ادامه نبوت از نسل کدام پیامبر است؟
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۰۲۲۶۶۱
به گزارش جهان نيوز، آیتالله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیات 46 تا 50 سوره مبارکه «مریم» به نتایج دوری از شرک اشاره کرده است که متن آن در ادامه میآید؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
«قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یا إِبْراهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لاَ َرْجُمَنَّکَ وَ اهْجُرْنِی مَلِیّاً* قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیّاً* وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسى أَلاّ أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیّاً* فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ کُلاًّ جَعَلْنا نَبِیّاً* وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْق عَلِیّاً؛ گفت: «اى ابراهیم! آیا تو از معبودهاى من روى گردانى؟! اگر دست برندارى، تو را سنگسار مىکنم! و براى مدتى طولانى از من دور شو»!(ابراهیم) گفت: «سلام بر تو! من به زودى از پروردگارم برایت تقاضاى عفو مىکنم چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است! و از شما، و آنچه غیر خدا مىخوانید، کناره گیرى مىکنم و پروردگارم را مىخوانم و امیدوارم در خواندن پروردگارم بىپاسخ نمانم»!هنگامى که از آنان و آنچه غیر خدا مىپرستیدند کناره گیرى کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیامبرى (بزرگ) قرار دادیم! و از رحمت خود به آنان عطا کردیم و براى آنها نام نیک و مقام برجستهاى (در میان همه امتها) قرار دادیم».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نتیجه دورى از شرک و مشرکان
در آیات گذشته سخنان منطقى ابراهیم(علیه السلام) که آمیخته با لطف و محبت خاصى بود، در طریق هدایت پدرش گذشت.
اکنون، نوبت بازگو کردن پاسخهاى «آزر» است تا از مقایسه این دو، با یکدیگر، حقیقت و واقعیت آشکار و روشن شود.
قرآن، مىگوید: نه تنها دلسوزىهاى ابراهیم و بیان پربارش به قلب آزر ننشست بلکه او از شنیدن این سخنان، سخت برآشفته «گفت: اى ابراهیم! آیا تو از خدایان من روى گردانى»؟! (قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یا إِبْراهِیمُ).
«اگر از این کار، خوددارى نکنى، به طور قطع تو را سنگسار خواهم کرد» (لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لاَ َرْجُمَنَّکَ).
«و اکنون از من دور شو دیگر تو را نبینم» (وَ اهْجُرْنِی مَلِیّاً).
جالب این که: اولاً «آزر» حتى مایل نبود تعبیر انکار بتها و یا مخالفت و بدگوئى نسبت به آنها را بر زبان آورد، بلکه، به همین اندازه، گفت:
«آیا تو از بتها روى گردان هستى» مبادا به بتها جسارت شود.
ثانیاً، به هنگام تهدید ابراهیم، او را به سنگسار کردن تهدید نمود، آن هم با تأکیدى که از «لام و نون تأکید ثقیله» در «لاَ َرْجُمَنَّکَ» استفاده مىشود و مىدانیم: سنگسار کردن یکى از بدترین انواع کشتن است.
ثالثاً، به این تهدید مشروط، قناعت نکرد بلکه در همان حال ابراهیم(علیه السلام) را وجودى غیر قابل تحمل شمرد، و به او گفت: براى همیشه از نظرم دور شو (کلمه «مَلِیّا» به گفته «راغب» در«مفردات» از ماده املاء به معنى مهلت دادن طولانى آمده است و در اینجا مفهومش آن است که براى مدت طولانى یا همیشه از من دور شو).
این تعبیر بسیار توهین آمیزى است که افراد خشن نسبت به مخالفین خود به کار مىبرند، و در فارسى گاهى به جاى آن «گورت را گم کن» مىگوییم، یعنى نه تنها خودت براى همیشه از من پنهان شو، بلکه جایى برو که حتى قبرت را هم نبینم!
بعضى، از مفسران جمله «لاَ َرْجُمَنَّکَ» را به معنى سنگسار کردن، نگرفتهاند بلکه، به معنى بدگویى یا متهم کردن، تفسیر کردهاند.
