسینی با تمرکز بر شعر کلاسیک بود، اما برنامه سرزمین شعر، شعر امروز را محور کار خود قرار داده است.
رقابت در کنار شاعران مطرح امروز، سبب شد اقبال مردم به برنامه بیشتر شود. از سوی دیگر، در این برنامه شعرهایی خوانده شد که از کیفیت بالایی برخوردار بودند. مردم نیز با شعر و جریانهای شعر امروز بیشتر انس گرفتند و آشنا شدند. مطمئناً اگر این برنامه با جضور چهرههای جدید ادامه پیدا کند، میتواند جریانساز باشد.
انتهای پیام/