ولى، این تفسیر بعید به نظر مىرسد، بررسى سایر آیات قرآن که با همین تعبیر وارد شده است، به آنچه گفتیم گواهى مىدهد.
ولى با این همه، ابراهیم(علیه السلام) همانند همه پیامبران و رهبران آسمانى، تسلط بر اعصاب خویش را همچنان حفظ کرد، و در برابر این تندى و خشونت شدید، با نهایت بزرگوارى «گفت: سلام بر تو» (قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ).
این سلام ممکن است تودیع و خداحافظى باشد که با گفتن آن و چند جمله بعد، ابراهیم(علیه السلام)، «آزر» را ترک گفت، و ممکن است سلامى باشد که به عنوان ترک دعوى گفته مىشود همان گونه در آیه 55 سوره «قصص» مىخوانیم: لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ لانَبْتَغِى الْجاهِلِیْنَ:
«اکنون که از ما نمىپذیرید، اعمال ما براى ما و اعمال شما براى خودتان، سلام بر شما ما هواخواه جاهلان نیستیم».
سپس اضافه کرد: «من به زودى براى تو از پروردگارم تقاضاى آمرزش مىکنم چرا که او نسبت به من، رحیم و لطیف و مهربان است» (سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیّاً).
در واقع، ابراهیم(علیه السلام) در مقابل خشونت و تهدید «آزر»، مقابله به ضد نمود، وعده استغفار و تقاضاى بخشش پروردگار را به او داد.
دلایل استغفار ابراهیم(ع) برای آزر
در اینجا سؤالى مطرح مىشود که: چرا ابراهیم(علیه السلام) به او وعده استغفار داد با این که مىدانیم «آزر»، هرگز ایمان نیاورد، و استغفار براى مشرکان، طبق صریح آیه 113 سوره «توبه» ممنوع است.
پاسخ این سؤال را به طور مشروح ذیل همان آیه سوره «توبه» ذکر کردهایم.
پس از آن چنین گفت: «من از شما (از تو و این قوم بت پرست) کنارهگیرى مىکنم، و همچنین از آنچه غیر از خدا مىخوانید» یعنى از بتها (وَ أَعْتَزِلُکُمْ وَ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ).
«و تنها پروردگارم را مىخوانم، و امیدوارم که دعاى من در پیشگاه پروردگارم بىپاسخ نماند» (وَ أَدْعُوا رَبِّی عَسى أَلاّ أَکُونَ بِدُعاءِ رَبِّی شَقِیّاً).
این آیه از یکسو، ادب ابراهیم(علیه السلام) را در مقابل «آزر» نشان مىدهد، که او گفت: از من دور شو، ابراهیم هم پذیرفت، و از سوى دیگر، قاطعیت او را در عقیدهاش مشخص مىکند، که این دورى من از شما به این دلیل نیست که دست از اعتقاد راسخم به توحید برداشته باشم، بلکه، به خاطر عدم آمادگیتان براى پذیرش حق است و لذا من در اعتقاد خودم همچنان پا بر جا مىمانم.
ضمناً، مىگوید: من اگر خدایم را بخوانم اجابت مىکند اما بیچاره شما که بیچارهتر از خود را مىخوانید و هرگز دعایتان مستجاب نمىشود و حتى سخنانتان را نمىشنود.
ابراهیم(علیه السلام) به گفته خود وفا کرد و بر سر عقیده خویش با استقامت هر چه تمام تر باقى ماند، همواره منادى توحید بود، هر چند تمام اجتماع فاسد آن روز، بر ضد او قیام کردند، اما او سرانجام تنها نماند، پیروان فراوانى در تمام قرون و اعصار پیدا کرد، به طورى که همه خداپرستان جهان به وجودش افتخار مىکنند.
نتایج کنارهگیری ابراهیم(ع) از بتپرستان
قرآن در این زمینه مىگوید: «هنگامى که ابراهیم از آن بت پرستان و از آنچه غیر از اللّه مىپرستیدند، کناره گیرى کرد، اسحاق و بعد از اسحاق، فرزندش یعقوب را به او بخشیدیم، و هر یک از آنها را پیامبر بزرگى قرار دادیم» (فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ کُلاًّ جَعَلْنا نَبِیّاً).
گر چه، مدت زیادى طول کشید که خداوند اسحاق و سپس یعقوب (فرزند اسحاق) را به ابراهیم(علیه السلام) داد ولى به هر حال این موهبت بزرگ، فرزندى همچون اسحاق و نوهاى همچون یعقوب که هر یک پیامبرى عالى مقام بودند، نتیجه آن استقامتى بود که ابراهیم(علیه السلام) در راه مبارزه با بتها و کناره گیرى از آن آئین باطل از خود نشان داد.
علاوه بر این، «ما به آنها از رحمت خود بخشیدیم» (وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا).
رحمت خاصى که ویژه خالصین، مخلصین، مردان مجاهد و مبارز راه خدا است.
و سرانجام «براى این پدر و فرزندانش، نام نیک، زبان خیر و مقام برجسته در میان همه امت ها قرار دادیم» (وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْق عَلِیّاً).
این در حقیقت پاسخى است به تقاضاى ابراهیم(علیه السلام) که در سوره «شعراء» آیه 84 آمده است: وَ اجْعَلْ لِى لِسانَ صِدْق فِى الاْ خِرِینَ: «خدایا براى من لسان صدق در امت هاى آینده قرار ده».
در واقع آنها مىخواستند آن چنان ابراهیم(علیه السلام) و دودمانش از جامعه انسانى طرد شوند، که کمترین اثر و خبرى از آنان باقى نماند و براى همیشه فراموش شوند.
اما بر عکس، خداوند به خاطر ایثارها، فداکارىها و استقامتشان در اداى رسالتى که بر عهده داشتند آن چنان آنها را بلند آوازه ساخت که همواره بر زبانهاى مردم جهان قرار داشته و دارند، و به عنوان اسوه و الگوئى از خداشناسى و جهاد و پاکى و تقوا و مبارزه و جهاد شناخته مىشوند.
«لِسان» در این گونه موارد، به معنى یادى است که از انسان در میان مردم مىشود و هنگامى که آن را اضافه به «ِصْدق» کنیم و «لسان الصدق» بگوئیم، معنى یاد خیر، نام نیک و خاطره خوب در میان مردم است.
و هنگامى که با کلمه «عَلِیّاً» که به معنى عالى و برجسته است ضمیمه شود، مفهومش این خواهد بود که: خاطره بسیار خوب از کسى در میان مردم بماند.
ناگفته پیدا است ابراهیم(علیه السلام) نمىخواهد با این تقاضا، خواهش دل خویش را برآورد، بلکه هدفش این است: دشمنان نتوانند تاریخ زندگى او را که فوقالعاده انسان ساز بود، به بوته فراموشى بیفکنند، و او را که مىتواند الگوئى براى مردم جهان باشد، براى همیشه از خاطرهها محو کنند.
در روایتى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) مىخوانیم: لِسانُ الصِّدْقِ لِلْمَرْءِ یَجْعَلُهُ اللّهُ فِی النّاسِ خَیْرٌ مِنَ الْمالِ یَأْکُلُهُ وَ یُورثُهُ:
«خاطره خوب و نام نیکى که خداوند براى کسى در میان مردم قرار دهد، از ثروت فراوانى که هم خودش بهره میگیرد، و هم به ارث مىگذارد، بهتر و برتر است».
اصولاً، قطع نظر از جنبههاى معنوى، گاهى حسن شهرت، در میان مردم، مىتواند براى انسان و فرزندانش سرمایه عظیمى گردد، که نمونههاى آن را فراوان دیدهایم.
ادامه نبوت از نسل کدام پیامبر بود؟
در اینجا سؤالى پیش مى آید که: چگونه در این آیه، موهبت وجود «اسماعیل»(علیه السلام)، نخستین فرزند بزرگوار ابراهیم(علیه السلام) اصلاً مطرح نشده، با این که نام «یعقوب» که نوه ابراهیم(علیه السلام) است صریحاً آمده است؟
و در جاى دیگر از قرآن وجود «اسماعیل»، ضمن مواهب ابراهیم(علیه السلام) بیان شده آنجا که از زبان ابراهیم(علیه السلام) مىگوید: الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکِبَرِ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ:
«ستایش خدایى را که در پیرى اسماعیل و اسحاق را به من بخشید».
پاسخ این سؤال چنین است: علاوه بر این که در دو سه آیه بعد، نام «اسماعیل»(علیه السلام) و بخشى از صفات برجسته او مستقلاً آمده است، منظور از آیه فوق آن است که ادامه و تسلسل نبوت را در دودمان ابراهیم(علیه السلام) بیان کند و نشان دهد، چگونه این حسن شهرت، نام نیک و تاریخ بزرگ او به وسیله پیامبرانى که از دودمان او یکى بعد از دیگرى به وجود آمدند، تحقق یافت، و مىدانیم: پیامبران بسیارى از دودمان اسحاق و یعقوب(علیهما السلام) در طول اعصار و قرون به وجود آمدهاند، هر چند از دودمان اسماعیل(علیه السلام) نیز بزرگترین پیامبران، یعنى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) قدم به عرصه هستى گذارد، ولى تسلسل و تداوم در فرزندان اسحاق بود.
لذا در آیه 27 سوره «عنکبوت» مىخوانیم: وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ جَعَلْنا فِی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَ الْکِتابَ: «ما به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و در دودمان او نبوت و کتاب آسمانى قرار دادیم».
منبع:فارس
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۰۲۲۶۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرار موفقیت امام صادق (ع) در تقویت بنیانهای وحدت امت اسلام
پیشوایان فقهی برادران اهل سنت، خود را با واسطه یا بی واسطه از شاگردان امام صادق (ع) میدانند که از محضر فیض آن امام دانشمند بهره بردهاند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سیره و سبک زندگی ائمه اطهار علیهم السلام از زمان امام علی (ع) بر تقویت بنیانهای اسلامی بود و همین موضوع در زمان امام صادق (ع) نیز ادامه پیدا کرد. طبق اذعان علمای اسلامی، اگر رفتار دلسوزانه و بزرگمنشانه امام صادق (ع) با شاگردان خود نبود و جاذبه اخلاقی آن حضرت موجب حضور علمای اهل سنت در کلاس درس ایشان نمیشد، معارف اسلامی تا این حد در جهان نشر پیدا نمیکرد.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به تحلیل نقش صادق آل محمد (ع) در تقویت بنیانهای وحدت در امت اسلام و لزوم الگوگیری از آن حضرت در دوران حاضر پرداخته است.
پیشوایان فقهی اهل سنت در کلاس درس امام صادق (ع)
میدانیم که جمعیت زیادی از شاگردان امام صادق علیهالسلام را برادران اهل سنت تشکیل میدادند و در عین حال آن امام بزرگوار را به عنوان بنیانگذار مکتب بر حق شیعه جعفری میشناسیم. علمای اهل سنت چگونه و بر چه اساسی در محضر علمی آن حضرت حاضر میشدند و از دریای دانش گسترده ایشان بهره میبردند؟
همان طور که اشاره کردید امام صادق علیهالسلام به عنوان چهره علمی شناخته شده، بنیانگذار معارف حقه اسلامی و توسعهدهنده علوم اسلامی، نقش مؤثر و شاخصی در سطح جهان اسلام داشتهاند. به طوری که پیشوایان فقهی برادران اهل سنت، خود را با واسطه یا بی واسطه از شاگردان امام صادق علیهالسلام میدانند که از محضر فیض آن امام دانشمند بهره بردهاند.
البته دوران امامت امام صادق علیهالسلام، مرزبندی مذهبی به صورت امروزی وجود نداشت و مباحث کلامی و فقهی در فضایی برای همه اهل علم و جویای دانش قابل دسترسی بود. هرچند که مضیقه حضور و مانعتراشیهای خلافی عباسی کار را سخت میکرد.
شاهکار رهبر انقلاب در تفسیر قرآن
تحلیل حضور چهار هزار نفر در مکتب صادق آل محمد (ع)
یادآوری این نکته هم ضروری است که حضور چهار هزار نفر در مکتب امام صادق علیهالسلام به معنای تجمع این عده در یک زمان و یک مکان نیست. بلکه این افراد در زمانهای مختلف در رشتههای گوناگون از محضر آن امام بهره بردند.
در این میان، اهل سنتی که از این مجلس فراخ علمی استفاده میکردند، اثرشان از نظر کلامی و مبانی اعتقادی موضوع ولایت اهل بیت علیهمالسلام و خلافت بلافصل حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام را قبول نداشتند، با این وجود برای دریافت منبع فیض وجود مبارک امام صادق علیهالسلام مانعی نداشتند. به این ترتیب دانشمندان اهل سنت نیز آن حضرت را به عنوان چهرهای مؤثر و شناخته به عظمت میشناخته و از علم و دانش گسترده ایشان بهره بردهاند.
تلاش امام صادق (ع) در تحقق وحدت امت اسلام
علمآموزی بزرگان اهل سنت در محضر امام صادق علیهالسلام در حالی انجام میشد که آنها مبانی فکری و اعتقادی مختص به خود را داشتند که با آموزههای شیعی در تعارض بوده. چنین امری چطور تحقق پیدا میکرد؟
درست است که اهل سنت از نظر مبانی اندیشه اعتقادی دیدگاه مختص به خود را داشتند، اما امام صادق علیهالسلام برای نشر معارف اسلامی ضمن توجه به ایجاد وحدت میان امت اسلام، مباحثی را مطرح میکردند که بر اساس آموزههای مشترک مانند تعالیم قرآن کریم و سنت پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله اخذ میشد. این وجوه مشترک که میان مطالب مختلف علمی و کلامی وجود دارد، همان بخشهایی است که در اسلام مورد قبول همه مسلمانان از مذاهب گوناگون است.
به این ترتیب علمای اهل سنت زمانی که از محضر امام صادق علیهالسلام به شهر و سرزمین خود برمیگشتند، ضمن اینکه اعتقادات فکری بر مبنای آموزههای مذهب خود را داشتند، اما نظرات امام صادق علیهالسلام را نیز به عنوان مطالب مطرح شده از سوی ایشان نیز نقل میکردند.
چهره فقاهت و قرآنی رهبر انقلاب به جهان معرفی میشود
هدایت نهضت ترجمه در جهت خدمت به اسلام
اتفاق دیگری که در دوران امامت امام صادق علیهالسلام پا گرفت و آغاز شد، رواج نهضت ترجمه بود که علومی از سایر کشورها ترجمه میشد. امام صادق علیهالسلام به عنوان پیشوای امت اسلام نهضت ترجمه را چگونه هدایت کردند که نه تنها به مبانی اسلامی مسلمانان ضربه وارد نکرد، بلکه در خدمت اسلام قرار گرفت؟
امام معصوم علیهالسلام با برخوردی از علم الهی در تبیین مباحث اسلامی، خلاء فکری جامعه را تأمین میکند. با بررسی تاریخ و سیره زندگی ائمه اطهار علیهمالسلام مشخص میشود که آن بزرگان در هر زمانی متناسب با خلاءهای موجود در زندگی مردم، نقش خود را در تبیین اسلام ناب و جامع ایفا کردهاند.
دوران زندگی امام صادق علیهالسلام نیز از آنجایی که همزمان با آغاز حکومت بنیعباس و دوره ترجمه بود، نقش مهمی در تأمین علمی و جهتدهی به افکار مردم داشته است. هرچند که نهضت ترجمه تا زمان امام موسی کاظم علیهالسلام نیز ادامه پیدا کرده و در دوران امامت امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام به اوج خود رسید.
دوران امام صادق علیهالسلام نیز شاید ناظر به نقد نبوده اما محتوای علمی و فکری مورد نیاز جامعه را فراهم میکردند و شاگردان خود را متناسب با علاقه و استعداد هر یک، به پیگیری علوم و معارف گوناگون تشویق میکردند. از جمله اینکه استعداد عدهای را در آموزهها و مباحث فقهی شناخته و آنها را به سمت علوم فقهی تشویق میکردند، عدهای را بنا بر استعداد و ظرفیت ذاتی خودشان به پیگیری مباحث کلامی میگماشتند و یا گروهی را نیز که توانایی مناظره و بحثهای علمی داشتند، به مناظره تشویق میکردند.
چنانکه در کتاب اصول کافی روایاتی نوشته شده که مدیریت امام صادق علیهالسلام را در تشخیص توانمندی شاگردان نشان میدهد. به این صورت بود که آن حضرت شاگردان خود را بر طبق تواناییهای علمی و فکری به مناطق گوناگون میفرستادند تا معارف اصیل اسلامی را نشر دهند.
آثار جاذبه اخلاقی امام صادق (ع) در ترویج معارف شیعی
روایت شده که امام صادق علیهالسلام در نماز جماعت اهل سنت نیز شرکت میکردند. فلسفه این اقدام چه بود و ما امروزه چه درسی از آن میگیریم؟
سیره ائمه اطهار علیهمالسلام از زمان حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام بر همین مسئله بوده که امام صادق علیهالسلام نیز به آن امر میکردند؛ یعنی توصیه به برخورد برادرانه با همه مسلمانان، دستگیری از آنها فارغ از اینکه چه مذهب و اعتقادی دارند، عیادت از بیماران اهل سنت و خدمترسانی به همه آنها. اساساً اگر امام صادق علیهالسلام با شاگردان خود رابطه عاطفی و برادرانه برقرار نمیکردند جاذبه اخلاقی ایشان برقرار نمیشد، شوق شرکت در جلسات علمی آن امام وجود نداشت.
امام صادق علیهالسلام ضمن توصیه به ارتباط برادرانه مسلمان با یکدیگر، در ابتدا خود عامل به برقراری ارتباط دوستانه با آنها بودند که حضور ایشان در مراسم نماز جماعت اهل سنت، شاهدی بر این مطلب است.
امروز نیز فتاوای مراجع عظام تقلید در جهت استحکام پیوند میان امت اسلام و با رویکرد وحدت مسلمانان، برقراری ارتباط عاطفی و پرهیز از مجادلات بیثمر در مباحث اعتقادی است که همه اینها برگرفته از سیره اهل بیت علیهمالسلام است.
امام صادق (ع)؛ الگوی جهانی وحدت امت اسلامی
با این توضیحات و با توجه به تفاوت دیدگاههای دو مذهب شیعه و سنی، امروزه چگونه بحث اتحاد امت اسلامی بر اساس آموزههای امام صادق علیهالسلام تحقق پیدا میکند؟
امروز، خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران به عنوان علمدار ایجاد اتحاد میان امت اسلام در جامعه جهانی فعالیت میکند و مردم ایران در این امر پیشقدم هستند. همان طور که در مراودات کلان، مسئله دفاع از مظلوم برای همه مردم جهان روشن و مبرهن است، باید همچنان موضوع اتحاد را در سطح جهان دنبال کنیم.
به هر حال مسلمانان فارغ از گرایشهای اعتقادی و مذهبی خود، اشتراکات زیادی دارند که یک جهتگیری واحد به عنوان امت پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله شناخته میشوند. ما میتوانیم در رفتار برادرانه، محبتآمیز و تؤام با کمک به مظلومین مسلمان ارتباطات دوستانهای ایجاد کنیم.
به این ترتیب مسائل علمی، کلامی و فقهی نیز در فضایی خالی از تعصب مطرح شده و روز به روز به تقریب مبانی مذاهب از چشمانداز مثبتی نزدیکتر میشویم. این موضوع، همان جهتگیری است که مرحوم آیتالله بروجردی و امام خمینی (ره) بر آن تأکید داشتند و امروز نیز مقام معظم رهبری پرچمدار آن هستند و مراجع عظام تقلید پیگیری میکنند. در مقابل، جهتگیری دشمنان اسلام آن است که میخواهند به هر نحوی آتش تفرقه و فتنه میان امت اسلام گسترش پیدا کند، اما حکمت اسلامی و تکلیف دینی ایجاب میکند که در برابر توطئه دشمن هشیار باشیم.
انتهای پیام/